روزی که تاریخ ورق زده شد...!
 
تاریخ انتشار:   ۱۲:۲۴    ۱۳۹۹/۱۰/۲۹ کد خبر: 166063 منبع: پرینت

(این تاریخ بیانگر این است: " که ما هم میتوانیم...")

آموخته ام نصیحت از مام وطن
از مادر آتشین دل میهن من
چون شیر بزی به جنگل سبز حیات
"شیران جهان نه گور دارد نه کفن"
فروغ هستی
بلی هموطن عزیز من؛ 92 سال قبل از امروز، روزی که سلطه اضافتر از دو قرن حاکمیت قبیلوی پایان یافت، روزی که فرزند روستا زاده، عیاری از خراسان زمین و نسل سر به داران ابو مسلم خراسانی (امیر حبیب الله خادم دین رسول الله) قامت بلند نمودند و با خیزش مردمی خویش بدون هیچ نوع کمک اجنبی که درتاریخ سه صده این سرزمین بیسابقه است پایان سلطه گرایی اعلان نمود و قدرت را بدست گرفتند. بدون اگر و مگرها به صراحت میتوان گفت این تاریخ را (28 جدی 1307 مطابق 18 جنوری 1929) را باید گرامی داشت و به خط زرین نوشت. زیرا پر افتخارترین تاریخ این سرزمین است و این تاریخ مردان دلاور و صلح شور؛ تاریخ گرانبهای سرزمین من و توست و باید به آن بالید و افتخار نمود.

اما دریغا که دیری نگذشت انگلیس و فرزندان تفنگ بدست مادر زاد انگلیس توطیه و به تعقیب جنایتی خونینی را انجام دادند که هرگز تاریخ این را فراموش نخواهد نمود و زخم های خونین بجا مانده قطعآ قابل مرحم نبوده و نیست.

صادقانه باید اعتراف کنیم که هریک ما چه نسل دیروز و چه امروز در حق این امیر با عزت و سر به داران بی کفن نامهربانی و بی انصافی نمودیم و دین ایمانی و وجدانی خویشرا طوریکه لازم بود انجام ندادیم و این واقعآ درد آور است. گر چه در چند سال اخیر در زمینه احیایی آبرویی برباد رفته ایشان کارهای صورت گرفته است؛ اما نه آنچنانی که درشان و شوکت یک امیر باید میبود واقعآ قابل لمس نیست؛ زیرا قریب یک قرن این مرد تاریخ و فرزند تاکستانها از طرف حکام مستبد و خاین این کشور توهین و تحقیر شدند.

شاملوی بزرگ چه زیبا می فرمایند: «فخر می باید به قناعت آن سقو و «سقوی ها» که با نان جوین و سفرة خشکین ساختند لیکن هرگز غذای رنگین در کاسه زرین انگریز نخوردند. نیکا شهرا! که چنین آب آور بلند همت در دامان خود خوابیده دارد"
بدون تردید این دهقان زاد و عیاران بیباک و جسور برای من و تو و درس تاریخ را آموختند و فهماندند: "که ما هم میتوانیم"!
و اگر میخواهی قدرت را بدست بگیرید بهتر است کمرت را بسته کن.

به گفته قهرمان ملی احمد شاه مسعود:
""خودت تاریخ ساز شو، منتظر کسی (خارجی) نباشید، بگزار دیگران از تو یاد بگیرند که چطور مسیر تاریخ را تغییر دادند".
و این تصویر زیبا که بیانگر خوشی فاتحان در پیروزی است و خنده برلبان دهقان زاده جوش میخورد واقعآ خوشم می آید.
یاد این سر به داران پر افتخار خراسان زمین گرامی باد.

عطا ضفوی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
تاریخ
مسعود
نظرات بینندگان:

>>>   جناب محترم عطا صفوی !
خیلی حسرتم آمد که روشنفکری در قرن ۲۱ هنوز هم به خاطر اصل قومیت از از حبیب الله معروف به بچه سقاو با افتخار یاد میکند و او را باابو مسلم خراسانی تشبیه میکند و از امیر امان الله که حد اقل پایه گذار معارف و تمدن در افغانستان بود بر تر می شمارد . به لحاظ خدا بعد از گرفتن قدرت او چه کرد ؟ همین را بگوئید که ما هم افسوس بخوریم ! با همه استبداد نادر خان شرم است اگر حبیب الله بچه سقاو را با او هم مقایسه کنیم .

>>>   روح مردان مرد شاد باد و عمر نامردان شکم پرست بر باد باد.

>>>   حالا مور بيخردى خودرا خودت زدى بر پيشانيت!!! امير تو مگر بچه سقو دزد به مردم افغانستان اوباش، لندغر و جاسوس انگليس چيزى ديگر نبود!! همين دزدان كه حالا به زور امريكا به گلو مردم نشسته حكومت مى كنند اولاد هاى همان بچه سقو هستند! اينكه تو وًامثال هم يك دزد و مشهور بلفساد را امير خطاب ميكنيد اين شخصيت پاين شماها را نمايان مى كند!!
"پالان زرين را در تن خر مى بينم" شما ها جبر زمان هستيد!
اگر نه مرد و نامرد در افغانستان معلوم هست!!

>>>   آقای صفوی!!!!
متن شما با جملات و کلمات زیبا تزیین یافته است ولی با تاسف که چکیده ای از گفته های عزیز شاملو را بی حرمت ساخته اید.
امیر حبیب الله کلکانی تاریخ افغانستان را به عقب برگرداند و در نتیجه استبداد و ارتجاع خشم و غضب عقبماندگی و در بدری اختناق مذهبی و لجام گسیختگی سیستم قرون وسطایی در فضای کشور دو باره مستولی گردید اینکه او کاکه بود و اوصاف کاکلی داشت درد ملت بیچاره را که تازه از زیر بار استعمار شانه خال کرده بود و با شتاب بند های عقب ماندگی را یکی بعد دگر از هم میگسست دوا نمیکند و ملت یکبار دگر به آغوش استعمار پرتاب گردید. تاریخ در قضاوت خود بیرحم است پروای ، تاجیک و هزاره و پشتون و ازبیک را ندارد.. امیر کلکانی چون دهاتی ساده لوح بود ، انگلیس توانست این روستا زاده را در خدمت خویش قرار داده و از طریق دلالان دربار باعث سقوط یک نظام گردد. نظامی که خار چشم استعمار و همسایگانش به جز روسیه شوروی بود و
کسانی هم چون استا د خلیلی که امیر حبیب الله کلکانی را میستود مداح فرزند کسی شد که پدرش امیر را به توپ بست و تکه تکه اش کرد.و فرزند استاد خلیلی که هم رکاب احمد شاه خان مسعود بود از خدماتش برای سازمان استخباراتی امریکا یعنی سی ای ای به افتخار طی جهاد ده ساله همیشه بدویتان خود یاد می‌کند .
حزب دموکراتیک خلق افغانستان بر ای خاندان نادر اسم غدار را بسیار دقیق نسبت داده بود.
ما افغان‌ها مشکل و بیماری عجیبی داریم همه ای ما را مرض شوونیزم ناتوان و کور ساخته است.عده زیاد از قلم بدستان و مورخان ملیت پشتون ما از احمد شاه درانی چون حضرت پیامبر یاد میکنند. البته این پادشاه مدبر خدمت بزرگ برای افغانستان و آنهم وحدت فیزیکی کشور انجام داده است ولی هیچ خدمتی در راه آبادی و سرافرازی کشور نکرده است. حملات پی هم وی در هند وستان جز مصروف ساختن سران قبایل مخالف در جنگ‌های هند و کسب ثروت چیزی دگری نبود. به همان اندازه که احمد خان افغان نزد یکعده عزیز است به همان اندازه نزد مورخین هندی بدنام است و آنها حق دارند و ما هم چون کور مادر زاد خطاهای های بزرگان تاریخ وطن را نمیتوانیم بیبینیم
ولی حالا در همه جا قضیه چنین است . مردم منگولیا در دیوار خانه هایشان پورتریتهای رسامی شده چنگیز خان را آویخته و او را پدر ملت خویش مینامند ، در ازبکستان مجسمه بزرگ امیر تیمور قد نمایی می‌کند و آنها به نام این شخص افتخار میکنند در حالیکه این نامها در تاریخ افغانستان بدنام‌ترین اند.
شما از مسعود یاد کردید ، کاش مسعود زنده میبود و میدید که نتیجه ای جهاد او امروز چه گند ه گی ها را به ثمر داده است عده ای از ، هزاره ها عبدالعلی مزاری را پرستش میکنند ، پنجشیری ها تاجیک مسعود را ، و عده ای پشتونها گلبدین و ملا عمر را ،اما میدانید که مردم افغانستان در مورد اینها چه فکر میکنند ؟؟؟؟ خاینین ملی نه قهرمان ملی.
آقای صفوی اگر ذره ای از شرم در وجود شما و هم قماشان تان است لطفا از این یاوه سرایی ها پرهیز کنید و خود را ذلیل نسازید.
آقای صفوی شما تاریخ را به ما دیکته نکنید . از انهاییکه شما به نام قهرمان ملی و غیره یاد کرده اید در حقیقت آنها جنایات بیشمار را در حق این ملت مظلو م روا داشته اند..
در کشور ما تاریخ را هر کس به ضم خود ورق میزند و سعی می‌کند خوبی های دگران را خیانت و خیانت های خویشرا خدمات صادقانه برای ملت جلوه دهند . فرق میان شما و خاندان غدار نادر نیست.
عبدالحلیم : دگروال متقاعد اردوی قهرمان جمهوری دموکراتیک افغانستان

>>>   محترم عطا ضفوی
ما به حبیب الا خادم دین افتخار نمکنیم
آنچه را که او آغاز کرد بد بختانه که تا هنوز ادامه دارد

>>>   این آقا عطا صفوی (که گویا دکتورا از مسکو دارد) بهتر است تاریخ کشور را با دقت بیشتر بخواند تا بتواند تحلیلی و منطقی فکر کند. ایشان به جای این که نشان دهد که پادشاهان متاخر افغانستان، از عصر پسران تیمورشاه تا چند دهه قبل، به شمول حبیب اللله، همه در دزدی و چپاول و غارت مثل همدیگر بودند، عطا جان صفوی هی در پی آن است که دزد گردنه حبیب الله را "سر به دار خراسان" و "روستازادهٔ عیار" قلمداد کند! این آقا صفوی اگر دقت لازم تاریخی می داشت می دانست که همهٔ این پادشاهان در حقیقت دزد بودند، و حبیب الله نیز نه عیار بود و نه نیکو صفت. او هم یک دزد و رهزن بود، و در دزدی و غارتگری از شاهان پیشتر و بعدتر از خود دست کمی نداشت. دزد را باید دزد خواند، نه "عیار" و "قهرمان" . شما نمی توانید دزدانی را که هم تبار خود شما هستند، "قهرمان" بنامید. پادشاهانی که در حقیقت دزد بودند -- چه آنهاییکه که پشتون بودند، و چه حبیب الله کلکانی که از تبار تاجیک بود -- باید به حیث دزد معرفی شوند. همین و بس. از ٰ عیار بازی و قهرمان سازی باید پرهیز کرد.

>>>   بلی دقیق است خداوند متعال مغفرت شان گرداند ولعنت براین وطن فروشان نوکران انگلیس , روس وپاکستانی باد.
هراتی

>>>   صفوی صاحب!
من درطفولیت به تاریخ وقضاوت تاریخ خیلی باورداشتم.
اماواقعیت اینست که ازروی خواندن تاریخ صرف میتوان درک کرد که نویسنده به کدام شخص ویاکدام جریان خوش بین ویابدبین بوده وبس.
مثال:مسعود.برای عده ازمورخین قهرمان ملی ومجاهد وانسان پاک ومتواضع.برای عده اشرار بی فرهنگ،عامل جنگ های داخلی،قاتل سربازان وافسران وطنپرست،قوماندان مکتب سوزان وشفاخانه وکودکستان دربتی.قاچاقبرزمردپنجشیرولاجوردبدخشان.

>>>   در جای جای این سرزمینی که امروزه افغانستان نام نهاده شده مردانی باعزم وهمت وجانفشانی برابر استعمار کهن واستعمار نو ایستادند.هرچند گفته میشود تاریخ را فاتحان مینویسند اما واقعا اگردرست فکر کنیم وبه شعار ما میتوانیم ایمان داشته باشیم تاریخ را ملتها ومردمان سرزمین مینویسند.سرداران وجان برکفانی دراین سرزمین زیسته اند که جان خودرا بر کف دست گرفتند وخودرا فدای مردم و وطن خود کردند.مردانی هم بودند که بعنوان مزدور ونوکر اجنبی وبدست آوردن قدرت وپول وچوکی از راکت پراکنی به مردم بیدفاع خود دریغ نکردند.مشکل ومانع برای رسیدن به آزاد اندیشی ما جهل ونادانی وخود وقوم پرستی ماست.روزی درتاریخ سردار حبیب الله کلکانی روزی شهید احمدشاه مسعود وروزی شهید عبدالعلی مزاری برای صیانت از اب وخاک وسرزمین ما به پا خواستند که همت وتلاش همه آنهابا ارزش وندیده گرفتن اینهمه ایثار وجانفشانی ظلم بر وطن است که ناشی از کر و کوربودن ناشی ازبسته شدن جشم وگوش بامهر قومیت گرای وقوم پرستی است.کدام فرقی نمیکند که هزاره باشی تاجیک باشی یا پشتون ایماق وازبیک مهم اینست تویی که در این سرزمین زندگی میکنی باید همت وتلاش وجهاد مردان مرد این سرزمین را پاس بداری//
داکتر عبدالرب اچکزیMD

>>>   صفوی صاحب نمیدانم در کدام رشته دکتورا گرفته اید؟؟؟ به هر حال اکثرا به نوشته هایتان توجه داشته ام و سعی کرده ام که اگر شود چیزی از متن مقالات تان بیاموزم ولی تا امروز بدین کار موفق نه شدم. متاسفانه بیماری کودکی در بین ما روشنفکران از سالهاست که شیوع یافته است.شاید هم خویشرا روشنفکر خطاب کردن یک خطا برای ما و شما باشد زیرا روشنفکر یعنی انسانی که هم عقل سلیم دارد و هم بدن سالم.
تا جاییکه از فارغین شوروی سابق اطلاعاتی دارم اکثر شان سیکیولر و عاری از تعصبات قومی و زبانی بودند زیرا انها با اثار مترقی اشنایی پیدا میکردند. شاید گذشت زمان افکار و شیوه اندیشه انها را به سوی عقبگرایی و شوونیزم قومی و ملیتی کشانده باشد.
بنده منحیث یک تاجیک و برداشت نا چیز از تاریخ کشور میدانم که جایگاه امیر امان الله خان و دگر امیران در کجاست. اکنون تعداد امیران بعد از سقوط دکتور نجیب الله زیاد است . امیر امان الله خان میخواست پدر کلانهای ما و شما را سواد بیاموزد به خارج برای تحصیلات عالی اعزام کند دختران را در بخش نرسنگ به ترکیه فرستاد خلاصه کلام افغانستان مدرن و مترقی میخواست. اما امیر کلکانی شما دروازه مکاتب را بست و درس خواندن را کار شیطان دانست...قهرمان ملی شما تمام عمر خویشرا در جنگهای چریکی و ماجراجویانه قطاع الطریقی کشتار سرباران و افسران اردوی وقت در دره های پنجشیر گذشتانده است و با روسها پروتوکول میکرد.
احمد شاه مسعود درست گفته است : تاریخ را خود باید ساخت نه بیگانگان...
اقای مسعود چنان تاریخ به ضد توده های بیچاره و دربدری ساخت که نامش در کنار گلبدین حکمتیار و سیاف و عبدالعلی مزاری با خط سیاه و درشت همیشه نوشته خواهد شد.
جناب صفوی من جنگهای تنظیمی را در کابل به چشم سر خود دیده ام
سعی نکنید که گناهان جنایات و غارتگری های این افراد را ماست مالی کنید. افتاب به دو انگشت پنهان نمیشود.
بلی دگر زمان اینهم به پایان رسیده است که نظر به سیاست استعماری نادر خان بعضی افراد سرشناس از پکتیا ولی بیسواد قوماندان و و زیر میشد. بیاد دارم که قوماندان عمومی امنیه ولایت قندوز از پکتیا بود بنام پرگل و مطلقا بیسواد بود. مهر و تاپه داشت.
اقای صفوی اگر میخواهید که احمد شاه مسعود در گور خویش ارام باشد و
کسی به فهم و دانش شما شک نیاورد لطفا به جای نوشتن مقالات که از ان بوی نفرت بیاید پرهیز کنید . به خیر ملت ما میباشد در اخیر میخواهم بگویم :
نوشته ای تان با هم تناقض دارد. احمد شاه مسعود را قهرمان ملی خطاب میکنید ولی فراموش کرده اید که از دیدگاه اثار مترقی شخصیت ملی کسی است که ملی فکر کند اگر مسعود ملی فکر میکرد و شما به او و عقاید او باور دارید پش چرا تکرو و غیر ملی فکر میکنید؟؟؟
فخر اهنگر

>>>   اقای صفوی ..
من یک تاجیک استم و بخش از عمر عزیز خویشرا منحیث افسر قوای مسلح جمهوری دموکراتیک افغانستان در قطعات محارب و در جنگ علیه تنظیمهای جهادی نوکران اسامه بن لادن نوکران ایت الله خمینی نوکران دینار و پوند سپری کردم.خدمت خود را در قوای مسلح در سال ۱۳۶۴ الی سقوط داکتر نجیب الله ادامه دادم .
حالا هم در سنگر قلم با استفاده از انترنیت علیه شما فروخته شدگان و فاشیستهای قومگرا و ملیت گرا از لطیف پدرام تا صفوی ها و از یون ها تا هر انچه پشتون متعصب باشد ادامه میدهم.
ما در راه وحدت افغانستان در راه ترقی کشور خونها ریختیم هزاران جوان
سرباز و افسر شهید دادیم مکتب ساختیم مسجد ساختیم پل و پلچک ساختیم کلینیک ها ساختیم شما و قوماندانان شما از مسعود تا زرداد و گلبدین خبیث وسیاف به فرمان جنرالان پاکستانی هم وحدت کشور را از بین بردید و هم تمام دست ساخته های ما را به اتش کشیدید.
اقای صفوی گاهی شما مجنون قوبلای خان میشوید و گاهی مجنون احمد شاه مسعود.اگر مجنون قوبلای خان استید کمی به شما حق میدهم زیرا قوبلای خان بعد از انهمه خونریزی و بی عفتی زنان حد اقل جنایات خود را با خدمات عالیه برای خلق چین جبران کرد. ولی مسعود را که قهرمان ملی میگویید حتی فیل های باغ وحش را خنده میگیرد.اگر میر بچه خان کوهدامنی را قهرمان ملی بگوییم حق داریم .مسعود یک سکتاریست تاجیک متعصب بود.
او نه توانست با هم قماش خود گلبدین زبا مشترک پیدا کند و هر دو کابل را به اتش جنگ سوختاندند.
حالا روی اصل مطلب میاییم و ان حبیب الله کلکانی است.
من به این افتخار میکنم که پدر او یک سقاو بود . انسان زحمتکش بود و از ابله کف دست و عرق پیشانی اش روزی حلال کمایی میکرد. هر انسان افغانستان اگر به پیشه پدر حبیب الله طعنه میزند نهایت کمزاد و کور اندیش است متاسفانه بسیاری از تاریخ نویسان معاصر کشور ما موضوع را که پدر حبیب الله سقاو بود یک مساله تبدیل کرده اند که از کوتاه فکری شان نمایندگی میکند. . من به نتایج اعمال شخص حبیب الله کلکانی سر و کار دارم.اگر او با سواد و با دانش میبود هیچگاه مهره مورد علاقه برای انگلیس نمیشد.گذشته از ان از نهضت امانی انچه روشنفکر و افراد صاحب نظر بودند حتی کتله وسیع از هزاره ها عملا در دفاع برخاستند.
برای مردم افغانستان که مدتها در جهل و عقب ماندگی نگهداشته شده بودند با زن به مثابه حیوان طویله برخورد میشد. کاکای اما ن الله خان مخالف معارف و مشروطه بود. خلاصه مردم چهل سال از عمر خود را در زیر چکمه های خونین امیرعبدالرحمن و حبیب الله گذشتاند و بعد از این همه بد بختی مشعلی فروزان از میان دربار بر افروخته شد و چشمان مردم کمی روشن شد و این مشعل بدست امان الله جوان روشن شد و لی دیری نپایید که این شعله توسط اجنبی ها توسط دلالان درباری و توسط مشتی از افراد گمنام حبیب الله کلکانی که در تاریخ به نام دزد مشهور اند برای همیشه خاموش گردید و زیانهای این فاجعه را تا کنون مردم افغانستان بر دوش میکشند.
صفوی صاحب .. کاش کار کرد های حبیب الله کلکانی و یا احمد شاه مسعود هر دو تا حدی به دنکیشوت شبا هت میداشت. اما اینها کاری در افغانستان کردند که تاریخ نا گزیر است که نامهای شان را همیشه در لیست سیاه جا دهد.
میوند سابق افسر قوای مسلح ج.د. ا.

>>>   صفوی صاحب!!!!
دیر زمانی می‌شود که یک تعداد دنبال تجدید خراسان رمین اند ، عده ای دنبال احیای دوباره پادشاهی احمد خان درانی اند و یک تعداد هم گاه و نا گاه به نشر مطالبی دست میزنند که درد فعلی کشور را نه تنها دوا نمیکند بلکه زخم های دیرینه را تازه تر میسازد.
کاش امیر حبیب الله کلکانی چنین صفات میداشت:
در سال 1368اخرین نیروهای مغول به عقب دیوار بزرگ چین رانده شد.رهبر این قیام ضد مغولان «هونگ وو»نام داشت. پسر یک دهقان فقیر بود و تحصیلات ابتدایی هم نداشت . مثل امیر حبیب الله کلکانی ما و بیسواد بود
اما در مکتب زندگی شاگرد لایق بود و در آینده یک رهبر پیروزمند و بعد ها هم یک حکمران و پادشاه خردمند شد در تمام عمرش بخاطر داشت که فرزند خلق است هیچگاه مغرور نه شد.سی سال حکومت کرد و هنوز هم خاطره دوران سلطنت او در صفحات تاریخ با خط زرین نوشته شده است.زیرا او در راه رفاه مردم عادی کوشش می‌کرد و تا آخر عمر همان سادگی را حفظ کرد.عهد او ، و پسرش از دوره های درخشان تاریخ چین است.
هدف من تدریس تاریخ به جناب صفوی صاحب نیست . تاریخ را شما بهتر از من و دگران بلدید که هر روز یک مقاله سوال بر انگیز به نشر میرسانید.
هدف من از تحریر برگی از تاریخ قدیم یک کشور خارجی این بوده است که شما در یکی از نوشته هایتان قوبلای خان متجاوز به حریم دولت چین را مقام پیامبری داده اید یعنی اگر او نمیبود چین نه تاریخ میداشت و نه تمدن.
در حالیکه چینایی ها در طول تاریخ قدیم شان البته نه معاصر بهترین حکمرانان خدمتگزار داشته اند.
هدف دوم من از تحریر و نقل از تاریخ چین این است که به شما حالی کنم که پنج قرن قبل از امیر حبیب الله کلکانی یک روستا زاده بیسواد مصدر چه خدمات بزرگ برای میهنش شده است در حالیکه امیر ما درب مدرسه ها را بست نه حکومتداری میدانست ونه سیاست . اگر یک فیصد از صفات دهقان زاده چینایی که بعد ها پادشاه شد در وجود امیر صاحب کلکانی و یا در وجود گویا قهرمان ملی شما احمد شاه مسعود میبود به خداوند قسم است که نامهای شان برای همیشه در تاریخ افغانستان به خط زرین نوشته میشد.ولی حیف است که چنین نیست.
فخر اهنگر

>>>   زنده باد شاه امان الله خان غازی بابای ملت این راد مرد تاریخ این مرد نیکو سیرت و ترقی پرور اولین شاه کشور عقبمانده که در تمام اروپا منحیث یک فاتح احترام شد. او را در تمام هندوستان ازادی خواهان هندوستان به سرحد پرستش دوست داشتند. از طریق این شخص بود که برای اولین بار اخبار و مطبوعات غرب و امریکا نام افغانستان مستقل را به مردم خویش رساندند و از جنون بی پایان او برای ابادی افغانستان سخن میزدند.
روحش شاد
تاجیکیار

>>>   دگروال عبد حلیم
بنا به اعتراف خود تان شما از ابتدا تا انتها در خدمت روسان متجاوز و خلقی ها و پرچمی های بی رحم و خاد آدم کش نجیب بودید.
در رابطه به امیر حبیب‌الله کلکانی آن شهید غدر و خیانت نادر باید گفت که خود خواهی ها و بی عقلی های امان الله که در تاریخ ثبت است باعث شد که یک پادشاهی ریشه دار که از دوست محمد شروع و با امان الله پایان یافت حد اقل توان دفاع در مقابل چند صد مهاجم دهاتی را نداشت و شاه زبونانه فرار کرد .

>>>   شاه امان الله قربانی توطیه های انگلیس شد. چنانیکه از دیر مدتیست که جای پای انگلیس را در افغانستان امریکا پر کرده و از طریق پاکستان و ایران و نوکران زرخرید شان چه هشت تنظیم است و چه هفت تنظیم زندگی انسانهای این سرزمین را حتی زندگسی حیوانات بی زبان این کشور را به چالش کشیده اند.
اقای عبدالحلیم افسر اردو و در دفاع از کشور قرار داشت . کشور را به دالر و کلدار و زمرد پنجشیر نفروخته است . مثل این افسر متقاعد هزاران افسر دگر در این سرزمین است که با تحصیلا ت عالی نظامی ترکاری فروشی میکنند.
این اقا که اسم خود را کتمان کرده است باید بداند که اردوی زمان پرچمی و خلقی ها اردوی تود ه یی و مردمی بود. این اردو و در مجموع قوای مسلح را نوکران داخلی به امر پاکستانی ها از بین بردند. اگر نمیدانید به کتاب تلک خرس تالیف یک جنرال پاکستانی مراجعه کنید .شاید انگاه وجدان تان بیدار شود.
طوریکه معلوم مشود شما از یخن پاکستانی ها سر بیرون کرده اید.
شایق از کابل

>>>   شاه حبیب الله کلکانی
بعد از سقوط شاه امان الله نوبت به اجرای و ظیفه غایی حکومت اغتشاشی رسید و ان توسط حبیب الله کلکانی راه انهدام و سقوط شاه حبیب الله و ورود یک دولت جدید که مد نظر انگلیس بود باز گردید. و این کار توسط عمال خارجی یعنی انگلیس برتانوی و خاینین داخلی که در به قدرت رساندن حبیب الله کلکانی نقش عمده داشتند و برای او القاب ذیل را داده بودند :خادم دین رسول الله امیر حبیب الله صاحب بیرق سیاه ...همچنان شمس المشایخ و نورالمشایخ حضرات شوربازار حتی شخص نادر خان . اینها همه در سقوط دولت امانیه نقش داشتند و زمینه را برای یک حکومت جدید مهیا ساختند. حضرات شور بازار با چند هزار مرید مسلح خویش بجای مارش برای دفاع از کابل امر مارش به سوی غزنی علیه امان الله خان میداد. مردم وزیری با گرفتن پول از طرف انگلیس برای حمله برضد حبیب الله کلکانی اقدام نکردند. به همین ترتیب در تاریخ شواهد فراوان است که نشان میدهد که چگونه انگلیسها نقشه سقوط یک دولت مترقی را که در کنار هندوستان یا پرنده طلایی قد بر افراشته بود فراهم کردند و چگونه انرا به کمک خود افغانها توسط یک شخص کاملا بیخبر از سیاست و علم و عاری از خصلتهای فریبکاری و خیانت از بین بردند .شخص حبیب الله طبعا از حساب یک قریه هم عاجز بود ولی یکعده اشخاص مجرب و کار دیده هم در حکومت او موجود بود چون خلیل الله خلیلی مستوفی بلخ میرزا محمد یوسف خان و دگران ...رویهمرفته جمعیتی دگری بکلی جاهل و حریص نیز به مقام و چوکی رسیدند. اینها مثل جهادی های امروزی افغانستان فقط مشغول پول اندوختن بودند هرجا زمینی و باغی و قصری میافتند تصاحب میکردندعمارات دولتی را منزل شخصی خود ساخته بودند. هر روز ریش و بروت اینها کوتاه تر میشد.اینها چون از محیط کابل بسیار عقب افتاده تربودند طاقت دیدن هیچگونه علم و عقلی در ماحول خود نداشتند . دشمن کفایت و فضیلت بودند و هر جا سری میافتند میبریدند.حبیب الله در اوایل قدرت شعار میداد :که بخارا را ازاد کنیم.دروازه صندل را باید از هندوستان بیاوریم ....
هر انسان صاحب عقل میداند که علل سقوط امان الله خان و به قدرت رسیدن شاه حبیب الله کلکانی چگونه زمینه سازی شد.هر انسان صاحب شعور میداند که با سقوط دولت امانیه ما چه را از دست دادیم و با امدن حبیب الله چند قرن کشور به عقب رانده شد.
یک عده از پشتونها و تاجیک های قلم بدست ولی متعصب فقط و فقط ظاهر مطلب را میبینند وان اینکه حبیب الله تاجیک بود باید از او دفاع کرد و دگری بر عکس ان.
برادران هم امان الله خان و هم حبیب الله خان هموطن ما بودند. هردو وطنپرست بودند .هر دو شخص یک وجهه مشترک دارند و ان اینکه خطر نفوذ دشمنان خارجی و داخلی را کمرنگ میدیدند در این بخش شاه امان الله بیشتر مسوولیت تاریخی دارد زیرا او شخص باسواد و سالها تجارب حکومتداری داشت.در حکومتداری تنها داشتن نیات نیک مترقی کفایت نمیکند.از حبیب الله شکایتی نیست زیرا او بیسواد و هم هیچ نوع ذکاوت و هوشیاری نداشت که میتوانست مثل یعقوب لیث صفار حکومتداری را بیاموزد. انگلیس نورالمشایخ و شمس المشایخ مجددی حضرات شوربازار ملا و مولوی اینها همه در سقوط دولت امانیه رول داشتند در حالیکه همه سالها کاسه لیس دربار بودند ولی زمانیکه هوا رخ بدل کرد برضد شاه برخاسته و یک شخص بیسواد را قربانی حوادث و بد نام تاریخ ساختند تا خود شان دوباره همان کار همیشگی یعنی کاسه لیسی را اغاز کنند و کشور تا امروز در بد بختی به سر میبرد.
مردم افغانستان بعد از ششم جدی نیز فریب ملا و مولوی را بنام دین خوردند و جنگ را برضد جمهوری دموکراتیک افغانستان اغاز کردند. انها مدعی بودند که در کشور کفار امده وطن اشغال شده است . هزاران جوان هم در فاصله بین سقوط نهضت امانیه و حکومت شاه حبیب الله کشته شدند و ده ها هزار جوان این وطن بنام مجاهد یا سرباز و افسر اردو دولت کشته شدند و برند ه اصلی همان انگلیس به اضافه امریکا و همان حضرات شوربازار به اضافه دزدان و خاینین هشت تنظیم نوکران سرسپرده ایران و هفت تنظیم نوکران پاکستان در مجموع از چهل و سه کشور جهان میباشند. همینکه دولت وقت سقوط کرد و شوروی خارج گردید امریکا امد با تمام خارجی های چشم ابی عیسویان با جیب های پر دگر نه حرف جهاد است و نه حرف وطنپرستی . فقط مثل زمان حبیب الله کلکانی همه در فکر چور...
ثاقب

>>>   داکتر صاحب اچکزی
شما برحق هزاران مدافع شهید گلگون کفن این وطن جفا کرده اید.عمرم نزدیک به هفتاد سالگی رسیده است.شاهد حوادث و تغییرات زیاد سیاسی در کشور بوده ام.هر چه در زندگی دیده بودم شرایط بد تر از جنگهای کابل توسط شورای نظار حزب وحدت هزاره حزب گلبدین سیاف وغیره ندیده بودم.
من در خوشحال خان زندگی میکردم ده ها فامیل هزاره را از دم تیغ اعضای شورای نظار به رهبری همین احمد شاه مسعود و سیاف که شما او را قهرمان میدانید پناه داده ام.ده ها فامیل پشتون را که برادرم در ناحیه کوته سنگی زندگی میکرد از زیر ساطور عبدالعلی مزاری پناه داده است .
لطفا دگر اسمی از این .....و درنده خویان اخوانی که بنام دین زندگی هزاران شیعه و سنی را به خطر انداختند نبرید و به کلمه مقدس و شهید ووطنپرست توهین نکنید.من این شخصیت های کاذب و فروخته شده برای.... ها را میشناسم به زخم های مردم نمک پاش ندهید.
امان الدین میوند
کابل - باشنده خوشحال خان مینه


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است