از توافقنامه ژنوا ۱۹۸۸ تا موافقتنامه صلح دوحه ۲۰۲۰
 
تاریخ انتشار:   ۲۰:۰۹    ۱۴۰۰/۱/۱۹ کد خبر: 166781 منبع: پرینت

گفتگو های حل منازعه (خروج قطعات اتحادشوروی) از افغانستان بهار ۱۹۸۲ در اجلاس کشور های عضو جنبش عدم انسلاک در دهلی نو اغاز یافت، کولد والت هایم سرمنشی سازمان ملل متحد خاویر پرزد کویار را که به زودی جانشین اش گردید نماینده خاص در امور افغانستان تعیین کرد.

گفتگو ها فراز و فرود های را با عبور از سران مختلف سیاسی در اتحادشوروی وقت از پرژنف، اندروپوف، چرنییکو، تا گرباچوف و وزاری خارجه چون گرومیکو تا شوارد نازی و در پاکستان از جنرال ضیاالحق تا بینظیر بوتو و وزاری خارجه اقاشاهی تا صاحب زاده یعقوب و زین نورانی و اینجا از کارمل تا دوکتور نجیب و وزرای چون شاه محمد دوست و عبدالوکیل در امریکا نیز از ریگان و بوش و شولتز عبور کرد و در ملل متحد بعد خاویر کوییار تا دیگه کوردویز و بنین سوان پشت سر گذاشت و سر انجام ترتیبات ژنوا قبل از رسیدن به صلح با خروج قطعات شوروی عدم امادگی انتقال مسالمت امیزو برخورد یک جانبه و کوتاه اندیشی های رهبران جهادی به جنگ خانمان سوز و ویرانگر تبدیل شد.

اکنون امضای موافقتنامه خروج نیروهای امریکایی با طالبان قبل از دسترسی به توافق جامع که مداخلات خارجی، اتش بس و ایجاد حکومت مشارکت ملی را به اتمام برساند، یک بار دیگر تاریخ جنگ های خونین و خانمان سوز گذشته را به ذهن تداعی میکند، ایا گروه های ذیدخل گاهی هم رویداد های ان سال ها را با جزییات مطالعه کرده اند و تجارب تلخ انرا می دانند، شکست امریکا و ترتیبات نا کام قرار داد بن را بیاد اورده می توانند. اگر نه ما بار ها محکوم به شکست خواهیم بود.

جاوید کوهستانی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
موافقتنامه صلح
توافقنامه ژنوا
نظرات بینندگان:

>>>   این انسان کشی و قوم کشی رواج شوم یهود ها و عربها بوده و است که تا ما هم با تاسف سردچار این وایرس شده ایم. تا تداوی خود وایرس اختلالات آن وجود دارد.
آتش خاوری

>>>   طرح صلح دکتور اشرف غنی جامع است و تطبیق آن این تشویش ها را رفع می کند .

>>>   خبر عاجل که به دسترس ما رسیده است این است که ریس جمهور غنی نظر به عملیات پروستات که انجام داد بعد از ۲۴ ساعت وضعیت موصوف خوب نبوده و فداکاران مشاور داده تا به خارج از کشور روان شود چون سن شخص مذکور کلان بوده و یک مریض دیگر هم داشته که توان عملیات را ندارد

>>>   توافقات شاید آسانتر باشد.اما نگهداری توافقات کار سخت.
چنانچه در همین کنفرانس بن توافق شده بود که رییس جمهور یک پشتون باشد و وزارت های کلیدی امنیتی یعنی وزارت دفاع و داخله و امنیت ملی و همچنین وزارت خارجه به تاجک ها داده شود.
و همینطور نیز شد.
اما چندی نگذشت که اولین کاری که شد،مارشال قسیم از وزارت دفاع برطرف شد و رحیم وردک عوض اش مقرر شد و قانونی نیز از ورارت داخله برطرف شد و جلالی عوض اش مقرر شد و داکتر عبدالله نیز از وزارت خارجه برطرف شد.
بنأ کسی که در راس قدرت قرار میگیرد،به بهانه های مختلف یا با همکاری خارجی ها و یا بدون همکاری آنها،افراد و اشخاص وابسطه به خود و تبار خود را مقرر میکند.
معلومدار خارجی ها تا قیامت درین کشور نیستند و زمانی که آنها برآمدند.نفر اول مملکت تعیینات دولتی را نظر به لزوم دید خود انجام میدهد.
یا افرادی را از قوم و تبار خود مقرر میکند و یا هم از قوم و تبار دیگران،اشخاص بی نام و بی سواد و نالابق را منحیث سمبول تعیین میکند و تمام صلاحیت های مالی و اجرایی ورارت خانه ها را زیر کنترول خود و توسط تقرر معاون های طرفدار خود میگیرد و به آنها صلاحیت میدهد.
بنأ شخص اول مملکت همه کاره کشور است و هرسه قوا را با به زور و با با تطمیع.زیر صلاحیت خود میگیرد.
عاقل عاقلان.

>>>   توافقات جینیوا ۱۹۸۸ در حقیقت شکست جامعه بین المللی در قبال جنگهای نیابتی علیه افغانستان میباشد. جانب افغانی در تطبیق مفاد این قرارداد هیچ فرصت مناسب را از دست نداد.دکتور نجیب الله قدم به قدم برای تامین صلح و ختم جنگ عقب نشینی کرد...از انجاییکه جلو تصمیم گیری حکومت موقت پشاور متشکل از تنظیم ها در دست پاکستان بود وهم سران تنظیمها اهل انسان و انسانیت و اهل علم ودانش و فراست نبودند نتوانستند از فرصت استفاده درست کنند و در نتیجه مثل حیوانات باغ وحش کابل به جان هم افتیدند و نتیجه همان شد که جهانیان از ان اگاه اند.
میکانیزم توافقات اخیر و در صورت هماهنگی میان گروه ها باز هم هزاران سوال بدون جواب و اینده تاریک در قبال دارد.
همه میدانیم که نه تکنوکراتها و نه متعلقین وابسته به تنظیمها اهل کار و سیاست میباشند و اینها طی این مدت در پی خیانت به مردم و عامل عمده در راه تضعیف وحدت و همبستگی میان مردم افغانستان شده اند در حالیکه طالبان تقریبا به مثابه ای نیروی رزمنده و منسجم میتوانند فیصدی زیاد یک الترناتیف و گزینش خوب در سرنوشت سیاسی افغانستان باشند و گذشته از ان طالبان نزدیکی کامل با پاکستان دارد و پاکستان در استراتیجی منطقوی امریکا جایگاه خاص دارد.
برای امریکا استفاده از اسلام در قالب سنی افراطی یک ابزار قوی میباشد ....فعلا در مقابل طالب هیچ نیروی قوی و متحد که متشکل از تمام اقشار و اقوام ساکن کشور با افکار مترقی در وجود یک جبهه وسیع ملی پدر
وطن وجود ندارد. حاکمان دولتی خوب میدانند که روزهای واپسین حیات شان را به سر میبرند و باقی صد ها حزب و سازمانهای سیاسی هم به جای ایجاد فضای وحدت ملی و اهمیت دادن به سرنوشت اینده افغانستان تمام نیروی شانرا صرف مسایل فرعی و اختلافات کرده اند...و این نکته را طالب به خوبی میداند.
من بعید میدانم که گروه های در گیر در پی تامین منافع ملی باشند ...و اگر میبودند فرصت طلایی هیجده سالی را که گذشت از دست نمیدادند.روزهای دشوار و سخت در کمین است.
فخر اهنگر


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است