حزب اسلامی حکمتیار توانست در طی شصت و چهار سال حیات سیاسی جمعیت اسلامی موجب انشعابات و حتی به شهادت رسانیدن بیشتر سران جهادی شود | ||||
تاریخ انتشار: ۰۷:۳۸ ۱۴۰۰/۳/۱۷ | کد خبر: 167293 | منبع: | پرینت |
اطلاعات دست اول از کابل حاکی از آن است که مهره های آی اس آی و دستوری های حزب اسلامی حکمتیار موفق شدند بین سران خودخواه و خودمحور و خودبزرگ بین حمعیت اسلامی مرحله به مرحله از طریق ایجاد زمینه های بی احترامی، بدبینی، شک، بهتان پراگنی، بی اعتمادی، اختلافات سلیقوی، کشمکش های لفظی، نزاع های سمتگرایانه، انشعابات و بالآخره جلب و جذب یک عده از "تنها ماندگان" را فراهم کند.
تازه این فتنه ها و توطئه ها دامنگیر اعضای ارشد و کلیدی جمعیت اسلامی شده است. یکی از گروه های که بیش از همه در این راستا تلاش دارد تا بین صلاح الدین ربانی و احمد ضیا مسعود و امیر محمد اسماعیل خان اختلاف را تا دامنه حذف آنان دامن زند پیروان خط سید قطب و ابوالاعلی مودودی است که در ظاهر پیروان شهید استاد برهان الدین ربانی رحمة الله علیه هستند.
این گروه دیده پاره شب و روز بین جمعیتی ها تبلیغ می کنند که علیه گلبدین حکمتیار، حزاب اسلامی حکمتیار، پاکستان و حتی آی اس آی تبلیغ و مخالفت نکنید و باید زمینه را برای وحدت جمعیت اسلامی و حزب اسلامی حکمتیار تحت رهبری شخص گلبدین حکمتیار که یک پشتون تبار است آماده کرد.
این گروه در زمان جهاد و مقاومت هم با گروه های تشددگرای عربی در داخل و خارج از افغانستان به تماس و ارتباط و دادوستد فکری و مادی بودند. این گروه جاسوس بیشتر پیرو سلفی های اخوانی هستند که طرفدار جهاد مسلحانه علیه همه جهان زیر نام جهاد علیه جاهلیت عصر جدید است و به صدور انقلاب زیر نام جهاد بر اساس اهداف خاص آی اس آی در سطح منطقه و به ویژه افغانستان و آسیای مرکزی است.
این گروه توانست در طی شصت و چهار سال حیات سیاسی جمعیت اسلامی موجب انشعابات و حتی به شهادت رسانیدن بیشتر سران جهادی شود.
بیشتر افرادی مربوط به این گروه در بخش مالی و دفاتر جمعیت اسلامی افغانستان در پاکستان فعالیت می کردند. این گروه اکنون جز انتقاد از حضور اعضای جوان در راس جمعیت و ایجاد تنش و بی اعتمادی بینن جمعیتی ها از طریق جعل داستان ها و قصه های من در آوردی و تحریف واقعیت ها کاری ندارند.
سید حسیب مصلح
>>> جمعیت و حزب اسلامی نبوده بلکه احزاب منافق بودند! در مورد شهیدان جمعیت نورمحمد تره کی ګقته بود: ما انقلاب ثور را بمثابه یک چراغ برای مردم خود روشن کردیم، هرکه بخواهد این چراغ را خاموش کند ریشش سوخته و رویش سیاه خواهند شد! طوریکه ریش ربانی و مسعود سوخت اما ګلبدین را در تاریخ روسیاه کرد!
جمعیت و حزب قاتلین هزاران کابلی و افغاها در مجموع اند! این دو حزب مزدوران ای اس ای اند که جهاد انها به مواد غایطه تبدیل شد که جهان را بویش ګرفته است!
>>> این غده سرطانی تمم شریانهای حیاتی افغانستان را تضعیف کرده و الا از تضعیف جمعیت حزب جنایت پیشه نصر از همه خوشحال تر است
>>> چه وقت هایی بود!
ربانی معلم بود در فاکولته شرعیات.گلبدین محصل بود در فاکولته انجنیری.هردویشان یک حزب داشتند بنام اخوان المسلمین که پیرو سید قطب و محمد قطب مصری بودند. در مصر جمال عبدالناصر در سر قدرت بود و از طرفداران شوروی بود و رهبران اخوان المسلمین را بندی نموده بود.
اخوان المسلمین از داعیه فلسطین پشتیبانی میکرد و جمال عبدالناصر و شوروی نیز از داعیه فلسطین پشتیبانی میکردند.امریکا در مقابل جمال عبدالناصر ار اخوان المسلمین مصر پشتیبانی میکرد و در عین حال در مقابل فلسطینی ها از دولت اسراییل پشتیبانی کرد.
جنگ بین اسراییل و فلسطین در گرفت.امریکا از اسراییل پشتیبانی کرد.شوروی در فکر رفت:
خوب!اگر من از مسلمانها در جنگ در مقابل اسراییل پشتیبانی کنم،نشود که آنها پیروز شوند و فردا برای آزادی جمهوری های آسیای میانه که مسلمان هستند،بلای جان خودم شوند؟
بنأ برزنیف گوشی تیلفون را گرفت و با لیندن جانسون،رییس جمهور وقت امریکا تماس گرفت که من چه کنم؟
لیندن جانسون برایش گفت:اگر آرامی خود را میخواهی،قرار خود را بگیر!
برزنیف نیز قرار خود را گرفت.
رضاشاه پهلوی که از سالها بدینسو بخاطر اشغال جزایر تمب صغیر و تمب کبیر و جزیره ابو موسی با عرب ها روابط خوب نداشت،تحت نام حمایت از فلسطین قیمت نفت را بالا بردند و در نتیجه عرب به پروبلم اقتصادی مواجه شد و خیل دالر به کشور های صادر کننده نفت،در جیب ایران و کشور های عربی و شوروی افتاد.
امریکا راه مصالحه را گرفت و قوای خود را از ویتنام بیرون کرد.
اما همین که جیمی کارتر رییس جمهور وقت امریکا روابط خود را با ایران و کشور های عربی دوباره خوب کرد و داود خان را نیز شامل گروپ خود کردند،برزنیف پوستین را سرچپه پوشید و به افغانستان حمله کرد.
جیمی کارتر از ترس این که ایران نیز توسط حرب توده زیر سلطه شوروی نرود،عاجل به اروپا آمد و با زییس جمهور فرانسه و صدر اعظم انگلستان و صدر اعظم آلمان مشورت کرد که چه کنیم؟
رییس جمهور فرانسه پیشنهاد کرد:
همینجا یک ملای ایرانی بنام خمینی از عراق توسط صدام حسین اخراج شده و همینجا در فرانسه درخواست پناهندگی داده است.چه میشود که او را جانشین رضا شاه پهلوی در ایران کنیم؟
همه با یک صدا گفتند:نظر نیک و درست است.
همین بود که او را در طیاره شاندند و به ایران آوردند و انقلاب مشترک اسلامی براه انداختند.
حزب توده با خمینی یکجا شد و بر علیه شاه انقلاب کردند،اما خمینی بخاطر آن که این حزب را از خود دور کند،جنگ بین عراق و ایران در گرفت و حزب توده طرفدار عراق شد و خمینی آنها را منافقین نامید و اعدام کرد.در جنگ به سلاح ضرورت شد و بارار فروش سلاح امریکا رونق گرفت و ایران و عراق بخاطر مصارف جنگ،مجبور شدتد ،تولید نفت را زیاد کنند و در نتیجه قیمت نفت پایین آمد و اقتصاد غرب رونق گرفت.
امریکا از هند خواهش کرد که در جنگ افغانستان و شوروی،در پهلوی ما و پاکستان و مجاهدین قرار بگیر،اما هند بخاطر دشمنی که با پاکستان داشت در پهلوی شوروی قرار گرفت.امریکا نیز سیک های پنجابی را بجانش انداخت و در نتیجه اندراگاندی مجبور شد به معبد سیک ها حمله کند و هزاران نفر کشته و زخمی شدتد و سیک ها نیز اندراگاندی را ترور کردند.
چین که بعد از مرگ استالین در سال ۱۹۵۳روابط خوب با شوروی نداشت،به جز جنگ ویتنام،روابط اش با امریکا بعد از مرگ ماوت ستونگ خوب شده بود و در جنگ افغانستان در پهلوی امریکا و پاکستان قرار گرفت.
وضع اقتصاد چین روزبروز خوب شده رفت و وضع اقتصاد شوروی با پایین آمدن قیمت نفت،روزبروز خراب شده رفت و جنگ افغانستان ورسره.
در نتیجه گرباچف سر قدرت شد و میخواست راه اقتصاد سرمایه داری را بگیرد و با غرب روابط خود را خوب کند .قوای خود را از افغانستان بیرون کشید.
اما مثل همان زاغ که میخواست رفتار کبک را کند،از رفتار خود نیز ماند،نه به اقتصاد سرمایه داری رسید و از اقتصاد کمونستی خود نیز ماند.
در نتیجه مردم شوروی گرسنه ماندند و مردم انقلاب کردند و شوروی تجزیه شد.
فکر میکنم که گپ بالای گلبدین و اخوانی ها بود و گپ ما به درازا کشید.
خلص با تجزیه شوروی کمک های شوروی به افغانستان قطع شد و دولت نجیب سقوط کرد و اخوانی ها یا مجاهدین پیروز شدتد.
اخوانی هایی که در آغاز تشکیل یک دل و جان بودند،بخاطر فدرت در سر یکدیگر کوبیدند و بالاخره گروه طالبان آمد.
طالبان را میدانید که در گذشته های تاریخی کی بودند؟
آنها در گذشته های تاریخی اسلام،علاوه برین که شاگردان مدرسه های دینی بودند،هنگامی که کشور های اسلامی مورد خطر هجوم کشور های غیر مسلم قرار میگرفتند و یا خود کشور های اسلامی میخواستند ساحه نفوذ خویش را توسعه بدهند و به کشور های دیگر حمله کنند،از آنها منحبث لشکر استفاده میکردند.
خود مولوی ها کوشش میکردند در مراودات سیاسی و دینی با دیگر کشور ها،زیاد تر مسالمت آمیز و محافظه کارانه برخورد کنند.اما زمانی که ضرورت به سیاست قهر آمیز و جنگ میشد،از طالبان استفاده میکردند.
خلاصه بعد از آمدن طالبان به افغانستان،مجاهدین و اخوانی ها پا به فرار گذاشتند و تنها ولایت بدخشان مانده بود که تصرف کنند و احمد شاه مسعود را نیز کشتند،اما دفعتاً حادثه یازدهم سپتامبر شد و امریکا به افغانستان حمله کرد و طالبان را به پاکستان صادر کرد،اما از بین نبرد،چون برای آنها در پلان ها بعدی در منطقه ضرورت دارد.
حالا طالبان دوباره به قدرت میرسند و این که تا چه زمان در قدرت میباشند و در مقابل کدام کشور ها از آن استفاده میشود و کدام کشور ها توسط آنها ترسانده میشوند،تعلق میگیرد به روابط کشور های متطقه با امریکا.
اگر زیاد دراز شد،میتوانید مثل سریال به دو و یا چند بخش نشر کنید.اگر دل تان نشر نشد،هم کدام ممانعت ندارد.آزاد هستید.مثل آزاد کشمیر.
>>> چیزی که اولی نوشته عین نظر مه است ،
>>> اینها حزب مزب نیستند یک گروه غارتگر آدم کش واجیر سازمان های جاسوسی هستند
امروز ائتلاف سه روز بعد دشمن یک دیگر پس فردا دوباره دوست !!!
>>> جمعیت زنده است و ور حال پوست انداختن و خانه تکانی از لوث وجود مار های آستین است.
مقاومت دوم ستون فقرات اش جمعیت جوان با مشاورین کهنسال و آبدیده اش خواهد بود.
جمعیت آرمان محور است نه فرد محور
استاد عطا اگر به خطایش پی نبرد تیشه بر ریشه خود میزند و از بلخ آواره لوگر خواهد شد.
>>> هرکس با گلو یکجاشود تباه میشود
>>> می گویند "نه کل ماند و نه کدو" هردو نوکران و جاسوسان آَی اس آی.
آتش خاوری
>>> گلبدین برای تقویت پروژه نابودی شمال و غرب و نقاط مرکزی که محل زندگی اقوام تاجیک ازبک و هزاره است وارد شده است.
از غنی و کرزی مدیریت بعید است چون آنان از روز اول حامی طالبان بودند و تا آخر حامی طالبان استند هدف کرزی و غنی قتل عام مردم غیرپشتون است و استقرار طالبان در شمال است طالبان در زمان اوج قدرت در افغانستان با پشتبانی تمام اردوی پاکستان نتوانستند شمال را اشغال کنند لیکن کرزی و غنی طی بیست سال اخیر با طرح و پرژه امریکایی پاکستان طالب را در شمال جا به جا کرده اند و هدف شان تصرف شمال و قتل عام مردم و قصب تمام زمین، خانه، دارایی و تمام زندگی شان است مردم شمال یا باید مقاومت کنند و یا همه چیز شان را باید از دست بدهند و در اسارت کامل زندگی کنند و یا افغانستان را ترک کنند هدف غنی، کرزی و طالب همین است
کرزی مهره اصلی سی آی ای امریکاست و از روز اول حامی اصلی طالبان بود. کرزی به دستور امریکا و پاکستان پلان تخریب تمام شمال افغانستان را از اردوی پاکستان و امریکا گرفت و طالبان را در شمال جابه جا کرد. کرزی تا به امروز بهمکاری مستقیم غنی از طالبان حمایت میکنند و قصد غنی و کرزی تخریب شمال و تصرف شمال توسط طالبان است. حملات اخیر طالبان به ولسوالی قیصار و جوزجان و غیره جزء این پروژه است. آنها با این پلان بامیان و غور و بادعیس را محاصره کرده اند و از آن طریق شمال را زیر حمله گرفته اند از طریق بدخشان به چین و آسیای میانه نفوذ میکنند. هدف نابودی مراکز مقاومت در شمال است. راه اصلی نجات مردم شمال اتحاد تاجیک، ازبک و هزاره در شمال است.
>>> حزب اسلامی یک ګروه تروریستی تحت رهبری اسراییل و مسیحیان است! که در مقابل روس تولید کرد! جمعیت یک مزدور ایران و روسها است که برای تضعیف افغانستان و چور و چپاول هستی ملی تاسیس شده! ربانیوف و ګلبدو بایی هردو رهبرانی اند که در زمان دادود خان تنبانهاب خودر در افغانستان کشیده و .... پنجاب افتادند تا برای خراسان و اسلام یهودی برزمند!
>>> غنی میمیرد.
کرزی کشته میشود.
گلو فلج میشود.
ملا هیبت شیطان مفقود میشود.
طالبان به جرم لواط غرق طوفان خشم الهی میشوند.
مردم افغانستان به سر عقل می آیند و با اسلام معتدل افراطی های چپ و راست را به انزوا میکشانند و در تفاهم با هم و همدیگر پذیری زندگی به سر میبرند.
پاکستان چون زاده شیطان است ، شیطان باقی میماند و هسته فاشیسم قومی خود در درون خود میپوسد و نابود میشود.
>>> اول باید بگم که کشور ایران مزدور ندارد و مدافع دارد. نکته بعد اینکه امام خمینی احیاگر اسلام ناب محمدی در دورانی که دیگر چیزی از اسلام باقی نمانده بود هستند که اگر نبودند الآن ایران هم وضعیتی مثل مارا داشت،به خود اجازه ندهید درمورد این مرد بزرگ با هر کلامی بکار ببرید و این تحلیل های غلط و آبکی از توده و خرید سلاح و پناهندگی را بدهید. چشم دیدن یک کشور قدرتمند اسلامی را ندارید!! این کشور برای احدی از قدرت های شرق و غرب سر خم نمیکند! !و حامی مظلومان در هر نقطه از جهان است همیشه حمایت معنوی و بتواند و بخواهند حمایت مادی نیز میکند.افغانستان و ایران یک مردم در دو کشورند و تنها راه حل پیوند این دو کشور است که برای مردم ما پیشرفت و امنیت به همراه خواهد داشت و کشور قدرتمندی تشکیل خواهد شد
>>> به نظردهنده سوم:
حضرت گرامی؛ کسی که تفاوت میان حزب توده ومجاهدین خلق ایران را نمی داند، باچه علم و محفوظاتی دست به قلم میشود؟
اول: جزایر سه گانه از زمان های پیشین بخشی ازخاک ایران بوده واگر توسط این کشور اشغال میگردید کشورهای عربی ساکت نمی نشستند.تنها کشوری که ادعا دارد کشور امارات است که آن هم تنها مدرک وسندش مردم عرب زبان این سه جزایرهستند!
دوم:هیچگااه کشور هند از بالای اشغال افغانستان حمایت نکرد وهیچ گرایشی هم به شوروی نداشت.
سوم:هیچ گاه شاه ایران به حمایت از فلسطین حرکتی نکرد وحرفی نزد!اصلا یکی از دلایل انقلاب ایران همین نزدیکی شاه با اسراییل ودشمنی با فلسطینی ها بود.
چهارم: بیرون رفتن قوای آمریکا از ویتنام نه تنها به دلیل حوادث خاورمیانه نبود که علت اصلی، مخالفت مردم امریکا با این جنگ بی سرانجام به ویژه روشنفکران این کشورو بالاخره مقاومت ویتام جنوبی وسقوط سایگون بدست ویت کنگ ها وشکست عملیات نظامی بزرگ از سوی آمریکا با نام "گردباد" بود
خیلی میخواهم بقیه را هم بنویسم اما به نظرمن نوشته شما که معلوم نیست ازکدام تیمارستان راهی شده ارزش جدل بیشتری ندارد.
محمد گل ولی_ایران
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است