رفتن رفتن بسوي قله صلح آغاز شده است؛ يكي چون امريكا چارنعل مي رود و يكي لنگ لنگان با نگراني هاي زياد و يكي ديگر قله ها را خواب مي بيند و رسيدن به آنرا حتمي، تعداد زياد ديگر تماشاچيان درامه اند كه ببينند آخر فیلم چه مي شود براي اينكه هنوز بچه فیلم و بدماش فیلم معلوم نيست، در حاليكه دختر فیلم معلوم است و كاكا و ماما نيز خود را از زير چادري بيرون كشيده اند.

صلح را تقسيم قدرت دولتي ٥٠/٥٠ خوانده اند، يك طرف دولت افغانستان و يك طرف طالبان. من خود نگران آنم كه لبه ترازو به كدام سو سنگيني خواهد كرد. بسوي طالبان كه ظاهرا يكدست اند و يا دولت كه چند دست: براي اينكه بايد بدانيم طالبان با اين طرف ادغام مي شوند و يا اين طرف به طرف طالبان كه مي گويند طالبان يك دست اند.

براي استدلال منطقي بر مي شماريم:
دولت:
احزاب پانزده گانه بدون حزب اسلامي انجنير حكمتيار و حزب حركت اسلامي مولوي محمد نبي محمدي و مولوي خالص. همه طرف دولت را گرفته اند.
ولي:
١-اكنون حزب وحدت به سه شاخه بزرگ تقسيم شده اند
- شاخه استاد خليلي
- شاخه استاد محقق
- شاخه استاد اكبري
٢-حزب اقتدارملي شهيد سيد مصطفى كاظمي با اقتدار ايستاده است
٣- حزب برهبري داكتر صادق مدبر قدرت نمايي مي كند
٤-حزب حركت اسلامي شيخ بزرگ محسني به سه پارچه بزرگ تقسيم شده است.
- شاخه شيخ بزرگ محسني
- شاخه سيد حسين انوري كه حالا سيد خليل انوري پيش مي برد.
٥- شاخه جناب ياسر با همفكرانش چون جناب استاد سيد نبي سادات.
٦- حزب به رهبري جوان خوب ذوالفقار سياست مي كند و چند
٧- حزب مستضعفين كه مي گويند دنباله رو و نزديك فداييان خلق ايران است، انديشه هاي چپي اقتصادي دارند.سيد يزدان پرست هاشمي كه در حادثه سقوط طياره با غفورزي صدراعظم دولت اسلامي در باميان جان باخت و چند حزب ديگر كه همه به طرف دولت اند.
پس حالا ديده مي شود كه احزاب شيعه شامل دولت و يا طرفدار دولت به ده گانه مي رسد كه در پهلوي آن چند جنبش و خط نيز در حركت است. در اين مورد جنبش هاي روشنفكري راست گرا به رهبري عزيز معلم (ايشان به همين نان شهرت دارند) استاد شايسته و جناب مشاور ارشد امنيت ملي را نبايد فراموش كرد.

احزاب هفت گانه نيز در اين ٢٠ سال انشعاب هاي كوچك و بزرگ را ديده اند:
١- حزب اسلامي پرش هاي جالب كرد ولي مركزيت حزب اسلامي هنوز وجود دارد كه انجنير حكمتيار است، با وجوديكه با دولت نيست ولي با دولت هست، اين حزب كادر هاي برجسته در درون دولت دارد.
حزب به انشعاب رسيد و اين اولين حزب ٢٠ سال اخير است كه با موجوديت موسس و رهبرش به انشعاب مواجه گرديد.
- حزب اسلامي برهبري ارغنديوال مرد آرام و با انديشه
- حزب سلامي برهبري قاضي وقاد.
- حزب اسلامي برهبري جمعه خان همدرد و همفكرانش
در گذشته هاي دور حزب اسلامي مولوي خالص نيز از دامن همين حزب بيرون پريد.

٢- حزب پر قدرت و صلاحيت دار دولت عامل اصلي قدرت كنوني دولت جمعيت اسلامي بعد از شهادت رهبر حزب جناب استاد رباني درگير انشعاب شد.
- حزب جمعيت برهبري صلاح الدين رباني.
- حرب جمعيت برهبري استاد شاداب و استاد عطا محمد نور.
- شوراي نظار بعد از مرگ و شهادت احمد شاه مسعود راه هاي متفاوت درپيش گرفتند.
- يونس قانوني معاون اسبق رياست جمهوري شاخه جديد با انديشه هاي روشنگرانه.
- عبدالحفيظ منصور داراي انديشه هاي تفكر همه چيز.
- داكتر عبدالله با روش سياسي مسالمت آميز و مصلحتي در تعداد موارد معقول.
٣- حزب نجات ملي برهبري حضرت مجددي.
٤- حزب مهاذ ملي برهبري گيلاني فرزند ارشد پير سيد احمد گيلاني.
٥- حزب برهبري سيد اسحاق گيلاني.
٥- جنبش ملي اسلامي برهبري مارشال عبدالرشيد دوستم
٦- حزب چپ گرا جنرال نورالحق علومي.
٧- مكتب توحيد علامة فيضاني برهبري حضرت مذهبي.
٨- حزب خط سوم.
٩- حزب پيشرو و خوب برهبري صديقي.
١٠- حزب برهبري حاحي صاحب يكي از كانديدان رياست جمهوري.
١١- حزب مردم برهبري جناب حميدي دادستان كشور و معاونيت جناب عزيز دل نادري رييس اصلاحات اداري.
١٢- حزب كانگره به رهبري لطيف پدرام، داراي راه حل فدرالي شدن كشور (اين حزب منتقد دولت و طالبان است در اول آنرا شامل لیست نساختم بعدا تشويش از نبود نان اين حزب نمودند).
١٣- حزب اتحاد اسلامي برهبري استاد عبدالرب رسول سياف.
مجموع اين احزاب خواستن خواه حق به بيشتر از ٢٤ حزب به اضافه طرفداران رييس جمهور مي رسد.

حالا نمي دانم آيا طالبان واقعا يك دست اند و يا اجتماع طالباني اند كه بعد ها نگراني هاي دروني را خواهد داشت:
طالبان در برابر دولت با چنين صف آرايي در ميدان جنگ وارد مي شوند؛ نمي دانم اين گروپ ها و دسته ها در آينده چه نقش خواهند داشت و از طالبان كه با دولت مشاركتي خواهند آمد و يا چيزي ديگري حق خواهند گرفت و يانه، در بين طالبان در اين مورد چه جريان دارد.

بر مي شماريم:
قبلا سپاس مي كنم از اسناد عزيز و دانشمند وارث حسرت در تهيه و همكاري منبع موثق و قابل اعتماد.
۱. طالبان تحت نام امارت اسلامی. شورای کویته بیش از 40 هزار نفر رهبرملا هیبت الله.
۲. طالبان تحریک اسلامی مربوط ملا رسول وملاعبدالمنان نیازی مستقل ۲۵۰۰۰ نفر
۳. داعش: مستقیم با داعش ارتباط دارد ۳۴۰۰ نفر. ارقام در تغییر است.
۴. تحریک طالبان پاکستان: علیه دولت پاکستان و آمریکا می‌جنگد. مؤسس بیت اله مسعود. همکار با القاعده، آمو، تحریک طالبان، پاکستان، سپاه صحابه، لشکر جهنگوی، حرکت والاجهاد الاسلامی اند. ساحه فعالیت کنرهارحدود ۲۵۰۰۰ نفر در پاکستان فعالیت دارد. ضد شعیه مذهبان می‌باشد.
۵. القاعده ۸۰۰.
۶. (امو) یا جنبش اسلامی اوزبيکستان ۳۰۰ نفر.
۷. حرکت الجهاد الاسلامی: در سال ۱۹۸۴ جنگ افغان شوروی توسط فضل الرحمان خلیل و قاری صفی اله اختر تأسیس شده. خاص علیه آمریکا اسراییل بنگلادیش و زیلاند جدید می‌جنگد. در افغانستان یک گروه ۱۵ نفری آن علیه آمریکا می‌جنگد.
۸. حزب اسلامی افغانستان که فعلاً با دولت متحد شد ولی شاخه هایش موجود است.
۹. حزب اسلامی خالص: اکثراین گروه با دولت افغان شریک است. انورالحق خالص پسر مولوی خالص برای هیبت اله رای داده با ۱۰۰۰ نفر خود در صفوف طالبان پیوست.
۱۰. لشکر طیبه: خطرناکترین گروه پاکستانی و کشمیری رهبر آن حافظ سعید است. درشمال افغانستان فعالیت دارند.
۱۱. لشکر اسلامی: مربوط خیبر اجنسی مؤسس مفتی منیرشاکر رهبرموجود منگل باغ.
۱۲. گروه تروریستی هندی بنام عبدالعظیم و شهید بری گیت.
۱۳. جنبش ترکستان شرقی (اویغورستان).
۱۴. جهیش محمد: گروه آزادی‌خواه کشمیر ساخت پاکستان. اکنون علیه دولت افغانستان می‌جنگد.
۱۵. شبکه حقانی: در مراحل اول با تحریک طالبان متحد بود سپس از آن جدا شده با اردو پاکستان پیوسته علیه دولت افغانستان و آمریکا می‌جنگد.
۱۶. اعمارات اسلامی وزیرستان گروه طالبان پاکستانی بود که توسط حقانی رهبری می‌شد.
۱۷. سپاه صحابه پاکستان.
۱۸.تحریک نفاز شریعت محمدی (سواد) ضد پاکستان. صفی محمد صلح با دولت پاکستان نمود.
۱۹. اتحاد جهاد اسلامی.
۲۰. لشکر جهنگوی: مؤسس حق نواز جهنگوی درسال ۱۹۹۶ از سپاه صحابه جدا گردیده حدود ۲۰۰ نفر در افغانستان علیه شیعه مذهبان فعالیت دارد. رهبر آن قاری محمد یاسین می‌باشد. انفجاردهمزنگ توسط همین گروه صورت گرفته‌است. مرکز این گروه وزیرستان است.
۲۱.حرکت المجاهدین.
۲۲. گروپ ملا داداله.
۲۳. بریگارگوریلائی ۰۵۵ اعراب مربوط القاعده- (۲۰۰۰ تا ۱۰۰۰) نفر.
۲۴. امارات قفقاز (توسط چیچینی‌ها اداره می‌شود).

حالا ديده مي شود كه بصورت متعادل ٢٤ حزب بزرگ طرف دولت جمهوري در مقابل ٢٤ گروپ طالبان و امارت قرار دارند.
اين گروه ها در اين روز ها افزايش يافته اند و گروه هاي جديد چون فداييان شامل آن شده اند.
پرسش من اين است آيا مي شود كشور هاي منطقه سرمايه گذاري منفي خود را در افغانستان صفر سازند و تغيير در استراتژي منطقوي خود وارد آورند و يا خير؟
اين تنها يك پرسش ساده نيست اين پرسش بود يا نبود يك بازيگرا را در ميدان نبرد و سياست افغانستان و منطقه و جهان پاسخگو است.

عشق آباد
پنشنبه
سید مسعود

>>>   ۴۸ لاشخور از لاش گندیده افغانستان تغذیه میکنند به اظافه کرمک ها و مگس ها و حشرات و پرندگان و خزندگان

>>>   اين همه احزاب و گروها در افغانستان چكار ميكنند؟ احزاب و طرفداران دولت خوب در بيست سال اخير معلوم شد كه فقط امتياز گيري كردند و خودرا به مال و منالي رساندند. تا توانستند دزدي، غصب و چور و چپاول كردند. حالا هم اينها چانه زني براي مطرح ساختن خود و امتياز گيري ميكنند. طرف طالب ها هم كه تحت پوشش جهاد و دين وطن را بخاك و خون كشيدند. حالا هم در فكر بدست آوردن قدرت استند. هردو طرف برنده استند. در اين ميان فقط مردم افغانستان قرباني اين نابساماني ها و هيزم اين آتش استند. مردم از هر دو طرف بيرحمانه كشته ميشوند. تشكيل احزاب أساسا خدمت به مردم و وطن است و وظيفه دولتها آسايش و رفاه مردم، اما در افغانستان همه چيز سر چپه است. براي باداران خارجي سر تعظيم پايين ميشود و لي مردم را قتل عام ميكنند. خداوند ظالمين را تباه و برباد كند.

>>>   حکومت نازی های افغان با حمایت انگلیس و آمریکا و هم پیمانان شان نمیتواند ادامه داشته باشد در سرزمین های ایران مرگزی
در کجای این جهان پول یک کشور به نام یک قوم بدوه است ؟؟ حتی نازی های آلمان هم چنین کاری نکردهند چرا پول کشور ما به نام قوم افغان است؟؟

>>>   در افغانستان ملاغنی احمدزی طالب زی اقوام افغانستان را آلت سیاست فاشیستی و طالبی خود کرده است و از تذکره هویت فاشیزم قومی ساخته است:
تاریخ طولانی خراسان برزگ روشن کرده است که برای اقوام بسیار متنوع غیرترک همیشه اصطلاح تاجیک میگفتند و برای اقوام بسیار متنوع ترک نیز ترکها میگفتند. پس در افغانستان تاجیک شامل تمام اقوام فارسی زبان غیر پشتون و ترک میشود و تعداد زیادی از اقوام ترک فارسی زبان شده اند که شامل تاجیکان هستند. هزارها فارسی زبان هستند، اگثریت ترکان فارسی زبان هستند. در افغانستان دو گروه عمده جمعیتی و نفوسی مشخص اند: فارسی زبانها و پشتون زبانها و عده کمی ترک زبان که فارسی را خیلی خوب صحبت میکنند. ارگ قرار است که همه شاخه ها و تیره های فارسی زبانان و پشتوزبانها و ترک زبانها نوشته شود پس باید شاخه و تیره های اوغانها و پتشونها هم نوشته شودکه بطور محتصر شامل اند:
غلجی، درانی، محمدزایی، بارکزایی، اچکزایی، نورزایی، سلطازایی، ماشنگ زایی، جاجی، منگل، چپات، حسن زایی، ابدالی، پوپلزای، عیسی زایی، آدمزایی، بوبکزایی، داروزایی، سارقزایی، سموزایی، خروطی، غلزایی، چمنزایی، خلجی، سوریای، شمیزایی، اتکزایی، کوچیها، وزیرستانی، قندهاری، پکتیوالی، ننگهاری، لغمانی، هوتگی، اندرزایی، کلزی و ......

>>>   من بارها از طریق همین سایت تذکر دادم که اختلافات درونی و بیرونی در مورد فغانستان آنقدر زیاد است که نه در موجودیت قوای خارجی در افغانستان امکانات تأمین صلح موجود است و نه هم در عدم موجودیت قوای خارجی.

>>>   همه این احزاب پیروان شیطان اند والذین کفروا اولیاءهم الطاغوت یخرجونهم من النور الی الظلمات اینها مردم را از نور به تاریکی و از امنیت به ناامنی و از صلح یه سمت جنگ می برند.

>>>   مردم مومن وزجر،کشیده افغانستان از جنگ خانمان سوز وویرانگر چهل ساله افغانستان نهایت رنج برده ومیبرند.جنگ ویران گروخانمانسوز افغانستان ده هاهزارکشته ،صدها هزار معلول ومعیوب ، ومیلیون ها آواره درممالک همسایه ودور وعلاوه برآن تخریب زیربناهای اقتصادی واجتماعی ومحو سیستم دولت داری مناسب درحکومات های چهل ساله، افغانستان را به یک جامعه دارای بحران عمیق و،دوامدار فروبرد. تیوری ها ونظریات سیاسی وارداتی کاذبانه وکورکورانه مخالف عقاید وفرهنگ وخواست مردم مومن وزجرکشیده افغانستان ازیکطرف وروحیه جنگ طلبی افراطی تمامی جناح های سیاسی ونظامی درجنگ داخلی بدون تفکرمناسب و نتیجه گیری مثبت آن نیز منجر به ویرانی افغانستان گردیدند.جنگ جویان خارجی به خصوص جنگ جویان اعراب افراطی جاهل وبی خرد نیز ازین زمینه استفاده نموده درکناربعضی جناح های همفکری افراطی شان درجنگ داخلی افغانستان به کشتار وقتل بیرحمانه ادامه دادند. جنگ جویان و افراطیون وماجراجویان اعراب درافغانستان به ماجراجویی قومی، مذهبی، منطقوی وفرهنگی دامن زدند ووحدت ملی جامعه افغانستان را خدشه دار ساختند که متاسفانه تاحال اثرات مخرب وخانمانسوز آنرا ملت مومن افغانستان عملا لمس میکنند.جامعه جهانی وکشورهای همسایه ومنطقه ازوضع ناامنی وجنگ داخلی افغانستان احساس مایوسی نمودند وخوشبختانه برای امنیت وبازسازی اففانستان نیروی های بین المللی وبعضی ممالک دوست دور ونزدیک درافغانستان آمدند.بازسازی درتمامی زمینه ها باسرعت شروع شدند وبرای اولین بار آساس دولت وسیع البنیاد درافغانستان گذاشته شد.قانون آساسی جامع توسط دانشمندان،علمای دینی، روحانیون ،سیاست مداران مومن و وطن دوست و جامعه مدنی عم ازذکور واناث تدوین گردید.برای اولین بار درتاریخ افغانستان انتخابات آزاد برای انتخاب زعیم کشور، اعضای شوراهای ولایتی وولسی جرگه ومشرانو جرگه ،باشرکت ملت مومن و زجرکشیده افغانستان عم ازذکور واناث باوجود تهدیدها وکشتارها چندین دفعه عملا صورت گرفته است.مکاتب، پوهنتون ها ودانشگاه های ملکی ونظامی برای ارتقای کسب علم ودانش برای ذکورواناث بطورجدی شروع به فعالیت نمودند، برای تامین امنیت سرحدات وداخلی افغانستان اردوی ملی وپولیس ملی باوسایل مجهزبه کومک جامعه ساخته شدند.بازسازی ونوسازی باسرعت درتمامی مناطق افغانستان شروع شد.اخباروجراید وتلویزون آزاد دولتی وخصوصی برای اطلاع رسانی اخبار یومیه ومعلومات فرهنگی وعلمی شروع به فعالیت نمودند.الحمدالله بیست سال آخر به کومک جامعه جهانی وممالک همسایه ودور، ملت مومن افغانستان درتمامی زمینه ها دست آورد های مثبت ومفید بی سابقه وزیادی نصیب شان شده اند که حفظ این دست آوردهای سرنوشت ساز وظایف مبرم ملت مومن وزجر کشیده ملت مومن موافق ومخالف عم ازذکور واناث هستند واین دست آوردهای مهم وحیاتی هیچگونه مخالفت با عقاید دینی وفرهنگی ملت مومن وجنگ زده افغانستان نیستند.باوجود چنین پیشرفت های سریع متاسفانه جنگ داخلی وناامنی درافغانستان ادامه یافت.اکنون برای تحقق صلح عادلانه وامنیت داییمی درافغانستان، نیاز شدید وسریع به وحدت ملی واجماع منطقوی، وبین المللی دارد. تمامی اقشار مردم مومن افغانستان، سیاست مداران وطن دوست وصلح طلب عم ازذکور واناث وممالک همسایه،دور وجامعه جهانی ومنطقه ازجنگ داخلی طویل المدت افغانستان نهایت احساس پریشانی نموده وخواهان صلح وتامین امنیت داییمی درافغانستان میباشند.الله جل جلاله درقرآن کریم میفرماید والصلح خیر.یعنی صلح یک عمل خیر ونیکو است.تاریخ گواه است که تمامی جنگ های داخلی و بین المللی سرانجام باصلح خاتمه یافته اند.خوشبختانه درحدود یکسال است که تلاش جامعه جهانی،دولت افغانستان ونمایندگان نیروهای مخالف عمده درخارج ازافغانستان درجهت تحقق صلح عادلانه،حقوق ملیت ها،حقوق بشروحقوق اناث جلساتی متعدد داشته اند.متاسفانه گاهگاهی این جلسات ونشست ها بامشکل مواجه شده اند.حقیقت اینست که صلح عادلانه واقعی وامنیت داخلی پایدار وقتی درافغانستان تحقق میباید که سیاست مداران مومن ، مخالف وموافق و بااحساس وصلح خواه افغانستان عم ازذکور واناث باهم باروحیه وطن دوستی وخاتمه جنگ خانمانسوز افغانستان بدون درنظر داشت وملحوظات فکری، تضادهای سیاسی منطقوی وبین المللی تصمیم سریع عاقلانه، صلح جویانه ،صادقانه وعادلانه بیگیرند وبه یاری خدای مهربان به طرف صلح عادلانه وامنیت داخلی دایمی صادقانه دست به دست هم داده ونگذارند که بیشتر ازین ملت مومن وجنگ زده افغانستان دررنج ،ناامنی وغم ومایوسی زندگی نمایند.
زنده وجاوید نیروهای صلح جو ،وحدت ملی ،رشد وترقی درافغانستان ، نابود باد جنگ افروزان و ما جراجویان خاین، پاینده باد همزیستی مسالمت آمیز تمامی اقوام برابر افغانستان.
ومن الله التوفیق.
عبدالرشید ناصری ازآسترالیا

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است