عناصر هویت ملی
کوچی گری امروز، برخلاف دوره های تاریخی، در افغانستان بعنوان یک سبک زندگی درمیان یک گروه قومی رایج است که ماهیت و ساختار پیشامدرن دارد و بر الگوی بسته و تغییر ناپذیر سنت ها و ارزشهای فرهنگ قبیله ای استوار می باشد 
تاریخ انتشار:   ۱۲:۰۲    ۱۴۰۰/۱/۱۰ کد خبر: 166706 منبع: پرینت

عناصرهویت ملی؛
شتر، زبان و کوچی گری؛
اشرف غنی، کتابی دارد با عنوان "تاریخ، فرهگ و هویت ملی" که در شش گفتار به دو زبان فارسی و پشتو تنظیم و در 130صفحه نشر شده است. این اثر، گویا متن و محتوای یک سخنرانی می باشد که برطبق گفته ی ایشان می خواهد :"به وسیله چنین گفتمان ها، درک علمی سرمایه های ما به مردم و دولت به شیوه عام فهم و قابل درک انتقال داده شود."
من اعتراف می کنم که تاحال، کتابی از اشرف غنی نخوانده ام، اما به برخی از سخنرانی های وی که درحوزه های فرهنگی ـ تاریخ پژوهی ایراد کرده اند گوش داده ام. معلومات خوب و دسته بندی درطرح سیستماتیک مطالب، دو امتیاز عمده ای می باشد که نشان می دهد، غنی ذهن پژوهشگر و فکر منسجم ومنظم درامور تیوریک دارد. این اثر، با توجه به عنوانش، برایم جذاب آمد، چرا که درحوزه ی مورد علاقه ام، هویت بود. متاسفانه برخلاف عنوان جذاب این اثر، محتوای آن را فاقد دیدعلمی و روش شناختی اکادمیک در حوزه ی هویت یافتم. بیشتر به یک سخنرانی سیاسی ـ محفلی می ماند تا یک کنفرانس علمی.
کوشیده ام فرازهایی از این بحث را مورد بازخوانی و بررسی قراردهم. که در دو بخش دراین صفحه می گذارم.

1. شتر: عنصر انتقال دهنده ی هویت ملی!
اشرف غنی در این اثرِخود، علاوه بر بحث های پریشان و پراکنده در بیان اهمیت زمین شناسی و ذخایر معدنی و امتیازات جغرافیایی و پتانسیل های اقتصادی افغانستان، درپیوند به هویت ملی، "شتر" را که نقش مهمی درفرهنگ کوچی ها دارد، از آن جهت بعنوان یکی از مهمترین "وسیله" ها وعناصر انتقال دهنده ی هویت ملی افغانستان در مسیر تاریخ، نام می برد که درعصر"جاده ابریشم"، نقش "لاری" افغانستان را ایفا می کرد و قادر بود 25/ 30 کیلو ابریشم و لاجورد افغانستان را به سایر نقاط جهان انتقال دهد!
درک غنی از عناصر هویت ملی بیشتر مبتنی برعناصر مادی می باشد. وی، می کوشد لاجورد و ابریشم را بعنوان اقلام تجاری که حاوی عناصر متمایز هویتی می باشند تعریف کند، در حالی که این اقلام، کالاهای تجاری ای هستند که فقط محصول افغانستان نمی باشند و می تواند درنقاط دیگر دنیا هم تولید گردد. بنابراین، برخلاف تصورغنی، این محصولات، از نظر پیام فرهنگی، دربرگیرنده ی عناصر هویتی و تمدنی منحصر به فرد و معناسازی نیستند تا مختصات هویتی ـ تمدنی افغانستان را به سایر نقاط جهان بنشاساند و موجب تعامل فرهنگی ـ هویتی با سایر ملل گردد.
شترهم، بطور قطع حیوانی مختص به افغانستان نیست تا بتواند بعنوان یک تکنولوژی ارتباطی ویا به تعبیرغنی، به مثابه "لاری" افغان، میزان و تمایز تکنولوژیک این کشور را به سایر تمدن ها و کشورها معرفی نماید.

2. وی تلاش دارد مفهوم تاریخی "کوچی" را وارد گفتمان امروزی کند و بدینوسیله الگوی فرهنگی کوچی گری را بعنوان یکی از شناسه های هویت ملی تعریف نماید. این نوع تعمیم، بنظر من مضحک ترین تحلیل و فهم ازهویت ملی می باشد. اولن، کوچی گری درمفهوم تاریخی در چاچوب گزاره های اقتصادی و تجارت و بالتبع، مبادلات فرهنگی و انتقال تجربیات تمدنی بوده است که بوسیله ی مبادلات تجاری و اقتصادی صورت می گرفته است و دومن، کوچیگری امروز که غنی سعی درتعمیم مفهوم تاریخی دارد، نوعی سبک زندگی قبیله ای است که بخصوص در100 سال پسین، ازنظرسیاسی ـ اجتماعی، بیشتر به نماد تفریق و تجاوز و جدایی ملی میان شهروندان ده نشین و کوچ نشین عمل کرده و ازنظر فرهنگی، تبلور الگوی بادیه نشینی و پیشامدرن بوده است و ربط ونسبتی به مفهوم سازی درحوزه ی هویت ملی نداشته است.

3. کوچیگری: تناقض تطبیقی هویت ملی؛
اشرف غنی، قومیت امروزی را یک پرسش بدیع و بصورت غیرمستقیم، برساخته ی فرهنگ و تطورات اجتماعی ـ تاریخی می داند و به همین دلیل این پرسش نفیی را پیش می کشد که "چرا امروز تمام ما از قوم حرف میزنیم؟ آیا دوهزار سال پیش ما "قومها"بودیم؟ یک ونیم هزار سال پیش چطور؟ در دورۀ ی ویدی ها، در دورۀ که اوپانیشادها ایجاد شد ما کی بودیم؟ در دوره اوستایی کی بودیم؟ دردوره زرتشتی ما کی بودیم؟ در دوره بودایی ها ما کی بودیم؟"
جامعه شناسان هویت را بردو گزاره تقسیم و تعریف می کنند:
یک) دیدگاه ساختارگرا: برمبنای این دیدگاه، هویت یک "امرِاجتماعی ـ فرهنگی" سیال، متغییر و معناساز و به تعبیر استوارت هال، "امرِ درحالِ شدن" تعریف می شود.
دو) دیدگاه ذات گرا: پدیده ی هویت درتلقی این دیدگاه، مقوله ی فطری، ثابت و معطوف به ویژگی های ذاتی و خونی و تباری شمرده می شود.
غنی، ظاهرن درتعریف هویت، از دیدگاه ساختارگرا پیروی می کند و هویت را امری درحال تغییر و ساختنی می داند: "نوع هویت ما همیشه درحال تغییر بوده ... انسان با یک هویت تولد نشده است، این خود انسانهاست که هویت خود را میسازند."(غنی، 91: 2021) مسله اما تناقضی است که در بحث تطبیقی ایشان رخ می دهد.
اساسا، پدیده ی هویت یک مفهوم مدرن است که مناسبت پیوسته ای با عناصر و ارزش های مدرن و دگردیسی پذیر پیدا می کند؛ اما تأکید معنادار اشرف غنی به امرِ کوچیگری، بعنوان یکی از شناسنامه های هویت تاریخی ـ ملی، از لحاظ نظری و عملی دچار تناقض درتطبیق می شوند. کوچی گیری امروز، برخلاف دوره های تاریخی که وسیله ی انتقال فرهنگ ها و تجربیات تجاری و تمدنی میان ملل بود، اکنون در افغانستان بعنوان یک سبک زندگی درمیان یک گروه قومی ـ اجتماعی رایج است که ماهیت و ساختار پیشامدرن دارد و برالگوی بسته و تغییر ناپذیر سنت ها و ارزشهای فرهنگ قبیله ای استوارمی باشد و بصورت بنیادینی از خصوصیات ضد نوگرایی و توسعه ناپذیری فرهنگی برخوردار است.

4. زبان: غفلت تحلیلی ـ نظری
آقای غنی در بحث زبان، بدون آن که به نقش و کارکرد این عنصر اساسی درهویت ملی از منظر تحلیل علمی ـ نظری بپردازد، به یکسری مباحث حاشیه ای و پراکنده مبادرت می کند و با ارجاع به الگوی مطالعات بشرشناسی، زبان، نژاد و فرهنگ را سه چیزی ازهم جدا میداند و زبان های افغانستان را "یک سرمایه ی فرهنگی" تعریف می کند.
وی با آن که از زبان فارسی دری، دربستر تاریخی اش، یک زبان بین المللی نام می برد اما از تأثیر عظیم این زبان درشکل گیری هویت سیاسی ـ ملی، تولید ارزش های ملی، نمادهای معناساز ملی، اسطوره های ملی، همسازگری ملی و همگنی فرهنگ ملی غفلت می کند؛ درحالی که در بحث تکوین هویت ملی، زبان فارسی را می توان بعنوان فاخرترین عنصرهویت ملی و بنیادی ترین ابزارتولید فرهنگ مشترک ملی و نیز به مثابه یگانه و اصلی ترین زبان معیار و قوام بخش نظام سیاسی ـ دیوانی در تاریخ دیرپای کشور، بویژه پس از استقرار نظام سیاسی نوین افغانی، در 1747، یاد کرد.

حمزه واعظی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
کوچی گری
هویت ملی
نظرات بینندگان:

>>>   وحشیهای کوچی میخواهند امارت اسلامی تاسیس کنند!!!! بیسواد های مطلق،ووشیوالها و غویوالهای بیابانها را چکار به تشکیل امارت ،انهم از نوع اسلامی!!!خدا خیر کند ، بر مردهای بیچاره ،به عنوان حد شرعی،تاذیانه میزنند که چرا ریشت را کمی کوتاه کرده ای؟! واد ووشیواله راتمشه....😂
جان مامد خان ،دی کره باغ ولسوالی ته.

>>>   اسپ تازی دوتگ رود به شتاب
شتر آهسته میرود شب و روز

>>>   آیا کوچی یک قوم است؟؟؟؟؟؟
آیا کوچی پشتون است؟؟؟؟؟؟؟
اگر پشتون یک قوم است و کوچی هم پشتون است پس چگونه ممکن است کوچی هم یک قوم باشد؟؟؟
تعریف کوچی چی است؟؟؟؟؟؟؟
کوچیگری یک پیشه و شغل است یا شیوه زندگانی یک گروپ مردم ؟؟؟؟؟؟
آیا یک فرد کوچی زاده میشود؟
چه معیاری برای تفکیک کوچی از غیر کوچی وجود دارد؟؟؟؟
چرا باید برای کوچی امتیاز داد؟؟؟؟؟؟؟
و صد ها پرسش دیگر؟؟؟؟؟؟

>>>   جناب واعظی!

مهم نیست قبیله گران تا چه حد دانش اندوخته اند و معیار های علمی شان به کدام درجه است؛ معهذا هیچگاهی عطر شیرین طویله قبیله فراموش ایشان نگردیده و آن افتخارات حیات قبیلوی هم ثبت تاریخ زرین ایشان.

جرجی زیدان مورخ نامدار در تاریخ پنج جلدی تمدن اسلام خویش مینویسد:

«« تعصب از نظر نسب یکی از نتایج زندگانی بدوی میباشد. لذا تا زمانیکه جوانان نسبت به ایل وتبار خود متعصب نباشند برای فداکاری وجانبازی در راه قبیله آماده نمیشوند٬ ازانروست که ایلات بخصوص ایلات عرب در تعصب قومی (نسب) افراط میکنند»».

هکذا گفته میتوانیم که؛ایلات افغان نیز درین عرصه کمتر از ایلات اعراب نیستند٬ و اشرف غنی احمدزی و امثالهم نمونه های زنده ای اند درین مورد.

اگر جناب دوکتور اشرف غنی احمدزی علیرغم تحصیلات عالی- داشتن لقب استادی دانشگاه- زندگی در جهان متمدن غرب و داشتن شریک زندگی نصارا-یهودی نمیتواند خودرا از قداست (شتر٬ کوچی و حیات کوچیگری) برهاند؛

اکادمیسن مشهور دیگری قبیله به اسم مجاور احمد زیار که زندگی در جامعه غرب را بر حیات قبیلوی رجحان داده اند٬ اما بازهم مانند غنی تمام دانش این دانشمند نیز به محور یک افتخار دیگر حیات قبیلوی یعنی چارپایی میچرخید.

یایان نامه ای دوکتورای جناب زیار و حتی نبشته هایش در اکادمی علوم افغانستان در محور همین چارپایی خسک پر قبیله بوده است و بس.

این شیفتگان خدای قبیله به فرهنگ و فرهنگی بودن تظاهر میکنند؛ و کشوری که ادعا دارند تاریخ پنج هزارساله دارد٬ نیز نزد ایشان همان تاریخ پنجهزار ساله ای اشتر-کوچی- کوچیگری و چارپایی که به زبان ملی هم بنام (سلور پشی) ترجمه شده هست و لاغیر.

اما برعکس با همه حیات بدوی از همه بیشتر تلاش بخرچ میدهند تا تمامی مظاهر جهان متمدن را نیز در اختیار خود داشته باشند.

در همین یکی دو روز اخیر همه شاهد بودیم که چگونه مصطلحات (دانشگاه) زبان بیگانه فارسی ایرانی را که در زبان اصیل ( دری افغانی) وجود ندارد؛ را جناب اجمدزی در سخنرانی خویش در تاجیکستان با درک این حقیقت که مصطلحات دری افغانی( پوهنتون) را کسی بلد نبوده٬ روی اجبار بکار بردند که برای همه مدعوین ( تاجیک و ایرانی و افغانی) ولو با داشتن زبانهای متفاوت ( دری- تاجیکی - فارسی) قابل فهم بود و بدون نیازمندی به ترجمان.

>>>   طاهر پشتون
شما تاجکان خو نسب و زبان خود را در مقابل فارسی و عربی از دست دادید(در اصل شما هم یاپشتون یا ترک یا پشه یی بوده اید) ولی جون پشتونها هویت خودرا حفظ کردند حالا به آنها حسادت میورزید. همین ما پشتونهاایم که کشور هویت ملی دین و مذهب را پاسداری کردیم و در آینده هم خواهیم کرد. شما به غوض اینکه ازما سپاس گزار باشید - خسادت میکنید. بسیار نمک ناشناسید.

>>>   شما نبوغ متفکر دوم جهانی را دست کم نگیرید؛ باز هم افغان است که ریکارد جهانی را میشکند!
اگر اشتباه نکنم٬ در جایی خوانده بودم که٬ فیلسوف اروپایی ای یک زبان بیگانه را در ظرف یک هفته می آموخت؛

اما نابغه مارا ببینید که در جریان دو روز سفر به تاجکستان دو زبان بیگانه( پارسی و تاجیکی) را نه تنها آموخت که به زبان بیگانه بیانیه پرمحتوایی را نیز ارایه کرد و شعر این زبان بیگانه را به آن حلاوت و شیرینی خواند که همه لب به دندان حیرت می گزیدند؛

و حتی جناب نابغه قرن داوطلب شد تا بعد از ختم آبرومندانه میعاد ریاست جمهوری اش٬ به کشور تاجیکستان مقیم شود و دانش آموزان پوهنتون (دانشگاه) تاجیکستان را از فیوض نعمت اندوخته های علمی خویش مفتخر سازد.
ژوندی دی غنی بابا٬ زمونژ ملی اتل

>>>   اینهم یکی دیگر از نابغه های طراز تفکر قبیلوی٬ همانند غنی و زیار!
از صفحه گزارشنامه افغانستان - رزاق مامون(عکس کفتار مانند روستار تره کی را ضمیمه داشت):
آیینه الگوی تکنوکرات های افغانستان!

««« قدیر روستار تره کی دربارۀ سالارِ آزادی و نبرد برای نجات افغانستان (جاودانیاد احمدشاه مسعود) به اختصار و کم سوادانه قبیح نگاری کرد.
اکثر مردم، فقط به اشرف غنی چسبیده اند که بعد از پنجاه سال کار دراداره های بین المللی، هنوز، در درون خویش، یک شاه نشین تعصب را دست ناخورده و حتی صیقل شده تراز پیش، حفظ کرده است.
این روستار تره کی را نگاه کنید که سابق استاد دانشگاه کابل بود؛ اکنون تمام عیار، یک بشکۀ متحرک نفرت است و هرنفسی که دم ازسینه برون می آورد، رنج وتعب استنشاق می کند. این زنده گی نا کرانه پیدا، برای این ها چقدرنفس گیر شده است. این ها مگر به درد افغانستان می خورند؟ حتی به دردِ خود شان می خورند؟!

من با روستار تره کی درسال ۱۳۶۵ در وینگ شرقی، بلاک پنجم زندان پلچرخی، هم بند بودم. وی درآن وقت، ظاهراً یک عنصردموکرات، طرفدارنظام غربی و مخالف «تنظیم» های اسلامی بود. به گمانم به ارتباط یکی از تنظیم های اسلامی یا اتحادیۀ محصلین واستادان بندی شده بود؛ خلاصه درپارچه ابلاغش نوشته بود: پنج سال حبس تنفیذی.

مشارالیه درآن زمان مانند حالا از روایات منحرف «تاریخ» رسمی، قرائتی سرراست و کلیوالی نداشت و قصه سازی های محلی را همچو نص قرآن بوسه نمی زد. روستار تره کی، دگرگونی های چند لایه درکشور را هضم نتوانست و درفهم جوانب پیچیدۀ دگردیسی های اجتماعی، منطقه ای و بیداری اجتماعی درافغانستان درسطح سواد هفتاد سال پیش باقی مانده و شعوری و خود خواسته درمحاق ضدیت با مردم افتاده است.

روستار تره کی با حاجی امین فروتن که درآن وقت از نظریه پردازان نامدار حزب اسلامی به شمار می رفت، پیوسته بحث سیاسی می کرد و تاکیدش برین بود که نظام اسلامی برای افغانستان راه گشا نیست و گروه های اسلامی الگو سالمی برای ساختن یک نظام سیاسی پایدار درافغانستان دراختیار ندارند.

بحث شان گه گاه دو ساعت دوام می کرد. همین روستار تره کی، اکنون درفرانسه نشسته و به لحاظ الزامات قومیت باوری مطلق، به قضایای مملکت می نگرد و القصه در بیست سال اخیر، درجمع جان فدائیان «امارت اسلامی» ساخت آی اس آی، نقش مرکزی را به خود اختصاص داده است. او در دوزخی دست و پا می زند که خودش در درون خودش ایجاد کرده است.»»»

>>>   اگر تعصب ندارید و واقعاً به وحدت ملی همه اقوام فکر میکنید پس بگذارید هر کس هویت اصلی خودش را تبارز بدهد و نام ملی تمام شهروندان کشور یک نام غیر قومی باشد۰ اوغان یعنی پشتون و خود یک نام قومی است نه نام ملی۰
تواگر پشتون هستی، خوب پس حق داری اوغان یا افغان باشی و با آن من مشکلی ندارم و آفرینت۰ ولی اگر پشتون نیستی و فریب این تمامیت خواهان را بنام ظاهری وحدت ملی خوردی پس افسوس به حالت۰
بلی، یکتعدادی ....هائی هم هستند که داوطلبانه خودشان خود را خر سواری این تمامیت خواهان میسازند و دعوا دارند که ما هم افغان اوغان هستیم۰ حیف حیف۰۰۰
هیواد شینکی

>>>   از قوم تحجر وحشت نفرت و جهالت توقع آنرا نداشته باشید که به اصالت زبانی اصالت فرهنگی اصالت هویتی تاریخی و اصالت قومی دیگران احترام داشته باشند. این جاهل ها فقط زورگویی تمامیتخواهی و تقلب بلد هستند و در پی محو تمام ارزش های دیگران زیر عنوان ارزش های تحمیلی خود هستند.
زمان آن رسیده که علیه این خیانت ها و جنایت ها آزادانه و با جرئت صدا بلند کنید.

>>>   کوچی ها هم باید مکلفیت عسکری را سپری کنند و باید به دولت مالیه بدهند۰ امتیازات اضافی که کوچی ها در پارلمان کشور دارند هم باید ازبین برود چون غیر عادلانه قومی و تبیعض آمیز است۰
هیواد شینکی

>>>   چرا کوچی را طالب نمیگویند
به خاطری که او هم طالب است و هم امتیاز طالب گرفته
خودش در کرسی دولت و پارلمان و عکسش هم در پاسپورت

علیپور که طالب نیست به نام طالب کوبیده می شود اما امتیاز یک طالب هم ندارد اگر امتیاز یک طالب میداشت به قول فرید مزدک باید به گفتمان صلح دعوت می شد اما برعکس در میدان جنگ دعوت میشود

باید از تمام اقوام ستمدیده باید علیپور ها بیرون شود از تاجک از ازبک از همه و همه تا باشد که این متعصب های انحصار طلب و ظالم بدانند که دیگران هم در این کشور حق دارند
او مردم حق گرفتنی است نه دادنی
این کل بی شرف متعصب هرگز دیگران را قبول ندارد
بیدار باشید و هوشیار

>>>   شرم آور است برای کسانیکه دم از انسانیت و منزلت انسانی میزنند و هنوز هم تعصبات قومی را بنامهای پشتون ویا تاجک وهزاره ازبک دامت میزنند خداوند همه کسانیکه را که دامن به تعصبات قومی میزنند هدایت نیکی ورنه به عذاب کرونا گرفتار شان کند.
عبدالله ریحان

>>>   کاربرى در پیامی خود در همين برگ خوب به زبان پارسى (هر چند نام اضافى اش برايم پروا دارد ) نوشت: تمام ریشه اش در بیسوادی است. پيام خوب ! "بیسوادی" اگر منظور کمبودى آگاهى سياسى دولت مردان باشد!?! که است استعاره پرمعنى به چارمغزان متفکر اند که خود را از دود افغان-پشتون هفت برادران با پسوندان زاىى و زى مى ناميدند و مى نامند که منجمله آقاى اشرف غنى از زمان بورس تحصيلى اش در دانشگاه امريکاى لبنان تخلص "احمدزى" به دور پرتاپ نمود و دو يشيزه و يا خانم نصارا يى و فلنگيستاى يهودى پرست لبنانى ازدواج و در سالهاى اوج مبارزات آزاديخوايي مردم لبنان و اخراج نيروهاى امريکايى و غلامک امريکايى شوراى امنيت مملل متحد ( شوروى و چين و امريکا وانگلستان وفرانسه) شوراى امنيت مملل متحد قدرتمند بود و است. سازمان جهانى ملل متحدآله دست امريکا و غرب شد. اين سازمان بى غيرت و پوده وچاق پوقانه اىهيچ زمانى در هيچ محلى صلح و آرامش نياورد مانند حاکمان پشتونهاى صاحب قدرت وغيرصاحب استقلال درون دولتى و صاحب قدرت غير استقلال بيرون دولتى مانند سازمانهاى تروريستى پشتونى که در نتيجه هر دو در بتن امريکا آموزش و پرورش شده اند.
زمانيکه جوره غنى در سال ۲۰۰۲ ميلادى از امرکا به کابل بازگشت نمودند در شناسنامه و گذرنامه هاى اين زوج "اشرف غنى" و "رولا غنى" درج بودند.
کشور که حتى قانونيت و مشروعيت ساخته خود را خود هميشه زير پا و يا خود دولتداران نقص مى کنند.
اشرف غنى پيش از نامزدى به انتخابات يک بارى بر پايه معلوماتى قومى تخلص پشتونتبار قبيله اى «احمد زى» خود را به آخر اسم مندرجه رسمى چند دهه اقامت در خارج از کشور " شرف غنى " افزود.
اسم قومى «شرف غنى احمد زى» در مدارک رسمى يعنى در مدارک رسمى از دانشگاه مثلا و ديپلوم کارشناسي ميانه و ارشد پايانامه ها و درجه علمى خود آقاى غنى و سند عروسى و اسنداد زايشگاه و نامهاى والدين در اسناد تولدى فرزندان يعنى پسر و دختر اشرف غنى نوشته شده بود. تغير غنى به احمدزى رولا غنى را وارى خطا ساخت. رولا ناره کرد : او آدم چرا هغه کوى لکه احمد خان "او دار ى" "ابدالى" خود را درانى کيدلى ياست به حق ما حيوانک ها? من خو با آدم ديگر عروسى نکردم. امريکه و لبنان قوانين نام دارند پنجاه شاهد در آمريکا مدار اعتبار نيست . بايد نام کوچک و نام فاميلى و يا نام قومى مانند وردک و کنيگ (شاه به انگليسى) مارتين کينگ و و دويچ (جرمن ) (آقاى دويچ) دويچ+ لند آلمان از نظر قانون آلمان مدار عتبار دارد. و نامهاى زبانهاى ديگر جهان براى درج در سند تولدى کودکان خارجيهايا در کتابهاى آلمان نوشته شده باشد وياو يا سفارت ها ى کشورهاى خارج. ناگفته نماند که نامهاى مردمان ايرانزمين که مردان اکثرا عربى اند پارسى و زبانهاى بومى پيش از اسلام از برکت ترجمه هاى اثار باستانى تا اکنون
بگونه نمونه ايران شناسان مانند فردناند يوستى نامهاى پارسى ژند اوستايى را فردريش اشپيگل پارسى باستان وميانه ياپهلوى فردريش رويکرت دوست گويته نامهاى شاهنامه را نامهاى شاه کوه کوه و بى بى گل و کوه کو ه گل آيا در تذکره و يا پاسپورت کدام شروند افغانستان در روز يا هفته تولد درج شده است?
"به فرق سر میخ زدن" يک متل (مثل) آلمانى است به مفهوم موضوع اصلی روشن بيان کردن يا بیان هدف اصلی!
در زبان پارسى مثل: " یکی به نعل می‌زند، یکی به میخ؛ افرادی هستند که خط و مشی روشن و شفافی ندارند. گفتار و کردار دوگانه‌ای دارند و می‌کوشند در زندگی در خانه و خانه ملت و ارگ ملت، به هرگونه شود خود اش و اصل و نسب اش برنده و پيروز باشد. اين روش يک اصل خوب است چرا نى?
ولى چنين روند هميشه منافع خود را در شکست و ناکامى ديگران مى بينند.
همين "شاه پروا" است. ( شاه تار ٬ شاه رباب و شاه توت ٬شاهستون٬ و ديگر واژه ها! Königserläuterungen شاه توضیحات در ادبيات آلمانى نظمى و نثرى و درامه اى بگونه کتابچه چاپى جيبى در "نياز دانشگاه" دوکان يا فروشگاه دانشگاه هاى آلمان به دانشجويان و دانشياران و بالاتر از آن که کرسى آموزش در دانشگاه دارند به فروش مى رسند! حتى آموزگاران ارشد که دارنده "هابليتيشن" (درجه علمى توانایی و شایستگی) که پایان نامه و دفاع موفق از آن پيش شرط دريافت درجه دولتى-اکادمى پروفسور مى باشد. استاد "Privatdozent " با معاش رسمى تدريس نمايند ولى "پروفسور " در اروپا مثلا در آلمان با تفاوت به امريکا درجه علمى نيست. دسيرتايسون پيش شرط دکتورا وهابليتيشن پيششرط ناميدن "پروفسور " مى باشد که دارنده آن ميتواند پس از بازنشتگى و يا بى کارى خود را"پروفسور " نامد. در آلمان به اعضای کانونهاى آموزشى عالى فنى همه رشته ها ( مقايسه: تنها و تنها در دانشگاه ها درجه علمى دکتورا دريافت مى گردد) لقب "پروفسور" را دولت مى دهد. تعداى اين استادان "پروفسور داکتر " پيش نام خود دارند.
ولى بسيارى اين گونه استادان فقط لقب "پروفسور" دارند.اين "پروفسوران" پس از اتمام شغل در چنين کانون ها اجازه ندارد پيش نام خود پروفسور بنويسند. عنوان دکتور مخفف "در."( .Dr) جزء اسم در شناسنامه و گذ رنامه حتمى درج مى شود. لقب "پروفسور" آن از دريافت دکتورا دانشيار و يا استاد در پهلوى ديسرتاشن رساله علمى هابلى- تشن .
پارسى زبانان واژه هاى ناب دارند ولى باز هم در اين زمان تازى پرستى و عربسازى زير نقاب اسلامگرايى بنيادى به يک رقابت عجيب وعريب مبدل گرديده است .
به معربى بوجود آمده که در رساله ها و کتابها و حتى در نبشته هاى زبان فارسى درهمين برگ ميتوان يافت. "پروا ندارد" تازى يا معرب شده گان "مشکل و اشکال " و اروپايان "نو پروابليم" مى گويند.
حاکمان افغانها که در سرزمينهاى متمدن- وگوشه هاى فرهنگى گوناگون خاور و باخترزمين تحت عنوان مترادف نامهاى "پشتون"، "روهيله" و "پټهان" نیز نامیده می شوند. ریشه همه بدبختی ها در افکار و اقدامات قبایل حاکم و مسلط پشتون نهفته است.
در طول تاریخ به پشتون ها "افغان" یا" روهيله" و "پټهان" نامیده می شد. اين عنوان ها يا اطلاق ها و يا نامها لقب ها معرب اسام مترادف ( پارسى: " همچم" و "همچون" ؛ لاتينى -انگليسى: " زوزنوم" " هم نام" به زبان شرين پشتو نوم نام) " همیشه وهنوزهم خود را "افغان" با مفهوم و معنای ضمنی يعنى معنای جانبى و جنبه‌های عاطفی و فرهنگی و هويتى غیرزبانی که يک واژه در پهلوى بیان معنای صریح یا لغوی به حالت تصويرى و تصورى در مغز و تاروپود انسان متجسم (بازتاب) مى شود.
حاکمان افغان پر معلومات ترين (اطلاعات ٬ خبرها و آهگاهى در باره دولتمردان و خود شان و مخالفين خود اسناد و اعداد استخباراتى خود آنقدر در جاسوسخانه هاى خود انبار کرده و هر مقام دولتى پشتون ها از تحت نام هاى سازمانهاى امنيت ملى رياست جمهورى گرفته تا سازمانهاى امنيت ملى پياده دفتر پشتونى يعنى لانه هاى جاسوسى و معلومات واطلاعات براى ذخيره و يا ياداشتهاى چاپى و دستنويسى و اکنون آوازى الکترونى در قدم نخست از اقوام و قبايل اودور خود ذخيره مى کنند
دولتهاى حاکمان پشتون در فاصله زمانى پيشينه گذشته کوتاه خود از حاکمان قبايل گوناگون ساخته شده اند که در روند تاريخ قدرت سلطنتى خود توسط حاکم قبيله پشتون ديگر باپشتيبانى يک دولت منطقوى و خارجى و بيگانه اروپايى و اکنون امريکايى اريکه تخت ارگ شاهى تاجگذارى مى شدند به و يا پادچاه گردشى متواتر ارگى و کاخى و قصرى وکورکردن يک برادر از سوى برادر يک "تربر" (پشتو: بچه کاکا يا عمو) به "تربر"ديگر و "اودور زاده" (فرزندان یک پدر با زنان (ا نباقها ) و نواسه ها ى شان دشمنى سيالى و کدورت شان ب اکشتن وبدل و خرافاتهاى قرون وحشت همراه مى باشد) به "دود" (پشتو: قوم عادت عنعنه سنت رسم و رواج) بمرگ حاکمان پشتون شدند.
ادامه در همين برگ

>>>   کوچی گری درافغانستان ، برای پیش برد اهداف انگلیس وپاکستان و قوم پشتون (اوغان) صورت می گیرد ،انگلیسیها ، با تاسیس خط دیورند ، این بلای خانمان سوز را درکشورما بوجود آورده ، کوچیها زمستان ها در پاکستان ودره های گرم سیر زندگی می کند ، وبهار که شد به کشور ما می آید ومرتع وچراگاهای مردم مارا با شتر ورمه نابود می کند ، ومردم وساکنین اصلی منطقه ؛ از بی مرتعی وبه علفی گاو وگوسفند خودرا می فروشد ،ومنطقه را ترک می کند ، واین سیاست کوچی گری به هدف اسکان وازدیاد قوم پشتون وتشویق پشتونهای پاکستان برای اقامت در افغانستان ، صورت می گیرد ، همانند صهیونیستها ویهودی های که درفلسطین ، انجام می دهد ، ویهودیهارا از سراسر دنیا به فلسطین می آوردوزمینهای مردم مسلمان فلسطین را غصب می کند وبا اجبار مردم رااز سرزمینش اخراج می کند
، ودر کشور عزیزم افغانستان ، درطول تاریخ ، حکومتهای حاکم ب کشور که همه پشتون بودند همین قسم با مردم بومی وساکن منطقه رفتار کردند ،بهتر است مردم شریف کشور تاریخ را بخواند که چه ظلمهاوچه قتل عامها برای اسکان وجابجا کردن وغصب سرزمین بدست این قوم صورت پذیرفته است ،
بایدبدانیم ، زبان دری وفارسی هردو یک زبانند ، وانگلیس می خواهد بین فارسی زبانان اختلاف بیاندازد ، تاسیس رادیودری هم درهمین راستا صورت گرفته ،
بصیر احمد

>>>   اگر تعصب ندارید و واقعاً به وحدت ملی همه اقوام فکر میکنید پس بگذارید هر کس هویت اصلی خودش را تبارز بدهد و نام ملی تمام شهروندان کشور یک نام غیر قومی باشد۰ اوغان یعنی پشتون و خود یک نام قومی است نه نام ملی۰
تواگر پشتون هستی، خوب پس حق داری اوغان یا افغان باشی و با آن من مشکلی ندارم و آفرینت۰ ولی اگر پشتون نیستی و فریب این تمامیت خواهان را بنام ظاهری وحدت ملی خوردی پس افسوس به حالت۰
بلی، یکتعدادی خر هائی هم هستند که داوطلبانه خودشان خود را خر سواری این تمامیت خواهان میسازند و دعوا دارند که ما هم افغان اوغان هستیم۰ حیف حیف۰۰۰
هیواد شینکی

>>>   طاهر پشتون
تا سه صد سال پیش رسم خط نداشتند و نان خوردن خود را یاد نداشتند، حال از پشت شتر پاهین شده و دعوای ( تاریخ و فرهنگ پنجهزارساله) و حاکمیت کُل دارند۰ حتمن در پته خزانه خوانده اند۰
هیواد شینکی

>>>   اگر تعصب ندارید و واقعاً به وحدت ملی همه اقوام فکر میکنید پس بگذارید هر کس هویت اصلی خودش را تبارز بدهد و نام ملی تمام شهروندان کشور یک نام غیر قومی باشد۰ اوغان یعنی پشتون و خود یک نام قومی است نه نام ملی۰
تواگر پشتون هستی، خوب پس حق داری اوغان یا افغان باشی و با آن من مشکلی ندارم و آفرینت۰ ولی اگر پشتون نیستی و فریب این تمامیت خواهان را بنام ظاهری وحدت ملی خوردی پس افسوس به حالت۰
بلی، یکتعدادی خر هائی هم هستند که داوطلبانه خودشان خود را خر سواری این تمامیت خواهان میسازند و دعوا دارند که ما هم افغان اوغان هستیم۰ حیف حیف۰۰۰

>>>   از قوم تحجر وحشت نفرت و جهالت توقع آنرا نداشته باشید که به اصالت زبانی اصالت فرهنگی اصالت هویتی تاریخی و اصالت قومی دیگران احترام داشته باشند. این جاهل ها فقط زورگویی تمامیتخواهی و تقلب بلد هستند و در پی محو تمام ارزش های دیگران زیر عنوان ارزش های تحمیلی خود هستند.
زمان آن رسیده که علیه این خیانت ها و جنایت ها آزادانه و با جرئت صدا بلند کنید.

>>>   آقای ریحان
تو مگر کوری یا کر یا بی عقل
فاشیسم قومی در ارگ فحشا پرور نهادینه شده و کشور را به سوی نابودی میکشاند و جناب عالی هنوز هم دم از وحدت ملی میزنید.
کدام وحدت ملی؟؟؟؟

>>>   کوچی گری یک اصل آشکار اوغان های متعصب عصری است

این کوچی گری در تمام تمدن ها مردود و مطرود است اما این اوغان ها است که فقط خود را می خواهد و بس وگرنه کوچی چی شرف دارد که این همه امتیاز برایش داده می شود چون کل بی شرف کوچی است

اگر این کوچی تاجک یا ازبک می بود آیا بازهم عکسش در پاسپورت چاپ می شد

دیگر کشور ها روز به روز رو به پیشرفت است اما این اوغان ها رو به تعصب و قهقرا می روند به خاطری همین است که این کشور جور شدنی نیست چون در راس همه کوچی و اوغان متعصب است و فروخته شده غرب

>>>   ما مردم هزاره در هر جای دنیا که باشیم باجان ومال از جبهه مقاومت در برابر زورگویان و ظالم ها جانبداری می کنیم.
خداداد‌

>>>   مردم پشتون همیشه برنده بودند.
چون سلاح دارند و زور
مردم ما دنبال دانش هستند و علم و دانش در کشوری مثل افغانستان هیچ فایده و کار آمد نیست.
مردم باید دنبال هر دو باشند چون هر دو هم زور و هم دانش ضروری هست.
بلخابی

>>>   سلام خدمت همه دوستان و هموطنانم
این موضوعات برای مردم گرسنه ما نان نمیشود.
اول باید به فکر جان و بعد بفکر شکم مردم بیچاره خود باشیم.
مشکلات هست درست اما جوانان نخبه و فهمیده با تحصیل کردن می توانیم کشور را به طرف ترقی رهنمای کنیم.
سیدمحمدحسن احمدی

>>>   روز کوچی امروز تجلیل شد

>>>   به جواب هیواد شینکی
از خواب سه صد ساله بیدار شو و حقیقت را ببین. سه صد سال قبل وقت شمشیر و اسپ بود و حالی وقت تکنالوجی و انترنت است و پشتونها در راس قرار دارند. به همه دنیا هم ثابت کرده که صاحبان و نگهبانان اصیل این کشور استند. ناتو و امریکا را هم به زانو در آوردند و شما دشمنان داخلی را هم. این قدر حسادت نکن و عظمت پشتونها را تمکین کن. همین ما استیم که افغانستان است و مذهب حنفی است و تاریخ آریانا و خراسان است و زبان دری و پشتو است ورنه شما را خو همه چیز تانرا ایران قرت یا بلع میکرد.
طاهر پشتون

>>>   به جواب طاهر پشتون.
برادر عزیز پشتون نور چشم ما هستند در هر قوم خوب و بد وجود دارد
افغانستان را همه افغانی ها محافظت کردند و می کنند.
پس باید هدف اساسی ما و شما ترقی کشور باشه.
سیدمحمدحسن احمدی

>>>   احمدی
آیا بخاطر نان تمام ارزش ها باید قربان شوند؟؟؟

>>>   نقد نوشته طاهر پشتون :
مردم وقوام افغانستان ؛ بابرادران پشتون دشمنی ندارد ، بلکه همیشه باآنها برادرانه برخورد کرده ؛ ولی این قوم پشتون ویا حد اقل بخشی آز آنها ، به ضدیت ونفاق افگنی وتعصب وتبعیض دامن می زند ؛

اگر شما قبول دارید که طالبان همان پشتونها هستند ، طالبان درزمان حکومت خود اعلام کرد که افغانستان از افغانان (پشتون ) هستند وبقیه اقوام مهاجر است ، بنابراین تاجیکها به تاجیکستان ،وهزاره ها به گورستان ،وازبیکها به ازبکستان برود ،

وبرای شیعیان هزاره شش ما مهلت داد که یا مسلمان شود ویا کشته می شود ویا منطقه را ترک کند ؛
این مسایل جزو اسناد تاریخی ثبت شده وجای انکار نیست ,

گپ من این است که قران کریم ، خطاب به وجدان بشر می فرماید :
هل جزاءالاحسان الاالاِحسان ،

می دانید که کشور هندوستان دوصد سال تحت اشغال وقیمومیت انگلیس بود ؛ ووقتی مردم هند به رهبری گاندی قیام کردند وخواستند استقلال خود را بگیرد ،

انگلیس از از راهبرد وروش همیشه گی خو د استفاده کرد وبین مسلمانان شبه قاره وهندو ها اختلاف انداختن ، وسربازا ن انگلیس به لباس مبدل وشبیه هندوها ؛ شبانه به مساجد مسلمانان جسارت واهانت می کردند ودر رادیو اعلام می کردند که کار هندو ها می باشه ، وهمچنین سربازان انگلیس شبانه گاوهای را می کشتند ودرمناطق هندو نشین می انداختن واعلام می کردند که کار مسلمانان است ،

سخن کوتاه به این ترتیب جنگ خانمان سوز بین مسلمانان وهندوها راه انداختن ، وعده زیادی از مسلمانان وواز قوم شما (پشتون ) به افغانستان پناه آوردند ،ومردم ما به شما پناه داد واموال وحتی زمینهای خودرا دراختیار شما گذاشتند ، مانند صدر اسلام که انصار مدینه با مهاجرین از مکه انجام دادند ؛
تا اینکه تعداد شما زیاد شد وبه مردمیکه به شما پناه داده بود ، درگیر شدید وبا آنها به جنگ ونزاع پرداختید وزمینهای شان را تصرف کردید ،وبسیاری ازمردم ساکن درمناطق ننگرهار کنر
جلا ل دآباد قندهار خوست ، مورد تعرض وچپاول شما قرار گرفتند،ومرد مجبور به ترک خانه وکاشانه شان شدند ،

اگر برایت قطعی ویقینی شود ، به کتاب های تاریخی مراجعه کن ، (افغانستان درمسیر تاریخ ، وکتاب سراج التواریخ ،که یک کتاب دقیق ومورد تایید دربار مثل امانالله خان وعبدالرحمن و...می باشد ،

طبق اسناد تاریخی شما از آن طرف خط دیورند تشریف آورده اید ، ومردم ما به شما ها پناه داده ، وبعد هابه کمک انگلیس شما قتل عام راه انداختید ،

ومردم بومی را کوج اجباری داید وزمینهای شان تصرف کردید وانگلیس پاکستان را به وجود آورد وشبه قاره هند را تجزیه کرد وبنگلادیش را هم ،
وبه کمک انگلیس نام خراسان را به افغانستان تغییردادید

حال شما شدید مالک اصلی این سرزمین ودیگر اقوام ، مهاجر شدند؟؟؟

اگر وجدان دارید به ندای وجدان تان پاسخ دهید حالا شما شدید مالک این سرزمین ودیگر اقوام مهاجر هستند ؟؟؟، مردمیکه که به شما نیکی واحسان کرده وشمار از چنگ هندوها نجات داده ، سزاوار ظلم وستم وتبعیض هست

؟؟
،؛ شما نوشته اید
ما پشتونها حافظ این کشور هستیم ؟؟!
باید عرض کنم ؛زیر بناوپایه گذاری کشوری بنام افغانستان ، از اول براساس ظلم وتعدی وقتل وغارت وچور چپاول از طرف شما به کمک انگلیسیها ، بنا نهاده شده ؛ شوروی را هم شما آوردید وامریکارا راهم شما آوردید ،
مکاتب ودانشگاههاوسرگها وزیر ساختهای این کشور را شما خراب می کنید یا کسانی دیگه ؟/

وباید این ظلم وقتل وغارت بهر طریقی
باید خط پایان گذاشته شود ، ویک حکومت فیدرالی به وجود آید؟

والسلام نجابت کابلی

>>>   طاهر پشتون
این بدبختی و زبونی اوغان ها یا همان پشتون‌ها مگر کجایش قابل حسادت است.
در سه صد نه خود را انسان ساخته توانستید و نه هم گذاشتید دیگران زندگی انسانی کنند.
همیشه در توسل به زور خارجی بر این ملک استبداد کرده آید و اگر کاری با افتخاری می‌کردید امروز نه کدایگر تمام دنیا می‌بودید و نه هم نیم تان غلام آمریکا و نیم دیگر تان غلام پاکستان.

تو چه کمال کردی در سه صد سال گذشته؟ به هر خارجی که بود عقبت را فروختی۰ کدام شمشیر کدام مردانگی و کدام شجاعت کردی؟ قدرت اگر در دست تو بود و است بخاطر شمشیر نه بلکه بخاطر خ۰۰ های خارجی ها است که همیشه در دست گرفتی، شروع از صفوی های ایران که غلامی دربار آنها را میکردید تا غلامی انگلیس روس پاکستان و حال غلامی امریکا را از هردو طرف میکنید، چه افتخار دارید؟
آیا بلاخره تو انسان شدنی هستی؟ آیا امکان آن وجود دارد که با تو کشور مشترک و سرنوشت مشترک داشت؟
فکر نکنم.
هیواد شینکی

>>>   این کشور فدای اوغان سازی اوغان بازی و خیانت و خودخواهی اوغان ها شده است.
لعنت به اقوام و قبایل تان.
وقتیکه فایده تان باشد همه یک ملت هستیم و وحدت ملی باید حفظ شود ولی باز وقتی در جهت دیگر فایده تان باشد باز اقوام و قبایل داریم.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است