حکومت مشارکتی با حفظ ساختار نظام؟
بازیگر اصلی و بستر اصلی تصمیم گیری ها نه ارگ است و نه شورای کویته و نه آی اس آی. سر نخ بازی ها بدست شورای روابط خارجی راکفلرها غولان نفتی حکومت های انگلیس و امریکا است 
تاریخ انتشار:   ۱۱:۱۲    ۱۳۹۹/۱۲/۱۶ کد خبر: 166506 منبع: پرینت

بسته ی پیشنهاد جدید خلیلزاد: حکومت مشارکتی با حفظ ساختار نظام؛

گزارشات مشعر است که زلمی خلیلزاد نماینده ویژه امریکا، در امور افغانستان اخیراً با بسته ی پیشنهاد جدید طرح حکومت مشارکتی «وسیع بنیاد مردمی» در چارچوب نظام حاکم برجامعه افغانستان وارد کایل گردیده و با محمداشرف غنی و دکتر عبدالله و کرزی و سیاف و سران جزایر قدرت ذیدخل در قضیه جنگ و صلح افغانستان ملاقات های سیاسی معامله گرانه در پارچه یخ بنویس و در آفتاب دروغ های فتنه سیاست و ترفند بگذار کرده که قرار است پس از گرفتن نظر رییس جمهور اشرف غنی و مشاوران ارشدش و رای زنی های فضای سیاسی آلوده به ریاء و نذویز -رفقای قدیم که اکنون گذر زمان آنها را در اوضاع احوال و شرایط پبچیده تغییر کرده جهان چندقطبی به روی هم زده است بر سر منافع جیفه دنیا و اهل بیت و تباروایل و قبیله و قوم و فسادها و دروغ ها که با هم بافتن علیه مجاهدین راستین و طالبان را دوباره برای حفظ و بقا و سیادت بلافصل اهل «بابا» در خم و پیچ همدستی با پاکستان، انگلستان داستان توطئه پلان و امریکای عموزاده انگلیس شیطان که اصل قباله پادشاهی شاهنشاهی احمدشاه خان ابدالی-سدازایی شاهنشاه خراسان بزرگ که در غرب تا نیشاپور و دشت های عرب می رسید و در شرق در دهلی هندوستان و در شمال تا رود آمو ترکستان {در آن زمان آسیای میانه را ترکستان می نامیدند}، از افغانستان به قطر دوحه داستان توطئه سیاسی دونالدترامپ و جنرال های پنجابی قمر با جو داستان فتح افغانستان فتح نشدنی قبرستان امپراتوری ها، نزد یاران طالبان خود در هم آغوشی امیران قطری دلالان نفتی قرار بگیرد و شب عیش آب تنی در کنار ساحل با یار مهروی زیباروی اندام کشیده رخساره چشمان افسون شهوات دختر زیبای عرب یاغی در محراب نماید.

این دلال سیاسی که کل فکر و انرژی و غیرت افغانی-که ندارد-را یکجا در دو قدم قوم گرایی ناسونالیسم قومی که سیاست اش بر پایه عظمت طلبی داری رگه های فاشیزم ضدیت و دشمنی با اقوام غیرپشتون سربازان غیور راه پاسداری و دشمنی با پاکستان {طالبان}، در دو قدم پای انگلیس و عموزاده اش امریکا و جنرال های پنجابی های قمر باجوا داستان دکترین جنرال ضیالحق {1979-اپریل1988}، گذاشته و دایم میان کابل و دوحه و اسلام آباد و هند در طیاره سواری های فن فتنه شیطان تا نشانه شود اهل دروغگویان در تاریخ راستان تا نشانه شود تقدیر و ستایش از راستان وفادار الوالعزم راستان راست در آیینه تاریخ که سخن خداست شفاف در جلوه آزادگان نام نیک و پاک و تا باشد که نشانه شود لعنت شده گان در عمر دراز چون خلیلزاد، گلبدین راکتیار، ملاهییبت الل فقه مدرسی چمچه دهن آی اس آی، ملااستناکزی بلندگوی تبلیغاتی لشکر بیرون مرزی آی اس آی {طالبان} و کرزی و اهل همدست او در دو بازه احیا کردن لشکرهای بیرون مرزی ـی اس آی {طالبان: و پیاده کردن دوباره پشتون های ناقلین در شمال شرق و شمال غرب زمینه پیاده کردن طالبان و اسلامیست های اوزبیک های طاهرهردم حزب اسلامی ازبکستان تحت پوشش حزب التحریر که در تمگستان دفتر مرکزی دارد در اسد 1388 در گرماگرم انتخابات ریاست جمهوری دور دوم انتخابات تقلبی فراهم گردید و تیمه شب ها از طریق هوا چرخ بال های بی نام و نشان هزارن تروریستان طالب و اوزبیک و مسلمانان بنیادگرای چیچینی را در سنمگان دروه صوف، تخار، خان آباد، کهندژ، بغلان و پل خمری و قره باغ شمالی و بگرام محلات پشتون نشین و لوگر پیاده ساختند در آیینه تاریخ به عنوان کاذبین همنشینان شیطان نفس حرص و آز و تکبر و خودستایی و غرور و نازیدن به قوم و تبازو خون و نژاداجدا و آبا قبیله پشتون ظلم ساری شفاف شود و منافقین همنشینان شیطان نفس دوزخ درونشان در شعله حرص و آز و خواهشات مورد لعن خداوند و فرشتگان و ملایم و رسولان و انیا و اولیا و همه آزادی خواهان پیوسته لعنت سرلعنت شوند این اهل فرو رفته در وسوسه قدرت و ثروت و آقای پادشاهی بلافصل بلا فرزندان قبیله که سرود ملی باشه به زبان رسم پشتون و الی همه مردم غیر پستون=افغان، در تذکره عظمت طالبان باید در ستون قوم «افغان» مامیده شوند که این چیزی جز سرقت تاریخی هویت قومی و نژادی و زبانی و فرهنگی اقوام غیرپشتون=افغان، تاجیک، هزاره و اوزبیک و ترکمن و ایماق و نورستانی و.. خراسان-افغانستان در روز روشن در آشفته بازار سیاس دلالی تیست.

در هر صورت، از معلوم قضیه این طور به نظر می رسد که آقای جوزف بایدن، که به امر او پروسه ی مذاکرات دوحه میان تیم دولت کابل و تیم طالبان به تعلیق در آورده شده بود، با تجدید نظر در سازشنامه قمارسیاسی دوحه میان ترامپ و جنرال های پاکستان بر سر آینده نظام سیاسی افغانستان که در آن ترامپ، دلال مستغلات و بیزنس مین طبع منافع تحارت پرسود، تاج و تخت پادشاهی سلام خانه ارگ ریاست جمهوری افغانستان را به پاکستان در منافع مشترک در روکش «امارت اسلامی طالبان» برای مدتی نامعلومی اجاره بها داده بود، از خیر حکومت و موقت که با سقوط نظام» جمهوریت» همراه بود، گذشته و خلیلزاد را با طرح جدید که البته از طریق سفارت امریکا قبلاً به سمع اشرف غنی رسانده شده است، به نزد غنی در کابل فرستاده است تا راه را برای ایجاد یک حکومت وسیع البنیاد شامل هنه اقوام کشور به شمول طالبان یا حقظ ساختارهای سیاسی و نظامی و استخباراتی نظام» جمهوریت» از طریق انتخابات در آینده باز سازد. والله اَعَلم.

این روشن است که بازیگر اصلی و صحنه اصلی تصمیم گیری سرنوشت نظام آینده سیاسی افغانستان نه «جمهوریت» است و نه «امارت». این دو نمادها-ساختارها- تشکیلات اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و نظامی و فرهنگی دارای دو جهان بینی و دو ایدیولوژی هستند که در حول این دو نماد قدرت یکی در وجود یک نظام دولتی که نظام و فرهنگ و حکومت دیکوگراسی بینی بریده را می نماید که به دست آوردهای بیست سال اخیرش که آلوده و غرق انواع فسادها است به شمول فساد ستم ملی می نازد و دیگری در وجود حکومت صحرایی و محکمات صحرایی و فرهنگ روستایی قبیله سالاری مردسالاری فقاهتی قوانین حقوقی و جزایی فقه ی حقوق فردی مجازات های شلاق و قمچین و دست و پای از راست به چپ و از چپ به راست بری و رسم سنگسار و آیین رسم مرده یا آب شستن عجین شده که همه و همه به فرهنگ اعراب جاهلیت پیش از اسلام است که طالبان تحت پوشش پاکستان و حمایت نیروهای سایه در نفس قدرت سیاسی در شمال و جنوب و شرق و غرب افغانستان در شهرستان ها و دهات دور افتاده اخت کنترول دیوان سالاری فقاهتی صحرایی در نادانی ها و بی سوادی ها و احمق فکر سیاه روزی ها دارند که با زن ستیزی و کودک آزاری و حق گیری مافیایی و احتطاف و بچه بازی ولوط در صفوف طالبان بطور ناکشودنی پیچیده شده است.

این روشن است که بازیگر اصلی و بستر اصلی تصمیم گیری های سرنوشت ساز پایان درامه تراژدی جنگ و صلح تحمیلی چهل و اند سال اخیر نه ارگ است و نه شورای کویته آی اس آی. سر نخ بازی ها بدست موسسه امور روابط بین المللی سلطنتی تاج و تخت است و عموزاده اش شورای روابط خارجی راکفلرها غولان نفتی که نبض سیاست خارجی و جهت کلی سیاست جهانی و منطقه ای حکومت های انگلیس و امریکا را به صورت های متفاوت به شمول شورای امنیت سازمان ملل متحد را به نوک پنجه قدرت ساسی زروسیم-پول می چرخانند.

طرح حکومت مشارکتی با قاعده وسیع از دهه 90 قرن بیستم، زمان که تخستین دولت جمهوری اسلامی افغانستان در سنبله-میزان 1371، با اجماع شورای اهل عقد 1500 نفری از علما و متنفذین در آن شرایط فضای سیاسی-نظامی چهره تاب داد مطرح بود که با ران راکت های کور گلبدین قصاب کابل بر سر مردم و دولت نهال نوجوان جمهوری جوان مستقل افغانستان می بارید استقبال شد در شعله خشم آتش جنون تاسونالیسم قومی فاشیم اخوان الشیاطین راکتیار قصاب کابل به حمایت پاکستان انگلیس و امریکا و عربستان سعودی پَرپَر شد، که امروزه پس از سی سال خون ریزی و آتش افروزی و در بدری ها و خانه خرابی های چند جانبه دشمنی های تفرقه ملی و تفرقه در درون اقوام پشتون و تاجیک، هزاره، اوزبیک، ترکمن، ایمان و نورستانی و بلوج داستان «بلوچستان بزرگ» طرح «خاورمیانه بزرگ» شیاطین جرج دبیلوبوش، از نو در اوضاع و احوال و شرایط تغییر کرده جهان چند قطبی از سوی جورج بایدن در روکش سیاسی خلیلزاد دلال سیاسی مطرح می شود که اصل مواد اجندا متن داخلی این طرح حکومت مشارکتی با حفظ بدنه نظام سیاسی جمهوریت» برای کسی روشن نیست که چگونه جمهوریت» و «امارت» در یک ساختار نظام سیاسی با دو جهان بینی و ایدیولوژی آشتی ناپذیر یکی مذهبی شریعت فقاهتی ضد دموکراسی و آزادی بیان و آزادی های مدنی و حقوق بشری و مخالف تساوی حقوق بشری و دیگری جهان بینی نولبیرالیسم سکولار غیر مذهبی و از همه مهمتر دو دشمن سیاسی با هم بر سر مساله رهبری افغانستان و قوم پشتون در پیچ دشمنی های قومی و قبیله پیچیده اجدادی سه صدساله وجود همدیگر را در یک نظام سیاسی تحمل خواهند نمود؟

در هر صورت، واکنش سیاسی دولت افغانستان در استقبال از بسته ی پیشنهادی خلیلزاد حامل پیام طرح سیاسی نه حکومت موقت بل حکومت مشارکتی باقاعده وسیع به شمول طالبان احتیاط امیز در پرده ابهام سیاسی پیچیده قسمی که از فحوا لحن حمدالله محب مشاور ارشد اشرف غنی و مشاور ارشد ریاست عمومی امنیت دولتی هویدا است که در پاسخ به سوال خبرنگاران با گفتن این ما طرفدار صلح هستیم. اما تضمین بین المللی و تضمین منطقه ای برای تضمین عملی صلح پایه دار می خواهم.

این بیان ناشی از دلواپسی سیاسی است که در ماهیت سیاسی بی اعتمادی میان دولت کابل و اداره جوزف بایدن و پاکستان را می نماید، که ما مردم را از دهه 80 قرن بیستم، برطبق دکترین سیاسی نظامی جنرال ضیا الحق، که در دهه هشتاد قرن بیستم، به جنرال عبدالرحمن اختر رییس آی اس آی گفته بود که: «افغانستان را آهسته آهسته به آتش کشید.» و در اپریل سال 1988، در آسمان میدان هوایی نظامی چکاله در میان طیاره هرکولیس 130، با جنرال اختر و سایر جنرال های پاکستان همراه با سفیر امریکا و یک جنرال ارشد امریکایی، پس از معاینه انداخت تانکهای جدید امریکایی که ضیا الحق قصد خرید آن را داشت، بر سر مساله افغانستان بوسیله باند محارم کمیته 300 باشگاه رم قسمی که دکترجان کولمن امریکایی در کتاب: «کمیته 300 کانون توطئه های جهانی» آورده به وسیله دستگاه ارتشعشات مافوق صوت ترور در آسمان ها شد، در پی تبدیل کردن افغانستان پر ثروت ژیوپلیتیک-استراتژیک به عنوان صوبه ششم پاکستان جبهه بی عقبی جنگ لاهندوستان و ایران و نفوذ در جنوب آسیا و آسیای میانه است.

لحظات سرنوشت سازی در حال باز شدن در روکش سیاسی حکومت مشارکتی سر به مهر با حفظ ساختارهای نظام جمهوریت است. لحظات احساس که اگر باز اشتباه شود در دهن گرگ های تیز دندان طالبان گیر خواهیم افتاد. باید بسیار محتاطانه و سنجیده و مدبرانه با تجزیه و تحلیل تضادهای چند جانبه گره خورده داخلی و منطقه ای و بین المللی که همه در قلب آسیای پر ثروت و ژیوپلیتیک-استراتیژیک خانه ی مشترک ما متمرکز شده در دور جدید بازی های ادامه «بازی بزرگ نو» برای غارت ثروت های باقی مانده خلق های منطقه و رقابت منطقه ای و رقابت سلطه جهانی قذم برداریم. تا به تله های دام های سیاسی چنددام دردام گیر نیفتیم.

شاید امروز کرزی و اهل تبار او همدستان غیر تبار این پن کلاه کج کلاه سورقره قلی گلداراعلی شعبده باز سیاسی مدارکه در احیاء دوباره طالبان آی اس آی و انتقال ناقلین قطعه نامه قطغن به شمال شرق و شمال غرب و پیاده ساختن مفرزه های طالبان و اسلامیست های اوزبیک تحت پوشش حزب اسلامی اوزبیکستان و اسلامیست های چیچینیا و اسلامیست های چند ملیتی در گرماگرم هیاهوی انتخابات تقلبی سیاسی اسدسال 1388 در سنمگان {دره صفوف} و تخار {شهرستان در قد} و بدخشان و کهندژ و بغلان و پل خمری و قره باغ شمالی و دو سرکه نوبگرام در نیمه شب ها بوسیله چرخ بال های بی نام و نشان پاکستان در زیر ریش امریکا و ناتو و رهایی هزارها طالب قاتلان پدران و مادران و خواهران و برادران مردم افغانستان از زندان بگرام و قندهار و غزنی در سال 2014 و سپس اشرف غنی، پدر تعصب و رهایی 5000 طالبان آدم کشان امروز که طالبان دشمن جان هر دو شده اند و در پی براندازی این دو مفسد خایین هستند که فرهنگ فساد چوروچپاول و چاپلوسی بزرگوار هستی را در جامعه ما پس از سقوط حکومت مرگ وحشت مفرزه های آی اس آی {طالبان} نهادینه نمودند، سخت از نادانی های خود پشیمان هستند.

جنگ میان دولت و طالبان چیزی است که در احیا آن تیم ظاهرشاه دغلباز، تیم گرزی و همداستان غیرپشتون تسلیم شده گان از تاجیکهای خایین دزدان جهاد مردم افغانستان و فاسیسم قومی مسلمیار فاسد و اسماعیل یون و ناصرکمالی و تورالحق احدی در آن نقش خایینانه ضدملی بازی کرده اند تا اقوان غیر پشتون تاجیک ها هزاره ها و اوزبیک و ترکمن و ایماق ها نتوانند کرسی ریاست جمهوری را از آن خود سازند.

امروزه طالبان مار آستین برای تیم کرزی و تیم ارگ شده اند. جنگ میان طالبان که از فرهنگ روستایی قوم پشتون نمایندگی می کنند و خود را رهبر قوم پشتون می تامند و قشر و طبقات تحصیل کرده پشتون بر سر رهبری پشتون ها و قدرت سیاسی شاخ به شاخ شده اند که نجات پشتون های تحصیل کرده مخالف طالبان به جمایت اقوام غیرپشتون بسته است در غیر آن طالبان سلطه را بر افغانستان قاییم خواهند نمود. این شوخی نیست. قشرتحصیل کرده چپ و راست پشتوهای آزاده ضدپاکستان و اهل کویته شیطان در برابر موج قرار دارند که اگر اقوان غیر پشتون تحصیا کرده و معمولی از آنها در برابر طالبان حمایت نکنند هر آیینه فانجه جمهوریت خوانده می شود.

وارد شدن جنرال دوستم اخیراً به کابل پس از یک دورکشنکش بار ارگ نشان دهنده آن است که ارگ درپی مقابله سرسختانه در فصل بهاری که در پیش است و طالبان تیاری حملات خونبار بهاری را قسمی که آی اس آی تهیه دیده در پیش دارد و در پی تشکیل شورای عالی دولت است و شورای عالی جنرالان های ضد پاکستان و طالبان است که مارشال دوستم که گفته است شش ماه مرا وقت بته رییس جمهور گلم طالبانه از افغانستان جمع خواهد نمود تا مارشالی خود را در میدان جنگ ثابت کند.

اکنون پاکستان در روکش طالبان هم آماده جنگ بهاری است و هم پروژه ترورهای هدفمند سیاسی را در افغانستان در دست اجرا گرفته که فرهیخته گان سیاسی اجتماعی و فرهنگی و خبرنگاران و علمای دینی را هدف ترورچرخه خونین ساخته: مولوی فایض رییس پیشین نماینده کهندژرا در صدمتری پوسته امنیتی پس از ادای نماز که به سوی خانه می رفت ترور کردند و همچنان محمد طیب و مباشر اسلمیار استاد فاکولته شرعیات را در حوت 1399، در چرخه ترور پیچیدند و موج جدید ترور خبرنگاران در ننگرهار که جان مرسل شهناز و چهار نفر دیگر خبرنگاران را در ننگرهار گرفت. هیچ گروهی مسوولیت این قتل های هدفمند سیاسی را به عهده نگرفته است. توفیق از خداوند است.

صدیقی.سدنی.استرالیا


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
حکومت مشارکتی
حفظ ساختار
نظرات بینندگان:


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است