گسترهٔ امواج طوفانی در افغانستان
بود و نبود نیروهای آمریکایی برای ثبات و امنیت افغانستان هیچ نقشی نخواهد داشت. نیروهای نیابتی طالبان تحت سایه حمایت ارتش آمریکا به نیروی سراسری کشور مبدل شدند 
تاریخ انتشار:   ۰۹:۰۸    ۱۳۹۹/۹/۳ کد خبر: 165596 منبع: پرینت

کشتی شکسته سرنوشت سیاسی افغانستان بدون هیچ ناخدایی در اوج تلاطم درگیر شده است. آمریکا و پاکستان با توجه به پس منظر انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و پیروزی جوبایدن با اقدامات شتاب آلود و هماهنگ در تلاش اند تا قبل از پایان دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ، بدون هیچ تأخیری سناریوی شیطانی شانرا در خصوص فروپاشی دولت افغانستان و استقرار نظام امارتی در کشور پیاده نمایند.

سفر اخیرمایک پمپُیو وزیر خارجه آمریکا در قطر و همزمان سفر نخست وزیر پاکستان به افغانستان و مذاکرات اش با دکتر غنی در عقب در های بسته، روی همین محور در چرخش است.

بر اساس گزارشات منابع جهانی حملات خونین طالبان بالای پایگاه های نظامی و غیر نظامی افغانستان در تحت سایهٔ مذاکرات قطر بیش از پنجاه درصد افزایش یافته است و عملا تهاجمات متداوم و سازمان یافته و استقرار دستگاه های راکتی طالبان در شهر کابل، مقدمات یک نبرد سرنوشت ساز را در کابل فراهم ساخته است. کابل عملا در محاصره شدید قرار دارد و دولت دکتر غنی نظاره گر رخداد های خونین کشور است.

موقعیت ژیوپولتیک افغانستان،گستره تولید خشخاش در کشور و منابع سرشار معدنی و چگونگی رهیابی تاراج آن در پناه تبانی میان آمریکا و پاکستان در چشم انداز سناریوی صلح ریایی قطر منتج به استحکام روابط میان آمریکا و پاکستان گردیده است.

به گفته تحلیلگران، روابط سیاسی میان دولت آمریکا و پاکستان از سال ۲۰۱۸، زمانی که دولت ایالات متحده تحت ریاست جمهوری دونالد ترامپ متعهد به دستیابی به توافق صلح با طالبان و دولت افغانستان شد، در مطمئن ترین وضعیت خود قرار داشته است.(۱)

در یک رویکرد دیگر، اوج فساد در دولت دکتر غنی و تزلزل پایه های سیاسی رژیم باعث شده است تا جامعه جهانی کمک های خود را به افغانستان کاهش داده و فرسایش درونی دولت دکتر غنی را سازمان دهی نمایند.

بنابر گزارشات رسانه های جهانی به تاریخ ۲۳ تا ۲۴نوامبر، اهدا کنندگان بین المللی برای تمدید کمک های خارجی به افغانستان در ژنو دیدار می کنند. اما امسال، به دلیل نگرانی مداوم در مورد فساد مالی افغانستان و شک و تردیدهای طولانی در مورد توانایی این کشور در حفظ پیشرفت در زمینه حقوق بشر پس از پایان درگیری، بسیاری از اهدا کنندگان، پیشنهاد کاهش جدی بودجه کمک های خود را دارند.
دفتر بازرس ویژه ایالات متحده در امور بازسازی افغانستان گفت که غنی فقط زمانی بطور جدی با فساد مقابله نموده است که اهدا کنندگان در لین بوده اند[۲]

ایجاد کمسیون جدید نمایشی مبارزه بافساد که دکتر غنی با ادای سوگند رهبری آنرا بدوش گرفته است، بطور موقت روی همین اهداف برنامه ریزی شده است.
اعلام نا بهنگام دونالد ترامپ برای خروج بخشی از نیروهای نظامی آمریکا از افغانستان، چراغ سبزیست برای طالبان که نقش مورال زدایی را در میان نیروهای مسلح افغانستان ایفا می‌نماید.
روزنامه گاردین موضوع فرمان ترامپ را در خصوص خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان مورد پرسش قرار داده می نگارد[۳]

آیا عقب نشینی ترامپ از افغانستان با اصول یا انگیزه های ماکیاولیستی پیش می رود؟
نویسنده انگیزه های صدور فرمان ترامپ برای کاهش نیمی از نیرو های نظامی آمریکا از افغانستان را مرتبط به توافقات پشت پرده با طالبان ومتعاقبأ سطح امتیاز دهی سیاسی برای پاکستان پنداشته می نگارد:"
بر خلاف آنچه مخالفانش ادعامی کنند، مگر او [ترامپ] با بی پروایی از یک منطقه جنگ زده بدون پس منظر یک برنامه سنجیده شده از افغانستان خارج نمی گردد، بلکه در واقع پیش بینی می کند که تعامل آمریکا با آن کشوری محاط با خشکه و منطقه آسیای مرکزی فراتر از این است که در آینده اقتصادی تر شود، در پلان پمبیو [در مذاکرات صلح با طالبان ] در ماه فبروری تفسیر شده است.

همچنان نویسنده در بخشی تحلیل از چشم انداز "استراتژی آسیای میانه آمریکا" که چگونه شیطانی نیست ابراز نظر نموده و خاطر نشان میسازد: نکته اصلی این است که ایالات متحده ممکن است با استفاده از زیرساخت های اخیر پاکستان به حیث "محور جهانی" به عنوان بستری برای راه اندازی یک کوریدور و یا دهلیزگاه تجاری و ترانزیتی« ترانس- افغان» به آسیای میانه استفاده کند. این راهی صلح آمیزتر برای رقابت ایالات متحده با روسیه، چین و ترکیه در آن منطقه استراتژیک خواهد بود."

جو بایدن و سیاست اش در قبال افغانستان؛
جو بایدن رییس جمهور منتخب ایالات متحده آمریکا،خواب های بزرگ استراتژیک در سر دارد. او میخواهد تاریخ را برگردانده و امپراتوری از دست رفته آمریکا را در جهان دوباره مستقر ساخته و نظم نوین جهانی را احیا نماید. بایدن گفته است: از آنجا كه "جهان خود را سازماندهی نمی كند"، ایالات متحده باید به "بازی در نقش اصلی در نوشتن قوانین، همانطور كه ۷۰ سال تحت ریاست جمهوری دموكرات ها و جمهوری خواهان، تا زمان ورود ترامپ انجام داد، بازگردد".

جو بایدن یکی از عاملین مهم تجاوز آمریکا و اشغال افغانستان بشمار میرود.
پایگاه گلوبال ریسرچ نقش جو بایدن را در تجاوز آمریکا بالای افغانستان مورد نگرش قرار داده خاطر نشان می سازد:
این واقعیت وجود دارد که بایدن، رییس وقت کمیته امور خارجه سنا، از تصمیم رییس جمهور جمهوری خواه بوش در سال ۲۰۰۱ از حمله به افغانستان حمایت کرد و در سال ۲۰۰۲ قطعنامه دو حزب متشکل از ۷۷سناتور را که به رییس جمهور بوش اجازه حمله به عراق را داده بود به تصویب رسانید.[۴]

بر قول نویسنده همچنین، در زمان دولت بوش، هنگامی که نیروهای آمریکایی نتوانستند عراق اشغالی را کنترل کنند، جو بایدن در مجلس سنا طرحی را در مورد "تمرکز زدایی عراق به سه منطقه خودمختار کردها، سنی ها و شیعیان" تصویب کرد. به عبارت دیگر، تجزیه کشور ها عملکرد استراتژی ایالات متحده است.
درجریان انتخابات آمریکا، بایدن گفته بود كه نیروهای آمریكایی را از افغانستان عقب خواهد کشید، اما مخالف حضور برخی نیروهای ضد تروریسم در افغانستان و عراق نخواهد بود.[۵]

به گزارش فارین پالیسی، دموکرات ها در حال حاضر عقب نشینی از افغانستان را خطرناک می دانند، بنابراین احتمالاً آنها قصد دارند تا حداقل تعداد نیروهای قبلی را برای مدت کمی بیشتر از [ترامپ] حفظ کنند، یا حتی ممکن است آنها را با تغییرات ملایم تری از دوره "اوباما" گسترش دهند."
فاربن پالیسی گزارش میدهد: "به نظر نمی رسد حتی در میان آن ایدیولوگ ها، اشتهای زیادی برای دو برابر شدن جنگ به معنای سنتی وجود داشته باشد، خصوصاً از آنجا که اوضاع ژیواستراتژیک فوق العاده از زمان اوباما تغییر کرده است، اما برنامه های آنها هنوز صلح آمیز تر از برنامه های ترامپ نخواهد بود.
فاربن پالیسی بر گزینه دوم ترامپ در مورد عقب نشینی نیرو از افغانستان اشاره نموده می نگارد:"
با کاهش حضور نظامی ایالات متحده در افغانستان تقریباً به نصف تعداد فعلی آن، ترامپ با این خرابکاری، کار بایدن را در روند حساس صلح که در چهار سال گذشته نظارت کرده است دشوارتر می کند. بنابراین با درنظر گرفتن این نکات، نویسنده نتیجه می گیرد که ترامپ هم به دلیل اصولی وهم بنا برانگیزه ماکیاولیایی تصمیم خود را در مورد عقب نشینی نیروهای آمریکا از افغانستان گرفته است".

نقش خلیلزاد در دولت بایدن؛
خلیلزاد در نقش بینن سیوان تا کنون توانسته است تا نقش خطرناکی را در تبانی با پاکستان در پیرامون برنامه های ریاکارانه صلح دوحه که فروپاشی نظام سیاسی افغانستان را نشانه گرفته است، بازی نماید. نقش او برای تداوم برنامه های کاخ سفید و اسلام آباد برای تعیین مقدرات سیاسی افغانستان نهایت تعیین کننده است.
با توجه به این چشم انداز، فارین پالیسی رویکرد ماموریت خلیلزاد را در دولت بایدن مورد بررسی قرار داده اذعان می‌دارد:"[۶]

کارشناسان سیاست افغانستان بی سر و صدا از تیم انتقالی بایدن می خواهند که جو بایدن رییس جمهور منتخب در روز افتتاح ریاست جمهوری که در ۲۰ جنوری اتفاق می افتد، اززلمی خلیلزاد، نماینده ترامپ در برنامه صلح افغانستان، خواستار ادامه کار در سمت مذاکره کننده انتقالی شود.
بر قول نویسنده، این تلاش بیانگر این عقیده است که بازی نهایی مورد جستجوی ترامپ و بایدن و خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان، تا حد زیادی یکسان است و اقدام برای جایگزینی فوری خلیلزاد در یک مرحله حساس در مذاکرات صلح ایالات متحده با طالبان می تواند آن تلاش هارا پیچیده کند."
بر اساس این گزارش،گفته می شود که مشاوران ارشد سیاست خارجی بایدن، از جمله آنتونی بلینکن، جیک سالیوان و میشل فلورنوی، در نظر دارند که تمدید احتمالی خلیلزاد را بررسی کنند اما به هیچ وجه متعهد نیستند.

یکی از مقامات سابق ایالات متحده گفت: "من فکر می کنم سناریو هایی وجود دارد که دولت جدید ممکن است به دنبال ایجاد آنچه خلیلزاد انجام داده است باشد و سناریوهایی نیز وجود دارد که ممکن است آنها چیز دیگری را انتخاب کنند." "اگر طی چند ماه آینده پیشرفتی وجود داشته باشد و خلیلزاد برای تداوم آن موفق باشد، من مطمئناً سناریویی را می بینم كه از او بخواهند برای مدتی باقی بماند. اما فکر نمی کنم کسی انتظار داشته باشد که در شرایطی اینچنینی ضروری است. "

در این گزارش آمده است: "مقامات نزدیک به بایدن میگویند که آنها انتظار ندارند که دولت بایدن سیاست های بزرگ یا تصمیمات شخصی در مورد افغانستان اتخاذ کند و هرگونه تصمیم نهایی با ارزیابی خونسردانه در مورد اینکه چه رویکردی به بهترین وجه "منافع" ایالات متحده را تأمین می کند و چگونه شکل می گیرداتخاذ خواهد شد. هنگامی که بایدن رهبری آمریکا را در جنوری به عهده گرفت، باتوجه شتاب عقب نشینی نیروهای نظامی آمریکا توسط ترامپ، چشم انداز مذاکرات صلح با طالبان را تغییر خواهد داد.

در حال حاضر، مشاوران ارشد سیاست خارجی تیم بایدن اساساً مرکب از طیف وسیعی از کارشناسان سیاست خارجی، طرفدار دونظریه متفاوت اند. از جمله برخی خواهان ماندن خلیلزاد شده اند و برخی دیگر اظهار می‌دارند که زمان کنونی مستلزم دگرگونی های جدید است. آنها تغییراتی را درخواست می کنند.

آری؛
در پایان این همه نظریه پردازی های کارشناسان حوزه سیاست آمریکاباید به این نتیجه منطقی دست یافت که در مرکز این همه تغییرات و اهداف راهبردی آن کشور "منافع" آمریکا نقش بنیادی ایفا میکند. برای آمریکا، جغرافیای افغانستان و سرنوشت ۳۵ میلیون نفوس افغانستان، دولت و زمامداران این کشور که مجری اهداف آمریکا در افغانستان اند،به پشیزی هم ارزش ندارند.

به باور این قلم بود و نبود نیروهای آمریکایی برای ثبات و امنیت افغانستان هیچ نقشی نخواهد داشت. فراموش نباید کرد که نیروهای نیابتی طالبان در تحت سایه حمایت ارتش آمریکا به نیروی سراسری کشور مبدل شدند. تغییر و تبدبل زمامداران آن کشور، هیچگونه تغییراتی راهبردی را حول سرنوشت سیاسی افغانستان در بر نخواهد داشت. همه تغییرات ممکن در آرایش تاکتیک های سیاسی جلوه آرایی خواهد کرد. بهتر است تا با الهام از آزمون زمان، مردم وهمه نیروهای ملی و میهندوست در چارچوب اتحاد و همبستگی ملی تدابیر لازم برای دفاع از افغانستان اتخاذ نمایند.

با احترامات بی پایان
عارف عرفان
لندن، نوامبر۲۰۲۰
منابع:
[1] Al-Jazeera,For US-Pakistan relationship, all roads go through Kabul,10 November 2020
[2]foreignpolicy,Crime Wave Further Rocks Confidence in Afghan Government.17November 2020
[3]Guardian,Is Trump's Afghan Drawdown Driven By Principles Or Machiavellian Motives?19November 2020.
[4] Globalreaserch,Joe Biden’s Foreign
Policy12November 2020
[5] Al-Jazeera,Will Biden stay on the course set by Trump in Afghanistan?11November 2020
[6] foreignpolicy,Team Biden Urged to Keep Trump’s Afghan Envoy.18, November 2020


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
آمریکا
افغانستان
نظرات بینندگان:

>>>   طالب در آسیب خشم مردم نابود میشود.

>>>   طالب شکست خورده است و در بین مردم جاندارد. برای طالب تبلیغ کردن ستم بحق مردم مظلوم افغانستان است.

>>>   در افغانستان یک متل است که میگویند:
دور نرو که ما را گرگ میخورد،پیش نیا که بدم میایی.
حالا در مقابل موجودیت قوای امریکایی در افغانستان مردم چنین نظر دارند.
از یک طرف میگویند که باید به اشغال پایان داد و مردم افغانستان خودشان راه خود را پیدا میکنند.
اما از طرف دیگر میگویند که بیرون نشوید که طالبان ما را میخورد.
فکر میکنم که هزاره ها نظر دارند که امریکا باید یک هزاره را در افغانستان رییس جمهور بسازد،طالبان را از افغانستان بیرون کند.سرحد بین افغانستان و پاکستان را بسته کند و افغانستان را به کشور هم زبان و برادر و هم مذهب هزاره ها بسپارد و هزاره ها هز سال علاوه بر محرم،سالگرد تولد و وفات خمینی را نیز در افغانستان تجلیل کنند.

>>>   انگلیس رفت روس رفت آمریکا هم میرود
مگر طالبان فکر نکند بعداز خروج خارجی ها میدان به خودشان میماند!
سید ثمرالدین سنگری

>>>   استراتیجی امریکا در قبال مسایل بین المللی همواره یکسان بوده است ولی استثنا نیز وجود دارد. اسراییل همواره در کنار روسای جمهور امریکا از حزب جمهوری خواه خو د را مصوون احساس کرده است. اوبامه از حزب دموکراتها روابط خوب با صدراعظم اسراییل نداشت. پیروزی ترامپ برای صهیونیستهای اسراییل بهترین ارمغان بود.در رابطه به ایران دیدگاه دموکراتها نسبت به جمهوری خواهان متفاوت بوده است. اوبامه هیچگاه به اخطار های نیتانیاهو گوش نداد و بعد از تلاش فراوان جامعه اروپا و اداره اوبامه توافقتنامه روی تولید سلاح هستوی ایران بوجود امد ولی با امدن ترامپ و تشویق صهیونیستهای اسراییل خط بطلان به قراداد جمعی ایران با امریکا و جامعه اروپا کشیده شد.
قضیه افغانستان مشکل و طولانی ترین جنگ در تاریخ امریکااست.جنگی که بزرگترین رقم را بلعیده است و بزرگترین مداخله نظامی امریکا در یک قرن اخیر میباشد و دستاورد ان هم چشمگیر نیست.
اکثرا نظرات متفاوت در مورد حضور و یا عدم حضور امریکاییان در افغانستان وجود دارد.انهاییکه موافق با حضور امریکاییان اند افرادی اند که به مردم و وحدت سراسری در کشور باور نداشته و هم منافع شخصی و موقف سیاسی شان نیز در خطر میافتد.انهاییکه به خروج خارجیان با وجود چلنجهای بیشمار موافقند به مردم و دفاع خودی باورمند اند.افغانستان بیشتر از سی و پنج ملیون نفوس دارد اگر یک ملیون نفوس جوان این سرزمین از همه اقشار و طبقات جامعه زیر خدمت بیرق سوق و اداره گردند و یک مرکز واحد دفاعی ایجاد گردد و هم رهبران واقعا وطنپرست با اراده قوی در راس دفاع از وطن قرار گیرند به یقین میتوان گفت که لانه ای تمام تروریستان بزودی از کشور چیده خواهد شد.فاکتها و حقایق تاریخی نشان میدهد که چنین تفکر عینی کاملا نتیجه مثبت میدهد.
بعد از خروج قطعات نظامی شوروی از افغانستان جهان و پاکستان ایران و تنظیمهای تروریستی هفتگانه و هشتگانه عمر حکومت نجیب الله را روز شماری میکردند.اولین حمله گسترده انها به کمک چهل و سه کشور جهان و کمک مستقیم پاکستان در چلال اباد ناکام شد. این جنگ به مثابه یکی از کم نظیر ترین حادثه تاریخی در تاریخ معاصر افغانستان است.دگروال یوسف پاکستانی مسوول امور مجاهدین در ای اس ای ۱۹۸۳-۱۹۸۷در کتاب خود که در سال ۱۹۹۲ به چاپ رسید از شکست پاکستان و جهادی ها یعنی اشرار اعتراف نموده است . تورن اسمعیل خان گفته است: شکست در جلال اباد اعتبار یک دهه جهاد را بر باد داد.گذشته از ان جمهوری دموکراتیک افغانستان صرف با حمایت شوروی توانست دوازده سال در برابر ناتو و نیروهای استخدام شده یعنی تنظیمها و تروریستهای خارجی مقاومت کند.
در سطح جهان مثالهای زیاد از چنین قهرمانی ها و جانبازی ها وجود دارد به گونه مثال : بلشویکها با اردوی سفید که از حمایت هشت کشور برنده جنگ اول جهانی که بنام کشور های متفقین بودند برخورداربودند و گروه های دگر بنام اردوی سبز ها مضاعف با فعالیتهای مافیایی
نیروهای ضد نظام در جنگ بودند تا بالاخره در سال ۱۹۲۳ بلشویکها برنده شدند و جنگ داخلی به نفع توده ها تمام شد.
ویتنامی ها با حمایت مالی و نظامی شوروی توانستند گلیم امریکا را از سرزمین شان جمع کنند. فیدل کاسترو با حمایت شوروی با امریکا جنگید و خودش در حوادث جنگ خلیج خوکها در میدان جنگ حضور داشت.
جمهوری مصر با حمایت نظامی شوروی در سال ۱۹۷۳ توانست اسراییل را به استرداد خاکهایش مجبور سازد این کشور ها خود شان با همکاری مردم و حمایت نظامی شوروی برنده جنگ شدند. افغانستان در شرایط فعلی از هر نوع همکاری جهانی برخوردار است باید بدون تمکین به طالب و داعش برنده جنگ باشد.

باید اراضی افغانستان به زونهای مختلف تقسیم گردد و در راس هر زون کمیته مشترک متشکل از والی ولایت قومانذان عمومی امنیه ولایت قوماندان فرقه رییس امنیت ولایت و رییس شورای ولایتی ولایت عضویت داشته باشند و اگر خیانت صورت میگیرد دوسیه متخلف به محکمه نظامی محول کردد نه محکمه دگر .
با اتخاذ چنین تصامیم و با بودن اراده قوی و حسن نیت دلسوزی و داشتن روحیه وطنپرستی میتوان در جنگ برنده شد در غیر ان ما هر روز برف بام خود را برای کتمان کردن خطا ها و خیانتهای خویش به بام دگران خواهیم انداخت و هم چنان غلام و ذلیل در انظار جهان به نظر خواهیم رسید.
فخر اهنگر


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است