تاریخ انتشار: ۰۹:۴۶ ۱۴۰۱/۹/۳ | کد خبر: 171869 | منبع: | پرینت |
در بهار سال ۱۳۲۶ خورشیدی وقتی زنان قبایل منگل در شهرستان میرزکهی پکتیا (۳۰ کیلومتری شمال شرق شهر گردیز) مشغول برداشتن آب از چشمهی در فاصله هفتاد متری تپهی که از سوی باشندگان محل به نام کافرکوت یاد میشود و فاصله چندانی از دریای میرزکه ندارد بودند، توجه شان را سکههای جلب کرد که در درون چشمه خودنمایی میکرد. آن زنان که نمیدانستند چه گنج گرانبهای را کشف کرده اند، به زودی از آنچه در چشمه دیده و به دست آورده بودند، باشندگان محل را خبر کردند که در پی آن شمار زیادی از اهالی منطقه به ساحهی که چشمه در آن قرار داشت آمده و برای دریافت سکههای بیشتر به جستجو و کاوش مشغول شدند.
کشف سکههای بیشتر و شایع شدن آوازه پیدا شدن گنج، پای حکومت و باستان شناسان را به محل کشانید. گروه باستان شناسی اعزام شده به منطقه، در اندکترین زمان توانست آثار ساخت و سازهای باستانی موجود در منطقه را کشف کند و نیز به سکههای پرشماری از اعصار و دوره های مختلف تاریخی (سکههای از سده سوم پیش از میلاد تا سده چهارم هجری) در آن چشمه دست یابد.
احمد علی کهزاد (تاریخنگار و باستانشناس شناخته شده کشور که در ترکیب این گروه باستان شناسی قرار داشته) شمار سکههای کشف شده از میرزکه را پنجاه هزار سکه قلمداد کرده است که از این میان بیش از ده هزار سکه از سوی حکومت وقت به گونه رسمی به پایتخت (کابل) انتقال یافته و بیشترین شمار آن (حدود چهل هزار سکهی دیگر) پیش از اقدام دولت از سوی باشندههای محل و قاچاقچیان آثار تاریخی در بازارهای ننگرهار و پیشاور به فروش رسیده است.
در دورههای مختلف از جمله دوره جنگهای داخلی و پس از آن، در میرزکه و مناطق ماحول آن به گونه خودسر از سوی اهالی منطقه و نیز قاچاقچیان آثار باستانی حفریات زیادی صورت گرفته و مقادیر زیادی از سکههای قدیمی، جواهرات، تندیسهای طلایی و... که اندازه آن به چندین تُن تخمین زده شده است، بدست آمده و به گونه قاچاقی در بازارهای جهانی به فروش رسیده است.
براساس تخمینهای کارشناسان در مجموع گنجینهی میرزکه که مشتمل بر حدود چهار تن (۴۰۰۰ کیلوگرام) سکه و حدود ۷۷۰ پوند (نزدیک به ۳۵۰ کیلوگرام) اشیای طلایی و نقرهای بوده است، به غارت رفته و هم اکنون هم در بازارهای جهانی خرید و فروش می شود.
بدینگونه گنجینه میرزکه که در نوع خود بینظیر و بزرگترین گنجینهی سکههای کشف شدهی جهان به شمار میرود و شماری از کارشناسان بنا به بزرگی و ارزش افسانوی، آن را "گنجینهی افسانوی" خوانده اند بنا به بیکفایتیها، بیتوجهیها، پایان بودن سطح آگاهی فرهنگی مردم، جنگهای خانمانسوز و... به تاراج رفت و ما یکی از گرانبهاترین میراثهای ملی خود را از دست دادیم.
نگارهی ۱: سکهی از دورهی اسکندر مقدونی (سلطنت: ۳۳۶-۳۲۳ پیش از میلاد) که از گنجینهی میرزکه به غارت رفته و هم اکنون در کلکسیون شخصی یک فرد انگلیسی نگهداری می شود. از این سکهی طلا که در دورهی اسکندر مقدونی ضرب زده شده و تصویر وی بر آن حک گردیده، تا به حال در جهان فقط دو سکه (یکی از یونان و دیگری از میرزکه پکتیا) به دست آمده است. مالک کنونی سکه از بهر جلوگیری از کاپی شدن دقیق آن، اجازه عکس گیری از آن را تاکنون به هیچکس نداده و فقط رسامی آن را اجازه داده است.
نگارهی ۲: سکهی طلایی بدست آمده از گنجینهی میرزکه متعلق به آندراگوراس که ابتدا حاکم یا والی ساتراپ (استان) پارتیا (نام منطقهی دربرگیرنده قسمتهای شمال غربی و غرب افغانستان کنونی و مناطق جنوب شرقی ایران کنونی) و استان هیرکانیا (نام منطقهی در شمال شرق دریای کسپین که براساس نقشه امروزی، قسمتی از خاک کشور ایران کنونی و ترکمنستان کنونی را در بر میگیرد) بوده و سپس سلطنت مستقل داشته است. آندراگوراس که از نظر تباری پارسی/پارتی بوده و از سوی دولت سلوکیان یونانی به عنوان استاندار پارتیا و هیرکانیا بر این مناطق فرمان میرانده، به زودی در برابر دولت سلوکی شوریده و اعلام استقلال نموده است. گفتنیست که وی از سال ۲۴۵ پیش از میلاد تا هنگام مرگ (۲۳۸ پیش از میلاد) به گونه مستقل بر این مناطق حکمروایی داشته است.
ذبیح الله ساعی
>>> ذبیح الله ساعی
از میان آثار بهدست آمده از ساحهی باستانی میرزکه در پکتیا، یکی هم لوحه (پلاک) زرینی متعلق به سدهی پنجم پیش از میلاد (دوهزار و پنجصد سال پیش امروز) است که بر آن تصویر یک مرد روحانی (کاهن/موبد) نقش بسته و امروزه در موزیم میهو (Miho Museum) کشور جاپان نگهداری میشود. در این لوحه که متعلق به دورهی شاهنشاهی هخامنشیان پارسی میشود، مرد روحانی با نوعی کلاه مروج عصر هخامنشی که بیشترینه از سوی بزرگان دین و دولت بهکار میرفت، بهتصویر کشیده شده است. از نکات جالب توجه در تصویر این لوحه، بالاپوش یاهم چپن مرد روحانی است که شباهت زیادی به چپنهای امروزی مردم ما دارد و از همه جالبتر طرز پوشیدن چپن است که مرد روحانی فقط آن را روی شانههای خود گذاشته و دستهایش را در آستین آن فرو نبرده است؛ درست شبیه آنچه که امروزه و پس از گذشت دوهزار و پنجصد سال در میان مردمان کشور ما رواج دارد.
پانوشت: در مورد گنجینهی کمنظیر اما بهتاراج رفتهی میرزکهی پکتیا و ساحهی باستانی میرزکه پیش از این به تفصیل نوشته و از همین دریچه بهنشر سپردهام که دوستان میتوانند در صورت تمایل آن را مطالعه نمایند.
>>> بهار چوپان
جناب ساعی فرهیخته ؛
اینکه این سکه ها از کدام دوره تاریخی و آثار بجا مانده در میرزکه آثار بجا مانده از کدام تمدن است ، روشن شده باشد؟
>>> ذبیح الله ساعی
با سپاس از توجه تان جناب چوپان گرامی؛
طوری که در متن هم ذکر گردیده سکهها از دورههای مختلف تاریخی بوده که دورهی زمانی میان سدهی سوم پیش از میلاد تا سدهی چهارم هجری (فاصلهی زمانی بیش از هزار سال) را در بر میگیرد. به این ترتیب در میان سکهها، سکههایی از دورهی سلطنتهای یونانوباختری، پارتی، کوشانی، ساسانی، دورههای پسااسلامی، سکههای شاهان و امیران محلی و... موجود بوده است...
باستان شناسان این احتمال را مطرح کرده اند که چشمهی مذکور در روزگار قدیم مقدس پنداشته میشده و مردم در دورههای مختلف بنا به باورهای آیینی در این چشمه سکه میانداخته اند و به همین سبب سکههای مختلف و متعلق به دورههای مختلف تاریخی در آن وجود دارد...
در نزدیکی این چشمه باستانشناسان بقایای از ساخت و سازها را کشف کردند که احتمال میرفت متعلق به یک معبد قدیمی بودایی بوده باشد...
>>> Sahebnazar Muradi
پس معلوم می شود که در میرزکه تمدن پارتی های اشکانی مدفون بوده است.
>>> افسوس و هزار افسوس ، با خواندن تک تک این کلمات قلبم درد امد . چه گنجینه بزرگی را از دست دادیم ،
حبیب الله یوسف زی
>>> در همه جای دنیا تا یک فرد عاقل و بالغ نباشد نمیتواند اختیار میراث یا سرمایه خود را داشته باشد .
کشور ما هم تا هنوز نه عاقل شده و نه بالغ.
اصلا" در کشور ما نباید کاوش های باستانشناسی صورت بگیرد و نباید معادن از زیر خاک بیرون کشیده شود در غیر آن سرنوشت شان بد تر از میرزکه و طلا تپه و کنجینه هده و آی خانم و امثالهم خواهد بود.
بزرگترین و با ارزشترین اثر تاریخی ما که بودای بامیان بود به وسیله طالبان جاهل و بی شرف نابود شد و حالا آثار باستانی مس عینک هم به خاطر حرص و عجله طالبان برای به دست آوردن پول از معدن مس عینک در شرف نابودی است.
>>> محترم ساعی صاحب !!!
متاسفانه که در افغانستان هم حکومات قبلی و هم عده ای از هموطنان ما نسبت به آثار تاریخی بیتفاوت بوده و حتی در قاچاق آن سهیم بوده اند ... ملایان دیوبندی به مردم تلقین کرده اند که این آثار مربوط کفار است .....تخریب مجسمه بودا در بامیان. نتیجه ای چنین تبلیغات دشمنان منافع ملی ما میباشد و ده ها موزیک های زیر زمینی بودا در ننگرهار کاملا از بین رفته و روی ان خانه ها آباد گردیده است....متاسفانه در جریان چهل سال جنگ زمینه برای تخریب آثار تاریخی یا قاچاق آن و همچنان استخراج معادن زمرد ، لاجورد ،و دگر سنگهای قیمتی بیشتر از همه وقت مساعد گردید و آثار قدیمی و ثروتهای طبیعی همه و همه توسط جنگسالاران تنظیمهای هفتگانه پشاوری و مافیای شمالی و جنوبی و مشرقی بغارت برده شد.و این پروسه زیر نام و عنوان دگری توسط طالبان ادامه دارد...،
فخر اهنگر
>>> تحصیل و سواد که خق همه مردم اس انرا هم از دست دادیم نان غذا لباس خانه لبخند شادی هیچیزی نداریم الویت های زنده گی حق های مسلم ما که هر فرد یک جامعه باید به ان دسترسی داشته باشند برای جز محالات و رویا و افسانه شده جناب یوسفزی قلب تان به درد نمی اید داشتن یک زنده گی عادی و بدون استرس برای ما زنده گی افسانوی شده 😔💔
>>> مردم جنوب افغانستان بخصوص قوم منگل، زدران، تنی و جاجی در تاراج دارایی ها عامه بی بدیل هستند. تاراج میرزکه، انفجار دادن تانک های فعال و فروش آن به قیمت پارچه های آهن به پاکستان توسط جلال الدین حقانی (بنیانگذار شبکه حقانی) و نیروهای آن در سال 1994، به فروش گذاشتن بالاحصار گردیز توسط قوم زدران / جدران ولایت پکتیا نمونه های بارز آن است.
>>> دوستان نباید حیف و میل دارایی عامه و یا یاد بود های تاریخی را به یک قوم ارتباط دهند. متاسفانه دوست گمنام ما قوم زدران و فلانی را در جنوبی مسوول تاراج. این آثار قلمداد کرده اند، من از همین دوست ما میپرسم که غارت معدن زمرد در پنجشیر کار تمام اهالی شریف پنجشیر است یا صر ف مافیای. شورای نظار؟؟؟
البته که مافیای شورای نظار. اهالی غریب و وطنپرست پنجشیر. در غارت معدن زمرد هیچ نقشی ندارند.
لکنوال
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است