اگر توافقی بر سر اوکراین صورت گیرد، احتمالاً به ضمانتهای امنیتی قوی نیاز دارد که اجرای آن در شرایط فعلی دشوار است | ||||
تاریخ انتشار: ۱۲:۱۳ ۱۴۰۳/۱۲/۴ | کد خبر: 176815 | منبع: |
پرینت
![]() |
دونالد ترامپ رییس جمهور ایالات متحده آمریکا در یک چرخش دراماتیک تغییرات گسترده را در دیپلماسی آنکشور بوجود آورده وباب مذاکره رابا روسیه ،حول بسا معضل های متعدد بویژه موضوعات بین المللی گشوده است.
مذاکرات اخیر میان ایالات متحده و روسیه در ریاض، عربستان سعودی، با تمرکز بر موضوعات مختلفی از جمله بحران اوکراین، همکاریهای اقتصادی، انرژی و مسائل ژیوپلیتیک برگزار شد. این مذاکرات، که بدون حضور نمایندگان اوکراین و کشورهای اروپایی انجام شد، واکنشها و نگرانیهای متعددی را در سطح بینالمللی برانگیخته است.
دونالد ترامپ، رییسجمهور ایالات متحده، با اولویت دادن به عادیسازی روابط با روسیه، از سیاستهای سنتی آمریکا فاصله گرفته است.او با سرزنش اوکراین بهعنوان یکی از عوامل تشدید تنشها، نشان داده که تمرکز اصلیاش بر بهبود روابط با مسکو است.
هر دو کشور به دنبال بهرهبرداری از فرصتهای اقتصادی پس از پایان جنگ در اوکراین هستند. این شامل همکاری در زمینههای انرژی، اکتشافات فضایی و سرمایهگذاریهای مشترک خواهد بود.
روسیه و ایالات متحده تمایل دارند تا با کاهش تنشها در اوکراین، به یک راهحل پایدار دست یابند که منافع امنیتی و سیاسی هر دو طرف را تأمین کند.
تبعات آینده:
تأثیر بر روابط ترانسآتلانتیک: حذف اروپا و اوکراین از این مذاکرات میتواند به تضعیف اعتماد میان ایالات متحده و متحدان اروپاییاش منجر شود و هماهنگی در سیاستهای امنیتی و خارجی را تحت تأثیر قرار دهد.
عدم حضور اوکراین در این مذاکرات ممکن است به بیثباتی سیاسی در این کشور بینجامد و احساس نادیده گرفته شدن در تصمیمگیریهای بینالمللی را تقویت کند.
روسیه با بهرهگیری از این مذاکرات، میتواند نفوذ خود را در منطقه افزایش داده و به اهداف ژیوپلیتیک خود نزدیکتر شود.
این مذاکرات میتواند به بازتعریف روابط قدرتهای بزرگ منجر شود و تأثیرات گستردهای بر نظم جهانی و ترتیبات امنیتی بینالمللی داشته باشد.
در مجموع، این مذاکرات نشاندهنده تغییری مهم در دینامیک روابط بینالمللی است که میتواند پیامدهای گستردهای در حوزههای سیاسی، اقتصادی و امنیتی در پی داشته باشد.
بهبود روابط میان آمریکا و روسیه میتواند تأثیرات عمیقی بر جایگاه ژئوپلیتیکی چین در آینده داشته باشد. این تأثیرات را میتوان در سه حوزهی کلیدی بررسی کرد: اقتصاد، امنیت، و توازن ژیوپلیتیکی.
۱-تأثیرات اقتصادی
تضعیف ائتلاف روسیه و چین: در سالهای اخیر، روسیه و چین روابط اقتصادی و نظامی نزدیکی برقرار کردهاند، بهویژه در پاسخ به تحریمهای غرب علیه روسیه. اگر آمریکا و روسیه به یک توافق گسترده دست یابند، مسکو ممکن است دیگر نیازی به وابستگی شدید اقتصادی به پکن نداشته باشد، که میتواند باعث کاهش نفوذ چین در بازارهای انرژی و سرمایهگذاری روسیه شود.
افزایش فشار اقتصادی بر چین: آمریکا ممکن است در صورت نزدیکی با روسیه، تمرکز بیشتری بر رقابت اقتصادی با چین بگذارد و تحریمهای بیشتری را علیه شرکتهای فناوری و صنعتی چین اعمال کند.
۲-تأثیرات امنیتی و نظامی
تغییر در موازنهی قدرت نظامی: یکی از اهداف اصلی چین، افزایش توان نظامی خود در آسیا و اقیانوس آرام است. اما اگر روسیه و آمریکا به توافق برسند، ممکن است مسکو حمایت نظامی و تکنولوژیکی کمتری به چین ارائه دهد، که میتواند توسعهی نظامی چین را کندتر کند.
اگر واشنگتن بتواند تنشهای خود را با مسکو کاهش دهد، احتمالاً تمرکز بیشتری بر مقابله با نفوذ چین در آسیا خواهد داشت. این امر میتواند منجر به افزایش حضور نظامی آمریکا در تایوان، دریای جنوبی چین، و اقیانوس هند شود.
۳- تأثیرات ژیوپلیتیکی
کاهش نفوذ چین در سازمانهای بینالمللی: نزدیکی آمریکا و روسیه ممکن است چین را در سازمانهای بینالمللی مانند سازمان ملل و گروه ۲۰ منزوی کند.
در صورتی که آمریکا و روسیه به توافق برسند، سایر کشورها مانند هند، ژاپن و اتحادیه اروپا ممکن است موضع سختتری در برابر سیاستهای اقتصادی و نظامی چین اتخاذ کنند.
نزدیکی احتمالی آمریکا و روسیه میتواند بر روابط مسکو و پکن فشار بیاورد، اما اگر روسیه احساس کند که همچنان به چین نیاز دارد، ممکن است مذاکرات با آمریکا را کماهمیتتر کند.
چین در آینده احتمالاً با فشارهای بیشتری از سوی آمریکا و متحدانش مواجه خواهد شد. اگرچه این کشور هنوز یک قدرت اقتصادی و نظامی بزرگ است، اما نزدیکی روسیه و آمریکا میتواند مسیر رشد چین را با چالشهای جدیدی مواجه کند. با این حال، پکن احتمالاً تلاش خواهد کرد تا با تقویت روابط خود با سایر قدرتهای نوظهور (مانند هند، برزیل، و کشورهای خاورمیانه) جایگاه خود را حفظ کند.
در نهایت، نتیجهی نهایی به میزان موفقیت واشنگتن و مسکو در حلوفصل اختلافات و میزان واکنش چین به این تغییرات وابسته خواهد بود.
پایداری و صداقت مذاکرات میان آمریکا و روسیه به عوامل متعددی بستگی دارد، از جمله منافع استراتژیک دو کشور، فشارهای داخلی، و تأثیر بازیگران ثالث مانند چین واتحادیه اروپا.
میزان صداقت در مذاکرات؛
بیاعتمادی تاریخی: آمریکا و روسیه طی دههها درگیر رقابتهای ژئوپلیتیکی بودهاند. از جنگ سرد تا بحران اوکراین، هر دو طرف بارها به عدم پایبندی به توافقات متهم شدهاند. بهعنوان مثال، خروج آمریکا و روسیه از پیمانهای تسلیحاتی مانند INF (پیمان منع موشکهای میانبرد) نشان داد که این کشورها بهراحتی توافقات را کنار میگذارند.
اهداف متضاد:
آمریکا به دنبال مهار نفوذ روسیه و کاهش بحران اوکراین به نفع غرب است.
روسیه خواهان به رسمیت شناخته شدن مناطق اشغالی اوکراین و کاهش تحریمها است.
این تضاد منافع باعث میشود که هر دو طرف ممکن است مذاکرات را تاکتیکی و موقتی ببینند، نه بهعنوان یک توافق پایدار.
احتمال پایداری این مذاکرات؛
فشارهای داخلی و خارجی:
در آمریکا، گروههای سیاسی بهویژه جمهوریخواهان ضدروسی و طرفداران اوکراین ممکن است با توافقات نرم مخالفت کنند.
در روسیه، ولادیمیر پوتین بهدنبال حفظ چهرهی قدرتمند خود است و اگر احساس کند که توافق باعث تضعیف موقعیتش میشود، ممکن است آن را کنار بگذارد.
اتحادیه اروپا نیز ممکن است تلاش کند این مذاکرات را به نفع خود تغییر دهد یا حتی آن را تضعیف کند.
چالشهای عملی در اجرای توافقات:
اگر توافقی بر سر اوکراین صورت گیرد، احتمالاً به ضمانتهای امنیتی قوی نیاز دارد که اجرای آن در شرایط فعلی دشوار است.
موضوع تحریمها همچنان مانع بزرگی خواهد بود، زیرا آمریکا و متحدان اروپاییاش بهراحتی حاضر به لغو آنها نیستند.
نتیجهگیری:
این مذاکرات احتمالاً تاکتیکی و کوتاهمدت خواهد بود، نه یک توافق پایدار. هر دو طرف به دنبال بهرهبرداری از این مذاکرات برای پیشبرد منافع خود هستند، اما اختلافات عمیق ژیوپلیتیکی و فشارهای داخلی میتوانند باعث شکست یا متزلزل شدن هرگونه توافق شوند. بنابراین، حتی اگر توافقی حاصل شود، احتمال نقض آن در آینده بالا خواهد بود.
با احترام بی پایان
عارف عرفان
لندن،فبروری ۲۰۲۵