تاریخ انتشار: ۲۰:۴۵ ۱۳۹۹/۹/۸ | کد خبر: 165637 | منبع: | پرینت |
نشست بن ۲۰۰۱ آغاز افول سیاسی تاجیکها در سیاست افغانستان است. نقش هرکه در نشست بن بیشتر و بزرگتر، سهمش در افول تاجیکها بیشتر. قانونی و عبدالله دو نام آشنا در این داستان شکست است.
افول سیاسی تاجیکها که از نشست بن آغاز شد، دو عامل داخلی و خارجی داشت.
کمخردی سیاسی، ضعف و بیبرنامگی، عدم تعهد به منافع تاجیکها، درک ضعیف از جنگ و سیاست و رابطه پیچیده موجود بین این دو، از عوامل داخلی است. این مشکلات در عملکرد سیاسیون تاجیک که در سطح رهبری قرار داشتند، بارها و بارها در بیست سال اخیر به مشاهده رسیده و به تجربه ثابت شده است.
عامل خارجی نیز مزید به علت شد. چهرههایی مثل کرزی، خلیلزاد، جلالی و... در تبانی با خارجیها تا توانستند، در تضعیف و منزویسازی تاجیکها در صحنه سیاست تلاش کردند که با ناخرمندی و یا همدستی عناصر داخلی این برنامهها عملی شد.
تفاوت عبدالله و قانونی در نقش منفیای که در افول سیاسی تاجیکها بازی کردند در این است که عبدالله توانست با تکتیکهای مختلف و بازی نقش ماهرانه و دوگانه، بازی را بیشتر ادامه دهد و چهره اصلی خود را برای مدت درازی در نزد مردم پنهان کند و از این بازی سود بیشتر ببرد. قانونی زود استفاده شد و دور انداخته شد.
با این حال این گفته قانونی درست است که احتمال شکلگیری مقاومت دیگر در برابر برنامه صلحی که با محور منافع طالبها و حفظ تکقومی بودن قدرت سیاسی به نتیجهای برسد، قوی است. اما آقای قانونی در آن نقشی نخواهد داشت و اگر بهطریقی سهم بگیرد، از مقاومت دیگر نمیتوان انتظار نتیجه بهتر را داشت.
نورالله وليزاده
>>> قانونی صاحب را خدا مغفرت کند.
>>> قانونی بلبل مقایمت همراه با مارشال و عبدالله
>>> در موافقتنامه بن چی شد؟
وزارت دفاع،وزارت داخله،وزارت خارجه،ریاست امنیت ملی،همه بدست تاجک ها افتاد.تنها ریاست جمهوری منحیث سمبول برای کرزی داده شد.
اما بعداً چی شد؟
جورج بوش در افغانستان نیامده بود که طالبان را از افغانستان بیرون کند و یک دولت در افغانستان جور کند و قوای خود را گرفته برآید و خدا حافظی کند.
بلکه او برای جنگ و گرفتن صد ها ملیارد دلار بودجه برای جنگ افغانستان آمده بود،مثلی که پدرش جورج بوش پدر در جنگ عراق چنین کرد.
بنأ اولین کاری که کردند،باید یک نفر وزیر دفاع مقرر میشد که اقلاً انگلیسی گپ زده بتواند و به تعلیمات و دروس نظامی آشنایی داشته باشد.
بنأ به قسیم فهیم پنجاه میلیون دالر دادند و او را از وزارت دفاع رخصت کردند و قسیم فهیم رفت پشت تجارت تیل و گاز و تجارت های دیگرش و در عوض اش رحیم وردک وزیر دفاع مقرر شد.
بعداً چی شد؟
برهان الدین ربانی که منحیث وکیل در پارلمان آمد،میخواست رییس پارلمان انتخاب شود،اما نظر به سابقه کاری بد اش که در زمان ریاست جمهوری اش با روس ها خود را نزدیک کرد و توافقنامه صلح تاجکستان را امضأ کرده بود،او را نگذاشتند که رییس پارلمان شود.
چند روز در جلسه پارلمان اشتراک کرد اما بعداً جبهه ملی تشکیل کرد و میخواست که دوباره خود را کاندید ریاست جمهوری کند.
کرزی که دید ربانی میخواهد چوکی ریاست جمهوری اش را بگیرد،با همکاری امریکایی ها،آهسته،آهسته،باقیمانده چوکی های مهم دولتی را نیز از نزد تاجکان گرفت و به نفر های خود سپرد.
بعداً موضوع دی،دی،آر روی کار آمد و تمام قوماندان های جمعیت و شورای نظار،خلع سلاح شدند.
اگر قسیم فهیم به ادامه جنگ با طالبان موافقت میکرد و اگر ربانی دوباره بخاطر بدست آوردن ریاست جمهوری در مقابل کرزی ایستاد نمی شد،چوکی های مهم دولتی بدست تاجکان باقی میماند.
چون پشتون ها از اقوام مختلف تشکیل شده اند و برای قدرت با هم مبارزه میکنند،از همین خاطر تیمورشاه پایتخت خود را از قندهار به کابل انتقال داد.
آنها بخاطر حفظ قدرت خود در مقابل اقوام دیگر پشتون،تاجک ها را متحد خود میکنند.
اما زمانی که تاجک ها در مقابل شان برخیزد،دوباره دست به دامن اقوام خود میشوند.
امان الله خان،نادرشاه،ظاهرشاه،داود خان،همه به نام پشتون بودند،آنها یک کلمه پشتو حرف زده نمیتوانستند و در کابل زندگی کرده بودند و زبان رسمی کابل دری بود و کلتور و عنعنات کابل نیر با دیگر مناطق افغانستان فرق داشت و کابل مرکز تمدن افغانستان بود و اًنها در همین کلتور بزرگ شده بودند و با همین کلتور عادت کرده بودند و نه قوم پرست بودند و نه کدام چیز دیگر.
در تمام شهر کابل فقط دو مکتب به زبان پشتو،آنهم بخاطر قبایل آنطرف سرحدبود،یعنی خوشحال خان و رحمان با با.باقیمانده تمام مکاتب به زبان دری بود.
مه نمیدانم که هزاره ها از کجا امان الله خان و ظاهرشاه و داود خان را قوم پرست میگویند،در حالی که هیچکدام آنها یک کلمه پشتو یاد نداشتند و حرف زده نمیتوانستند؟
>>> قبیله قدرت را می دزدد مگر ظرفیت حکومت داری مدرن را ندارد و زود به دیکتاتوری تکیه میکند که در عصر حاضر دیگر بازاری ندارد.
شاید تا آخر جنوری چند کله گنده به خاک سپرده شود که یکی اش دیوانه است
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است