چرا نزدیکان غنی دزد اند؟
 
تاریخ انتشار:   ۱۸:۱۳    ۱۴۰۰/۱/۱۳ کد خبر: 166732 منبع: پرینت

رسانه‌ها گزارش کرده‌اند که "محمدهمایون قیومی سرپرست پیشین وزارت مالیه و عضو تدارکات ملی، شادمحمد سرگند مشاور ارشد رییس‌جمهور در امور زیربنا و رویا رحمانی سفیر افغانستان در امریکا از سوی دادستانی ابتدایی ملکی مرکز عدلی و قضایی مبارزه علیه فساد اداری به اختلاس متهم شده‌اند".
حالا پرسش این است که اکثریت از افرادی که به عنوان مهره‌های نزدیک به غنی در اداره‌ها گماشته می‌شوند، بعد از یک‌ مدت کوتاه، پرونده‌ی دزدی و فساد شان فاش می‌شود؟
پرسش دیگر این است که چرا هیچ کدام از این دزدان نزدیک به غنی محاکمه و مجازات نمی‌شوند؟
آصف آشنا


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
نزدیکان غنی
دزد
نظرات بینندگان:

>>>   غنی خود رییس و سردسته باند دزدان است.

>>>   چون خود غني و آمرش (رولا غني) دزد هستند. چون مأمورين دست اول جمهوري سه نفره يعني محب و فضلي دزد هستند. كسانيكه در چينل تداركات پول هاي دزدي براي مقامات دست اول هستند، هم أر اين خليگاه استفاده ميكنند . بهمين تَر تيب تا رده هاي پايين. مشكل اما در اين است كه اينها وجدان وايمان ندارند.، نه ترس از خدا دارند و نه شرم از مردم. خداوند همه ي اين مفسدين را به هر نام و نشان ، سمت و ومذهب و گروپيكه متعلق هستند، به قهر خود گرفتار كند.

>>>   غنی دست پرورده مافیا است و او از قوم کوچی است که دزدی از افتخارات و وظیفه اصلی آنان به شمار می آید. این فرهنگ از یهودیت به آنان به ارث رسیده است. یهودیان در سرار دنیا مشغول دزدی هستند. به همین دلیل است که اشرف غنی در اطراف خود دزدانی از همین قوم جمع کرده تا اموال مردم کشور مارا به تاراج ببرند. بیچاره اشرف غنی می گوید که پنجاه در صدر دارای کشور دزدیده شده است منظورش در حقیقت این است که پنجاه درصد آن نتوانسته بدزدد.

>>>   حـــــــــــــــاکمـــــان ســـــابق و امروز
اگرحاکمان امروزی افغانستان شانس داشته باشند چند قدم از شاه شجاع هم جلوتر رفته کل افغانستان را برای خارجیان قباله میدهند.رهبران دهه های قبل هر کدام با وجود مشکلات و یا کم و کاستی ها از روحیه حس وطنپرستی برخوردار بودند فرزندان محمد ظاهر شاه عموما فروتن بودند من شخصا در لیسه استقلال با پسر محمد ظاهر میرویس هم دوره بودم . برخورد او با شاگردان و همصنفی هایش چنان صمیمانه و بی الایش بود که اصلا فکر ان نمیشد که این پسر فرزند پادشاه است. پسر دگر محمد ظاهر شاه داود پشتونیار در لیسه حبیبیه بود. یکی از معلمین وی به تخلص مولانا زاده روزی در صنف در اثر کدام حرکت پسر شاه عصبانی شد . او را در پیش صنف احضار و سیلی سخت بر رویش زد. نادر پشتونیار پسر پادشاه که جوان بود اصلا صدایش بیرون نه شد . با دست رویش را محکم گرفت و به جایش نشست. این بود تربیه اولادهای زمامداران سابق فرزندان شان فروتن ترین افراد بودند شخص محمد داود با وجود بعض از کمی ها و کاستی ها در برابر دارایی عامه صادق بود .به همین ترتیب رهبران بعدی در افغانستان بخصوص ببرک کارمل هیچ گاهی به هیچ یک از اعضای فامیل اجازه تجاوز به حرم کسی و یا تلف کردن حق کسی را نمیداد. من که هیچ گاهی عضویت حزب حاکم وقت را نداشتم ولی نظر به رشته ام در اقتصاد در اپارات شورای وزیرا ن در زمان کشتمند در یکی از بخش ها کار میکردم و قصه ای بین کارمندان زمزمه شد که بعدا مرا هم در جریان گذاشتند و قصه از این قرار بود :... محمود بریالی برادر کارمل میخواست قطعه زمینی را در مرکز شهر بدست اورد. این موضوع به گوش کارمل رسید موصوف از طرف برادش کارمل احضار شد و شدید ترین اخطار تا سرحد اخراج از حزب را برای وی داد بعد از ان بریالی متوجه اشتباه خود شد و در برابر برادش سوگند یاد کرد که چنین خطایی تکرار نخواهد شد...ولی همان قطعه زمین بعد از فروپاشی حکومت داکتر صاحب نجیب الله در ماه اول حکومت جهادی ها توسط یکی از قوماندانان جهادی غصب و قباله گردید. شخص کارمل بعد از سبکدوشی از مقام های رسمی اش در خانه ای بریالی در مکروریون زندگی میکرد طوریکه شایع بود موصوف سرپناه شخصی نداشت موتر شخصی نداشت. در حالیکه او در یک خانواده متوسط الحال بدنیا امده بود و پدرش سالها جنرال و رییس تنظیمیه بود بعضی از قوماندانان قطعات عسکری که به رهبر شان سخت احترام داشتند موتر شانرا گاهگاهی برای رفت و امد کارمل در اختیار وی میگذاشتند ولی اکثرا شخص کارمل نمیپذیرفت .او با معاش اندک تقاعدی زندگی میکرد او در هیچ بانکی حساب بانکی نداشت و نه کدام ملکیت شخصی ....این است تواضع و داشتن احسلس وطمپرستی.
دشمنان این شخصیت بزرگ او را بنام های شاه شجاع وطنفرش و ده ها نام و عنوان دشنام داده اند ولی هیچ یک از همین افراد یکروز سر در گریبان نه کردند تا در مورد شخصیت این انسان کاوشهایی نمایند... امروز بازار قهرمان ملی سازی و مارشال سازی و جنرال سازی و کیش شخصیت پرستی خیلی ها گرم است محافل یاد بود ها از رهبران کشته شده ای جهادی برگزار میگردد نعره های تکبیر سر داده میشود اما این همه زود گذر است . تاریخ رکود را نمیپذیرد روزی قضاوتهای عادلانه در مورد شخصیت ببرک کارمل بیان خواهد شد.
شاد روان دکتور روان فرهادی که تقریبا از همدوره های او بود از شخصیت نیک و طینت پاک این انسان قصه های زیاد کرده است.
من به ارتباط اینکه چرا شخصیتهای جهادی رهبران احزاب سیاسی مقامات ارشد دولتی از روز اول تاسیس حکومت موقت اسلامی تا امروز چرا دزد و رهزن استند این چند سط را نوشتم تا جوانان ما که از گذشته ها زیاد چیزی نمیدانند و یا تحت تاثیر افکار و تبلیغات زهر اگین و کینه توزانه رفته اند شخصیت های واقعی و شخصیتهای
کاذب وطن شانرا بشناسند.
کاوشگران و محققین و مولفین در سراسر دنیا در مورد شخصیتهای تاثیر گذار جهان کتابها نوشته اند و من یقین دارم دیر یا زود کتابی در مورد شخصیت ببرک کارمل نیز تالیف خواهد گردید .البته این مولفین خارجی ها خواهند بود زیرا انها بیطرفانه قضاوت میکنند و زیر تاثیر اندیشه های افغانی نیستند ...
سلامت باشید
رضوان از المان

>>>   غني بيچاره ملامت نيست و شايد نمي خواست چنين شخص دزد باشد ، و هم اينكه طفل انتخاب پدر و مادر را كرده نميتواند، و جن دزدي از هفت پشت غني برايش ميراث مانده ، در غير آن همه ميدانيم كه پدران او همه اين زمين ها را در لوگر، ننگرهار و ديگر مناطق از كجا كرده اند، در حاليكه كوچي بودند، اما دوست انگليس و اتن چي هاي امان لآتي و نادر كور بودند. نماينده هاي ملت بايد او را مجبور نمايند كه تست جن هاي فساد غني را در خارج انجام دهند و بعد از آن ثابت ميشود كه غني از چند پشت جن دزدي و حراميگري را به ارث گرفته است. مصاحبه هاي برادرش را ديده باشيد واضحاً فهميده ميشود يك كيسه بر و دزد حرفوي است ، به حدي كه حتي بالاي قنصلگري پاكستان در جلال آباد دعوا داشت كه پول زمين پدرش را نداده اند و بايد حالا براي او بدهند و سفارت پاكستان با نشان دادن إسناد رسمي وزارت خارجه افغانستان و بانك و كاپي هاي رسمي چك حكومتي به سويه جهاني خجالت شان نمود و از همين خاطر غني پايش را از ارگ كوتاه نمود.

>>>   تنها نزدیکان غنی نیست نزدیکان کرزی ومارشال فهیم بانک هارا زدند آنها دریا تنوش تر ازین دزد ها بودند ودرمجموع عهمه مردم افغانستان دزد هستندمثلا سیاحان قدیم نوشته اند: این سرزمین(افغانستات) کشور راهزنان ودزدان است
دزدی فرهنگ پنجهزار ساله ماست مخصوصیا تاجک ها وخاصتا دزد های شمالی فکر میکنند رکن ششم اسلام دزدی است ودزدی رابرخودفرض میدانند
خداکند غربی ها این فرهنگ مارا نابود نسازند
ر

>>>   همی هژده نوع گوشت خودش دزدی است

>>>   یک منبع حکومتی که نخواست هویتش فاش شود در گفت‌وگو با روزنامه اطلاعات روز موضوع گرفتن استعفانامه‌ی بدون تاریخ از احمدضیا سراج، رییس عمومی امنیت ملی کشور را توسط رییس‌جمهور تکذیب کرده و اضافه می‌کند که چنین جلسه‌ای میان رییس‌جمهور و آقای سراج صورت نگرفته است.

روزنامه اطلاعات روز در نسخه‌ی شماره ۲۱۲۵ خود یادداشتی را زیر عنوان «آشفتگی بروکراتیک در کابینه؛ استعفاهای اجباری و معاوضه‌ی وزارت‌ها» منتشر کرد.

در این یادداشت به نقل از منابع آگاه حکومتی آمده بود که پس از درز خبر بازداشت یک گروه ده نفری از جاسوسان چینی در کابل، رییس‌جمهور اشرف غنی از احمدضیا سراج، رییس امنیت ملی در این مورد توضیح خواسته و همچنان خواستار استعفای بدون تاریخ او شده است. در یادداشت همچنان آمده است که آقای سراج استعفای بدون تاریخ‌اش را به رییس‌جمهور تحویل داده است.

در بخشی از این یادداشت به نقل از منابع آگاه حکومتی آمده است که محمدحنیف اتمر، وزیر امور خارجه در دیدار با رییس‌جمهور غنی نسبت به دیدار حمدالله محب و فضل‌محمود فضلی با سفیران کشورهای خارجی و تلاش برای دخالت در صلاحیت‌های وزارت خارجه اعتراض کرده و گفته است که نمی‌تواند این گونه دخالت‌ها را تحمل کند.

براساس یادداشت اطلاعات روز، رییس‌جمهور غنی در پاسخ به اعتراض آقای اتمر گفته است که فضل‌محمود فضلی و حمدالله محب، در هماهنگی با او، در امور روابط خارجی و دیپلماتیک کشور با سفرای کشورهای خارجی فعال شده‌اند و اگر او (حنیف اتمر) نمی‌تواند خودش را با این وضعیت هماهنگ کند، می‌تواند استعفا کند.

در یادداشت اطلاعات روز آمده است که حنیف اتمر بلافاصله استعفانامه‌اش را می‌نویسد و به رییس‌‌جمهور تحویل می‌دهد. استعفایی که البته هنوز از طرف رییس‌‌جمهور منظور نشده است.

>>>   در زمان های قدیم پادشاهی بود که وزیری سیاستمدار داشت. روزی پادشاه در فکر بود؛ وزیرش چون دید پرسید: قربان در چه فکری هستید؟
شاه گفت خزانه خالی است و در فکرم که چگونه میشود از مردم پول بیشتری بگیریم.
وزیر گفت: قربان اینکه کاری ندارد از این پس مقرر میکنیم هر کس قصد ورود به شهر را دارد مبلغ ۲ سکه پرداخت کند.
پادشاه گفت بی دلیل که نمیشود بر علیه ما شورش میکنند.
وزیر گفت این کار را به من بسپارید.
از فردا اعلام شد که هر کس قصد ورود به شهر را دارد باید مبلغ ۲ سکه بپردازد. احدی اعتراض نکرد و از فردا هر کس که وارد شهر شد مبلغ ۲ سکه پرداخت کرد.
مدتی گذشت روزی پادشاه به وزیر گفت: ای وزیر من فکر میکردم مردم شورش میکنند و ما را از تخت به زیر میکشند؟
وزیر گفت قربان بدتر از این هم که باشد این خلائق چیزی نمیگویند و برای اینکه بشما معلوم شود ازین پس مردم باید برای ورود و خروج مبلغ ۵ سکه پرداخت کنند.
پادشاه گفت اینبار به سادگی بار اول نیست و حتما شورش میکنند.
وزیر گفت قربان این امر را به من واگذار کنید.
فرمان صادر شد و مقرر شد مردم برای ورود و خروج مبلغ ۵ سکه پرداخت کنند.
بعد از مدتی پادشاه به وزیر گفت من احساس میکنم مردم خشمناک هستند و به زودی بساط تاج و تخت ما را به زیر خواهند کشید.
وزیر پوزخندی زد و گفت: سرورم من بشما ثابت میکنم که اگر بدتر از اینهم باشد احدی معترض نخواهد شد.
از این پس به ماموران دستور میدهم هر کسی خواست به شهر وارد یا خارج شود علاوه بر پرداخت ۵ سکه؛ مامور وصول باید یک سلی بر صورت او بزند. فردا صبح شما به بالای دروازه شهر بیایید و شاهد ماجرا باشید.
فردای آن روز مردم برای خروج از شهر صف کشیده بودند و ماموران ۵ سکه از آنها دریافت میکردند و یک سلی هم بر صورت ایشان میزدند تا خارج یا داخل شهر شوند.
که ناگهان از بین جمعیت یک نفر فریاد زد:
این چه وضعی است، ما را معطل کرده اید. پادشاه که از بالا شاهد ماجرا بود نگاهی از ترس به وزیر انداخت و گفت: دیدی ...؟
مامور از شخص فریاد کننده پرسید: مردک چرا هوار میزنی؟
او گفت: ما کار و زندگی داریم؛ تعداد ماموران شما کم است
چند نفر دیگر بیاورید که سریعتر پول را گرفته و سلی بر صورت ما بزند و ما را راه بیاندازند...

>>>   اعظم سیستانی :
گنهکاران خاد بخاطر کسب رتبه ومدال ومقام ومعاشات فوق العاده مردم را حق وناحق بدام می انداختند،وسر به نيست ميکردند، پس از سقوط دولت مورد حمايت شوروی، اکثراً به روسيه فدراتيف فرارکردند. آنان در روسيه هيچگونه ارزش واعتباری نداشتند وهرروز از سوی پوليس و نيروهای ماسک پوش معروف به "آمون" لت وکوب وتحقير وتوهين ميشدند ونشان دادن کارتهای خاد وجاسوسی شان نيز فايده ای بحال شان نميکرد وهرچه در روز از دست فروشی در هوای سرد دربازارهای سرباز پيداميکرند از ايشان گرفته ميشد. فقط رده های بالائی خاد که با پشتاره های دالرواسعار خارجی به روسيه رسيده بودند، با اجارهً منازل گران قيمت واستخدام بادی گاردهای شخصی ميتوانستند ازمنزل خود بيرون بروند، ولی چون هيچ خارجی کله سياه در روسيه مصونيت جانی ندارد، آنها هم بزودی از روسيه بدر رفتند ودر کشورهای اروپای مرکزی به عنوان پناهنده پذيرفته شدند. گفته ميشود بيشترين "جواسيس خاد" در هالند وآلمان ودنمارک وسوئد بسر می برند وگروهک های صنفی زيرسقفی (انجمن های فرهنگی ويا سياسی) درست کرده اند وخود را در پناه اين اتحاديه ها تسليت ميدهند. بدينسان درس های تاريخی به مردم می آموزد که هرکه به وطن خيانت کند ودست در دست بيگانه برای تجاوز به وطنش بگذارد، فرجامی بهتر از شاه شجاع وپسرانش ونظام الدوله وغلام خان وجانفشان خان وحاجی خان کاکر وديگرجواسيسی که توسط مردم سربه نيست شدند،درانتظارشان نيست. مردم افغانستان هرگناهی را می بخشند، ولی هرگزگناه جاسوسی به بيگانه و دشمن وطن را نمی بخشند واشد مجازات کمترين سزای جاسوسان خواهد بود
+ تعدادی از افرادناکام وبی هنر ریاست امنیت ناملی که دراصل یک شرکت سهامی پنشیر وردک لمتد است امروز هم این خلاف کاری ها وخیانت به مردم ومسلک پیشه شان است بعضی شان برای کسب پول حرام اختطاف میکنند تعدادی شان دست به سرقت های مسلحانه میزنند تعدادی دیگر از نامشروع ترین روش پول حرام را از بودجه این شرکت به این ترفند ظالمانه بدست می آورند که کسانی را بنام طالب وترورست ودشمن زیرتعقیب گرفته وسالها خودرا به آن مصروف میسازند تا به این نام هرچه بیشتر پول از کیسه شرکت سهامی پنشیر وردک مصرف کنند وهم دراخر برای فرد یا افراد مورد نظر شان دسیسه واسنادجعلی ترتیب داده اورا بدام اندازند وبعد اعلام کنند که شمشیر زدیم ودشمن را کشف ودستگیر کردیم . وبرای مکافات شان حکئومت باید برای شان مدال وچوکی بالاتر داده آنانرا به رتبه سه تر جنرالی مُــفــته خــــر سازد .
درحالیکه این موش ها درحقیقت بجز ظلم ناروا دیگر هیچ دست اوردی ندارند اگر میداشتند امروز همه روزه انتحار انفجار اختطاف نمی بود، اشرار درشاه راه ها پاتک تاسیس نمیکردند وبنام مالیه عشر زکات پول مردم را اخاذی نمی نمودند .
طفل معصوم ومظلوم نه ساله بنام عبدالروف از ملیت مظلوم ترکمن ثبوت این مدعا است
رئیس صاحب جمهور باید این کمپنی ناکام که زیر نام ریاست عمومی امنیت به اصطلاح ملی درخواب هستند رامانند ریاست امنیت قندز لغو وبجایش یک اداره ملی از افراد صادق به نظام ومسلکی تاسیس نماید
خیانت این ها به مردم ونظام کمتر از شرارت اشرار نیست .
ر

>>>   از گذارش نامه:
درجیب «جلالت مأب» خوابیده؛ درفیس بوک شفا باشه می نویسد!
از مواریث تاریخی امرالله صالح/ از یک تارموی کرزی صاحب، تا خیرمقدم به «مردم افغانستان!!» به خاطر بازگشت مرشدش

این رقمش، باور نکردنی است!
غنی از اول صبح با امرالله صالح تلفنی گپ زده! عرش معلی روی ستون غنی ایستاده. امرالله درین باره نه نوشته که آیا شب خوابش برده بود یا تا بامداد چپه و راسته خوابیده؟

از خداوند متعال برای جلالتماب محترم رییس جمهور کشور صحت و تندرستی استدعا دارم و بازگشت اش را به اقامت گاه در ارگ پس از سپری کردن عملیات در شفاخانه شهید سردارمحمدداودخان (چهارصدبستر) برای همه مردم افغانستان خیرمقدم و مبارکباد می گویم. از اعتماد مقام ریاست جمهوری که روز ها قبل تاریخ و موضوع عملیات را با من شریک ساخته بودند ابراز امتنان و سپاس می نمایم. امروز نیز رییس جمهور لطف نموده در اول صبح با من صحبت تیلفونی نمود و از صحت کامل خود اطمینان دادند. پاینده باد جمهوریت

>>>   اداره حمایت کنندۀ رسانه‌های آزاد افغانستان یا نی می‌گوید، حکومت در مورد دستگیری افراد متهم به دست داشتن در قتل یما سیاوش اسناد قابل قبول ارائه کند.
در خبرنامۀ امروز چهارشنبه (۱۸ حمل) این اداره آمده است که اگر اسناد پیشکش نشود، نمی‌توان گفت که در بررسی قتل‌های هدفمند پیشرفت شده.

سیاوش مجری پیشین برنامه‌های سیاسی تلویزیون خصوصی طلوع که به تازگی به حیث مشاور در دافغانستان بانک مقرر شده بود در دهم ماه عقرب پارسال به اثر انفجار ماین کارگزاری شده در موترش در کابل جان باخت.

مسئولیت رویداد را فرد یا گروهی نپذیرفته بود.
در خبرنامۀ نی گفته شده است که پیش از این نیز حکومت مدعی شده بود که عامل قتل سیاوش دستگیر شده.
بر اساس خبرنامه، خانوادۀ سیاوش، خبر بازداشت افراد مرتبط به قتل سیاوش را دروغین خوانده اند

>>>   زن افغان که خودر مسلمان معرفی میکندچرا به عربستان مهاجر وپناهنده نمیشود؟؟؟
زن مهاجر افغان همراه با چهار مهاجر دیگر هموطنش ازجمله دو کودک، هنگامی که قصد داشتند از مرز کرواسیا عبور کنند توسط یک افسر پولیس مسلح متوقف شدند. آن‌ها درخواست پناهندگی کردند اما به گفته شاهدان عینی، یک تن از پولیسان اسناد مهاجران را پاره و آنان را تمسخر کرد.
ر اساس گزارش، که روزنامه گاردین بخشی از محتوای آن را منتشر کرده، افراد پولیس کرواسیا این مهاجران را دشنام داده و یک پیرمرد عضو این گروه و کودکان را سیلی زدند. آن‌ها مهاجران را مجبور کردند که جیب‌های شان را خالی کنند و بکس‌های شان را نشان بدهند.
به گفته زن مهاجر افغان، یک تن از پولیس‌ها، او را جداگانه مورد تلاشی قرار داد. این زن گفت: «من به او گفتم که حق ندارد مرا تلاشی کند زیرا من یک زن و مسلمان هستم و این حرام است. افسر مرا با سیلی زد و گفت اگر مسلمان هستی چرا در بوسنیا نزد مسلمانان نماندی که آمدی کرواسیا».
در گزارش آمده است که افسر پولیس چادر و جمپر زن را برداشت و شروع به لمس کردن سینه‌های او کرد. زن مهاجر گفت: « وقتی شروع به لمس کردن سینه‌هایم کرد من گریه کردم و 50 یورویی را که در جیبم داشتم به او دادم تا از دست زدن به من خودداری کند. او قبول نکرد و به من امر کرد تمامی لباس‌هایم را بکشم. من قبول نکردم و او همچنان به لمس کردن سینه‌ها و پشتم ادامه می‌داد. من خیلی گریه کردم اما افسر پولیس مرا تهدید کرد که اگر باز هم گریه کنم مرا خفه خواهد کرد».
در گزارش آمده است که دقایقی بعدتر یک کامیون پولیس کرواسیا این مهاجران را سوار کرده و بعد از حدود 20 دقیقه در جای دیگر پایین کرد.
در آن‌جا، یک افسر دیگر پولیس به زن مهاجر دستور داد برهنه شود اما بعد از این که با مخالفت زن مواجه شد او را با سیلی زد: «او بازهم به من گفت لباس هایم را بکشم». زن افغان که به دلیل سردی هوا شش تی‌شرت و سه جمپر به تن داشت همه را به جز یک پتلون و تی‌شرت برداشت و خود را با یک لحاف پوشاند اما یک افسر پولیس به او دستور داد که همه لباس‌هایش را بکشد: «او مرا تلاشی و بدنم را لمس کرد و از من پرسید که آیا از او خوشم می‌آید؟»

>>>   غنی کوچی در کشور عزیز ما از ابتدا یک سیاست بدون شرافت را پیش گرفته بود و هنوز هم به همان سیاست بدون شرافت خویش ادامه میدهد۰
اشرف غنی کوچی در رکاب شغالگران امریکایی توسط سازمان سیاه دوباره داخل کشور آورده شد؛ او در اثر تقلب گسترده و خیانت به دموکراسی حکومت را گرفت، برای رسیدن به قدرت با هر کسی معامله کرد، و برای انحصار قدرت کامل بزودی با آنطرف معامله خود دوباره خیانت کرد و باز هم آنها را جنایتکار خواند۰ او تا امروز هم به همان سیاست های بدون شرافت خویش ادامه میدهد۰ غنی از آن جنایتکاران دیگریکه غنی کوچی آنها را جنگ سالار میخواند هیچ فرقی ندارد و هردو آنها دو طرف همان یک معامله هستند، با تفاوت آنکه غنی خائن تر معامله گر تر و جنایتکارتر از همه است۰ سیاست به این بیشرافتی های غنی گفته نمیشود، امروز سیاست به معنی رسیدن بقدرت از هر طریق ممکن گفته نمیشود، بلکه به چنین شیوه یی سیاست بدون شرافت گفته میشود ۰
رسیدن بقدرت با هر بی شرافتی ممکن سیاست نیست، و این سیاست بدون شرافت غنی کوچی هم نه زیرکی است و نه هم نتیجه میدهد۰

>>>   کوچی ها و ناقلین اوغان را از اطراف مناطق تان گم کنید طالب ها خود بخود گم میشوند۰
هیواد شینکی

>>>   به اشخاص خجالت زده چون اعظم سیستانی
نمیدانم یکتعداد از دوستان تا چه حد سوگند خورده اند.خوب فرض کنیم اعضای خاد نظر به ادعای اعظم سیستانی مردمان خوبی نبودند. ولی همینقدر خوب بودند که ننگ و ناموس اقای سیستانی و دگران را که هم در میخ میزدند و هم و در نعل در زمان خادیستها محفوظ بود . زنان تان که نیم خرچ خانه ای تانرا تامین میکردند با مصوونیت تمام به دفاتر و محل کار میرفتند و سلامت به خانه باز میگشتند. هر نوع لباسی که به تن میکردند به شمول دامنهای کوتاه که مد روز بود باز هم کسی جرات تجاوز را بر انها نه در محل کار و نه در کوچه و بازار داشت. دختران تان هم به همینگونه....با پطلونهای چسپ کاوبای به تن به پوهنتون و یا موسسات تعلیمی میرفتند همچنان در مضوونیت بودند.حالا زنان و دختران تان اگر چادری هم به سر میکند مصوونیت ندارد. تجاوز بر انها صورت میگیرد در محل کار کوچه و بازار و اختطاف هم میشوند..بدون محرم و بادی گارد در بازار برای شان گشت و گذار نا ممکن است. اینکه روزانه به چه تعداد ی از زنان و کودکان در شهر کابل و ولایات مورد تجاوزات جنسی قرار دارند حسابش معلوم نیست به خصوص برای شما جناب سیستانی که با فرزندان تان در المان از زندگی مرفه برخوردار استید.
اقای سیستانی شما از افرادی استید که نمک در زمان حزبی ها خورده اید و لی زود فراموش تان شده است. شما شش سال تمام از خیرات خدمات قوای مسلح ج.د. ا. که خاد یک ضلع ان بود رییس اکادمی ملی افغانستان بودید بسیاری از اثار تحقیقاتی تان در همین دوران عیش و نوش تان که رییس بودید تحقق یافته است در حالیکه فرزند این ملت شباروز گزمه میکرد وظایف اجرا میکرد و جناب شما مفت خور موتر اکادمی را بنام رییس سوار میشدید از امتیازات برخوردار بودید و به مردم هم فضل فروشی میکردید که گویا عالم و مقق استید در حالیکه اکثر اثار شما مثل بسیاری از مورخین معصر نشخواری بیش نیست.اگر تمام دست اندر کاران علم و فضیلت چون شما هیپوکرات باشند لعنت بر سر ایشان.
امروز افغانستان مثل چهل سال قبل در اتش جنگ میسوزد و جناب شما که یک المانی استید نه افغان یا افغانستانی لطفا به حال مردم افغانستان اشک تمساح نریزید. بلی منحیث یک المانی میتوانید ابراز نظر کنید ولی در قدم نخست منافع المان را در نظر گرفته در مورد افغانستان اظهار نظر کنید.
اقای سیستانی ...در هر خانواده جمعیت قبیله ملت و مملکت خوب و خراب است.. یقینا حتی اولاد های تان هم یک خوی عادت ندارند. لذا در خاد افراد نا مطلوب هم بوده که هویت شناسی میشدند و با انها تصفیه حساب میشد.
شما از اشرار هم شریر تر استید زیرا در ترازوی عدالت تان خوب و خراب یک سان است...به هر حال من نگارنده این متن از اعضای حزب دموکراتیک خلق افغانستان بوده و یکی از امرین بخش های اوپراتیفی خاد نیز بوده ام و من میدانم که پاکستان و غرب به شمول المان که شما در زیر سایه درخت ان ارام خسپیده اید چه جفا هایی را در حق این کشور و مردم بیچاره انجام داده اند و وظیفه ای ما خنثی سازی فعالیتهای تروریستی که از طرف اشرار بدستور پاکستانی ها صورت میگرفت بود ...اگر از خاد گلبدینی ها و اشرار در مجموع ناراضی اند حق شان است زیرا فعالیتهای همین گروه ها خنثی میشد و عاملین ان به شدیدترین جزا محکوم میشدند جنگ بود ولی شما چرا شما که تروریست نبودید شما بیشه ای ارام و امتیازات میخواستید تا در پرتو ان گویا کار های علمی کنید پس شما چرا از خاد ازرده استید و اگر بودید چرا جوانمردانه در همان وقت همه چیز را با لگد زده و ترک وطن نکردید و یا سلاح بدست نگرفتید؟؟؟یقینا شما از کارکرد هاو قهرمانی ها و شهادت های جوانان رزمنده خاد چه میدانستید .جناب شما هر روز ریش صاف تراشیده نکتایی و دریشی لشم اطو شده به تن با موتر دولتی که تیل ان از خون ملت بود به کار تان میرفتید ... استالین میگفت : شاعران و نویسندگان شکم جرب میخواهند .... شما در هر دوره شکم تان چرب بود ...راستش اگر شما به بهانه ای در المان استید چرا خادیستهای مهاجر نباشند...شما در افغانستان امتیازات بیشتر از خادیستها داشتید در حالیکه این که خادیستها حامی امتیازات و امنیت شباروزی شما ننگ و ناموس شما در کابل بودند...ولی با اندک معاش قناعت داشتند ... نیز انسان استند و باید بهتر از شما پس از گذراندن همه سختی و دشوار ی های ناشی از جنگ نیابتی در کشور در غرب چند روزی را ارام زندگی کنند...
اسلام الدین افسر متقاعد وزارت امنیت
شهر کابل حمل ۱۴۰۰

>>>   به جناب اسلام الدین ،
هرف سیستانی صرف تنقبیح آن کسانی است که برای گرفتن ویا بدست ۀآوردن پول حرام مردم بیگناه را بنام اشرار یا اخوانی دسیسه میساختند وبدام می لاهنداختند بعد مدال می گرفتند ورتبهد وچوکی می گرفتند،
آیا به نظر تو آن کرا خوب بود؟
اگر میگی دروغ استت من خودم کگسی را می شناسم که رئیس ارکان یک غند بود با مذدیر خاد مشکل پیدا کرد چند ماه بعد برای آن رئیس ارکان کگه از جمله حزبی ها واز جناحئ خلق بود دوسیه اشرار ساختند وده سال قیر برایش کشیدند وقتی اشرتار حکومت را گرفتند هیچ تنظیمی برای آن فرد امتیازی نداد چون او اشرار یا مجاهد نبود بلکه صرف دسیسه انتقلام جوئی خلادیست هابود ،
آیا این جنایت نیست؟ البته که همه خغادیست ها قابل محکومیت نیستند صرف تعدادی کمی چنانن مسلک ناروا وظالمانه ئی داشتند
در امنیت ناملی امروزه هم همانگونه خلاف کارانی موجود هستند

>>>   روی دسیسه سازان جنایتکار در هردو جهان سیاه است روزی خواهد رسید که مردم به چهره کثیف اینها تف بیاندازند ، آنانی که برای بدست اوردن مکدال وچوکی زندگی کسی را تباه میسازند که گویا ترورست کشف کرده وجرم های ناکرده را بپای یک فرد بیگناه می بندند خداوند دانا است روزی هخمین اعمال ظالمانه شان دچار خود ویا فامیل شان میگردد
چاه کن درچاه است

>>>   غنی کوچی در کشور عزیز ما از ابتدا یک سیاست بدون شرافت را پیش گرفته بود و هنوز هم به همان سیاست بدون شرافت خویش ادامه میدهد۰
اشرف غنی کوچی در رکاب شغالگران امریکایی توسط سازمان سیاه دوباره داخل کشور آورده شد؛ او در اثر تقلب گسترده و خیانت به دموکراسی حکومت را گرفت، برای رسیدن به قدرت با هر کسی معامله کرد، و برای انحصار قدرت کامل بزودی با آنطرف معامله خود دوباره خیانت کرد و باز هم آنها را جنایتکار خواند۰ او تا امروز هم به همان سیاست های بدون شرافت خویش ادامه میدهد۰ غنی از آن جنایتکاران دیگریکه غنی کوچی آنها را جنگ سالار میخواند هیچ فرقی ندارد و هردو آنها دو طرف همان یک معامله هستند، با تفاوت آنکه غنی خائن تر معامله گر تر و جنایتکارتر از همه است۰ سیاست به این بیشرافتی های غنی گفته نمیشود، امروز سیاست به معنی رسیدن بقدرت از هر طریق ممکن گفته نمیشود، بلکه به چنین شیوه یی سیاست بدون شرافت گفته میشود ۰
رسیدن بقدرت با هر بی شرافتی ممکن سیاست نیست، و این سیاست بدون شرافت غنی کوچی هم نه زیرکی است و نه هم نتیجه میدهد۰

>>>   چرغا جنگ سالارذان دزد دالـــــر را بیشتر از قرآن دوست دارند؟؟؟
گذارش نامه:
چکش نرم پول اپراتیفی، بر شقیقۀ فرمانده کوبیده شد
گفته شده که پسر فرمانده گذر ممکن است قوماندان امنیه کابل مقرر شود.

به گزارش واصل شده از کابل، قرار است روز یکشنبه گردهم آیی بزرگ مردمی در حمایت از اشرف غنی در کوهدامن از طرف قومندان امان الله گذر برگزار شود.
در این گردهمایی اشرف غنی و امرالله صالح هم سخنرانی میکنند و امان الله گذر که چند روز قبل دو به دو با امرالله صالح دیدار کرده بود، رسماً حمایتش را از ارگ اعلان می نمآید.

ارگ به امان الله گذر به خاطرحمایتش از اجندای ارگ، دم نقد مبلغ سه میلیون دالر پول پرداخته و قرار است که پسر امان الله گذر را به حیث فرمانده پولیس کابل مقرر نمآید.
در این شرایط که نیاز است تا حوزه مقاومت متحد شوند و برای حکومت غیر متمرکز تلاش مشترک نمآیند، پول های بی حساب ارگ مُهره های پول پرست و بی اصول را این گونه اسیر میکند.

>>>   جواب دوست عزیز ما:
موضوع : اعضای خاد: خوب و خراب در هر سازمان سیاسی امنیتی و حتی فامیل و خانواده است. در یک فامیل یک پسر عالم و فاضل بار میاید ولی پسر دگر پست و ذلیل پدر ازار و مادر ازار. البته در بین وزارت امنیت و یا خاد نیز چنین بوده است ا این یک حقیقت روشن است. ولی نیات اقای سیستانی چیز دگر است ...اگر اشرار به خادیستها دشنام میدهند حق شان است زیرا هر دو دشمن یکدگر بودند . احمد شاه مسعود که شخصا کدام سمپاتی نسبت به او ندارم اما او سالها با دولت با وجود پیشنهادات مکرر چوکی وزارد دفاع و دگر مقامات عالی دولتی از طرف دولت او حاضر به همکاری نه شد و موقف او از ابتدا تا اخیر یکسان بود و در برابر امتیازات تسلیم نه شد ولی افرادی چون سیستانی که قیماق شیر را نوش جان کرده و از مزایای زمان حزبی ها سرشار میگردیدند در حالیکه فرزند این وطن چه در صفوف حزب یا سرباز و افسر شب و روز در فکر تامین امنیت بودند .این افراد با زندگی جدید گذشته را فراموش کرده خوب و خراب را در یک ترازو وزن میکنند .
چنین افراد چندان اعتبار اخلاقی ندارند چه رسد که انسان به کارهای فرهنگی شان باور داشته باشد. من تعداد زیادی از این اقازاده ها را که اکنون به نام نویسنده و شاعر در شهر های مختلف اروپا و امریکا زندگی میکنند میشناسم. با تلویزیونهای محلی مصاحبه ها انجام میدهند و از گذشته ها مذمت میکنند در حالیکه اینها از نعمات خوبتر نسبت به فرد عادی وطن در کشور سالهای ۱۹۸۰-۱۹۹۰ برخوردار بودند.انسان تا این حد نباید ابن الوقت باشد به خصوص که همه ای شان ادعای پروفیسور بودن را در کارهای تحقیقی ادبی تاریخی دارند.
موفق باشید
اسلام الدین


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است