اوباما به نتانیاهو: مخفیانه به افغانستان برویم
 
تاریخ انتشار:   ۱۱:۵۶    ۱۴۰۳/۹/۲۱ کد خبر: 176427 منبع: پرینت

نخست‌وزیر اسرائیل روز سه شنبه گفت باراک اوباما، رییس‌جمهور پیشین امریکا به او پیشنهاد سفر به افغانستان را داده بود. نتانیاهو گفت هدف از این سفر بازدید از چگونگی آموزش نیروهای محلی افغان از سوی نیروهایی امریکایی بود.
بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسراییل روز سه‌شنبه حدود چهار ساعت در دادگاه تل‌آویو به اتهام فساد حضور داشت. در حالیکه دادستان پرونده او را به فساد مالی و علاقه به جلب توجه رسانه‌ها متهم کرد، نخست وزیر اسراییل از نقش اقداماتش در تقویت امنیت اسرائیل یادآوری کرد.

او در آنجا از اختلافات فاحش خود با باراک اوباما بر سر ایران و فلسطین یاد کرد و گفت اوباما خواهان ایجاد یک کشور مستقل فلسطینی بود.
نتانیاهو گفت که اوباما ایران را نه به عنوان یک تهدید، بلکه به عنوان یک فرصت می‌دید. نخست‌وزیر اسراییل همچنین از اختلاف‌نظر با جان کری، وزیر خارجه پیشین امریکا نیز یاد کرد و افزود کری خواهان عقب‌نشینی نیروهای اسراییلی از کرانه باختری بود.

سفر به افغانستان،
در جلسه دادگاه، نخست‌وزیر اسراییل درباره تقاضای اوباما برای سفر وی به افغانستان گفت: «اوباما به من پیشنهاد داد که یک سفر مخفیانه به افغانستان داشته باشم تا ببینم نیروهای امریکایی چگونه نیروهای محلی را آموزش می‌دهند.»
به گزارش اینترنشنال، نتانیاهو در ادامه مدعی شد: «من به او [اوباما] گفتم لحظه‌ای که شما افغانستان را ترک کنید، این نیروها زیر فشار نیروهای اسلام‌گرا فرو خواهند پاشید و دقیقاً همین اتفاق افتاد.»
نتانیاهو پیش از این نیز درباره پیشنهاد سفر به افغانستان به دعوت اوباما و جان کری در کتاب خاطراتش گفته بود.
او در این کتاب در سال ۲۰۲۲ نوشت جان کری، وزیر خارجه امریکا پیشنهاد داده بود نیروهای امنیتی تشکیلات خودگردان فلسطین برای اداره مناطق فلسطینی آموزش داده شوند. کری برای اثبات امکان‌پذیری این ایده، به برنامه آموزشی امریکا برای نیروهای امنیتی افغان اشاره کرد. او حتی از نتانیاهو دعوت کرد که به افغانستان سفر کند و خودش این موضوع را ببیند.

به نقل از این کتاب، وزیر امور خارجه امریکا گفت: «بی‌بی[لقب نتانیاهو]، می‌خواهم برای تو یک بازدید مخفیانه از افغانستان ترتیب دهم. خودت با چشمانت خواهی دید که ما چه کار بزرگی برای آماده‌سازی ارتش افغانستان انجام دادیم تا پس از خروج ما کشور را در دست بگیرد.»
نتانیاهو پاسخ داد: «جان، به محض اینکه شما از افغانستان خارج شوید، طالبان در زمانی کوتاه نیروهایی را که شما آموزش داده‌اید نابود خواهد کرد.»
نخست وزیر اسراییل در این کتاب نوشت که برخلاف امریکا، او هیچ اعتمادی به نیروهای اسلامگرا و فلسطینی ندارد و کنترول مناطق فلسطینی را به یک اداره خودگردان و نیروی امنیتی فلسطینی واگذار نخواهد کرد.

کد (۹)


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
اوباما نتانیاهو
افغانستان آمریکا
نظرات بینندگان:

>>>   حالا بیرق طالبان در پهلوی بیرق سوریه در جلسات دولت موقت سوریه دیده میشود.
این که این بیرق به نفع دولت اسراییل است و یا به ضرر اش،معلوم نیست.
همچنان این که شادمانی طالبان از دولت جدید سوریه و تجلیل کردن از آن و موجودیت بیرق طالبان به نفع طالبان خواهد بود و یا به ضرر شان،معلوم نیست.
دولت طالبان از فلسطین نیز حمایت میکند و فلسطین دشمن اسراییل است.
اگر سوربه نیز با بیرق طالبان با اسراییل درگیر شود، اسراییل متحد امریکا است و طالبان در موافقتنامه دوحه امضأ کردند که به امریکا و متحدین او حمله نمی کنند.
در صورت درگیری دولت آینده سوریه با اسراییل،پای طالبان نیز به این درگیری کشانیده خواهد شد و این که امریکا با طالبان چه خواهد کرد،معلوم نیست.
لشکر کشی دوباره به افغانستان صورت نخواهد گرفت،اما حملات هوایی امکانات اش است و همچنان قطع کمک های اقتصادی و تحریم ها علیه طالبان امکان دارد.
این که قطع کمک ها به افغانستان چه عواقب فاجعه بار به افغانستان خواهد داشت و چگونه افغانستان دوباره مرکز تجمع تروریزم جهانی خواهد شد و چه عواقبی برای جهانیان خواهد داشت،معلوم نیست.
در خود سوریه نیز در شرایط فعلی هم قوای امریکایی وجود دارند و هم قوای روسی.
این که دولت آینده سوریه آیا خواهان خروج هردو قوا خواهد شد و یا خواهان موجودیت یکی از آنها و یا خواهان موجودیت هردو،معلوم نیست .
و یا این که هردو قوا بیرون خواهند شد و بعداً شرایط قسمی شود که قوای امریکا برگردد و پایگاه دایمی بسازد و این که برای روسیه نیز دولت جدید سوریه اجازه خواهد داد تا دوباره برگردد،معلوم نیست.
در داخل خود سوریه نیز گروه های مختلف وجود دارند که امکانات این که برای تقسیم قدرت،مثل گروپ های مجاهدین افغانستان،بعد از ازبین رفتن دولت داکتر نجیب باهم درگیرشدند،حالا در سوریه نیز چنین خواهد شد،معلوم نیست.
موضوع منافع ترکیه و منافع ایران و منافع کشور های عربی نیز در سوریه مطرح است. این که روابط دولت جدید سوریه باکرد ها چگونه خواهد بود و ترکیه چه عکس العملی در مقابل آن نشان خواهد داد،معلوم نیست.
همچنان حدود ده فیصد نفوس سوریه پیرو دین مسیحیت هستند.
این که آزادی های آنها،منجمله مسایل حجاب و منع فروش نوشیدنی های الکلی و موسیقی و غیره که شامل امر بالنعروف و نهی عن المنکر میشود،چگونه خواهد بود،معلوم نیست.
بنأ هر کشور و هر گروه و هر ملیت و هر ربان و هر دین و هر مذهبی که چه در داخل سوریه است و چه در خارج سوریه،خود را پیروز میدان میدانند و شادی میکنند،هنوز معلوم نیست که آینده سوریه به نفع کدام آنها خواهد بود؟
آیا جنگ های داخلی و مداخله قدرت های خارجی ادامه خواهد داشت و یا سوریه له صلح خواهد رسید.
اما یک چیز معلوم است و آن این که برای کمپنی های سلاح سازی،صلح بدترین کلمه ای است که از آن نفرت دارند.
برای روسای جمهور امریکا و کنگره امریکا یک منبع عاید است که در طول تاریخ از آن استفاده شده است و حالا نیز استفاده خواهد شد و در آینده نیز استفاده خواهند کرد.
یا خودشان به یک کشور حمله میکنند و دو ها و صد ها ملیارد دلار بودجه میگیرند و یا دو کشور و یا دوگروه و چند گروه را باهم درگیر میکنند و طرفدار یکی ار آنها میشوند و باز ده ها و صد ها ملیارد دلار بودجه میگیرند.
ویا آوازه کدام ویروس را برپا میکنند و یا کدام ویروس را در لابراتوار میسازند و در جهان پراگنده میکنند و تریلیون ها دلار برای واکسین و قرنطین و غیره مصارف بودجه میگیرند.
و یا این که مالیات بر واردات اجناس ارزان کشور های خارجی را وضع میکنند به بهانه این که این کشور تولیدات خود را سلسایدی میکند و به شرکت های خود کمک مالی میکند و جنس ها ارزان تولید میشود و تولیدات ما را ورشکست میکنند،بنأ مالیات بر واردات را بلند میبرند، مثلاً در مورد واردات چین که سالانه تریلیون دلار صادرات به اروپا و امریکا دارد.
در حالی که خود همین کشور های اروپایی و امریکا،یک وقت شوروی را ملامت میکردند که اقتصاد دولتی سوسیالستی در جهان قابل تطبیق نیست و باید از بین برود و بازار آزاد اقتصادی وجود داشته باشد تا کمیت و کیفیت تولید بالا برود و از همین خاطر بازار تجارت جهانی را ایجاد کردند و حتی خودشان بالای بعضی کشور ها انتقاد میکردند که مالیات بر صادرات را از بین ببرید که اقتصاد جهان رشد کند،مردم بتوانند هرچیز بخرند و خوش باشند.
حالا چین را شامل سازمان تجارت بین المللی کردند و چین فابریکه جهان شده است و به تمام دنیا تولیدات ارزان صادر میکند، حالا امریکا مثل کشور های کمونستی و سوسیالستی شدند و علیه تولیدات چینی مالیات وضع میکند و جلو تجارت آزاد جهانی را میگیرد.
این سبب میشود تا اجناس برای خریداران قیمت تمام شود. در نتیجه معاش ها باید بالا برده شود و در نتیجه انفلاسیون ببار می آید و قیمت ها بلند تر میشود.
زیرا برای ازدیاد معاش ها باید پول زیاد چاپ شود و چاپ پول زیاد به معنی انفلاسیون است.
و اگر واردات یک کشور از صادرات اش زیاد شود، بیلانس کثر تجارتی ببار می آورد و در نتیجه ارزش پول این کشور پایین می آید.
بنأ اقتصاد امریکای کاپیتالست حالا اقتصاد کمونستی شده است و اقتصاد چین کمونستی،اقتصاد کاپیتالستی شده است.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است