تاریخ انتشار: ۱۰:۳۹ ۱۴۰۳/۱۱/۲۲ | کد خبر: 176743 | منبع: | پرینت |
سه سال پیش در اوج جنبش زن، زندگی، آزادی، ایرانیان وضعیت مردم افغانستان را بعد از ورود طالبان از یاد نبرده بودند و ترانه شروین حاجیپور را «برای کودکان افغانی» زمزمه میکردند؛ اما حالا وقتی در خبرها میآید که کودک افغان جلوی همکلاسیها بیرون انداخته میشود، گروه زیادی برای مدیر مدرسه هورا میکشند. در فاصله این سه سال چه اتفاقی در ایران افتاده است؟
شماری این رویکرد منفی به مهاجران افغان را «مهاجرهراسی و نژادپرستی» میخوانند و شماری دیگر آن را «نگرانی بهجا» از «ورود بیرویه و بیضابطه» مهاجران میدانند و ادعا دارند ورود موج تازه مهاجران باعث افزایش جرایم، آزار خیابانی، گرانی، مشکلات امنیتی و بیکاری جوانان ایرانی شده است.
در گذشته هم در مقاطعی در دهه هفتاد و هشتاد خورشیدی مخالفت با مهاجران اهل افغانستان شدت گرفته بود.
در موج تازه مخالفت با مهاجران ظاهرا دلایل اقتصادی و امنیتی پررنگتر است.
شمار زیادی معتقدند «موج سایبری» اخبار جعلی بعد از میزان/مهرماه ۱۴۰۲ نمیتواند کار شهروندان عادی باشد. حتی رسانههای نزدیک به حکومت مانند تسنیم هم در پاییز ۱۴۰۲ با انتشار گزارشهایی نوشتند حجم مطالب منتشر شده یک «پروژه سازماندهی شده» است.
روزنامه فرهیختگان به نقل از مرتضی رزمی، پژوهشگر «لایفوب» در ایران نوشت، حجم اخبار منفی شبکههای اجتماعی به نسبت کل اخبار درباره مهاجران افغان «از ۲۰ درصد در اوایل سال ۱۴۰۲ در مهرماه آن سال به ۵۰ درصد رسید.»
هشتگ #اخراج_افغانی_مطالبه_ملی مدتها ترند توییتر در میان کاربران ایرانی بود، پس از قتل فجیع داریوش مهرجویی، فیلمساز و نویسنده و همسرش وحیده محمدیفر، فیلمنامهنویس در ۲۲ میزان/مهرماه ۱۴۰۲، داغ شد، این هشتگ پیش از آن شروع شده بود.
موج اخبار در شبکههای اجتماعی مانند تلگرام، اینستاگرام و ایکس منتشر و به سرعت بازنشر میشد. این اخبار به صفحات روزنامههایی مانند «جمهوری اسلامی» راه یافت.
ژیلا بنییعقوب، روزنامهنگار مدافع مهاجران افغانستان، به بیبیسی میگوید موج مهاجرستیزی با فاز «کمپین گسترده رسانهای» شروع شد و در مرحله دوم «از فضای مجازی فراتر رفت و جامعه را در برگرفت». خانم بنییعقوب هشدار داده بود که گسترش «اخبار جعلی» و«نفرتپراکنی» برای هر دو گروه مهاجران و ایرانیان تبعات منفی داشته و به خشونت، درگیری و چالشهای دیگر منجر خواهد شد.
هنرمندان مشهوری هم گاهی اخبار منفی درباره افغانها را بدون راستیآزمایی منتشر کردهاند. برخی رسانهها از جمله بیبیسی اخبار جعلی را راستیآزمایی کردهاند.
خانم بنییعقوب اعتقاد دارد اخبار درست و راستیآزمایی رسانهها نتوانسته پخش این شایعهها را جبران کند و اخبار جعلی و دروغ موفقتر بود.
اما مازیار خسروی، روزنامهنگار در تهران، مخالف شیوع هدفمند اخبار جعلی علیه افغانها است. او میگوید «یک موضوع اقتصادی و ایدئولوژیک در بستهبندی حقوق بشری عرضه شده» در حالی که تبعات اقتصادی و امنیتی حضور «بیرویه» افغانها برای ایران «خطرناک» است. او ادعای «مهاجرستیزی» را رد میکند.
آیا پشتونها در ایران بیشتر شدهاند؟
درباره ترکیب قومیتی افغانهایی که وارد ایران شدهاند، آمار موثقی اعلام نشده است. منتقدان به حضور گسترده افغانها با «لباس محلی پشتونها» در شهرها و مترو استناد میکنند. به صورت سنتی مردان پشتون معمولا عمامه بر سر دارند، یا کلاهی گرد که جلوی آن یک شکاف دارد. اما چه در افغانستان، چه جاهای دیگر، نمیتوان قومیت را فقط از روی ظاهر تشخیص داد، چون بسیاری از آنها شبیه هم لباس میپوشند. بسیاری از پشتونها بهخوبی فارسی صحبت میکنند.
برخی مخالفان مهاجران در ایران، معمولا مردان پشتون را معادل طالبان میدانند. در حالی که شماری از پشتونها هم مخالف طالبان هستند و ممکن است از ترس جان یا از فقر اقتصادی برای کار به ایران رفته باشند.
به علاوه مردان زیادی از اقوام دیگر افغانستان بهویژه تاجیکها و ازبکها در حال حاضر در کنار مردان پشتون در صفوف طالبان حضور دارند.
حکومت ایران حتی اگر از این زاویه نگرانی داشته باشد، آن را به طور رسمی اعلام نکرده است.
حضور افغانها در فضاهای عمومی گسترده است؟
«۱۰ میلیون افغان»، عددی است که خبرنگاران و چهرههای مخالف مهاجران درباره شمار افغانها در ایران اعلام میکنند. حتی یکی از نمایندگان مجلس ۱۷ میلیون نفر را اعلام کرد.
کمیساریای عالی پناهندگان در ایران حدود ۴ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر را تخمین میزند و وزارت کشور ایران هم عدد ۵ میلیون را اعلام کرده است.
مخالفان میگویند هزاران نفر روزانه از مرز وارد میشوند. مدافعان حقوق مهاجران هم پاسخ میدهند در مقابل روزانه شمار زیادی از مرزها اخراج میشوند.
تصاویر زیادی در شبکههای اجتماعی از حضور پرتعداد افغانها منتشر شده که مثلا در مشهد در جمعهبازار رفت و آمد دارند یا در مترو و پارک چیتگر و نقاط مختلف شهر دیده میشوند.
مهاجران افغان اجازه ندارند به ۱۶ استان ایران سفر کنند و در ۱۱ استان هم فقط در شهرهای خاصی اجازه اقامت دارند. تمرکز آنها در چند شهر بزرگ و حاشیههای آن باعث شده بسیار زیاد به چشم بیایند.
آمار جرایم و آزار خیابانی بالا رفته است؟
آمار رسمی وجود ندارد که نشان بدهد مزاحمتهای خیابانی با حضور مهاجران افغان بیشتر شده باشد. پلیس ایران هم این موضوع را رد کرده است.
البته شماری از افغانهایی که سالها در ایران زندگی کردهاند، از «تفاوت فرهنگی و تاثیر منفی» مهاجران انتقاد میکنند.
روزنامه هشت صبح چاپ کابل در گزارشی درباره دلایل موج تازه افغانستیزی نوشت که مهاجران تازهوارد «قواعد و کدهای فرهنگی کشور میزبان را رعایت نمیکنند. بینظمی ایجاد میکنند، لباس افغانی و حتی طالبانی میپوشند».
برخی نمایندگان مجلس و رسانهها اخباری درباره نقش مهاجران افغان در جرایم خشن صحبت کردهاند. اما تحقیقات بیبیسی فارسی و همینطور بخش راستیآزمایی بیبیسی نشان داده این ادعا نادرست و بسیاری از اخبار منتشر شده جعلی و دروغ است.
مازیار خسروی، روزنامهنگار منتقد حضور غیرقانونی افغانها میگوید هیچگاه ادعا نکرده که شهروندان افغانستان بیش از ایرانیها خشونت میکنند، اما باز بودن مرزهای شرقی خطر امنیتی دارد.
گرانی و سقوط ارزش ریال ربطی به افغانها دارد؟
با سقوط شدید ارزش ریال در مقابل افغانی (واحد پول افغانستان) و گران شدن کالاها در ایران، توان اقتصادی و اضافه درآمد کارگران افغان محدودتر از گذشته شده است.
در کل در سال ۲۰۲۳ میزان پولی که کارگران به افغانستان فرستادهاند (رمیتنس) حدود ۳۰۰ میلیون دلار بوده است. به گزارش بانک جهانی، این میزان نسبت به سه سال پیش در سال ۲۰۲۰ حدود نصف شده است.
از آن سو بسیاری از مهاجران افغان که در دولت قبلی وضعیت مالی مناسبی داشتهاند در ایران سرمایهگذاری میکنند. به گزارش رئیس انجمن سرمایهگذاری خارجی از نظر تعداد سرمایهگذاران، افغانستان در حال حاضر در رتبه اول و چین در جایگاه دوم است.
بارها ادعا شد دلیل گرانی نان و تخم مرغ تعداد زیاد مهاجران افغان هستند. در حالیکه تورم در ایران در سالهای اخیر به طول کلی محصول تحریمهای شدید بوده است نه کمبود کالا.
افزایش جمعیت مهاجران افغان نسبت به ده سال قبل، حدود دو تا سه درصد جمعیت کل ایران شده است که رقمی قابل ملاحظه نیست.
در کشورهای اروپایی و آمریکا هم زمانی که تورم و مشکلات اقتصادی شدید پیش میآید، مهاجران مورد شماتت قرار میگیرند.
آیا آنها یارانه میگیرند؟
ابوالفضل ترابی، نماینده مجلس ایران شهریور ماه ۱۴۰۳ گفت که دولت سالانه ۷ میلیارد دلار یارانه به شهروندان افغان میدهد. او سند و مدرکی برای این رقم بزرگ اعلام نکرد.
شهروندان افغان معمولا نه تنها یارانه مستقیم دریافت نمیکنند، بلکه برای اقامت و تمدید سالانه برگه اقامت باید میلیونها تومان بپردازند.
شهروندان افغان به بهانههای مختلف باید هزینههایی را بپردازند که شهروندان ایرانی مجبور به پرداخت آن نیستند. مثلا به گفته محمدحسین رضایی، حقوقدان افغان در ایران، دانشآموزان افغان حدود ۱۴ میلیون تومان (۲۰ دلار) برای تحصیل در مدرسه پول میدهند.
شایعه شده بود که افغانها از بانکها وام میگیرند. اما واقعیت این بود که افغانهای دارای اجازه اقامت به ازای پرداخت ۱۰۰ میلیون تومان (۱۴۳۰ دلار) برای هر فرد میتوانند بر اساس طرح «جذب و مدیریت منابع مالی و سپردهگذاری اتباع و مهاجرین» اجازه کار مشروط، اجازه تحصیل یا حق داشتن بیمه بگیرند.
بعضی از شهروندان افغانستان با پرداخت ۱۵۰ هزار دلار با ویزای سرمایهگذاری اقامت پنج ساله دریافت کردهاند.
مهاجران افغان شغل کارگران ایرانی را گرفتهاند؟
استدلال مدافعان حقوق مهاجران این است که شهروندان افغان فقط اجازه دارند در حدود ۴۰ شغل سخت مثل کارهای ساختمانی، نظافت، کورهپزی و کشاورزی کار کنند و اجازه ندارند کارهای دیگری مانند رانندگی تاکسی داشته باشند و به همین دلیل فرصتهای شغلی ایرانیان را از آنها نمیگیرند.
اما مازیار خسروی با ارائه مثالی از مشاهداتش میگوید: «کردان و مناطق ییلاقی دیگر پر از ویلاهای سرمایهدارانی است که یک خانواده افغان را با دستمزد کم برای سرایداری استخدام کردهاند.»
بسیاری از مهاجران افغان در کشور خود امکانات مالی، شغلی و تحصیلی مناسبی داشتند که با روی کار آمدن طالبان همه آنها را از دست داده و مجبور به مهاجرت به ایران شدهاند.
بسیاری از مهاجران افغان به ایران رفتهاند تا فرزندشان فرصت تحصیل پیدا کنند.
ژیلا بنییعقوب، روزنامهنگار، میگوید در موج تازه مهاجران پزشکان و استادان دانشگاه و متخصصان زیادی هستند که اجازه ندارند در رشته خودشان کار کنند.
آیا ایرانیها «نژادپرست» هستند؟
حسین قاضیان، جامعهشناس مقیم آمریکا، «مهاجرستیزی» در ایران را دارای ریشه فرهنگی میداند، او میگوید:
«ما در برابر خارجی فرادست و فرودست دو واکنش متفاوت داریم. برای آمریکایی مثلا او را روی سر بگذاریم اما اگر احساس کنیم که مهاجر فرودست است او را له میکنیم.»
آرش نصر اصفهانی، جامعهشناس در تهران، در یک برنامه اینترنتی به نام بحث آزاد به این موضوع اشاره میکند که «ایرانیان صفاتی را به افغانها نسبت میدهند مثل اینکه افغانها بیماری میآورند، خشن هستند، جنایت میکنند و ... همه اینها تعریف نژادپرستی است.»
مهاجران افغان میگویند با وجود اینکه سالها در کنار ایرانیان زندگی کردهاند، به آنها به چشم «مجرمان بالقوه» نگاه میشود.
شماری از ایرانیان ملیگرا اعتقاد دارند حکومت ایران با کمک به زیاد شدن جمعیت افغانها در ایران به دنبال تغییر بافت جمعیتی به نفع خود و استفاده از افغانها به نفع مقاصد امنیتی خود است. ادعایی که حکومت تکذیب میکند.
راه حل چیست، اخراج مهاجران؟
هر دو مخالفان و موافقان مهاجران بر یک اصل اتفاق نظر دارند که پذیرش مهاجر باید با نظرات و ساماندهی انجام شود.
آقای نصر اصفهانی برای مثال معتقد است نباید به اختلافها دامن زد یا کارگر ایرانی را مقابل افغان گذاشت. به اعتقاد او «رسانهها با دست گذاشتن روی تنشها ماجرا را شدید میکند.»
درباره اخراج مهاجران غیرقانونی، آقای نصر اعتقاد دارد این کار باید بر اساس یک رویه قضایی باشد «نه اینکه پلیس با خشونت یک عضو خانواده را به مرز بفرستد.»
مهاجران افغان مخصوصا نسلهای دوم و سوم که در ایران تحصیل کرده و متخصص شدهاند، به وضعیت ناپایدار خود اعتراض دارند. آنها اقامت قانونی دارند اما هر لحظه ممکن است در خیابان بازداشت شده و اخراج شوند یا خدماتشان قطع شود.
جمعیت ایران رو به سالمندی است، در حالی که متوسط سن جمعیت افغانستان ۱۷ سال است و ایران میتواند با برنامهریزی از این گروه در اقتصاد خود استفاده کند. اما حتی تحصیلکردگان افغان در ایران برخلاف کشورهای دیگر، در ایران اجازه کار در رشتههای خود مثل پزشکی، حقوق، مهندسی و .. را پیدا نمیکنند.
محمدحسین رضایی که در ایران حقوق خوانده و در ایران هم به دنیا آمده است، در برنامه اینترنتی دیدار گفت که ساعت ۱۲ شب سیمکارت تلفن او و بسیاری از افغانهای دیگر یا کارت بانکی آنها مسدود شده است، در حالی که اجازه اقامت دارند. او از دوستش مثال میزند که موقع پرداخت کرایه تاکسی اسنپ در نیمهشب متوجه شده کارت بانکش کار نمیکند.
ندا سانیج
روزنامهنگار
بی بی سی