رفراندم؛ راه‌حل جمهوری یا امارت
برگزاری یک رفراندم، عادلانه‌ترین و مردمی‌ترین راه‌حل برای این نزاع خونین می‌باشد. دو طرف و حامیان خارجی آنان با برگزاری رفراندم توسّط سازمان ملل متحد موافقت کنند 
تاریخ انتشار:   ۱۲:۴۱    ۱۳۹۹/۱۰/۳۰ کد خبر: 166077 منبع: پرینت

این‌روزها، این پرسش مهم و سرنوشت‌ساز روح و روان مردم افغانستان را به خود مشغول کرده است؛ نظام آینده کشور جمهوری اسلامی است یا امارت اسلامی؟ تا چندی پیش کم‌تر ذهنی پیدا می‌شد که این پرسش را در خود راه دهد؛ امّا پس از امضای توافق‌نامة صلح طالبان با ایالات متحده امریکا و فشارهای نظامی این گروه بر حکومت افغانستان، اکنون این پرسش به طور جدّی وجدان مردم افغانستان را می‌آزارد.

بیش از چهار ماه است که نمایندگان حکومت افغانستان با گروه طالبان در قطر مشغول چانه‌زنی و بحث بر سر موضوعات مختلف سیاسی و نظامی هستند. عصارة مذاکرات خسته‌کننده و آزاردهندة آن‌ها همین است که نظام آینده افغانستان جمهوری اسلامی باشد یا امارت اسلامی.
حال که یک‌بار دیگر افغانستان بر سر دوراهی جمهوری اسلامی یا امارت اسلامی قرار گرفته نگاه گذرا می‌کنیم به منطق هرکدام از آن‌ها.

منطق امارت اسلامی؛
منطق امارت اسلامی، شعار اسلامیت، فشار نظامی، حملات انتحاری و حمایت‌ تعدادی از کشورهای خارجی می‌باشد. طالبان با سخن گفتن از حاکمیت شریعت می‌خواهد امارت اسلامی موردنظر خود را در افغانستان بگستراند. مشخص شده است که ایالات متحده امریکا، پاکستان، عربستان و برخی کشورهای عربی‌ دیگر از امارت اسلامی در افغانستان حمایت می‌کنند. منطق طالبان و حامیانش فشار نظامی، سیاسی و امنیتی بر حکومت و مردم افغانستان برای پذیرش این نظام است.

همچنین طالبان برای برتری امارت اسلامی، به پاک کردن کشور از فساد، بی‌بندوباری و لجام‌گسیخته‌گی کنونی استدلال می‌کند. هرچند این سخن برای مردم زجردیده و کشوری غرق در فساد خوشایند و دل‌چسب است؛ امّا بسیار گنگ، سربسته و کلّی است و نمی‌تواند پرسش‌های فراوانی را پاسخ دهد. ظاهراً طالبان خود نیز تعریف دقیق و با جزئیات از حکومت اسلامی موردنظر خود ندارد و به کلی‌گویی بسنده می‌کند.

تاکنون طالبان درباره نوع، کیفیت و جزییات حکومت اسلامی خود سخن زیادی منتشر نکرده‌ است. این‌که طالبان در حکومت خود با معیشت مردم چه می‌کند؛ مشکل فقر و بیکاری را چگونه حل می‌کند؛ بازار را آزاد می‌گذارد یا کنترل می‌کند؛ درباره واردات و صادرات چه برنامه دارد و... نظرشان درباره آزادی‌های مدنی، آزادی بیان، حقوق زنان، حقوق بشر و ... چه هست؟

مهم‌ترین سندی که در این مورد وجود دارد همان قوانین و سیاست‌های حکومت پنج ساله طالبان می‌باشد. امارت اسلامی طالبان در پنج سال حاکمیت خود چیزی نداشت جز کشتن، اسارت، زندان، دره و گلوله و نیز استبداد و تبعیض و همراه‌شدن با گروه‌های تروریستی فرامنطقه‌ای. البته مهم‌تر از این‌ها وعده بهشت و ترساندن از دوزخ. احتمالاً طالبان بر این گمان هستند که در قرن بیست و یک، با نشان دادن بهشت و دوزخ و با کمک گرفتن از دُره و قمچین هم‌چنان می‌توانند بر جامعة افغانستان حکومت کنند.

منطق جمهوری اسلامی؛
طرفداران حاکمیت جمهوری امّا منطق روشن‌تر و تجربة ملموس‌تری دارند. آن‌ها با این‌که فساد، رشوه، بی‌قانونی، ناامنی و زورگویی‌های موجود را انکار نمی‌کنند؛ امّا قسمت عمدة آن را به جنگ‌های جاری و عملیات نظامی طالبان مربوط می‌دانند. طرفداران جمهوری به آزادی‌های سیاسی، اجتماعی و رسانه‌ای کنونی اشاره می‌کنند و پیشرفت‌ها و سهولت‌های به وجود آمده در بیست سال اخیر را مثال می‌زنند.

یک جوان روستایی باسواد به تغییرات مثبت در روستای دورافتادة خود اشاره می‌کند و می‌گوید: حالا جوانان روستایی، تلفن همراه دارند، به اینترنت وصل هستند و با جهان در ارتباط اند و هر لحظه از تحولات کشور خود و جهان آگاه می‌شوند. جاده‌های روستایی گسترش یافته و مردم به جای سوار شدن بر خر و حمل کردن بار خود بر حیوانات، از موتر و موترسیکل استفاده می‌کنند. روستاهای دورافتاده را برق روشن کرده است. رساندن بیمار به کلینیک و شفاخانه میسر شده است و محصولات زراعی‌ به شهر می‌رسد و سطح زندگی‌ مردم بهبود یافته است.

مرد میان‌سالی از مردمان دورافتاده در شمال کشور می‌گوید: ما چندین نسل گرفتار کله‌پولی، قریه‌دارپولی، مجلّایی‌پولی، جنگلبانی و ... بودیم. جاده، برق، مکتب، تلفن و کلینیک را به خواب هم نمی‌دیدیم؛ امّا در جمهوری اسلامی، این‌ها را به دست آورده‌ایم. با کمک حکومت مرغداری، زنبور‌داری، باغداری و فارم پرورش ماهی به راه انداخته‌ایم. حالا زندگی ما بسیار تغییر کرده است. اگر این جنگ‌ها و ناامنی‌ها نباشد، سازندگی سرعت می‌گیرد و افغانستان می‌تواند با جذب سرمایه‌ها و گردش‌گران خارجی، خود را در جاده ترقی و پیشرفت جهانی برابر کند.

نظر یک روزنامه‌نگار این است که آزادی‌های مدنی، آزادی بیان، شکوفایی فرهنگی و رونق معارف امروزی، در افغانستان که هیچ؛ حتّی در کشورهای منطقه نیز کم نظیر است. مردم افغانستان باید با چنگ و دندان از آن دفاع کنند.

راه‌حل؛ رفراندم؛
خوشبختانه مردم افغانستان هم با نظام جمهوری آشنا هستند و هم با امارت اسلامی؛ از سال 1356 نظام جمهوری نوع داوود خانی، دموکراتیک و جمهوری اسلامی را دیده‌اند؛ چنان‌که پنج سال حاکمیت امارت اسلامی را نیز تجربه کرده‌اند.
در حالی‌که ظاهراً هر‌کدام از طرفداران جمهوری اسلامی و امارت اسلامی در مواضع و خواسته‌های خود پافشاری می‌کنند و هردو طرف نیز از حامیان خارجی برخوردار هستند، وضعیت بازهم به سوی بن‌بست می‌رود و مذاکرات صلح نیز ممکن است بدون نتیجه ختم شود. در نتیجه آن‌چه می‌ماند تداوم جنگ‌های بیست ساله خواهد بود. پس چه باید کرد؟

برگزاری یک رفراندم، عادلانه‌ترین و مردمی‌ترین راه‌حل برای این نزاع خونین می‌باشد. دو طرف و حامیان خارجی آنان با برگزاری رفراندم توسّط سازمان ملل متحد موافقت کنند. این رفراندم عمومی بدون دخالت دو طرف جنگ، در مناطق تحت حاکمیت دولت و تحت کنترل طالبان برگزار شود و به مردم اجازه داده شود که آزادانه رأی خود را به جمهوری اسلامی یا امارت اسلامی به صندوق بریزند. سازمان ملل متحد و کشورهای عضو آن، طرف برنده را به عنوان جمهوری اسلامی یا امارت اسلامی به رسمیت بشناسند. بدین ترتیب معضل کهنه و زخم چرکین دو دهه را حل کنند و به مردم اجازه دهند که خود نظام آینده خود را انتخاب کنند.

سید اسحاق شجاعی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
رفراندم
جمهوری امارت
نظرات بینندگان:

>>>   راست گفتید، اما
راه اندازی رفراندوم کار حضرت فیل است.
برای یک انتخابات غزنی چندین سال است میلولند و راهش را نمی یابند چه رسد به رفراندوم.

>>>   اگر در دولت شاهی افغانستان ریفراندوم برقرار میشد،مردم به نظام شاهی رای میدادند.اگر در جمهوری داود ریفراندوم صورت میگرفت،به جمهوری داود.در جمهوری دموکراتیک خلق افغانستان،به جمهوری دموکراتیک خلق افغانستان،در جمهوری اسلامی صبغت الله مجددی،تمام قوماندان های جهادی در عریضه صبغت الله مجددی،برای دوام ریاست جمهوری اش رای دادند،در جمهوری اسلامی ربانی،شورای حل و عقد به دوام ریاست جمهوری ربانی رای دادند.در امارت طالبان،علمای افغانستان در خر سوار،بعد از چندین روز خود را به قندهار رساندند و امارت ملا عمر را تأیید کردند.
نوبت جامعه دموراتیک غربی آمد:
در بن شورای اتحاددشمال،کرزی را منحیث رییس موقت ودبعداً منحیث رییس جمهور قبول کردند.
امریکا یک نوع دموکراسی دیگر را اختراع کرد که بنام حکومت پنجاه،پنجاه فیصدی یاد میشود.
جان کیری حکومت وحدت ملی را بین اشرف غنی و داکتر عبدالله کشف کرد.
حالا چه فکر میکنید؟
اگر در جریان ریاست جمهوری اشرف غنی ،ریفراندوم صورت بگیرد که نظام آینده افغانستان ریاست جمهوری باشد و یا امارت اسلامی،مردم افغانستان و یا به عبارت دیگر،دولتی که بر سر قدرت در افغانستان است به چی رای خواهند داد؟
این سوالی است که به غیر از من،سی و پنج میلیون نفوس افغانستان جواب آن را قبلاً میدانند.

>>>   در کجای این جهان پول یک کشور به نام یک قوم بدوه است ؟؟ حتی نازی های آلمان هم چنین کاری نکردهند چرا پول کشور ما به نام قوم افغان است؟؟ قوم پرستی هم اندازه دارد
خراسانی

>>>   در کجای این جهان پول یک کشور به نام یک قوم بدوه است ؟؟ حتی نازی های آلمان هم چنین کاری نکردهند چرا پول کشور ما به نام قوم افغان است؟؟ قوم پرستی هم اندازه دارد
خراسانی

>>>   عجب خیال پلو میزنی رفیق فهمیده می شود درک درست ازاوضاع نداری همه را مثل خودت وطن دوست مسلمان وآزادی خواه پنداشته ای .
فکرمی کنی زورمندان واربابان انتحاروانفجار وانحصار گراها بدنبال رای ونظر مردم هستند؟
شیخ زاده شمالی

>>>   اقای شجاعی چناق دلخواه میزنند طالب وقتی حاضر شود که به ریفرندوم تن در دهدپس این همه جنگ وخانمان سوزی وبرادر کشی بخاطر چه است؟ اورا که ساختند وبه جان ملت ما انداختند وتا پهپاد مسلح کردند وتفنگ های دوربین دار مسلح باشب بین های پیشرفته برای شان اعطا کردند واین همه را برای کشتن پولیس وعسکر بیچاره که اکثرااز مجبوری سلاح وبخاطر یک لقمه نان فامیل های هشت تا ده نفری به صف نیروهای مسلح پیوستهاند ویک سال ونیم با انها در میز مذاکره نشسته و...باز ارزومی بریم که بیاید به ریفرندوم گردن نهند این راه که تو میروی به پاکستان است!!!اانها امروزه خود را یک ابر قدرت وحتی بالاتر ازان شکست دهنده ای یک قدرت بزرگ جهانی میخواند هرچند خود دست نشانده ومختلق باشند اما به هر شکلی واز هر طریقی درخواست های خودرا به کرسی نشانده وفرزند ناز پرور ودست پرورده ای چندین کشور پر قدرت جهان اند دیگر شجاعی صاحب این خواب های خودرا به اب بگویند واز بلند پروازی های نامعقول اجتناب ورزند تا مبادا پایشان بلغزد وبه زمین خورده سخت افگار گردند
قاضی فضل الله از تاشقرغان

>>>   اقای شجاعی!
ازبرای افتاب روزقیامت.انچه درامریکا والمان قابل تطبیق است درکشورمن وتومیسرنیست.
عاقل

>>>   ر
رعیت زمین است وسلطاتن درخت
بماند زمیـــن ونماند درخت

>>>   طالبان به نام امارت و تحت استفاده شخصی نامشروع ودلخواه از اسلام میخواهند قدرت منحصر به خود نیمه دهه ۱۹۹۰ را تصاحب کنند که این خواب کانوسی است.
سید احمد گنجی

>>>   مگه طالبان رفراندوم می داند چیست

>>>   افغانستان یک کشور مسلمان است و یک حکومت صد فیصد اسلامی ضرورت است در این بیست سال کفار مسلمانان حقیقی را سخت ضربه زده است و این صد سال ضرورت دارد که این نجاست ها پاک شود دوم اینکه اقای فیلسوف گفته است پنچ سال طالبان بدون وحشت و قتل دیگر دست آورد نداشت مهربانی کنید پنچ سال مسعود و ربانی را همرایش مقایسه نماید و دیگر اینکه خود را مسلمان میدانید و یک زن کافر ویک ادم ذندیق رهبر تان است دیگر ضرورت به گفتن زیاد نیست و رفرندم کار منافقین و کفار است
حکومت اسلامی زنده گی باعزت زیر چتر اسلام یگانه راه حل است

>>>   راست گفتیدودقیق
چون همه طروق را
آزمودیم البته تحت نظر نظارت کننده دول خارجی
با این نظر موافقم

>>>   اول باید این سوال را طالبان پاسخ دهند حال که جنگ شانرا بخاطر قوای خارجی سبغه قانونی میدهند همه شاهد و گواه اند که جنگ طالبان اله دست پاکستان در زمان حکومت مجاهدین با تانک و توپ و ملشای نظامیان پاکستان بزیر نام طالبان ساخته پاکستان اغازگردید در انزمان یکنفر خارجی هم حضور نداشتند مردمان کشور ما و جهانیان امارت اسلامی قلابی ضد اعمال اسلامی طالبان را در پینجسالگذشته زمان اشغال تجربه کردندو اعمال شیطانی و ضد دستور دینی انها را تا حال فراموش نکرده و نمیکنند و همچنان حکومت جمهوری اسلامی را هم تجربه کرده اند با وصف کم کاری ها و خود خواهی های ارگ نشین که مردم از کارکرد شان ناراض است اما به تناسب امارت طالبانی جمهوریت طرف پسند مردم ماست حد اقل در جمهوریت ازادی بیان و ازادی فردی و خانوادگی وجود دارد چیزی که در امارت طالبانی برخلاف انست همچنان پسران و دختران بدون تعبیض برای فراگیری درس و تعلیم خود به مکتب و دانشگاه پوهنتون میروند حق انتخاب و انتصاب وجود دارد خلاصه هیچ خوبی از امارت طالبانی که عمل شان مخالف اسلام و کرامت انسانی است بجز نیم فیصد دیگران ما همه طالبان را با امارت خود خوانده و اله دست پاکستانی را نمیخواهند جمهوریت خواست ماست و بس .

>>>   رفراندوم برای نام کشور و قانون اساسی و سرود ملی هم عاجلا باید انجام شود و بسیار ضروری است.
حامد هراتی

>>>   مردم نباید همانند دوران پرچیمهای دیکتاتور به مثال مرغ و برده ها با دست نان و آب داده شوند، مردم افغانستان باید بطریق دموکراسی و انتخابات آزاد صاحب و ناظر و مالک بر سرنوشت خود و کشورشان گردند تا سیاستهای ملّی و سازنده و قانون حاکم گشته و خود مردم با دستان و توانایی و استعدادهای خود تولید کننده باشند و بدینوسیله نان و کالاهای خود و فرزندانشان را تولید کنند و بسازند و زندگی کنند. بنابراین اولین پایه و اصول سازندگی پایدار استقرار دموکراسی است که متاًسفانه خیلی از مسئولین و روشنفکران ما از درک و فهم این اصول و مبانی پایه ایی عاجز و درمانده می باشند.
با احترام به مردم مظلوم و ستمدیدهً افغانستان.

>>>   رفراندوم، در کشوری قابل پیاده شدن است که از ثبات نسبی برخوردار باشد؛در افغانستان روزانه چندین نفر در اثر جنگ و نا امنی جان خود را از دست می دهند؛ مردم وقت از خانه خود بیرون می روند چانس سالم برگشتن خود را پنجا در صد می دانند. در این شرایط امکان برگزاری رفراندوم وجود ندارد و اگر هم برگزار شود، نتیجه بر آمده منعکس خواست مردم نخواهد بود؛ چراکه گروه های غیر مسئول اعمال نفوذ خواهند کرد. انتخابات ها در طی دوره های گذشته نشان داد که افغانستان حتی آمادگی یک انتخابات عادلانه را هم ندارد. اصلا اراده سیاسی بر تأمین ثبات بین رهبران و سیاسیون افغانستان وجود ندارد؛ بلکه این ها نفع شان را در تداوم همین وصعیت انارشیزم می بینند.
علی امیری

>>>   سلام برادران افغانستانی بعنوان یک ایرانی چند کلامی با شما سخن دارم اول میدانم بعضی از پشتونها متاسفانه براساس تبلیغات و تفرقه افکنی غربیها با ما ایرانیها دشمنی دارند و با صدها دروغ سعی دارند علت هر بدبختی و هر جرم و جنایت در افغانستان که مربوط به مسایل داخلی این کشور هست را به ما نسبت دهند. من با پشتونها هیچ دشمنی ندارم اما از افراد قوم پرست متنفر هستم چه فارس باشند چه پشتون و چه ترک و عرب یا هر قوم دیگر.
اما کلام من این است برادران افغانستانی یکی از علت های که افغانستان موفق به ملت سازی نشده است این است که هنوز فرهنگ روستایی و قومی قبیله ای در این کشور حاکم است.
علت دوم به نظر من سرود ملی شما هست صرف نظر از این که به زبان پشتو می‌باشد خود عامل تفرقه است من فکر میکنم یک فتنه انگلیسی پشت این قضیه باشد تا خدای ناکرده کشور شما را تجزیه کند برخلاف این طور که پشتون های افراطی و یا طالبانی فکر میکنند ایران به هیچ‌وجه خواستار تجزیه افغانستان و پاره پاره شدن مردم در گروه های قومی نیست چون به هر صورت تاثیرات نامطلوب خود را روی کشورهای همسایه خواهد گذاشت هرچند از اول استعمار انگلیس و روس ملتهای اسلامی از جمله ایران را تجزیه ساخت اما حالا دیگر کار از کار گذشته است بهترین کار این است که مانع شویم سرزمین های اسلامی باز هم به واحد های کوچکترین تقسیم گردد. سرود ملی افغانستان که اقوام متعدد را ذکر میکند نمی‌تواند عامل وحدت باشد بلکه خود عامل جزء نگر در مقابل مولفه های کل نگر هست که برای ملت بودن نیاز است. علت این که پشتون ها روی کلمه خراسان حساسیت دارند را نمیدانم شاید فکر میکنند خراسان نام چند استان ایران است و آنها هم با ایران خوب نیستند اما به هرحال خراسان نامی است که هیچ جنبه قومی و قبیله ای ندارد هرچند تاجیک ها نام خراسان را دوست دارند اما کلمه خراسان تاریخی یک نام قومی نیست بلکه یک محدوده سرزمینی تاریخی با حدود مشخص است که اکنون یک ربع آن در ایران و دو ربع آن در افغانستان و یک ربع در ترکمنستان قرار گرفته است. هرچند گاهی شامل محدوده سیستان و فرارود مثل بلاد قندهار بست نیمروز سمرقند و بخارا هم می‌شده است.

این که نام سرزمین شما چه بوده است چه هست و اکنون چه باشد ربطی به ما ندارد این مسأله باشد برای مورخان و دانشمندان خودتان اما یک چیزی که مربوط به ایران میشود این است بر خلاف آنچه شما فکر میکنید نامگزاری افغانستان به نام قدیمش یعنی خراسان به نفع ایران است هرگز چنین نیست بلکه در نهایت به ضرر ایران است. همانطور که وقتی جمهوری آذربایجان فعلی از شوروی جدا شد و تصمیم گرفتند نام آذربایجان را انتخاب کنند اولین کشوری که اعتراض کرد ایران بود چون این نام گزاری با توجه به اشتراک اسمی با نام چند استان شمال غربی ایران میتوانید برای ایران پیامدهای امنیتی داشته باشد از سوی دیگر این امر موجب میشود بار مفاخر سرزمینی ایران به سمت کشورهای هم نام انتقال یابد چنانکه اکنون جمهوری آذربایجان به دنبال آن بود که نام شاعران ایرانی همچون نظامی گنجوی و خاقانی شروانی و بسیاری از رسم و رسومات آذری و حتی عید نوروز را به نام کشور تازه تأسیس خود ثبت نماید! اکنون نیز وضع به همین ترتیب است نام گزاری محدوده سرزمینی در شرق ما با نام مشابه نیز میتواند برای ما تبعات منفی داشته باشد. در واقع به زبان خودمانی بگویم ما نام های*آذربایجان و *خراسان را دوست داریم اما دوست داریم این نام ها فقط برای خودمان باشد.
صادق از بیرجند

>>>   بهترین راه رفراندوم است

>>>   در یکی از نظرات شخصی گفته استـ:در این بیست سال کفار مسلمانان حقیقی را سخت ضربه زده است و این صد سال ضرورت دارد که این نجاست ها پاک شود!!

میخواستم پاسخ شما را بدهم نمیدانم شما طالبانی هستید یا خیر ؟!!
اما ای برادر متاسفانه فقط افغانستان ني بلکه کل جهان اسلام از دنیای غرب ضربه های سنگینی خورده است این ضربه ها چند قسم بوده است:
اول یکی بصورت ترویج فساد و فحشا و روابط جنسی نامشروع و شراب خواری و شهوت رانی افسارگسیخته در تلویزیون کانال ها و شبکه های ماهواره است یعنی همان بلایی که هفتصد سال پیش بر سر آندلس اسلامی آمد و اسپانیا که امروز ۹۹ درصد مسیحی شد.
دوم بصورت ایجاد شبهات و شک در اصل اسلام و احکام آن ،اهانت به نبی اکرم صلوات الله علیه و ائمه اطهار و ایجاد اختلاف و دشمنی بین شیعه و سنی
سوم ترویج وهابیت و حمایت از وهابیت و سلفیت و تفکرات تکفیری و اسلام خشونت بجای دین رحمت و عطوفت و صداقت
در همین طریق متاسفانه گروه های تروریستی القاعده و داعش و الشباب بوکوحرام و طالبان با این تفکرات در جوامع اسلامی نه تنها موجب تقویت ایمان مردم نشد بلکه موجب بدبینی جوانان نسبت به اسلام و گرایش آنان به غرب شد.
چهارم که در کشورهای کمتر توسعه یافته و غیر صنعتی مانند کشور خودمان در جهان اسلام بیشتر است این هست که وقتی جوانان ما مشاهده میکند کشورهای غرب و شرق که مسیحی و کافر هستند چقدر در علوم روز و تکنالوجی پیشرفت کرده اند اما این کشورها هنوز در امور سطحی و رده پایین مشغولیت و مصروفیت دارند گمان می‌کند این بعلت اسلام است درحالیکه اسلام دین علم است پیامبر ما فرمودند علم را بیاب حتی اگر در چین باشد اسلام بقول حکیم فردوسی میگوید چنین گفت پیغمبر راستگوی زگهواره تا گور دانش بجوی ما وقتی خود مخالف تعلیمات پیامبر عمل کردیم خود را ملامت کنیم

اگر میخواهید جوانان ما به اسلام روی بیاورند هیچ ضرورت به خشونت نیست کافی است خود ما مسلمانان که ادعای اسلام داریم اسلام را خوب اجرا کنیم آیا اینقدر که در کشور ما تعصب کور روی افغانیت وجود دارد به اسلام پایبندی عملی داریم؟! جوانان ما از این ناراحتند که در قول و فعل نسل قبلی خود تطابق نمی‌بینند میگویند اسلام چرا وارونه پیاده میشود آیا امروز کجای رفتار ما اسلامی است؟ اخلاق ما؟ بازار و تجارت ما؟! سیاست و حکمرانی ما؟ تلویزیون ما؟ ملا و مولوی ما؟! سبک زندگی ما ؟!

شما فکر کرده اید با کشتار و انتحار و خشونت میتوانی مردم را مسلمان کنی ؟ نخیر مردم میپرسند تو که ادعای اسلام داری خودت چی رقم مسلمان هستی؟!
آیا جواب قانع کننده نزد خداوند ج و پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله دارید؟

جوانان ما با خونریزی مسلمان میشوند یا کشته می‌شوند شما اگر منطق داشتید می‌توانستید با پاسخ های عقلانی شبهات را از فکر جوانان پاک نمایید و با اخلاق نیک و عمل های زیبا جوانان را به اسلام دعوت عملی نمایید

چیزی که بیشتر از آمریکا باعث گریز جوانان از دین میشود مولوی های افراطی و تفکرات داعشی و قوم پرستان است امروز متاسفانه هر فرقه از امت اسلام به درد قوم و قبیله پرستی دچار است.
عرب ها به پان عربیسم و حب عربیتشان مشغولند اقوام ترک و تورانی به پان ترکیزم در اقوام ایرانی بعضی فارسیبانان به باستان گرایی و زرتشت و کوردها به پاک کوردیسم و مادپرستی و زرتشت پشتونها به افغانیت و پشتوالی و پشتونیزم و پنجاب ها هم که در پاکستان بالای اقوام دیگر هرگونه ظلم و ستم میکنند و ادعای اسلام و پاکی دارند!!

بجای این که از قرآن پیروی کنیم که به ما می‌گوید (واعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا..)
هر یک دنبال قوم پرستی و نژاد پرستی افتاده ایم

از ماست که بر ماست! اول خودت را ملامت گوی بعد فکر دشمن خارجی باش

اسلام به ذات خود ندارد عیبی هر عیب که هست از مسلمانی ماست.
تاجك قندهار

>>>   جمهوریت امارت اسلامی افغانستان باشه برای پنج سال

>>>   بھ ھیچ عنوان امارت را قبول نداریم،یک نفر بیاد لم بدھ بھ عنوان امیر وخود را چوپان بداند ومردم را گوسفند ھرگز قابل قبول نیست،طالبان ھم فکر نکنند کھ پیروز میشوند بلکھ با ھم پذیری بھ فکر مردم وکشور باشد وصلح کنند،از صلح کسی ضرر ندادھ۔

>>>   اگر رفراندوم برگذارگردد امارت اسلامی افغانستان بااکثریت قریب به اتفاق برنده میشود امارت اسلامی=طالبان= امنیت+رفاه مردم

>>>   آقای صادق از بیرجند خراسان فقط ملک اجدادی شما نیست که بتوانید آن را از روی نام تاریخ و تمدن ما حذف کنید همان طور که گفتید علاوه براین که دو حصه از خراسان در کشور ما هست خراسان نام تاریخی کشور ما هست چون شاهان ابدالی خود را حاکم سرزمین خراسان می‌دانستند و این نام در اسناد و مکاتبات هم رواج داشت این نوع دید شما غلط می‌باشد خراسان خانه تمدن اشتراکی ما و شماست بهتر است هر دو میتوانیم به آن پیوند داشته باشیم چون گذشته مشترک ماست و تاریخ هیچ گاه قابل حذف و جعل نمیشود همین حال نام تیم ملی فوتبال ما شیران خراسان است.
سید مهدی هرات


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است