عشق فرانسه به مسعود و کژ بحثی‌ها و عقده‌ها
 
تاریخ انتشار:   ۱۰:۳۳    ۱۳۹۹/۱۲/۵ کد خبر: 166398 منبع: پرینت

نمی‌دانم این حکایت چی‌‌قدر حقیقت دارد، اما ۱۱ سال است در فرانسه و اروپا زندگی می‌کنم، به میزان فهمم مردم فرانسه را می‌شناسم، این پاسخ دقیقن پاسخی برخواسته از طبعیت یک فرانسوی است.
می‌گویند، روزی یک روزنامه‌نگار مخالف احمد شاه مسعود از یک سیاستمدار فرانسوی می‌پرسد "آیا مسعود را بخاطری‌که غلام و جاسوس‌ تان بود دوست دارید... و به این دلیل همه ساله از او یاد می‌کنید؟".

"سیاست‌مدار فرانسوی با پوزخند پاسخ می‌دهد، واقعن این چه پرسش احمقانه‌‌ای است!! آیا تا به‌ حال کدام باداری‌ را دیده‌اید، از غلام‌اش این‌گونه یادبود بگیرد؟! زیر تصویر‌اش ایستاد شود و عکس بگیرد؟!
فرانسه ۱۵۰سال در الجزایر و از ۲۰۰سال به‌این‌سو درآفریقا حضور نظامی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی دارد، هزارها جاسوس و مامور داشته و دارد، اما در شهرهای فرانسه ده‌ها خیابان‌ بنام ماندیلا که مخالف سیاست‌های غرب و فرانسه در آفریقا بود، نام‌گذاری می‌شود. انگلیس‌ها نزدیک به ۲قرن هندوستان را اشغال کردند. بیش از ده‌هاهزار مامور و جاسوس در اونجا داشتند، اما در مقابل مجلس نمایندگان بریتانیا تندیس گاندی را گذاشته‌اند، کسی‌که بریتانیا را از خاک خودش بیرون کرد، پس به نظر شما ماندیلا و گاندی هم جاسوسان فرانسه و بریتانیا بودند؟!

مسعود را بخاطر شجاعت‌اش، مردانگی و آزادی خواهی‌اش دوست داریم، او را آن‌گونه که است (قهرمان آزادی‌)، احترام می‌کنیم."
من این نوشته را به این دلیل این‌جا آورده‌ام تا به دوستان سیاسی خویش گوش‌زد بکنم، زمانی‌ که نام افغانستان با تروریزم، طالب، انتحار، انفجار، فساد، دروغ، تقلب، فحشا و بربریت گره خورده است، بی‌آیید از خود متانت نشان داده از این امر تقدیر نماییم، در یک کشور از قهرمان ما به نیکی یاد می‌شود‌ و یا به این بهانه از کشور ما یاد نیکی صورت می‌گیرد.
در غیر آن همه ما به خوبی می‌دانیم که زن پارسی‌زبان تن‌ها مامور، آموزگار، شاعر، ادیب، عارف و بازرگان زائیده است، نه رستمی بعد از آن رستم. خانه همین زنان روستایی شمالی‌ آباد که یگان قهرمان و وزیر تقدیم جامعه پارسی‌‌زبان نموده و برچسپ بی‌غیرتی و بی‌خاصیتی و شاعرانه را از پیشانی ما پارسی‌زبانان و بخصوص تاجیکان پاک کرده‌اند.

من به عنوان یک شخصی که بخاطر زبان مادری و قومیت‌ام درزمان طالبان و بعد ازآن بارها در کشور خودم مورد تبعیض قرار گرفته‌ام، آن‌هم در زمانی‌که گفته می‌شد پنجشیری‌ها وزارت‌های کلیدی را داشتند. یعنی اگر پادشاه هم از قوم من باشد، حق من تضمین نیست و نظام چنین تهداب‌گذاری شده است که فقط به سود گروهی باشد. نابرابری قومی ضمن این‌که یک واقعیت تاریخی است، حقیقت امروزی جامعه ما نیز است‌. چشم پوشی از آن گناه بزرگ است.

قسمی‌که می‌بینیم دور از تصور نیست که باردیگر مادران ما شاعر، ادیب، مامور، کارگر و آموزگار به‌دنیا بی‌آورند. هنوز در خانه و خانواده تربیه می‌دهند که اگر در کوچه و بازار یا در مکتب و مدرسه مورد تجاوز قرارگرفتید، لگدمال شدید، نان و پول‌تان را گرفتند، باید و باید سکوت بکنید و لب نگشاید، بی‌ادبی نکنید، به کسی فحش ندهید، جنگ و دعوا نکنید و با ادب باشید و به خانه حرف بیرون را نیارید.

نمی‌دانم کی گفته این تربیه خوب است؟ کجای این تربیه با عدالت میانه دارد؟ در کجای قرآن، حدیث، شعر و فلسفه این تربیه به عنوان ارزش انسانی و خانوادگی آمده است؟ چرا روشن‌فکران روی این تربیه بد به‌ طور علنی تا هنوز بحث نمی‌کنند؟ آیا این تربیه یکی از عوامل عقب‌ماند‌گی و خنثی‌سازی اقوام غیر افغان نیست؟ زمین‌شان را می‌گیرند، هویت‌شان را می‌گیرند، قدرت‌شان را می‌گیرند، به خود و مردمش توهین می‌کنند، از این‌طرف یک مشت انسان می‌آید و شعر حافظ می‌خواند و حرف از تمدن و ادب و تربیه خانه و خانواده‌ می‌زند.

ایکاش خراسان/افغانستان‌ در واقعیت و مصداق کشور همه می‌بود و نیاز به‌ هیچ قهرمانی نمی‌داشت. اما این کشور از بنیاد کژ و کور است و نیاز به قهرمان دارد، تا از ریشه و بنیاد اصلاحش بکند. آنچه دقیقن احمد شاه مسعود آمد و برای همه کرد و رفت. من به‌ عنوان یک انسان سپاس‌گزار مسعود هستم، چون او به من آموخت که هیچ فردی کمتر از فرد دیگری نیست. به فرهنگ تحقیر، توهین، تبعیض، تفوق‌جویی و فاشیزم نقطه پایان گذاشت.

به آنانی‌ که او را اشرار گفته و از پهلوی حقیقت انسان‌های مانند من می‌گذرند، از همه‌ی‌شان تشکری می‌‌کنم. برای‌شان عینک‌های دودی خوشگل‌تر آرزو می‌کنم. بگذار مسعود برای تو یک پنجشیری اشرار بماند، اما برای من او مبارز راه حق و یک انسان پاک طینت، شجاع و رستم زمانش بود. او برای من درس آزادی، عدالت، انسانیت و ارزش‌ها را آموخت. او برای من آموزگاری بود که گفت برای حقت بجنگ، از مردن نترس، بلند شو و برزم و از هیچ کسی کمتر نیستی و حقت را از حلقوم شیر بیرو بکش!

بگذار حد اقل روی این موضوع توافق کنیم، خودسانسوری اشتباه است، تو حق‌داری حرف دلت را بگویی. گرچه با ذوق من نیست. با این جمله زنان چپی فرانسه خلاصه می‌کنم که برای زنان مسلمان در فرانسه می‌گویند: " از چادرت نفرت دارم، اما جانم را می‌دهم تا تو چادرت را به سرت داشته باشی".
احمد شاه مسعود، الگوی زندگی من است!
مطلب از جاوید احور، البته کمی دست‌کاری کردم !
احمدشاه فرید


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
مسعود
فرانسه
نظرات بینندگان:

>>>   هرکس به بادارش خوب نوکر و فادار باشد علاقه بادارش هم همرایش عشق میورزد.
زلمی

>>>   طاهر پشتون
برادر گرامی. درسی که مسعود به شما تاجکان به میراث گذاشت عین درسی است که بچه سقو برای شما به میراث گذاشت و آن این که:
هرگز تلاش نکنید که به حق اکثریت افغانها دست درازی کنید و یا هویت افغانستان را زیر سوال ببرید. اگر چنین کردید به سرنوشت بچه سقو و مسعود که همان رفتن به جهنم است گرفتار میشوید و تمام تاجکان را هم برا ی یک قرن دیگر از سیاست و قدرت دور میکنید.
بهتر خواهد بود تا از تاجکان ملی گرا مانند امرالله صالح و یا اشخاص بی طرف مانند بشردوست و یا پشتونهای ملی گرا مانند اشرف غنی حمایت کنید تا هم آنها به جایی برسند و هم تاجکان سهم متناسب مانند اقوام دیگر در قدرت داشته باشند و هم افغانستان تخریب نشود مانند دوره سقوی و مسعودی که آدم آدم را میخورد.

>>>   پشتون متعصب!
مسعود درب مكتب أراده زيستن را براي مردم افغانستان باز كرده است. پشتونهایی ایکه از سیاست چیزی میدانند پی برده اند که مسعود ریشه پشتونها ا بطور قطع گسست داده که تا قیام قیامت هم قابل ترمیم نیست. بیست سال است که نظام در افغانستان نه تنها دوسره بلکه به مثلت و مربع تغییر شکل داده است با آنکه راس پشتونها بسان اخلاف شان همه دست نشانده و مزرور بیگانه اند اما نمیتوانند حکومت مستقل تشکیل دهند. حبیب الله کلکانی یکصده قبل تنبان پشتونها را در اورد و امروز چنان وضعیتی بالای پشتونها حاکم است که هیچ یک شان احساس امنیت ندارند و جنگ خانه بخانه در میان شان جاری آیت انقطاع اس را هیچ کس نمیداند. شمس

>>>   آسانترین کار در جهان جنگ و تخریب است و سخت ترین کار آبادانی و اعمار است.
شما به یک نفر یک بمب اتم را بدهید و او را در یک طیاره بنشانید و بگویید که پرواز کن و بالای فلان شهر این بمب را بیانداز.چنانچه امریکا در جنگ دوم جهانی این کار را در هیروشیما و ناگاساکی انجام داد.هرچند امریکا ادعا میکند که این یگانه راه ختم جنگ جهانی دوم بود،اما بهرصورت تلفات جانی و ملکی و نقض حقوق بشری زیادی در قبال داشت که اکثریت قربانیان افراد غیر مسلح بودند.
اما اگر شما بخواهید تلفات و خسارات مادی یک جنگ را دوباره احیأ کنید،سالها و حتی دهه ها را در بر میگیرد.تلفات جانی و زخمی ها خو دیگر غیر قابل جبران است و افراد کشته شده دوباره زنده نمیشوند و افراد معلول نیز معلول باقی میماند.
بنأ جنگ افتخار نیست.شاید در بعضی جالات مجبوریت باشد،اما آنهم از نظر افراد داخل جامعه فرق میکند و یک تعداد موافق و یک تعداد نیز مخالف اند.
روی همین ملحوظ است که در طول موجودیت دوصد ساله جایزه نوبل،تا بحال هیچکس بخاطر قهرمانی در جنگ مستحق جایزه نوبل نشده است.
برخلاف بخاطر عمران و رفاه بشریت و پیشرفت علوم،هر سال در رشته های فزیک،شیمی و طب و اقتصاد و ادبیات و صلح برای دانشمندان مختلف از سراسر جهان،درین عرصه ها جایزه نوبل داده میشود.
بنأ اًنجه مشکل است عبارت از عمران و ساختن است،نه جنگ و تخریب.

>>>   عشق فرانسه عشق نصاری است دیگه حاجت شرح ندارد.
خراسانی

>>>   در حقیقت این ذلت است مایه فخر نیست و کسانیکه با کفار عشق میورزد و یا هم کفار با ایشان عشق میورزد معلوم است که با مسلمانان در دشمنی است بخاطریکه کفار با مسلمانان عشق نمیورزد و دشمنی دارد. خدا ما را از عشق کفار نجات دهد ما با کفار دشمن هستیم و با ایشان عشق نمیورزیم و نه عشق شان را قبول داریم به کسانیکه این عشق را باخود مایه فخر میداند افسوس و صد افسوس است که به زبان مسلمان و در دل با کفار عشق دارد ویاهم کفار با ایشان عشق میورزد کفار با کسانی عشق میورزد که به راه کفار روان شود خدا مارا نجات دهد از عشق کفار و از عشق به کفار (آمین).
امینی

>>>   به فکرمن که این همه ازبرکت زمرت پنچشیر است که سال های سال فرانسوی ها از استفاده کرده ودر دوران احمدشاه مسعود به کشور فرانسه انتقال می شد
احمد از ترکیه

>>>   دوران شاه حبيب اﷲ کلکانى بى نهايت بارشرف و عزت داشت خاک فروش نبود! مانند حاکمان پشتون هر بار خاک به انگليس و روسيه وامريکه.
عبدالرحمان خان شاه شجاع; نور چشم لارد و برنز و کمپنى حبيب اله فراميسونى فرزند قصاب عمده و جانى بشرى
شاه شجاعيان نور تاريکى و کارمل نور چشمان روسيه شوروى
و امروز کرزى و غنى سومين نور چشمان پتنتاگون وآدمکشان دالرى که با طالب و داعش زير يک لياف تروريستى

>>>   چه می شد بین برادران پشتون ما چهار نفر آدم با منطق می بود. این چه نوشته و طرز کلامیست که آقای طاهر پشتون نوشته؟ جناب پشتون بهتربود پنج دقیقه ای فکر می کردید وبعد انشاءالله می فرمودید.
سهیل

>>>   شماخاینین پشتون بشمول شماغلام حلقه بگوش پاکستانی طاهرپرخوک چنین گفته میشود آیا نام کدام غلام خارجی پشتون درجهان ثبت شده اگرمسعود بزرگ زنده می بود شما نوکران پاکستان در ارگ تکیه میکردید بچه سقاویک مسلمان ویک پادشاه عدل بود که بایشان درقرانکریم مهرکردید.قسم خوردید ولی ازاینکه مسلمان نیستید آن ابرمرد تاریخ را توسط شما نوکران خارجی به توپ بستید وشهید ساختید تاریخ گواه این مداعا است واکنون کرزی غلام امریکا اشرف غنی نوکرشما ازانهاانکارمیکنید شرم است برشما شما نه کدام تاریخ دارید نه کدام شخصیت ازشاشجاع تان گرفته احمدشاه که افغانستان کوچک ساخت ومناطق بزرک را هندتسلیم نمودشما ها یک کوچی وسحرانشین بود ببیند ساکنان اصلی درهرشهر ها که زنده گی میکند دری زبان استند
آبشار*****

>>>   از یادم نرفته که زیر راکتهای مسعود روزهای بسیار بدی را سپری کردم!

>>>   کسی که 11 سال در اروپا زندگی کرده است دیگر نمی تواند مجاهد باشد ایزوله شده است. این شعار های کلان در حقیقت بیانگر سنگ بزرگ برداشتن علامت نزدن است. من آنم که رستم بود پهلوان دردی را دوا نمی کند.

>>>   عشق فرانسه با مسعود نی بلکه با پول و زمرد دزدی شده افغانستان توسط مسعود بود مسعود یک ادم نیمه بیسواد و یک ادم ولگرد و جنگی بود اگر تمام دنیا پارک ها و سینما های خود را بنام مسعود نام گذاری کند ما کدام اعتراض نداریم ولی پیش مردم افغانستان مسعود یک خاین ملی وطن فروش و قاتل هزاران مسلمان بود یگانه کشوری که مسلمان ستیز است فرانسه است و فرانسه اشخاصیکه به ضد دین اسلام و مسلمان ستیز باشد مانند مسعود انها را زیاتر دوست دارد

>>>   مسعود افتخارم استم اگر دشمنان باز هم دست درازی و قوم پرستی نمایند بازهم هزاران مسعودی دیگری خواهد بود که انها را سرگوب نماید انشاالله
هارون

>>>   فیدل کاسترو و چه قهرمانانی اند پوزه امیکا را بخاک مالیدند و پیروزی آزادی بخش و رهایی بخش را در کیوبا رقم زدند.
هوچیمن مردم ویتنام را از زیر تیغ فرانسه و امریکایی جنایتکار نجات داد. آیا این سیاست‌مدار های فرانسوی تو حاضر اند زیر تصویر‌شان عکس بگیرند؟
مسعود و راکتیار فقط ملیت ها را باهم انداختند
آتش‌خاوری

>>>   مسعود: شیر پنجشیر، رباه کابل؛ بز شادګل!

>>>   مسعود خوب مبارزه کرد اما بخاطر یکسان زیستن نباید انسان را که خداوند خلق کرده کشت این تفاوت بین انسان ها راخالق ما لازم دیده ما کیستیم که برابری بیاوریم. تفاوت ها اند که تکامل را بار می اورد.
اصف کابل

>>>   اقوام افغانستان از طیف هیچگاه بیغیرت نبوده وبیعزت نبوده وتمام اقوام افغانستان در مراحل مختلف تاریخ به ضد اجنبی بوده اگر روزی فارسی زبانی از خارجی دفاع نموده در مقابل پشتون هم این کار را کرده و. همه گل یک باغ اند اما این مملکت با این اقوام خود مانند گلهای رنکارنگ باغ بوی متفاوت دارند ،و اما به جواب اقای پشتون که از سقوسخن زده و مسعود را توهین کرده میپرازم ،من خودم یک فارسی زبان هستم اما هیچگاه تعصب زبانی و قومی ولسانی با هیچ از اقوام افغانستان ندارم اما اینکه شما به نام اقوام افغانستان یک شخص ویا اشخاص را میخواهید. بدنام کنید باید. بگویم به بیراهه رفته اید،القاب گزاشتن به اشخاص وافراد از نظر اسلام مردود است و شاید هم شما به اسلام ناباور باشید
دوم اینکه اشخاص و. افراد را بنام های توهین امیز مردانگی وشجاعت نیست اما ب خلاف همین اشخاص را که بنامهای خراب یاد. کردید با ایمان وبا غیرت و در صف مردانگی نظیری ندارند
سوم اینکه اشخاص و افراد را به این شکل توهین کردن خصلت زنانه است کوشش کن همانوریکه خداوند. ترا مرد آفریده مردانه زیست نما .
عبدالله ریحان

>>>   در دوره حکومت فاشیستی ، کمونستی ،و تروریستی غنی مزدور چه می‌گذرد اگر غیرت ندارید اگر همت ندارید از کارنامه های جاودان مسعود بزرگ بياموزيد. بس کنید مزدوری ، ذلت پرستی ، عقب گرائی، و تحجر را .سه قرن را در مزدوری ، وطنفروشی و خیانت گذشتاندید. امیر عبدالرحمن، امان‌الله، نادر غدار ،تره کی بی دین ، امین جلاد ، کرزی و اشرف غنی احمد زی جنایتکار و بی فرهنگ.

>>>   تعصب جاهلانه چشم وجدان کسانی را کور ساخته است ، هرافغان از هر قوم که باشد وقتی کارخوبی انجام میدهد باید ازان تقدیر شودمثلا عیسی خان لغمانی را همه ستودند چون با شجاعت ومردانگی چندین ممزدور جاهل آی اس آی را حرام ساخت
احمد شاه مسعود نگذاشت پای کثیف جنرال حمید گل بهسرزمین پاک پنشیر برسد احمد شاه مسعود نگذاشت گل بی دین افغانستان را ضمیمه پاکستان سازد
احمد شاه مسعود افراطی وخشک وجاهل نبود او مقابل هیچکس تعصب نداشت
پس نباید جاهلان سیاه دل به دلیل قومیت تاجیکی آن ازین همه صفات خوبش انکار ورزند
ر

>>>   خدمت هواخواهان مسعود و مخالفین پشتون وی!!!!
آقای طاهر پشتون!
حبیب الله کلکانی قربانی توطیه انگلیس و اشرافیت فیودالیزم شد .ا(شراف فیودال و سودخواران و فرصت طلبان چاپلوسان دربار شاه امان الله خان ).امارت حبیب الله توسط قبایل سلیمان خیل و شینوار دفاع میشد بدین معنی که دوره حبیب الله کلکانی تنها دوره حاکمیت تاجیک‌ها نبود.قبیله سلیمان خیل که دشمنی با شاه امان الله داشتند و این دشمنی بخاطر آن بود که شاه مانع چور و چپاول و تاراج هزاره ها توسط سلیمان خیل‌ها گردیده بود و فضل عمر مجددی با استفاده از این اختلاف حکم تکفیر شاه امان الله را توسط ملایان سلیمان خیل ها صادر کرد.در 21اپریل 1929ریش سفیدان سلیمان خیل به کابل آمدند و بعد از اخذ مبالغ هنگفت پولی بتاریخ 23اپریل 1929تعداد سه هزار نفر جنگجوی سلیمان خیل بر مواضع سپاهیان امان الله خان در غزنی یورش بردند سران قبیله خوگیانی ها و شینواری ها با دریافت هفده هزار روپیه حاضر شد ند که علیه سردار علی احمد خان شوهر خواهر امان الله خان که در صدد حمله بر کابل بود در جلال آباد علیه او بجنگد. شینواری
ها شهر جلال آباد را تصرف کرده تاراج نمودند و سه صد تن از محافظان علی احمد خان که همه از رزمجویان قبیله توری از آن سوی مرز بود ... اعدام کردند . شهر را آتش زدند.سردار به هند فرار کرد.
آقای طاهر پشتون !!!من شمه ای از حمایت‌های قبایل پشتون را از امارت حبیب الله کلکانی برایتان نوشته ام ...
پس نتیجه این است که امارت او تنها متکی به تاجیک‌ها نبود ، بلکه پشتونها نیز منفعت کافی از این دوره بردند. نادر خان به اقوام مسعودی خیل سران جاجی منگل و اچکزایی ها برای گرفتن ارگ در کابل هفتصد هزار روپیه پول وعده داده بود.
هرباریکه انگلیسها از نزدیکی ظاهر شاه با شوروی در هراس میشدند قبایل پشتون هر دو طرف سرحد را با دادن پول علیه دولت تحریک میکردند. انگلیسها در جریان جنگ دوم جهانی برای آنکه بیطرفی افغانستان را حفظ کند همیشه از تهدید قبایل نسبت به دولت وقت افغانستان استفاده می‌کرد.
در نتیجه چنین سیاست ها بیش‌ترین ضربه را پشتونها متقبل شدند . ولایات پشتون نشین افغانستان عقب مانده ترین مناطق در کشور است. مکتب سواد کلینیک صحی در هر دو طرف خط برای پشتونها وجود نداشت ، خلاصه بر پشتون های هر دو طرف مرز حکومات انگلیس بعدا پاکستان و حکومات داخل افغانستان چون نادر و ظاهر شاه بیش‌ترین ظلم را بر قبایل کرده اند پس ما باید اندیشه انحصار قدرت را توسط یک ملیت بخاطر رفاه و ترقی کشور فراموش کنیم و بگذاریم در فضای دموکراسی واقعی تفاهم و برادری همه ملیت به حقوق خود برسند در تاریخ افغانستان جمهوری دموکراتیک افغانستان اولین دولتی بود که در راه تساوی حقوق ملیتها بعدتر از سال 1358گامهای عملی برداشت
حالا صحبت من متوجه دوست عزیز ما احمد شاه فرید میباشد:
دوست گرامی احترام گذاشتن و علاقمند بودن نسبت به یک شخصیت حق هر انسان است. بنده منحیث یک تاجیک چرا به احمد شاه مسعود به حیث یک رهبر نمیتوانم نظر انداز باشم دلایل خود را دارد.
به نظر من رهبر ملی کسی است که تنها روی معضلات ملیت خود فکر نکند.برای موصوف تمام ملیتها یکسان باشد و در راه تفاهم و نزدیکی ملیتها و اقوام ساکن کشور مبارزه کند.رهبر ملی و قابل احترام برای همه کسی است که با تیوری علمی مجهز بوده و مبارزه طبقاتی اساس افکار و برنامه موصوف را تشکیل دهد. رهبر واقعی در راه حفظ دارایی عامه با ایمان باشد و نگذاشته باشد که ذخایر طبیعی کشور دستخوش غارت گری شده باشد.
رهبر واقعی باید به عقاید مردم خود احترام بگذارد. آیا برای احمد شاه مسعود یک کمونیست قابل قبول بود؟؟؟ احمد شاه مسعود دین اسلام را وسیله برای تحقق افکار خویش قرار داد. هر گاه دین با سیاست درامیزد دگر آن دین قدسیت خود را از دست می‌دهد زیرا سیاست دروغ و غدر است
من با شما هم عقیده نیستم که مسعود تنها قهرمان آزادی بو ه است . من ده ها تن از افسران و پیلوتان پنجشیری را میشناسم که در اه وظیفه و حفظ وجب وجب خاک خویش شهید شدند . قهرمانان آزادی در افغانستان زیاد است.
آقای فرید !!!! برای معلومات بیش‌تر تان بگویم که مسعود حتی در بین پنجشیری ها نیز مخالفین دارد و مخالفین او مردم عادی پنجشیر استند و میدانند که مسعود کی بود.
شما دوسخصیت که واقعا ملی بود ند یکی کرم چند گاندی و دگر نلسن ماندیلا را به گونه ای با احمد شاه مسعود مقایسه کرده اید. نلسن ماندیلا کمونیست بود ولی او بعد از ختم اپارتاید بر خلاف عقاید چپگرانه اش برای حفظ تمامیت ارضی کشورش و برای جلو گیری از جنگ داخلی اسناد انتقال قدرت از سفید ها به سیاه پوستان را با در نظر داشت حفظ مالکیت و دارایی آنها امضا کرد.اما دولت کارمل و نجیب صد ها بار برای او پیشنهاد کردند تا به پروسه صلح بپیوندد تا مداخلات قطع گردیده و زمینه برای خروج روس‌ها از افغانستان سریع فراهم گردد.ولی احمد شاه مسعود عقاید شخصی و ایدیالوژیکی اش را قربانی منافع ملت کرد.
مهاتماگاندی ، شخصی بود که در طول مبارزات ازاد یخواهانه اش حتی یک قطره خون هم نه بدست خود ش و نه بدستور وی ریخته شده بود او طرفدار مبارزه عدم خشونت بود ولی احمد شاه مسعود شما اولین قتل سیاسی را با کشتن وطندار خود قهرمان پهلوانی افغانستان احمد جان پنجشیری آغاز کرد.بعد از آن او مسوول قتل صد ها جوان افغان که سرباز بودند و برای تصفیه پنجشیر رفته بودند توسط مسعود و برادران اخوانی اش چون گنجشک شکار شدند ...این یک نمونه است و من می‌توانم صد ها مثال دگر را نیز ذکر کنم ولی نسبت درازشدن مطلب خود داری کردم .
شما میتوانید با مسعود دلبسته باشید ولی لطفا از دادن القاب که با نام و افکار او تناسب ندارد خود داری کنید و این کار شما به خیر روح مسعود میباشد و کمتر مورد توهین قرار می‌گیرد.
حرف آخر و آن اینکه فرانسوی ها از اصل قضایای افغانستان اطلاع ندارند. چون مسعود فارغ لیسه استقلال کابل که تحت قیمومیت فرانسوی ها بود میباشد از اینرو مغز های شا ن نسبت به قضایای افغانستان مسخ شده و چشمان شان کور میباشد. بنده عنقریب مقاله مبسوط در مورد جنایات غرب در سال‌های 1980-1992علیه افغانستان هم بزبان فرانسوی و هم انگلیسی در یکی از روزنامه های فرانسه برای چاپ خواهم فرستاد. زیرا همه میدانیم که مطبوعات غرب انحصاری است و آنچه را منافع کارپوریشن ها اجازه دهد انرا به نشر میسپارند،ژورنالیستان فرانسوی نزد مسعود در پنجشیر شاید صد ها بار رفته باشند ولی یکبار هم از راکت هاییکه توسط شورای نظار مسعود بر کابل فیر میگردید و تلفات آن اطفال و زنان و مردم بیطرف و مسلمان بودند نشریه و خبری پخش نکردند،آنها یکبار هم به کابل نیامدند تا مشاهده کنند که دولت در پایتخت برای مردم چه می‌کند . این خبر نگاران فقط اخبار کلیشه یی را برای چاپ میفرستادند و برای کسب معلومات دست اول به جبهات جنگ میرفتند و گزارش تهیه میکردند زیرا بازار تجارت اخبار از افغانستان گرم بود و اخبار زود فروش میشد و ملیونها دالر منفعت برای سهامداران آن بدست میاورد....
فخر اهنگر

>>>   فرانسه تندترین و شدیدترین مرچ سرخ دنیا را به بازار ها معرفی کرد که بعضی آنجا ها را چنان بد سوختانده که فکر نمیشود تا زنده هستند آرامش خود را بیابند.

>>>   دوست گرانقدر احمد شاه فرید!!ا
افغانستان پنجاه سال است جنگ را تجربه می‌کند. قهرمان شما ده سال با ج.د.ا. جنگ کرد(بیهوده) بعد از سقوط نظام خلق و پرچم قهرمان شما مسوول و همه کاره در شهر کابل بود. چه شد؟؟؟آیا شما تمام قضایا را شاهد بوده اید؟؟؟خیر نتیجه تمام بدبختی ها ، امروز بر دوش ناتوان هفت و نیم ملیون کودکان و زنان بی شوهر که نان آوران شانرا از دست داده اند زیر خط صفر زندگی می‌کند میباشد و احمد شاه مسعود خود یکی از عوامل این فاجعه است.
عشق شما به مثابه یک پنجشیری نسبت به امر صاحب انتخاب خود شما است، حق اعتراض را کسی بر شما ندارد. اما قضاوت های من همه متکی بر فاکتها و واقعیت های عینی اطراف قضیه است.
جمهوری فرانسه و مطبوعات این کشور ، هر چه میخواهند می‌توانند پیرامون شخصیت احمد شاه مسعود بنویسند ....مشکلی وجود ندارد.اما مردم افغانستان هیچ آرزو ندارند تا با احساسات و سمپاتی هیچ یک از دوستداران شخصیت های نام نهاد جهاد خود را شریک سازند.زیرا برای اینکار هیچ انگیزه ای را سراغ نمیبینند.
برای من قهرمان ملی بودن مفاهیم و معیار ها یی را بیان میدارد که
قهرمان ملی شما که شهرت آن حتی در بین اهالی پنجشیر نیز مورد سوال است به هیچ یک از این معیار ها مطابقت ندارد. سرش کردن لقب قهرمان ملی بر احمد شاه مسعود نزدیکی کامل به کمیدی لقب مارشالی به شاه ولی خان کاکای محمد ظاهر و دوم برای شخص ملا فهیم میباشد.
امید از اظهار نظرات من منقلب نه شوید.من یک تاجیک استم و برای احترام گذاشتن به شخصیتهای مهم کشور خیلی ها دقیق میباشم....
شاد و خرم باشید
تاجیکیار

>>>   فکر کنم اقدام فرانسه بخاطر نامگذاری محلی بنام احمد شاه مسعود قهرمان بی بدیل سرزمین ما٫ کوه های حسد و بغض را در درون سینه پر کینه پشتونها ایجاد کرده است! ممکن است انفجار کنند.

>>>   این زلمی که در در اول نظر داده خیلی خنگ است.
مسعود افتخار افغانستان است.
متاسفم اگر بابا های شما و مغز های متفکر و امثال مانند زلمی ها که اندیشه شان به و سعت عقل یک گنجشک است و همه دین و آیین شان منشه از دیکته قومی شان می گیرد.
تف به شما که ملت و کشور به گند زدید.
تف به کمونستان تان، مجاهد تان ( استثنای اقلیت مجاهدین خوب ) ، داعش و دموکرات تان. هیچ چیزی شما حقیقی نیست.

>>>   هواداران احمد شاه مسعود پنجشیری...
کامنت های تانرا مرور کردم. شما که برداشت و حوصله مندی منتقدین از مسعود را ندارید پس چه انتظاری از دگران دارید که رهبر محبوب تانرا احترام کنند زشت ترین و لچک ترین جملات را بر علیه مخالفین مسعود مینویسید همین است اخلاق مسعودی تان ؟؟من همیشه فکر میکردم که حکومت حبیب الله کلکانی حکومت تاجیکها بود ولی با مرور نوشته اقای فخر اهنگر دریافتم که در سقوط شاه امان الله در افغانستان پشتونها و اخوانی های مرتجع بیشتر از تاجیکها ذینفع بودند.
کسانیکه تنگ نظر اند و تنها عاشق اندیشه و افکار خویش اند به ترکستان میروند.هر اندیشه ایکه ریشه با مردم و توده نداشته باشد رو بزوال است.تنها با حرکات جیمزباندی و چند جنگ چریکی نمیتوان سرنوشت یک کشور را مبدل ساخت.انچه مسعود شما در طول حیاتش انجام داده فقط ماجراجویی بوده است.مسعود جوان که تازه از مصر با فرا گیری جنگهای چریکی تحت نظر متعصب ترین اخوانی های عربی به افغانستان باز گشته بود فکر میکرد با براه انداختن چند فعالیت نظامی میتوان حقوق هزاره ها و تاجیکها را بدست اورد.
مسعود از عمق جامعه افغانستان واقف نبود. او اقتصاد نمیدانست او اصول مبارزه طبقاتی را بلد نبود. مسعود فکر میکرد که جنگ راه حل معضلات است.او فکر میکرد که چون فیدال کاسترو و چیگوارا و یا ماووتسی دونگ رهبر حزب کمونیست چین و یا هوچی مین میتواند حقوق ملیتهای محروم را اعاده کند ولی موصوف کاش پنج فیصد از مطالعه و درک سیاسی رهبران نامبرده را میداشت. مسعود حتی نتوانست دکاندار بازارک پنجشیر را با خود داشته باشد ولی زور و سلاح تعدادی را مجبور به قبولی شخصیت او کرده بود.
همه میدانیم که احمد جان پهلوان توسط این شخص کشته شده است و این سوال بار ها در همین سایت توسط یکتعداد مورد پرسش قرار گرفته است ولی پنجشیری ها سکوت کرده اند ولی من به مثابه پنجشیری باید بگویم که این شخص نه تنها احمد جان بلکه احمد جانها را نابود کرده است . فرانسوی ها از شخصیت واقعی مسعود اگاهی ندارند.روزی خواهد رسید که فراسوی ها با دریافت حقایق دوباره به تغییر نامها مجبور شوند.
دوستان عزیز چون زلمی و طاهر پشتون شما از تاریخ سیاه روز و بدبختی های ملیت تان اگاهی ندارید. شما پشتونها به اثر سر تنبه گی با هیچ نوع منطق سر سازش ندارید. جهان تغییر کرده است . زمانی در افغانستان یک استیشن رادیو بود ولی امروز در هرقریه یک دستگاه نشراتی است.. تلویزیون است اخبار به زبان محل پخش میگردد . امروز یک کودک ده ساله افغانستان سیاست بلد است.لطفا به حقایق تن در دهید و از افکار شوونیستی و عظمت طلبی و انحصار طلبی که در قدم اول شما را عقب نگهداشته است بپرهیزید...
دوستان کامنت هایتان را بر اساس استدلال بنویسید نه با دشنامها.
قدیر پنجشیری

>>>   کسی میتواند کدام کتاب و یا رساله ای از احمد شاه مسعود نابغه ای شرق در اختیار ما بگذارد؟ تا ما هم بدانیم که در افغانستان چه نوابغی وجود داشت که ما از موجودیت شان غافل بودیم و گناه کبیره را مرتکب شده ایم...
من کم و بیش با تاریخ قدیم و معصر افغانستان اشنایی دارم ... همینقدر میدانم که امیر دوست محمد با وجود یکه مصدر خدمتی برای وطنش نه شده است و لی حد اقل توانست هرات را جز قلمروش بسازد.
احمد شاه درانی که از یک قبیله عقب افتاده بر خاسته و در رکاب یک ایرانی خونخوار چون نادر افشار خدمت میکرد حد اقل کشور را که مثل امروز در جنگ و نزاع میان قبایل خانها و فیودالان شمال جنوب شرق و غرب بود توانست وحدت بخشد و به تاخت و تاز دشمنان این سرزمین خاتمه داد. قضاوت من منحیث یک شهروند افغانستان همین است که او را لقب بابا بدهیم زیرا احمد خان درانی بعد از خود کشوری با امن و متحد به اولا د ه اش به میراث گذاشت اولاده او همه جز زمانشاه خیانت به وطن شان کردند گناه احمد خان افغان نیست.
شما از مردم گله مند نباشید که چرا مسعود را احترام نمیگذارند .این حق مردم است که به کی احترام داشته باشند ولی یک موضوع را هواخواهان مسعود بدانند که گلبدین حکمتیار طی پناه سال قدم به قدم مسعود را در اذهان مردم چنان کوبیده
که حتی پنجشیری ها بطرف گلبدین جذب شده اند.از این لحاظ گله اصلی تانرا از گلبدین بکنید ...
صالح

>>>   یاد مسعود مثل خنجر در قلب های پر کینه کافی نبود که حال کشور های خارجی محل های را بنام آن بزرگمرد نامگذاری میکنند تا آن قلب های پر از حسد و عقده کاملا بکفند.
این چه ظلم است بالای این بیچاره های بدبخت.

>>>   مسعودیستهای عزیز:
اگر مقامات فرانسه پاریس را با نام احمد شاه مسعود عوض کند برای ما فرقی نمیکند. وطن شان است دل شان.معمولا در کشور های پیشرفته جهان نام گذاشتن یک جاده و یا یک محل از طریق نماینده شاروالی ان منطقه با در نظر داشت نظر باشند گان همان محل صورت میگیرد.اینکه نماینده مردم همان منطقه با نامگذاری محل یا جاده بنام احمد شاه مسعود موافق اند برای ما چه اشکالی خواهد داشت؟؟؟ اشکالی ندارد.حد اقل این مطلب ظاهر میگردد که شرایط نامگذاری محلات و جاده ها دموکراتیک بوده و به تصمیم مردم تعلق دارد نه با فرمانهای فرمایشی.در افغانستان بعد از رویکار امدن نظام امریکایی در قالب شورای نظار و تکنوکراتها کسی از کسی نپرسید مقامات شورای نظار که برای چند سال هر کاره بودند تا توانستند از جاده ها تا استدیوم و چوکها در شهر کابل و ولایلت کشورهر چیز را بنام احمد شاه مسعود و شرکایش کردند اگر وضع به همان حال میبود شاید نام قصر ریاست جمهوری هم تغییر میکرد. برای تسلی خاطر و ارضای تمنا و خواهشات هواداران مسعود از مقامات میطلبم تا در اینده رهبران کشور های خارج به افغانستان سفر رسمی بکنند باید یکبار به پنجشیر رفته و اکلیل گل بر مزار مسعود بگذارند چنانکه در هندوستان مهمانان خارجی گل در پای مجسمه مهاتما گاندی میگذارند .
حفیظ الله امین نیز اسم تاریخی شهر جلال اباد را با نام تلون که مشاور نظامی و یاورش بود و در دفاع از امین در حمله بر وی در قصر کشته شده بود تغییر داد و شهر جلال اباد برای کمتر از یک سال تلون شار شد که با تحول ششم جدی نام جلال اباد دوباره احیا گردید.امین به این هم اکتفا نکرد بیرق تاریخی سه رنگ افغانستان را به یک رنگ و انهم سرخ چون بیرق چین و شوروی مبدل ساخت که این هم بعد از ششم جدی دوباره به بیرق سه رنگ تغییر کرد و ببرک کارمل در روز به اهتزاز اوردن بیرق سه رنگ افغانستان بر فراز قصر ریاست جمهوری بیانیه مبسوطی در موردتاریخ و مفاهیم رنگها و نشانهای بیرق ایراد کرد که خوشبختانه بنده که در انزمان منحیث کارمند وزارت معادن و صنایع خدمت میکردم و من که بیطرف بودم ولی از طرف اعضای حزب وزارت برای اشتراک در مراسم دعوت شده بودم.حقیقتا برای اولین بار با تاریخ بیرق افغانستان و معانی سمبولهای ان با شنیدن بیانیه ببرک کارمل اگاهی یافتم.
موضوع نامگذاری ها در فرانسه را یکسو میکذاریم . در وطن ما خیانت های بزرگتر صورت گرفته است. کسانیکه با فرهنگ و تاریخ کشور اگاهی نداشتند هر چه دل شان خواست کردند . طوریکه در فوق از تغییر نامها و رنگ بیرق توسط امینی ها نام بردم. به همین ترتیب رهبران جهادی ها به شمول مسعود که فقط با فرهنگ چور و کشتار اشنایی داشتند و از دین مقدس اسلام اصلا چیزی نمیدانستند با سرازیر شدن به کابل چون بربرهای وحشی اروپایی هر چه دل شان خواست کردند و هر نام و عنوانی را که خواستند به خود تخصیص دادند.مردم توده عامه بی برقی بی ابی نا امنی همه چیز فرامو ش شان شد.
من تغییر نظامها را در زندگی هم از ظاهر شاه داود خان تره کی تا کارمل و نجیب و حکومت جهادی ها و طالبان و اکنو ن کرزی و غنی همه را دیده ام . حتی همان هاییراکه شما مسعودی خیل بنام کمونیست و وطنفروش دشنام میدهید به مراتب نسبت به رهبران تان مسعود و گلبدین و سپنتا و گیلانی و حاجی قدیر جلال ابادی وغیره عزت نفس داشتند. و دارایی عامه را حیف و میل نه کردند . شما اثار موزیم و وسایل قیمتی ارگ را چور کردید در وزارت معادن و صنایع بعد از امدن شما ها حالتی وجود داشت که گویا چنگیزی ها از قبر بر خاسته و این همه وحشت را براه انداخته اند بس کنید به لحاظ خدا ....رسوایی بیشتر از این نمیشود...
همه چیز به یک حالت باقی نمیماند . زمان ظلم و چپاول شما دزدان و ها تکنوکرات چون غنی و شرکایش چه پشتون است چه تاجیک روزی پایان میپذیرد.
و من الله توفیق
معین الدین بدخشی

>>>   احمـــــــــــــد شــــــاه مســـــعود و کار های داوطلبانه به نظر دهنده یی که به کسانیکه مسعود را قهرمان ملی نمیدانند نفرین فرستاده است... با خواندن کامنت جناب دریافتم که طرز دید و جهان بینی شما تا کدام حد محدود است. شوونیزم شاخ و دم ندارد. کیش شخصیت پرستی شاخ و دم ندارد اگر کسی در افغانستان مسعود را انتقاد کند از نظر شما کوتاه بین کم عقل بوده و دین و ایینش به یک پول هم نمیارزد.
چرا مزار مسعود را زیارت شاه یک شمشیره نمی نامید تا همه برای زیارت بدانجا بیایند.با چنین طرز تفکر چه فرقی بین شما امین و تره کی است. تره کی را نیز هواخواهانش القاب تحفه میدادند. القابی که موصوف اصلا شایستگی انرا نداشت. مثلا نابغه شرق رهبر کبیر وغیره و غیره...در این اواخر بیماری کیش شخصیت پرستی وحدت تمامیت ارضی و دموکراسی را در هندوستان نیز به خطر مواجه ساخته است...کسی بر خلاف نریندر مودی Narender Modi صدراعظم بر حال نباید حرفی بزند ورنه ....
شهریان کابل بهای کیش شخصیت پرستی مرحوم مسعود را هر سال با مارشهای مسلحانه و لچکانه عده از جوانان پنجشیری میپردازند و در اثر فیر های هوایی مردم کشته میشوند.
اگر میخواهید که مسعود از گزند دشنام مردم در امان باشد در روز سالگرد وی کار های داوطلبانه را برای پاک کاری شهر براه اندازید این است راه احترام گذاشتن به مسعود انگاه مردم نیز به طرف شما دیده به شخصیت مسعود احترام خواهند گذاشت چه پشتون باشد چه تاجیک...
خیرخواه


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است