پارسی‌ستیزی مستند وزارت معارف (سند)
 
تاریخ انتشار:   ۱۱:۵۴    ۱۳۹۹/۸/۲۳ کد خبر: 165497 منبع: پرینت

پس از گل‌به‌آب‌دادن وزارت تحصیلات عالی با طرح ادبیات اصیل افغانی، وزارت معارف هم گلی به آب داد و این روند را اجرایی ساخت. امیدوارم کسی مرا با بیان این واقعیت تلخ باز هم به تعصب‌ورزی متهم نکند.
وزارت معارف در روزهای پسین نامه‌ای را به زبان پارسی به ریاست معارف بلخ فرستاده است که در پیوست آن ۱۴ فورم گونه‌گون به زبان پشتو نیز فرستاده شده است.

اصولا و بربنیاد واقعیت‌های منطقوی زبانی و بیشتر گویندگان هر ولایت باید نامه‌های اداری و ضمایم آن به همان زبان فرستاده شود و مسوولان وزارت‌های تحصیلات عالی، فرهنگ و معارف کشور نباید در اینباره سلیقوی، متعصبانه و انحصارگرایانه عمل کنند. من هیچ‌گاه نشنیده ام و ندیده ام که در ولایات جنوبی و بیشتر پشتوزبان، نامه‌های اداری به زبان پارسی‌ دری فرستاده شده باشد/ فرستاده شود.

لوحه‌های مراکز تحصیلی، آموزشی و دانشگاه‌های این ولایات نیز به دو زبان رسمی کشور نیست؛ اما لوحه‌های دانش‌گاه‌ها و مراکز تحصیلی آموزشی ولایات بیشتر پارسی‌زبان یا مطلقا به زبان پشتو است یا کم‌تر به هردو زبان. همه در جریان اند و به یاد دارند که بر سر نگارش واژه‌ی دانشگاه در لوحه‌‌های دانشگاه‌های بلخ، هرات و کابل چه جنجال‌هایی صورت گرفت و تنها در بلخ این کار عملی شد.

من حیران ام که چرا چنین اعمال نظر، تنگ‌نظری و تعصب و تطبیق از نهادهای مرجع و معرفتی و فرهنگی سرچشمه می‌گیرد. وزارت تحصیلات عالی با روکردن نامه‌ای نگارش به ادبیات ‌‌اصیل ‌افغانی را پیشکش می‌کند؛ وزارت فرهنگ با سوء استفاده از اوامر و طرح‌های کاری، پارسی را از لوایح شهر می‌زداید و پشتو را جایگزین آن می‌کند؛ وزارت معارف نزدیک به ۱۴ فورم رسمی را مطلق به زبان پشتو می‌فرستد و سرانجام ریاست احوال نفوس توزیع شناسنامه‌‌های برقی را با رویکرد افغان‌سازی همه‌، هویت‌ستیزی دیگران و طبق میل خویش اجباری و الزامی می‌کند و توزیع معاش کارمندان شماری از نهادهای دولتی را موکول به گرفتن شناسنامه‌ی برقیی می‌کند که خلاف فیصله‌ی مکرر مجلس نمایندگان است.

از معاون نخست رییس‌جمهوری هم می‌خواهیم که از جزییات به کلیات آمده در اینباره نیز اقداماتی جدیی داشته باشند.

باور بامیک


پارسی‌ستیزی مستند وزارت معارف

پارسی‌ستیزی مستند وزارت معارف

پارسی‌ستیزی مستند وزارت معارف

پارسی‌ستیزی مستند وزارت معارف

پارسی‌ستیزی مستند وزارت معارف

پارسی‌ستیزی مستند وزارت معارف

پارسی‌ستیزی مستند وزارت معارف

پارسی‌ستیزی مستند وزارت معارف

پارسی‌ستیزی مستند وزارت معارف

پارسی‌ستیزی مستند وزارت معارف

این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
پارسی‌ستیزی
وزارت معارف
نظرات بینندگان:

>>>   مقصر اصلی ما هستیم که از معلم عطا امپراطور ساختیم که این دلقک از هویت و زبان خود دفاع کرده نمیتواند وقتی که با غنی معامله میکردی بجای فرستادن بچیت در پوست های دولتی یادی از زبان و هویتت هم میکردی و یا این صالح غلام بچه مگر تو در ارگ نیستی معاون اول یعنی چی زهر بخور از این کرده بهتر است یا او الماس قاچاقبر خجالت بکشی .
افغان

>>>   وزارت معارف حماقت کرده و اشتباها" فورمه های لوی پکتیا و لوی قندهار و لوی ننگرهار را به بلخ بزرگ فرستاده ، در غیر آن این یک رویکرد فاشیستی تحمیلی است.
یا این فورمه ها به دوزبان رسمی باشد یا به زبان رایج محل و منطقه.
بهترین راه حل فورمه های دوزبانه است که در تمام کشور های با بیشتر از یک زبان رسمی رایج است.
شورای ولایتی بلخ مداخله کند و ریاست معارف بلخ باید این فورمه ها را مسترد کند ، در غیر آن اگر آتشی در بلخ افروخته شد مقصر وزیر معارف است و وزارت معارف.

>>>   این غنی قومگرای متعصب قوم و زبان اگر چند سال دیگر در قدرت بکاند پلان شوم وخود را که همانان پشتونیز کردن کردم کشور است صد در صد عملی خواهد کرد کسی نیست که از غنی گک بپرسد گه تو در چهل سال که در بیروت و امریکا بود همین قومگرایی و تعصب را اموختی تحصیلات غنی در امریکا در مورد انسان شناسی قبیله بودحال اما برخلاف بعوض قبیله قومگرای دشمنی با اقوام دیگر بجززبان خودش و خود خواهی و تکبر عوام فریبی را در کله اش جای داده است چنین ریس جمهور قومگرای معتصب عوام فریب بیکار در تامین امنیت و نا بود کن اقتصاد ملت را زودتر از سر ملت گوسفندی دور کند .

>>>   این اقدام وزارت مخالف قانون اساسی است. متاسفانه در این کشور وزرا و وکلا که قانون اساسی نمی خوانند و نمی دانند
رئیس جمهور هم که اوغو است. دو تا معاون فارسی زبان که دومی معروف به قانونپوه است نیز صلاحیت ندارند. اصولا خود استفاده از کلمه قانونپوه برای استاد دانش نه تنها تمجید نیست بلکه توهین است. واژه حقوقدان باید اطلاق شود.

>>>   ریشه های فارسی در عمق زبانهای قدیمی جهانی تنیده است فاشیستهای ارگ توان کندن آن را ندارند. زبان بین المللی انگلیسی از فارسی ریشه گرفته است و توسط انگلوساکسونهای آریایی جرمن به انگلستان برده شده است. فارسی از باستانی ترین زبانهای عالم است.

>>>   جناب بامیک!

مگر ازین مزدورانی که حالا همه تبدیل به غلامان حلقه به گوش و بلا گردان و سخنگوی فاشیزم قبیله گردیده اند توقع دارید٬ تا جلو پلان های شوم فاشیزم قبیلوی که دارد به مراحل آخر موفقیت برسد را بگیرند؟

اگر شمه ای غیرت در وجود ایشان بودی سالها قبل برای جلوگیری ازین سیلاب مدهش اقدام کردندی!

مگر در زمان همین سرسپرذگان ( فهیم و قانونی و عطا و اسماعیل و امرالله صالح و خلیلی و محقق و فرهنگیان مداح و مزدور و سایر غلامان نبود که بند « مصطلحات ملی» را فاشستان خر سوار از زیر ریش شان تیر کرده و در قانون اساسی جعلی گنجانیدند٬ که متاسفانه عواقب شومش را امروز با گوشت و پوست و استخوان لمس کرده و خنجر زهرآگین آن قلوب مارا نشانه گرفته است؟

مگر در زمان همین معاونان ریاست جمهوری ( فهیم و احمدضیا و قانونی تاجیک) نبود که نویسنده کتاب دوهمی سقاوی به حیث مشاور ارشد فرهنگی ریاست جمهوری (حامد کرزی و اشرف غنی احمدزی) مقرر و خطوط مش نگاشته در کتابش را در طول این مدت مو بمو در عمل پیاده کرد و هیچ صدایی هم از بزرگان تاجیک و هزاره و ترک درینمورد برنخاست.؟

مگر در زمان ریاست پارلمانی جناب قانونی نبود که قبیله پرستان در تالار مجلس همه وکلای غیر خودی را بیگانه و حرامی خطاب کردند٬ و به اساس رهنمود کتاب « دوهمی سقاوی» به همه بیگانگان راه برگشت به اوطان اصلی شانرا در صورت عدم اطاعت از خواست ساکنان اصلی کشور ( افغان/پشتون) که مراعتآ به ایشان حق زندگی داده شده نشان دادند؟

مگر کتاب سوزی وزیر اطلاعات و فرهنگ فاشست کریم خرم در زمان اقتدار همین جنابان تاجیک و ترک و هزاره صورت نگرفت؟
مگر همین معاونان جناب خلیلی و محقق نبودند که جلو خروش ملیونی مردم را که جنازه های تبسم هارا تا پشت دیوار های ارگ رسانیدند گرفتند؟
مگر همین تاج بخش اوزبیک نبود که هردو فاشست افغان (کرزی-احمدزی) را به مقام ریاست جمهوری رسانید٬ که بعد از اندک زمانی طرح ترورش را ریختند؟
مگر آبده محمد گل مومند فاشست با همه جنایات بشری اش در شمال کشور٬ در زمان قدرت فرعونی عطامحمد نور تاجیک و به فرمان وی برای خشنودی باداران فاشست در زادگاه مولینا ساخته نشد؟

تخریب و ریشه کن ساختن فرهنگ دیرینه ای کشور از حالا شروع نشده است که تازه متوجه شده باشید؛ تخریب مصلای هرات توسط عبدالرحمان سفاک٬ تخریب تمامی آثار گرانبهای فرهنگی شمال کشور توسط حنایتکاری به نام محمد گل مومند به امر نادر و هاشم٬ تخریب بت های بامیان توسط مزدوران طالب٬ کتاب سوزان کریم خرم و صدها و هزاران جنایات دیگر تاریخی فاشستان عقده مند که قلم از بیانش عاجز است..

باید صادقانه اعتراف کرد که ما به دست خویش دسته تبر فاشیزم را برای قطع درخت گشن فرهنگی تهیه کردیم ٬ و هم خود به دست غولان بیابان شمشیر دادیم تا سرهای مان را از تن جدا کنند؛

حالا داد و واویلا دردی را دوا نمیکند٬ به اصطلاح عوام ما داریم(بعداز....زدن چار زانو) می نشینیم. حالا بسیار دیر شده است تا با نوشتارهایی فیس بوکی چندی جلو اینهمه جنایات پلان شده را گرفت؛ و از غیرت رستمی و کمان آرش و شاهنامه فردوسی و ...سخن گفت..

غیرت بزرگان بی غیرت ما را مولانای رومی ( نباید بلخی خواند٬ چون از دید فاشستان هرآنچه مربوط به قبیله و شتر و غژدی کوچی نباشد از ایشان نبوده٬ چنانچه برای زدودن نام و نشان و زادگاه آن ابر مرد٬ آن خطه پاک را فرزندان قبیله محمدگل مومند بابا ٬ چون جمعه خان همدرد و گلبدین و غیره
از آن خویش کرده اند)چنین تمثیل کرده و میفرماید:


کنده ای را لوطی در خانه برد *** سرنگون افگند و در وی میفشرد
برمیانش خنجری دید آن لعین *** پس بگفت: اندر میانت چیست این؟
گفت: آنکه با من ار یک بدمنش *** بد بیندیشد٬ بدرم اشکمش
گفت: لوطی حمد لله را که من *** بد نیندیشیده ام با تو به فن
چونکه مردی نیست٬ خنجر ها چه سود *** چون نباشد دل٬ ندارد سود خود

>>>   بسیار خوب شده!

>>>   این فورمه ها را دویاره مسترد کنید.
اشتباهی فرستاده شده.
باید به ولایات پشتون نشین فرستاده شود.
وزیر معارف در جلسه استجوابیه مجلس نمایندگان جواب بدهد که چرا اشتباه شده.

>>>   فعلا وقت بیدار شدن مردم فارسی زبان هست اگر اینگونه پیش برود متاسفانه کم کم شاهد از بین رفتن زبان فارسی با استفاده از زور و جبر در افغانستان مانند هند و پاکستان خواهیم بود ، باید همه ما از خود شروع کنیم و تا میتوانیم در گسترش زبان خود سهیم شویم ....
گل نیست، ماه نیست دل ماست پارسی

>>>   مير حکومت زبان ستيز بى غيرت کابل
۵۷ سال پيش که دو خان هاى با نامهاى ظاهر شاه و عبدالظاهر با لقب خان چنگيز پختونى يا هفتخونى نام "فارسى" را از زبان فارسى حذف کرد و بجاى آن "درى" را در سال ۱۹۶۴ جايگزين نمود. دهن ھا و دهنه هاى در بالا جوى و پاين جوى به "درى ورى " اواغانا" ( علیا و سفلی) خود را مانند جلد فيل کوه قندهار پاره پاره کردند.
استاد شاگرد ممتاز دبستان و يا دبيرستان بود که از وى پرسيد! شاگرد ممتازم "مير عزيز فرهنگ " اسم ات را مى توانى به صرف و نحو اصيل افغانى تجزيه و تحليل کنى?
شاگرد: بلى استاد مهر* بان من
از نوار ريکات رستورانت هوتل در پيشرو کانون آموزشى کابل سرود ابر "بهمن"* کابل به هوا پژواک مى نمود که نام صاحب چايخانه و کبابى اسپند*يار بود و درصنف ديگر شعر در توصيف بهار نوروزى فروردين هوا و نوا مى شد. در سر جاده کتابها به کيلو فروش مى …
مير حکومت زبان ستيز بى غيرت کابل
۵۷ سال پيش که دو خان هاى با نامهاى ظاهر شاه و عبدالظاهر با لقب خان چنگيز پختونى يا هفتخونى نام "فارسى" را از زبان فارسى حذف کرد و بجاى آن "درى" را در سال ۱۹۶۴ جايگزين نمود. دهن ھا و دهنه هاى غورى در بالا جوى و پاين جوى به "درى ورى " اواغانا" ( علیا و سفلی) جلد فيل کوه قندهار مانند چين فارسى بولانده ستان سيستان فراه از دست پاى لوچان بولدک و ميوندک پاره پاره شد که عساکر سانسفرانسيسکو آيالات متحده آمريکا از آنها مرهم دارى و خرنماينده ڀشتونزاده کاره کشته يا کارمرده و نالان و کوشش ها ي بلاخره بى نتيجه اش حتى دارو سرکل کرزى و غنى وچشمک زدن کرزى به "زنکه هاى" جلال آباد در پيوند به گشترش زبان اصيل افغانى درى در کتابهاى مکتب زبان ما -درى . اصلا به مناسبت بزرگداشت سازمان فرهنگى گيتى رياست معارف ننگرهار باستانى "روز زبان مادرى" را بر اساس قانون اساسى گريانوک کرزى خواند ونه بر پايه قانون اساسى غنى چيغ زن.: و ادامه داد که رسما زبان ما درى رسمى شده و زن پارسى و زنکه ومردکه و حيوانکها صاف و سوچه لغت پرهنگ زبان اصيل است.
استاد شاگرد ممتاز دبستان و يا دبيرستان بود که از وى پرسيد! شاگرد ممتازم "مير ﷲ محمد فرهنگ " اسم ات را مى توانى به صرف و نحو اصيل افغانى تجزيه و تحليل کنى?
شاگرد: بلى استاد مهر* بان من!
از نوار ريکات رستورانت هوتل در پيشرو کانون آموزشى کابل سرود ابر "بهمن"* کابل به هوا پژواک مى نمود که نام صاحب چايخانه و کبابى اسپند*يار بود و درصنف ديگر شعر در توصيف بهار نوروزى فروردين هوا و نوا مى شد. در سر خيابان (جاده سرک) در بخش حوزه قديمى خيابان نام کتابها به کيلو فروش مى شد که جوانى جواب داد در تيرماه قبله گاه من به شهر آرا مى آيد و جوانى ديگرى مجلات اگوناگون روزﻧﺎﻣﻪ اﻃﻼﻋﺎت و ﻣﺠﻠﻪ اﻃﻼﻋﺎت هفتگی «اطلاعات بانوان» و «زن روز» و «زن روز»م جله «پسران و دختران» و ديگر انتشارات زمان محمد رضا شاه پهلوى چاپ شاهنشاهى ايران به کابل مى آمد. اين مجلات در آستانه جشنهاى هفتگانه آريايى سالانه و در دوازه مناسبت هاى ماهانه مانند تيرگان ٬ مهرگان٬ آذرگان٬ شب يلديا ٬ چشن سده ٬جشن اسپندگان (چهارهفته هاي پيش از نوروز براى ستايش نعمتهاى چارگانه آب نماد بارش و خاک نماد زمين و باد نماد هاگ- فشانى و آتش نماد خورشيد با چارشنبه سورى ) و بزرگ جشن نوروز رستاخير زيستى دوباره که همه را کرد طالبانان افغان برادران حاکمان پشتون به يک پيسه?
"مير ﷲ محمد فرهنگ " شاگرد گفت استاد "مير" لقب عالى و والاى من است!
ﷲ خدا محمد پيامبرم است و "فرهنگ" پارسى است و افغانى اش پرهنگ است و به درى ثقافت و کلتور.
استاد صرف نحو زبان فارسى درى به فرهنگ جوان گفت: "عالى بود"
۱- ثقافت: زیرکی . زیرک و سبک روح و چست و چالاک گردیدن و استاد شدن
۲- فرهنگ.
۳ -بهره‌مندی از علم، ادب، و تربیت.
اما شاگرد ممتاز من اول نمره نشدى?
چرا ?
براى اينکه "مير" اسم امريه مصدر مردن است. مردن يعنى از اين دنيا به آ ن دنيا به مرگ خودى و به امر پروردگار به شکل رفتن با عزت به خانه اصلى است و همين تفاوت بين مصدر کشتن و قتل کردن و مردن: کشتن و قتل کردن قاتل و فاعل يا کننده کار دارد. يک آدم خان انتحارىقاتل است. حاکم دولت قاتل است. عبدالرحمان خان قاتل عام ! نادر خان قاتل! داود خان قاتل هزار ه در قندهار و طالبان قاتل مظهر وحدت ملى که با امريکا پيمان کرد.
شاگرد گفت که مردن فاعل ندارد هر مرده معفول اند.

استاد ادامه داد: چرا کش مير ٬ پامير٬ ترچ میر ٬ مير سمير ! ...
چون مير دارند تا آخرت هميش در هندو کوه ويا کوه هند (در سالهاى 1960 ميلادى اصطلحات ملى اصيل افغانى مانند پشتونوالى به جاى افغانيت و هندوکش به جاى هندوکوه دخترکش و خرکش و خرکس فيل کش و شتر کش و اما نه شيرکش بلکه شيرافگن که در زبان آلمانى شير افغان ترجمه شده بود!
اى مردمان با لقب "مير" که از "امير" گرفته شده: ميران اصيل اند که فاعل مردن شان به امر خداوند و کار فرشته بزرگ مقرب - عِزرائیل که به فرشته مرگ و ملک‌الموتا ست. بشر و بنى آدم طالبان و اوباشان آدم نشده نااهل وحشى در حوضه کارى و يا سياست و درجه جايگاه و مقام پروردگار در حوضه کارى عزرائيل مداخله نکنيد! اى فرعون هاى اين زمان!
پر وردگارا چرا مدير عمومى دفتر اجرائيه ات چپ و ساکت است?
"ستان" پارسى ام پس دهيد و "تون" درپشت "افغان" بند کن!
به مناسبت نمردن شياوش که درجمله پدران و مادران هفت پشت اش سودابه ورودآبه آرش کمانگير- رستم داستان و کاوه آهنگر و درفش کاويانى در فراز هندوکوه در زادگاه سندوخت شاه بانو هندوکابل بانو مهرآب شاه پدر رودابه کابلى و شاه بانو زابلستان. رستم بيا به کمان هفت رنگ ات و همدست نما هند و ايران رابا توران و سيمرغ را بيدار نما و نه مولانا در کنج کوچه باش بلکه همبستکى آور در هفت عشق وراه يابى نما از هفت وادى که موانع راه بيرون رفت منجنيق افغان تون است.آ فرين به 35 ميليون پشتونهاى پاکستان که نام باريکه "ڀختونخوا" را ڀس گرفت. پس گير سرزمين که خور آسان تاب مى کرد. مير عمل طالبان ومير عمل داعش و مير عمل تروريشتان و مير عمل اميران .

>>>   کار کردن و همکاری با چنین دولت فاشست توهین و خجالت است ، ولی دالر هم بسیار شیرینست ، سر را خم کن و عیاشی کن .


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است