هدف اصلی آمریکاییها، برگشت به پایگاه بگرام و سپس تشکیل یک حکومت متشکل از طالبان میانهرو و مجاهدین و بقایایی دولت غنی در ترکیه است | ||||
تاریخ انتشار: ۱۴:۲۰ ۱۴۰۳/۱۱/۲۶ | کد خبر: 176762 | منبع: |
پرینت
![]() |
برای بررسی این پرسش، چند مساله محوری را باید در نظر داشته باشیم:
۱. بازیگران جهانی؛
۲. بازیگران منطقهای؛
۳. بازیگران داخلی.
در بعد جهانی، آمریکاییها هنوز بازیگر اصلی در زمین افغانستان هستند.
در بعد منطقهای، پاکستان به نیابت از قدرتهای غربی، حامی شبکه حقانی غلزایی و ایران به نیابت از قدرتهای شرقی، حامی شبکهای درانی است.
در بعد داخلی، در هر دو جریان بازی، پشتونها بازیگر اصلی هستند و هیچگونه اهمیت برای سایر اقوام، بازیگران جهانی و منطقهای قایل نیستند؛ چون خلیل، کرزی، عبدالله و... سالها برای این مساله لابیگری و قدرتهای جهانی و منطقهای را متقاعد ساختهاند که افغانستان؛ یعنی سرزمین پشتونها. دیگران یک اقلیت قومی کوچک هستند که تمام دغدغهشان یک مأموریت است، ما به تفاهم برسیم مساله آنها حل میشود.
آمریکاییها:
طرح الف، آمریکاییها که خلیل زاد مجری آن بود، یک هدف داشت: واگذاری قدرت بهصورت مسالمتآمیز به طالبان و تشکیل حکومت افغانی با استفاده از قدرت گرم؛ اما با فرار غنی این طرح نقشبرآب و شکست خورد.
طرح ب، جمعسازی بقایایی جمهوریت در ترکیه و تشکیل حکومت وحدت ملی بود که از حمایت کشورهای منطقه نیز برخوردار بود؛ اما با مخالفت طالبان مواجه و در سه سال و اند در حد یک مطالبهای غربی باقی ماند.
با روی کار آمدن ترامپ، و درخواستهای مکرر او مبنی بر واپس گیری تجهیزات نظامی از طالبان قضیه را اندکی پیچیدهتر ساخته است.
ترامپ یک بازرگان است و تمام سعی و تلاش او ضربه زدند به حریف اقتصادی جهانی آمریکا «چین » است.
لذا، مطالبه او مبنی بر اخذ تجهیزات از طالبان به نظر میرسد بیشتر جنبهای فشار و ابزار چانهزنی بالای طالبان باشد تا واقعیت میدانی؛ او تلاش میکند با استفاده از این ابزار بر طالبان فشار وارد کند تا به خواست آنان تمکین و پایگاه راهبردی بگرام را واگذار کنند.
شبکهای حقانی که مورد حمایت قدرتهای غربی است، حاضر است در عوض حمایتهای مالی و سیاسی آمریکاییها، این پایگاه را در اختیار آنان بگذارد؛ اما درانی ها بهویژه هیبت الله که از طرف قدرتهای شرقی حمایت میشود، بهشدت لااقل تا کنون مخالفت کرده است؛ چون واگذاری این پایگاه از نگاه او به معنای حمایت قدرت شرقی از مخالفان طالبان تفسیر و این امر را خطر اصلی برای بقای طالبان میداند.
طرح کودتای قدرتهای غربی و پاکستان که در این روزهای پسین طراحی و قرار بود توسط شبکه ای حقانی عملیاتی و هیبت الله کنار زده شود، توسط قدرتهای شرقی لااقل برای فعلاً خنثی شده است. اما این به معنای پایان ماجرا نیست.
افغانستان از دید قدرتهای غربی بخش از حوزهای نفوذشان است و ناممکن است که این گنج خفته در منطقه را به این آسانی به حریفان و دشمنان راهبردی خود واگذار کنند.
عباس استانکزی؛ یکی از مهره استخباراتی غربی است و فعلاً او نقشی را بازی میکند که خلیل زاد در سال ۲۰۰۱ بازی کرد.
بیرونکشیدن او توسط قدرتهای غربی به دبی انتقادهای تند او از هیبت الله، حکایت از یک بازی نو و یک سلسله تحولات بعدی دارد. او همیشه خواهان باز شدن مکاتب و دانشگاهها، طبق روایت و خواست غربیها و مردم افغانستان بوده است.
به نظر میرسد بر کناری و حذف ملا هیبت الله از اتاق کاری بازیگران غربی قطعی و اجتنابناپذیر است و عباس استانکزی باتوجهبه نزدیکیاش به قدرتهای غربی میتواند یکی از گزینههای بدیل باشد.
نزدیکی سران جبههای مقاومت به شبکهای حقانی و مطرحکردن دوستی سابقهای شادروان احمدشاه مسعود و جلالالدین حقانی، محکومکردن کشتهشدن وزیر مهاجران طالبان در کابل توسط ظاهر اغبر، دیدار نمایندگی اتحادیه اروپا از دوشنبه و گفتگو برای یک راهحل صلحآمیز، نشست عدهای نمایندگان مخالفان با نمایندگان طالبان در ترکیه چند روز پیش، همهوهمه ریشه در همین بازی جدید قدرتهای غربی بهویژه آمریکایی دارد.
هدف اصلی آمریکاییها، برگشت به پایگاه بگرام و سپس تشکیل یک حکومت متشکل از طالبان میانهرو و مجاهدین و بقایایی دولت غنی در ترکیه است؛ چون در صورت تحقق این امر دیگر تهدید برای منافع آنان در منطقه باقی نخواهد ماند.
اما جای نگرانی این است که در این طرح بازیگران جهانی و منطقه ای، اقوامی غیر افغان هیچ گونه جایگاه شایسته ندارند و تنها در نقش مامور در نظر گرفته شده اند.
اگر این طرح عملیاتی شود، دقیقا کاری است که در سال ۲۰۰۱ در بن صورت گرفت که یکبار دیگر حاکمیت قهارانه در دست پشتون ها و ماموریت التماسانه به سایر اقوام است؛ امری که پایانش برگشت برگذشته ای تاریخی و پذیرش بردگی پشتون ها خواهد بود.
تنها راه حل برای سران اقوام غیر افغان این است که: هماهنگ و متحد شوند و در میدان دشمن را به چالش بکشند تا در میز گفتگو یک طرف قضیه محاسبه و قدرت های منطقه و جهانی به خواست و منافع آنان و مردم شان تمکین کنند؛ والا چهل سال مبارزات تاریخی یکشبه در دل خاک، خاک خواهد شد!
هرچه باشد، یک مساله روشن است، زوال حاکمیت ملا هیبت الله فرارسیده است.
روزها و ماههای آینده شاهد تحولات میدانی چشمگیر خواهیم بود.
جلالی
>>> سیدفاضل منتظری
فقد چیزیکه مهم است ایجاد حکومت همه شمول است یک بار زمینه برگشت ویک حکومت مردمی مساعد بشود با گذشته یک سال دو سال اقتدار پوشالی شان می پاشد. من متقین هستم پشتون به هیچ وجه اون اقتدار دوره عبد الرحمانی ونادر خانی شان را محقق کردن نمی توانند.
درانی،غلزای ندارند همگی با یک شعار وصدا فقد حکومت تک قومی می خواهند.اینکه دیگران به درانی های قند هار دل بسته اند.جز ضیاع وقت کدام دستآورد دیگر خاصی ندارد.حقیقت تلخ است باید اعتراف کرد کشور های غربی در هر بازی میدانی سیاست موفق وپیروز هستن متاسفانه، چون سیاست وکار بلد هستن با عمر کم وکوتاه خویش
>>> احمد شهرام
یگبار قانونی به نشست بن فروخت واین بارهم ببینیم که بازی ره هدايت میکنه ، بعدازآمرصاحب کدام امید ازباقی مانده هانمیشه
>>> منیر یلانی
من گمان میکنم که خود همین به اصطلاح شخص ملا هیبت الله نیز یک پالیسی و یا یک چال بود از سوی خود امریکایی ها مبنی بر آماده کردن شرایط برای چال ها و گام های بعدی شان .
وگرنه در افغانستان که همه و همه سرنوشتش پس از جنگ سرد بر دست امریکا رغم میخورد چگونه میتواند شخصی به مانند ملا هیبت الله که در مدرسه های پاکستان شروط الصلاه را خوانده بتواند با کسانیکه ریس استخاباراتی مانند سیا و ریس جهان به نحوی خودرا میشمارند طرف مقابل قرار بگیرد.
امریکایی ها به خاطر منافع خود دارند برنامه های خودرا یکی پس از دیگری پیاده میکنند و همه از قبل برنامه ریزی شده بوده،
به تاریخ واپسین افغانستان یگانه نهادی که استقلال عمل خودرا تا جای حفظ نمود
حزب جمعیت بود تا به شهادت مسعود
پس از آن و پیش از آن دیگر همه چیز با برنامه های امریکا پیش میرفت و میرود.
>>> بلی بهترین کاراین هست بچالش کشیدن اتحاد بین شیهه وسنی هزاره وتاجیک ارفردی غیری افغانی اگرمیتواند پشتونهارا بچالش بکشددرفزایی مجازی وفیزیکی بکشدسیانشان دادن درخارج
>>> ملا برادر با ترامپ قبلا" خویشی کرده و حالا با رفتن به قطر پلان بعدی عملیاتی میشود و منتظر حوادث گوناگون بیاد بود.
حماقت سیاسی در این کشور پایان ناپذیر است.
>>> بازیگران جهاد یک رقم گوه کردند و رفتند که نپرس، حالا نوبت بازگیران جدید جهاد است
>>> هیچ خبر نیست قرار قراری است نه آمریکا دیگه به افغانستان بر میگرده نه هیچ چیز دیگر است بی غم به کارتان ادامه بدین شما دیگه از سیاست افغانستان کنار گذشته شدین شما بیست سال وقت داشتین که نتوانیستین که از افغانستان از ملت افغانستان مراقیبت کنید حال دوباره به قدرت به سیاست آمدن شما به در افغانستان محال جنون خیال است شما که هم قدرت شان داشتین هم پولش شما نتوانستید حال از بیکاری از دربدری رو آوردید به شبکه اطلاع رسانی که کمی خود را از فکر و خیال در اورین ههههههه به شما مفت خورا جمهوریت