آیا اجلاس استانبول میخواهد افغانستان را به دو دهه قبل بازگرداند؟ این کشور و این مردم تاکی باید راههای رفته را بازگردند؟ تا چه زمان در جا بزنند و در خود بمانند؟ | ||||
تاریخ انتشار: ۰۹:۴۲ ۱۴۰۰/۱/۱۸ | کد خبر: 166765 | منبع: | پرینت |
مهمترین طرح و برنامة دونالد ترامپ برای پایاندادن به جنگ طولانی افغانستان امضای توافقنامه صلح با طالبان بود. در یکی از بندهای این توافقنامه، طالبان تعهد کردهاند که با حکومت افغانستان مذاکره مستقیم میکنند. بر همین اساس مذاکرات حکومت و طالبان در دوحه قطر به جریان افتاد.
امّا با رویکار آمدن جو بایدن دموکرات، مذاکرات قطر کم رنگ شد؛ زیرا دستگاه جدید ایالات متحده توافقنامه با طالبان را یکجانبه به نفع طالبان میدید و خواهان بازبینی در آن شد. جو بایدن با نادیدهگرفتن توافقنامه، به ابتکار جدیدی دست زد؛ وزیر خاجه امریکا در نامهای به سران افغانستان و گروه طالبان اجلاس استانبول و حکومت موقت را پیشنهاد کرد و خواستار همراهی همة طرفهای درگیر با این طرح شد.
اکنون بیش از یک ماه است که این موضوع ذهنیت حاکمان افغانستان، طالبان و رهبران احزاب را به خود مشغول کرده است؛ حالا همگی مصروف گرفتن آمادگیها برای رفتن به اجلاس استانبول هستند که به زودی برگزار خواهد شد.
بسیاری از تحلیلگران مسایل سیاسی، اجلاس استانبول را مهم ارزیابی کرده و آن را نقطة پایان جنگ فرسایشی کنونی خواندهاند. برخی از این تحلیلگران با خوشبینی زیاد گفتهاند: جامعة جهانی و قدرتهای بزرگ تصمیم خود را درباره افغانستان گرفته اند و در اجلاس استانبول بر بحران افغانستان نقطة پایان خواهند گذاشت.
از این مهمتر برخی از مقامات حکومتی و شخصیتهای سیاسی اجلاس استانبول را مشابه اجلاس بن دانسته و آن را "بن دیگر" نامیدهاند. اجلاس بن پس از سقوط اداره طالبان، در سال 2001 میلادی، در بن آلمان برگزار شد. ساختار حکومت کنونی افغانستان ساخته و پرداخته اجلاس بن است.
پرسش مهمی که مطرح میشود این است که اوضاع سیاسی و شرایط اجتماعی کنونی تا چه اندازه با شرایط سیاسی و اجتماعی سال 2001 همانندی دارد؟ آیا زمینهها و ضرورتهای کنونی مشابه زمینهها و ضرورتهای آن زمان است یا با آن تفاوتهای اساسی دارد؟
در سال 2001 پس از جنگهای خونین و مقاومت سرسختانه، ادارة طالبان از هم گسیخت و گروههای مختلف مسلّح جهادی به کابل و شهرهای دیگر سرازیر شدند. نه حکومتی بود و نه ادارهای، نه نظمی بود و نه حسابی. همهچیز از هم گسیخته و سررشتهها از دست رفته بود. گروههای مختلف جهادی، سلاح در دست همه مدّعی نقش بیبدیل خود و آمادة تسخیر وزارتخانهها و ادارات دولتی بودند و هرکدام قصد داشتند قدرت نخست باشند.
نه اداره بود و نه اردو و نه پولیس. کشور در زیر چکمههای نظامیان مسلح پیروز به سختی نفس میکشید. زمینه برای یک جنگ بیپایان و ویرانی سرتاسری دیگر آماده بود. آتش احساسات قومی و سیاسی شعله میکشید و از آیندة تاریک خبر می داد.
به راستی اگر وضعیت به همانگونه ادامه مییافت بدون تردید یک دوره از جنگهای خونین دیگر آغاز میشد؛ بدون آنکه پایان آن قابل پیشبینی باشد. تنها مانعی که وجود داشت حضور گسترده سیاسی و نظامی جامعه جهانی در افغانستان بود. جامعه جهانی و ایالات متحده و متحدانش در افغانستان حضور یافته بودند و مانع ادامه هرجومرج و ترکتازی گروههای نظامی و سیاسی میشدند.
در چنین شرایطی، جامعه جهانی اجلاس بن را طراحی کرد. مهمترین دستاورد اجلاس بن ایجاد یک سیستم سیاسی و رویکار آوردن یک اداره به عنوان یک ضرورت حیاتی و فوری بود.
امّا در حال حاضر و در آستانة اجلاس استانبول، افغانستان نظام جمهوری اسلامی، اردوی منظم، سیستم امنیتی، ادارات فعال، دستاوردهای دو دهه دموکراسی و مهمتر از همه قانون اساسی مترقی و مردمی دارد. انتخابات برگزار میکند، سیستم وسیع آموزشی دارد، از آزادی بیان و رسانههای آزاد برخوردار است و بیست سال است در برابر گروههای تروریستی از خود دفاع میکند. این نهادها، دستاوردها و آزادیهای موجود با خون هزاران جوان این کشور آبیاری شده است. در پای این درخت صدها هزار جوان قربانی گردیده و هزینههای کلان ملّی داده شده است.
به نظر میرسد پاکستان و امریکا تصمیم دارند نگذارند افغانستان گامی به پیش بگذارد. روزی، گروههای تروریستی را به میدان میآورند و روز دیگر به بهانة صلح و شریک کردن این گروهها به قدرت، این کشور را دو دهه به عقب برمیگردانند.
آیا اجلاس استانبول میخواهد افغانستان را به دو دهه قبل بازگرداند؟ نظام و دستاوردهای بیست سالة آن را قربانی هواوهوسهای سیاستمداران قدرتطلب و گروههای تروریستی کند؟ این کشور و این مردم تاکی باید راههای رفته را بازگردند؟ تا چه زمان در جا بزنند و در خود بمانند؟
سید اسحاق شجاعی
>>> اجلاس استانبول چیز تازه یی نیست.
اجلاس استانبول عبارت از همان اجلاس قطر است با تغیر محل و ازدیاد یک معاون برای زلمی خلیل راد و شاید به تعویق افتادن خروج نیرو های امریکایی و ناتو برای چند ماه،تا به نتیجه رسیدن این مذاکرات و تشکیل دولت انتقالی جدید و انتخابات،اگر جانب های مذاکره کننده با برگزاری انتخابات موافقت کنند. کنند.
>>> خاينين در افغانستان بايد به جزاع اعمال شان برسند!! زير هر نام كه باشند!! اقاى نويسنده هم يكى از همان بيسوادان سياسى هست كه فرق بين اشغال و حضور قانونى قواى بينن ملل را نمى داند!
>>> این از خصوصیات استعمار در کشور های جهان سوم یا بگوییم کشور های ژاو پولیتیک است. همینکه این کشور ها خواستند راه خود را پیدا کنند و در ریل حرکت قرار بگیرند؛ گوش شان را گرفته واپس به عقب می آورد. یادم هست در زمان حکومت ربانی همینکه دولت آن زمان بمباران کابل که توسط گلبدین عقب راند، وزیر دفاع امریکا مخصوص با اسماعیل خان در میدان هوایی هرات دیدن داشت و خلاصه اسماعیل خان را ترسانده و گفته بود ما به هر قیمتی که باشد طالب را حاکم می سازیم. چنانچه شد و و و.
سهیل
>>> این کشور فدای اوغان سازی اوغان بازی و خیانت و خودخواهی اوغان ها شده است.
لعنت به اقوام و قبایل تان.
وقتیکه فایده تان باشد همه یک ملت هستیم و وحدت ملی باید حفظ شود ولی باز وقتی در جهت دیگر فایده تان باشد باز اقوام و قبایل داریم.
>>> رادیو درام دنباله دار امروز و امشب ما تا ابد ادامه دارد. این فکاهی دیگر خسته کن شده است یک داستان دیگر را آغاز کنیم.
آتشخاوری
>>> در داخل کشور خود نمی توانند به صلح و توافق برسند، حالا چگونه در استانبول به صلح و ثبات خواهند رسید؟ خدا داند. آینه چون عیب تو بنمود راست --- خود بشکن آینه شکستن خطاست.
>>> نشست استانبول طبق گفته رسانه های یونانی ،خارج شدن غربیها و آمریکا از افغانستان و پر کردن جای آنها با نیروهای ترکیه است چند روز پیش فرماندهان ارتش پاکستان به ترکیه رفتند برای طرح و نقشه آن و هماهنگی و همکاری حتی پاکستان حمایت القاعده و گروههای تروریستی سپاه صحابه و حقانی را بدست آورده است برای حضور ترکیه
امین
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است