خط سوم؛ در چند محور اساسی...!
طرفداران خط سوم با استفاده از تجارب تاريخی و سياسی و با درک کامل مراحل تکامل سیاسی و انسانی، منحيث راه حل بدیل برای ختم جنگ و آمدن صلح دایمی وارد کارزار ميدان سياسی می شوند 
تاریخ انتشار:   ۰۹:۳۲    ۱۴۰۰/۱/۶ کد خبر: 166681 منبع: پرینت

هموطنان ما بخوبی آگاه اند که متاسفانه دامن زدن به تعصبات قومی و زبانی، خود خواهی، جاه طلبی، بشمول جمهوریت چند نفری و همچنان امارت تقلبی، کشور را بطرف یک بحران عمیق سوق داده است.
اکنون مردم افغانستان به این باور رسيده اند که نه رهبری دولت موجود میتواند کشور را از این بحران نجات دهد و نه گروه طالبان؛ چون هردوی آنها جزء عمدۀ مشکل اين بحران شمرده ميشوند. لذا با درنظرداشت مصالح عليای کشور، حفظ استقلال و تماميت ارضی و نجات مردم از فتنۀ جنگ و قطع خونريزی و تأمين آتش بس؛ لزوم ايجاد خط سوم حتمی شمرده ميشود.

خط سوم که شامل سياستمداران برخاسته از متن جامعه، باتجربه، وطندوست، ايماندار، متعهد، صادق، عدالت خواه، صلحجو و غيرجانبدار طرف های کنونی جنگ دراين سرزمين میباشند، از یکی دو سال بدینسو با بلندکردن صدای عدالت خواهانۀ شان يک سلسله آمادگی های را در معرکه سیاسی انجام داده و با قوت روزافزون فعالانه به پيش می رود.

در شرايط کنونی، ديدگاه به ظاهر هواخواهان و شعار دهنده گان جمهوريت، چه در میان گروه های راست قومی و چه در میان حلقات لیبرال تر جامعه به شدت وضعيت قومی را به خود گرفته و در محور سیاسی قدرت و ساختار آن، به انگیزه تمامیت خواهی و برتری بینی قومی اولويت داده ميشود.

بحث جمهوریت در شکل با گزینش تعدادی از افراد به نمایندگی از اقوام دیگر متنوع ساخته شده ولی بدون صلاحیت تصمیم گیری در مسایل کلان کشوری که در محتوا بیشتر به جمهوریت قومی صعود کرده است ‌و عمل می‌کند. دیدگاه سیاسی طالبان در آن سوی ديگر، تحت شعاع دین با عین روایت تشکل يافته است و دید سیاسی نیروهای لیبرال قومی هم در آن طرف خط متأسفانه با عین روایت وجود دارد.

از اينرو تا زمانیکه این نوع باورها در هر خط فکری موجود باشد، سایر مسایل، حالت فرعی را به خود می‌گیرد. این یک بحث بسیار جدی است و تا زمانیکه ساختار قدرت و طرز دید سیاسی که مبتنی بر ان تشکل قدرت در آینده شکل و محتوا می‌گیرد اصلاح نشود ‌و سنت شکنی از توهم ها به باورهای انسانی و ارزشی پذیرفته نگردد، بحران جنگ و بحران بی اعتمادی در این وطن ختم نمی‌شود.

ما به این عقیده هستیم که در شرايط کنونی هم حکومت موجود که تعدادی به خاطر منافع شخصی و تدوام قدرت شان زير نام جمهوریت خواهان شعار جمهوریت میدهند اما در عمل به جمهوریت باور ندارند و هم آن عده طالبان که شعار امارت میدهند اما در حقیقت نه به امارت باور دارند و نه به شعار های عقيدوی طرفدار ختم جنگ نبوده، بلکه هر روز با بهانه های مختلف، آتش جنگ را شعله ورتر ميگردانند و مردم ما را به خاک و خون ميکشانند. بنابران ساختار حاکمیت در افغانستان در تمام محور های اساسی آن نیاز به تحول و تغیر اساسی دارد.

هرچند خط سوم، در چند محور اساسی با طالبان اختلاف ایدیولوژیک دارد که کار را برای رسیدن به یک توافق سیاسی که بتواند ثبات سیاسی، امنیت دایمی و حاکمیت ملی افغانستان را تضمین کند، مشکل میسازد. اما يقين داريم که طرفداران خط سوم با استفاده از تجارب تاريخی و سياسی کشور و با درک کامل مراحل تکامل سیاسی و انسانی که به سرعت در جهان کنونی در حالت تغيير، تحول و انکشاف است، منحيث راه حل بدیل برای ختم جنگ و بحران سیاسی و آمدن صلح دایمی در سرزمين افغانستان و به توفيق خداوند متعال، وارد کارزار ميدان سياسی می شوند.

احمد سعیدی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
خط سوم
حکومت
نظرات بینندگان:

>>>   این کدام خط سوم است همان خط که سه رنگ است خط وال مدیر خط دوم ریس و خط سوم وزیر حالا شما نگفتید که خود تان علاقمند کدام خط هستید ریس ویا وزیر

>>>   تعریف خط سوم چیست؟
به جرات می توان خط سوم را معروفترین گفتار حضرت شمس تبریزی دانست که یکی از بزرگترین معماهای تاریخ عرفان است. حتی پس از گذشت حدود هزار سال، هنوز کسی نمی تواند ادعا کند که معنی آنرا کاملا دریافته و البته شاید کسی که متوجه بطن این گفتار شود هم هرگز آنرا بیان نسازد.

شمس تبریزی در جایی دیگر بیان می دارد که:«چون گفتنی باشد و همه عالم از ریش من در آویزد که مگر نگویم، حتی بعد از هزار سال، این سخن بدان کس برسد که من خواسته باشم!» و این یک معنی دارد. بله تنها کسی می تواند عالِم به رموز این گفتار شود که شمس تبریزی خواسته و اجازه داده باشد!

و جالب است که وی در جایی دیگر بیان می دارد: «حکمت بر سه گونه است. حکمت گفتار، حکمت رفتار و حکمت دیدار. حکمت گفتار را عالمان راست، حکمت رفتار را عابدان و حکمت دیدار را عارفان!». حالا بر مبنای این دو عبارت معروف، به شناخت ابعاد خط سوم می پردازیم.

در بیان مبحث خط سوم، بیان های بسیاری گفته شده که معروفترین آنها را باید کتاب خط سوم نوشته دکتر ناصرالدین صاحب‌الزمانی دانست لیکن به نظر می‌رسد که استاد ارجمند، در برخی نقاط به بنبستهایی هم برخورد کرده اند. از این‌رو، بیان ما در اینجا صرفا بر مبنای گفتار حضرت شمس خواهد بود که در مورد دسته بندی حکمت مطرح کرده بودند. این عبارت ادامه ای بسیار مهم دارد که متاسفانه در اکثر نقل قول ها ذکر نمی شود و در اینجا بیان می داریم:

آن خطاط سه گونه خط نوشتی
یکی را او خواندی ولاغیر
یکی را هم او خواندی هم غیر
یکی را نه او خواندی نه غیر او
آن [خط سوم] منم! که سخن گویم
نه من دانم نه غیر من…
ر

>>>   اقاى سعيدى، شما ها که ار بتن اشغال برخېستېن و به اصطلاح تحلېلگر و معدني نكتايى پوش و غيره شديد!!از ياد نبريد كه شما ها هم نقش خودرا در ويرانى افغانستان داشتيد و داريد!! فعلا" كه راه از پيشتان گم شده و نميدانيد سر كلاوه كجاهست به خط سوم و خط ها دست مى زنيد!! خداوند همراى شما حساب كند!! مردم بسيار به شرم و به حيا هستيد!!

>>>   خط سوم لطفن خود را به جامعه با توانائی و اقتدار و پشتیبان خود معرفی کند تا بدانیم که کی ها اند . از زیر لحاف خو پوف نمیشه .

>>>   - به ( بسيار به شرم و به حيا هستيد!! ..
سعیدی صاحب کدام افراد یا سلاح راداشت که ویران کند؟ کدام مقام راداشت که غصب کند؟ کدام بانک را چور کرده؟
چند ملیون دالر بخارج انتقال داده اند؟؟
کدام قصر فرعونی شیرپور مربوط سعیدی صاحب است؟؟

>>>   درود جناب سعیدی ، از زمانی که ستون های پنج گانه جهانی در افغانستان شکل گرفت و هر کشور در اون جا برای منابع خودش یه ستون آباد و برای بهره برداری از اون ستون‌ها که از 1به 2 به 3 به 4 به 5 از بنیاد و در داخل ستون ها ایجاد پایگذاری شد ، و این ستون‌ ها رو طوری به هم دیگه چیدند که حتی ستون اول از دو متمایز نباشد و هر ستون وظیفه خاصی خودشو رو باید اجرا و عملی کند ، وظیفه ستون ها تبعیض، نفاق, نفرت ، تفرقه اندازی بین مردم ، تبعیضی های قومی، زبانی ، عقیدتی، چپاول، دزدی، عملیات های مخفیانه شبانه و روز، سوق دادن مردم به دزدی، مواد مخدر برای جوانان، و... ستون‌ ها مطابق هیچ برنامه‌ای نمی توانن کاری رو انجام بده با برنامه ریزی کار می کنند و مطابق برنامه هر یک ستون‌ ها دارد وظیفه خاصی خودشو اجرای و عملی می کنند و پول های هر یک از ستون ها مطابق به برنامه که دارد پرداخته میشه اون هم دلار ، از زمانی که این ستون ها شروع به کار کردند مطابق برنامه، دمار از روزگار مردم بیچاره افغانستان در آورده‌اند ، اگر روزی این ستون‌ها به خواست خداوند تخریب و از بین برود که ایشالا هر چه زودتر توسطی شخصی وطن پرست سرنگون گردد و همه ستون از بک تا پنج که در این ستون‌ها قرار دارد تیکه تیکه از هم بپاشد آنوقت مردم افغانستان نفس راحت می کشند و صلح پایدار نصیب این کشور می شود در غیر این صورت همین آش و همان کاسه های بد مزه و بی نمک خواهد بود و جنابعالی که یاد آور اگر خط سوم که ماشلا مردم حدود چهل ساله تجربه سیاسی کسب کردند و گر چه از الفبای سیاسی چیزی بلد نیستند و این فقیر سیاسی است که نظام مهندسی شده یارای مقاومت در برابر آن حاجز است اگر خط مستقیم و راه صراط مستقیم رو به مردم نشون بده نور الا نور میشه .

>>>   خط سوم خط اعتدال است
خط طالب خط ویرانی و بر بادی است
خط فاشیسم ارگ خط وطن فروشی و غلامی است و
خط سوم خط اعتدال و واقع بینی است که اکثریت خاموش و بی تربیون در این خط اند.
خط سوم منم
خط سوم تویی
خط سوم مائیم که نه طالب و نه فاشیسم غنی ، هر دو را نه ماییم

>>>   اگر نوشته ی ارایه شده توسط اقای سعیدی بر پایه ی یک هسته ی پاک و غیرمعامله گرانه از افرادی میهن پرست با افکاری همه خواهانه و دلسوزانه تشکیل شده و از توانمندی سازماندهی و خط گذاری روشن برخوردار باشد، میتواند، در شرایط حساس امروزی، به عنوان بهترین بدیل برای نجات میهن و مردم تبارز کند.

مشکل عمده، عدم اعتماد مردم به همه ی بازیگران سیاسی است که توسط کرزی و غنی و مافیای شپش و زالوی خوان یغما، دموکراسی را چنان الوده کردند که تره کی سوسیالیزم را و طالبان اسلام را و جهادی ها اخوانیت منفور شان را و بالنتیجه، بی باوری عام به هر صدایی است و لو ندای اینده ی عاری از دزدی و خیانت و برتری و نفاق قومی باشد.

”خط سوم”ی ها باید علنا وارد کارزار شوند و در ده به ده و شهر به شهر با جسارت و از خود گذری در بسیج افکار مردمی و جلب اعتماد عامه برزمد.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است