تاریخ انتشار: ۱۲:۵۲ ۱۳۹۹/۱۲/۲۵ | کد خبر: 166604 | منبع: | پرینت |
انسان باخرد با درک درست از امکان، احتمال، شک و یقین در مسیر واقعیت های عینی زندگی برای رسیدن به اهداف خویش تصامیم موثر اتخاذ می کند. انسانی بیشعور فاقد یقین بر پایه واقعیت های عینی است و همیشه بین سه ضلع مثلث امکان، احتمال و شک، در مسیر زندگی متزلزل خویش، سرگردان پرسه می زند.
انسان باخرد با سنجش دقیق همه امکانات، احتمالات، شک ها و حتی شبهات تلاش می ورزد، بر اساس جهان بینی واقعیت گرای خویش، با رسیدن به یقین اهداف خود را عیار سازد و مصممانه تصامیم تاثیر گذار اتخاذ کند تا از یک سو به اهداف خویش برسد و از سوی دیگر در زندگی خود و دیگران تحولات مثبت، موثر، سازنده، مفید و سعادت بخش به بار آورد.
انسان خردور و صاحب یقین هرگز برده فکری نمی گردد. چنین انسانی خردور همیشه خود در تعیین سرنوشت خویش تصامیم کنشگرایانه ی سرنوشت ساز می گیرد. انسان خردور با داشتن شخصیت مستقل و متعال انسانی بالای سرنوشت خود حاکم است، چون نیک می داند که بین تقدیر الهی و تعیین سرنوشت در مسیر تقدیر الهی فرق است.
انسان های بیشعور مانند مردگان متحرک و حتی حیوانات ظاهراً ناطق هستند که به علت عدم داشتن یقین، زندگی خود را برپایه امکانات، احتمالات و شکاکیتی عاری از معنویت استوار می دارند. چنین انسان ها شامل واکنش گرایان، مقلدان، بردگان فکری، مرتجعین، منافقین، پله بینان، مفسدین، مشرکین، بیخدایان، منکران توحید، نبوت و معاد هستند.
همه سیاسیون واکنشگرا، بدون هیچ استثنایی، افراد مرتجع، عوام فریب و در کل نابخرد هستند. همچنین پاره ی زیادی از سیاسیون کنشگرا هم افرادی بیشعوری در ظاهر خردمند هستند، چون فکر می کنند که گویا برداشت های شان از ترکیب ساختار های فکری، رفتاری و نیازمندی های اجتماعات، جوامع و ملل بشری کاملاً صد در صد درست است.
سیاسیون افغانستان در کل به علت عدم داشتن استقلال فکری، متاثر بودن از بار سلطه و سیطره مداخله گران، متجاوزین و اشغالگران، فقدان خود ارادیت ملی، عدم استقلال سیاسی-ملی-اقتصادی و سلطه اشغالگران بالای رقم زدن سرنوشت کشور، ملت و خود شان، افراد واکنشگرا و برگان فکری مکاتب استکباری، استعماری و حتی استبدادی هستند.
بین سیاسیون چپگرا و راستگرای افغانستان تا حال یک شخصیت سیاسی خردور سراغ نداریم تا بتواند به صفت رهبر ملت در مسیر کسب استقلال و تعیین سرنوشت این کشور پاشان، ویران، بی سر و سامان و اشغال شده با پشتیبانی و اعتماد همه یا بیشتر شهروندان کشور به مداخلات، تجاوزات، اشغالگری ها، دهشت افگنی ها و حاکمیت قبیله بر ملت پایان بخشد. ما شخصیت های خرده ملی گرا داریم.
اما ما شخصیت های ملی واقعاً ملت گرا، میهن دوست و استقلال طلب بر اساس منافع علیای ملی افغانستان نداریم، چون جهان بینی ها، نظریات تقلیدی و افکار وارداتی و تحمیلی همه سیاسیون افغانستان آغشته و ملبس به افکار ترویج یافته مکاتب سیاسی استکباری، استعماری و استبدادی جهانخواران و غارتگرانِ منادیان جهان بینی های چپگرا و راستگرا هستند.
سید حسیب مصلح
ملبورن - آسترالیا
>>> دونابغه در راس حکومت قراردارند
قبلا هم نابغه شرق در راس حکومت بود حالا متپکر درجه او.ل جهاند در راس حکومت است
>>> درافغانستان مردم همه مرده متحرک اند راه میروند حرف میزنند نان میخورند ولی اکثرن فاقد شعور سیاسی شده اند وگوسفندی شده اند.
>>> در افغانستان مسأله خرد، فهم، دانش و غيره مؤلفه ها بخاطر سوق دادن وطن و مردم بسوي ترقي و تعالي مطرح نيست. اينجا فقط بدست آوردن قدرت چه به تقلب، چه به كودتا و چه به به نوكريي براي دزدي و سركوب مردم است. وأين كار در حد اقل چند صد سال اخير بهمين منوال بوده و در آينده هم خواهد بود. در حكومت فعلي غني ، محب و فضلي همه اختيارات و شارگهاي اقتصادي در دست انها است و پول خيرات و بيت المال در راهاي شخصي و براي تطميع ديگر رهبران معامله گر مصرف ميشود. البته اگر چيزي بنام پول از بي بي گل، خانم محب، زهره يوسف و غيره از اين قماش باقي بماند.
>>> چون با شعوران با خارج از کشور سفر کردند تحمل این حجم از فساد درویی ونفاق را ندارند والبته شهامت هم ندارند که بمانند وبسازند منتظرن ساخته که شد بروند به کشورشان ولی تا زمانی که ما مهاجران ومخصوصا قشر با سواد مهاجر دلسوز وفداکار نشود وبر نرگردد برای ساختن ونجنگد برای بودن وضع همین است بزرگواران
>>> ما مردم با تاسف خرد، عقل، منطق، معرفت و درایت سیاسی یک فرد را از روی جیب او تعیین میکنیم. بدبختانه بنظر ما فرد غریب و کیسه خالی خو آن قدر شعورو کله هم ندارد که چور کند و لند کروزر سوار شود دیگر بدرد مملکت چگونه خواهد خورد.
ما شکر افراد ملت گرا، میهن دوست، استقلال طلب، ترقی خواه داریم مگر بدبختانه آنها بیش از حد پابند وجدان شان هستند.
آتش خاوری
>>> مردم مومن وزجر،کشیده افغانستان ازین جنگ خانمان سوز وویرانگر چهل ساله افغانستان نهایت رنج برده ومیبرند.جنگ ویران گروخانمانسوز افغانستان ده هاهزارکشته ،صدها هزار معلول ومعیوب ، ومیلیون ها آواره درممالک همسایه ودور وعلاوه برآن تخریب زیربناهای اقتصادی واجتماعی ومحو سیستم دولت داری مناسب درحکومات های چهل ساله، افغانستان را به یک جامعه دارای بحران عمیق و،دوامدار فروبرد. تیوری ها ونظریات سیاسی وارداتی کاذبانه وکورکورانه مخالف عقاید وفرهنگ وخواست مردم مومن وزجرکشیده افغانستان ازیکطرف وروحیه جنگ طلبی افراطی تمامی جناح های سیاسی ونظامی درجنگ داخلی بدون تفکرمناسب و نتیجه گیری مثبت آن نیز منجر به ویرانی افغانستان گردیدند.جنگ جویان خارجی به خصوص جنگ جویان اعراب افراطی جاهل وبی خرد نیز ازین زمینه استفاده نموده درکناربعضی جناح های همفکری افراطی شان درجنگ داخلی افغانستان به کشتار وقتل بیرحمانه ادامه دادند. جنگ جویان و افراطیون وماجراجویان اعراب درافغانستان به ماجراجویی قومی، مذهبی، منطقوی وفرهنگی دامن زدند ووحدت ملی جامعه افغانستان را خدشه دار ساختند که متاسفانه تاحال اثرات مخرب وخانمانسوز آنرا ملت مومن افغانستان عملا لمس میکنند.جامعه جهانی وکشورهای همسایه ازوضع ناامنی وجنگ داخلی افغانستان احساس مایوسی نمودندوخوشبختانه برای امنیت وبازسازی اففانستان نیروی های بین المللی ناتو وبعضی ممالک دوست دور ونزدیک درافغانستان آمدند.بازسازی درتمامی زمینه ها باسرعت شروع شدند وبرای اولین بار آساس دولت وسیع البنیاد درافغانستان گذاشته شد.قانون آساسی جامع توسط دانشمندان،علمای دینی، روحانیون ،سیاست مداران مومن و وطن دوست و جامعه مدنی عم ازذکور واناث تدوین گردید.برای اولین بار درتاریخ افغانستان انتخابات آزاد برای انتخاب زعیم کشور، اعضای شوراهای ولایتی وولسی جرگه ومشرانو جرگه ،باشرکت ملت مومن و زجرکشیده افغانستان عم ازذکور واناث باوجود تهدیدها وکشتارها چندین دفعه عملا صورت گرفته است.مکاتب، پوهنتون ها ودانشگاه های ملکی ونظامی برای ارتقای کسب علم ودانش برای ذکورواناث بطورجدی شروع به فعالیت نمودند، برای تامین امنیت سرحدات وداخلی افغانستان اردوی ملی وپولیس مل باوسایل مجهزبه کومک جامعه ساخته شدند.بازسازی ونوسازی باسرعت درتمامی مناطق افغانستان شروع شد.اخباروجراید وتلویزون آزاد دولتی وشخصی برای اطلاع رسانی شروع به فعالیت نمودند.الحمدالله بیست سال آخر به کومک جامعه جهانی وممالک همسایه ودور، ملت مومن افغانستان درتمامی زمینه ها دست آورد های مثبت ومفید بی سابقه وزیادی نصیب شان شده اند. باوجود چنین پیشرفت های سریع متاسفانه جنگ داخلی وناامنی درافغانستان ادامه یافت.اکنون برای تحقق صلح عادلانه وامنیت داییمی درافغانستان نیاز شدید وسریع به وحدت ملی واجماع منطقوی، وبین المللی دارد.تمامی اقشار مردم مومن افغانستان، سیاست مداران وطن دوست وصلح طلب عم ازذکور واناث وممالک همسایه،دور وجامعه جهانی ازجنگ داخلی افغانستان نهایت احساس پریشانی نموده وخواهان صلح وتامین امنیت داییمی درافغاستان مینمایند. خوشبختانه درحدود یکسال است که تلاش جامعه جهانی،دولت افغانستان ونمایندگان نیروهای مخالف عمده درخارج ازافغانستان درجهت تحقق صلح عادلانه،حقوق ملیت ها،حقوق بشروحقوق اناث جلساتی متعدد داشته اند. متاسفانه گاهگاهی این جلسات ونشست ها بامشکل مواجه شده اند.حقیقت اینست که صلح عادلانه واقعی وامنیت داخلی پایدار وقتی تحقق میباید که سیاست مداران مومن ، مخالف وموافق بااحساس وصلح خواه افغانستان عم ازذکور واناث باهم باروحیه وطن دوستی وخاتمه جنگ بدون درنظر داشت وملحوظات فکری، تضادهای سیاسی منطقوی وبین المللی تصمیم سریع عاقلانه، صلح جویانه ،صادقانه وعادلانه بیگیرند وبه یاری خدای مهربان به طرف صلح عادلانه وامنیت داخلی دایمی به پیش بروند ونگذارند که بیشتر ازین ملت مومن وجنگ زده افغانستان دررنج ،ناامنی وغم ومایوسی زندگی نمایند.الله جل جلاله درقرآن کریم فرموده که والصلح خیرا یعنی صلح یک عمل خیر ونیکو است تاریخ گواه است که تمامی جنگ های داخلی وبین المللی باصلح وتفاهم خاتمه یافته اند.
زنده باد نیروهای صلح جو ،وحدت ملی ،ترقی پسند,
وانکشاف درافغانستان، نابود باد جنگ افروزان و ما جراجویان خاین، پاینده باد همزیستی مسالمت آمیز تمامی اقوام برابر افغانستان.
ومن الله التوفیق.
عبدالرشید ناصری ازآسترالیا
>>> باید ملت افغانستان مانند یک زنجیر بهم وصل بشوند بدنبال افراد با نفوذ نروند پشت هر ادمی بپانخیزند بلکه باید همه مردم تلاش کنند وبخواهند که شرایط تغییر کند ودل خوش به این کشور وان کشور نباشند در جامعه ای که فداکاری رخت بربندد انتظار چنین وضعی کاملا طبیعی هست هنوز هم دیر نیست مردم باید بهم وصل شوند ویکپارچه در مقابل طالب وغیر طالب بایستند ویک بار برای همیشه به چرکستان بفهمانند یاهمه میمیریم یا تورا حذف میکنیم باید بفهمد نمیترسیم ارمان داریم اگر صدیا هزار نفر را کشت برای هرکدام جانشینی هست وقتی نهادی وابسته به یک شخص یا اشخاصی معدود باشد ترور افراد مساوی با منهدم کردن ان خیزش است اما اگر اراده ملی باشد هیچکس توان مقابله با ان را ندارد واین کار اولین لازمه اش فداکاری است مخصوصا افرادی که در خارج کشور زندگی میکنند کمتر درگیر قوم گرایی هستند میتوانند خودشان وفرزندانشان تحصیل کنند درک درست تری از جامعه مدنی دارند خیالشان از خانواده هایشان تاحدی راحت است یک نمونه خدمتان عرض میکنم فاطمیون افغانستان چون ارمان داشتند چطور تبدیل به لشکری قوی شدند که به گفته ی همه بیشترین ترس داعش از این گروه بود والبته منکر کمک های ایران به فاطمیون نیستم اما دلیل اصلی قدرتمند شدنشان ارمان گرایی که خود باعث انگیزه مضاعف میشود و بعد فداکاری برای هدفی بزرگ اگر این انگیزه را برای ساختن کشور از سوی مردم میبود حالا وضعیت اصلا این نمیبود متاسفانه ما درحال حاضر همه به هم نگاه میکنیم من به عنوان یک مادر وظیفه ام وطن دوست بار اوردن فرزندانم است خانم ها سهمشان همین است چون هرگز نمیتوانند تفنگ بدست بگیرند وهرگز جامعه ما نمیتواند انهارا به عنوان انسان کامل که میتواند ایده داشته باشد صاحب نظر باشد بپذیرد ولی نمیدانم چرا مردان ما خود را مبرا کردند از تکلیف
>>> خرد چیست؟؟؟؟
از ۲۵۰ سال بدینسو چیزی به نام خرد در این ماتمکده وجود نداشته، اگر خودت اندکی خرد در چانته داری از این مردم بد بخت دریغ مکن.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است