خواست مردم بدون تردید برقراری آتشبس و ختم فوری جنگ است. مذاکره بدون آتشبس بیمعنی، ظالمانه و بیتوجّهی به جان مردم و زیر پاگذاشتن امنیت و آرامش ملّت است | ||||
تاریخ انتشار: ۰۹:۰۹ ۱۳۹۹/۱۰/۱ | کد خبر: 165846 | منبع: | پرینت |
جنگ، یعنی ویرانی، کشتار و خونریزی. مذاکره زمانی آغاز میشود که دو طرف به ختم جنگ تصمیم داشته باشند و پذیرفته باشند که جنگ دیگر به بنبست رسیده و نمیتواند راهحل باشد و باید آن را کنار گذاشت. معمول آن است که آتشبس نخستین گام مذاکره در هر جنگی است. مذاکره به معنای جایگزین کردن خرد، درایت و گفتوگو به جای آتش و باروت است. امّا مذاکرات صلح حکومت افغانستان با گروه طالبان در قطر پدیدهای تازه و عجیبی است؛ یکطرف، مذاکره و استفاده از عقل و گفتوگو و از دیگر طرف ادامة جنگ و خشونت. این از کمتر نمونههایی است در جهان که مذاکره و جنگ شانه به شانة هم پیش میروند. نمایندگان دو طرف در قطر به هم لبخند میزنند، احوال پرسی میکنند و سخنان نرم و دوستانه میگویند؛ در همان حال جنگجویانشان جان همدیگر را میگیرند، ویرانیها به بار میآورند، خونها میریزند و بذر کینهها میپاشند.
در همینروزها که سیاستمداران دو طرف در قصرهای مجلّل قطر مشغول چک و چانهزنی بر سر چند و چون حکومت و ادارة آیندة افغانستان هستند، فجایع زیر تبدیل به حوادث روزمره کشور شده است.
ناامن کردن شاهراهها؛
گروگانگیری مسافران در مسیرهای مختلف؛
سازمان دادن حمله های تروریستی در شهرها مانند کوثر دانش و دانشگاه کابل؛
حملههای موشکی و راکتی به شهرکابل؛
ترور نظامیان، کارمندان دادگاهها و افراد ملکی؛ مانند ترور معاون ولایت کابل، معاون شورای ولایتی غور، مدیر تحقیق سارنوالی استیناف قندهار و ...
این تناقض آشکار از موضوعی در پشت پرده حکایت میکند و آن چیزی نیست جز اینکه گفته میشود مذاکرات پیشرفتی نداشته و درواقع به کوچه بنبست رسیده است؛ زیرا طالبان از این مذاکرات تنها اهداف تبلیغاتی و رسانهای را دنبال میکنند و بیش از این به مذاکرات اهمیت نمیدهند. مذاکره برای طالبان به دست آوردن زمان بیشتر است تا طرحهای نظامی خود را عملی کند و حکومت را به استیصال بکشاند.
هرچند نمایندگان حکومت و طالبان در برابر دوربینهای خبرنگاران و رسانههای جهانی لبخند میزنند و سخنان امیدبخش بر زبان میآورند و خود را کوشا در جهت ختم جنگ نشان میدهند؛ امّا آنچه که این مذاکره کنندگان در مجامع خصوصی و در پشت دوربینهای رسانهها اظهار میکنند چیز دیگری است. آنها میگویند امید بستن به این مذاکرات برای صلح و پایان جنگ امید واهی و بیهوده است؛ زیرا طالبان با عمل خود در مذاکرات نشان میدهد که به چیزی کمتر از دستیافتن به قدرت کامل راضی نمیشود. این گروه پس از امضای توافقنامه با ایالات متحده امریکا میپندارد که به این هدف خود نزدیک نیز شدهاست. از اینروی مذاکره برای اینگروه تنها پوشش تبلیغاتی است؛ امّا مسیر اصلی این گروه رسیدن به قدرت از راه فشار نظامی و تسلط با قدرت سخت بر افغانستان است.
نشانههای دیگری نیز وجود دارد که نشان میدهد مذاکرات در همین گامهای نخست خود با بنبست رو به رو شده است. تشدید جنگ و سازمان دادن عملیات شهری و ترور کارمندان دولت؛ به خصوص حملههای موشکی به شهر کابل از این بنبست حکایت دارد. در دو هفته پیاپی شهر کابل؛ مرکز اقتدار حکومت موشک باران شد. هرچند تاکنون هیچ نهاد و گروهی مسولیت این حملات را به عهده نگرفته است؛ امّا بسیاری از صاحبنظران امنیتی آن را کار طالبان میدانند.
طالبان از راههای گوناگون سعی میکند حکومت را تضعیف کند. موشک باران کابل هم انعکاس رسانهای بسیار دارد، هم بر نارضایتی روزافزون مردم از حکومت میافزاید، هم نشانة قدرت روزافزون طالبان است، هم روحیه نیروهای امنیتی را تضعیف میکند و در نهایت طالبان را به هدف خود نزدیکتر خواهد کرد.
در چند روز اخیر، لیستی از پیشنهادهای نمایندگان حکومت و گروه طالبان برای ادامه مذاکرات در رسانهها منتشر شده است. موضوعات پیشنهادی سند دیگری است که نشان میدهد مذاکرات به بنبست خورده است. پیشنهاد حکومت و طالبان فرسنگها از هم دور هستند. مثلاً مهمترین پیشنهاد حکومت آتشبس و پایان جنگ خونین کنونی است؛ نخستین چیزی که ملّت افغانستان از این مذاکرات انتظار دارند؛ امّا خواست طالبان از این مذاکرات رهایی 7000 زندانی باقی مانده این گروه در زندانهای افغانستان میباشد.
هدف طالبان از رهایی این زندانیان و تن ندادن به آتشبس وارد کردن فشار نظامی بر کابل و امتیاز گرفتن است. 7000 نیرو، میتوانند کمبود نیروی انسانی طالبان را جبران کنند و موفقیتهای افزونی نصیب طالبان گردانند. این تجربهای است که از رهایی 5000 زندانی رها شده در چند ماه گذشته به دست آمده است. نهادهای امنیتی اذعان میکنند که بیش از هشتاد درصد رهاشدگان قبلی به جبهههای جنگ بازگشته اند و باعث تشدید جنگ و موفقیتهای جدیدی برای طالبان شدهاند.
براساس برخی آمارهای رسمی هر روز به طور میانگین یکصد نفر در افغانستان کشته میشوند؛ چه از مردم ملکی، نیروهای امنیتی یا جنگجویان طالب؛ در همین حال نمایندگان حکومت و طالبان سه ماه در مقدمات مذاکره وقت ضایع کردهاند؛ بدون آنکه کمترین دستاوردی داشته باشند. براساس این آمار در این سه ماه نزدیک به 9000 شهروند افغانستان کشته شده و چندین هزار دیگر مجروح شده اند. حالا مذاکرات را بیست روز دیگر تعطیل کردهاند و هیأتها برای گرفتن مشوره و دستورات جدید یکی به کابل بازگشته و دیگری به پاکستان سفر کرده اند تا آخرین فرمایشات سردمداران حکومت در افغانستان و پاکستان را دریافت نمایند.
برای حکومت و طالبان هیچ اهمیت ندارد که در این بیست روزحدود 2000 انسان کشته و زخمی میشوند. به خانههای بسیاری غم وارد میشود. مادران و پدران زیادی دردمند و رنجور و مصیبتزده میشوند و هزاران طفل بیگناه یتیم میشوند. اینها برای حکومت و طالبان هیچ اهمیتی ندارد؛ چون آنها به مردم خود اهمیتی نمی دهند؛ انگار میخواهند بر قبرستانهای آباد و شهرهای ویران حکومت برانند.
خواست مردم افغانستان و جامعة جهانی بدون تردید برقراری آتشبس و ختم فوری جنگ است. مذاکره بدون آتشبس بیمعنی، ظالمانه و بیتوجّهی به جان مردم و زیر پاگذاشتن امنیت و آرامش ملّت است. مسأله آتشبس آزمون خوبی است برای سنجش صداقت طالبان در مذاکرات قطر.
سید اسحاق شجاعی
>>> همه کارهای افغانها برخلاف معول وغیررطبیعی است. ازصلح تاجنگ ازجهادتا فساد ازانتخابات تاانتصابات. روزی ماموفق می شویم که همه کارهای ها به صورت طبیعی صورت گیرد. خدایا عقل واندیشه درکارهای مان قراربده.
رضایی ازقم
>>> بیاد داشته باشید اینها افغانها هستند، هیچ نیروی در دنیا نمیتواند آنها را بخرد، ولی میتواند برای مدتی آنها را کرایه کند، و این اوغان ها هستند که خود مستقلانه تصمیم میگیرند در کرایه و خدمت کی قرار بگیرند و خود تشخیص میدهند کی بیشتر پرداخت میکند۰ حال برای مدتی همه اینها از ریشدار تا نکتاهی دار در کرایه و خدمت امریکا و سی آی آ قرار دارند۰
تا زنده یک اوغان است، زنده دا اوغانستان است۰
>>> هدف خلیلزاد جاسوس امریکا آزادی زندانیهای طالب بود تا برای طالبان نیروی جنگی برسد چون قوای شان کم شده بود و جنگ را ادامه داده نمیتوانستند
>>> طالب باید سر کوب شود.
به نیرو های مسلح اجازه داده شود تا ظرف یک ماه ریشه طالب را بخشکاند.
>>> مطبوعاتی که وابسته به محافل قدرت باشد آنوقت دیگر مطبوعات آزاد نیست، در آنصورت در انحصار قدرت حاکمیت است مانند دوران شاه و شیخ، نتیجه اش هم معلوم است.
اگر مقصد نویسنده فقط امرار معاش باشد، دیگر نویسندهً آزاد نیست و یا درک درستی از آزادی ندارد. در یک جامعه بسته و آنجا که دیکتاتورها حاکم باشد طبیعی است که قلم زنان و مطبوعات خودی درباری و داراخلافه ایی بیشتر مخاطب و خریدار خواهد داشت. منافع ملی از وجود و یا استقرار حاکمیت ملی ( دموکراسی و پایبندی به قوانین حقوق بشر) و ثبات سیاسی در داخل می گذرد، اگر نویسنده برای حفظ و یا ترویج و تحکیم این ارزشها قلم زنی و یا فعالیت کند، خودبخود حافظ آزادی و حقوق مردم و منافع ملی هم هست وگرنه یا درک و فهم درستی از آزادی و حفظ آن ندارد و یا مغرضانه و عمداً به تحریف حقایق مشغول بوده و کاغذ سیاه کن است. شق و نوع دیگری هم هست، قلم زنانی که مقصدشان حفظ ارزشهای آزادی و انسان و منافع ملی نباشد، مانند راننده ایی هست که رانندگی را خوب بلندند ولی چون نقشه و هدفشان مشخص نیست، بر عکس آلت دست و نان به نرخ روز خور صاحبان قدرت بوده و هرگز به مقصد نرسیده و بیهوده رانندگی و عمر و وقت تلف کرده اند. بنابراین شاخص و معیار خود آزادی و حفظ آن است و نه قلم زنی برای حاشیه راندن ناقضین آن.
>>> آخر چرا مردم افغانستان به سازمان ملل متحد و جامعه جهانی کشورهای منطقه و فرامنطقهای و جهان غرب و.. هر قدرتی که صاحبان قدرت اند اعتراض نمی کنند و صدایی شکایتی شأن رو به همه برسانن و این همه کشتن و میدونم که جهان بیرونی از چنین مصیبتی که در افغانستان همه روزه انجام می گیرد مهر سکوت اختیار نمودهاند و مثل که افغانستانیها آدم و زنده جان نیستند و همه روزه قربانی بدهند و همه روزه جوانان و مردمان این سرزمین کشته و خانواده ها عزا دار و حکومت افغانستان باید به جامعه جهانی اعتراض و سنگ جلوی پای طالبان بگذارید و بگویند ما زمانی زندانیان شما رو آزاد می کنیم که شما دست از کشتن انفجار،راکت ونارامی ها دست بردارید و و صلح دایمی رو به کشور بیاورید ما در مقابل هفت هزار طالب رو آزاد می کنیم با آتش بس دایمی از طرف شما ها صورت بی گیرد در غیر اینصورت ما قید زندانیان رو باید زد ،یا شما پیشنهاد ما را قبول و ما پیشنهاد شما رو قبول میکنم نور الا نور.
>>> وزارت دولت در امور شهیدان و معلولان می گوید، که سالانه بیش از ۳۰ هزار بازماندگان شهیدان و افراد دارای معلوليت، بخاطردريافت امتياز درحالی ثبت اين وزارت ميشوند، که بیش از یکصد هزار فرد خیالی در١٧سال گذشته، امتيازهای بازماندگان شهیدان و افراد دارای معلولیت را به دست آورده اند
>>> در کجای این جهان پول یک کشور به نام یک قوم بدوه است ؟؟ حتی نازی های آلمان هم چنین کاری نکردهند چرا پول کشور ما به نام قوم افغان است؟؟ قوم پرستی هم اندازه دارد
>>> حامیان دونالد ترامپ در ایالت متحده در نظر دارند مراسم تحلیف موازی را برای رئیس جمهور فعلی آمریکا برگزار کنند.
به گزارش اسپوتنیک، حامیان دونالد ترامپ رئیس جمهور فعلی ایالات متحده تصمیم گرفتند "مراسم تحلیف شخصی" را برای رهبر آمریکا ترتیب دهند. جمهوری خواهان اقدامات لازم را برای برگزاری این مراسم در فیس بوک انجام دادهاند.
افزایش نگرانیها در کاخ سفید درباره تلاش ترامپ برای تغییر نتیجه انتخابات
برنامه "دومین مراسم تحلیف دونالد ترامپ" قرار است در تاریخ 20 جنوری به صورت آنلاین برگزار شود. بیش از 325 هزار نفر اعلام کردند که علاقه مند به شرکت در این رویداد هستند ، 60 هزار نفر دیگر نیز گفته اند که حتما در این مراسم شرکت خواهند کرد
>>> زلمی خلیلزاد لغمانی زاده ناقل و بعد امریکایی متقاعد شد.
>>> تا که زندگی مشترک با این جاهلین وحشی و بیفرهنگ ادامه دارد کشور روی آرامی و آبادی را هم نخواهد دید۰ فقط تجزیه بین اوغان و اتحادیه مردم غیر اوغان راه حل نهایی است۰ بگذارید هرچقدر میکشند و تخریب میکنند ویا طالب میشوند یا داعش دل شان، شوند، بین خود شوند۰ شما راه خود را از این بدوی های شرور برای همیشه جدا کنید و آینده خود و اولاد خود را بسازید۰ این بدوی ها به جهالت خود افتخار هم میکنند و اصلاح شدنی نیستند۰
>>> پاکستان در چند نقش در میدان مثل فاحشه های تن فروش بازی میکند از امریکا سالها ملیاردها دالر گرفته است تا به آسیای میانه، روسیه و چین تروریست روان کند. از عربستان ملیارها پول نفت گرفته است تا ایدولوجی افراطی عربستان را در مدارس تدریس کند و انتحاری طالب و دعش تربیت کند. از چین پول گرفته است تا تروریستان امریکایی اویغور را برای چین تسلیم کند. برای امریکا در بدل دالر تروریست اویغوری میسازد و برای چین میفروشد. از هردو دالر میگیرد. تا این شیطان یعنی پاکستان در منطقه باشد آرامی در افغانستان و کل منطقه نمیآید زیرا منافع پاکستان در فروش تروریستان است و این یک پروژه برای اردوی و امینت ملی پاکستان است. این مذاکرات نمایش مضحک است.
>>> اقای شجاعی!
از اسیران دست بسته وبی زبان گیلایه فایده ندارد در اصل از چهار دهه بدینسو ملت عزیز ما را بلاک های شرق وغرب به کشتارگاه سوق میدهند وکشور ما را مجزره ساخته اند حتی پاکستان وخلیج بیچاره از خود اراده واختیار ندارند با تطبیق نمودن برنامه های خارج روز میگذرانند وخویش را زنده نگهمیدارند یک عضو پارلمان پاکستان چه زیبا فرمود <ما برای تکه گرفتن خون دیگران در انتظار هستیم هروقت وموقعی که خارجی ها برای ما نقشه وقتل مسلمانها را میدهند در تطبیق ان در ازای یک مشت پول دودست با ادب استاد میباشیم و...> در جهان امروزی به استثنای دوسه چهار دولت ازاد دیگر همه خودرا در گرو قدرتهای حاکم جهان قرار داده اند ازین رو این طالب ویا حکومت دست نشانده ای کابل ونماینده های اصلاحی شان همه بخاطر خوش گذرانی وعیاشی در هوتل های لکس رفته اند اینها کجا ودرد ومحنت ملت عزیز کجا !!!شمارا بخدا قسم ان شکم بزرگ های طالب که تصویر های شان نشر گردید چه پروای ملت را دارند واحتمالا اکثر شان نمیدانند که غلام واسیر و بی اختیار اند این تعطلی بیست وچند روزه
به اصطلاح صلح مصادف با عید کرسمیس قرار داده شد این خود میرساند که گردانندگان اصلی برنامه کرسمیسی ها اند نه این مفسدین<مصلحین!!!> چنانچه درین روزها همه ملت افغان وپارلمان وبه اصطلاح پالمانی ها خانه ای ملت را یک زن لبنانی مارونی وکمونیست وچپی به باد استهزاء گرفت وانها را معامله گر وهر گر دیگر خواند همه کار ها را به ان قیاس باید کرد
گل نبی عیدی زاده
>>> عامل بن بست امریکا و پاکستان است پاکستان بیشتر از چهل سال است که تجارت خون مردم بیگناه افغانستان بدست دارد و
از پول خون مردم افغانستان تغذیه میکند پاکستان این تجارت را یلا نمیکند در سالهای اخیر فروش تروریستان را تربیه شده خود را به کشورهای دیگر آغاز کرده است پاکستان از تجارت تروریسم و مواد مخدر سود میبرد جنگ افغانستان منبع این تجارت است طالب برای امریکا و پاکستان وسیله تجارت است
>>> بقول افراطیاب ختگ عضو سابق سنای پاکستان: دولت پاکستان از طالبان بعنوان وسیله استفاده میکند تا عمق استراتیژیک خود را در افغانستان بسازد و این کشور را تسخیر کند. طالب یک گروه مزدور تروریست و اجیر دولت پاکستان است. طالب هیچ اراده ندارد. تمام نقشه های طالب توسط آی اس آی پاکستان و سی آی ای امریکا تهیه میشود. صلح قطر میان امریکا و پاکستان صورت گرفته است. طالب نقاب زشتی برای پاکستان است تا چهره کثیف و شیطانی دولت پاکستان را بپوشاند. این صلح یعنی اشغال افغانستان توسط پاکستان به توافق امریکاست. پاکستان افغانستان را مرکز تروریزم میسازد و تمام مدارس و مراکز تربیه افراطیون و تروریزم را به افغانستان انتغال میدهد تا مردم افغانستان و منطقه و جهان را مصروف عملیات تروریزم در سالهای آنیده کند و دولت پاکستان تجارت تریاک کنترول و رهبری معادن و آب افغانستان را بدست گیرد. موضوع به این سادگی نیست بسیار عمق دارد.
>>> زندگی مشترک کردن با اوغان این مشکل ها و قربانی های خود را دارد۰ اوغان هستند دگه، گناهشان نیست۰
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است