حزب اسلامي افغانستان كابينه سرپرست طالبان را تاييد كرد.
دوري انجنير حكمتيار براي دولت ها مشكل ساز نيست ولي يكجا شدنش با دولت ها مرگ دولت ها را ترسيم نموده أست و خودش آرام در گوشه اي خزيده است. او در اين عرصه كاركشته ترين است، پروبلم ها را تشخيص مي كند، متحد مي شود و آرام از خانه اتحاد بيرون مي رود، او خلاف استاد رباني كه سياست نرم مركزي و شعاع قوي، مركزيت بسيار متمركز و شعاع ضعيف را در اين سال ها تطبيق كرده أست، حزب در دست او است.
اينكه او خوب است و يا بد؛ بنظرم از ديد سياست بازي، سياست مدار زرنگ است، تا هنوز كمتر غافل شده است.

انجنير حكمتيار امير حزب اسلامي و يكي از بنيان گذاران نهضت اسلامي جوانان مسلمان، سياست هاي جالب را انجام مي دهد و هر بار از يك دشواري با متحد شدن با يك نيروي ديگر خود و حزبش را از بحران نجات داده و در حاليكه متحدش سرنگون مي شود.

١- انقلاب ثور ١٣٥٧ آغاز مي شود، مقاومت ها شكل مي گيرد پاكستان آماده پذيريش مهاجرين شد.
حفيظ الله امين با رهبري حزب در اختلاف شد و نور محمد تره كي را برداشت، انجنير حكمتيار فعالانه تلاش كرد تا با بخشي از حزب دموكراتيك تماس حاصل كند و اين گام هاي اولين او بود.
او اين كار را خوب انجام داد.

٢- بعد از ٦ جدي ٥٨ حملات و فعاليت هاي رزمي حزب اسلامي بيشترين بخش را احتوا مي كند.
در دوره حاكميت دوكتور نجيب الله او يكي كه از مخالفين داكتر، از زمانه هاي محصلي بشمار مي رفت فعال تر شد.
وزير دفاع جنرال تني و قوماندان قواي هواي را دستور كودتا عليه داكتر نجيب الله رييس جمهور را مي دهد.
ولي كودتا شكست مي كند و نزد حكمتيار به پشاور پاكستان مي روند.
اولين وزير دفاع جنرال تني با سياست او شكست كرد.
در زمان و در آستانه انقلاب اسلامي تعداد از برجسته هاي حزب چون جنرال رفع وزير دفاع با او بود.
جنرال محمد رفيع با كمك فرمانده مسعود از وطن خارج شد.
او باقي ماند و در ايران نشست و بعد با اين كشور قطع رابطه كرد.
دومين وزير دفاع با سياست او شكست.

٣- او بعد از انقلاب اسلامي با دولت اسلامي سر سازش نداشت و با فرمانده احمدشاه مسعود جنگيد، ويراني ها زياد شد.
با جنبش اسلامي قرار بست و با حزب وحدت ضد دولت اسلامي شد.
بعد از اندك با اين دو حزب مخالفت كرد و بر عليه آنان جنگيد.
جنبش و وحدت اسلامي داخل دشواري هاي فراوان شد.
بعد با يك چرخش سياسي حزب اسلامي با دولت و با دشمن ديرينه دست داد و نزديك شد.
اتحاد شكست انجنير پابرجاماند.

٤- انجنير حكمتيار با استاد رباني و فرمانده مسعود قرار داد ماهيپر را به امضا رسانيد و قرار شد بصورت مشترك در برابر طالبان بجنگند.
دولت اسلامي بعد از امضای موافقتنامه با ايشان با يورش طالبان در غزني و ميدان شهر جنگيد و با دولت اسلامي پيوست.
با پيوستن انجنير بدولت اسلامي دولت بخش هاي بزرگ را از دست داد و تنها پنجشير و شمالشرق افغانستان دولت اسلامي بود.
دولت او را نخست به تاجیكستان و بعدا به ايران منتقل كرد،
او بعد از برگشت با ايران رابطه اش را گسست.
دولت اسلامي شكست ولي او سياست كرد و ماند.

٥ - با شكست طالبان و روي كار آمدن دموكراسي او ضد دولت و امريكايي ها جنگيد، بعد با دولت داكتر غني پيوست.
بعد از مدت با درك متزلزل بودن دولت جمهوري به انتقاد شديد و راهپيمايي ها آغاز كرد و مخالف سياست هاي داكتر غني شد.

نتيجه:
با با پيوستن ايشان به دولت نظام سقوط كرد.
داكتر غني و تيم همرايشان فرار كردند. انجنير حكمتيار با آمدن طالبان احساساتي نشد و آرامش خود را حفظ كرد.
داكتر غني شكست و انجنير پابرجا ماند.

٦ - با آمدن دوباره طالبان روي قدرت او خاموش نه ماند رفت و با داكتر عبدالله و حامد كرزي هيات تفاهمي را ساخت و در بين همه و طالبان فعال شد ولي بعد از درك واماره بودن اين تلاش ها آرام از آن كوارع گرفت و داكتر عبدالله و حامد كرزي را گذاشت كه عكس جوره يي بگيرند.
كميسيون تفاهم شكست انجنير بر جاماند.

٩- در قضيه پنجشير بسيار گنگ و نا روشن با اگر ها و چرا صحبت كرد و يكي از نا مفهوم ترين حرف هاي زندگي سياسي اش را ابراز كرد؛ او باز هم سياست كرد
از اين ديوار نيز گذشت.

٧- با اعلام كابينه طالبان موافقه خود را با طالبان ابراز كرد؛ ولي سياست كرد و با وجود استقبال علاقمندي حزب اسلامي را به اشتراك در چنين كابينه هاي ابراز نكرد، او همگام با بيروني ها شد؛ "حكومت فراگير"
مردم به شوخي سقوط طالبان را نظر به اينكه پيوستن انجنير حكمتيار با هر جناح شكست آن بخش، حزب و يا دولت را به دنبال دارد؛ پيشبيني مي كنند. هههههه
آيا اينبار بازهم طالبان مي روند و انجنير پا بر جا مي ماند ويا اين معادله تغيير مي كند.

نتيجه:
او سياست مي كند و در پي هدف گمشده كه همان رهبري افغانستان است مي باشد.

عشق آباد
سید مسعود

>>>   حکمیتار جاوسوس آی ای ای است

>>>   به به آقای سید مسعود از آش قباد آقای حکمتیار بعد رسیدن به مقصد اش حتمن شما را صفیر ترکمنستان مقرر میکند مواظب باشید شما را همراهی حکومت ترکمنستان یکجا سقوط ندهد!
ع ا ه

>>>   معلومات آموزنده وعالیست جناب استاد قلم تان رساباد.

>>>   مرا یک کار طالبان خوش آمد وان این است که زنان و دخترا را در خانه مشغول ساخت وحالا برای طبقه جوان ذکور کار حتمی محیا می شود

>>>   حکپتیار به زالبان بیعت کرده و حزب اسلمی عملا" منحل است.
گلبیدین نه راه پس دارد و نه پیش.

>>>   ماهم طالبان را تایید میکنیم ،با شناختی که از افغانها دارم فقط طالبان قادر به افسار آنهاست
اورهان.

>>>   فردا که مقاومت ملی ریشه طالب را بسوزاند و کابل را از لوث وجود طالب پاک کند گلو اولین کسی است که صدای حکومت موقت شش ماهه و قابل قبول به همه جناه های مطرح را پیش میکشد اما در مقابل طالب به دستور فیض حمید سر تسلیم و دست بیعت را پیش کرده.
زندگی با ذلت گلبیدین را حتی شیطان هم قبول ندارد.

>>>   گلبدین یعنی قصاب مردم افغانستان همیشه به نرخ روز نان میخورد همیشه تشنه قدرت بوده گلبدین فراموش کرده زمانیکه به ایران فرار میکرد طلبان را نوکران امریکا عوامل امریکا میگفت البته حافظه اش را است داده اما طلبان فراموش نکردن موافقت تو را ای قصاب کابل.

>>>   خدا را شکر که خداوند یکبار دیگر حکمتیار را ناکام ونامراد ساخت به او ریاست حکومت موقت را وعده داده بودند و حزبش امادگی کامل بدست گرفت یک مرتبه قدرت را ولو بطور موقت داشتند که ناگهان کاسه های امیدش واژگون کردید وارزوهایش به یاس مبدل شد دیگر شانس رفتنش به ارگ ناممکن گردید وان خوابهای را که برای بدست گرفتن زمام امور وقرار گاه گرفتن در پنجشیر و... را درسر می پرورانید خوا ب های خوش می دید تعبیر وارونه شد امیدواریم که این سیه دل ودشمن کشور وملت تا ابد ناکام وشرمسار گردد واین که حکومت طالبها را به رسمیت میشناسد عجب نیست چون هردو ساخته وپرداخته ای ای اس ای وسایر سازمانهای استخباراتی هستند واین که کدام اسرایلی یک مرتبه به پنجشیر میرود تصویر اورا به رخ دیگران کشیده انها را مزدور خطاب مینماید وخود که پنجاه سال است در گرو سازمانهای جاسوزی واستخباراتی است براءت دارد!!!؟ میگویند بز به گوسفند خندید
گل نبی عیدی زاده

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است