موش و گربه بازی غرب با افغانستان
نظامیان خارجی نه برای حفاظت از ارزش های دموکراتیک به افغانستان آمده اند و نه برای نجات مردم ما! بل آنان برای ازدیاد منافع و سپس حفظ منافع شان وارد افغانستان شده اند و تا زمانیکه منابع و معادن کشور ما خالی نشود هرگز افغانستان را ترک نخواهند کرد 
تاریخ انتشار:   ۱۰:۲۴    ۱۳۹۹/۱۱/۲۷ کد خبر: 166312 منبع: پرینت

به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper)خروج نظامیان آمریکایی و ناتو دیگر نظامیان خارجی از افغانستان موضوع تازه ای نیست و در زمان های مختلف در طول دوران حضور نظامیان خارجی در افغانستان به کرات تکرار شده اما هرگز واقعی نبوده و برای فریب اذهان عامه رسانه ای شده است.

ما بارها و به تکرار تذکر داده ایم که نظامیان خارجی نه برای حفاظت از ارزش های دموکراتیک که شعار می دهند به افغانستان آمده اند و نه برای نجات مردم ما! بل آنان برای ازدیاد منافع و سپس حفظ منافع شان وارد افغانستان شده اند و تا زمانیکه منابع و معادن کشور ما خالی نشود هرگز افغانستان را ترک نخواهند کرد.

درست زمانیکه حضور نظامیان آمریکایی در افغانستان (به نقل از رسانه ها) در حال کاهش بود، ناتو اعلام کرد که از افغانستان خارج نمی شود کاری به توافقنامه آمریکا با طالبان ندارد.
استولتنبرگ دبیرکل ناتو گفت: می توانیم حضور خود را حفظ کنیم و به دخالت نظامی خود ادامه دهیم یا می توانیم از افغانستان خارج شویم و ریسک کنیم که این کشور بار دیگر به پناهگاه تروریست ها تبدیل شود.

درحالی که بایدن نیز اخیراً احتمال عدم خروج نظامیان آمریکایی در زمان تعیین شده از افغانستان را مطرح کرده بود، برخی مقامات سابق این کشور نیز نسبت به عدم ترک افغانستان هشدار دادند.
رایان کراکر سفیر سابق آمریکا در کابل در یک نشست مجازی درباره خروج نیروها از افغانستان گفت که خروج شتاب‌زده از افغانستان امنیت ملی آمریکا را آسیب می‌زند و خروج در چنین شرایطی مانند تسلیم شدن در برابر طالبان است.

در این نشست دیوید پترائوس رییس سابق سازمان سیا نیز خروج کامل نیروهای آمریکایی از افغانستان را فاجعه‌بار خواند و افزود که طالبان به تعهداتش در توافقنامه قطر عمل نکرده است.

مقامات سابق آمریکا در حالی بر ادامه حضور نیروها در افغانستان تاکید دارند که جو بایدن نیز در دیدار اخیرش از وزارت دفاع آمریکا تاکید کرد ممکن است مهلت خروج نیروها از افغانستان در ماه می سال جاری میلادی را کنار بگذارد.

واقعیت قضیه این است که آمریکا هرگز در پی خروج کامل از افغانستان نیست و با بهانه شرایط امنیتی به دنبال توجیه ادامه حضور در افغانستان است.

آمریکایی ها هیچ تعهدی نسبت به مردم افغانستان ندارند و همانگونه که بارها اعلام کردند منافع شان مهمتر از همه چیز برای شان است. پس طبیعی است که سران آمریکایی بگویند پس از بیرون شدن ما از افغانستان ممکن است طالبان حکومت را بگیرند. در حقیقت این یک چراغ سبز برای طالبان است که ما کاری به شما نداریم می توانید به حکومت افغانستان حمله کنید و دولت را بگیرید.

همواره دو اصل اساسی در سخنان سران آمریکایی مشهود بوده است. اول اینکه منافع اقتصادی آمریکا برای شان اولویت دارد. چنانچه بخاطر حفظ منافع آمریکا به همه قراردادهای قبلی پشت پا زده و با هرکس و ناکس حاضر به مذاکره شدند و همه تعهدات جهانی و منطقه ای و بین المللی را نادیده گرفتند.

دوم اینکه اعلام داشتند، پول آمریکا را به آمریکا بر می گردانیم و این کار را با غارت دیگر کشورها از جمله سوریه و عراق و افغانستان انجام داده و می دهند. آمریکایی ها اعلام کردند که تا کنون هشتصد میلیارد دالر در افغانستان مصرف کرده اند، از عراق و سوریه نفت می برند و از افغانستان منابع دست نخورده و ناب و مواد معدنی کمیاب را....

از زمان حضور نظامیان آمریکایی در افغانستان، ده ها بار بحث خروج نظامیان آمریکایی از افغانستان به میان آمده و تعدادی هم از نظامیان آمریکایی از افغانستان به کشورشان بازگشتند اما سپس دوباره تعدادی تازه نفس بجای آنان وارد افغانستان شدند.

در سال 2005 در زمان زمامداری کرزی، میان دولت افغانستان و آمریکا توافقی بوجود آمد که نظامیان آمریکایی در برخی از پایگاه های خود در افغانستان تا 50 سال دیگر حضور داشته باشند.
اما طرح ایجاد یک پایگاه دایمی را قبلا یک سناتور جمهوری خواه آمریکایی مطرح کرد. لیندسی گراهام در یک مصاحبه تلویزیونی گفته بود، ایجاد چند پایگاه نظامی دایمی در افغانستان، ارتش آمریکا را در مقابل طالبان بیمه خواهد کرد.
ایجاد پایگاه های دایمی آمریکا در افغانستان در حالی مطرح شد که دولت آمریکا اعلام کرده بود تا سال 2014 میلادی، حضور نظامی اش را از افغانستان پایان می بخشد.
این پایان دادن به حضور نظامی آمریکا به معنی خروج همه نظامیان آمریکایی از افغانستان نبوده است و این ساده انگاری است که اگر باور کنیم نظامیان آمریکایی افغانستان را ترک می کنند.

همسایگی افغانستان با ایران، روسیه، چین و پاکستان اهمیت استراتژیک کشور را برای آمریکا پر رنگ تر نموده است.
با این اوصاف، ایجاد پایگاه های نظامی آمریکایی در افغانستان از این دیدگاه قابل بررسی است.
پایگاه های دایمی نظامیان آمریکایی در افغانستان که به معنی تسلط و کنترول است، نه تنها به منافع ملی ما کمک نخواهد کرد، بل در دراز مدت محدودیت ما را در رابطه با همسایگان تقویت می کند و این به نفع افغانستان نیست.

از جانب دیگر، تمامی کشور هایی که آمریکا در آن کشور ها پایگاه نظامی دارد، در حال امتیاز دهی به آمریکاییان هستند و تمامی تلاش شان را دارند تا بگونه ای از شر این پایگاه های مزاحم نجات یابند.
در این میان نظراتی نیز وجود دارد که از برنامه ریزی دقیق آمریکایی ها در افغانستان حکایت دارد.
این برنامه مدون، همانا تحقیقات خاص مطالعاتی پیرامون زمین شناسی و تعیین مناطق خاصی جهت ایجاد پایگاه های نظامی است که تا کنون مناطقی مانند بگرام، فراه، شیندند، قندهار، هلمند و ننگرهار مشخص شده است.
برنامه ای که به تداوم غارت کشور توسط آمریکایی ها خواهد انجامید.

بیایید جامع تر به مساله بنگریم. آمریکا تا کنون به کدام کشور رفته که از آن کشور به رضایت خود بیرون شده باشد؟ مگر اینکه مانند ایران علیه حضور آمریکایی ها اقدام شود و آنان را از کشور اخراج کنند که آنهم مشکلات و عواقب خودش را دارد.

جالب اینجا است که بودجه نظامی آمریکا نه تنها از مالیات دهندگان آمریکایی و خزانه این کشور دریافت نمی شود که از جانب پایگاه های نظامی آمریکا در جهان مقدار قابل توجهی از غارت کشورهای دیگر به حساب خزانه آمریکا واریز می گردد. یعنی حضور نظامی آمریکا در دیگر کشورها علاوه بر قدرت نمایی، درآمدزایی نیز دارد تا آنجا که قسمت اعظمی از بودجه داخلی آمریکا از غارت دیگر کشورها تامین می شود.

حالا این سوال پیش می آید که با این اوصاف، آیا بازهم خروج نظامیان آمریکایی از افغانستان را باور کنیم؟
در هر صورت هیچ فرد آگاه و وطن دوستی به اشغال اینگونه کشور رضایت نمی دهد. پس چکار باید کرد که از شر آمریکا در افغانستان رهایی یابیم و بیش از این کشور ما توسط این غارتگران چپاول نشود؟

کد (4)


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
غرب
افغانستان
خروج
نظرات بینندگان:

>>>   در سرخط استراتیژی امریکا دو مسئله قرار دارد.
اول جلو گیری از بمیان آمدن ابرقدرت های نظامی و سیاسی و اقتصادی جدید در جهان.
دوم محاصره نظامی ابر قدرت های فعلی نظامی و سیاسی و اقتصادی در جهان و زمینه سازی برای ایجاد پایگاه نظامی در داخل این کشور ها و در نتیجه اضمحلال این ابر قدرت ها.
چیزی که به ماده اول این سیاست ارتباط میگیرد،تا جایی موفقعیت هایی نصیب امریکا شده است .
در امریکای جنوبی کیوبا و ونزویلا و بعضی کشور های دیگر که خواهان سردمداری منطقه بودند،حالا ضعیف شده اند.
در آسیا نیز رژیم هایی مانند صدام حسین و قذافی شکست خوردند و بشار الاسد نیز در حال اضمحلال است.
رژیم ایران نیز تا زمانی که منحیث آله فشار علیه کشور های عربی استفاده میشود،پا برجا خواهد بود و زمانی که تاریخ مصرف اش تیر شود،این رژیم نیز از بین خواهد رفت.
کشور های عربی شاید از نگاه مذهبی خواهان سردمداری مسلمانان در جهان باشند،اما از نگاه نظامی و اقتصادی وابسطه به خود امریکا هستند و کدام خطری از آنها متصور نیست.
چیزی که به ماده دوم ارتباط میگیرد،کشور روسیه وارث شوروی سابق خواهان حفظ منافع خویش در سرزمین های شوروی سابق است.
اما از طرف غرب کشور های ناتو هرچه نزدیکتر میشوند و سرحدات روسیه را از جمهوری های سابق بالتیک گرفته تا اوکرایین و پولند و بلغاریا و دیگر کشور های اروپای شرقی زیر تسلط خود گرفتند و پایگاه های نظامی ایجاد کردند.
از طرف جنوب نیز روسیه در افغانستان توسط گروپ طالبان تهدید میشود و در قفقاز نیز فعلاً ناتو دخالت مستقیم ندارد،اما ترکیه و ایران خواهان نفوذ هستند.
درشری دور روسیه نیز امریکا در کشور های جاپان و کوریای جنوبی پایگاه های نظامی دارد.
چین نیز از طرف شمال شرق توسط کوریای جنوبی محاصره است و از جنوب توسط تایوان و فلیپین و تایلند،کشور هایی که روابط نزدیک با امریکا دارند و یا پایگاه نظامی امریکا در آنها است.
هندوستان نیز درپلان سیاست آسیای جنوبی امریکا است.
اما هندوستان بسیار محطاطانه در ارتباطات اش با امریکا پیش میرود.با وجودی که در مقابل چین هند و امریکا دیدگاه مشترک دارند،اما ازین که امریکا با پاکستان نیز روابط استراتیژیک دارد و گذشته از آن مذاکرات میان طالبان و امریکا،شک و تردید هایی را برای هند ایجاد کرده است.
در مورد اروپا منحیث قدیم ترین هم پیمان امریکا که اعضای پیمان ناتو هستند،بعد از شکست شوروی و تجزیه شوروی و جابجایی قوای امریکا در پولند و چک و کشور های بالتیک،دیگر تاریخ مصرف اروپا نیز رو به اتمام است و تا بحال دو رییس جمهور امریکا بیل کلینتن و دونالد ترامپ، روابط شان را با کشور های اروپایی سرد کرده بودند و فعلاً جوبایدن در حال ترمیم این روابط است،اما نه به معنی روابط شان در دوران موجودیت شوروی وقت.بلکه روابط جدید که اروپا دیگر ارزش سابق را نزد امریکا ندارد،خصوصاً بعد از تشکیل اتحادیه اروپا،اروپا خودش منحیث یک ابر اقتصادی دیگر در مقابل امریکا قرار دارد و از سالها بدینطرف روی مسایل اقتصادی و همچنان مصارف ناتو،باهم اختلافات دارند.
پس در شرایط فعلی امریکا با چهار قدرت های سیاسی و اقتصادی و نظامی سر و کار دارد و دست و پنجه نرم میکند:
روسیه،چین،هند،اروپا.

>>>   نویسنده عالیقدرکود۴!
زیاده ساده لوحی خواهد بود اگر فکر کنیم درگذشته،حال و اینده امریکایی ها به چیزی غیر از منافع امریکا می سنجند. نه تنها امریکاییها بل همه ملت های جهان. البته افغانها مستثنی اند و هرافغان حاضراست درمقابل پنج دالر امریکایی با افتخار کامل وطن ومردم خود را بفروشد.
عاقل

>>>   موجودیت قوای اشغالگر امریکا تا بحال صرف در جهت تحکیم قدرت فاشیزم اوغانی کمک کرده است و بس، از بقدرت نگهداشتن کرزی ـ خلیلزی ـ کوچی احمدزی و بقیه فاشیست قومی اوغان تا معامله دوحه و کوشش دوباره امریکا و چاکر هایش برای بقدرت رسانیدن طالبان وحشی آنها دیگر کاری نکرده اند در کشور ما۰ بگذارید بروند گم شوند با این .... های وفادار شان یکجا۰

>>>   من در حالی که سر تاپا مخالف تجاوز ولشکر کشی خارجی در کشور عزیزم وهر کشور دیگر هستم وازاستعماروامپریالیزم سخت نفرت دارم تعجب میکنم که عده ای زیادی دعوی دارند که خارجی ها درافغانستان شکست خورده اند کشتن یک افغان مستقیما برای انهابسیار مشکل است اما انها توانستند ظرف سی سال نزدیک به دوملیون افغان را به قتل برسانند وده ملیون را هم اواره ساخته اند وپنج ملیون را هم معیوب ومعلول وبی روزگار نموده اند وده ملیون را هم به فقر وتنگدستی مبتلا کرده اند این برنامه های طویل المدت انها بود که به این پلان ها صد در صد موفق وپیروز گردیده اند وتوانستند نوکران خودرا در راس امور قرار داده کنترول هوا وزمین ووحدود کشور را کاملا در اختیار بگیرند ودارای های با ارش کشور ما را در طول همین مدت به یغما برده اند سیل از تکنوکذات های بی دین ووطن فروش وکمونیست های خود باخته وخود فروخته همه را تنظیم نموده علیه ملت مسلمان واگاه وبه پاخواسته ای ما استعمال مینمایند مزدوران واجنت های زر خریدی چون حکمتیار وکرزی وغنی وعبدالله وقانونی ومحمدی وخلیلی وبی دانش وطالب وداعش وهزارانی دیگر را بر گرده های این ملت سوار نموده اند پس در کجا ودر کدام ساحه شکست خورده اند که ماهم بدانیم وازان اگاه شویم این همه ایکاش ولیت ها همه خواب وخیال است انها مزدوران چون پاکستان وخلیج وصدها کشور بلی گوی دیگر دارند که در صورت ضرورت به ندای باطل انها لبیک میگویند وهرگاه انها درینجا باشند ویابروند پیروز میدان اند نه تنها در اینجا در بسا جاهای دیگر که ظاهرا نوای مخالفت با خارجی ها را می نوازند ودر واقع همکار ویار ویاور انها اند
ولایت خان صافی از کاپیسا

>>>   صمیم آریا
یک دوستم تعریف میکنه:
میگه در آمریکا بودم رفتم بازار تربوز بخرم طبق عادت تربوزها را یکی یکی بلند میکردم وبا کف دست تپ تپ میزدمشان یک خانم آمریکایی گفت آقا چه کار میکنی؟ برایش توضیح دادم خواهش کردگفت یک تربوز خوب بمنم جدا کن همین کار را کردم تشکر کرد وگفت از کجا هستی؟ گفتم از افغانستان🇦🇫
گفت کاشکی قبل از انتخاب مسوولان تان آنها را همینطوری تپ تپ میکردین!!!

>>>   محمد بنایی
درین مُلك عمریست که گرگان در لباس گوسفندان شبانی می‌کنند و بعد از هر ظلم و تعدی با اندکی ابراز تاسف وتألم باز بر شور و شعور مردم فرمانروایی می‌کنند. مگر کم دیده‌ایم -ازین‌دست مظالم و تعدی‌گری‌ها- که با نامهای پرطنطنه با استفاده از حصار دین و آئین پوست عوض کرده اند و هنوز هم عزیزی و سروری می‌کنند؟!
تحفظ درین ماتمکده تنها راه عافیت است؛ هرچند سکوت نیز عافیت‌سوز است.

>>>   معشوق رحیم
اژدهای بغداد
میگویند مارگیری در کوهستان های دور افتاده از شهر بغداد اژدهای را پیدا کرد که از شدت سرما و خنک کاملا بی جان و بی حرکت در گوشه ای افتاده بود. اژدها را با ریسمان و یا زنجیر محکم بسته کرده با خود به بغداد برد.
در میدان شهر جای که رفت و آمد مردم زیاد بود اژدها را به نمایش گذاشت و چنین وانمود میکرد که او نه تنها مار بلکه حتی اژدها را هم میتواند مهار کند.
پس از یکی دو ساعتی در حالیکه که تعداد تماشاچی ها بی حد زیاد شده بود گرمای آفتاب بغداد آهسته آهسته یخ های اژدها را آب کرد و اژدها یک باره خیز زد و تمام بند و زنجیر های خود را پاره کرد. تعدادی از مردم در عین فرار یکی بالای دیگر افتادند جان خود را از دست دادند، تعدادی را هم اژدها یکجا با مارگیر که از ترس در گوشه ای آرام و بی حرکت ایستاده بود و فکر میکرد با من کاری ندار بلعید.
آنهای که اژدهای یخ زده و بی حرکت اسلام سیاسی را از خواب زمستانی بیدار ساختند تا به وسیله ی آن خود را بر سرنوشت مردم حاکم بسازند، نمیدانستند که اگر این اژدهای هفت سر یک بار از خواب بیدار شود و از بلعیدن مردم نشه شود خود شان را هم یکی پی دیگری خواهد بلعید.

>>>   معادن افغانستان را تخلیه کرده و سر جایش زباله های اتمی خود را دفن کردن که اگر یک وقتی بخواهی تحقیق کنی دچار هزاران مرض و بیماری شوی معدن های کشور مارا تا آخرش بردند و ما نفهمیدیم نوکرها ومزدوران هم خوب با چپاولگران همکاری کردند یک تعدادش بنام طالب یک تعدادش بنام القاعده یک تعدادش بنام مجاهد و یک تعدادش در رس حکومت همه دست به دست هم داده افغانستان را غارت کردند
وقتی که امریکایها رفتند بیاید واقعی بینانه برسی کنیم که آمریکا برای چی حدفی بخاک ما تجاوز کرد بخاطر کی و بخاطر چی اگر تجاوزش بی حدف بوده باید غرامت بدهد نه اینکه کشور ما را پندار خودش بداند شوروی متجاوز هنوز غرامت را به کشور نپرداخته آنها فکر میکنند که مردم افغانستان تجاوز بی هدف آنها را فراموش کرده اند وقتی اوضاع عادی شود باید همه این قضایا برسی و پیگیری شود تا ظالم و مظلوم معلوم شود...
معلم

>>>   موجودیت قوای اشغالگر امریکا تا بحال صرف در جهت تحکیم قدرت فاشیزم اوغانی کمک کرده است و بس، از بقدرت نگهداشتن کرزی ـ خلیلزی ـ کوچی احمدزی و بقیه فاشیست قومی اوغان تا معامله دوحه و کوشش دوباره امریکا و چاکر هایش برای بقدرت رسانیدن طالبان وحشی آنها دیگر کاری نکرده اند در کشور ما۰ بگذارید بروند گم شوند با این ....های وفادار شان یکجا۰

>>>   خارج شوند یا نشوند اینها میدانند که چطور اوغان را در بدل پول خرید اینها استادهای تربیت طالب داعش و تکنوکرات های شراب خور فاشیست هستند . هرسه طبقه اولاد انگلیس و امریکا با تربیت پاکستان هستند.

>>>   باسلام
«آمریکا می ماند،خروجی در کار نیست»
طبق نظرات وبرنامه های ارائه شده سازمان‌های تحقیقاتی مهم آمریکا، منابع حیاتی این کشور تا25 سال آینده رو به پایان خواهد بود، درحالی‌که میزان تقاضا در این کشور به مصرف انرژی تا40 درصد افزایش خواهد یافت.
آمریکا با5 درصد جمعیت کره زمین وبا داشتن کارخانجات عظیم خود 25 درصد انرژی این کره خاکی را مصرف می کند.
در حالی که دواقیانوس بطور طبیعی این کشور را از منابع فوق العاده انرژی جهان دور کرده است:اقیانوس‌های اطلس و آرام
80 درصد منابع انرژی دنیا در منطقه اورآسیاست و تسلط براین منطقه یعنی تسلط بر عالم.
اورآسیا منابع عظیم نفت و گاز و آب و همچنین معادن سرشار قیمتی در خود دارد درحالیکه بااین جمعیت بالقوه خود، معمولا مصرف کننده هستند تا تولید کننده.
یعنی علاوه بر منابع انرژی عالم، جمعیت بسیار بزرگی جهت مصرف کالاهای غرب و بازار وسوسه کننده ای دارد.
بطور مثال کشور عراق که جز این منطقه است را درنظر بگیرید، به تنهایی 10 درصد کل انرژی دنیا دراین کشور وجود دارد، و منابع آبی دجله وفرات وسرزمین بین النهرین را نیز در خود دارد. این کشور از میان 80 چاه بزرگ نفت خود تاکنون تنها از 20 حلقه آن بهره برداری می کند هم چنین در استان الانبار به عبارتی چندصدمیلیون بشکه نفت خام مرغوب ذخیره دارد که تاکنون استحصال نشده اند.
آمریکا بخوبی می داند روسیه وچین هیچ گاه نیازهای آینده او را نه تنها تامین نخواهند کرد بلکه تبدیل به رقیبانی بزرگ در عرصه نظامی و اقتصادی برای وی شده اند، لذا برنامه های طولانی مدت این کشور، دست یابی و کنترل اوراسیاست.
جورچین نفوذ وکنترل در این منطقه که بعد از جنگ جهانی دوم وبا تشکیل دولت جعلی اسرائیل در غرب آسیا شروع شد و با تسلط بر تمامی کشورهای منطقه صورت گرفت فقط یک مشکل بزرگ دارد و آنهم وجود ایران بعنوان مرکز ثقل اوراسیاست.
آنها نفوذ و تسخیر خود را به شیوه قرن‌های گذشته پیش نمی‌برند یعنی گاهی جنگ مستقیم می کنند آنهم به بهانه های غیر واقع یا ساختگی مبارزه با تروریسم، دیکتاتوری، نجات مردم و...
در این میان افغانستان هم بعنوان مرکز کنترل و ایجاد اختلال در محاسبات همسایگانش که از دیدگاه آمریکا بسیار مهم هستند مانند چین، روسیه وایران، از اهمیت بالایی برخوردار است.
ازطرفی این کشور با پیشینه تمدنی کهن و ذخایر معدنی فراوان وداشتن منابع آب غنی، نمی‌تواند از چشمان حریص آمریکا دور بماند.
و برای کنترل این کشور گاهی با پشتیبانی از مجاهدان که درراه آزادی وطن با شوروی می جنگیدند، گاهی با ایدئولوژی و پول نفت سعودی و نقش عملیاتی پاکستان طالبان را بوجود می آورند و گاهی القاعده واینک داعش را.
اندکی تامل در این زمینه این را روشن خواهد کرد که مذاکرات صلح، پیام‌های تهدید و... همگی برای سنجش عکس العمل مردم افغانستان است، چه آنکه طی این 18 سال بیشترین تلفات و رنج ها برای مردم افغانستان بوده، بنام مبارزه با طالبان و القاعده
و متاسفانه با همه احترامی که برای ملت عزیز افغانستان قائلم، نمی‌توانم این نکته مهم را بازگو نکنم که مردم افغانستان در این پروژه بزرگ بازی را باخته اند، زیرا صدای واحدی از این ملت بلند نمی‌شود.
بارها در مطالب مختلفی که مکتوب نمودم فقدان رهبری واحد را گوشزد کرده ام.
رهبری ای که بتواند تحت یک پرچم همه قومیت‌های این ملت بزرگ را متحد کند و با تکیه بر اصول دین و وطن مبارزه ای بزرگ تا اخراج آخرین اشغالگر را رهبری و هدایت کند.
واز تمام تحولات و تاریخ دو قرن اخیر منطقه بخوبی درس فرا گیرد. نمونه بارز و روشن این مهم، جریان انقلاب ایران است. انقلابی که برمبنای نفی تسلط بیگانه و باتکیه بر خواست مردم و تأسی از آموزه های دین مبین اسلام، ایران را از لوث وجود اشغالگران پاک کرد و علیرغم تمام سختی های پیش رو، روندی رو به رشد وکمال دارد.
مذاکرات صلح، صندوق های انتخابات ریاست جمهوری و مجالس و... تنها جهت سرگرم کردن ملت افغانستان است وتا زمانیکه یک نظامی خارجی در افغانستان باشد، افغانستان روی آرامش به خود نخواهد دید و تنها راه غلبه بر این اشغالگری قیام عمومی مردم و مبارزه تا اخراج آخرین خارجی اشغالگر خواهد بود.
تاریخ حال حاضرگویای این مطلب است که آمریکا وغرب مستکبر، تنها در شرایطی که احساس خطر نکند، هیچ امتیازی نداده و دست از غارت بلاد اسلام نخواهند کشید.
باتشکر-محمد-شیراز

>>>   با سلام در افغانستان اگر صلح شدنی بود حالا خیلی وقت پیش صلح میشد یعنی بعد از نابودی القاعده دیگر آمریکا وظیفه اش در افغانستان تمام شده اما طالب ظهور کرد و طالب هم که دولت صلح حتما داعش ظهور میکند و داعش هم که صلح حتما زامبی ها ظهور خواهد کرد اگر هم امریکایها از افغانستان بروند همه را بخاک یکسان کرده میروند تا که مردم بازهم محتاج امریکایها شوند کشور افغانستان و مردم افغانستان توسط یک طائفه ظالم به آمریکا فروخته شده
دیگر محال است که از چنگ این درنده نجات پیدا کند
...م ی

>>>   حداقل به خاطر معادن لیتیوم از افغانستان خارج نخواهد شد. چون باتری تمام ماشین ها و لوازم الکترونیکی از لیتیوم تشکیل شده است و فقط افغانستان و شیلی به اندازه ی کافی لیتیوم دارند

>>>   دروغ است باور نکنید آمریکا آمده تا بماند نه اینکه برود. شیطان بزرگ کارش فریب دادن است. زلمی نیز جوحه شیطان است

>>>   امریکا در جهان در هر کشور که رفته است آن کشور را اشغال کرده اند

>>>   خداوند متعال آمریکا را از صفحه روزگار بردارد. عامل تمام بحرانها و مشکلات کشورهای جهان به خصوص کشور عزیز ما همین آمریکا است. هم از طالب حمایت می کند هم از اشرف غنی حمایت می کند هم از داعش و القاعده. اگر روزی آمریکا خوار و ذلیل شود باید سجده شکر انجام داد.

>>>   درآمدی که آمریکا از کشت مواد مخدر در افغانستان و غارت معادن افغانستان کسب میکنند باعث شده در افغانستان ماندگار شوند البته جنگ با طالبان را بهانه میکنند اما حقیفت این است که آنها بخاطر مواد مخدر و معادن و جغرافیای افغانستان در افغانستان حضور دارند و پشت پرده با طالبان بده بستان دارند طالبان مردم عادی افغانستان را بیشتر از نظامیان آمریکایی میکشد برای آمریکا نابودی یک گروه طالبان انقدر سخت نبود اما نه تنها طالبان را نابود نکرد داعش را هم از عراق و سوریه به افغانستان کشاند همه استعمارگران همینند انگلیس ، فرانسه و ...اما آمریکا از همه آنها بدتر و قدرتمندتر است

>>>   درودبرهمه عزیزان!
خوب مشخص است که خضور نظامی امریکا درافغانستان یک حضور استراتیژیک است برعلاوه چپاول وغارت معادن افغانستان اهداف منطقه ی نیز دارد بر همه گان هویدا است؟

>>>   Ameen Mateen-Bagramian
معامله پریزدنت ترامپ با گروه تروریستی انتحاری طالبان نشان داد که درسیاست بخاطر منفعت شخصی و یا گروهی اصول مقدسی وجود ندارد!

>>>   Najib Rahman Shamal
درصورت خروج همه نظامیان آمریکایی و ناتو از افغانستان، به شرط آنکه خارجی ها دشمنان مردم مارا تجهیز و تمویل نکنند، مردم ما باحفظ وحدت ملی از تجارب خوبی در دفاع مستقلانه برخوردار اند.

>>>   اشرف غنی با امضاء قرارداد ننگین امنیتی با امریکا، سخت کار اشتباهی مرتکب شد؛ چون با این پیمان امنیتی ننگین، به راحتی جنایت کارترین و فتنه انگیزترین کشور تاریخ بشریت را به طور دایم بر تمام جغرافیای کشور و تمام نهادهای دولتی و تصمیم گیر کشور مسلط کرد و خاک افغانستان را به راحتی به اشغال دایم امریکایی ها در آورد.
حال مجبور است که خود اشرف غنی و حکومتش مجری سیاست های امریکا باشد و این پیمان ننگین تا ادامه داشته باشد در افغانستان حکومت هاهمیشه دست نشانده خواهد بود و مردم دیگر نقشی در انتخاب رئیس جمهور و پرلمان نخواهد داشت.
حال به راحتی نمی تواند از دست امریکایی فتنه گر و پراگماتیست رهایی پیدا کند.
بهترین دلیل بر این مدعا عراق است.
امریکایی ها در عراق رسما سران نظامی و دینی عراقی ها می کشد و با افختار هم اعلام می کند، اما حکومت عراق هیچ چیزی گفته نمی تواند.
پرلمان عراق به طور رسمی اخراج امریکایی ها را از کشورشان تصویب کرد؛ اما امریکایی های جنایت کار و فتنه انگیز از عراق خارج نمی شوند و در فکر تاسیس پایگاه جدید هستند.
در اینکه امریکاجنایت کارترین حکومت تاریخ است، جای هیچ شک و شبهه ای نیست؛ زیراآمریکا تنها کشوری در تاریخ بشریت است که از بمب‌های هسته‌ای در ژاپن استفاده کرد و بعید نیست که اولین کشوری در جهان باشد که بمب کرونا و سلاح‌های بیولوژیکی را استفاده می‌کند. آمریکا پشت تمامی این جنگ‌ها قرار دارد.
مسلط کردن چنین کشور گرگ صفت و جنایت کاری بر خاک و امنیت و ناموس و خانه و کاشانه مردم افغانستان، دیگر این کشور روی امنیت را نخواهد دید؛ مگر اینکه پیمان امنیتی با امریکا لغو شود و انتخابات سالم و بدون مداخله امریکا در افغانستان برگزار شود.

>>>   عطا صفوی
خلیلزاد عامل ویروس خطرناک درمنطقه ...!
آی مردم هشدار خبر دار!!
این هیولا سراپا وجودش باویروس کشنده "اوغانی - امریکایی" آلوده میباشد که بدتراز ویروس "کرونایی چینی " است ، بهتر است هرچه ذودتر از فرسنگ ها دوری جویید . بدون تردید نزدیک شدن با این ویروس ساری معلوم الحال کشنده لاعلاج جهانی صد درصد نابودی شما رادرپی دارد.
بنآبلادرنگ به این کمپاین ضد ویروس خطرناک بپوندید وبرای آگاهی مردم خویش بشتابید.

>>>   ماندن و رفتن امریکا مهم نیست.
مهم یک برنامه مدون در معامله با پاکستان است.
پاکستان از زمان ایجاد تا حال همیشه یک هفته ضد افغانستان را در خود نگاه میدارد تا ور صورت لزوم از آن استفاده کند .
از عبدالحی حبیبی گرفته تا مجاهدین تا تنی تا طالب تا داعش و در آینده هم زیر کدام نام دیگر.
درایت سیاسی می طلبد تا مرکز مطالعات استراتژیک وزارت خارجه ریشه یابی کند که چه عواملی پاکستان را مجبور به این کار میکند.
بعد شناخت عوامل راه های حل ارائه کند و برای حل دراز مدت مشکل یک تصمیم اساسی گرفته شود.

در غیر آن با عذر و زاری و ننوات و مذاکرات پیدا و پنهان و تبانی و امثالهم کاری از پیش نمیرود و پاکستان همیشه حیات خلوت برای قاچاقچیان و جاسوسان و ناراضیان دولتی باقی میماند و تا بینهایت مشکل ادامه پیدا میکند.

هیچ کشوری دلش به ما نمی سوزد و هرکس دنبال منافع خود است چه کافر و چه مسلمان.

و هر کشوری به شمول پاکستان و افغانستان حق دارد تا ساحه امنیتی خود را در کشور همسایه زیر پوشش اطلاعاتی داشته باشد. و در صورتی که امکان نفوذ بیشتر وجود داشته باشد عمق نفوذ خود را بیشتر و بیشتر میکند و در مورد پاکستان فعلن هدف پاکستان نفوذ تا دریای آمو است چون نه مقاومتی میلیند و نه مزاحمتی.

صلح با طالب معنی ندارد چون گروپ کاری خود را پاکستان نگاه میدارد و بیکاره اش را وارد سیستم دولتی افغانستان میکند و هر زمان که از کار افتاد هسته اصلی را دوباره فعال میکند چنانکه در مورد مجاهدین این سناریو انجام شد و در ذکر اول طالب هم همچنان.

>>>   امریکا از افغانستان به هیچصورت بیرون نخواهد شد بلکه توسط مبارزین انقلابی مسهن بیرون رانده خواهند شد.
م.ز

>>>   Farid
امریکای آزاد ومتمدن پس ازچهل سال بازی خونین وپس از هژده سال حضور بی معنا؛حالا مصروف واگذاری افغانستان به طالبان است.بازی های جاری آبستن طالبانی شدن کشور است.بازی گران دیگر نیزبا کارت زشت طالب در میدان حضور دارند و بدا به حال شان!
طالب تنها لُنگی و ریش نیست؛یک تفکر است،تفکر گذشته پرست،تفکرزور گو،استبدادپسند و خشن.
با طالب تنها جامعه ی فرمانبر و گوسنفدی می توان ساخت.
برای آنهای که سرزمین ما راچون میدان جنگ با دیگران کار دارند؛مردم ، انسانیت و آزادی؛بی ارزش ترین ها اند.
به بیداری بیشتر مردم باید پرداخت.
ضدِویروس طالب آگاهی و آزادی است.

>>>   نوشته عثمان نجیب از کاکنان خاد زمان مرحوم داکگتر نجیب:
خلاصه کلام اینکه میگوید : سرقت پشتون مارکیت کار یک کارمند خاد مابود !
سرنخ سرقت پشتون مارکیت در پیش روی چشمان خود ما بود ‌و ما سرگردان!
وقتی از دفتر پذیرش خارج شدم ماجرای سرقت پشتون مارکیت و اظهارات ظاهر کیسه مال یادم آمد،‌خوب است که شما خواننده های گرامی هم ادامه را بدانید.
وقتی آن هم کار ما بسیار پافشاری برای رهایی ظاهر کردند و گفتند او بی گناه است و مداخله در کاری نمودند که هیچ ربطی هم به ایشان نه داشت، شک من بالای شان زیاد شد و دیگر یکی از مظنونان در نظر من بودند.
رفتم دفتر رئیس محترم اداره و‌ گزارش را دادم، از من پرسیدند کدام نشانه‌ی خاصی دیدم یا نه؟ گفتم فقط یک‌ کمی مشکوک‌ و از موتر پایان شد‌ و به کمک پلیس محترم ترافیک دوباره در موتر بالا شد، و‌ توضیح دادم که پرسش های رفیق ... گمان من را زیاد کرده ‌و آرزو دارم چنان نه باشد. رئیس محترم آن جا برای چندمین بار ذهن و حافظه‌ی سرگردان و‌ پوچ من را ستودند ممنون شان.
از آن جا که خود شان در کمیسیون دولتی پی‌گیری پرونده‌ی سرقت پشتون مارکیت عضویت داشتند، هر معلوماتی برای شان جالب بود. به بخش تخنیک هدایت داده و یک دانه تیپ ریکاردر مخصوص ضبط آواز خواستند و به من از ختم کارم تا سپردن وظیفه‌ی دیگر هدایت داده ‌‌و خود شان همان وسیله‌ی ضبط آواز را فعال کرده و در جیب چپ داخل کرتی شان جابه‌جا کرده، به محل نگهداری ظاهر کیسه مال رفتند.
چون من در دفتر خود شان مؤظف بودم، همان جا ماندم و نیم ساعتی نه گذشته بود که رئیس محترم ما برگشته و به من هدایت دادند تا مدیر محترم لوژستیک را بطلبم، عجیب است دنیای
دل انگیز مبارزه با جنایت کاران، من از محضر رئیس محترم ما پرسیدم که آیا ظاهر چیزی گفت؟ فرمودند : (... تا جایی که وظیفه داشتی گپ بزن... دگه به تو مربوط. نیس... )، پرسش من چندان بی ربط هم نه بود، چون دوستان من به من در کشف ظاهر کمک کرده بودند، اما واقعا پرسش نا به جا بود... مدیر صاحب لوژستیک را اطلاع دادم و تشریف آوردند، رئیس صاحب برای شان هدایت دادند تا با مسئول البسه نزد ظاهر کیسه مال بروند و‌ جوره لباس عسکری مطابق نیاز همان فصل به اندازه‌ی قد شان آماده کنند، ساعتی بعد همه چیز آماده شد و ظاهر با عینک های دودی و لباس نظامی دیگر آن مرد کیسه‌مال نه بل شخص دیگری بود.
این که رئیس محترم ما با آقای محمدظاهر کجا رفتند، نه می دانم.
چند روزی گذشت ‌و من که باید به حیث نماینده در خدمت رفیق غنی ی بودم به کار های خودم مصروف شدم.
حدود چند روز پس از آن که ظاهر سخن از زبان برآورده بود، انفجاری از حیرت زده‌گی در داخل اداره‌ی ما رخ داد، رئیس محترم ما ساعات یازده شب از جلسه‌ی کمیسیون برگشته و باز هم من و کاکا خرم دل در دفتر بودیم، نوکریوال محترم هم چنان حضور داشتند، رئیس صاحب خسته و‌ مانده داخل دفتر شان شدند و کاکا خرم دل جای آماده کردند، زنگدسر میزی رئیس محترم ما به صدا در آمده و من را اخضار کرد، وقتی داخل شدم، مهربانی زیادی از ایشان دیدم، حتا که بر خلاف معمول و‌ قانون در جای شان ایستادند و دست راست خود را به طرف من دراز کرده هم تبریک و هم تشکر گفتند، دلیل را پرسیدم، جوابی را دادند که قبل از گفته بودند تا جای وظیفه ام گپ بزنم. فرمودند: ( ... درست فکر کده و‌ حدس زده بودی... رفیق ( @) ده سرقت دست داشته و نام شوه “شب” هم همی برشان برده و ده موتر پوینت یک، موتر پوینت یک آخرین مدل موتر های های لوکس دو دروازه یی به رنگ طلایی که می گفتند مربوط پسر شادروان داود خان بود، چون آن رفیق ما بسیار لوکس بودند ‌و هم در بخشی مصروفیت داشتند که صلاحیت کاری شان اجازه
می داد تا از هر نوع موتر و امکانات به شمول نام شب و هر امکان دیگر استفاده‌ی قانونی کنند نه جنایت و‌ خیانت و سرقت. چنان عملی فقط سبب سر افکنده‌گی اداره‌ی ما شد که یک کارمند جنایت کرد ‌و کارمند دیگر کشف جنایت و برای رئیس محترم ما هم در مقام رهبری ریاست عمومی و کمیسیون کسر شأن بود.
رئیس محترم ما به من هدایت دادند تا بروم و آن همکار ما را دست‌گیر کرده و بیاورم و‌ یا به کدام بهانه‌یی ایشان را به دفتر بخواهم. خدمت رئیس محترم ما عرض کردم که من را در این ماجرا داخل نه کنند و خود شان ترتیبی دهند، محبت کرده دیدگاه من را پرسیدند، من آن چی لازم بود گفتم، شب هم نا وقت بود ‌هدایت دادند تا شخص محترم سومی را تلفنی پیدا کنم، از تلفن دفتر رئیس محترم ما به ایشان زنگ زده و گوشی برای خود رئیس محترم اداره سپردم. نیم ساعتی گذشته بود که آن مقام محترم خواب آلود به دفتر رسیده وقتی ماجرا را از رئیس اداره شنیدند، یک حیرت و بهت زده‌گی سراپای شان را فرا گرفت و باور شان مشکل بود.
به ایشان وظیفه سپرده شد تا بروند و رفیق “@“ را بیاورند.‌ چند نفری هم همراه شان رفتند و مدتی بعد همراه با آن رفیق ما آمدند، فکر می کنم خود رفیق “@“ دانسته بودند، رهبری ما کوشیدند او وارخطا نه شود، گفتند فقط برای یک مشوره باید نزد‌،،، بروند، در عین حال سلاح و اسناد ایشان را هم گرفتند، هر چند تدابیر ساخته‌‌گی بود، اما آن رفیق ما زرنگ تر از آن بودند که نه دانند در دام افتاده اند.
هیچ شکی نیست که اختطاف عبدالروف هم کار همین خادیست های امروزه باشد

>>>   امریکا غلام های نکتاهی دار دزد قومپرست و مفسد را با غلام های ریشدار جاهل و عقبگرا تبدیل میکند تا همان اهدافش را که گروه اولی پیش برده نتوانست گروه دومی بپیش ببرد۰ استراتیژی امریکا مثل سابق پا برجاست فقط تاکتیک او تغییر میخورد۰

>>>   عطا صفوی
فکرکرده اینجا خانه بوبوی اش است...!!
" تا شرایط مساعد فراهم نشود ما در افغانستان می‌مانیم"
------------------------------------------------------------------------------
لیندزی گراهام؛ یکی از سناتوران آمریکایی می‌گوید : .« تا زمانی که شرایط مناسبی فراهم نشده، نیروهای امریکایی از افغانستان خارج نخواهند شد وما قصد داریم نیروهای خود را با یک رویکرد مبتنی بر شرایط در آنجا نگه داریم.».
معلوم میشود این غارتگران بین المللی فکر کرده اند که اینجا خانه بوبو ؛ پدرو پدرکلان شان است ؛ هروقتی دل شان خواست بروند و دلشان نخواست بمانند وچهار دانه مزدور شرفباخته هم لبیک میگویند.
فکر میکنم هدف ایشان از شرایط مساعد یعنی تعداد مبتلایان به مواد مخد ره دراین کشور از 3 میلیون به 6 میلیون ارتقاع یابد ؛ میزان فقرکه حالا مردم در75 درصدد زیر خط فقر قرار دارند به 90 ویا 95 درصد برسد وضمنا ناامنی وجنگ ها از شهر ها ، قریه به کوچه – کوچه و خانه به خانه برسد ؛ درخزانه دولت دیگر چیزی باقی نماند و همه اش چور وبه غارت برده شود ، مطمینا آنوقت به قول معروف دل شان یخ میکنند وبه هدف خویش نایل میشوند انشا الله سفر کشی میکنند.
بدبختانه تعداد همین به اصطلاح آگاهان سیاسی ونظامی ؛ قلم بدستان .. ودوستان ما هم قبول کرده اند که این سرزمین متعلق به همین هاست " هرچه از دوست آید نکوست.. به دلیل اینکه 10 سال بودن شوروی دراینجا جهان ترکید وقریب چهاردهه میگزرد هنوز هم بازار اش گرم است ، و لی اکنون همه در یک سکوت مرگباری فرورفته اند که گویا هیچ چیزی رخ نداده است .

>>>   Soraya Baha
تیم ارگ برای تداوم حکومت مافیایی خود، روند صلح را سبوتاژ می کند به بهانۀ حفظ ارزش ها و دست آوردهای سالهای پسین !
بلی ما دو گونه دست آورد داشته ایم،
1- دست آوردهای مردم که از میلیارد ها دالر کمک های جهان یک بر دهم آن را برای این دست آوردها هزینه کردند با کار و زحمات زنان و مردان و ایثار سربازان در خط مقدم جنگ و آزادی های نسبی زنان که ثمرۀ دانش و تلاش خود زنان بوده است که باید حفظ شود.
2- دست آورد های حکومت غنی که عبارت است از مافیا و فحشای دولتی، دزدی، تعصب، بی قانونی، بی عدالتی، نبود امنیت و رهایی هزاران هزار طالب همتبار غنی از زندانها برای انتحار و انفجار مجدد مردم.
که این دست آوردهای خاص غنی نباید حفظ شود و با خود غنی برود به جهنم.

>>>   نورالله وليزاده
داکتر عبدالله چند روز پیش طرفدار حکومت موقت بود، حالا با آن مخالفت دارد. این نشان می‌دهد که آقای عبدالله راهبردی، سنجیده‌شده و برنامه‌ریزانه سیاست نمی‌کند.
وقتی تمایل آقای عبدالله به حکومت موقت فاش شد، زیر فشار تیم ارگ قرار گرفت و ارگ در یک مانور سیاسی برخی از متحدین آقای عبدالله را خرید و وقتی آقای عبدالله خود را در موقف ضعیف دید، به کتمان تمایل خود به حکومت موقت پرداخت.
حالا با توجه به این‌که روسیه نیز در صف موقت‌خواهان قرار گرفته است، اگر مسکو در این زمینه با امریکا به تفاهم رسیده باشد، می‌توان گفت که موقت‌خواهی باز جدی می‌شود و آنگاه بعید نیست که آقای عبدالله بازهم خود را مجبور به تغیر موضع خواهد دید.

>>>   ایرج طهماسب
یکی نیست به این یانکی ها بگوید:(مرا به خیر تو امید نیست، شر مرسان)

>>>   داکتر عبدالله چند روز پیش طرفدار حکومت موقت بود، حالا با آن مخالفت دارد. این نشان می‌دهد که آقای عبدالله راهبردی، سنجیده‌شده و برنامه‌ریزانه سیاست نمی‌کند.
وقتی تمایل آقای عبدالله به حکومت موقت فاش شد، زیر فشار تیم ارگ قرار گرفت و ارگ در یک مانور سیاسی برخی از متحدین آقای عبدالله را خرید و وقتی آقای عبدالله خود را در موقف ضعیف دید، به کتمان تمایل خود به حکومت موقت پرداخت.
حالا با توجه به این‌که روسیه نیز در صف موقت‌خواهان قرار گرفته است، اگر مسکو در این زمینه با امریکا به تفاهم رسیده باشد، می‌توان گفت که موقت‌خواهی باز جدی می‌شود و آنگاه بعید نیست که آقای عبدالله بازهم خود را مجبور به تغیر موضع خواهد دید.
نورالله وليزاده

>>>   رژیم و سیستم و حاکمیتی که آزادی و دموکراسی و حق و حقوق مردم داخل را رعایت نکرده و در داخل با مردم داخل به توافق و وحدت و صلح و ثبات نرسد، چگونه می تواند با کشورهای خارجی به توافق و و حدت پایدار برسد؟ حاکمان افغانستان بخاطر عدم توان انطباق خود با آزادی و دموکراسی و مدرنیته، عاقب به عمله و آلت دست دیکتاتورهای از نوع خود مانند پوتین و دیکتاتوری تک حزبی چین مبدل گشته است . بنابراین حاکمان دیکتاتور غیر قابل اصلاح بجای دور زدن بحرانهای داخل و فرافکنی و محکوم کردن اروپا و آمریکا قبل از همه باید به حقوق و تعهدات حقوق بشری و انسانی مردم داخل پایبند و متعهد باشند و بعد از خارج طلب و توقع تعهد و عمل و صلح و دوستی را کرده و داشته باشند.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است