تلکس شایعات | ||||
تاریخ انتشار: ۱۲:۱۰ ۱۴۰۰/۲/۱۵ | کد خبر: 167011 | منبع: | پرینت |
یکی از مشاوران ارشد سرکار رژیم به این این قلم گزارش داد که در ارگ بین محمد اشرف غنی احمدزی و معاون اولش اختلافات عمیق وجود دارد و جناح طرفداران سرکار رژیم شب و روز در پی خنثی سازی و محدود ساختن صلاحیت های نمادین امرالله صالح هستند.
محمد اشرف غنی احمدزی موازی با خنثی سازی رشد و تاثیر معاون اولش می کوشد مانع درز اختلافات بنیادین بین وی و امرالله صالح است. امرالله صالح در ارگ چنان منزوی شده که شاید پیش از تغییر رژیم از مقام پوشالی معاونیت اول به رسم احتجاج کنار رود و بالای نیرومندتر ساختن جناح خود برای مقابله با طالبان تمرکز کند.
اختلافات عمیق بین سرکار رژیم و معاون اولش بیشتر بالای طرح دفاعی در برابر حملات طالبان بالای کابل است. امرالله سلاخ حالا متوجه منزوی شدن خود در هم سطوح رژیم شده است.
حمدالله محب رییس شورای ملی رژیم موجود در کابل هم در خفا تلاش دارد صلاحیت ها و اثر گذاری انگلک زدن های امرالله صالح در امور دفاعی، امنیتی و استخباراتی را در عمل خنثی سازد.
امرالله صالح از تقرر ارتشبد بسم الله محمدی به مقام وزارت دفاع رژیم موجود در کابل خشنود نیست، چون در صورت تطبیق این درخواست عبدالله عبدالله حوزه نفوسش در همه بخش های امور لشکری ته کش می کند.
منبع گزارش گفت: "ارگ اصلاً پارچه پارچه است. رییس جمهور، دو معاون رییس جمهور و داکتر عبدالله هیچ طرح واحدی برای به کرسی نشاندن صلح با طالبان ندارند. عدم توافق این چهار نفر بالای امور ملکی و نظامی و امنیتی و حتی استخباراتی می تواند افغانستان و به خصوص جناح مخالفان حاکمیت طالبان را به سوی چالش کلانی سوق دهد.
سید حسیب مصلح
(این خبر در بخش تلکس شایعات سایت شبکه اطلاع رسانی افغانستان نشر شده است)
>>> متوجه این شروفساد باشید که با این تبلیغات می خواهند به صرر حکومت ما کار کنند وتفرقه بیاندازند
جناب اشرف غنی وامرالله صالح مانند گوشت وناخن هستند حتی به گذارش منبع موثق جناب رئیس جمهور تا زمانیکه صالح صاحب حاضر نباشد تا ساعت ده شب هم افطار نمیکند آنقدر صمیمی هستند
ر
>>> سید حسیب مصلح به نفع پاکستان وطالبان نفاق اندازی میکند هیچ امکان ندارد که مابین رئیس جمهور وجناب معاون اول شان کوچکترین اختلافی موجود باشد اگر می بود تاحال صالح وقات استعفاداده بود
متوجه پروپاگند این به ظاهر مصلح ها باشید
>>> نکند عاقل کاری که بار آرد پشیمانی!
پل های عقبی را هم تخریب کرد؛ حالا جناب شان اگر شمه ای وجدان و شرف انسانی برایشان باقی مانده باشد٬ خودکشی آبرومندترین کاریست به این تاجیک احساساتی که فکر میکرد عقل کل بوده و گزارش شش و نیم دستگاه پولیس هم امپراطوری عظیمش.
استاد سخن خلیل الله خلیلی در مسدسی زیر عنوان ( میخ پنجم ) مناسب حال جناب صالح که میفرمایند:
شنیدم زدرویش روشن روان*** که چون سفله را برکشد آسمان
بکوبد به گوشش دو میخ حدید *** که حرف حقیقت نتاند شنید
در آرد به چشمش دو میخ دگر *** که حق گردد از دیده اش مستتر
یکی میخ دیگر گذارد نهان *** که چون حکم عزلش رسد ناگهان
کند بر قفایش فرو تا به بیخ *** که از چشم و گوشش فتد چار میخ
چو داری تو بر صدر عزت قرار *** بران میخ پنجم نظر بر گمار
مگر جناب صالح پند و اندرز شخصیتی چون جناب رحمت الله نبیل را را زیر عنوان ( نامه سرکشاده به امرالله صالح ) فراموش کرده اند؟ پاراگراف چندی ازان نامه سرکشاده:
«« راستش با آنچه گفته آمدم، من تعجب میکنم که شما با فهم و درک این همه واقعیتهای آفتابی، باز هم در دام فریبهای اینها افتادهاید، حتا سخنانی که از آنها نمیبرآید، شما بهجای آنها رقیبان سیاسیتان را به «رینگ بوکس» فرامیخوانید، چلنج بایسکلسواری را به مردم میدهید؛ درحالیکه میدانم وجدان تان عمیقا از آنچه می گویید آزرده است. وجدانتان باید از سربازانی که روزگاری همکار شما بودهاند و تعدادی از ایشان جانهای شیرینشان را از دست داده و از دست میدهند و همچنین ناموس و فامیل سربازان دست به گدایی و مفاسد اخلاقی میزنند، شرمنده باشد. این را به کسی میگویم که خود عمری را سرباز وطنپرست و صادق بوده است. اگر به شما دروغ گفتهاند بگذارید من بگویم:
تمام ولسوالیهای جوزجان از آقچه که روزگاری پایتخت صنعت افغانستان بود تا درزاب، تمام ولسوالیهای بلخ، تمام ولسوالیهای فاریاب و بادغیس، فراه، نیمروز، هلمند، تخار، بغلان و بخشهای زیادی از بدخشان، کنر، نورستان، غزنی، زابل، لوگر در اختیار دشمن است.
داعش ریشسفیدهای وطن ما را زنده در ننگرهار میسوزانند و ادارهی امنیت ملی که شما و ما بهعنوان تکیهگاه صادق و مستحکم مردم ساخته بودیم، بهجای کشف دشمن، به شنود و توطیه علیه مردم مشغولاند. این است کشور رویایی که ما تصورش را می کردیم؟!
به فرض که شما در بین اینها، مثل معاون اول دور قبل، به توطیه و تبعید و ترور گرفتار نشوید و بتوانید بعد از انتخابات تقلبی بخشی از قدرت را که اینها گرفتند، شما هم سهم داشته باشید، آیا میتوانید با وجدان خودتان کنار بیایید؟ میتوانید هر روز، شاهد تکهتکهشدن مردم در سنگرهای داغ باشید و خیابانها و پارچهپارچهشدن مردم را در صفوف فرضی قومی، سمتی و منطقهای باشید؟!
پایان سخنم اینکه؛
برادرم، قبل ازینکه در لجنزار مجازی تيم حاكم صداى وطندوستىات برای همیش خفه شود، تعدادى از جوانانى كه از كوههاى سر بهفلك پامير تا دشت هاى سوزان نيمروز ترا الگوي خود میدانند، سرافکنده و پشیمان شوند. بيا و با «اكثريت وطندوست» بپيوند تا مشتركا شعار «امنيت و عدالت» را عملی كنيم. با عملیشدن این شعار«دولت» بهراحتی ساخته خواهد شد وهم «صف خائن از وطنپرستان واقعی» را ما جدا خواهيم ساخت.
بیا ميهن عزيز خويش را از ورطهی هلاكت كه هم در تداوم غنى و هم در صورت سلطهی طالبان و پاكستان، سوق داده خواهد شد، با هم نجات بدهيم.»»
مگر سرسپردگی آمر ستار و مارشال دوستم برایت درس عبرتی نبود؟
مگر نوشته ای هموطن پنجشیری ات حناب محمد عارف منصوری را که وی نیز مانند جناب نبیل زیر عنوان ( سخنی با امرالله صالح )پندی داده بود فراموش کرده ای؟ پاراگراف چند از نوشته منصوری:
اندازه نگه دار كه اندازه نكوست *** هم لايق دشمن است و هم لايق دوست
آقاى امرالله صالح!
«« شما با پيوستن به اشرف غنى احمدزى و تيمش بزرگترين اشتباه زندگى سياسی تانرا رقم زديد. شما به اتحاد نافرجامى تن داديد كه مسيرِ بى سرانجامى دارد. من در حالى اين مشوره و هشدار را به شما مى دهم كه پنج تعلق، هموطنى، همولايتى، قومى، خويشاوندى و دوستى شخصى را با شما در نظر دارم.
بدون مبالغه و تملق كه مي دانى من اهل آن نيستم و فارغ از هر انتظار و چشمداشتى شما را انسان آگاه، پراگماتيست، پُر شور، با اراده و كنجكاو اما قدرت طلب، شهرت طلب و منفعتگرایی مى دانم كه علاقه مفرط داريد تا همواره مطرح باشيد. اينها صفات نيک و پسنديده اي است اگر در جهت هدفى عالى و متعالى بكار گرفته شود.
بر همگان مبرهن است كه غنى احمدزى كه شما در وصفش شهنامه سرايى مى كنيد ماكياوليست تمام عيارِ متقلب و متعصبى است كه در تماميتخواهى گویی سبقت را از همه ربوده است.
او بود كه دوستم را با پشتوانه قومیش تبعيد نمود. او بود كه داكتر عبدالله را با كوله باری تجربه، حمايت اجتماعى و عنايت خارجى در سايه سپيدار منزوى و محدود ساخت و او بود كه احمدضيا مسعود را با اعتبار خانوادگیش چون پوست ليموىِ بيكاره به دور پرت كرد كه تو هيچكدام از اين ويژگى ها را ندارى.»»
آدم از بی بصری بندگیی آدم کرد *** گوهری داشت ولی نذر قباد و جم کرد
یعنی از خوی غلامی ز سگان خوار تر است *** من ندیدم که سگی پیش سگی سر خم کرد
حلیم کوهستانی
>>> معاش سربازان اردوی ملی وپولیس را بپردازید ورنه همه عقب نشینی تکتیکی میکنند ان وقت شما هم مجبور میشوید از خوردن هژده نوع گوشت عقب نشینی کنیدوبا پشتاره های دالر های دزدیده شده به خارج پناه ببرید ومانند یک دزد درانجا ها زندگی کینید
>>> 18 نوع گوشت
>>> امرالله صالح معاون ریاست جمهوری است و وظیفه اش دزد بگیر شهر کابل نیست۰ افغانستان تنها خلاصه به شهر کابل نمیشود۰ صالح معاون ریس جمهور تمام افغانستان است ویا معاون امنیتی شهر کابل یا معاون شهردار کابل۰
صالح را مصروف کارک های کوچک کرده اند و خود شان کته کته در بیخ و بنیاد صالح زده میروند.
وظیفه صالح برنامه سازی در سطح اداره و آینده کُل کشور است نه مسئول امنیتی تبلیغاتی شهر کابل که در همان هم ناکام است۰
>>> غنی دشمن انسانیت است. ....ترین ریس جمهور حتی بدتر از حفیظ الله امین و پادشاه خونخوار عبدالرحمن خان است.
>>> ادامه دیکتاتوری غنی کوچی و یک چند تا بوت پاکش دیگر ممکن نیست۰ غنی کوچی آقای قانون پوه صیب و جاسوسک دربار فاشیزم همه به فضله دانی تاریخ سیاه این کشور تعلق دارند۰
غنی کوچی از کدام جمهوریت دفاع میکند؟ از همان جمهوریتی که دوبار با تقلب به آن خیانت کرد، آنرا قومی ساخت، پارلمانش را قبول ندارد و تضعیف میکند، و قانون اساسی اش را همه روزه میشکند؟ غنی کوچی متقلب و این زن خارجی و دزدش....
>>> آنها هر دوشان از دین دور هستند و به خاطر بقای قدرت خویش از هر چیز تیر هستن
>>> صحبت نا جنس اگر جان بخشدت الفت مگیر اب رادیدی که ماهیراب هدام افگند ورفت
ازیک نگاه هردو همجنس انداجنت یک منبع وعضو یک انتلجنت سرویس ولی بانهم اقای غنی با سابقه ای بیشتر وادای خدمات شایان قدر ومنزلت بهتر ودرجات عالی دارند نسبت به دومی معمولا خارجی ها اتباع وپیروان را فریب میدهند تا زمانی که میتوانند استحصال خدمت نمایند واستحمار واستثمار نمایند تورا قدر میدهند وبرصدر می نشانند ولی وقتی رنگت خلاص شد وکار ارای ات به اتمام رسید دورت می اندازند وارتباطات خودرا قطع مینمایند گوی تورا ندیده اند وهیچ تماس وارتباطی با تونداشتند وندارند اما انها نیک میدانند که کدام قوم بیشتر صلاحیت خدمتگذاری وسیستم ارتجاعی خوبتر دارند واز کدام ملیت دیگر یافت نمیشود مگر خال خال انهم با احتیاط زیر لحاف ولفافه واز تحت طاوله< زیرمیز>وطبعا با یک گل بهار نمیشود وبخاطر یک شپش همه پوستین را اتش نمی زنند وباز پیشینیان گفته اند که آز موده را آزمودن خطاست ولی این پیچاره هاهمیشه قربانی سیاست های بزرگ بودند وهستند وخواهند بود هر چیز را خامش پخته میشود اما خام ادمی خام می ماند هر باری می لغزند وباخود جمعی غفیری را به بیراهه می برند
حاجی ولایت خان صافی از کاپیسا
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است