قوم هزاره با حفظ هویت فرهنگی و مذهبی، تلاشهای بیوقفه در زمینههای مختلف و مقاومت در برابر ظلم، نمونهای بارز ایستادگی در برابر ناملایمات را به نمایش گذاشتهاند | ||||
تاریخ انتشار: ۲۲:۴۵ ۱۴۰۳/۴/۲۹ | کد خبر: 175725 | منبع: | پرینت |
در روزهای اخیر، طالبان با پایین آوردن بیرقهای ماه محرم در کابل و سایر ولایات افغانستان و تخریب تندیس و تصاویر عبدالعلی مزاری، یکی از رهبران برجسته از ملیت هزاره، بار دیگر دشمنی خود را با اهل تشیع و قوم هزاره نشان دادهاند. این اقدامات نگرانکننده در کنار جنایات دیگر طالبان علیه هزارهها و شیعیان، به وضوح نشاندهنده سیاست سیستماتیک طالبان برای سرکوب و نابودی اقوام غیرخودی است. با این حال، هزارهها در برابر این جنایات ایستادگی کردهاند و با زحمتکشی و افتخارات بسیاری در بیست سال گذشته، نشان دادهاند که همچنان به پیشرفت و سربلندی خود ادامه میدهند. در این گزارش، به بررسی از بزرگترین جنایات طالبان علیه هزارهها میپردازیم و در لابلای آن، به افتخارات و ویژگیهای مثبت این قوم متمدن نیز اشاره میکنیم.
کشتار دستهجمعی مزار شریف (1998)؛
در اگست 1998، طالبان وارد شهر مزار شریف شدند و به کشتار دستهجمعی هزاران هزاره پرداختند. این کشتار یکی از وحشتناکترین جنایات جنگی در تاریخ معاصر افغانستان محسوب میشود. انگیزه اصلی طالبان از این کشتار، انتقامجویی از شکست نظامیشان در این شهر بود. این جنایت با هدف ایجاد ترس و وحشت در بین هزارهها و تحکیم قدرت طالبان انجام شد.
با وجود این جنایت هولناک، هزارهها توانستند دوباره سر پا شوند و به بازسازی شهر مزار شریف کمک کنند. آنها با تلاش و همبستگی، این شهر را به یکی از مراکز مهم تجاری و فرهنگی افغانستان تبدیل کردند.
حملات انتحاری و بمبگذاریها؛
از زمان بازگشت طالبان به قدرت در سال 2021، حملات انتحاری و بمبگذاریها علیه تجمعات شیعیان و هزارهها افزایش یافته است. حمله به مدرسه سیدالشهدا در کابل و حمله به مسجد امام زمان در قندوز نمونههایی از این حملات هستند. این حملات با هدف ایجاد ترس و وحشت در بین هزارهها انجام میشود. حملات انتحاری و بمبگذاریها از روشهای اصلی طالبان برای سرکوب هزارهها و ایجاد ناامنی در بین آنان است.
با وجود این حملات، هزارهها همچنان به تحصیل و پیشرفت علمی اهمیت میدهند. تعداد زیادی از دانشآموزان هزاره در دانشگاههای معتبر داخلی و بین المللی پذیرش میشوند و موفقیتهای بزرگی را کسب میکنند.
کوچ اجباری؛
جنکجویان طالبان در بسیاری از مناطق افغانستان، به ویژه در مناطق هزارهنشین، اقدام به کوچ اجباری مردم بومی کردهاند. این کوچهای اجباری اغلب با استفاده از زور و تهدید صورت میگیرد. هدف از این اقدامات، تخلیه مناطق از ساکنان بومی و جایگزینی آنها با افرادی است که به طالبان وفادار هستند. کوچ اجباری به نابودی زندگی و معیشت مردم هزاره منجر شده و آنان را مجبور به ترک خانه و کاشانهشان کرده است.
هزارهها با وجود این کوچهای اجباری، توانستهاند در مناطقی که به آنها پناه بردهاند، جوامع جدیدی تشکیل دهند و به بازسازی زندگی خود بپردازند. این قوم با همبستگی و تلاش، موفق شدهاند در مواجهه با این سختیها به ثبات نسبی برسند.
سوزاندن خانهها؛
طالبان در بسیاری از مناطق هزارهنشین اقدام به سوزاندن خانههای مردم کردهاند. این اقدامات با هدف ایجاد وحشت و ناامنی در بین هزارهها انجام میشود. سوزاندن خانهها همچنین به تخریب زندگی و معیشت مردم منجر شده است. طالبان با سوزاندن خانهها به دنبال ایجاد فشار و ناامنی بیشتر بر هزارهها هستند.
اما از جانب دیگر هزارهها با بازسازی خانههای خود و ایجاد محیطهای امن برای زندگی، نشان دادهاند که در برابر این جنایات تسلیم نمیشوند و همواره به بازسازی و پیشرفت فکر میکنند.
تصرف اجباری خانه و زمینها؛
در دوره دوم رژیم طالبان، تصرف اجباری خانه و زمینهای هزارهها افزایش یافته است. طالبان اغلب با زور و تهدید اقدام به تصرف اموال مردم میکنند. این اقدامات به بیخانمانی و فقر بیشتر هزارهها منجر شده است. تصرف اجباری خانه و زمینها نشاندهنده سیاست سیستماتیک طالبان برای تضعیف و نابودی هزارههاست.
با وجود این تصرفات، هزارهها توانستهاند با مبارزه حقوقی و پیگیریهای مداوم، بخشی از حقوق خود را بازپس گیرند و نشان دهند که عدالت را دنبال میکنند.
کشتار هدفمند؛
طالبان به طور مداوم به کشتار هدفمند هزارهها در مناطق مختلف افغانستان پرداختهاند. این کشتارها اغلب بدون محاکمه و به صورت فجیع انجام میشوند. کشتار هدفمند با هدف نابودی رهبران و افراد تاثیرگذار هزارهها صورت میگیرد. طالبان با این اقدامات به دنبال حذف هر گونه مقاومت و تحکیم قدرت خود هستند.
با وجود این کشتارها، رهبران جوان و روشنفکر هزاره همچنان به مبارزه برای حقوق قوم خود ادامه میدهند و در صحنههای مختلف ملی و بینالمللی حضور فعالی دارند.
تبعیض سازمانیافته؛
در دوره دوم حکومت طالبان، تبعیض سازمانیافته علیه هزارهها و شیعیان افزایش یافته است. این تبعیضها شامل محرومیت از فرصتهای شغلی، آموزشی و خدمات صحی میشود. این تبعیضها به تضعیف بیشتر جامعه هزاره منجر شده است. تبعیض سازمانیافته یکی از ابزارهای اصلی طالبان برای سرکوب و تضعیف هزارههاست.
اما هزارهها با تلاش و زحمت فراوان، توانستهاند در زمینههای مختلف شغلی و آموزشی به موفقیتهای بزرگی دست یابند و نشان دهند که با وجود تبعیضها، همچنان به پیشرفت خود ادامه میدهند.
محدودیتهای مذهبی؛
طالبان با اعمال محدودیتهای مذهبی سختگیرانه، تلاش کردهاند تا مذهب تشیع و فقه جعفری را تضعیف کنند. این محدودیتها شامل منع برگزاری مراسم مذهبی، تعطیلی مدارس دینی و توقیف کتابهای مذهبی میشود. محدودیتهای مذهبی نشاندهنده تلاش طالبان برای حذف هر گونه نشانهای از مذهب تشیع در افغانستان است.
با وجود این محدودیتها، شیعیان هزاره با برگزاری مراسمهای مذهبی در خفا و آموزشهای غیررسمی، مذهب خود را حفظ کرده و به نسلهای آینده منتقل میکنند.
فشارهای اجتماعی و روانی؛
طالبان با ایجاد فضای ترس و وحشت، فشارهای اجتماعی و روانی زیادی بر هزارهها وارد کردهاند. این فشارها به ایجاد ناامنی روانی و اجتماعی در بین هزارهها منجر شده و زندگی روزمره آنان را مختل کرده است. فشارهای اجتماعی و روانی یکی از ابزارهای طالبان برای کنترل و سرکوب اقوام غیر پشتون است.
اما هزارهها با ایجاد گروههای حمایتی و مشاورهای، به حمایت از یکدیگر پرداخته و توانستهاند بر این فشارهای اجتماعی و روانی غلبه کنند.
انکار هویت فرهنگی؛
طالبان به طور مداوم تلاش کردهاند تا هویت فرهنگی هزارهها را انکار کنند. این اقدامات شامل تغییر نامها، تخریب آثار فرهنگی و ممنوعیت زبانهای محلی و نادیده گرفتن مبارزات استاد مزاری شهید میشود. هدف از این اقدامات، از بین بردن هویت و تاریخ هزارهها و تحمیل فرهنگ و ایدئولوژی افراطی طالبان است.
اما هزارهها با حفظ و ترویج زبان، موسیقی، هنر و سایر جنبههای فرهنگی خود، توانستهاند هویت فرهنگیشان را حفظ کنند و به دیگران نیز انتقال دهند.
نقض حقوق زنان؛
طالبان با اعمال قوانین سختگیرانه و تبعیضآمیز علیه زنان، سعی در تضعیف نقش زنان در جامعه دارند. این قوانین شامل منع تحصیل، کار و مشارکت اجتماعی زنان میشود. این اقدامات به ویژه برای زنان هزاره که به طور سنتی نقش فعالی در جامعه دارند، بسیار محدودکننده است.
با وجود این محدودیتها، زنان هزاره همچنان به تلاشهای خود برای تحصیل، کار و مشارکت در جامعه ادامه میدهند و بسیاری از آنان موفقیتهای بزرگی در زمینههای مختلف داخلی و بین المللی کسب کردهاند.
نقض حقوق بشری؛
طالبان به طور سیستماتیک به نقض حقوق بشری هزارهها پرداختهاند. این نقضها شامل شکنجه، زندانهای غیرقانونی، قتلهای فراقضایی و استفاده از زور برای سرکوب اعتراضات و هجوم بردن به خانه های مردم است. این اقدامات به تضعیف روحیه و ترس در بین جامعه هزاره منجر شده است.
هزارهها با تشکیل سازمانها و گروههای حقوق بشری، تلاش کردهاند تا این نقضها را مستند کرده و در مجامع بینالمللی مطرح کنند. این تلاشها نشاندهنده تعهد آنان به عدالت و حقوق بشر است.
عدم دسترسی به خدمات صحی؛
طالبان با محدود کردن دسترسی هزارهها به خدمات بهداشتی، به ویژه در مناطق دورافتاده، سعی در تضعیف سلامت جامعه هزاره دارند. این محدودیتها شامل تعطیلی کلینیکها، منع ارسال دارو و تجهیزات پزشکی و ممانعت از فعالیت کادر پزشکی میشود.
اما هزارهها با ایجاد کلینیکهای محلی و برنامههای بهداشتی جامعهمحور، توانستهاند به بهبود وضعیت بهداشتی خود کمک کنند و تا حدی نیازهای بهداشتی خود را تامین کنند.
ویژگیهای مثبت و افتخارات قوم هزارهها؛
علاوه بر مقاومت در برابر ظلم و ستم، قوم هزاره دارای ویژگیها و افتخارات زیادی هستند که آنها را به عنوان یکی از جوامع پیشرو در افغانستان شناسانده است:
تحصیلات و دانش: هزارهها اهمیت زیادی به تحصیل و آموزش میدهند. تعداد زیادی از نخبگان علمی و دانشمندان افغانستان از بین هزارهها برخاستهاند. هزارهها به دلیل توجه ویژهای که به آموزش دارند، در میان دیگر اقوام افغانستان به عنوان پیشروترین قوم در زمینه تحصیلات عالی شناخته میشوند.
فرهنگ و هنر: هزارهها دارای فرهنگی غنی و متنوع هستند. موسیقی، هنرهای دستی و ادبیات هزارهها نشاندهنده تاریخ و فرهنگ غنی این قوم است. آنها توانستهاند با حفظ و ترویج این فرهنگ، نقش مهمی در غنای فرهنگی افغانستان ایفا کنند.
کارآفرینی و اقتصاد: با وجود تمامی فشارها و محدودیتها، هزارهها در زمینههای مختلف اقتصادی نیز موفق بودهاند. آنها با ایجاد کسبوکارهای کوچک و متوسط، تعاونیها و مشارکتهای اقتصادی، به بهبود وضعیت اقتصادی خود و جامعهشان کمک کردهاند.
حقوق بشر و عدالت: هزارهها همواره در مبارزه برای حقوق بشر و عدالت پیشرو بودهاند. تشکیل سازمانها و نهادهای حقوق بشری توسط هزارهها نشاندهنده تعهد آنان به اصول انسانی و حقوق بشر است. آنها تلاش کردهاند تا با مستندسازی نقض حقوق بشر، صدای خود را به گوش جهانیان برسانند.
همبستگی اجتماعی: یکی از ویژگیهای برجسته هزارهها، همبستگی و همکاری اجتماعی است. در مواجهه با سختیها و چالشها، هزارهها همواره به کمک و حمایت از یکدیگر پرداختهاند و توانستهاند با ایجاد شبکههای حمایتی، مشکلات خود را مدیریت کنند.
نتیجهگیری؛
قوم هزاره با وجود تحمل دههها ظلم و ستم، از جمله جنایات بیرحمانه عبدالرحمن خان و طالبان، نه تنها ایستادگی کردهاند بلکه با روحیهای مثالزدنی به پیشرفت و تعالی دست یافتهاند. هزارهها نشان دادهاند که تحت هیچ شرایطی، حتی در مواجهه با شدیدترین فشارها، حاضر به تسلیم شدن نیستند. این قوم با تکیه بر زحمتکشی، تلاش بیوقفه و همبستگی اجتماعی، توانستهاند راههای جدیدی برای حفظ هویت و فرهنگ خود بیابند و در عین حال به جامعه خود خدمت کنند.
یکی از برجستهترین ویژگیهای هزارهها، اهمیت ویژهای است که به آموزش و تحصیل و دانایی میدهند. این توجه به تحصیل، موجب پرورش نسلهای تحصیلکردهای شده است که در زمینههای مختلف علمی، فرهنگی و اقتصادی موفقیتهای بزرگی کسب کردهاند. نقش برجستهای که هزارهها در ترویج و حفظ فرهنگ و هنر خود ایفا میکنند، نشانی از عزم و ارادهی آنان برای حفظ هویتشان است. موسیقی، هنرهای دستی و ادبیات هزارهها، نمایانگر تاریخ و میراث فرهنگی غنی آنان است که نه تنها در داخل افغانستان بلکه در سطح بینالمللی نیز شناخته شده است.
در زمینه اقتصادی، هزارهها با ایجاد کسبوکارهای کوچک و متوسط، تعاونیها و مشارکتهای اقتصادی، نقش مهمی در بهبود وضعیت اقتصادی خود و جامعهشان ایفا کردهاند. این تلاشها نشاندهنده روحیهی کارآفرینی و استقامت اقتصادی در بین این قوم است که با وجود تمامی فشارها و محدودیتها، به دنبال بهبود شرایط زندگی خود و جامعهشان هستند.
در مبارزه برای حقوق بشر و عدالت، هزارهها همواره پیشرو بودهاند. تشکیل سازمانها و نهادهای حقوق بشری توسط هزارهها، نشانی از تعهد آنان به اصول انسانی و حقوق بشر است. آنان با مستندسازی نقض حقوق بشر و تلاش برای رساندن صدای خود به مجامع بینالمللی، نشان دادهاند که به دنبال عدالت و حقوق برابر برای همه اقوام و مذاهب هستند.
همبستگی اجتماعی یکی دیگر از ویژگیهای بارز هزارههااست. در مواجهه با سختیها و چالشها، هزارهها همواره به کمک و حمایت از یکدیگر پرداختهاند و با ایجاد شبکههای حمایتی، توانستهاند مشکلات خود را مدیریت کنند. این همبستگی اجتماعی، به آنان کمک کرده است تا در برابر فشارهای طالبان مقاومت کنند و در عین حال به پیشرفت و بهبود وضعیت جامعه خود بپردازند.
در نهایت، قوم هزاره با حفظ هویت فرهنگی و مذهبی خود، تلاشهای بیوقفه در زمینههای مختلف و مقاومت در برابر ظلم و ستم، نمونهای بارز از استقامت و ایستادگی در برابر ناملایمات را به نمایش گذاشتهاند. هزارهها با تکیه بر ارزشهای انسانی و تلاشهای خود، به جهانیان نشان دادهاند که هیچ فشاری نمیتواند آنان را از مسیر پیشرفت و تعالی بازدارد. این قوم با روحیهای مقاوم و عزم راسخ، همچنان به راه خود ادامه میدهند و به عنوان الگویی برای سایر جوامع در مواجهه با چالشها و سختیها مطرح میشوند.
حامیه نادری
>>> هچ جنایتی علیه هزاره وجود ندارد، هزاره تاپ چی است منتظر می ماند تا جنگ شود و بعد از اینکه جنگ تمام شد مفت موقف بدست بیاورد،
>>> فکر کنم روند تخلیه هزاره ها کند شد که باز سخن از جنایت علیه هزاره شروع شد؟ حق تمامی مردم را هزاره ها خوردن ولی آدم نشدن
>>> ولا خدا اولاد شان نسل تانسلش آرام من یادم هزاره ها طرف ایران میرفت در شا جوی قندهار قتل به جرم هزاره قتل عام مکرد آن خون های نا حق ریخته هر گز اینها آرام نمیشود
>>> طالبان برادران بزرگتر هم وطنان هزاره هستند. دشمنان و خوارج سعی دارند این رابطه برادری را خراب کنند . مردم صلح دوست هزاره و نسل سر افراز افغانستان به خبر های کذبی که در رسانه های بیگانه نشر می شود توجه نکنند زیرا آنان میخواهند از طریق قومیت و مذهب احساسات شما ها را بر انداخته و شما را سپر انسانی قرار دهند .
حبیب الله یوسف زی
>>> حامیه نادری
چرا آتش قومپرستی را شعله ور میکنید؟
>>> وقتیکه هزاره رقص مرده و تیل داغ میکرد جنایت نبود ظلم که هزاره کرده از یاد هیچ نسلی نخواهد رفت و ظلم هزاره بد تر از ظلم اسرائیل بود
>>> سلام
من خودم هزاره هستم. طالبان دوکار خیلی اینکار خیلی زشت انجام میدهند. کار خوب اول طالبان ویران کردن مجسمه مزاریاست. اینکارخوب و بجا است. کار دوم که خوب است پاییومحدود ساختن نمایش عاشورا است.اما طالبان نباید بمردم بیگناه هزاره دخل و غرضی بگیرند وبایدجایدادواموال خلیلی ، محقق، حاجی نبی ودیگربستگان آنها را بنفع پناهنگانیکه از ایران و پاکستان اخراج میشوند مصادره کنند.اموال شیخ آصف محسنی وسیاف و غیره میتواند برای پناهندگان مدرک کمک باشد.اینکه تا این زمان اینکارها نکرده کار زشت آنهاست.
>>> غیر از غلامی و چاپلوسی دیگر هچ کاری نکردن، برای ما معلوم است
>>> باتشکر از نویسنده محترم! ازکامنتهای گذاشته شده معلوم است هیچکس سعادت و خوشبختی قوم هزاره را نمی خواهد!!! از ماست که برماست.
دشمنی و تحقیر یک قوم صلح دوست و علم دوست وکنار گذاشتن او از عرصه افغانستان, کشور پیشرفت می کند؟ تاریخ قضاوت می کند وخواهد کرد! متاسفانه افرادی صحبتهاشان همیشه بوی تعفن نژاد پرستی می دهد. تهی و خالی از علم و دانش اند بیچاره اند. چه میشه کرد! مسبب اوضاع افغانستان همین جاهلان اند فکر می کنند چون هزاره نیستند بهترینند، خاک برسر افکار تان! بسان افراد قرون وسطایی می مانید، متوهمید، دنیا بکدام سو روان است شما بکدام سو؟
>>> هزاره ها غلام و چاپلوس نیست بلکه کاملاه باهوش و ذکاوت اند. حادثه افشار و حادثه مزار از یادمان نرفته.
>>> همین دیروز در ارزگان خاص یک روحانی شیعه به نام رستم رحیمی توسط سه نفر از خانه اش بیرون کشیده می شود و او را به مسجدی می برند که این روحانی ملا امام آن بود، با ضربات چاقو او را به قتل می رسانند. مردم شیعه حیران می مانند که چه کار کنند آیا به طالبان شکایت کنند یا خیر؟ آنان از خیر شکایت می گذرند و این روحانی را به خاک می سپارند. مظلومیت مردم شیعه به حد نهایی رسیده که نمی توانند قاتل را بگیرند و یا به طالبان شکایت کنند. مردم شیعه و هزاره بدترین روزهای خود را در تحت تسلط طالبان می گذرانند آنان قاتلان مردم هزاره و شیعه را می شناسند امام نمی توانند آنان را به دولت طالبان معرفی کنند به دلیل اینکه مشکلات بیشتری از سوی طالبان متوجه آنان می گردد. طالبان طبق نقشه ای که دارد از سوژه های مختلفی برای راندن مردم شیعه و هزاره استفاده می کنند. این قوم در ارزگان خاص چشم به سرزمین حاصل خیز ششپر دوخته اند که شیعیان آن را با زحمت زیاد اباد کرده اند. برای این منظور در ظرف همین سه سال تا امروز در حدود هیجده نفر را در این منطقه به قتل رسانده اند چندین خانه را آتش زده اند و درختان زیادی را بریده اند تا مردم شیعه را بترسانند و آنان را فراری دهند. مردم شیعه و هزاره باید هوشیاری خود را حفظ کنند و سرزمین آبایی و اجدادی خود به طالبان واگذار نکنند. ممکن است چند نفری قربانی بدهند اما طالبان که همه مردم شیعه را نمی توانند بکشند. برای حفظ خاک و سرزمین، دادن خون لازم است و بدون آن ممکن نیست ملت و قومی سرافراز شود.
>>> ای کسی که گفته من هزاره هستم بسیار بی فرهنگ است. دشمن تمدن و فرهنگ است.این آدم دروغ می گوید حتما یک طالب است و خودش را هزاره معرفی کرده است. یک هزاره متمدن اصلا چنین سخنی نمی گوید.
>>> 👩🎓👩💻 تو حامیه نادری!
در خواب خرگوش هستی،
اینکه از سوی افغانپشتون شیاطین همجنسبازان ناقلینسرحدی بر مثل خودت بالای دختران و زنان فارسیزبان/پارسترکان تجاوز جنسی-قومیتی صورت گرفته و همچنین بی عزتی شما در جریان هست آیا درین تجاوزهای قومیت تحقیری یخ می شوی و شعله ور نه !؟
>>> در مکتب که من کار میکنم در حدود ۳۰۰۰ شاگرد دارد ازین جمله ۷۶۲ شاگرد ان افغان است و ۸۸فیصد ان هزاره است و این مکتب در شهر ملبورن استرالیا واقع است. ۹۲.۴فیصد شاگردان که برای رخصتی بافامیل های به افغانستان رفته اند هزاره هستند. وقتی با انهای که دوباره به ملبورن برگشته اند صحبت میکنیم همه از امنیت ارامی و امن صحبت میکنند. فکر میکنم شاید جیب بعضی دلالان قومی سناریوی دیگری برای پر کردن جیب های خود اغاز کرده باشند.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است