نوروز از آریانای کهن تا امروز
در حدود صد سال پیش، در این مرز و بوم، مراسمی بخصوص برای نوروز وجود داشته است، که نظر به حوادث اجتماعی و جنگ های متداوم، برگزاری این مراسم بسردی گراییده و کمتر به چشم میخورد 
تاریخ انتشار:   ۲۰:۳۷    ۱۴۰۰/۱/۱ کد خبر: 166656 منبع: پرینت

نوروز از آریانای کهن تا امروز، به اشکال گوناگون چه در ایران و چه در افغانستان و چه در ماوراءالنهر به تجلیل گرفته شده و در قبال خود سنت های عنعنوی را پرورش داده، که نشانه هایی از انها، در این خطه وسیع، هنوز هم پا بر جا است.

بر اساس متون اساطیری گویند که نوروز سابقه تاریخی از زمان جمشید یا یما پادشاه، شاه چهارم پیشدادیان دارد، یعنی از زمانیکه جمشید در بلخ به تخت می نشست و بیرق های سپید را در بلخ بامی بلند مینمود. به روایتی دیگر در این روز یما پادشاه توسط دیوان به هوا برده میشده، که این جریان مصادف به اول فروردین یا ماه حمل بوده است.

اما روایت های افسانوی در این زمینه گوناگون است. چنانکه استاد پوهاند حبیبی در کتاب «افغانستان قبل از اسلام» مینویسد: «نوروز بزبان فارسی دری است و اعراب آنرا یوم الجدید گویند و این روز از بزرگترین اعیاد باستانی مردم خراسان است، که روز اول ماه فروردین آغاز آن است.

در این ایام پنج روز اول ماه حمل (فروردین) بنام نوروز عامه و روز ششم بنام نوروز بزرگ یا نوروز خاصه بوده است.» این بدین معنا است که در پنج روز اول سال، شاه بارعام میداده است، که شاید خودش در جشن نوروز مردم شرکت نموده و از انها با دلجویی و دلگرمی، پذیرایی میکرده است و روز شیشم که نوروز خاصه بوده با خاصان و خانواده و درباریان و اهل کیاست و ریاست بسر میبرده است.

در کتاب «التفهیم» ابوریحان بیرونی آمده است:
«مردم در صبح نوروز به یکدیگر آب میپاشیدند و شکر و شیرینی را به همدیگرهدیه میدادند و این هدیه دادن ها و هدیه گرفتن ها، در دوره اسلامی بگونه دیگر آمده است، طوریکه امرای اسلامی هم به مناسبت نوروز هدایا میپذیرفتند و این هدایا در زمان امرای اموی از مردم عجم به ده میلیون درهم بالغ میشده است.

باید اضافه نماییم، که هر کدام از سلسله ی امرای اسلامی و مردمان تحت سلطه شان از خود ویـــــژگی های در تجلیل از مراسم نوروز داشته اند، که عباسیان، غزنویان، سامانیان، غوریان و تیموریان پر شکوه ترین تجلیل را از مراسم نوروز بجا میآورده اند، که یادآوری هرکدام از انها به اطاله کلام می افزاید و متاسفانه امروز فراموش شده اند و حتی نامی از انها باقی نیست.

در افغانستان کنونی نیز چنین بوده است و در گذشته ها در حدود صد سال پیش، در این مرز و بوم، مراسمی بخصوص برای نوروز وجود داشته است، که نظر به حوادث اجتماعی و جنگ های متداوم، برگزاری این مراسم بسردی گراییده و کمتر به چشم میخورد.

در هرات به پیشواز نوروز مراسم ویژه ای مطرح بوده است، بدینسان که بعد از تجلیل چهارشنبه آخر سال (چارشنبه سوری) که بیشتر توسط زن ها انجام می شده است، بزرگداشت از جشن نوروز روی دست گرفته می شده است و میله های نوروزی حتی یکی دوماه پیش از روز اول حمل در تخت صفر، شهزاده یعقوب، ابوالولید، پل مالان، امام شش نور و بسیاری جای های دیگر هرات با خیمه و خرگاه و سماواری ها و خوراکه فروشی های زیاد با انواع و اقسام خوراکی ها، هفت میوه ها و فروش اسباب بازی های خرادی شده کودکان (محصول کوچه خرادی) رنگ و روی خاصی داشته است که امروز متاسفانه از انها خبری نیست.

بزرگترین میله عنعوی که صبغه مذهبی دارد، میله گل سرخ در مزار شریف است، که در روز اول نوروز، جهنده سخی در صحن مزار حضرت علی کرم الله وجهه با اشتراک هزاران تن از سراسر کشور بلند میشود و در حدود چهل روز دوام میکند و در این جریان بازی های بزکشی در دشت شادیان و دیگر نمایشات برای سرگرمی مردم اجرا میگردد.

در کابل نیز میله نوروز با تشریفات خاص در دامنه علی آباد یا کارته سخی و در جوار مزار سخی، با بلند کردن علم مبارک برگزار گردیده و در عین حال در همین روز، در مندوی کابل، توسط شهردار (شاروال) این شهر توغ (بیرغ مندوی) بلند شده و آرزوی فراوانی نعمت های خداوندی در سال پیش رو برای مردم میشود.
در قبال آن در زیارت خواجه صفا، شاه شهید، تپه مرنجان، باغ زنانه و استودیوم ورزشی کابل، ستالف، کاریز میر، گلغندی، چاریکار، هوفیان شریف و دیگر اطراف و اکناف کشور مراسمی از این دست بر پا است.

پیش از سه چهار دهه فلاکتبار در کشور، که امنیت قبل از طوفان در این مرز و بوم مستولی بود، مردم کابل با دل جمع و با فرا رسیدن نوروز، خانه تکانی میکردند و خانه های نشیمن را سفید میکردند و برای پذیرایی مهمانان نوروزی هفت میوه خشک را چون: خسته، پسته، نخود، کشمش، قولنگ (زرد آلوی خشک) را در آب برای چند روز، پیش از نوروز تر میکردند، تا روز های نوروز فرا رسد و بعد آن میوه تر شده را به مهمانان و قومان و خویشان توزیع نمایند. که البته این عنعنه در روزگار جنگ های کابل تا حدودی فراموش شده و کمتر خانواده هایی را میتوان دید، که با این سود و سودای دردناک کنونی به فکر چنین ادا و اطواری باشند.

قابل یاد آوری است که جوانان پسر و نامزد دار، پیش از فرا رسیدن سال نو، بخاطر دید و بازدید عروس آینده خود، تحفه نوروزی، که عبارت از خوانچه ها جلبی، ماهی، حلوای سوهان (سوونک) و انواع شیرینی باب میباشد، به خانه نامزد خود میبرند، تا شب سال نو، برای هردو خانواده، که پیوند تازه یافته اند، خوشآیند باشد. البته این عنعنه و رسم دیرین در تمام نقاط کشور رواج داشته و پا بر جا است.

در هرات نیز که صبغه باستانی دیر پا دارد، نمود های سنتی نوروز، اگر چه در اثر رخداد های چند دهه اخیر تا اندازه رنگ باخته اند، با وجود آنهم کم و بیش نمود های به چشم میخورد، که تجلیل شب چهارشنبه سوری (چارشنبه آخر سال) از ان جمله است و در شب این چهارشنبه بعضی خانواده ها، آتش روشن میکنند و دختران دم بخت از روی آن می جهند و کوزه پر آبی را از پشت بام خانه به کوچه پرتاب میکنند و بدینگونه روشنایی را به خانه میآورند و کدورت و کرختی زمستان را با آب میشویند.

برای روز نوروز یا اول حمل که سال نو تحویل میشود، از یکماه پیشتر تدارک پذیرایی از مهمانان درنظر گرفته میشود، به این معنی که بعضی خانواده ها سبزه می اندازند. بدین ترتیب که گندم یا عدس و جورا در بین بشقابی پهن نموده و تکه کتانی نازکی را بر روی آن پهن میکنند و یا گندم و یا عدس و تخم تراتزک را با سرش کاهی بر روی آن میمالند و میگذ ارند تا روز نوروز سبز شود و در آن روز آنرا روی سفره هفت سین(سبزه،سیب،سیر،سنجد،سمنک یا سمنو،سپند و سرکه) میگذارند، تا سال آینده شان پر از لطافت، شادابی و خوشبویی باشد.

بعد از نوروز هم میله ها و تفریحاتی و جود دارد، که از انجمله میتوان از چهارشنبه اول سال و سیزده نوروز (سیزده بدر) که ویژه بانوان میباشند، نام برد. در سیزده بدر دختران دم بخت به سبزه زار ها روی می آورند و با گره زدن سبزه ها، بخت خویش را می آزمایند و مراد می طلبند و میگویند: «زردی من از تو و سبزی تو از من.»

آنگونه که من بیاد دارم، از سال ها بدینسو در هرات، میله های تخت سفر برگزار میشده است، بدینطریق که در حدود یکماه پیش از اول حمل، خیمه و خرگاه میوه فروشان، سماواری ها (چایخانه ها) و هوتل ها و رستوران های سیار، در دامنه تخت سفر و بین سبزه زارها و در کنار درختان ناجو و بوته های ازغوان زرد و بنفش، رحل اقامت افگنده و در هر روز جمعه از مهمانان پذیرایی میکرده اند.

البته هر روز جمعه مردان دسته دسته، همراه فرزندان خوردسال، برادران و دیگر اقوام و وابستگان، پیاده و سواره از صبح وقت بسوی تخت سفر روانه میشدند و ساعت ها وقت خود را با سرگرمی های گوناگون سپری میکردند. کودکان هم با انواع وسایل تفریحی، چون: چرخ فلک، اسپکهای چوبی گردان و غیره سرگرم شده و از اسباب بازی های خرادی شده و رنگی ویژه کودکان، مانند غرغرک، اسپ های چوبی ملاغی، ارابه های دسته دار و موترک های رنگ وارنگ باالوسیله پدران و وابستگان خویش خریداری مینمودند و با نشاط و شوق و سرور کودکانه عصر روز روانه خانه های خود میشدند. بر علاوه آنهایی که امکانات بیشتری داشتند، هفت میوه خشک خریده و بین دستمال های ابریشمی، بدیگر اعضای خانواده سوغات میبردند. همچنان کودکان وقت رفتن بخانه، در حالیکه شاخچه های ارغوان را بدست داشتند، با شوق تمام بسوی خانه ها روان میشدند.

در این اواخر روز اول سال، بنام میله نهال شانی نیز تجلیل میشود، طوریکه اراکین دولت و بزرگان شهر در استودیوم ورزشی جمع میشوند و از نمایشات پهلوانی، اسب دوانی، نیزه بازی و رژه حیوانات اهلی و وسایل زراعتی و غیره دیدن میکنند.

خلاصه روزهای نوروز برای تمام مردم افغانستان، جشن شادمانی و سرور است. به خصوص کودکان و زنان در این ایام به تفریحگاه ه و تفرجگاه ها روی می آورند و عموم مردم از مسابقات مرغ جنگی، گاو جنگی، نشان زنی، تخم جنگی، پهلوانی، اسب دوانی، گاو دوانی، کبک جنگی، کاغذ پرانی، بزکشی،آوازخوانی، اتن ملی، نیزه بازی و امثال اینها دیدن مینمایند.

محقق نیک سیر


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
نوروز
جشن نوروز
نظرات بینندگان:

>>>   چشمانم را بستم وهمه را تصور کردم در تمام میله ها همه بودند یک طرفم هزاره بود یک طرفم پشتون بود طرف دیگرم ازبک همه به هم لبخند میزدند هیچکس بخاطر قومیت کسی به دیگری چپ نگاه نکرد همه یک ملت بودند مثل تمام ملت های دیگه اه وهزار اه چقدر از ما دور است انروز چقدر غربت سخت است حتی اگر دربهشت باشی کاش کمی با یکدیگر مهربان بودیم

>>>   درعید نوروز وبهارطبیعت ، درمناطق ما ، اول روز سال نو ، برسر مزار رفتگان می روند وفاتحه می خونند ، گاو یاگوسفند نذرمیکند وکسانی که فقیر هست ویایتیم به آنها گوشت می برد وهمه مردم کالای نو می پوشد ، ومدت سه روز عید می گیرد ، به خانه های همدیگر می رود ، واگربین خانواده های نزاع واختلاف باشد ، علماء و بزرگان درآن روز آنهارا آشتی می دهد ،
، اماچندسالی که طالبان نوکران پاکستان وامریکا وانگلیس درکابل حاکم شد ، عید نوروز را بدعت وحرام اعلام کرد ، این به خاطر ازبین بردن هویت وریشه های تمدنی اقوام غیر پشتون بود ،مانندتخریب مجسمه چهار هزارساله بودا در بامیان ،وتغییر زبان فارسی درادارات ودانشگاهها ...درحالکه اکثر مردم پشتون عید نوروزرا گرامی می دارد ؟؟
نیکبخت کابلی


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است