جایگاه سرمایه داری امریکا در نظم جهان (1)
 
تاریخ انتشار:   ۱۰:۲۳    ۱۳۹۹/۹/۱۰ کد خبر: 165652 منبع: پرینت

جایگاه سرمایه داری امریکا در نظم جهان عصر کثرت گرایی چند قطبی چاره سازان جهان در کار خود بیچاره اند آب نتواند که شوید گردِروی خویش را مُدخِلّ
سی سال پیش از امروز با فروپاشی شوروی {1992} سردمداران شرکت سالاران چند ملیتی در راس آیالات متحده امریکا، در ضیافت جشن مرگ سوسیالیسم و کمونیسم با شعار به سلامتی سرمایه داری «بازار آزاد اقتصادی» پیروزی سرمایه دارای بازار آزاد بر رسم «سوسیالیسم دولنی شوروی» با جنگانیدن پیکها در هلهله ای هیاهوی جهان آزاد فارغ از دیکتاتوری و پیروزی دموکراسی در غریو قهقهه های نیشه شراب پیروزی بر بزرگترین دشمن ایدیالوژیک کیف جشن عشرتهای چندجانبه خلوت های ساخل های رومانتیک داستان ها گرفتند و فریاد می زند که: شوخی رسم تاریخ را ببینید که سرمایه داری بدون فیر یک مرمی جنگ جهانی سوم را برنده شده و دیوی دیکتاتوری شوروی سوسیالیستی بدون آتش یازی شعله هایی هسته ای داستان آخزالزمانی پس از هفتاد و پنج سال دیکتاتوری حزبی فرد محور رسم صدر رییسه تمام قدرت دولتی و حزبی در زیرنگین انگشتر قدرت فرد محوری در جلوه امپراتوری طبقه ای جدید سلاطین پاچه سرخان ایدیالوژیک جهان بینی دار تا دم مرگ در خم و پیچ سیاست هایی ترفتند جنگ سردی غافل شد و خوداش را به تلک خونین افغانستان انداخت قسمی که پلان شده بود و خرس قطبی در دو جنگ پرمصرف کمر شکن جنگ افغانستان و شوروی که خرج و برچ حکومت کابل را تا بندبوت عساکر و ماموریت دولتی از خزانه می برداخت و دو دیگر جنگ کمرشکن اقتصادی تسلیحاتی موسوم به جنگ ستارگاه رونالدریگان بچه فیلم کاوبایی سگرت 555 دایره سرخ اصل تباکو داستان کوبایان تگزاس شهری آدمکشان داکومنگل داره دزدان اسپ سوران کلاه لبه کشاده شپوپوشان کاوباییانی تفنگ بدست و تفنگچه در پهلوی جیب دست راست نشان زن مغزپاشان ها و یا قلب شکافتن هایی فیلم های کوباییان همرکاب رونالدریگان بچه فیلم که در یک چپه گرمگ سیاسی به یمن لطف سوداگران پول بانکداران بین المللی الیگارشی عقب پرده قصر سفید حکومت های دموکراسی روکش داستان فریب فریب خوردگان، در دهه 80 قرن بیستم، بعد از جیمی کارتر خدمتگار سوداگران پول شورای روابط خارجی راکفلرهای غولان نفتی آیالات متحده امریکا عموزاده شورای روابط موسسه ی بین المللی سلطنتی تاج و تخت اسب سواران شاهسواران امپراتوری انگلوساکسون داستان غارت گریهای چورهای چندجانبه ثروت خلق ها و به ویژه ثروت افسانوی هند داستان الماس کوه نور، به قصر سفید رسید و در فرادی آن سرمایه بزرگ را به دلیل واهی یعنی سرمایه بزرگ خدمات بزرگ به مردم امریکا انجام داده و موسسات خیریه امریکایی را در نقاط مختلف جهان سوم امداد مالی می کنند و رفاه عمومی را آورده است از پرداخت مالیات نکس یگهومعاف قطعی کرد و در همان حال لبه شمشیر جنگ تسلیحاتی موسوم به جنگ ستلایتی ستارگان و همچنان جنگ افغانستان علیه شوروی بدام افتاده در افغانستان قلب آسیا به حرکت آورد که ویلیام کسی رییس سی آی ای درپشاور مرکز فعالیت های ضد شوروی از جمله خرید انواع سلاح هایی ساخت شوروی از کشورهای بلغاریا، مصر و ترکیه و بازار سیاه را همراه با فعالیت های ضدجاسوسی علیه کاجی بی در همدستی جنرال ضیالحق معامله گر مشهور که جمعاً 3 میلیارد دلار همراه با چهل فروند جنگنده های اف 16 از دولت رایگان گرفت و پاکستان را به جبهه ی عقبی جنگ با شوروی گیر افتاده در تلک خونین افغانستان تبدیل کرد که کمر اقتصاد سوسیالیستی دولتی شوروی زیر بار خرج پرمصرف دو جنگ سرنوشت ساز حیاتی جنگ ستلایتی شاتل هایی شناور اتمی در فضا بین المللی دو دیگر جنگ فرسایشی ژیوپولیتیکا سراتیژیک پرمصرف افغانستان رفته رفته خمیده و خمیده تر در بحران اقتصادی چاره ناپذیر شد که در سالهای 1986 و 1988 بحران اقتصادی تمام بدنه اقتصادی سوسیالیسن شوروی را در نور دید که گرباچف در خم و پیچ فشارهای چندجانبه سیاسی و اقتصادی سرانجام، در دور هشتم کنفرانس ژنیو در حضور جرج بوش {پدر خدمتگار سرمایه یزرگ خاندان راکفلرها شورای روابط خارجی داستان توطئه سیاسی در تاریخ} پای خروج عساکرشوروی امضا گذاشت و سربازان لشکر چهلم ارتش سرخ شوروی پس از تقریباً ده سال نبردهای خونین بدون هیچ دست آورد به جز ویرانی و دریدری افغانستان و اولاد هفت میلیون مهاجر بیجا شده سرگردان و یک و نیم میلیون کشته زیر خاک رفته خموشان گمنام و نزدیک به یک میلیون تن معیوب بی دست و پا و یا از هر دو پا بریده های وحشت جنگهایی تحمیلی، به تاریخ 15 فبروری 1988، از همان راه که آمده بودند دوباره سرشکسته و شکست خورده به سوی روسیه رفتند که پیامدهای آن افغانستان را به خاکدان سیاه تنور جنگ سرخ قومی و منطقه ای در میان قدرت هایی داخلی و منطقه ای تبدیل نمود و دود از دمار مردم کابل کشید و در یک تکان زلزله بحران اقتصاد در اواخر سال 1989 تا اوبل سال 1990 تمام اروپای شرقی یکشبه از سوسیالیسن به دامن سرمایه داری بازار اقتصاد آزاد سقوط کرد و جنگهای قومی و مذهبی را در رمانیه انور خواجه آورد و در امتداد آن قلب گهواره «سوسیالیسن علمی» در ماسکو از تپش بازماند و در سال 1992، درخت 75 سال عمر کرده سوسیالیسم شوری از ریشه بیرون شد و چوپ خشک زمین سرمایه داری لیبرالی سرمست بوریس یالتسن رقصان چرخش های رقص نیولیرالی در کشور شوراهای سوسیالیسی رسم روزگاران جهان پس از جنگ سردی شد که سردمداران شرکت سالاران در راس بلکلینتون دموکرت خندان {1992-جنوری2001} در ضیافت جشن مرگ کمونیسم شعار پرانی های رسم پیروزی و پیک جنگهای سرشاری در جنگ پس از جنگ سردی می کردند که در این میان آیالات متحده پس از جنگ خلیج {1991} و سرکوبی ماشین جنگی صدام حسین در کویت به رهبری جرج بوش {پدر} به داور مطلق جهان تک حکومتی تک قطبی به پولیس بین المللی در طبع و خوی ددمنشانه ای ما فوق قوانین قبول شده بین المللی یکه تاز میدان اقتصاد و سیاست جهان پس از جنگ سرد با شعار نظم نوین اقتصادی تبدیل شده بود که همین ایده نظم نوین جهانی که روکش جهان تک حکومتی توطئه وصیت سیسیل رودز میلیونر معروف انگلستان که ایده سلطه جهانی امپرانوری انگلستان را در هفت بند وصیتنامه به خرج دارایی شخصی ترسیم و فصل بندی نمود که در سال 1891، پس از مرگ سیسیل رودز، روچیلد معاون و دستایر رودز ولردآلفرد میلر انگلیس با یعقوب شیف یهودی انجمن مخفی پبذوان حضرت عیسی را برساختند که نطفه نوطئه نظم نوین جهانی در وصیت نامه سیسیل رودز آمده است {خواننده گرامی اگر علاقه به مساله نظم نوین جهانی و ریشه یابی آن علاقمند باشد به نوشته افغانستان پس از 11 سپتامبر 2001، بخش های بیست هفتم و بیست و هشتم مراجعه کنند}

در هر صورت، سی سال پیش از امروز با فروپاشی شوروی، تعادل قوای جهانی بر هم خورد: چهره اقتصادی و سیاسی و فرهنگی جهان پس از جنگ سردی کاملاً عوض کردیده بود. امریکا به داورمطلق جهان تک حکومتی نک قطبی نک تصمیم گیری های مجازات های چندجانبه تبدیل شده بود که از سال 1991 تا اگوست سال 2008، جرج دبلیوبوش در جلوه ددمنشانه و حیوان صفت آتش جنگهای خانمانسوز را در افغانستان و عراق مشتعل کرد و حضور نظامی را به بهانه مبارزه برضد «تروریسم جهانی القاعده و طالبان تروریست پرو» در خاورمیانه و جنوب آسیا افغانستان و آنطرف دریاها در آسیا میانه در بعل گوش حویلب های سرحدی روسییه و چین و ایران قایم ساخت و محاصره حریفان را در آسای چنوبی و آسای میانه و آسیای غربی مکمل ساخت و شکشیر سیاسی تکفیری علیه ایران و کوریا شمالی و روسیه همزمان کشیده بود و در قسمی تاردوانی با چین غول زرد که پس از بحران اقتصادی اگوست 2008 در سیستم مالی سرمایه داری شخصی و دولتی امریکا، به بانکدار دولت جرج دبلیوبوش تبدیل شده بود که با شعار نظم نوین جهانی و شعار خاورمیانه بزرگ و شعار دموکراسی و ملت و کشور سازی بخش های از جهان از جمله افغانستان و عراق را براساس پلان توطئه در تاریخ قسمی که تیوری سن های برجسته باند محارم از جمله زیگمونر بررژنسکی بهودی الااصیل لهستانی پلان کرده بودند- به خون و آتش و فقر و گرسنگی و فحشا و آدم ربایی و باندهایی مافیایی کشید و جهان را به لبه هرج و مرج آنارشی بین المللی سوق دادند و انواع لشکرهای تروریسم نیابتی را حکومت های بل کلینتون {طالبان را در سال 1994 به ثواب دید شرکت بونیکال نفتی خانواده را مفلرها و برادر برزگش تاج و تخت که پلان روی کار شدن طالبان را به عموزده اش داده بود تا به خرج سعودی و قوماندانی پاکستان بی نظیر بوتو و جنرال با بر داستان فتنه سیاسی وارد کارزار افغانستان کرد این دموکرات دغل باز خندان بی شرم بد اخلاق و از طالبان لشکر مدارس پاکستان به عنوان» فرشتگان صلح» یاد کرد این عاشق لب بوسی زلف یار مونسکی داستان رسوایی های بی شرم و بی حیایی ها زلف خندان اندرون شیطان آدمکش خدمتگار خداوندان میخ ها در زمین} و حکومت جرج دبلیو دروغگوی روی سیاه جنایتکار بداخلاق فاسد که کرزی فاسد دلال سیاسی خایین ملی را برشانه هایی مردم افغانستان تحمیل به نظام ریاستی متمرکز توطئه سیاسی داستان بازی بزرگ نو، به ریاست شعبده باز کلاه و چپن نمود و خلیلزاد فاسد بداخلاق تفغرقه اند از دلال سیاسی تکنوکرات را آنجا در جلوه سفیر آیالات متحده امریکا نماینده ویژه با صلاحیت رسم دیکتاتوری پشتون والی ساخت که داستانش طولانی است و یا حکومت بارک اوباما و جوزف بایدن معاون رییس جمهور و اکنون برنده انتخابات ریاست جمهوری امریکا، که یک جنگ زرگری را با طالبان در افغانستان براه انداخته بودند یه طوریکه وقتی که جنرال کریستال در اگوست سال 2009 به حیث قوماندان عمومی نیروهای امریکا و ناتو در افغانستان ماشین جنگی امریکا و ناتو و نیروهای ارتش افغانستان که در صف اول جبهه جنگ با طالبان می جنگیدند را بر ضد طالبان در ولایت هلمند در حرکت ساخت و برای بار نخست یک جنگ واقعی میان نیروهای امریکا و متحدین بر ضد طالبان براه افتاد که منجر به آزاد سازی های ولسوالیهایی نادعلی و موسی قعله گردید و بخش بزرگ نیروهای طالبان تحت پوشش پاکستان به آنسوی خط ماورای دیورند در میان قبایل پشتون پناه بردند و کریستال از اوباما و جوبایدن خواست که چهل هزار سرباز تازه نفس با تجهیزات لازمه به افغانستان بفرستند تا تمام افغانستان از وجود طالبان پاک شود، اوباما و جوبایدن سهل انگاری کردند و تعداد از نیروهای جدید تازه نفس فرستادند و تجهیزات هم ولی دستور حمله به طالبان و تار و مار کردن آنها را صادر نکردند که جنرال کریستال بر اوباما و جوزف بایدن معاون وی خشم نمود و پیش روی جنرال های امریکا و ناتو اوباما و جوبایدن را به توطئه علیه خود متهم ساخت و گفت آنها نمی خواهند طالبان شکست بخورند.

ما را دست انداخته اند که این جا در زمین شوره زار گندم بکاریم. که با رسانه ای شدن این داستان اوباما بجترال کریستال در جولای سال 2010 خشم گرفت ووی را به قصر سفید احضار و نکوهش و استعفاء نامه اش را جلوش گذاشت و در جنوری سال 2012، فرمان افتتاح دفتر سیاسی طالبان را در قطر صادر کرد و در طول 8 سال در افغانستان چیزی جز بحران آفرینی نکرده است و همچنان پس از اوباما دغلباز دموکرات خندان برنده جایزه صلح نوبل داستان توطئه سیاسی بانکداران بین المللی عقی حزب دموکرات و حزب جمهوری خواه محافظه کاران ثناگویان فتنه سیاسی نظم نوین جهانی، با ورود دونالدترامپ، علی رغم همه وعده هایی که ترامپ، به مردم امریکا و مردم افغانستان داده بود، همه را در پایان کار فریب داد و حتی با جنرال های ناتو و اشرف غنی هم مشوره نکرد و یکهو چینل اندازی با طالبان از طریق خلیلزاد براه انداخت و جنرالهای پاکستانی را در آغوش سیاسی سازشنامه دوحه گرفت و نغمه خروج و اکستردخول ورود پاکستان در روکش طالبان در افغانستان را خواند و این که ترامپ، در طول تقربیاً چهار سال ریاست جمهوری نه تنها با سیاست های معامله گرانه سودجویانه دلالی «هر جا که منافع آن ایجاب کند بدون هیچ تعهد پذیری اخلاقی ومسئولیتی از کنواسیون ها و معاهدات جهانی خارج می شود و به دلیل قدرت بلامنازع خود اراده دلیخواهانه خویش را برخلاف مظر دیگران بر آنان تحمیل می کند. ترامپ، به عنوان یک بیزنیس من و دلال مستغلات کاهبرداری و تقلب را رسماً یم ارژش وجودی می خواند»

در هر صورت، پس از اگوست 2008، بحران مالی امریکا، در اوضاع و احوال و شرایط تاریخی رقم خورد که اقتصاد امریکا و اروپا و بخش هایی از کشورهای جهان از پس لرزه های زلزله اقتصادی اگوست رنج کمبود نقدینه و نرخ رشد سود پیچ در پیچ شده بودند، اقتصاد چین با نرخ 10 /3 درصد در سالهای 2009 و 2010 و 2011 با سرعت باور ناکردنی رشد می نمود و صنعتی تر و بزرگ ترو پرثروتر و پرقدرت تر می گردید بطوریکه سرمایه داری دولتی {70 درصد} و سرمایه داری شخصی {30 درصد چینایی نه تنها به بانکدار امریکا تبدیل شده بودند که در بازار اوراق بهادار وزارت خزانه داری امریکا با خرید اوراق بهار آن کشور به ارژش ده ترییلون دالار امریکایی در قلب شاه رگ اقتصاد دولتی امریکا نفوذ قایم ساخته اند و در بازار جهانی تجارت به حریف درجه اول امریکا تبدیل شده اند و در پی دور زدن اقتصاد مقروض آیالات متحده امریکا {19 تریلیون دالار قرضه خارجی} هستند و بدست آوردن مقام درجه اول اقتصادی و بنابراین، درصدد دَور زدن نظم نوین جهانی شکست خورده وصیت نامه سیسیل رودز انگلیسی و ایجاد نظم موین جهان چند قطبی چند جانبه که در آن نقش رهبری کننده امریکا با شعار اول منافع امریکا زیر سوال و به چالش کشیده شده است قسمی که امروزه علی رغم قدرت نظامی آیالات متحده امریکا، در قلمرو اقتصاد کرونایی سرمایه داری امریکا بزرگترین کشور مقروض دنیا در بحران اقتصادی دور کرونایی پیچ در پیچ شده و در داخل جامعه امریکا به دو قسمت پارچه در یک جنگ طبقاتی آشتی ناپذیری گیر افتاده است و نظم بین المللی حاکم بر جهان به رهبری آیالات متحده شکاف برداشته-جهان دیگر همان جهان دهه ی 90 قرن بیستم و اویل دهه ای اول قرن بیست و یکم ،سیکای حکومت تک جهانی نیست بلکه جهان چنان تغییر کرده است که در ذهن تیوری سن های نخبه های باند محارم هم خطور نمی گرد.

جهان امروز دنیای چندگرایی چند قطبی پرتنش رقابتی است که دونالدترامپ، با سیاست های بیزنس من دلال مستغلات با شعار اول منافع امریکا با تمام کشورهای جهان به شمول اروپا و چین و روسیه و ایران و افغانستان و فلسطین در معامله گری های چندجانبه گیر افتاده بطوریکه اکثرکشورهایی جهان به شمول کشورهایی اروپایی به این امید اند که با انتخاب جوبایدن آنها بتوانند از شر زورگویی و فشارهایی چندجانبه دشمنی های ترامپ، در امان شوند و بسوی «یک نظم تعادل جهانی کمتر دستخوش آشوب ها و آنارشی ها در حرکت شوند که امریکا نقش راهبری در تعین تعادل امنیت جهانی در دنیای چند قطزبی ندارد.» نظم جهانی دستخوش تغییرات بنیادی شده که با چهره کشودن دنیای چند قطبی مقش رهبری کننده امریکا زیرسوال رفته است.

جوزف بایدن در ماه مارچ 2020 بیانیه با عنوان «چرا امریکا باید از نو رهبری شود» را امضا کرد. «در این بیانیه آمده است که نظام بین المللی ای که امریکا به آن همه دقت ساخته بود در حال ترک برداشتن است.»

نظم بین المللی چه بخواهیم و چه نخواهیم بطوری ریشه ای دستخوش تغییرات و نحریکات چند قطبی چندجانبه شده است «اثرات دقیق تغییرات، به ویژه در سطح منطقه ای است. بیشتر، در سال 1942، یک نظریه پرداز «واقع بین» روابط بین المللی به نام نیکولاس اسپیکمن پیشگویی کرده و نوشت: «در دنیایی پویا، که نیروها در آن متحول می شوند و ایده ها تغییر می یابد، هیچ ساختار قانونی ای نمی نواند برای همیشه پذیرفته شود. خط نظم در یک حکومت عبارت از یافتن راه حل مفروض، یک بار برای همیشه، برای همه مشکلات نیست بلکه بیشتر گرفتن تصمیم های روزانه است که برخورد های لازمه تی امر تصمیم گیری در شرایطی تغییر یابنده است که هم باید حفظ شود و هم تغییر یابد. حفظ نظم جامعه جهانی هم چنین ماهیتی دارد.»

واقعیت این است که تحول کنونی جامعه جهانی بسوی دنیای چندقطبی که در آن آیالات متحده هر چند از نظر نظامی بر بقیه جهان برتری دارد که اخیراً در رزمازیش دفاع موشکی در اقیانوس آرام ازروی یک ناو مجهز به سیستم دفاع موشکی یک موشک بالستیک قاره پیما اس بی ام راهگیری و منهدم نمود که برتری قدرت جنگ دفاع موشکی ماشین جنگی پر هزینه 720 میلیاردی آیالات متحده را نی نماید که بر 820 پایگاه زمینی بحری و فضایی فرکان می راند ولی اما و صداما سیمای اقتصادی و سیاسی و فرهنگی جهان امروز چند قطبی شده که در این میان مارکیت آسیا و صندوق پول آسیایی و کشورهایی آسیایی از جمله چین نقش پر ثروتمندنرین و پرقدرتمندترین کشور فناوری اقتصادی را در دل بازار جهانی تجارت می نماید که نقش رهبری کننده آیالات متحده را در جهان امروز تهدید می کند و تا سال 2050 بر طبق تحقیقات موسسه صلح استکلهم، غول زرد تا سال 2050 با ثروت بین 22 تا 26 میلیون دلار اقتصاد امریکا را دور می زند و جایگزین امریکا در جهان خواهد شد که «گذر قدرت از یکی به دیگری به قدرت بدون یک جنگ عمومی انجام می شود. هر یک از این دوسناریو، به قدر کافی مورد پسند هواداران لیبرالیسم برتری خو، است.»

در ادامه این سلسله نوشتارهای تاریخی درباره ماهیت تغییرات که نظم جهان در پیش رورا می آورد که دنیا دیگری خواهد بود، به تفصیل در آینده صحبت خواهیم کرد. جهان آبستن تغییر بزرگ است.

محمد صدیقی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
سرمایه داری امریکا
نظم جهان
نظرات بینندگان:


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است