نقطه، سرِ خط...
آیا زمان آن فرانرسیده که روشنفکران آزاد اندیش و جوانان روشن کیش پشتون از خود و تاریخ قومی و سیاسی و سرگذشت و سرنوشت زمامداران و کارنامه ی پلید رهبران خود بپرسند که کرزی و اشرف غنی...؟ 
تاریخ انتشار:   ۱۰:۵۵    ۱۴۰۰/۵/۲۵ کد خبر: 168028 منبع: پرینت

به وسعت تمام سال های رنج و تاریکی و تباهی این خاک، خشمگین و مستاصل و درهم شکسته ام. تمام امروز و امشب تنم می لرزید و چشمانم خیس بهت و حیرت و درد بود.
گویی تقدیر این وطن را با تکرارهای وهمناک و چرخش های هولناک نوشته اند. هر صدسالی ملای لنگی ظهور می کند و کاروان "تغییر" را برمی گرداند سر جای اولش. هرصدسالی ملای کوری هبوط می کند و رسالت برگشت به "نقطه ی صفر" را به فرجام می رساند و پیامبر وار، پیروان انبوهی را به سمت کعبه ی سیاهی و تباهی و ویرانگری رهنمون می گردد و به ایستگاه نخست توقف تاریخ رجعت می دهد.

بازگشت طالبان یک حادثه نیست، یک تقدیر است برای ملتی دیو زده. یک سرنوشت است برای جامعه ای کُند ذهن، کُهنه پسند و کور پرست که بجای عقل جمعی، مغزشان را از کاهِ جهالت قومی و خرافات دینی و پیروی اسطوره های تبهکار سیاسی پُر می کنند.

یک تنبیه تاریخی است برای رهبران و پیشوایان زشت طینت و کریه دیانت و سیاه سیرت که بجای رهبری و سازندگی و خرد گستری، جهل و تعصب و لجاجت و تباهی و کوته نظری و زر پرستی و زورگویی و فرعون خویی را در رفتار جمعی و مدیریت سیاسی ترویج و ستبری می بخشند.

یک گناه اخلاقی است برای نخبگان و روشنفکران و پیشاهنگان و تکنوکرات ها و منادیان فرهنگی تهی مغز و تبهفکر و تنور مزاج و تباهی اندیش که بجای ترویج روشنایی و برابری و شکیبایی و ارزشهای انسانی و ملی، نفرت قومی، فاصله گذاری های اجتماعی، تعصب زبانی، تفرق مذهبی، تشنج فرهنگی و تقابل سیاسی ـ اجتماعی را پهناوری و تداوم می بخشند و شب و روز گفتمان نفرت پروری علیه پشتون و تاجیک و اوزبیک و هزاره را فربه می سازند.

طالبِ فاتحِ کابل، از اسمان هفتم نیامده. طالبِ سیاه اندیش دیروز با بیرق سفیدۀ امروز، درواقع فرایند عمل بلاهت وار سیاسی ـ فرهنگی جمعی ما و برآیند بدویت خرد سیاسی ـ اجتماعی ما است که با تعصب ورزی نسبت به همدیگر، با کوته اندیشی درعرصه ی سیاست و با تقلب پروری در حوزه ی آیین های دمکراسی و با ناسازگاری و تعرض نسبت به حریم و حرمت قومی و فرهنگی همدیگر و با تخفیف و تنزیل روح مشترک ملی و با زراندوزی و فساد لجام گسیخته و با قهرمان پروری و امپراتورسازی و رهبرپرستی و با تصلب اندیشی و ناسازگاری و بی اعتمادی نسبت به هم و با زوال اخلاق شهروندی و وجدان سوزی خویشتن، هیولای طالب فاتح را بازهم و پس از دو دهه فرصت و نعمت و امیدواری و خوش بینی و خوشحالی و دمکراسی ورزی، بازهم بر سرنوشت جمعی و سیاسی خویش مقدر ساختیم.

اکنون که همگان تصور می کنیم به نقطه صفر برگشته ایم، زمان آن رسیده که صادقانه از خود بپرسیم آن همه پول و سرمایه گذاری جهان در افغانستان به جیب چه کسانی رفت؟ ان همه شور و هیجان و آرزو را چه کسانی به آتش غدر و فساد و خباثت اخلاقی و وجدانی سوزانید؟ بازگشت شَّرِشکوهمند طالب را چه کسانی و چه عوامل و بنیادهایی فراهم ساخت؟

پاسخ بسیار ساده است. این کسان و عاملان، همان ناکسانی بودند و هستند که بنام نخبگان و رهبران و مدیران و پیشوایان و تکنوکرات ها و روشنفکر پشتون و تاجیک و هزاره و اوزبیک یاد می شوند. همگی در این زوال و سقوط گناه کارند. میزان این گناه و زوال اما به حجم قدرت و جایگاه و به پهنای فساد و نقش اهریمنی شان منوط است. آن که از قدرت و مقام و اختیار و بساط سیاسی و مدیریتی بیشتر برخوردار بوده، در فساد و فرومایگی و فناسازی بیشتری سهم گرفته اند.

پرسش بنیادین و آتشین اما اکنون این است که این نخبگان ناکس، برای تاجیک و پشتون و اوزبیک و هزاره چه کرده اند و چه دستاورد درخشانی برای منی هزاره، تویی پشتون و تاجیک و اوزبیک بیادگار گذاشته اند؟ آن همه شعار و شعور روشنفکران و مدیران و پیشاهنگان، جز فربه شدن تفرقه و تعصب و تصلب، چه میزان قادر بوده فضارا برای باورهای کلان ملی، همزیستی خردورزانه، تعمیق ارزشهای مدنی و دمکراسی و ترویج شکیبایی و مدارای شهروندی، فراختر کند؟

زمان آن رسیده که منی هزاره از خود بپرسم پهلوان محقق که در طول این دو دهه بعنوان رهبر بلامنازع هزاره ها قد برافراشت، اکنون چه میراث استراتژیک، عظمت ملی و جایگاه سیاسی و قدرت اجتماعی برای جامعه هزاره برجای گذاشته است؟ محققی که حتا ملیون ها جوان و پیر و تحصیلکرده از بوی خاک چپنش سرمست می شدند. محققی که به مثابه بانک رأی در جامعه هزاره شناخته می شد و بدین ترتیب اعتماد، سادگی و نجابت و صداقت هزاره هارا چون برگه رأی به حراج می گذاشت و از این معامله ها حرمسراها برای خود ساخت و قصر ها اعمار کرد. آیا میراث او جز وابسته کردن و مطیع ساختن و عسکر پنداری وزیر و والی و مدیر هزاره به شخص خود و جز تحقیر نویسنده و روشنفکر هزاره و برخوردهای فرعونی با بی پناه ترین اقشار این قوم در بارگاه سیاسی اش، چه شکوه و اعتباری درعرصه ی قدرت و سیاست و تعامل ملی برای هزاره به میراث گذاشته است؟

آیا وقت آن نرسیده که جوان تاجیک از خود بپرسد: عطا محمد نور را که امپراتور دانای قوم خود خوانده بودند، جز زر اندوزی و غارت بیت المال و تفرقه و چند دستگی و دندان کشیدن درمیان رهبری سیاسی جامعه تاجیک، چه دستاورد ماندگاری برای قدرت و فرهنگ و عظمت تمدنی جامعه ی تاجیک به میراث گذاشته است؟ چرا با آن همه رجزخوانی و پول و امکانات، بزرگ ترین سنگر فرهنگی و جغرافیایی شمال را حتا یک روز نتوانست حفظ کند؟ صلاح الدین ربانی درمقام میراثدار ربانی، زعیم کاریزمای جامعه تاجیک، جز اعمار یک ساختمان عظیم برای حزب جمعیت و ساختن قصرها برای خودش، برای جامعه و نسل جوان تاجیک چه رهیافت سیاسی و فرهنگی و اندیشوی خلق کرده است؟ قانونی، صالح، بسم لله خان و برادران مسعود، جز کسب کرور کرور امتیازات سیاسی و شخصی و فربه کردن جیب و جان شان، چه خط استراتژیک و مکتب سیاسی برای جامعه ی فرهنگ مدار تاجیک برجای گذاشته اند؟

آیا زمان آن فرا نرسیده که نسل دانای جامعه ی اوزبیک از خود بپرسند "پادشاه دوستم" جز ناسازگاری و شکست های سیاسی و جز اعمال دیکتاتوری و کیش شخصی و جز سرکوب و حذف صدای مخالف و تحقیر و حاشیه راندن روشنفکران جامعه ی ترک تبار و جز اعمار قصرهای سلطنتی برای خود و خانواده اش، چه دستاور سیاسی و اندیشه وبنیاد فکری راهگشا و درخشان برای جامعه ی وفادار و مظلوم و نسل جسور اما سرگردان و حاشیه رانده ی اوزبیک به ارمغان آورده است؟

آیا زمان آن فرانرسیده که روشنفکران آزاد اندیش و جوانان روشن کیش پشتون از خود و تاریخ قومی و سیاسی و سرگذشت و سرنوشت زمامداران و کارنامه ی پلید رهبران خود بپرسند که کرزی و اشرف غنی با فساد و دروغ و تقلب و تعصب و خیانت خود به منافع ملی و سرنوشت جمعی و با نوکری خود به اربابان خارجی و کشیدن پای قدرتهای جهان به این سرزمین و تبدیل نمودن افغانستان به مرکز پیچیده ترین رقابت های منطقه ای و بازی های استخباراتی جهان و نیز معرفی این کشور بعنوان کانون فاسدترین دولت دنیا، چه سرنوشت وحشتناکی را برای نسل ها و عصرهای جامعه پشتون وکل افغانستان رقم زده اند؟ وقت آن رسیده که این جوانان از وجدان جمعی خویش بپرسند که پیروی و وفاداری و فدایی شدن به تفکر سیاه و تباهگر ملاعمر کور و ملا هیبت لله کر و گلبدین کریه آیین، چه بلایی برسرِ تاریخ و فرهنگ و اخلاق جمعی و ارزشهای انسانی این قوم و تمام مردم افغانستان آورده است؟

این پرسش ها، خلجان وجدانی ما می باشند که در اوج سقوط و زوال کنونی، باید صادقانه درخلوت خرد و عاطفه و اخلاق مان طرح کنیم و رو بروی عقل جمعی مان آیینه بسازیم، تا بازگشت شرِشکوهمند طالبِ فاتح را روشن تر درک کنیم.

حمزه واعظی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
بازگشت طالبان
رهبران
نظرات بینندگان:

>>>   تمام جنگ ها در ۳۰۰ سال اخیر بین پشتون ها بوده و دیگران بیهوده هیزم وار سوخته اند.
پشتون در یک چیز همه با هم وجهه مشترک دارند و آن جهالت قومی است.
غنی داد میزد که چرا اکثریت زندانی ها پشتو گپ میزنند اما نپرسید که چرا این همه پشتون جرم مرتکب شده اند و در نهایت همان زندانی های پشتون مجبورش کردند که دم لای پا کند و بگریزد هرچند که درس خوانده های پشتون برایش غنی بابا میگفتند.
و حالا جنگ بین ملا های پاکستانی شده پشتون و قشر با سواد و چیز فهم پشتون آغاز شده.
در نهایت باخت با طالب است مهم نیست که به کدام زبان حرف میزند.

>>>   غنی و کرزی و گلبدین و ملابرادر روی خود را در تاریخ سیاه کردند و وطن که ناموس شان است به پاکستان فروختند. همه شاه شجاع بودند خط خیالی دیورند و پشتونپرستی همه دروغ است
غنی احمدزی وظیفه داشت که افغانستان را به ملیشه های پاکستان تسلیم کند و پیش از آن تمام سران اقوام تاجیک، ازبک، هزاره و غیره را ترور کند. غنی تا توانست سران اقوام را ترور کرد بیشتر انفجارها با طالبان و تیم غنی بطور مشترک انجام میشد.در آخر غنی توسط امریکا و طالبان به عمان فرستاده شد. سایت استپوتنیک نوشت که چمدانهای دالر غنی از بس که زیاد بود در میدان باقی ماند و نتوانستند همه را انتقال دهند این بود حس وطن دوستی این غلجایی احمدزی که افغانستان را به پاکستان مجانی و با چند بکس دالر فروخت. لعنت به فاشیستان قوم پرست که بدروغ خود را مخالف پاکستان معرفی میکنند و در عمل غنی، کرزی و طالب مزدور و جاسوس پاکستان اند. مردم بعد از این نباید فریب دروغهای این اجیران و ملیشه های پاکستان را بخورند.

>>>   اعتماد به شیطان بزرگ وملعون اول آمریکا بعد انگلیس روباه مکار یعنی ساختن ارتشی پوچ وبی رگ مانند افغانستان و ریس جمهوری مثل غنی که به ۵۰۰ نفر پابرهنه پایتخت کابل را تحویل داد وبه فرمان آمریکای ملعون فرار کرد صد مرگ بر این آمریکای شیطان صفت وهزار درود وصلوات برامام خمینی ره.. وروهش شاد که از اول انقلاب آمربکارا شناخت واسم شیطان روی آن گذاشت وکشور های عربی که فهم وشعور ندارند وغیرت که سرمایه کشور وملت را در اختیار آمریکا می گذارند که از آنها دفاع کند خدایا بحق وبزرگواری خودت پرچم جمهوری اسلامی ایران عزیز را در کل جهان بخصوص در کشورهای اسلامی برای همیشه بر افراشته کن وایران سر بلند وبا غیرت را در پناه خودت حفظ فرما آمین

>>>   من ایرانی ام. از دیروز دلم خون شده برای افغانستان...

>>>   تاریخ تمدن این فلات پهناور عزیر چند هزار ساله است و خیلی بیشتر از عمر حکومت های خارجی غربی است و بازی های کثیفشونه.این نیز خواهد گذشت.
حسین_ایران

>>>   مثال واقعی جهان سومی یعنی افغان ها که اتحاد و جرات و وطن دوستی اصلا ندارند

>>>   بابا جان افغانستان همینه دیگه دلت واسه چی سوخته
اکثریت این مردم نمیخواهند مدرن بشن
شوروی یا همین بیست سال تمام جامعه جهانی اومد تو اون کشور تا فرهنگ و سواد تعصبات اینها رو ملایم کنه ولی خوب اینها خودشون نمیخوان
من افغانستان رفتم اگر رفته باشی میفمهی من چی میگم اینها نمیخوان پیشرفت کنند
به چند تا تحصیل کردگان و اینها نگاه نکن
اینها بزک کرده این جامعه بودن اصل عمق جامعه افغانستان است که نسبت به تغییر و مدرن شدن مقاومت میکنند و این دلیل استقبال و عدم مقاومت در برابر طالبان است.حالا بدتر هم میشه به اعماق تاریک تاریخ برمیگرده البته متاسفانه

>>>   به چهارمی
ممنون بزرگوار بلا از شما دور باد
حال تو اینه ما خون گریه میکنیم ولی نگران نباش دست خدا بالای همه دست هاست

>>>   حمزه واعظی زنده باشی واقعیت را گفتی اما کو گوش شنوا! ایا یک نفر مثل شهید حاج قاسم سلیمان در بین اقوام هزاره.تاجیک. ازبک پیدانمیشود! چرا باید چند نسل از این مردم مظلوم اواره سایر بلاد شود ! من درود میفرستم بر همه نیروهای لشکر فاطمییون وامیدوارم اینها در اینده بتوانند حق اقوام مظلوم را بگیرند.

>>>   خوب شد باز ما دچار یک مشکل جدید شدیم ایرانیا بیان پز خوشبختی شونو بدن
ما نبودیم کجا این اداهاتونو درمیاوردین شما از خودتون بدبخت تر تو دنیا فقط مارو میتونید پیدا کنید حق دارید

>>>   ایرانیای عزیز البته بعضی هاتون مخصوصا کسانی که هی میان میگن چرا مقاومت نکردید ببینید ملت افغانستان مثل شما عاشق امریکا و مضخرفاتش نبوده و نیستن چرا یقه پاره کنن که طالب نیاد امریکا بیاد جفتشون برن به درک پنجشیر شروع مبارزه با طالب هست هزاران نفر به صف شدن برای جنگیدن اما اول اینا باید همدیگر رو تکه پاره میکردند و خاعنین تصفیه میشدند تا مقاومت نتیجه بده
البته تو کشوررماهم خیلی ها مثل شما واسه امریکا یقه
پاره میکردند ولی ملت نه این مقاومت در برابر به روز
شدن نبست بلکه محو هر تمدن باد اورده ای نشدن هست بله مردم افغانستان با وجود ۲۰سال وحتی با شوروی ۴۰سال تجاوز اشکار حتی مدل لباسشون عوض نشد مثل شما متتظر مد صادراتی نیستند کی امریکا و رفقاش چی میگن چی صادر میکنن مردم ما اگه رغبتی
به امریکا میداشت غنی در انتخابات تقلب نمیکرد

>>>   غنی دزد و قاتل و وطنفروش بود و سگ نجیب از غنی بهتر بود او دزدی نکرد و بدست آی اس آی کشته شد این غنی احمدزی منفور ترین چهره در تاریخ است. باید توسط پلیس بین المللی پول دزدی از وی گرفته شود و محاکمه بین المللی شود

>>>   آقای حمزه واعظمی!!
من یک تاجیکم هیچگاهی اینقدر در سطح پایین نه لغزیده ام که افراد چون عطا نور و از همین قماش جهادی را رهبر خود تعیین کرده باشم. برای رهبر شدن بسیار معیار ها و ارزش هاست که بر ملاک همین ها می‌توان یک فرد شایسته را رهبر و بزرگ خطاب نمود. گذشته از آن برای من منحیث یک تاجیک هیچ گاه فرقی نکرده است که شخص وارسته و واجد شرایط رهبر بودن از کدام قوم و ملیت میباشد. مشکل شما مردم همین است ، یکبار دنبال کسی چون رمه ای گوسفند روان میشوید صرف بخاطریکه همتبار تان است. ...و آن شخص را رهبر خطاب میکنید مجسمه ها میسازید پورتریتهای هشتاد متره را در درودیوار جاده ها نصب میکنید داد و فریاد و شعار ها را سر میدهید بدون آنکه تصور کنید که آیا مردم به این رهبر تان اعتماد و باور دارند یا نه....
کسی که بنیاد افکارش را قوم گرایی و تک قومی فکر کردن تشکیل بدهد خطر ناکارآمد از زهر مار است...
زرگر


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است