امتیاز های جدید اشرف غنی به مارشال دوستم
 
تاریخ انتشار:   ۲۰:۳۱    ۱۳۹۹/۱۰/۱۶ کد خبر: 165966 منبع: پرینت

اشرف غنی با فرمان خود راحله دوستم را سناتور انتصابی تعیین کرد و محمد هاشم مسوول قطعه محافظان مارشال دوستم را به عنوان والی ولایت جوزجان گماشت.

غنی بازیگر ماهری است. او هر چند در سیاست داخلی اش با عصبانیت و خشم برخورد می کند، اما بازی های سیاسی را با مهارت انجام میدهد.

غنی کار ناتمام کرزی در تضعیف، انزوا، راندن و حذف جبهۀ مقاومت پیشین ضد طالبان به خصوص جمعیت اسلامی را در حال تمام کردن است.

غنی اگر از توفان قطر موفقانه عبور کند، دیگر مانعی برای توقفش وجود نخواهد داشت.

محمد اکرام اندیشمند


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
دوستم
غنی
نظرات بینندگان:

>>>   جناب رئیس صاحب جمهورباید برای مارشال صاحب دوستم که افتخار همه مردم است لقب قهرمان ملی را هم بدهد تغا حقش اداشود همین دوستم قهرمان بود که درجنگ های اشرار وپاکستانی ها مردانه می جنگیذد وقربانی میداد اواز همه بیشتر مستحق پاداش است
ر

>>>   لیچاره غنی
با دل پر ارمان چشم هایش خواهد دید اما زبانش گنگ خواهد شد.
چند سال ، افتیده دراز زنده خواهد ماند ، خدا میداند.

>>>   در دو دهه اخیر بیشترین صدمه سیاسی را حزب جمعیت اسلامی(تاجکها) دید. زعیمان سیاسی خود از جمله شاه مسعود، مصطفی کاظمی، جنرال داود ...وغیره را از از دست داد. ارگ در مقابل هریک از بزرگان جمعیت دیگری را استفاده نمود. اسماعیل خان را گوشه نشین ساخت و عطارا از ولایت بلخ دست کشاند. فعلا هم امرالله صالح را در پاککاری بقایای جمعیت استفاده میکند. ارگ درین سیاست سوء خود در مقابل دوستم و اوزبیکها آنقدر موفق نبود. برای تکه تکه سازی قوم اوزبیک و شکست دادن قوۀ دوستم و از بین بردن محبوبیت او در بین ملتش اول ظالم ساعی را استفاده نمود. لکن با درایت قوم شریف اوزبیک و کوشش های رهبرشان آن بازی شوم ارگ ناموفق شد. بعداً بر علیه دوستم و پارچه ساختن قوم اوزبیک ابزار ایشچی را بمیان آورد و آنهم بفضل خدا دفع شد و با ایستادگی مردمش در کنار رهبر محبوب خود اینبار نیز موفق نشدند. ارگ خودش علی الرغم مخالفتهای خارجی و داخلی به دوستم رتبۀ مارشالی را اهدا نمود. چون این دو بازی کثیف ارگ وغلامان امریکا بر پارچه سازی اوزبیکها به ناکامی انجامید، اینبار طالبان و داعشی را در شمال تقویت دادند و هر و فرهنگ افراط گرایی را در بین این ملت غیور شمال ترویج دادند و هر روز ده ها جوان اوزبیک از دو طرف کشته میرود. ولایتهای شمال شاید هخم بدترین روزهای خودرا سپری مینماید . وضعیت اقتصادی مردم خیلی پایین آمده، هزاران خانواده در فاریاب، جوزجان، سرپل، سمنگان، قندز وتخار از ظلم طالبان از خانه هایشان بیجا شده و در این سردی زمستان زیر خیمه ها زندگی میکنند. استفادۀ امرالله جان از طرف ارگ در مقابل جمعیتیها اغلبا تاجکها مثل استفاده شدن جنرال ملک در مقابل حزب جنبش درسالهای هفتاد، دو پدیدۀ مشابهی است که ما در تاریخ افغانستان داریم مشاهده میکنیم. از تاریخ باید عبرت گرفت. شاید هم زمان آن رسیده باشد که این دو ملت بومی خراسان زمین با هم آمده در مقابل ناقلین و غلامان حلقه بگوش انگلیس ایستادگی کنند.
نسترن

>>>   غنی معتقد است که حماقت سیاسیون چانسی را پایانی نیست.
با خاطر جمع به هر کدام استخوانی می اندازد تا مزاحم راهش نشوند ، چون خرش از پل گذشت اینها را چخ میکند.

>>>   خم خم رفتن صیاد بهر قتل مرغان است.

>>>   این دادوستود های سیاسی در بازی که سرنوشت وتقدیر ان بدست بیرونی هاست واراده وعملکرد ممثلین وگردانندگان امورتاثیر چندانی ندارد ارزش قابل ملاحظه ای در پی ندارد چه وقت مارشال صاحب با طمطراق در محو طالب وعملیات های نظامی علیه طالب کسب اجازه مینمایند وخودرا مقید وبه دستور بالاتر ها مقید میگرداندخود معنی عمیقی در کار دارد اگر قرار باشد همه ای مجریان امور از خود استقلال وازادی کامل ویا نسبی میداشتند دران صورت هم مارشال دوستم سیاست مدار تر وکار کشته تر از همه خواهد بودایشان در طول حیات سیاسی شان پخته کار ترین خادیست حزب دموکراتیک خلق <داکترنجیب>رابخود مشغول ساخت ربانی وحکمتیار را مانند اطفال سرگردان کرد حیله گرترین تکنوکرات <کرزی>را به امید این که امروز ویا فرداسقوط خواهد کرد امید کاذب داد واشرف غنی وعبدالله را هم در سراب تسلیمی وسازش مصروف نگه داشت وامروزه هم سربلند وقامت راز ویک سروگردن بالاتر از همه میدرخشد در دوستی خویش هم غلو وافراط نمیکند ودر دشمنی ورقابتش هم جانب احتیاط را بکار گرفته بخود راه بیرون رفت باقی میگذارد به از دست دادن چیزی سراسیمه نمیگردد ودر بدست اوردن امتیاز هم مبالات بی مابانمی نماید خلاصه میتوان گفت در سیاستهای امروزی اب دیده وزرنگ گردیدهبه اسانی نمیتوانند به سرش کلاه بگذارند چه او میداند
کلاه تاج سلطانیکه بیم جان درودرج است
کلاهی دلکش است اما به ترک سرنمی ارزد
بعضی ها<به درد سر نمی ارزد>
میخوانند
معلم محمد داود بیگ از لیسه ای صمیم سانچارک

>>>   افسوس به حال ما ملت گوسفندی
و ....به این قبیله یهودی
که بر سر خاک و خون ملت تجارت میکنند تا امروز هیچ نوع خدمتی نکردند همیشه معامله کردند وبس
هارون
افغان

>>>   همین چهره های کثیف که در قتل و خونریزی صدها هزار هموطن مان دست داشتند این و آنطرف میگردند. وقتی از کار بیفتد پسران و دختران نابکار و نا اهل شان بر سر قدرت میایند.
خدایا این خائنین را یکایک تباه کن!! آمین.

>>>   جمعیت اسمی است بی مسمی.
در نام جمعیت است اما در عمل پاشان ز هم.
تار تسبیح گر نباشد
دانه ها بیهوده است.

سیاست بازان جمعیت سیاست گر نه بلکه پایدو های دوکان سیاست هستند.
اینها حتی جرئت و هنر دوکان مستقل سیاسی خود را هم ندارند.
جمعیت زمانی به مثابه بزرگترین چتر سیاسی - جهادی بود که در زیر چتر آن تشکیلاتی مثل شورای نظار ، حوزه جنوب غرب ، حوزه شرق و جنوب شرق و حوزه های متعدد دیگر وجود داشت که در عمل کرد داخلی شان مستقل گونه عمل میکردند اما در سطح کلان مملکت از آدرس جمعیت و رهبری استاد شهید مطرح بودند.
اما با هزار تاسف که بازیگران فعلی آن ظرفیت را ندارند و حتی فهم چتر کلان سیاسی هم برایشان مشکل است بلکه به مثابه فروشندگان دوره گرد تمام دار و ندار شان در پشت شان گاهی به دروازه خلیلزاد و گاه به دروازه کرزی و گاه هم به دروازه احمدزی به گدایی نشسته اند ، نه به خود آبرو گذاشتند و نه هم به ملیون ها انسان با وقار و با عزت و ثابت قدمی که روزگاری بار تمام ساختار جمعیت افغانستان شمول را به دوش میکشیدند.
آدمی را نفس و شهوت چون دو جفت کفش بود
این دو گر بر سر شود ، پا آبله باران میشود.

حال جنابانی چون این و آن نوکر شکم و زیر شکم شده اند و هرچند برای چندمین بار از درب قدرت نوکران ارباب بزرگ رانده شده اند اما با آنهم تا نوکر ارباب استخوانی بیرون می اندازد این جنابان خود بزرگ بین برای تصاحب آن همدیگر را میدرند.

>>>   آفرینش مغز متفکر است در همین راه ها

>>>   مقصد اشرف غنی این است که یک رقمی شود که پای دختر جنرال دوستم را به میدان بکشد.
چند وقت پیش نیز هنگامی که به دوستم رتبه مارشالی داده میشد،ژورنالستان را روان کرده بود که نظر دختر او را راجع به مارشالی پدرش بدانند.
همین والی مقرر کردن نفر جنرال دوستم نیز بخاطر این است که به جنرال دوستم نشان بدهند که ما کدام مقصد سؤ نداریم،بلکه میخواهیم نفر های طرفدار ات را مقرر کنیم.
همانطوری که با بیرون کشیدن خانم و دختر ربانی در انظار عام او را بعداً به قتل رساندند،حالا میخواهند این پلان را بالای جنرال دوستم نیز تطبیق کنند.
چرا خانم کرزی را منحیث سناتور انتصابی مقرر نمی کنی؟
کرزی بیکار است در خانه نشسته.اولاد ها را نگاه کند تا خانم اش منحیث سناتور انتصابی در مجلس سنا کار کند.

>>>   اصل قضیه در کجاست؟
هیأت مذاکره کننده صلح در قطر هر کدام شان در هوتل در قطر اطاق جداگانه دارند.
نمیدانم تصادفی و یا قصدی،اطاق فوزیه کوفی و باتور دوستم هردویشان پهلو در پهلو قرار دارد.
فوزیه کوفی کدام روز از باتور دوستم پرسان میکند که خودت منحیث عضو هیأت صلح درینجا اشتراک کردی ،آیا راجع به سیاست و صلح و غیره کدام چیز در مکتب خواندی؟
باتور دوستم میگوید:مه نمی فهمم،از پدرم پرسان کنید.
فوزیه کوفی نمره تیلفون جنرال دوستم را از باتور دوستم میگیرد و به دوستم زنگ میزند و میگوید که ای باتور بیچاره را به قطر فرستادی،آیا در مکتب کدام درس راجع به صلح و سیاست خوانده است؟
دوستم در جواب میگوید:فوزیه جان،والله گه مام بفهمم.همی جا همیشه پارچه مکتب شه می آورد،نمرایش ده ،ده نوشته بود.نمیدانم که چیزی خوانده بود ،یا معلم ها از ترس مه بریش ذه،ده نمره دادن؟
از خیرات سرت اگه میشه،همو جوانمرگی ره یک چند کلمه یاد بتین تا یک انترفیو،منترفیو بته که مردم بگن که بچه جنرال دوستم هم یک چیزی ره میفهمه.
فوزیه کوفی در جواب میگوید:درست است،مه یک چیزی برایش یاد میدهم.
فوزیه کوفی گوشی را میماند و به باتور دوستم میگوید که سر از امروز تو شاگرد مه هستی و شام به اطاق مه بیا.
شام که میشه،باتور دوستم به اطاق فوزیه کوفی می آید و فوزیه کوفی یک کتاب برایش میدهد تحت نام (راه دخولی صلح).
به باتور دوستم میگوید که این کتاب را بخوان.من میروم شاور میگیرم،وقتی که آمدم،خلاصه آن را به من بگو.
فوزیه کوفی شاور میگیرد و یک جان پاک را دور خود پیچیده،موهایش نیز هنوز نیم کله تر،پیش فوزیه کوفی می آید و میخواهد از او درس را پرسان کند.
درین حالت جان پاک از بدن اش میبخشد و سینه هایش معلوم میشود.
باتور دوستم چشم هایش از حدقه میبرآید .فوزیه کوفی به او میگوید:کجا سیل داری؟هوش ته به درس بگی.
بعداً میگوید:همو جان پاک های وطن خود ما خوب بود که در بدن میچسپید.ای چه بلا جان پاک است.از بدن میبخشد.
بعداً او به باتور دوستم میگوید:ایطور نمیشه.تو ای رقم درس را یاد نمیگیری.بیا که بریم سر تخت.اول مه خوب عقل تره بجا کنم،بعداً درس را یاد میگیری.
خلاصه میروند سر تخت و کار خلاص میشود و باتور دوستم دوباره مصروف درس میشود.
فردا جنرال دوستم به باتور دوستم زنگ میزند و میپرسد که درس هایت چطور پیش میرود؟
باتور دوستم میگوید:بسیار خوب. معلم صایب هم عقل مرا بجا میکند و هم چیز های من را بجا میکند و هم خوب درس میدهد.
حالا در جلسات در هرجایی که فوزیه کوفی میشننیند،باتور دوستم در پهلوی معلم خود مینشیند.
ازین قصه اشرف غنی خبر شده است و حالا او یک نفر از طرفدار های دوستم را والی جوزجان مقرر کرده است و به همین بهانه راحله دوستم را نیز میخواهد عضو انتسابی مجلس سنا مقرر کند.
نمیدانم که دوستم موافقه خواهد کرد و یا نه؟
نشود که راحله دوستم در مجلس سنا معلم زلمی رابلی مقرر شود.

>>>   اشرف غنی اخرین نفس های خود را میکشد. توافقات با طالبان حتمی شده و دیر یا زود حکومت موقت رویکار خواهد امد.
تعیینات جدید در رابطه به خانم دوستم و شخص دگر از تیم دوستان حرکت سنجیده است. سنجیده گی ان در این است تا ارتباطات مرکز با اقای دوستم حفظ بوده و هم اعتماد از دست رفته میان تیم غنی و دوستم دوباره اعاده گردد.تبلیغات منفی در این زمینه بنیاد منطقی ندارد. دوستان از کمرنگی جمعیت و عدم شرکت رهبری جمعیت اسلامی افغانستان رهبری حزب و دولت گله مند استند. ضرب المثل مشهور است: اگر اسیاب بابه هم است نوبت است.وظیفه جمعیت اسلامی افغانستان در جنگهای افغانستان در حلقه تنظیم های هفتگانه پشاور بعد از سقوط حکومت نجیب الله به پایان رسید.اقای ربانی رییس جمهور شد و لی بعد از ختم دوره حاضر به ترک قدرت نبود که در نتیجه گلبدین حکمتیار یا راکتیار شهر را به اتش و خون کشاند.
یکی از کار های خارق العاده بعد از کنفرانس بن ۲۰۰۲ ان است که دست جهادی ها از قدرت کوتاه گردید. تجربه تلخ چهار سال جنگهای داخلی ۱۹۹۲-۱۹۹۶ میان تنظیم ها یکبار دگر اعتبار داخلی و بین المللی انها را بر باد داد. حتی حامیان امریکایی و یهودی انها به شمول پاکستانی ها و ایرانی ها با وجودیکه میدانستند که این افراد اهل مردمداری نیستند ولی باز هم از روی ناچاری از حکومت موقت انها در سال ۱۹۹۲ حمایت کردند ولی یکبار دگر از عقیم بودن و بی دانشی و بیسوادی انها مطمین گردیدند .
جمهوری افغانستان مقام مورثی نیست.دگر در فکر ان نباشند که تا افغانستان است انها باید در قدرت شریک باشند. تنظیمهای جهادی به شمول جمعیتی ها هنوز هم در ولایات مربوط شان در محلات حضور نظامی وبا امکانات بیشتر مالی نسبت به یک شهروند عادی محل استند به همین خاطر سعی نموده اند که به گونه ای خود را به درجات مختلف قدرت دولتی برسانند چون شورا ملی و پافشاری انها در انتصاب وزرا و معاونین انها که بار ها باعث کارشکنی و عقب ماندگی کار شده است. و در نتیجه انواع گوناگون فساد اداری در سطوح مختلف دولت بوجود امده است.
اقای اندیشمند از جبهه مقاومت علیه طالبان حرف زده اند فکر میکنم که
جمعیت اسلامی قادر به ان نیست که نه تنها مردم را به عقب خویش بکشاند بلکه حتی اعضای خودش را علیه طالبان در صورت ضرورت جنگ نیز منسجم کرده نه خواهد توانست.
بدخشانی

>>>   مردم خود دست به مقاومت میزنند منهای احزاب سیاسی

>>>   ادامه دیکتاتوری غنی کوچی و یک چندتا بوت پاکش دیگر ممکن نیست۰ غنی کوچی آقای قانون پوه صیب و جاسوس دربار فاشیزم همه به فضله دانی تعلق دارند۰

>>>   زمانیکه فشار ها بالای غنی زیاد می شود برای دادن امتیاز و معامله به در وازه یی عطا محمد نور ، دوستم و سید منصور نادری ایستاد شده و به گدایی می رود و گردن پت میگوید اوستاد ، مارشال صایب و آغا صایب شما شما شخصیت های ازی وطن استید با تضرع و صد گردن پتی اینها را موقتاٌ فریب داده ، راضی و برایشان امتیاز می دهد اما در باطن همان تعصب و تبعیض شیوه کار و رفتارش است. این مشوره هارا غنی از اتمر دریافت می کند اکثر اوقات اتمر برای مشوره در امور داخلی برای غنی مصرف می شود. وزارت خارجه یک نام است کدام وزارت خارجه و کدام روابط خارجه که در حال و احوال فعلی افغانستان موثریت داشته باشد اگر کدام دید و بازدید است نمایشی و بی ثمر ! زمانی اتمر مسدود کردن سرک ها را با کانتینر برای غنی مشوره میداد و مشوره میداد چگونه مظاهرات را مهار و انفجارات را سازماندهی کند.

>>>   سلام وطندار!!
من در تلویزن المان تقریبا ۱۵ سال قبل یک فلم مستنددیدم
داستان جنگ بین فارسها و سوریها نشان می‌داد که در آن می گفت که یهودیها تقریبا ۷۰۰ سال قبل از میلاداز ترس قتل عام به طرف دریای سند هندوستان فرار کرده و در همینجا مقیم شدن و نیز گفته شده که در سال‌های دهه ۸۰ تست جینیتک مردمان خیبر پاس را انجام دادن که نشان می دهد که این مردم با جنیتیک مردم اسرائیل بسیار شباهت دارد!از این جهت ما گفته می توانیم که این مردم ۲۷۰۰ سال قبل به اینجا آمده و دعوای تاریخ ۵۰۰۰ ساله می کنند و خود را آریایی می نامند!! می گویند تاجیک‌ها به تاجیکستان و ازبک‌ها به ازبکستان برند!!
از المان

>>>   مارشال دوستم پادشاه دارای نظام فکری منظم بوده با داده های جدید وارد صحنه های سیاست میشود قدرت نظامی و مردمی شان به جهان ثابت شده مثل کوه مقاوم و استوار میباشد


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است