امریکا برای به چالش کشیدن چین در افغانستان، پیامد های جدی امنیتی، سیاسی و اقتصادی خواهد داشت، حتی متحدان نزدیک مانند روسیه، ایران و هند، تحمل زیاده طلبی های پکن را نخواهند داشت | ||||
تاریخ انتشار: ۱۳:۴۵ ۱۴۰۳/۹/۵ | کد خبر: 176354 | منبع: | پرینت |
از بدو به قدرت رسیدن طالبان در سال 2021 چین از جمله نخستین کشور های بود که روابط سیاسی اش را با کابل حفظ کرد و کماکان سفارتش در افغانستان را فعال نگهداشت. حمایت بی سابقه چین کمونیست از رژیم منحرف ولی به ظاهر دینی طالبان، نمی تواند جز اهداف سیاسی، اقتصادی و امنیتی در قالب استراتژی های قدرت را یدک بکشد و توجیۀ قابل قناعت و منطقی را ارایه نماید.
در کنار اهداف و مایحتاج امنیتی، سیاسی و تالش های پکن برای گسترش حوزه نفوذش در آسیا که افغانستان در کنار و یک قدمی آن قرار دارد، مسایل اقتصادی و نیاز های فوری این غول سرکش آسیا به نفت و مواد خام مناطق جنوبی، افغانستان را منحیث کوتاه ترین مسیر در صدر برنامه های پکن برای دسترسی به نفت ایران قرار می دهد. این اهداف در قالب تلاش های پکن برای ایجاد مسیر شمال به جنوب و دسترسی آسان به نفت و مواد مورد نیاز ماشین اقتصادی این کشور از یک طرف، حلقۀ وصل وحدت بخش محور آسیایی را محکم تر ساخته و قوام بیشتر می بخشد و از سوی دیگر، برنامه های اقتصادی توسعه طلبانه پکن را سرعت افزون ترخواهد بخشید.
ایدیولوژی فرصت طلبانه ی چینی در تلاش قاپیدن فرصت هایی است که می تواند به محدودیت های این کشور که ناشی از حلقه محاصره ی رقبایش است، پایان دهد. بحران متداوم در خاورمیانه، تصمیم اوپک برای تعلیق تولید نفت برای مدت محدود، ادامه بحران شرق اروپا، تالش های امریکا برای ذخیره سازی نفت و پیروزی ترامپ در کنار مسایلی همچو استفاده از وضعیت پیش آمده جهانی که ناشی از کنترول مسیر های استراتژیکی و اقتصادی از جانب امریکا است، چین نو ظهور را ناچار کرده تا حتی با مستبد ترین و افراطی ترین رژیم ها، همانند طالبان کنار بیاید و در تلاش تامین منافع اش باشد.
پکن با شعار فریبنده ی مبدل ساختن افغانستان به میدان همگرایی اقتصادی و چهار راه ترانزیت در منطقه و تعویض آن با رقابت های ژیوپولیتیک، تلاش می کند تا رقبایش را گول بزند و از فرصت پیش آمده، استفاده حد اکثری نماید. اما غافل از اینکه این کشور تنها بازیگر قدرتمند در میدان افغانستان نیست، بل ایران، روسیه، کشور های عربی، ترکیه، پاکستان، اروپا و امریکا با متحدانش استراتژیکش، در دسترخوان افغانستان، شریک اند. اینجااست که وضع پیچیده شده و ابعاد گوناگونی پیدا می کند.
مثال برنامه امریکا برای به چالش کشیدن چین در افغانستان، پیامد های جدی امنیتی، سیاسی و اقتصادی برای چین خواهد داشت. از آن گذشته، حتی متحدانش نزدیک پکن مانند روسیه، ایران و رقیب راهبردی اش هند، تحمل زیاده طلبی های پکن را نخواهند داشت.
برعلاوه، تلاش پکن برای دستیابی به منابع خام و ثروت طبیعی افغانستان، حسادت کشور های مختلف را بر می انگیزد. اما چین تا توان دارد می خواهد از وضعیت پیش آمده و مغتنم به نفع خودش استفاده برد. پکن دین ستیز، رژیم مستبد طالبان را به علت اهداف بلند مدت خود، تحمل می کند. حال آنکه این کشور به نیکی و با اطالعات زیاد واقف است که تجمع گروه های تروریستی در شمال و شمال شرق افغانستان به میزبانی طالبان، تنها و تنها برای پیشبرد راهبرد بی ثبات سازی منطقه ای، صورت گرفته است که این گروه های تروریستی، مجریان اصلی آن، حساب می شوند. در عین زمان، طالبان میزبان خوبی برای این گروه ها بوده اند و همواره تلاش می کنند تا همانند فرامنطقه از منطقه نیز باج گیری کنند. به این علت است که این راهبرد، در جریان سه سال گذشته، نتیجه ی خوبی برای طالبان داده و در جهت تقویت و استحکام رژیم سرکوب گر و متعصب شان، موفقانه عمل کرده و مفید بوده است.
پکن به علت منافع اقتصادی؛ مانند معادن لیتیوم افغانستان ، نفت و گاز، منافع امنیتی؛ همانند تامین ارتباط با طالبان برای مقابله و تحت فشار قرار دادن ایغور های شورشی، منافع سیاسی همانند گسترش ایدیولوژی چینی و کمک برای بستر سازی جهت ترویج راهبرد هژمون طلبانه این کشور، تالش برای کاهش نقش هند در همسایگی خودش، طالبان را منحیث یک کارت برنده، استفاده می کند. در جنب این مسایل، استفاده از موقعیت حساس و مهم افغانستان جهت انتقال نفت و مواد خام از ایران، انتقال کاال های چینی به جنوب و رسیدن به بندرگاه های تجارتی که می توانند در جهت تامین منافع اقتصادی این کشور، نقش مهمی بازی کنند، از جمله اهداف احتمالی و سری پکن است که از افغانستان تحت کنترول طالبان می خواهد.
همچنان، مساله امنیت ابر پروژه یک کمربند- یک جاده که قرار است از کشور های آسیای مرکزی به اروپا و افریقا وصل شود و طمع بلند پروازانه پکن را برای بیرون شدن از محاصره موجود توسط رقبایش بر آورده سازد، پکن را وا می دارد تا نگرانی های جدی و احتمالی را در خصوص امنیت مناطق شمالی افغانستان که امنیت تمام این مسیر به آن تعلق دارد، بر طرف سازد. این برنامه بزرگ اقتصادی، هم منافع بزرگ پکن را تامین می کند و هم در جهت پیشی گرفتن از رقبایش، موقف این کشور را تقویت می کند. زیرا نبرد کنونی، تنها مساله و نگرانی های امنیتی و اقتصادی نیست، بل منافع سیاسی و ایدیولوژیک قدرت های درگیر منازعات، را نیز تامین می کند.
بنا، تلاش چین برای دسترسی به نفت خام ایران از مسیر افغانستان، اهداف راهبردی سیاسی و امنیتی، پکن را علاقمند شدید افغانستان می سازد. بدون اینکه به مساله داخلی افغانستان، توجه کند و مالحظات سیاسی و ایدیولوژیک را مدنظرگیرد، این مسئله باعث می شود تا پکن را بیشتر درگیر موضوع افغانستان نماید. در حالیکه، پکن می داند یکی از عوامل اصلی ای که باعث شده تا رژیم طالبان قدرتمندتر، مستحکمتر، با ثباتتر و پایدارتر شوند و به یمن کمکهای مالی و قراردادهای اقتصادی چین با این رژیم عمر آن بیشتر شود، همین تعامل نا متعارف پکن با طالبان است. در عوض، چین با اذعان موجودیت گروه های تروریستی در افغانستان، هیچ گاه انگشت انتقاد را به سوی طالبان دراز نکرده و این گروه را متحد نزدیک خود، عنوان نموده است. با این وضعیت، چین با فرصت های و چالش های بیشماری در افغانستان، مواجه است که در درازمدت می توانند درد سر های جدی ای را برای امنیت منطقه و بخصوص چین، ایجاد کند.
عبدالناصر نورزاد
>>> افغانستان کشور آمدن ها و رفتن ها
طالب ماندنی نیست و چین برای تداوم پروژه هایش مجبور به تعامل با ملت افغانستان است.
پروژه لمریکا سرنگون گردن طالب و دادن سلاح و مهمات اش به داعش والقاعده و گسیل شان به آسیای میانه و ترکستان شرقی.
>>> در افغانستان در طول تاریخ بنام کریدور واخان چیزی وجود نداشت.
واخان یک ولسوالی در بدخشان در مرز چین است.
کریدور واحان در زمان ریاست جمهوری کرزی بمیان آمد و مقصد اش باز کردن راه رفت و آمد تروریستان به چین بود.
سال ها است که اعلان میشود که کربدور واخان امروز افتتاح میشود و فردا. اما چنین نشد.
چین دیوانه نیست که راه رفت و آمد را با افغانستان که در سی ولایت کشور مدرسه های جهادی ایجاد میشود،باز کند.
مدرسه های جهادی برای چی؟
در افغانستان جهاد خلاص شد. طالبان دولت خود را تشکیل کردند،حالا جهاد را در کدام کشور ادامه میدهند؟
همچنان در زمان کرزی پروژه مس عینک را به قرار دادی گذاشتند و چندین کمپنی را بشمول یک کمپنی امریکایی و چینی داوطلب نشان دادند و اعلان کردند که کمپنی چینی برنده شد.
بخاطر چی؟
بخاطری که ازین طریق رفت و آمد به چین باز شود.
اما بازهم کمپنی چینی استخراج را بخاطر پیدا شدن آثار بودایی در منطقه به تعویق انداختند.
طالبان نیز استخراج نفت حوزه آمو دریا را به چین دادند.
اما از پانزده تا بیست چاه،حدود پنج هزار بشکه نفت استخراج میشود،که کفایت بازار افغانستان را ندارد،چه رصد که به چین راه صادرات آن باز شود.
بنأ قصه سرمایه گزاری چین در افغانستان،همان قصه سرمایه گزاری چین در بندر گوادر پاکستان و راهدابریشم است که اربیست سال پیش شروع شده است ، پنج کیلومتر سرک در یک جا و یک پل در جای دیگر و یک کران برای بالا کردن کانتینر در یک منطقه دیگر ساخته شده است و مردم فکر میکنند که در آینده چین در کشور هایشان سرمایه گزاری میکند و کشور هایشان به اوج ترقی میرسند.
چین نم میخواهد که با بنیاد گرایی افغانستان سر و کار داشته باشد و نه هم با پاکستان.
فقط میخواهد از شر آنها خود را در امان داشته باشد.
>>> امروز طالب به دهل دو کشور کمونیستی دنیا چین و روس میرقصد و همزمان در حالیکه مذهب شیعه را قبول ندارد با مرکز تشیه جهان یعنی ایران ازدواج سیاسی کرده است.
هیچ عالم و مفتی و قاضی یی در بین طالب پیدا نمیشود که بگوید موالات با کفار حرام است و سپردن ذخایر معدنی کشور به دست کفار بی دین حرام است و جفا به مسلمانان.
>>> اینکه بی خدا ترین رژیم دنیا از افراطی ترین گروه اسلامی حمایت می کند و با آن تعامل تنگاتنگ دارد حکایت از اهداف شوم چین دارد. چین می خواهد با سیاست های شیطانی خود سر طالبان شیره مالیده و از نقاط ضعف طالبان استفاده کرده تا به اهداف اقتصادی خود در افغانستان برسد.هیچ عاقلی بر دولت کمونیستی چین اعتماد نمی کند اما طالبان به دلیل اینکه هیچ کشوری آنان را به رسمیت نشناخته رابطه با چین را برای خود غنیمت می دانند. دولت کمونیستی چین دولتی نیست که به خاطر دلسوزی با مردم افغانستان با طالبان همکاری کند. همچنین روسیه نیز می خواهد با چین در اهداف اقتصادی خود در افغانستان رقابت کند و به همین دلیل می خواهد طالبان را از فهرست گروه های تروریستی حذف کرده و رابطه خود را با طالبان استحکام بخشد. از آن سو طالبان نیز به دلیل وضعیت نا مناسب سیاسی در منطقه با روسیه که قبلا سرچشمه همه بدبختی ها در افغانستان گردیده است رابطه دوستانه داشته باشد و این ضعف را جبران کند.
>>> به نویسنده محترم و نظر دهندهای دور از بی ادبی نمیدانم مغز ده کله ای تان است یا خود را با بی عقلی زدین وقت شما که سر قدرت بودین دم از مسلمانی مسلمان میزنی مگر شما که بیست سال سر گرده ملت سوار بودین اختیار چی داشتین اختیار خود را هم نداشتین پول پیسه نان روزی ونان تان از کفار میگرفتین مگر ما ملت یادمان نیست که چشم چشم قربان میگفتی اگر با چشم چشم قربان قربان گفتن میشد شما حال ده کجای دنیا آستین اما سیاست طالب که ما ملت می بینیم مثل یک کشور مستقل احترام متقابل به تمام دنیا اعلان میکند هرکس هرکشور هر تاجر میخاد به افغانستان بیاید این گوی این میدان به تمام دنیا ثابت ساخت که افغانستان ما میتوانیم با احترام متقابل برسانیم نه نوکران نه وطن فروشان نه جاسون نه دزدان ولندغران نه ترویج بی دینی نه فحشاء کران نه 52 کشور که در راسش آمریکا طالب میگه با چشم سر به یقین به تمام به دنیا با عمل ثابت میکنیم 1 کشت خاش خاش که سازمان ملل میگه انگلیس میگه ناتو میگه امریکا میگه تمام دنیا میگه ما ملت ع میگیم که 95 درصد کاهش پیدا کرده 2 امنیت تمام دنیا قبول میکنه که به اندازه اروپا است ما ملت به چشم میبینیم شب سفر میری یا روز نر نیست سونت سی کند دزد اختیتافچی زورگو رشوت به مامور چی نظامی چی ملکی نر ش پیدا نمیکنی که یا بگیره یا بتی اما در باره معدن هزار بار بهتر از شما دزدان عمل ودرست کار میکند به نفع ملت یک نمونه پنجشیر که هزار تا معدن میداشت زمرد سنگهای قیمتی دارد که حال 600 تا به قرار داد سپردن بهتر از این نیست که جبهه بغات که خانگی ایداره میشه چنبره زده بود روی معدن پنجشیر این یک نمونه اش این دولت در این سه سال به اندازه شما جیره خواران اجنبی فرست با 52 کشور به اندازه این سال تلاش برای آبادی وطن و ملت کردین 1 حامین کابل که دست شما بود که سرکهای عبور و مرور مردم را حاولی خود ساخته بودید 2 بندهای اب را ببین کانال قوش تیفه را ببین خط ریلی را ببین از مشهد تا هرات از خیرتان تا پاکستان لوله کاز تافی را ببین پایبری نوری را ببین چاه های نفت ببین پنج سال افغانستان خودش صادرکننده میشه شما به چیت مینازید فقط به فیلم های هندی تان یا به سریال های ترکیه تان یا به ترویج بی دینی تان یا به آسایش ملت تان که پولیس تان شب دزد روز رشوت بگیر یا با امنیت تان که ده روز روشن ده کوچه های کابل تلفن می گرفت
>>> همه فرصت طلب شدن چین هم حامین که شما آواره کشورهای غربی شودین چین هم فرصت را غنیمت شمرد گفت اینا را ایله کنید که دست به جیب ببری دسمال بینی خود پاک کنی اینا میگه جناب این کم است بالا پاین هم در این سهم دارد البته نه ملت نه مردم عادی حال چین که وزیت قرار داد ها را میبنه که نه روشن است نه دوزد میگه 10 دالر ازافه میخرم باز چی میگه اینها که دیده بودن میگه بالا و پایین که سهم نمی خواهد طالب میگه چی میگه این
>>> هرکه هرچه خواهد بکند تا به وقتش
>>> به نظر دهنده 6 حرفش قولش را همه شنیدن و دیدن که سر میتیم سنگر نمیتیم همه کشت کردن هر چی در چنته داشتن در میدان آوردن ولی اینها همه را دیرو کردن باز هم به وقتش
>>> در زمان ریاست جمهوری کرزی،نام کریدور واخان پیدا شد و قرار داد مس عینک به قراردادی واگذارشد و در مزایده نیز کمپنی چینی در مقابل تمام کمپنی ها،حتی کمپنی امریکایی برنده اعلان شد.
اگر چین در فکر منابع معدنی افغانستان میبود،چرا در بیست سال گذشته این معدن را استخراج نکرد؟
معلومدار چین میدانست که در زیر این کاسه حتماً کدام نیم کاسه وجود دارد و امریکا میخواهد پای چین را به افغانستان بکشد و در نتیجه زمینه صادرات بنیادگرایی و تروریزم را به چین مهیا کند.
از همین خاطر چین استخراج معدن مس عینک را همیش به بهانه های مختلف به تعویق انداخت.
>>> من نظر دهنده 6هستم
پیش از شماهم طالب و طالب زادگانی در این سایت بودند کمی میانه رو تر از شما اول بگو کدام سر و کدام سنگر؟
سنگر شما کوچه ها بازار ها در میان طفلان گرسنه افغانستان بود انتحاری انفجاری یا هرچه که نامش را می گذارید
شما نبودید زمان حمله امریکا به کوهها گریختید؟
شما نبودید با امریکا پیمان بستید ؟
ایا شما نیستید که هم اکنون جیره تان را امریکا می دهد؟
کدام سر سر جوانان بی گناه کشورمان که با وعده بهشت تطمیع یا تهدید محبور به خودکشی در میان بی گناهان می کردید؟
من اخر نفهمیدم طالب خر است یا خود را به خریت می زند؟
شما نه جنگیدید نه سنگری داشتید و نه سری صرفا مشتی کفتار بر سرجنازه صدپاره شده وطن بی دفاع ما معامله ای ننگین کردید که تاریخ به شما تف خواهد انداخت
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است