آقای جانداد جهانی سعی می‌کند با یک نسخه‌ی تقلبی و بی‌کیفیت از ملی‌گرایی افغانی در هيات یک روشنفکر مصلح چهره بنماید. نیک که بنگرید تمام سعیش جا انداختن دوگانه‌ی تقلبی اقلیت-اکثریت است. هنوز هیچ آمار معتبر و رسمی، بر اساس سرشماری علمی، نداریم که نشان بدهد نفوس گروه‌های قومی-اتنیکی در افغانستان چه‌قدر است. اما جناب جهانی اصرار دارد که اقوام دیگر افغانستان را «اقلیت» بخواند. این اصرار بی‌اساس نشان می‌دهد که ملی‌گرایی او تقلبی است.

ملی‌گرایی جانداد جهانی بی‌کیفیت هم هست. به این معنا که ایشان سواد و قدرت فکری لازم برای تحلیل ملی‌گرایی فراگیر را ندارد. متوجه نیست که وقتی بدون هیچ مبنای محکمی اقلیت و اکثریت می‌سازد و این تقسیم برایش خیلی اساسی است، دیگر جایی برای ملی‌گرایی نمی‌ماند. چرا؟ برای این که مبنای ملی‌گرایی فراگیر (و نه قبیله‌گرایی انحصاری) حقوق شهروندی است نه تعداد افراد قبایل.

در ملی‌گرایی، به معنای قابل دفاعش در جغرافیای یک کشور، اصلا بحثی به نام اقلیت و اکثریت نداریم. بحث اکثریت عددی قبایل تنها برای کسی حرف اول و آخر می‌شود که فقط به زور در قالب کلاسیک- یعنی به کثرت افراد قبیله- باور دارد و نه به حقوق شهروندی برابر تمام افراد. معنا ندارد که من بگویم «هر شهروند یک رای، اما به یاد داشته باشید که تعداد افراد قبیله‌ی من بیشتر است». تو یا به نظم ملی مبتنی بر حقوق برابر شهروندی باور داری (که در آن صورت سخن گفتن از اقلیت و اکثریت را باید کنار بگذاری)، یا به مشروعیت سیستم قبیله‌یی و کثرت افراد قومی باور داری (که در آن صورت دیگر نباید خودت را یک چهره‌ی مصلح ملی‌گرا نشان بدهی). نمی‌شود که آدم با جنس‌های تقلبی و بی‌کیفیت خود به بازار اندیشه‌ی سیاسی بیاید و انتظار داشته باشد که دیگران برای آن اجناس تقلبی و بی‌کیفیت ارج بسیار قایل شوند.

سخیداد هاتف

>>>   🤔💥👈 همه عملکردها از طرف مردم و حاکمین دولتی افغان=پشتونها از اول تا امروز خدعه/حیله گرایی، جعل ریا مکر فریب و تقلبگرایی، با داشتن پالیسی دوگانه حضوری-غیابی برضد فارسیزبانان و...، با استفاده جویی از گفتار دینی ضربا-ضربو-ضربتوما، با توهم و وهمپرستی افتخارپوچ کردن در نام و جنده های رنگه، با حسادت بودن میم زرما تول زما، در ظاهر و زبان دعوای مسلمانی کردن، در عمل باطن و وجدان بغض کینه و دشمنی کردن، در نیم قرآن با نیمه ایمان=نیمه مسلمانی بودن، با تعصب قومی زبانی و سمتی برخورد کردن، در هر مسئله اجتماعی با مردم اقوام دیگر با پالیسی/خودخواهی یکبام و چند هوایی بودن، و هر نوع جرم و جنایت اسلامی و بشری را اگر در برابر دیگر ملت-زبانها و اقوامها که کرده و مرتکب میشوند بخود شان آن عملکرد زشت و غیرانسانی را مباح، روا و حتی صواب میدانند، همیشه مفتخور و تخم کبل شدن، و در بین اقوام همزبان پشتون خودشان خودشانرا بدترین نام و صفت بد کردن و هم بخودشان لعنت کردن، و....
💥 خلاصه منفور و جدایی باد از نام و هویت افغانی/فغانی/فغانستان و زبان پشتوحیوانیت/پشتون/افغانیت تروریست انتحاری، مفتخوران پشتون-گرسنه سیرناشدنی کفتارخوی...

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است