تاریخ انتشار: ۲۰:۵۳ ۱۳۹۹/۱۱/۳ | کد خبر: 166100 | منبع: | پرینت |
آقای صلاح الدین ربانی و آقای لطیف پدرام؛ خطابم به شما است!
"فرصت موجود را غنیمت بشمارید و اشتباه دیروز دیگران را تکرار نکنید"
باعرض درود و خسته نباشید؛ میخواهم از این دریچه شما و تمامی سیاسیون و تآثیر گذاران میهنم را به مثابه فرزندان بلند قامت قله های کوه پامیر و صخره های کوه هندوکش و میراث داران این سرزمین خطاب کنم!
با اینکه باری هم از اینطریق عنوانی شما رجوع کرده بودم، ولی بار دیگر تاکید میکنم و آرزو دارم که این مرحله حساس و تاریخی را از دست ندهید. عاقلانه خواهد بود برنامه طویل المدت سازمانی و حزبی خویش را در حد ممکن برای فعلا کنار بگذارید، با دگر اندیشان و وطنپرستان خویش یک پلاتفورم واحد زمانی زا تشکیل بدهید و به میز مذاکره بنشینید، اولویت های خویش را در مقابل این رژیم متعصب خونین قبیلوی و طالب افراطگرا درنظر بگیرید و بالاخره در شرایط موجود از خورده گیری ها ی جزیی و سلیقوی... که تا امروز همه ما به آن گرفتار بودیم و هستیم باید پرهیز بکنید.
اگر این نوع پلاتفورم برای شما مشکل ایجاد میکند، بهتر است باهمکاری یکدیگر و تمامی نیروهای عدالتخواه و عدالت پسند و در کل این مردم که از شما انتظار دارند یک اپوزیسون قوی و سالم را تشکیل بدهید و چنگ به دامان خدا و خلق بزنید و این فرصت طلایی پیش آمده را از دست ندهید. هرچه زودتر از تمامی این نیروهای مترقی و وطن پرست و اثر گذار خصوصا جوانان بیدار رسمآ طی یک اعلامیه دعوت به عمل آورید، زیرا بدون تردید فردا واقعآ خیلی ناوقت خواهد بود.
رهبری سالم از شما میطلبد که زمان به سرعت میگذرد، ولی لازم است از هر گزینه لازم برای منسجم کردن مردم خویش استفاده اعظمی نظر به شرایط حساس تاریخی نمایید.
حالا که همه چیز و همه کس چون آیینه معلوم شده است به هیچ وجه نه منتظر این گروه های مرده و نه هم منتظر جاده به اصطلاح "صلح" که انجامش فریب و تاریکی است بوده باشید و شما یقینا این را میدانید.
بدون شک زمان آن فرا رسیده که یک اقدام خلاقانه تاریخی را انجام بدهید و گام های اولین را بردارید. در حقیقت این حرکت انسانی شما در این شرایط تاریخی که شرایط عینی و ذهنی برای یک اتحاد و همبستگی سراسری کاملا آماده است واقعآ میتواند تاریخ ساز بوده باشد، اگر این آزمون تاریخی را موفقانه رهبری نمایید و بدون هیچ نوع اضافه گویی و مداحی به صراحت کامل میتوانم بگویم که نام ابومسلم خراسانی و یعقوب لیث صفار را نظر به شرایط پیچیده زمانی تازه خواهید نمود.
مردم و خصوصآ جوانان را که آینده سازان این سرزمین اند نا امید نسازید، زیرا وضعیت موجود بیانگر این است که همه چیز دیری است که از خط سرخ عبور کرده است؛ تاریخ و مردم خویش را از زیر ساطور کشنده فاشیزم قبیلوی نجات بدهید و این مسوولیت تاریخی و وجدانی همه ما و خصوصآ شما در قبال این سرزمین است.
میشنوی صدای من؟.....
به امید فردای روشن
باعرض حرمت دکتر عطا صفوی
>>> با تائید گفته های داکتر صاحب صفوی
جمعیت در قدم اول باید اقدام به هم پیوستن کند ، در شرایطی که غنی حاظر است دوستم و محقق را در کنار خود داشته باشد چرا جمعیت نتواند که فرزندان خود را دور یک محور جمع کند.
در قدم دوم تمام سازمان ها احزاب افراد و انسان هائیکه در صورت لزوم مجبور هستند که به مقاومت دوم بپیوندند بهتر است که از همین حالا در زیر یک چتر کلان نجات افغانستان به هم بپیوندند و با طرح برنامه های منظم راه رفتن به فردا را با هم طرح ریزی کنند.
طالب نوکر پاکستان است و پاکستان دوست هیچ کس نیست .
>>> آقای صفوی عزیز!
فکر می کنم نصیحت به صلاح الدین به مثابه ی قمچین زندن اسپ مرده است. او هم امتحان خود را داده و در آن ناکام مانده است. چهره ی نوی باید جست و قهرمان جوان تری را باید دنبال کرد.
کریم کابلی
>>> داکتر عطا صفوی!
آیا میتونی بگویی که آیا آقای ربانی حاضر است سیاست حزبی اش را کنار بگزارد؟ کنار گزاشتن سیاست حزبی یعنی کنار گزاشتن جهاد است، آیا مطمئن استی که آقای ربانی افتخارات جهاد را کنار بگزارد؟
بالفرض آقای ربانی اینهمه را قبول کرد، هرچند از امکان بدور است، شما نام اتحاد ایشان با آقای پدرام را چه می مانید؟ یکی راست افراطی و دیگری چپ محافظه کار! شما از اختلاف اساسی آیدیولوژیک که میان این دو فرد یا بهتر بگویم اسن دو حزب وجود دارند، خبر دارید؟
شاید بگویید که هر دو تاجیک اند و همین تاجیک بودن برای اتحاد شان کفایت میکند، اما اشتباه میکنید، درست است که حزب آقای پدرام فراتر از ولایات بدخشان و تخار عضو ندارد اما حزب آقای ربانی بظاهر افغانستان شمول است و بر محور قومی شکل نگرفته است، با این آیا آقای ربانی حاضر است که هم حزبی های غیر تاجیک اش را قربانی اتحاد با پدرام نماید؟
زهی بیخبری از سیاست! نه ربانی از عمق دل پدرام را دوست دارد و نه پدرام شعوراً با ربانی و امثالش کنار امدنیست، بیجهت خود را خسته نسازید، راه حل مشکل افغانستان در حفظ وحدت ملی است،
میهن زرغون
>>> ایجاد یک جبهه متحد و مترقی ضرورت عاجل است. پیشنهاد اقای صفوی به صلاح الدین ربا نی و پدرام دال بر انست که گویا کلید همه معضلات کشور بدست همین دو شخصیت است. خطاب اقای صفوی باید به تمام رهبران احزاب و سازمانهای ملی و مترقی میبود زیرا سرنوشت اینده کشور مطرح بحث است.چنین طرز تفکر سلیقه یی و غیر منطقی به نظر میرسد.
اقای صفوی و امثال شان تخم نفاق ملی را بذر ابدیده و به ثمر رسانده اند که چنین موضعگیری بهانه بدست پشتونهای متعصب داده است تا مثل حلزون بیشتر به قبیله گرایی بچسپند و گویا از اینطریق خود را محفوظ نگهمیدارند که البته تفکر نادرست است.
بسیج و تجهیز کلیه نیروهای مترقی و دموکراتیک به رهبران ملی ضرورت دارد. رهبر ملی به شخصی اطلاق میگردد که عاری از هرنوع بیماری تبعیض های قومی سمتی و ملیتی باشد و ملی فکر کند. ملی فکر کردن به معنی ان است که مشکلات و معضلات بیشمار در داخل کشور مربوط به مجموع جامعه بوده و در کل میباشد و راه حل جمعی انرا جستجو کند.ایجاد چنین جبهه ضرورت عینی ناشی از شرایط خطرناک سیاسی و فقر بیسوادی ظلم و ستم بیکاری روز افزون و گسترش دامنه های جنگ میباشد. ضرورت ایجاد چنین جبهه در شرایطی که روی سرنوشت کشور تحت مذاکرات دوحه قمار های سیاسی زده میشود ضرورت عینی است. با به خاطر داشتن از حوادث تلخ تاریخی بعد از سقوط دکتور نجیب الله و برای جلو گیری از بروز چنین اوضاع ناهنجار سالهای ۱۹۹۲-۹۳ که نتیجه ان استقرار حکومت فاشیستی اسلامی و دو سال بعد ان استقرار حکومت وهابی طالبی بوده است پس باید همه باهم صرف نظر از اختلافات ایدیالوجیکی و سلیقه یی بخاطر نجات وطن و مردم با هم متحد شویم.
ایده ایجاد چنین جبهه چهل سال قبل توسط رهبران جمهوری دموکراتیک افغانستان غرض ایجاد یک جبهه سراسری ملی بخاطر دفاع از تمامیت و حاکمیت ملی کشور و قطع تجاوزات صهیونیستها و امپریالیستها طرح گردید ولی تحقق نپذیرفت.حالا شرایط فرق کرده است و هر شهروند افغانستان پی به حقایق تلخ پشت پرده که بعدا با ان مستقیما روبرو شدند برده اند .
در یک کلام :
جبهه متحد ملی باید شرایط ایتلاف میان احزاب و سازمانهای سیاسی را که ریشه یی توده یی داشنه باشند به شمول سرمایه داران ملی روحانیون وطنپرست ایجاد و هم زمینه هماهنگ ساختن فعالیت نیرو های مترقی و ملی را فراهم سازد.
یکی از مسایل مهم در سرلوحه وظایف جبهه ملی ایجاد یک پلاتفارم مترقی بکار بردن شعار ها ی مناسب است . هم پلاتفارم و هم شعار ها باید دارای محتویات ترقی خواهانه بوده فقط و فقط روی محور اصلی ان یعنی دفاع از حاکمیت ملی و ایجاد یک نظام ملی و مردمی که جوابگوی خواسته های سیاسی و اقتصادی و اجتماعی تمام ملیتهای ساکن کشور باشد بچرخد.
اگر بعضی شخصیتها و احزاب بنا بر دلایلی خارج از جبهه باقی میماند باید در میان مردم کاملا تجرید گردند تا موانع در سر راه جبهه ایجاد نگردد.
فخر اهنگر
>>> دوکتور پدرام با شهامت و آشکارا واقعیت ها را بیان میکند، و آن واقعیت ها بیخ و بنیاد استبداد قبیله را به لرزه درآورده اند۰
دوکتور پدرام کسی است که تمام تابو های اوغانهای قبیلوی و تمامیتخواه را دیگر شکسته است۰ او با صراحت و جرعت سرشار امروز تهداب لرزان و شاریده استبداد خونین و پوسیده قبیله اوغان را چنان به لرزه درآورده است که استحکام دوباره آن خواب است و خیال است و محال، و فروپاشی آن حتمی۰
زنده و سربلند باد پدرام۰
بلی، از پدرام با هر وسیله ممکن حمایت گردد۰
>>> ای پلاتفورم را نفامیدم
>>> هر دو شخص یعنی پدرام و صلاح الدین سرکل خود را داو کرده نمیتوانند
چه رسد به اینکه جبهه درست کنند.
ایجاد جبهه و بسیج مردم بدور ان فهم و دانش سیاسی میخواهد. تنها با شعر و شاعری و ادبیات رسا نمیشود جبهه ساخت. قبل از همه رهبران یک جبهه مردم سالار و شخصیتهای ملی باشند. نه انکه سکتاریست و تکرو توده به چنین اشخاص اعتماد نمیکند.
شایق
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است