دوشنبه پنجم قوس ۱۳۸۰ خورشیدی برابر به ۲۶ نوامبر۲۰۰۱، نجات بیش از ۱۸۰۰ افسر و عسکر ارتش پاکستان بشمول دو جنرال پاکستانی از قندوز (کـــــــهنـــــدژ) در حالیکه شهر به شمول میدان هوایی در محاصره قرار داشت، جورج والکر بوش به تقاضای جنرال پرویز مشرف اجازه انتقال نظامیان، مشاورانISI, ,The Special Services Group افراد قطعه ۰۵۵ القاعده که شامل جانی ترین افراد عرب، چیچینی، ازبکستانی و غيره توسط هواپیماهای قوای هوایی پاکستان در چندین پرواز شبانه از قندوز به میدان های هوایی چترال و گلگیت پاکستان اجرا گردید.

این عملیات بعد از توافق جورج والکر بوش و جنرال پرویز مشرف زیر نظر دیک چینی و مشرف اجرا گردید که حتی وزیر دفاع، رییس ستاد ارتش و خارجه آنوقت آمریکا دوگلاس رامسفلد و کولن پاول در جریان قرار داده نشده بودند.

افسران و مستشاران پاکستانی مربوط آی اس آی و کماندوهای قطعه SSG بودند. این افراد برعلاوه پاکستانی های که طلاب مدارس دینی، داوطلبان پاکستانی مثل طلبه های جمعیت العلما شاخه فضل الرحمن، جمعیت العلما شاخه سميع الحق، سپاه صحابه، جيش محمد، لشکر جهنگنوی، جماعة طلبه محمدی و ده ها سازمان خورد و بزرگ، سایر کشورها شامل بودند.

بعد از انتقال موفقانه نظامیان ارشد پاکستانی، باقی طالب ها بشمول ملا دادالله و ملا فاضل بعد از توافق پاکستان و طالبان با جنرال دوستم، افراد عادی طالبان به قلعه جنگی مزار شریف و شبرغان انتقال یافتند که از جریانات بعدی همه میدانیم.
اما بزرگان طالب از طریق ترکمنستان توسط هواپیمای پاکستانی و ترکمنستانی به کراچی انتقال داده شدند. یکتن از سران طالبان که ادعا شد ملا دادالله بود در مصاحبه با رسانه ها در پاکستان گفت: «ما به عزت تا کراچی آورده شدیم حتی تفنگچه کمری ام را تا میدان هوایی کراچی با خود داشتم که در کراچی پاکستانی ها گرفتند»

نیرو های جبهه متحد به فرماندهی داوود داوود و انجنیر محمدعمر از استقامت های شمال، شمالشرق و جنوب قندوز و نیروهای جنرال دوستم از استقامت های غرب و جنوب غرب قندوز را محاصره کرده بودند. گرچه در اوایل تعرض، جنرال دوستم مانع پیشروی نیرو های استاد عطا محمد نور به استقامت مزار شریف در قسمت های دره صوف و گوسفندی شده بود که در کمین تلفاتی به نیرو های استاد عطا محمد نور وارد کرد.

تعداد دیگری از طالبان از مسیر بغلان از طریق سیغان، کهمرد به طرف بامیان عقب نشینی کرده میخواستند از آن طریق بطرف جنوب خود را برسانند که در بامیان توسط مولوی اسلام محمدی سمنگانی والی بامیان از طرف طالبان، همزمان ارتباط با آمر صاحب شهید داشت، بازداشت شده و خلع سلاح شدند، تعدادی که مقاومت کردند کشته شدند. مولوی اسلام بعد از سقوط سلطهٔ طالبان بصفت سناتور انتصاب گردید که چند سال قبل ترور گردید.

این عملیات بار اول در وب سایت شبکه MSNBC نشر شد که بعداً روزنامه های The I ndependent,New York Times, The Gauardian به نشر رسید، همچنان در مستند شبکهٔ BBC بنام Secret Pakistan: Double Cross and Backlash نیز اشاره کوتاه شده که در آن زمان ادارهٔ بوش این را افواهات و دروغ خواند. جزییات بیشتر این عملیات را نویسنده پاکستانی احمدرشید در کتاب «Descent into Chaos» خود که در سال ۲۰۰۸ میلادی به نشر رسید آورده است؛ یک تحلیلگر ارشد اطلاعات آمریکا به من گفت، پیشنهاد توسط مشرف به بوش صورت گرفت، اما دیک چینی مسوولیت کار را بدوش گرفت. جواب مثبت آمریکا به پیشنهاد مشرف با تمامی سران ادارهٔ بوش تا ختم عملیات گفته نشده بود، مشرف گفته بود فقط تعدادی از افراد مهم خود را باید نجات بدهم.

احمدرشید می افزاید؛ یکی دیگر از دیپلومات ارشد ایالات متحده به من گفت مشرف ما را فریب داد، بعد از آن که مشرف اجازهٔ پرواز طیارات و تخلیه افراد معدود را از ما گرفت عملیات خیلی گسترده و بزرگ تخلیهٔ افراد را انجام داد که ما نفهمیدیم به چه تعداد؟ در آنوقت ادارهٔ بوش نمیخواست پرویز مشرف را ناراضی و به موقف اش نزد ارتش پاکستان صدمه رساند.

گرچه سازمان های استخباراتی هندوستان سکنال هایی از طیارات ترانسپورتی نظامی پاکستانی را که در آن مناطق معمول نبود کشف کرده بودند و راپور نجات و تخلیه بیش از پنج هزار نظامی پاکستانی را از قندوز به رسانه ها گزارش داده بودند و سازمان استخبارتی هندوستان RWA موجودیت دوجنرال بلند پایهٔ پاکستانی را که در میان افراد محاصره شده نظامی پاکستانی در قندوز را تأیید کردند.

محمــــــــد ایــــــــوب عظـــــــــــــیمی

>>>   حال که مرغ از قفس پریده کاری از دست ما نمی آید مگر اینکه این تجربه را با خود داشته باشیم چون عنقریب تاریخ تکرار میشود.

>>>   مه میگم آفرین پاکستان!
تمام مشکلات را از دهه ها بدینطرف قبول کرده است،اما آنچه که امریکا برایش امر کرده است،بدون چون و چرا انجام داده است.
در زمان حمله قوای شوروی به افغانستان،امریکا برایش امر کرد که پناهندگان افغانی را جای بده و آنها را مسلخ کن و بر ضد قوای شوروی و دولت افغانستان بفرست.
این کار را انجام داد و قوای شوروی را از افغانستان بیرون کرد و دولت داکتر نجیب را از بین برد.
دولت شوروی تجزیه شد و جنگ و جهاد تا تاجکستان و ازبکستان و چیچین رسیده بود و خطر انتقال آن به روسیه بود که بوریس یلتسن رییس جمهور وقت روسیه از ربانی دعوت کرد که به ماسکو بیاید و در ماسکو توافقات و مذاکرات برپاشد و جنگ تاجکستان ختم شد و پناهندگان تاجک دوباره به تاجکستان رفتند.
بوریس یلتسن که یک سفر به امریکا داشت، با بیل کلینتن رییس جمهور وقت امریکا هردویشان شاد مان و خندان در مقابل ژورنالستان سوال های ژورنالستان را پاسخ میدادند و مثل دوستان چندین ساله با هم بودند.
گلبدین که این حالت دوستی امریکا و روسیه را دید،نظر به در خواست پاکستان،عاجل با دولت ربانی یکجا شد و صدارت را قبول کرد.
اما زمانی که در مذاکرات بین روسیه و امریکا ،موضوع آینده اروپا،خصوصاً کشور های بلوک شرق وارسا بمیان آمد،بوریس یلتسن گفت:
اروپا را شما چه میکینید؟شش هزار کیلومتر شما با اروپا فاصله دارید.اروپا را بگذارید برای روسیه.
اینجا بود که گوش های کلینتن بنگاس کرد و به پاکستان امر کرد که گروه طالبان را به جان دولت ربانی و روسیه روان کن.
باز پاکستان بیچاره که جدیداً بع گلبدین گفته بود که شامل دولت ربانی شو،به او گفت که همراه ربانی و احمد شاه مسعود فرار کن که طالبان می آیند.
طالبان آمدند و آمدند تا تخار را هم سقوط دادند و یک بدخشان مانده بود که حادثه یازدهم سپتامبر شد.
باز پاکستان بیچاره ماند و فرمان حورج بوش که امر کرد که عاجل طالبان را همراه سربازان و جنرالان و مشاوران خود از افغانستان خارج کن.
باز پاکستان بیچاره ماند و این همه نقل و انتقالات و دوران جورج بوش خلاص شد و بارک اوباما آمد:
بارک اوباما از یکطرف جنگ با طالبان را پیش میبرد و از طرف دیگر صلح با طالبان را.
باز پاکستان بیچاره هم مجبور بود که قوای خود را در سرحدات برضد طالبان پاکستانی مارش کند و هم چند نفر طالب را پیراهن تنبان و لنگی نو پوشانیده به قطر بفرستد.
بازی موش و پشک و دوران اوباما خلاص شد و دونالد ترامپ روی کار آمد و او فرمان داد که قوای خود را بکلی از جنگ افغانستان بیرون میکنم و مذاکرات باید سرعت پیدا کند.
حالا ببینیم که رییس جمهور جدید امریکا جو بایدن چه فرمان خواهد برای پاکستان داد.
اگرامریکا این فرمان ها را در عوض پاکستان به افغانستان میداد و داود دیوانه رییس جمهور افغانستان میبود،با مشت بر روی میز کاخ سفید میکوبید و میگفت که مردم افغانستان از گرسنگی خواهند مرد،اما باداری هیچکس را قبول نخواهند کرد.
اما پاکستان بیچاره چی کند؟
بخاطری که مردم اش از گرسنگی نمیرد،مجبور است هم باداری امریکا را قبول کند و هم از کشور های عربی را و هم فعلاً از روسیه و چین را.

>>>   نظر کمپنی خصوصی پنشیر وردک درینمورد چی است ؟ اینها هم چیزی میدانند یا درفکر جمع آو.ری هرچه بیشتر پول حرام هستند؟؟
ما همخوش هستیم که استخبارات دلاریم !!!

>>>   پاکستان خدمات آنچنانی را هم باید انجام دهد تا به مراد برسد .

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است