پاکستان از تدویر کنفرانس تعلیم دختران و محرومیت دختران افغانستانِ تحت حاکمیت طالبان از تعلیم و تحصیل، استفادۀ ابزاری می کند | ||||
تاریخ انتشار: ۱۳:۰۲ ۱۴۰۳/۱۰/۲۵ | کد خبر: 176618 | منبع: | پرینت |
اشک تمساح، بیان کنایه آمیز برای کسانی در سطح افراد، دولت ها و سیاستمداران است که در مقابل یک مشکل و مصیبت طرف دیگر، چه افراد، چه یک جامعه و یک کشور، بصورت دروغین و ریاکارانه ابراز تاسف و همدردی می کنند. در حالی که آنها هیچگونه صداقت و دلسوزی در این همدردی ندارند و بگونۀ نمایشی، تظاهر به اندوه و تاسف کاذبانه می کنند و اشک ساختگی می ریزند.
عبارت و ضرب المثل اشک تمساح به این باور گذشته بر می گردد که تمساح ها هنگام خوردن شکار خود اشک می ریزند و مردم فکر می کنند که تمساح های شکارچی و درنده از شکار و خوردن طعمۀ خود ناراحت و اندوهگین اند و از این سبب می گریند. در حالی که تمساح ها اگر مدتی در بیرون از آب باشند، برای جلوگیری از خشک شدن چشم های شان و مرطوب نگهداشتن آن، اشک می ریزند و یا این اشک هنگام خوردن غذا بصورت طبیعی در چشم های آنها جاری می شود.
حالا تدویر کنفرانس دو روزه سازمان همکاری اسلامی با عنوان "تعلیم دختران در جوامع مسلمان: جالش ها و فرصت ها" روز شنبه یازدهم جنوری 2025 که با سخنرانی شهباز شریف در اسلام آباد و مشارکت پنجاه کشور مسلمان آغاز شد و نشریۀ "اکسپرس تربیون" پاکستانی نزدیک به ارتش آن کشور ادعا کرد محور این کنفرانس، ممنوعیت تحصیل دختران در افغانستان است، چیز جز اشک تمساح از سوی دولت و حاکمان پاکستان نیست.
پاکستان در چالش امروز تعلیم و تحصیل دختران و زنان افغانستان علی رغم موانع داخلی در جامعه و کشور افغانستان، دست آلوده و کثیفی دارد. پاکستانی که امروز برای محرومیت دختران از تعلیم و تحصیل در افغانستان کنفرانس بین المللی برگزار می کند، با کثافت کاری های خودش یکی از عوامل اصلی این محرومیت است. اما حالا کشورهای اسلامی و سازمان بیکاره و منفعل این کشور ها را به نام "سازمان همکاری اسلامی" در اسلام آباد گرد آورده است تا نشان دهد که چقدر دلش برای محرومیت دختران افغانستان از تعلیم و تحصیل می سوزد و می خواهد با آنها همدردی کند و راه رفع این محرومیت را بررسی و ترسیم کند.
واقعیت این است که پاکستان از تدویر این کنفرانس و محرومیت دختران افغانستانِ تحت حاکمیت طالبان از تعلیم و تحصیل استفادۀ ابزاری می کند تا طالبان را بر سر تی تی پی و مسایل دیگر تحت فشار قرار دهد. نه تنها پاکستان، تمام همسایگان افغانستان از ایران تا کشور های آسیای میانه و چین، تا روسیه، ترکیه، عرب ها و تا اروپایی ها و امریکایی ها هیچگونه احساس مسئولیتِ حتی انسانی و اخلاقی در برابر بسته بودن دروازه های تعلیم و تحصیل بروی دختران و زنان افغانستان ندارند.
مگر پوتین در مسکو، شی جین پینگ در بیجینگ | پیکنگ و آیت الله خامنه ای در تهران و امیران و شاهان عرب در کشورهای شان برای بازشدن مکتب و دانشگاه بروی دختران افغانستان کدام دلواپسی نشان داده اند و کدام گام عملی برداشته اند؟ مگر برای این ها غیر از منافع امنیتی و اقتصادی و تجارتی شان، حقوق انسانی و حق تعلیم و تحصیل دختران در افغانستان اهمیتی دارد؟
محمد اکرام اندیشمند
>>> پاکستان همیشه حکومت افغانستان را سرنگون کرده و با حکومت جدید دست نشانده خود هم دچار مشکل شده و باز تلاش در سرنگون کردن حکومت دست نشانده خود کرده
>>> سیاست در عمل استفاده از فرصت ها برای دست یابی به اهداف است.
پاکستان حد اقل در طول ۴۵ سال گذشته توانسته از تمام فرصت های ایجاد شده به خوبی استفاده کند و همزمان بازی ایجاد فرصت های مناسب و بهره برداری از آن را هم خوب بلد است.
مهارت افغانستان فقط گلایه کردن و لاف زدن و خیال پردازی است که دا پشتونستان زمونژ ، لر او بر یو افغان دی و مونژ دیورند نه منو و از این قبیل گپ ها.
>>> نویسنده محترم آقای اندیشمند درود بر شما باد!
بدون تردی تجربه شماطی سالها زیستن در پشاور/ پاکستان عمق شناخت شما را از سیاست های مرموز وپلید ن همسایه مکاره کامل میسازد٬ به یاد داشته باشید بخش از موضع گیری های این همسایه پلیدبر میگردد به ادعای ارضی آنعده از اشخاصیکه در قلمرو و جغرافیای سیاسی افغانستان زنده گی دارند لهذا پاکستان حق داردهمچو شیطنت و تذویر را تا روز گاریکه سیاست و مصلحت کشوراش ایجاب میکند دوام بدهد.
با احترام
مظفری از استانبول/ترکیه
>>> اگر اشک تمساح به نظر شما هم بوده باشد به تصامیم بی خردانه رهبری طالبان و حیثیت و آبروی این متعصبین ضربه کاری جهانی وارد نمود . دشمن زیرک به از نادان دوست . شما اشتباه می کنید این یگانه کار خیری بود که حکومت پاکستان به مردم افغانستان انجام داد .
>>> اندیشمند صاحب نگرانی تان قابل تحسین است اما این را نباید فراموش کنیم که این موانع مکتب رفتن دختران تقصیر از خود مردم افغانستان است. اگر به دوران جمهوریت هم نگاه کنیم دروازه مکاتب فقط در چند شهر بزرگ مانند : بلخ، هرات، کابل و چند شهر دیگر باز باد و در دیگر شهرها به خصوص در دهات پدران دختران خود را اجازه نمی دادند به مکتب بروند. این حقیقت را نباید نادیده بگیریم که توجه قوم های هزاره در قسمت تحصیل دختران بیشتر از همه اقوام بود و است و حتی خود تاجیکان که افتخار داشتند فرهنگ غنی می کنند آنها هم دختران خودرا در جمهوریت به مکتب رفتن نمی ماندند پس تقصیر از هیچ کشور نیست از خود ماست.
ظهور
>>> چرا بی سوادی در جمهوریت های سابق شوروی وجود نداشت و در تمام شوروی یک نفر بی سواد نبود؟
بخاطری که دولت شوروی وقت،بصورت جبری آموزش سواد را برای تمام مردم از پنج ساله گرفته تا هشتاد و نود ساله.جبری اعلان کرده بود.
در ظرف چند سال بعد از انقلاب اکتوبر و تشکیل دولت شورا ها،تمام مردم شوروی با سواد شدند.
در سمرقند و بخارا،قبل از تشکیل دولت شوروی،تنها ملا های مدرسه،نیمه با سواد بودند و دیگر همه مردم بی سواد بودند.
در افغانستان نیز بعد از انقلاب ثور کورس های سواد آموزی برای بزرگسالان دایر شد، اما یکی از رهبران مجاهدین بنام یونس خالص،در ملاقاتی که در واشنگتن با رونالد ریگن رییس جمهور وقت امریکا داشت.از جمهوری دموکراتیک افغانستان شکایت کرد که مادر پیچه سفید اش را شامل کورس سواد آموزی کردند.
رونالد ریگن نیز به ملل متحد امر کرد که افغانستان را تحریم اقتصادی کنید و به مجاهدین کمک کرد تا علیه دولت افغانستان جهاد کنند.