تاریخ انتشار: ۱۰:۲۵ ۱۳۹۹/۹/۱۰ | کد خبر: 165655 | منبع: | پرینت |
ماهیت سیاسی تغییر اجتماعی جهان چند قطبی تحولات سیاسی جهانی از منظر جامعه شناسانه تحقیقی تاریخی تغییر اجتماعی جهان چندقطبی قسمی که در جوامع بشری از جمله امریکا و اتحادیه اروپای دوقطبی شده و چین و هندوستان و روسیه و ترکیه و ایران و افغانستان و بقیه دهکده جهانی مشاهده می شود که در مرکز آن فناوری اقتصادی تولیدی کارزا و تکنالوژی الکترونیکی ربات های هوش مصنوعی و همچنان فرهنگ خودآگاهی به منافع مردمی که در وجود احزاب سیاسی مردم نهاد متمرکز گردیده براساس قانون کنش واکنش طبیعی که وارد قلمرو جامعه شناسی تاریخی نیز در کنش واکنش های چندجانبه اجتماعی تاریخی و فرهنگی و فن آوری صنعتی تکنالوژی عمل می کنند، که مضمون درونی بافت فابریک تغییرات اجتماعی جهان چندقطبی در یک مرتبه نهایی ماهیت طبقاتی دارد. بدین معنی که: جنگ سیاسی مشتعل شده در جهان امروز از جمله قسمی که در انتخابات پر شور و هلهله ای نوامبر سال 2020، در آیالات متحده دیده می شود و در سیاست خارجی دولت جدید آقای جوزف بایدن که چپ و راست و سوسیال دموکرات هایی مسیحی و «معشل داران جنگ سرد به طرف دموکرات ها کوچ می کنند»، انعکاس رسانه ای پیدا کرده است ماهیت طبقاتی دارد.
آقای اولی وویر زیوجیگ امریکایی در تعریف سیاست خارجی دولت جوزف بایدن که قرار است در جنوری 2021، قدرت را از ترامپ، تسلیم شود و در قصرسفید در کرسی ریاست جمهوری چهل و ششمین ریبس جمهوری ای بنیشند که نه آن کرسی دیگر کرسی مقام رهبری کننده نظم نوین جهانی حکومت تک جهانی دوران حکومت های جرج بوش، بل کلینتون، جرج دبلیوبوش و باراک اوبا و ترامپ، شکست خورده چهارمیلیون در مبارزه طبقانی کم رایی آورده با 70 میلیون و جوزف بایدن برنده با 74 میلیون و 290 کرسی آیالنی، است و نه جامعه دو پارچه منقسم شده امریکا دیگر همان جامعه در جلوه وحدت و عظمت جهانی دهه های 50 و 60 و 70 و 80 و 90 قرن بیستم و اویل قرن بیست و یکم است و نه مردم دیگر حاضرند که به شکل سابق زندگانی کنند، می نوسید که: «اسناد مورد انتقاد آقای بیکرجمیزبیکر وزیرخارجه سابق امریکا} هنوز در اردوگاه جمهوری خواه وجود دارد و آن شخصیتی مانند جان بولتون است. اما تحول جامعه شناسانه نه شخصیتی این حزب از نظر انتخاباتی کمترنخبه سالار می شود، این نتیجه را دارد که مشعل داران جنگ سرد {سوسیاست ها و کمونیست ها} بیش از بیش به طرفِ دموکرات ها کوچ می کنند، به عبارت دیگر به نظر می آید که تعریف سیاست خارجی بایدن-به صورت نوعی از مبارزه طبقاتی در می آید. این مبارزه طبقاتی به شکل غیر منتظره اما کار آمد و توسط ترامپی انجام می شود که لحن دولت آیزنها ور را برای انتقاد از مجتمع-صنعتی امریکا به کار می برد:» من نمی گویم که نظامی ها با من موافقند، سربازان موافقند».
رده هایی بالایی پنتاگون، احتمالاً موافق نیستند، بی تردید به این خاطر که خواهان جنگ هستند که همه ی این موسسات بزرگ سازنده بمب و هواپیما و تجهیزات دیگر رونق ببخشند و آنها را خوشحال کند و این رونق و خوشحالی دوام یاید. چنین گفته هایی مستقیماً بردل و رای دهندگان آقای ترامپ، که ترجیع می دهند فراموش کنند که این «معامله گر» در عین حال از این که در سال 2017 حکومت عربستان توافق خرید تجهیزات نظامی به مبلغ 450 میلیارد دلار را به دست آورد ابر از شادمانی می گرد. در مجموع برای این رای دهندگان بد نیست مالیاتی دولایز، که در سال 2002 یه جنگ عراق رای داده بود را بکار می گیرد.»
«نظم جهانی کمتر از فقیرتر شدن نابرابر ساز طبقه ی متوسط امریکا توجه آنها را جلب آنها خواهان آن هستند که سربازان امریکایی دیگر در جنگ های غیر سازنده جان خود را از دست ندهند، آنها پیشنهاد آقای جوزف بایدن در مورد دادن اولویت به دیپلوماسی آیالات متحده را تایید می کنند. حتی اگر آن خواسته مطابق با عقل سلیم توسط همان کسانی نوشته شده باشد که در مدت 17 سال هرگونه تغییرات اساسی راهبردی در افغانستان مخالفت کرده اند سرانجام، آنها از این درک مساله عاجزند که چرا کسانی که از سیر قهقرایی و دلتنگانه شعار «برگردان عظمت امریکا» ایراد می گیرند، عنوان برنامه دیپلوماتیک خود را «چرا امریکا باید از نو رهبری کننده می گذارند. اخرین نامزد {عامل} برهم زدن سناریوی کنونی دوقطبی اتحاد به اروپا است که در آن نقش روسیه اعتبار بیشتری دارد، اما برخی از حکومت های عضو آن وابستگی به «ناتو» را بر استقلال راهبردی اروپا که مفهوم عرضه شده توسط زوج غیرمتحد-فرانسه-آلمان است و لاهه و تاکپنهاگ و ورشو برای آن دندان فروچه مب کنند ترجیع می دهند. انتخاب آقای بایدن احتمالا در این امر واقع چیزی را تغییر نخواهد داد و حتی می تواند آن را وخیم تر کند» {هفته نامه پارسیان شماره صادره 1191، تاریخ نشر 19/11/2020، سدنی استرالیا.ص11}
در ادامه ی این پاره نبشته ها از دوقطبی شدن اتحادیه اروپا و تضاد جهانی در جهان جنگ چندقطبی میان قدرت های بزرگ و قدرتهای منطقه ای و سرنوشت سیاسی افغانستان در جهان تغییر اجتماعی جهان چندقطبی به تفصیل صحبت خواهیم کرد.
محمد صدیقی
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است