این‌روزها مردمی خسته از جنگ و انفجار و ناامنی، گم‌شدة خود را در خبرهای مذاکرات صلح قطر جستجو می‌کنند. گزارش ترورهای سریالی و انفجارهای تروریستی پیاپی در کابل و ... آن قدر زیاد است که برخی از خبرهای مهم نیز در میان آن‌ها گم می‌شود و مورد توجّه و تحلیل قرار نمی‌گیرد. از جمله خبرهایی که در هفته گذشته منتشر شد؛ ولی در میان خبرهای مذاکرات صلح و ترورهای جاری دیده نشد بازداشت ده جاسوس مسلّح چینی در کابل بود. ریاست امنیت ملی، ۱۰ شهروند چینی را به اتّهام جاسوسی و مدیریت یک شبکه تروریستی در کابل بازداشت کرد. گفته‌ شده بازداشت‌شدگان با ادارة استخبارات چین در ارتباط بوده‌اند.
بر بنیاد اطلاعات ریاست امنیت ملی، از نزد جاسوسان چینی سلاح، مواد منفجره و اسناد و شواهدی به دست آمده که ارتباط آنان را با گروه‌هایی مثل طالبان و داعش و شبکه حقانی ثابت می‌کند.

با توجّه به سابقة شصت سالة تلاش‌های چین برای نفوذ و لانه‌گذاری در افغانستان و‌این‌که چین تلاش می‌کند به بزرگ‌ترین قدرت جهان تبدیل شود و کشورهای منطقه به خصوص همسایگان خود را زیر سلطة خود بگیرد، این موضوع را اندکی بسط می‌دهیم.
تلاش‌های چین با هدف نفوذ در سیاست افغانستان دست‌کم شصت سال پیشینه دارد. از زمانی‌که انقلاب کمونیستی به رهبری مائو تسه‌تونگ به پیروزی رسید، تلاش‌های چین برای نفوذ در کشورهای دیگر نیز آغاز شد؛ زیرا چین پرچم نوعی دیگری از کمونیسم را به دوش گرفته بود که با کمونیسم روسی لنین و استالین مغایرت داشت. با این‌که چین و روسیه هردو نظام‌های سیاسی سوسیالیستی داشتند؛ امّا بر سر سلطة خود در کشورهای دیگر شدیداً رقابت و دشمنی می‌کردند.

دهة چهل، اوج نفوذ اتحاد جماهیر شوروی و چین در افغانستان بود؛ هم‌زمان با تشکیل "حزب دموکراتیک خلق" با حمایت‌های همه‌جانبة شوروی، چین نیز "سازمان دموکراتیک نوین" را ایجاد کرد. این سازمان در میان مردم به نام نشریة خود "شعله جاوید" معروف شد. اکرم یاری، صادق یاری، رحیم محمودی و هادی محمودی شعله جاوید را در سال 1344 بنیاد گذاشتند. آن‌ها از کمونیسم نوع چینی پیروی می‌کردند و مائوتسه‌تونگ، رهبر انقلاب چین را رهبر خلق‌های جهان می‌خواندند و شعار می‌دادند: زنده باد مائو رهبر خلق‌های جهان، مرگ بر امپریالیسم و سوسیال امپریالیسم. منظورشان ایالات متحده امریکا و اتّحاد جماهیر شوروی بود.

سازمان چینی شعلة جاوید که هم‌زمان با حزب دموکراتیک خلق فعالیت خود را آغاز کرده بود، چیزی از مشابه روسی خود؛ یعنی حزب خلق کم نداشت. شعلة جاوید بعدها به گروه‌های خردتر تقسیم شد و فعالیت‌های سیاسی و فرهنگی و نظامی خود را ادامه داد. شاید این نام‌ها را شنیده باشید: ساما، سازا، سزا، سفزا، رهایی، ساجا، فازا، راوا و... این‌ها نام‌ تعدادی از گروه‌های چپ از نوع چینی بود که در اصل از بدنة سازمان دموکراتیک نوین یا همان شعله جاوید جدا شده بودند.

شعله‌ای‌ها در دوران جهاد به این نتیجه رسیدند که به نام شعله جاوید و با ایدیولوژی مارکسیسم نمی‌توانند در میان مردم مسلمان جای پایی به دست آورند. لذا شیوة کار خود را تغییر دادند؛ به گروه‌های خردتر تقسیم شدند و با روش‌های مزوّرانه در احزاب اسلامی و جهادی نفوذ کردند. وظیفة این گروه‌های مائوئیستی، جذب نیروهای جوان با استعداد و آوردن آن‌ها در گروه‌های خود، دامن‌زدن به اختلافات قومی و مذهبی و ایجاد اختلاف در میان گروه‌های مختلف جهادی بود.

شعله جاوید هرچند در سال‌های اخیر ضعیف شده است؛ امّا دسته‌های مختلف آن با نام‌های جدید هم‌چنان در افغانستان فعال است؛ هم در گروه‌های مختلف سیاسی حضور دارد و هم در نهادهای حکومتی و حتّی چند تن از شعله‌ای‌ها در پست‌های مهم حکومتی نیز انجام وظیفه می‌کنند و هم‌چنان اهداف پیش‌گفته را انجام می‌دهند.

اژدهای زرد چه می‌خواهد؟
در بیست سال اخیر، چین از یک‌طرف با حکومت افغانستان رابطة سیاسی و تجاری خوب داشته، از طرف‌دیگر از گروه طالبان حمایت مالی و تسلیحاتی کرده است. با این‌که چین هیچ مایل نیست گروه افراطی چون طالبان به قدرت برسد و از مسلمانان ناراضی سین کیانگ حمایت کند؛ ولی بازهم از این گروه حمایت می‌کند، چرا؟
یافتن پاسخ این پرسش دشوار نیست؛ افغانستان کشوری است بی‌صاحب و بی‌در و دروازه که در بیست سال اخیر به محل رقابت و تصفیه‌حساب‌ کشورهای مختلف با یکدیگر تبدیل شده است؛ مثلاً هند و پاکستان، عربستان و ایران، امریکا و روسیه و...

چین با ایالات متحده امریکا بر سر سلطة بر کل جهان رقابت دارد و تلاش می‌کند در مناسبات سیاسی جهان جای اتّحاد جماهیرشوروی را بگیرد. بدین‌روی برای زمین‌گیر کردن امریکا در افغانستان از طالبان حمایت می‌کند. در مقابل ایالات متحده امریکا در سال‌های اخیر سعی کرده است با استفاده از هم‌مرزی افغانستان با چین، در میان مسلمانان ناراضی سین کیانگ نفوذ و گروه‌های مسلّح سین کیانگ را که در افغانستان نیز فعال هستند حمایت کند و چین را تحت فشار بگذارد.

همچنان‌که امریکا تلاش کرده است گروه‌‌های تروریستی القاعده، داعش، طالبان و گروه‌های تجزیه‌طلب ایغوری را تجهیز و مسیر رسیدن آن‌ها را به مرزهای چین تسهیل نماید.
چین با هندوستان اختلافات مرزی و سیاسی دارد و از طرفی متحد استراتژیک پاکستان است. هردو کشور تلاش می‌کنند مسیرهای نفوذ هند در افغانستان و مسیر اقتصادی، تجاری آن کشور را به آسیای مرکزی ببندند. این خود یکی دیگر از دلایل حمایت چین از طالبان است.
از جانب سوّم گروه‌های تجزیه‌طلب ایغوری با حمایت القاعده و طالبان در افغانستان فعالیت می‌کنند و سعی دارند مسلمانان چینی را تحریک کنند و به منافع چین ضربه بزنند. چین با حمایت از طالبان و نفوذ در این گروه‌ها می‌خواهد فعالیت این تجزیه‌طلبان چینی را کنترل و خنثی کند.

به قدرت‌رسیدن گروه‌های افراطی چون طالبان هرگز به سود چین نیست و می‌تواند به تقویت گروه‌های افراطی تجزیه‌طلب در این کشور منجر گردد. چین و ایران و کشورهای مشابه سعی می‌کنند با ایجاد رابطه با طالبان و حمایت‌های محدود از این گروه، پادزهری برای نیش‌های زهراگین آن ایجاد کنند. تا در حال حاضر از شرّ طالبان در امان بمانند و در آینده اگر طالبان به قدرت رسید رابطة خصمانه با این کشورها نداشته باشد.

بنابراین چین در افغانستان به دنبال سه هدف مشخص است: شکست هژمونی ایالات متحده امریکا در افغانستان و منطقه، قیچی کردن دنبالة نفوذ هند و ضربه‌زدن به گروه‌های جدایی‌طلب چینی. چنان‌که امنیت ملی اعلام کرده است این جاسوسان برای شناسایی و ترور فعالان ایغوری فعالیت می‌کرده‌اند و با شبکه حقانی و برخی گروه‌های تروریستی دیگر ارتباط داشته‌اند.

به گفتة آگاهان امنیتی در افغانستان بیش از 50 کشور فعالیت‌های استخباراتی منظم و جدّی دارند. نهادهای امنیتی افغانستان تمام توان خود را برای مقابله با فعالیت استخباراتی پاکستان و هند و دوسه کشور دیگر به کار گرفته اند و از نیش زهراگین اژدهای زرد غافل شده‌اند.

سید اسحاق شجاعی

>>>   از همه سیاه تر ومضرتر پاکستان است

>>>   آه آمریکا حالا تخریب علیه چین رو شروع کرد مطبوعات افغانستان هم شروع کردند ....

>>>   بانظری بتاریخ مملکت افغانستان چین هیچوقت بافغانستان حمله نکرده است و از چین بمردم افغانستان اسیبی نرسیده است. شیطان اصلی پاکستان است که برهبری سی آی ای امریکا، انتلجنت سرویس انگلیس و موساد اسرائیل میخواهد چین را به طلیسم شیطانی چندجانبه گرفتار کند و بعد از آن باج بروت بگیرد. پاکستان بتمام عالم تروریسم میفروشد و از پول خون مردم بیگناه تغذیه میکند. طالب، داعش، القاعده و ده ها گروه تروریستی و افراطی دیگر در پاکستان مرکز دارند و در پاکستان تعلیم دیده اند. ایغوریها در پاکستان بدالر امریکا تعلیم دیدند تا در چین آشوب برپا کنند. پاکستان چین را با شبکه های تروریستی زیر اداره خود در افغانستان بدروغ آشنا میکند تا اعتماد چین را برای بقدرت رسیدن تروریستان طالب بدست آورد بعد از اتحاد طالب، داعش، القاعده و تمام افراطیون و تروریستان شرق میانه و جنوب آسیا و آسیا مرکزی را برقرار میکند تا بعالم و منطقه ترویسم و تروریس بفروشد. مواد مخدر بفروشد و معادن و آب افغانستان را صاحب شود. هند و چین را بجنگ اندازد و تروریستان را بطرف کشمیر و هند ارسال کند تا مسلمانان هند را تعلیم افراط و ترور بدهند. چین باید نقشه های دوزخی پاکستان را درک کند و سیاست مستقل در افغانستان روی کار آورد که جدا از اهداف شیطانی پاکستان و امریکا باشد.
آی ای آی پاکستان اوضاع منطقوی و جهانی را برای صلح و آرامش در افغانستان تخریب میکند. پاکستان از رقابتهای امریکا و چین و هند و چین برای گل آلود کردن آب استفاده میکند تا از همه دالر و کمک بگیرد و این درگیریها را اگر بتواند به جنگهای منطقوی تبدیل کند. ترورها با همآهنگی آی اس آی، سی آی ای و ارگ کابل ملاغنی احمدزی صورت میگیرد از طالب و داعش بعنوان وسیله استفاده میشود.
استخبارات و جاسوسان پاکستان در کوشش اند تا از رقابتها بین امریکا و چین استفاده کنند از امریکا مثل همیشه دالر بگیرند و بر ضد چجین توطئه کنند و از چین کمک اقتصادی بگیرند و خود را دوست چین معرفی کنند. پاکستانیها رقابتها بین چین و امریکا را به دشمنی تبدیل میکنند تا راه برگشتی برای چین باقی نماند. متأسفانه که چین از اوضاع افغانستان اطلاعات کافی ندارد و دنباله رو دستتگاه جهنمی جاسوسی پاکستان است و پاکستان در راه بسیار خطرناکی چین را میکشاند و این کشور بزرگ را بچاه میاندازد و از سر چاه به آن مشوره میدهد و کمک اقتصادی میگیرد این است پلان استراتیژیک پاکستان در کشاکشهای چین و امریکا. چین در افغانستان ضرورت به مطالعات مستقل دارد تا شیطنتهای رذیلانه پاکستانیها را درک کند. پاکستانیها از رقابتها تاریخی هند و چین نیز استفاده میکنند و کوشش دارند تا این رقابتها را بجنگ خونین تبدیل کنند و خود بسوی کشمیر پیش روند. چین اگر هشیار نشود در دام پاکستان در جنوب آسیا و آسیای میانه و خاورمیانه به مشکلات زیادی گرفتار میشود که عامل اصلی آن سیاستهای شیطانی پاکستان است.

>>>   آمریکا به دنبال این است که تمام کشورهای جهان را به جان چین بیندازد و این اخبار جعلی را منتشر می کند.

>>>   این یک جنگ رسانه‌ای و بازی سیاسی می‌باشد. چین اولین کشوری بود که صدای مظلومیت غیرنظامیانی که توسط استرالیایی ها کشتار شده بودند را به کمک یک کاریکاتور به گوش جهانیان رساند و ابتلا موجب واکنش منفی آنان و سپس عذرخواهی شد.
حمایت از طالبان یک اتهام قدیمی است که کشورها به یکدیگر نسبت می دهند تا از دشمنان خود چهره ای زشت به تصویر بکشند و صحت و اثبات آن مشکل است.

>>>   طالب فاحشه سیاسی و نظامی است.
در بازار جنگ و سیاست هر بازیگری به این فاحشه ها نیاز دارند.

>>>   گرچه چین در طول تاریخ رابطه ای خوبی با افغانستان داشته است، اما کافر هیچگاهی دوست مسلمان نمیشود. اما این پوست واقعا جانبدارانه بوده در حالیکه امریکا و انگلیس و روس و اسرائیل دشمنان اصلی ما استند، چین در مقایسه به انها یک کشور همسایه خوب ما بوده و رابطه ای خوبی با افغانستان دارد.

>>>   فکر میکنم تلاشت بیهوده است واب در هاون کوبیدن است وهرچ تلاش کن فایده نداره مادر تمام بدبختیها قتل وکشتار ام الفساد منطقه پاکستان و قوم پشتون است و روزی میشد خدا نسل این دوتا را ازروی زمین محو میکرد همه مردم روی آسایش و ارامش را می دیدند وانروزبهترین روز در افغانستان کشمیر هند و حتی خود پاکستان بود وهمه ملتها جشن میگرفتن

>>>   دولت چین هیچوقت باید فریب دولت پاکستان و اردوی پاکستان و سازمان جاسوسی پاکستان را نخورد حاکمان پاکستان دوستان و همسایگان خود را بپول میفروشند و هرکس به آنها اعتماد ند بچاه میافتد. چین باید با مردم افغانستان بطور مستقیم رابطه دوستان طبق حسن همجواری و همسایگی خوب داشته باشد. پاکستان هدف ادامه جنگ در افغانستان را دارد. حکومت و اردوی پاکستان هدف تسلط بر منابع و آبهای افغانستان را دارد. حادثه اخیر جاسوسی بسبب این بود تا چین را مجبور کند که برضد مردم افغانستان موضع بگیرد و از ترویستان طالب و داعش و القاعده دفاع کند و برای پاکستان جزیه بدهد تا جوسوسان را افشا نکند. پاکستان چهل سال است که تروریست و جاسوس به جهان میفروشد و با خون مردم افغانستان تجارت میکند. پاکستان با اقدام اخیر کوشش کرد تا پای چین را به این لجنزار بکشد و چین را بدنام کند. در پشت این دسیسه سی آی ای امریکا و آی اس آی پاکستان بودند. شبکه حقانی و داعش بطور مستقیم توسط آنها رهبری میشود.

>>>   تحلیل بسیار عالی

>>>   چین هرکاری میکند به منافع خودش است اما پاکستان خانه دوم انگلیس وکارخانه تولید تروریستی انگلیس همرا باسران پشتون منجمله کرزی غنی اتمر استانکزی ودیگر اشخاص بی وجدان وغلام انگلیس وآمریکا باهمکاری تروریستان پشتون هردوطرف مرز درحال نابودی ماهستند

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است