در واقع همان تاثیر گذاری و یا اعمال نفوذ و سلطه است. غالباً ما فکر می‌کنیم که آنچه در ذهن ما متبادر می شود قدرت یعنی حکومت و نظام سیاسی البته که مصداق بارز قدرت دولت و حکومت است اما در فلسفه مدرن فکر می کنم قدرت مفهوم وسیع تری دارد و شامل ساحات و عرصه های مختلف می شود.
در اینجا دو مبحث مطرح می شود یکی حوزه های قدرت است و دیگری منابع قدرت.

حوزه های قدرت شامل حوزه سیاست ، اقتصاد ، جامعه، امور نظامی و..می شود نظام حاکم در این حوزه ها تأثیر گذار هستند اما منابع قدرت متفاوت است.
در قدیم پهلوانان منبع قدرت بودند و اینکه رقبای خود را شکست می دادند این همان قدرت بود البته این تصویر منتفی نشده حالا هم در میدان‌های ورزشی، زور و بازو به علاوه مهارت‌های دیگر مهم است. اما در جوامع مدرن موقعیت ها بسیار مهم هستند امکان دارد یک نفر با وزن مثلاً ۷۰ کیلو در موقعیت و جایگاهی قرار بگیرد که روی هزاران نفر تاثیر بگذارد.

شاید ایلان ماسک وزن فیزیکی چندانی نداشته باشد اما به دلیل هوش بالا موقعیتی را احراز کرده و ساخته که میلیونها انسان را تحت تاثیر خود قرار داده. کافی است به حساب ایکسش نگاه کنید با نوشتن دو کلمه نه چندان مهم، میلیونها نفر دنبالش می کنند. این جایگاه است که چنین قدرت را از وی ساخته است. گاهی هم است که فرد پیشوای کاریزما است و نفوذ معنوی دارد مانند رهبران مذهبی در دنیا که میلیونها نفر از وی تبعیت می کنند و رهبر کاریزماتیک، تاثیر فوق العاده روی افراد می گذارد.

در جوامع قبیله‌ای و بدوی این نقش تأثیر گذار را ملا، قاری رمال و فالگیرها و جادوگران را داشتند و مردم از آنها متأثر می شدند و به دنبال شان به دلیل قدرتی بودند که فکر می کردند، آنها دارند و خود شان ندارند. امروز ما شاهد تاثیر گذاری شرکتهای عظیم در عرصه‌های تکنولوژی و علم و سرمایه هستیم و به شدت به این شرکت ها وابسته ایم یعنی افراد با نفوذ و مقتدر این کارها را کرده اند و همه معتاد تولیدات و محصولات همان شرکتها هستند. شما یک لحظه نمی توانید از موبایل و اینترنت تان جدا شوید زیرا تحت نفوذ و تأثیر آن هستید.

هوش مصنوعی از همین حالا عرصه‌های زیادی را اشغال کرده و ممکن در آینده انسان و آفریننده خود را مرخص کند. البته قدرت انسان گاهی توسط همین شبکه های اجتماعی به نمایش گذاشته می شود. خیلی انسانهای با استعداد و خلاق توانسته اند از طریق ارتباطات و شبکه های اجتماعی، جامعه را تحت تاثیر خود قرارداده است. یک خواننده با استفاده از تکنولوژی، میلیونها نفر را به دنبال خود کشانده و همه را مرید و متأثر و عاشق خود کرده است و گاهی دیده شده که از طریق تکنولوژی، فرد توانسته به دقیق ترین اطلاعات دست رسی پیدا کند و جهان را به لرزه در آورد یک نمونه همین وکیلیکس بود که یک فرد که خود اهل رسانه بود و به دلیل دسترسی به دقیق ترین اسرار حکومتی، امنیتی نظامی، افکار عمومی را تحت تاثیر قرار داد خوب این همان قدرت است که باید از آن ترسید و دیدیم که ابر قدرت آمریکا ترسیده بود.

ناگفته نماند قدرت همین طور مفت و رایگان به دست نمی آید. بی رنج هر گز گنج میسر نمی شود. فرد مقتدر به لحاظ دانش و مهارت، از همه توانا است. فردی که بلحاظ جسمی مثلاً ۷۰ کیلو وزن دارد اما شرکتی را تأسیس کرده که میلیونها انسان را تحت تاثیر قرار داده.
در عرصه سیاست همین قاعده جاری است فردی که قدرت سیاسی را می گیرد باید بسیار رنج بکشد و با رقیبان سرسخت مبارزه کند و تا دم مرگ پیش برود. ترامپ با زحمت و جنگ رییس‌جمهور آمریکا شد و گرفتن قدرت از حزب رقیب کار ساده نبود.

در قدرت واقع گرایی خیلی مهم است تا آرمان گرایی. در یک جای گفتم که امام علی امام ارزشها و آرمان گرا بود و اما رقیبش معاویه، واقع گرا. نتیجه اینکه تاثیر در جامعه بدون قدرت ممکن نیست. شرح داده شد که قدرت می تواند، علمی، سیاسی، اقتصادی، نظامی، کاریزمای، حزبی و تشکیلاتی باشد. قدرت البته در ابعاد خوب و بد کارایی دارد. سوی استفاده از قدرت بد است اما قدرت برای خدمت و رستگاری جامعه مفید است. خدمت، بدون داشتن قدرت ممکن نیست.

محمد ناطقی

>>>   برای این چرا وقت خودت و دیگران ضایع میکنی در یک کلام از بابادم تا حلا این تور بود سرمایدار ومسکین همیشه فرق داشتند و دارد قدرت مند نتوان همیشه بود واست

>>>   سلام و عرض ادب بشما !
قابل توجه نظردهنده اول ...
چند نصحت برادرانه برایت دارم
اول تو هرکی هستی یک آدم بیسواد هستی.
دوم تو مقوله های علمی را نخوان و برابر سویه ات چیزی بخوان ...
سوم به دانشمندان اهل خبره و اشخاص چیز فهم توهین مکن .
چهارم هرچی مینویسی خودرا معرفی کن ؟
والسلام
دکتر سادات

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است