از ميان انبوه اتفاقات پر سرعت سياسى افغانستان، يكى هم جلساتى است كه سران قومى و سياسى، جهت ايجاد همگرايى در وضعيت كنونى برگزار مى كنند.
متاسفانه جلسات اخير، دو تناقض آشكار با اهداف اعلامى خود دارد. نخست اينكه نه تنها جامع نيست، بلكه با رويكرد مانع گرايانه، از حضور ديگر گروه هاى قومى جامعه شيعيان افغانستان جلوگيرى مى شود.
دوم اينكه صرفا قومى است و با شعار ارزشى مبتنى بر ايدیولوژى شيعى خود همخوان نمى باشد. شايد از همين جهت است كه دچار تناقض نخست شده و از ساختار ارزشى درون شيعى، بريده و صرفا با چتر قوميت، فراتر از اين ساختار و صرفا تا حد عصبيت قومي قدم مى گذارد.

بارى در دوسال گذشته يكى از مشاوران ریيس جمهورى، تشكلى را با رويكرد شيعيان غير هزاره ايجاد كرد كه در دعوت هاى مكررى كه از بنده شد، به شدت با رويكرد قومى در داخل جامعه تشيع مخالفت كردم و همراه نشدم و نقد جدى در اين زمينه در صفحه فيس بوكم نيز نگاشتم.
حالا عكس آن قضيه در حال رخ دادن است. متاسفانه رويكرد قومى، هزارگى، حتى خارج از ساختار تشيع كه از گذشته هاى دور در سياست اعمالى مبتنى بر حذف ديگران، استوار بود در روزهاى اخير اعلانى تر شده و به طرف تئوريزه شدن رفته است.

مبتكران اين رويكرد كه در دامان وحدت شيعى و در درون ساختار هاى سياسى - مذهبى دهه هاى شصت و هفتاد، پرورش يافتند اكنون حتى به آرمان حزب نخستين خود كه تنها دليل تشكيل آن جبران استضعاف تاريخى همه گروه هاى شامل در جامعه تشيع بود نيز وفادار نيستند.
اين جريان، نه تنها سبب تقويت مومنين و مستضعفان نمى شود بلكه با رويارو كردن اقوام، شرعا و عرفا ما را تقسيم پذير تر ساخته و حتى با سنجه واقع گرايى قدرت محور، در فضايى كه حقوق مذهبى ما در مذاكرات صلح انكار مى شود، خبط بزرگى مى كند.

هميشه نگاه محتاطانه به شخصيت ها، جريان ها و كارگزاران جهادى چهاردهه اخير داشته ام و معتقدم كه همه اين جريان هاى قومى و حزبى مختلف كه بارها در درون جامعه تشيع با هم جنگيده اند انحراف از معيار داشته اند و هيچ كسى را از اين ميان نمى توان برائت داد يا براى خلق يك جريان بسيج كننده، كاملا مورد اعتماد دانست.

شايد لازم است كه جريان ارزش مدار متشكل از كسانى كه بر محور باورهاى دينى جامعه ما اشتراك نظر دارند، وارد ميدان شود و در اين وضعيت حساس، نگاهى نو و ارزش محور را مطرح سازند و اين فضا را از چنگ افراطيون قومى (در دو سوى ماجرا) درآورند.
نگاهى كه تجلى آرمان هاى مشترك بوده، براى حق بايستد و جانب هيچ ناحقى را براساس معيار ارزش هاى مرجع دينى نگيرد و مردم را از شگرد هاى اين كج روشان آگاه نمايد.
راه دومى هم اين است كه همين جريان به راه افتاده به باور هاى وحدت بخش همه بازگردد و در اين فضا همه نيروها براى دفاع از كرامت و عدالت و حقوق خود در روند صلح، با آرمان بسيج كننده مشترك وارد ميدان شوند.

به جاي توجه و تمركز قومي، بهتر است براي ايجاد مجمع عالي تصميم گيري شيعيان افغانستان، متشكل از همه نيروهاي علمي، مذهبي، سياسي و قومي تلاش شود. جامعه شيعيان افغانستان بايستي در راه همدلي ملي، اخوت اسلامي و تقريب همه مذاهب كشور كوشا باشد. ما نيازمند ايجاد يك مرجع و مركز كنترل رفتار و سنجش عقلاني تصاميم سياسي و اجتماعي هستيم تا منافع و هويت كلان تر ما قرباني اهداف قومي، حزبي و شخصي نشود و جريان هاي نفرت زا را در سطح قومي و ملي مهار نمايد.

شجاع محسنی

>>>   یعنی مقصد ات این است که از هزاره بودن تیر شوید و بر شیعه بودن تمرکز کنید؟
چه میشود اگر از شیعه بودن نیز تیر شوید و بر انسان بودن ،بدون تبعیض قومی و ملی و نژادی و مذهبی و دینی تمرکز کنید؟
اولین سوره قرآن سوره فاتحه است و در آن میگوید:
الحمد لله رب العالمین.یعنی شکر کر خداراست،آن خدایی که پروردگار عالمیان است.
این خدا را هندو ها بنام بگوان یاد میکنند.یهود ها بنام یهوه،مسیحی ها بنام گاد و اتاییست ها بنام طبیعت.
پس امتیاز قایل شدن بین انسانها بر اساس تفاوت های نژادی و قومی و مذهبی و دینی و عقیدتی یک کار غلط است.

>>>   آقاي محسني، روي دالر نازك است. اين رهبران خود ساخته فقط براي فربه شدن و امتياز خود از مذهب، لسان ، سمت و قوم استفاده ابزاري ميكنند. خود شان بهيچ اصولي پابند نيستند. تاكه امتياز دارند، در فكر قوم وقبيله نيستند، اما وقتيكه از دسترخوان خان رانده شدند، باز در دامن قوم و قبيله خودرا مياندازند. آقاي مر تضوي در فكر كدام قوم است. او فقط يكسره نوكر بزرگترين شونيست است. آقاي محقق تا كدام سرحد با غني مشكل داشت، اما حالا بخاطر امتياز دوباره راهي در گاه أر باب شد. همچنان آقاي نور چندين بار به مردم پشت كرد و فريب وعده هاي غني را خورد. غني هيچوقت قول و قرار ندارد. پرسش در اينجاست كه چرا در مقابل ماديات اين همه ذلت.

>>>   نامه‌ی ترمپ به غنی | طنز
تو هر بار که با عطامحمد نور درگیر می‌شوی، به جنرال دوستم امتیاز می‌دهی و هر وقت که خلیلی ازت فاصله گرفت به محقق نزدیک می‌شوی. اما در کشور من این روش چندان مؤثر نیست. چندبار به فرزندان مخالفان و رقیبان خود پیشنهاد سفارت و وزارت دادم. حتا یک نفرشان هم قبول نکرد

>>>   از مولانای رومی ایرانی:
اﺯ ﭘﺪﺭ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﺭﻭﺯﻯ یک ﭘﺴﺮ
ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺩﯾﻨﻬﺎ ﻛﺪﺍﻡ ﺍﺳﺖ ﺍﻯ ﭘﺪﺭ؟
ﮔﻔﺖ ﻣﻦ ﺑﺎ ﺩﯾﻦ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﻫﯿﭻ ﻛﺎﺭ
ﭘﯿﺶ ﻣﻦ ﺩﯾن ها ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭ
ﭼﻮﻧﻜﻪ آوردیم ﻫﺮ ﺩﯾﻦ ﺟﺪﯾﺪ
اﺧﺘﻼﻑ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺁﻣﺪ ﭘﺪﯾﺪ …
ﻛﯿﻨﻪ ﻫﺎ ﻭ ﺩﺷﻤﻨﻰ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺷﺪ
ﺟﻨﮕﻬﺎﻯ ﻣﺬﻫﺒﻰ ﺗﻜﺮﺍﺭ ﺷﺪ …
ﺧﻮﻥ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﯾﺨﺖ ﺑﺮ ﺭﻭﻯ ﺯﻣﯿﻦ
ﺑارﻫﺎ ﻭ ﺑﺎﺭﻫﺎ ﺑﺎ ﻧﺎﻡ ﺩﯾﻦ ،،،
ﻧﻪ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﻢ ﻧﻪ ﺗﺮﺳﺎ ﻧﻪ ﺟﻬﻮﺩ
“ﺳﺮ ﺑﻪ ﺣﻜﻢ ﻋﻘﻞ ﻣﻰ ﺁﺭﻡ ﻓﺮﻭﺩ
ﻋﻘﻞ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ ﻛﻪ عیش دیگران
ﻫﺴﺖ ﺩﺭ ﻫﻤﺰﯾﺴﺘﻰ ﺑﺎ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ !
ﺩﯾﻦ ﻭﻟﻰ ﮔﻮﯾﺪ ﻛﻪ ﺧﻮﻥ ﻛﺎﻓﺮﺍﻥ
ﮔﺮ ﺑﺮﯾﺰﻯ ﺍﺟﺮ ﺩﺍﺭﻯ ﺑﯿﻜﺮﺍﻥ !!!
ﺩﯾﮕﺮ ﺍﻧﺪﯾﺸﺎﻥ ﻫﻢ ﺁﺧﺮ ﺁﺩﻣﻨﺪ
ﺩﯾﻦ ﭼﺮﺍ ﮔﻮﯾﺪ ﻛﻪ ﻣﻬﺪﻭﺭ ﺍﻟﺪﻡ ﺍﻧﺪ؟
ﻣﻦ ﺑﺪﯾﻦ ﻋﻠﺖ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﺩﯾﻦ ﻭ ﻛﯿﺶ
ﺗﺎ ﻧﺮﯾﺰﻡ ﺧﻮﻥ ﻫﻤﻨﻮﻋﺎﻥ ﺧﻮﯾﺶ ،،،
ﺗﻮ ﻫﻢ ﺍﻯ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺗﻨﻬﺎ ﺍﺯ “ﺧﺮﺩ”
ﭘﯿﺮﻭﻯ ﻛﻦ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻣﯿﻨﻮﯾﺖ ﺑﺮﺩ …
ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﻭﻯ ﺯﻣﯿﻦ
ﺩﻭﺳﺘﻰ ﻛﻦ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺩﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﺍین
( ر )

>>>   اقای محسنی! هم اهنگ و هم صدا شدن شخصیت های سیاسی جامعه هزاره در جهت دفاع از منافع مردم قدمی نیک است. شما داد از وحدت شیعی میزنید اگر یادتان باشد در اغاز تشکیل حزب وحدت که ان زمان رنگ مذهبی داشت اولین شخص که با اتحاد احزاب شیعی مذهب مخالفت کرد رهبر حرکت اسلامی شیخ اصف محسنی بود . شخص دوم اقای سید انوری. و این مخالفت درست در زمانی بود که اکثریت قمندان نظامی از جمله دو قمندان سر شناس حرکت اسلامی اقایان شهید سید عبدالاحمد شاه و اقای فیضی. استاد امین.عباس پایدار.داکتر صادق مدبر در پروسه تشکیل حزب وحدت نقش داشتند. یعنی با تشکیل وموجودیت سیاسی حزب وحدت رهبران درجه یک حزب حرکت اسلامی ( سید ها و قزل باش ها) بودند به دلیل اینکه با شکل گرفتن حزب وحدت سیادت و بادرای خود را در خطر میدند تمرد نمودند. با اینکه شعیه بودن اما تحمل رهبری یک هزاریی شیعه را نداشتند. نکته دیگر اینکه ۹۰٪ شیعیان افغانستان تبار هزاره گی دارند اتحاد ۹۰٪ هزاره گی مساوی است به اتحاد اکثریت قاطع تشیع . گزشته از ان اگر کمی دقت کنید و زحمت تحقیق به خودتان بدهید و تاریخ احزاب تشیع را مطالعه کنید نقش هزاره ها را در این تشکیلات مورد بررسی قرار بدهید بدون شک به این نتیجه میرسید که قشر فدا کار تمام احزاب شیعی حصوصا حرکت اسلامی و شورای اتفاق تبار هزارگی دارند با قاطعیت گفته میتوانیم که موجودیت و حضور حرکت اسلامی و شورای اتفاق در گرو خون شهیدان این احزاب استند و باز هم با اسناد و شواهد گفته میتوانیم که این شهیدان تبار هزارگی داشتند ولی رهبری و امتیازات را قزل باش ها و سید ها داشتند. شما خودتان هم شاید یکی از همین اقا زاده های باشید که با مو های اطو کرده در حرمسرای رهبران حرکت شیخ اصف و سید بهشتی و سید انوری و سید جاوید و سید جوادی و سید واعظ در خارج از برکت خون همین شهیدان هزاره تبار در دوکان خون فروشی به ناز ونعمت بزرگ شده اید. بیاد دارید که در شرایط که مجادین حرکت اسلامی و شورای اتفاق در سنگر ها ی دفاع از نوامیس و دین مشغول جهاد بودند اقا زاده های سید جاوید وشیخ اصف محسنی در تهران و زاهدان مصروف عیاشی بودند.(عبدالله چنته) پسر کلان اقای محسنی در زاهدان یک قمار خانه داشت. به همین منوال اقا زاده های دیگر در تهران و مشهد و قم و پشاور با لباس ها شیک و اطو کرده در ناز و نعمت وعیاشی زندگی میکردند .با تحولات غرب کابل و حوادث افشار و بمباران مردم هزاره توسط شورای نظار و جهت گیری های ضد تشیع شیخ اصف و سید انوری و سید جاوید جدا از ضرر های فراوان یک زنگ هوشیاری در گوش مجاهدین حرکت اسلامی که تمامان هزاره تبار بودند به صدا امد وشاهد انشعابات درونی حرکت اسلامی بودیم و این تحولات پشت هم یک چیز را به جامعه هزاره یاد داد و ان اینکه دیگر وسیله و ابزاری برای دشمن ها و زالوهای مذهبی نما نشوند. نکته اخر اینکه خودت میدانی که تقریبان ۲۵٪ جامعه هزاره را هزاره های سنی مذهب و اسماعلیه تشکیل میدهند و تنها محور مشترک و پیوندشان با دیگر هزاره ها همان وجهه قومی است .هزاره های سنی مذهب تکه ای از بدنه اصلی هزاره ها استند اسماعلیه ها هم چنین. اتحاد سر تاسری هزاره ها به معنی دیگر اتحاد شیعه و سنی را هم به نمایش میگزارد . اتحاد هزاره با محوریت رهبری هزاره ( رهبران هزاره باشد) در حقیقت هم وجیه مذهبی ودینی دارد و هم وجیه مذهبی و و زمینه ساز اتحاد وهمبستگی با دیگر اقوام و طوایف با همین ظرفیت یسیاسی بسیار راحت تر امکان پذیر است هیچ هزاره یی مخالف حضور سید ها بیات ها و قزل باش ها در این شکل اتحاد نیستند اما رهبری قزل باش و سید در یک جامعه که اکثران یعنی ۹۹٪ ان هزاره استند نه منطقی است و نه قابل قبول.

>>>   کاملا با نظرتان موافقم، تنھاایدھ ای کھ بھ نفع شیعیان است البتھ ما دشمنی با دیگر اقوام و یا برادران سنی نداریم۔

>>>   خیلی خوب است که جامعه هزاره یکصدا ومتحد باشند از حق وحقوقشان دفاع کنند

>>>   پاسخ من به سربازان غیره رسمی انگلیس در خراسان این است در افغانستان انگلیسی حتی نام یک نهاد دولتی هم به زبان پارسی دری نیست همه به انگلیسی عربی فرانسه ای هندی است حتی نام اسناد ملی تان همه انگلیسی و عربی است همه انگلیسی هندی و فرانسه ای است افغان واژه برگزیده انگلیس است هیچ ربطی به مردم بومی این سرزمین ندارد هرکی افغان است سرباز رسمی یا هم غیره رسمی انگلیس است شما یان حق دارید سرباز انگلیس باشید نه مردم بومی این سرزمین این نام استعماری را به ما نچسپ بانید شما افغان باشید شرم جهان باشید که هستید نام کشوری را میتوانید بگیرد که شما از او گدایی نکرده باشد ؟؟؟ این افتخار قبیله افغان ساحته و پرداخته انگلیس است؟؟

>>>   چه چیز در مملکت جامع است، طالب و غنی کدام چیز

>>>   مردم عزیز و هم وطن های افغانستانی برداران محترم من یک جوان هستم دوست ندارم نام خود را بگویم یا براتان بگویم از کدام یک اقوام هستم اما شاید در چند سال متاسفانه گاه ناگاه در انترنت پیام های سمتی قومی می‌نوشتم حال پشیمان هستم و از شما حلالیت میخواهم و میگویم همیشه همه اقوام مسلمان با یکدیگر متحد باشیم و سخن از انسانیت و احترام متقابل و برادری هم زیستی مسالمت آمیز بگوییم اگر من از پشتون هزاره تاجیک بلوچ خطا دیدم باید بگویم این خطا مربوط به شخص وی هست نه این که به کل قوم او نسبت ناروا بدهم همین طور هست در مذهب باید سنی و شیعه با یکدیگر برادر باشیم و هیچ گاه یکدیگر را اهانت نگوییم من در گذشته خام بودم و چقدر افسوس دارم که عمر خود را تباه ساختم و حال خیلی پشیمان هستم از شما میخواهم من را حلال کنید و برایم دعا کنید خداوند خطاهای گذشته من را مورد بخشش قرار دهد. خصوصا از برادران تاجیک هزاره پشتون بلوچ میخواهم من را حلال کنید. حتی نام قوم خود را نوشتم تا هیچ کس فهمیده نتواند.

>>>   آیا ما از کشور هند/ هندوستان کلان تر هستیم ؟!
در قانون اساسی این کشور آمده است نام های کشور هند/هندوستان/بهارات و نام اتباع میشود هندی یا هندوستانی معلوم است که اتباع هندوستان همه تابع آیین هندو نیستند و زبان همه شان هم هندی نیست ما میفهمیم ده ها و صدها طایفه و مذاهب در هند وجود دارد.
بگزاریم هرکس خودش میخواهد هرچه خود را خطاب کند هرکس میخواهد افغان نام کند هرکس هم خواست افغانستانی/خراسانی نام کند. در این باره ضرورت است نمایندگان مجلس ملی طرح بدهند قانون اساسی از حالت تبعیض خارج شود و نام اتباع عام باشد.
مسعود تخارستان

>>>   مردم مومن،صادق وزحمت کش هزاره جات گرچه درادوار حکومات مختلف مورد ظلم واذیت حکومات وقت قرارگرفته اند وحتی از حقوق ابتدایی انسانی نیز محروم بوده واین وضعیت گاهگاهی بعضی از رهبران وبزرگان هزاره جات علیه استبدادحکومات محلی وقت قیام کرده اند که مثال روشن آن قیام گوسوار علیه حکومت جبار هاشیم خان کاکای ظاهر شاه بود که منجر به تبعید گوسوار اززادگاه اش به شهربغلان شد.؟بهرصورت مردم شریف وزحمت کش هزاره جات با دولت مرکزی افغانستان روابط حسنه وپایدار داشتند وحواله جات و مالیات مواشی واراضی دولت را دروقت وزمانش به حکومت پرداخت میگردند. مردم مومن وزحمت کش هزاره جات قبل ازهرقوم افغانستان برای تامین امنیت وپاسداری از سرحدات افغانستان بلا استثناء داوطلبانه برای دوسال به خدمت مقدس عسکری میرفتند وبادولت های مرکزی ادوار حکومات مختلف همکاری صادقانه داشتند.درادارات دولتی ونظامی وکارهای ساختمانی واستخراج معادن برای ترقی ورشد افغانستان حضور قابل ملاحظه داشتند.مردم هزاره جات درتولیدات پشمینه بافی مثل شال،گلیم،نمد،قالین،دستمال گردن،دسکش وجوراب پشمی شهرت زیاد داشتند که بعضی ازین تولیدات به خارج نیز فرستاده میشدند.تربیه حیوانات مانندگاو،گوسفند،بز واسپ برای مصرف گوشت داخلی وصادرات خارجی وبعضا برای سواری جهت جلب اسعار خارجی شهرت خوب داشتند.انواع میوه جات تر وخشک مانند زردالو،انواع توت ،سیب،انگور،خربوزه ،تربوز وغله جات مثل گندم،جو،جواری جهت مصرف داخلی فعالانه کارمیکردند.اکنون که تقریبا بیست سال از تشکیل حکومت وسیع البنیاد ودوران دیموکراسی است،انتخابات ذعیم کشور،ومجلسین سنا وولسی جرگه ،شورای ولایتی فرارسیده اند وقوای سه گانه اجرایی،مقننه وقوه قضایه موجوداست وقانون آساسی جامع مطابق شرایط موجود توسط علمای دینی،روحانیون،دانشمندان ،استادان پوهنتون ودانشگاها وجامعه مدنی عم ازذکور واناث ها تدوین گردیده وبه عنون وثیقه ملی موجود است، مردم مومن وزحمت کش هزاره جات برای تامین امنیت وصلح عادلانه پایدار درافغانستان عم ازذکورواناث دراردوی ملی وپولیس و سهم عمده و آساسی گرفته اند.مردم صادق ومومن هزاره جات معارف پرور،صلح دوست وزحمت کش هستند بطور گسترده وهمه جانبه به کسب دانش و علم به تعلیم و تربیه روی آورده اند درمکاتب وپوهنتون ودانشگاهای دولتی وشخصی مصروف درس وتحصیلات عالی هستند که ازینطریق در امورات دولتی وشخصی سهم عمده وآساسی دارند.دربازار آزاد وتجارت و صادرات وواردات فعال اند وکمافی السابق مردم هزاره جات به تولید،تربیه حیوانات،غله جات ومیوه جات به زحمت کشی و فعالیت گسترده مصروف هستند.آدم کشان خاین وتروریست های جاهل درین مدت دیموکراسی وحکومات انتخابی به مساجد، تکایا،مراکز تعلیم وتربیت، محافل عروسی وبازار درداخل وخارج افغانستان باعث قتل وکشتار اطفال،زنان،جوانان،پیر گردیده اند که به تمامی ملت مومن افغانستان معلوم اند،این آدم شان متعصب وجاهل بدانند که هبچ ملتی تحت هرنام وافکار رذیلانه آدم کشان محو ونابود نمیگردند بلکه باعث وحدت وانسجام بیشتر مردم مومن وصادق هزاره جات در نواحی مختلف افغانستان میگردند،اکنون بحمدالله مردم هزاره جات رهبران سیاسی مومن باتجربه سالخورده وجوان دارند که با استعداد وهوشیاری خردمندانه رهبران سیاسی وملی شان ازحقوق آساسی وبرحق شان دفاع نموده ومینمایند وبادولت مرکزی منتخب افغانستان همکاری همه جانبه سیاسی وامنیتی وتامین صلح عادلانه وهمه جانبه دارند ونمیگذارند که این آدم کشان جاهل وخاین به اعمال شوم ونیات پلید شان برسند.متاسفانه بعضی ازین گروه های فاشیست ومتعصب گاه گاهی مسافرین وعابرین مردم مومن هزاره جات را درمسیر عبورومرور نقاط مختلف افغانستان به گروگان میگیرند وبعضی های شان را به قتل میرسند.این جاهلان فاشیست وآدم کشان خاین بدانند که اینگونه اعمال پلید وخاینانه شان به عنوان اعمال ننگین وکثیف شان ثبت تاربخ میشوند. به یاری خداوند مهربان به پیش به سوی صلح عادلانه وامنیت پایدار،ترقی،رشد وانکشاف درافغانستان، محو ونابود باد گروه های آدم کش وخاین وماجراجو تحت هرنام وهر عنوان که باشند.زنده باد همزیستی مسالمت وصلح آمیز تمامی اقوام برابردرافغانستان.
ومن الله التوفیق.عبدالرشید ناصری ازآسترالیا

>>>   هزاره در طول تاریخ خواسته متحد باشه باسیرین اما آنها همیشه از پشت خنجر زده به هزاره ها

>>>   در کجای این جهان پول یک کشور به نام یک قوم بدوه است ؟؟ حتی نازی های آلمان هم چنین کاری نکردهند چرا پول کشور ما به نام قوم افغان است؟؟ قوم پرستی هم اندازه دارد

>>>   بار هاگفتیم که ما افغان نیستیم شرم جهان نیستیم ما در ایران مرکزی هستیم تحت اشغال انگلیسی هستیم ما همکار استعمار نیستیم قاتل مردم بی گناه ایران مرکزی نیستیم ما گدای گندم های هندو ها نیستیم ما هرگز افغان نیستیم شرم ما جهان نیستیم

>>>   افغان‌ستان یعنی افغان را بستان از ما چون در خراسان هستیم یا افغان‌نیستان یعنی سرزمینی که وطندارانش افغان نیست.

>>>   از نوشتن تان معلوم هست دارید هیزم ب آتش دشمن میریزید مخصوصا سیدای نمک نشانس از دیر باز تا کنون همیشه در فکر خنجر زدن از پشت ب هزاره ها بودید وهستید

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است