همه کسانی که فریب آمریکا و طالبان را خوردند، از این پس، زهر آمریکا و طالبان را به بدترین شکل ممکن خواهند چشید | ||||
تاریخ انتشار: ۱۱:۵۵ ۱۴۰۳/۹/۱۱ | کد خبر: 176388 | منبع: | پرینت |
۱. کاملا واضح و روشن است که فتنه جدید تکفیری ها در سوریه، ادامه نبردی است که جوهر صلح موقت آن هنوز نخشکیده است.
چه کسی است که نفهمد اسراییل برای یافتن حاشیه امینیت، به دمیدن در فتنه تکفیریها نیاز مبرم دارد؟
اکنون اسراییل میتواند کناری بایستد و نظاره گر تحلیل رفتن توان محور مقاومت در جنگ با تکفیریها باشد.
اما این بار، فتنه تکفیری - صهیونی، از طریق چه کسانی در حال شعله ور شدن است؟
پاسخ این پرسش، طالبان است.
۲. حلب، مهمترین و بزرگترین شهر صنعتی سوریه، برای دومین بار است که به دست مسلحین تکفیری افتاده است.
نیروهای مسلح وابسته به «تحریرالشام» در دو روز گذشته با سرعتی باور نکردنی، خود را از اطراف ادلب به حلب رسانده و وارد شهر شده اند.
گروه تروریستی تحریرالشام، در ۲۸ جنوری ۲۰۱۷ از یکجا شدن چند گروه سلفی همچون جبهه فتح شام (جبهه النصره سابق)، جنبش نورالدین زنکی، لواء الحق، جبهه انصار الدین و جیش السنه به وجود آمد. (نورالدین زنکی بعد ها از این گروه جدا شد)
۳. تحریر الشام جزو اولین گروههایی بود که در روزهای ابتدایی تحویل دهی افغانستان به طالبان، خطاب به طالبان، پیام تبریک منتشر نمود.
مقامات طالبان هم در ۲۷ جنوری ۲۰۲۲ رسماً اعلام کرد که این گروه تروریستی با گروه طالبان در افغانستان بیعت کرده است.
با اعلام رسمی بیعت رهبران تحریر الشام با طالبان افغانستان، عملا «تحریرالشام» به بازوی نظامی گروه طالبان در سوریه بدل شد، اما این رویداد، در سکون تحولات سوریه، چندان جدی گرفته نشد.
۴. تحریرالشام که اینک عملا بخشی از گروه طالبان به حساب می آید، در سه سال گذشته در شهر ادلب مستقر و از حمایت های گسترده لجستیکی و آموزشی ترکیه بهره مند شد.
ترکیه در چند سال گذشته، با تمام توان، پروژه احیای گروههای تروریستی در سوریه را پی گرفت.
۵. گروه تکفیری تحریرالشام، سه روز قبل و دقیقا همزمان با اعلام آتش بس میان حزب الله لبنان و رژیم صهیونسیتی، عملیات سنگین نظامی برای تصرف مجدد حلب را آغاز کرد و ویدیوهای منتشر شده از نیروهای این گروه نشان میدهد که به انبوهی از تجهیزات پیشرفته نظامی هم مسلح هست.
۶. همانگونه که گفته شد، تحریرالشام، در بیعت طالبان افغانستان است.
همزمان با آغاز تهاجم تحریرالشام به حلب، طالبان نه تنها از بیعت این گروه با خودش انکار نکرد، بلکه بازوهای رسانه ای طالبان در افغانستان به صورت وسیع، از این تهاجم حمایت کردند.
با این وصف، باید گفت که در واقع اکنون این نیروهای طالبان هستند که رسماً، مسوولیت انتقال جنگ از جغرافیای اسراییل به جغرافیای سوریه را به عهده گرفته اند.
طالبان، پیشرویهای تحریر الشام در سوریه را، پیشروی خود میداند و طبیعی است که با تمام توان از آن حمایت کند. وگرنه با توجه به اینکه تحریر الشام در بیعت طالبان است، اگر طالبان با این حمله مخالفت میکرد، آنها خود را شرعا مجاز به تداوم تهاجم نمیدانستند.
۷. در تمام سالهای فتنه تکفیری ها در سوریه، این نیروهای حزب الله و فاطمیون بودند که آتش آن را فروکاستند.
طالبان (تحریرالشام)، در شناخت زمان مناسب آغاز فتنه جدید، کاملا آگاهانه عمل کرده است.
از یکسو، حزب الله، خسته از یک جنگ سنگین با اسراییل، نیازمند تجدید قواست نه ورود به یک جنگ شهری دیگر و از سوی دیگر، فاطمیون عملا توان عملیاتی خود را از دست داده است.
۸. فرماندهی فاطمیون را کسی به عهده دارد که در سه سال و نیم اخیر، معاشقه ای عجیب با طالبان داشت. او تمام تلاش خود را به کار بست تا طالبان را جنبش اصیل منطقه معرفی کند.
او بارها به طور رسمی اعلام کرد که مانع فعالیت هر گروه یا فردی خواهد شد که مخالف طالبان باشد و بنابر گزارش های مکرر، تضعیف فاطمیون یکی از اصلی ترین خواست های طالبان از او بوده است.
۹. من معتقدم مقدمات سقوط مجدد حلب از همان سه سال پیش که برخی عاشقانه طالبان را در آغوش کشیدند فراهم شد.
من قبلاً هم گفته ام که پذیرش رسمی سلطه یک گروه تروریست در قواره یک حاکمیت بر افغانستان، این امید را در دل تمام گروههای تروریستی و تکفیری زنده کرد که با خشونت و آدم کشی های بیشتر، میتوان خود را بر همه تحمیل کرد.
۱۰. تحرک مجدد تکفیری ها اگر در نطفه خفه نشود، قطعا مسری خواهد بود و این بار در سوریه باقی نخواهد ماند و همچون پاراچنار، در دیگر مناطق هم قربانی خواهد گرفت. چرا که مادر آنها (طالبان) هم جغرافیا و منابع مالی برای صدور تروریزم در اختیار دارد و هم عاشقانی که او را از تمام جنایت های گذشته اش تطهیر میکنند.
به نظر من، همه کسانی که فریب آمریکا و طالبان را خوردند، از این پس، زهر آمریکا و طالبان را به بدترین شکل ممکن خواهند چشید.
سید احمد موسوی مبلغ
>>> ریشه تمام فتنه ها طالبان هستند و این ریشه را باید خشکاند.
>>> تاریخ امپراطوری های جهان پر از اعتلاف ها و شکست ها و از بین رفتن اعتلاف ها است و از بین رفتن امپراطوری ها است.
بابلی ها برضد یهود ها لشکر کشی کردند و یک تعداد یهود ها را اسیر گرفتند.
هخامنشی ها برضد بابلی ها جنگیدند و یهودی ها را آزاد کردند.
جنگ های دیگر بین هخامنشی ها و یونانی ها رخ داد.
یونانی ها هخامنشی ها را شکست دادند و اسکندر مقدونی تا سرحدات هند را تحت تصرف خود در آورد.
بعداً امپراطوری ساسانی ها بمیان آمد که سر زمین های اطراف خود را بشمول شبه جزیره عربستان را تصرف کردند و جنگ ها بین ساسانی ها و امپراطوری روم شرقی رخ داد.
مسیحی ها و یهود ها دین جدیدی را بنام اسلام در عربستان بمیان آوردند تا در مقابل ساسانی ها بجنگند. چنانچه در قرآن در سوره روم بشارت از پیروزی امپراطوری روم شرقی در مقابل سایانی ها میدهد.
پیغمبر در سفری که به بیت المقدس داشت.اول از عبادت گاه یهودی ها بازدید کرد که حالا بنام بیت المقدس یاد میشود.بعداً مسیحی ها اسپی برای پیغمبر آوردند و از او دعوت کردند که از عبادت گاه آنها که همانا کلیسای تولد پیغمبر عیسی است و در نزد مسیحی ها روح مقدس خدا است و حیثیت خدا را دارد.بازدید نماید.
پیغمبر در بالای همین سخره که در داخل مسجد قبت السخره وجود دارد و مسلمانان به اشتباه آن را بیت المقدس مینامند و آن وقت درینجا مسجدی نبود و تنها همین سخره وجود داشت،در بالای سخره بالا میشود تا به اسپ بالا شود و به طرف کلیسای تولد عیسی برود.
در راه قبور چندین پیغمبر دیگر نیز وجود داشت که پیعمبر همه را زیارت میکند.
بعداً میرسد به کلیسای تولد عیسی و و صلیب عیسی را برایش نشان میدهند و میگویند که این فرزند خدا و روح مقدس او ،یعنی در حقیقت خود خدا است.
هنگامی که محمد پیغمبر دوباره به مدینه و مکه می آید،قصه سفر خود را میکند که چگونه پیغمبران را زیارت کرده است و چگونه خود خدا را که عبارت از همان صلیب عیسی است.ملاقات کرده است.
مسلمانان این سفر پیغمبر را سفر معراج پنداشتند و اسپ را اسپ بالدار بنام دل دل پنداشتند و سفر را به آسمان فکر کردند.
در حقیقت این سفر معراج عبارت از همان سفر پیغمبر بین بیت المقدس و کلیسا تولد پیغمبر عیسی است که در راه قبور چند پیغمبر دیگر را نیز زیارت کرده است.
قبور اکثر پیغمبر ها در همین ساحه بیت المقدس و اردن و سوریه و عراق و مصر است.
بهر صورت.
مسلمان مکه را فتح میکنند و بت پرستی از بین میرود و در زمان خلفای راشدین شروع به توسعه میکند و ساسانی ها شکست میخورند و دین اسلام تا آسیای میانه و افغانستان و هندوستان در شرق و در غرب تا شمال افریقا و هسپانیه توسعه پیدا میکند و سرزمین خود مسیحی ها که از مسلمانان در مقابل ساسانی ها و بت پرست ها حمایت میکردند،تحت تصرف مسلمان ها در آمد.
بعداً هم امپراطوری های مختلف دیگر اسلامی بمیان آمدند و جنگ هایی بین مسلمانان و هندو ها و مسلمانان و مسیحی ها و مسلمانان و یهودی ها ،مسلمانان و کمونست ها بمیان آمد.
عثمانی ها مذهب پروتستانت ها را در مقابل گانولیک ها در اروپا بمیان آورده بود.
پس وقتی که شما تاریخ را بیطرفانه مطالعه کنید و از حوادث تاریخ از منابع مختلف آگاهی پیدا کنید،میبینید که امپراطوری ها چطور بمیان آمدند و چطور اعتلاف ها بمیان آمد و از بین رفت و تا هنوز ادامه دارد.
>>> اگرمانند مجاهدین امارت صلح وعدالت وامنیت رابرای مردم سوریه بیاورند خوب است تا بتوانند حاکمیت یا پادشاهی مطلقه خانواده حافظ الاسد را ریشه کن سازند
غ
>>> بسیار جالب، اما نگفتی که سفر از مدینه تا بیت المقدس در هزار و چهار صد سال قبل چند روز را در بر گرفت و کدام ناریخ پیامبر رفت و چه مقدار از زمان آنجا توقف کرد و چه وقت برگشت؟؟ بیشتر از این به شما سلام
>>> با تشکر از شبکه اطلاع رسانی افغانستان که بع از مدت های زیادی یک خبر تحلیلی در مورد موضوع اسرائیل و جریان تکفیریهای وهابی نشر کرد. امیدوارم که این رویه ادامه پیدا کند.
>>> بزودی گروه تکفیری پرقدرتی درسوریه پدیدارخواهدشد که شیعیان رابه اسم می کشد وسوریه درروایات قبل ازظهور مرکزثقل جریان های تکفیری خواهدبود
>>> نویسنده تاریخ امپراتوری های جهان!!!!
جناب عالی شاید هر کتاب دیگری را مطالعه کرده باشید الا تاریخ.
>>> به نظردهنده دوم اطلاعات شماکاملن ناقص وناکافی وقابل قبول نیس
معراج پیامبرازبقه الصخره وقبل ازعروج به اسمانها به بیت الحم محل تولدعیسی وبعدطبق ایات صریح قران به اسمان عروج وتا قاب القوسین ادامه داشت
وبامرکبی بنام براق که ازفهم بشرخارج است طی طریق کردن وهرکاری برای خداسهل واسان است
>>> یک روزی یک عالیجناب یقه سفید ایرانی گفته بود که طالبان هم جزء محور مقاومت هستند و حالا معلوم شد که راست گفته بود فقط با این تفاوت که انتحاری های طالب در کنار امریکا و تروریست های تحریر شام حضور دارند نه محور مقاومت و دفاع از حرم و سوریه.
>>> ریشه همه فتنه و خون خرابه مردم افغانپشتونی های متحجر هستند که باید به ذانگاهی شان برگردانده شوند
>>> به نظر دهنده چهارم!
حدود هزار و هفتصد کیلومتر.
در قرون وسطی همانطوری که راه ابریشم وجود داشت که از چین شروع میشد و تا آسیای میانه و ایران و ترکیه و تا اروپا میرسید و چند هزار کیلومتر فاصله داشت و کاروان های تجارتی توسط شتر و اسپ و مرکب،این فاصله را که چند ماه طول میشکید،طی میکردند،از منطقه یمن در شبه جزیره عربستان نیز کاروان های تجارتی به مکه و مدینه و شام و بیت المقدس توسط شتر ها در رفت و آمد بودند و اموال تجارتی را انتقال میدادند و چند ماه طول میکشید.
چنانچه خود پیغمبر نیز قبل ازین که به پیغمبری مبعوث شود، مال التحاره بی بی خدیجه را از همین مسیر به شهر های مختلف انتقال میداد و چند ماه را در بر میگرفت و بعداً بی بی خدیجه بخاطر امانت داری وی در تجارت با اموال اش،با پیغمبر اردواج کرد.
بنأ پیغمبر این فاصله را چندین مرتبه توسط کاروان های تجارتی پیموده بود.
>>> چون سفر پیغمبر در کاروان های تجارتی معمولاً با شتر بود و شتر را میتوان وادار ساخت تا بنشیند ،تا بتوانی بالایش سوار شوی و بعداً برمیخزد و حرکت میکند،اما اسپ را نمیتوانی وادار کنی که بنشیند و سوار بر آن شوی، بنأ پیغمبر برای سوار شدن بالای اسپ، بالای همین سخره یی که در داخل مسجد قبت السخره است،بالاشد تا بالای اسپ سوار شود.
بنأ بعداً مسلمان ها منحیث جایگاه سفر معراج پیغمبر که در اصل از همین منطقه تا کلیسای تولد عیسی بود،تبرک دانسته،بالای آن مسجد آباد کردند و نام اش را گذاشتند،قبت السخره.
مسجد الاقصی در روبروی همین قبت السخره وجود دارد که عبادتگاه یهودیان بود که بعد ار آن که پیغمبر یهودی ها داود توسط حمله بالای مردم این تبه،این تپه را اشغال کرد،فرزند اش پیغمبر سلیمان بالای این تپه برای یهودی ها معبد ساخت.
خود یهودی ها اصلاً مهاجرانی از منطقه کنعان که در سوریه و عراق کنونی وجود دارد،هنگام خشک سالی ها به مصر میرفتند تا کار کنند و لقمه نانی بدست بیاورند. اما در اثر اختلافات بین موسی پیغمبر یهودی ها و فرعون مصر،موسی ابراد قبیله خود را گرفته به منطقه کنونی فلسطین آمدند و مسکن گزین شدند.بعداً مسلمان ها این منطقه را فتح کردند و مردم آن مسلمان شدتد.
مثل آن که روسیه و چین سرخ پوستان امریکایی را مسلح کنند که بر علیه سیاه پوستان و سفید پوستان امریکا بجنگید و بگویید که این منطقه خاک ما است و شما ازین جا بیرون شوید.
جنگ اسراییل و فلسطین نیز مثل جنگ سرخ پوست ها و سفید پوست های امریکا است.
در آن جنگ چون از سرخ پوست ها کسی دفاع نکرد،بنأ نسل شان از بین رفت،اما درین جنگ امریکا از اسراییل دفاع کرد،در نتیجه سرزمین های فلسطین توسط اسراییل اشغال شد.
پس بر میگردیم به همان موضوع اول که عبارت از اعتلاف ها و جنگ ها و تشکیل امپراطوری ها و از بین رفتن اعتلاف ها و مخالفت در مقابل امپراطوری و توسعه امپراطوری ها و عدم کنترول شدن امپراطوری ها در اثر توسعه و تجزیه امپراطوری ها و ازبین رفتن امپراطوری ها و بمیان آمدن امپراطوری های جدید و از بین رفتن آنها.
این سلسله از چندین هزار سال قبل تا امروز ادامه دارد.
>>> به نظر دهنده سوم
کارنامه طالبان مملوازجنایت ویرانی واعدام است ونقطه مقابل عدالت وازادیست شمایانفهمی ویاخودتوزدی به نفهمی ۸
>>> به نظر دهنده 13 طالب بهترین دولت که در این پنجاه سال در افغانستان آمده نظیر ندارد امنیت در حد اروپا دزدی در حد سویس زنکه بازی امر به معروف ونهی از منکر در حد صدر اسلام توکی از چی خوش نیست اون مشکل خودت است با 52 کشور ازجمله آمریکا بست سال جنگید نوکران جاسوسان داخلی همراه 52 کشور متحد امریکا را بگیل کردن
>>> می خواهند مرزهای اسرائیل را گسترش دهند و رویای اسرائیل بزرگ را محقق کنند. همان طور که بومیان آمریکا و استرالیا را قلع و قمع کردند و آن جا هم از بومیان خائن کمک گرفتند.
>>> به آقای موسوی و دگران !!!!
چرا از شرکت طالبان در نبرد سوریه علیه اسد خان در آتش میسوزید.
یاد تان رفت که چهل سال قبل شما ها هم بنام هفت گانه و هشت گانه نان مردم افغانستان را در خون تر کرده بودید و به نام جهاد علیه کفار در حقیقت (( کفار خود جهادی بود)) شب و روز دساتیر تانرا از آیت الله خمینی و جنرال اختر پاکستانی میگرفتید. انروز ها شما در حق کارگر و دهقان در حق طبقه ای غریب جفا کردید حالا هم در سوریه همبن قضیه تکرار میشود.
البته رژیم اسد سیکیولر است ولی تفاوت عظیم نسبت به نظام جمهوری دموکراتیک افغانستان دارد. در آن نظام همه ای مردم ،هزاره ،پشتون، تاجیک ،ازبیک ،ایماق ،بلوچ همه شامل بودند ولی در سوریه صرف علویان که هشت فیصد نفوس سوریه را تشکیل میدهد باید تابع همین اقلیت باشند.
به هر حال من رژیم اسد را به مراتب نسبت به رژیم تروریستی آینده ای سوریه ترجیح میدهیم .
آشنا
>>> محترم سید احمد موسوی !!!
اردوغان ، با همکاری امریکایی ها و اسراییل ، توانست این جنگ را سازماندهی کند.در این جنگ برنده اصلی نیتن یاهو است. صهیونیسم است. اگر اسد کاملا سقوط کند دگر جنبش مقاومت علیه اسراییل زیر ضربات سنگین اسراییل خرد و خمیر خواهد شد. البته از میان نخواهد رفت.
در سالهای 1980 و 1990 اسلام آباد مرکز سازماندهی ناتو علیه جنبش ها و جمهوری دموکراتیک افغانستان بود ولی حالا این مرکز در استانبول انتقال یافته است. اردوغان از آغاز جنایت بشری در غزه حتی یک مرمی هم نفرستاده به جز از سخنرانی های میان تهی....البته مواد نفتی ارزان آذربایجان را به اسراییل انتقال میدهد.
اسراییل و امریکا میخواهند ایران را به حاشیه بکشند و در حین زمان در سوریه یک رژیم غیر فعال و دولت ضعیف چون دولت پادشاهی اردن ، مصر را بسازند ،و همیشه چون مصر و اردن جیره خوار امریکا باشند تا صهیونیسم به خاطر آرام با فلسطینی ها حساب خود را تصفیه کند.
ترکیه چنین خیانت را درشرایط کنونی در حق افغانستان روا داشته است و با طالبان همکار نزدیک است.
حنظله
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است