تلاش پاکستان در برسمیت شناختن طالبان
اگر غربی ها از گذشته درس عربت گرفته باشند، نه تنها رژیم تروریستی شان در افغانستان به سرعت می پاشد، بلکه خواب های "لوی پاکستان" را هم مثل گذشته بگور خواهند برد 
تاریخ انتشار:   ۰۷:۳۶    ۱۴۰۰/۷/۷ کد خبر: 168523 منبع: پرینت

پیش از یک ماه از سقوط افغانستان بدست تروریستان تحت حمایت پاکستان می گذرد ولی هیچ کشوری رژیم آنها را برسمیت نشناخته است. رهبران نظامی و سیاسی پاکستان خیلی خشمگین و مایوس هستند.

عمران خان معروف به طالب خان در سخنرانی خود به مجموع عمومی سازمان ملل امسال برای کارزار جهانی برای شناسایی امارت تروریستی خود در افغانستان به عنوان صوبه پنجم پاکستان در چهارچوب "لوی پاکستان" استفاده نمود. ولی سخنان او مملو از خشم، مایوسیت و تهدید به کشور های غربی بود که تا هنوز رژیم تحت مدیریت پاکستان را برسمیت نشاخته اند.

صحبت های عمران خان در این کارزار جهانی حاوی چند نکته مهم است، که به زبان دیگر تجزیه و تحلیل می شود:
1) به باور عمران خان پشتون های دوطرف مرز دیورند تمایل شدید قومی به یک دیگر دارند نه مذهبی. معنای این حرف این است که پشتون های افغانستان می خواهند با برادران پشتون پاکستانی خود یعنی "لر و بر" در چهارچوب "لوی پاکستان" زندگی کنند و آنها راضی از اشغال افغانستان توسط پاکستان اند.
به باور پاکستانی ها مرز جدید "لوی پاکستان" دریای آمو در شمال افغانستان است، که کشور های آسیای میانه، ایران، روسیه و چین آن را برسمیت می شناسند. تنها کشور تاجبکستان اعتراض دارد و حتی هندی ها هم خاموشانه تن به این حقیقت تلخ داده اند. اما نگرانی و خشم پاکستانی ها این است، برغم اینکه مطابق به سناریوی خلیلزاد در دوحه افغانستان رسما به پاکستان تسلیم داده شد، ولی تا هنوز غربی ها به شناسایی حاکمیت تحت الحمایه اسلام آباد تمایل نشان نمی دهند.

2) آقای عمران خان از غرب گله کرد که مسبب اصلی وضعیت کنونی افغانستان پاکستان را میشمارند. آقای عمران خان مدعی شد که پاکستان بخاطر حمایت از برنامه های ضد تروریستی غرب و ناتو بزرگترین قربانی تروریزم است.
عمران خان در این جا با مظلوم نمایی خود را قربانی تروریزم معرفی می کند. این در حالی است که نیرومند ترین ابزار امتیاز گیری و باج گیری از غرب توسط پاکستان حمایت از تروریزم است. به بیان دیگر پاکستانی ها ۴ دهه است که از طریق تروریزم نان می خورند.

3) عمران خان تلویحا به معاملات پشت پرده میان پاکستان و امریکا اشاره کرد، که دولت وقت امریکا تحت ریاست ترامپ از پاکستان خواسته بود که با آوردن طالبان به میز مذاکره با خلیلزاد در دوحه امریکا را از جهنم افغانستان نجات بدهند و در بدل این خدمت شان افغانستان را امریکایی ها به پاکستان تسلیم می کنند. اما عمران خان با انتقاد از امریکا میگوید بجای اینکه امریکایی ها از پاکستان سپاسگزاری کنند، برعکس این کشور را مقصر در شکست خود در افغانستان می دانند.

4) عمران خان از امریکا می خواهد، که هرچه زود تر رژیم تحت الحمایه شان در کابل را برسمیت بشناسند و کمک های مالی خود را مثل دوران غنی و کرزی جاری سازند. در غیر آن رژیم تحت حمایت شان در بحران و هرج و مرج سقوط کرده و افغانستان به مرکز تروریزم جهانی علیه غرب تبدیل خواهد شد.
واقعیت این است که پاکستانی ها در بازی موسوم به باجگیری و اخاذی مهارت خاص دارند و تحت نام متحد استراتژیک، غرب و کشور های عربی را مثل کودکان بدور منافع خود چرخانده اند. چنانچه آنها در بازی های باجگیری در چهار دهه گذشته از زمان جهاد ضد شوروی در دهه 80 تا به امروز از طریق تروریزم صاحب میلیون ها دالر شده اند و حتا صاحب بمب اتم شدند.

5) عجیب ترین بخش سخنرانی عمران خان این بود که گفت:" امریکا نگران مترجمان شان اند، اما ما چطور؟ تنها دلیلی که ما در این همه رنج کشیدیم این بود که در جنگ افغانستان متحد امریکا و ایتلاف شدیم؟ {برگرفته از متن فارسی بی بی سی}
آقای عمران خان تلویحا می خواهد بگوید که پاکستان بیش از چهار دهه است از زمان جهاد تا به امروز بحیث ترجمان های منافع امریکا در این منطقه خدمت کرده است و حالا کشور بحران زده و مفلسی مثل افغانستان را به سر ما به اصطلاح عوام "تپ" کردید و خود تان فرار کردید. شکایت عمران خان از امریکا این است که در بدل خدمتی که این کشور به غرب کرده است، چرا پاکستان را از کمک های سرشان بی نیاز نمی سازند؟

واقعیت این است که پاکستانی ها دیوانه وار شب و روز در تلاش اند که دست به هر کاری بزنند تا صاحب دالرهای سرشار غرب شوند. بدین ترتیب نه تنها ماشین شکنجه، آزار و اذیت و تحقیر و ویرانگری افغانستان توسط تروریستان طالب را سریعتر بچرخانند، بلکه اقتصاد ورشکسته خود را نیز از طریق باجگیری و اخاذی نجات بدهند.
اگر غربی ها کوتاه نیایند و در دام فریب پاکستانی ها نیفتند و از گذشته درس عربت گرفته باشند، به باور این قلم نه تنها رژیم تروریستی شان در افغانستان به سرعت می پاشد، بلکه خواب های "لوی پاکستان" را هم مثل گذشته بگور خواهند برد.

در فرجام باید گفت وقتی کشور های ثروتمند و قدرتمندی مثل امریکا و متحدین شان نتوانستند با هزینه 3 تریلیون دالر و پیشرفته ترین جنگ افزار ها دولت مستحکم در افغانستان بسازند، به باورم پاکستانی های مفلس ولاشخوار نخواهند توانست از طریق اخاذی و ترور و وحشت و صاحب افغانستان شوند.
به بیان دیگر علیرغم تمایل شدید افاغنه "لر و بر" به پاکستان که عمران خان از آن بحیث کارت بازی برنده خود برای هضم افغانستان در چهارچوب "لوی پاکستان" تصور می کند، تا یک آزادی خواه در افغانستان زنده باشد، هرگز خواب های پاکستان و اجیران چپ و راست قبیلوی شان به حقیقت تبدیل نخواهد شد. چنانچه تجارب چهار دهه گذشته نشان داد علیرغم اینکه اکثریت مطلق افاغنه چپ و راست در خدمت پاکستانی ها قرار داشتند و از پروژه "لوی پاکستان" بحیث سرباز پنجابی ها خدمت کردند، اما مقاومت ملی تحت رهبری قهرمان ملی، افغانستان را از حلقوم پاکستانی ها بیرون کشید.

امروز اگر مسعود زنده نیست و قبر او بدست لاش خوران پاکستانی و تروریزم بین المللی ویران می شود، این بدین معنا نیست که افغانستان را پاکستانی ها و مزدوران شان میتوانند بدون درد و سر صاحب شوند. تا یک تاجیک زنده باشد پاکستانی ها صاحب این سرزمین مقدس نخواهند شد.
مسعود زنده نیست، ولی مکتب آزادی خواهی او هنوز زنده است و در قلب میلیون ها انسان آزاده این مردم در داخل ودر سراسر جهان می تپد. چنانچه قهرمان زاده های جوان درفش آزادی و عزت و سربلندی کشور را با کمترین امکانات در دره تسلیم ناپذیر پنجشیر و اندراب ها و جاهای دیگر تا هنوز در اهتزار نگهداشته اند و برغم تمام خیانت های داخلی چون کوه هندوکش مردانه استوار ایستاده اند.

در فرجام باید گفت از مظلوم نمایی ها، نا امیدی ها، گله و شکایت، خشم و تهدید های عمران خان به جامعه جهانی به این نتیجه می رسم که عمر امارت تحت الحمایت پاکستان در افغانستان دیر دوام نمی آورد و این کشور به کمک چینایی ها و روس ها یک کارزار جهانی برای نجات رژیم فاشیستی و وحشی شان در افغانستان را براه انداخته اند و از تمام ابزار های ممکنه و معامله استفاده می کنند.

هارون امیرزاده


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
لوی پاکستان
تلاش پاکستان
نظرات بینندگان:

>>>   پاکستان میخواهد مثل روسیه که تاجیکستان و ازبکستان را مستعمره خود کرده افغانستان را مستعمره کند هزاران دلیل برای اینکار دارد
متاسفانه هموطن های پشتون ما هم کم تقصیر ندارند دراین مورد البته نه همه ایشان ولی بیشترشان و اگر همکاری انها با چرکستان نبود هرگز این ملعونین تا این حد جلو نمیتوانستند بیایند مردم افغانستان فعلا در شوک هستند و هنوز نمیدانند چه کنند هم از جنگ خسته ان هم فقر و ترس یتیمی اطفالشان که بعداز انها نان شب هم نخواهند داشت مردها را وادار به سکوت کرده اما دیری نخواهد گذشت که میفهمند اگر خاموش بمانند با وجودشان هم اطفالشان گرسنه خواهند ماند و جنگ حتمی است
بزرگ ترین سوال من این است پاکستان تاریخ نمیخواند ؟ سرنوشت چند ابرقدرت را در افغانستان دید و هنوز نفهمید که اینجا میتوان امد لیکن نمیتوان ماند
اگر کمی صادق باشیم ما ملت یکدیگر را هم نمیتوانیم تحمل کنیم چطور این چرکان توقع دارند اینها را تحمل کنیم حتی بسیاری از پشتون ها هم وطن پرست هستند و نمیخواهند کشورشان مستعمره باشد

>>>   از نگاه ملیت و ملیت پرستی،پشتون های هردو طرف سرحد نمیخواهند زیر حاکمیت پاکستان باشند و خود شان خواهان تشکیل دولت بزرگ پشتونستان و یا افغانستان بزرگ اند.
از نگاه دین و دین پرستی،پشتون ها در پهلوی دولت پاکستان هستند و برای آزادی هم کیشان و هم دینان خویش از زیر سلطه هندوستان،با پاکستان همکاری میکنند و بر علیه هند جهاد میکنند.
از نگاه مذهب و مذهب پرستی،پشتون ها اهل تسنن و مذهب جنفی هستند و میخواهند تمام قوانین کشور به اساس دین و مذهب حنفی باشد و مذهب اهل تشیع را برسمیت نمی شناسند.
از نگاه روابط شان با جامعه جهانی،صرف قوانین و مقررات و لایحه هایی جامعه جهانی مورد قبول شان است که مخالف دین اسلام نباشد.

>>>   افاغنه مگر کلمه تحقیر آمیز نبود

>>>   عقل کجا است بینی آفغان وآفغنه هردو یک کلمه
است هردو بنام اوغان است یعنی همان پشتون آأم
کش چپاوال کر نژاد پرست درجه یک ما میگویم
آوغان ایرانیها میگوید افغان یا همان افغنه شما ها
از تشخیص دادنند هیچ هستید خوب فکیر کنید


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است