رییس امنیت ملی یا نهاد اصلی و‌ مرکزی استخبارات جمهوریت فروپاشیده با این اِشراف استخباراتی که در مورد طالبان ارایه می کند، چرا با این نهاد نتوانست جلوی فروپاشی جمهوریت را بگیرد؟
ایشان در حالی که از کودتای درونی طالبان توسط سراج الدین حقانی بدون ارایه ی جزییات، استدلال و شواهد سخن می گوید، عامل تغییر یعنی تغییر نظام در داخل طالبان را به دو‌ نکته ی اختلاف درونی و انعطاف ناپذیری آنها خلاصه می کند.

اما برخلاف دیدگاه و ادعای رییس امنیت ملی یا نهاد استخبارات جمهوریت و بسیاری از کارمندان ارشداستخباراتی این اداره که بصورت مداوم در رسانه های بیرونی به خصوص در تلویزیون انترنشنال بحث های گویا عالمانه و تخصصی استخباراتی انجام می‌دهند، انعطاف ناپذیری طالبان، عامل تحکیم قدرت و یکپارچگی آنها در داخل صفوف شان و عقب نشینی کشورهای همسایه و منطقه از مطالبات شان در مورد مسایل مانند تشکیل دولت همه شمول و موضوعات حقوق بشری و مدنی در افغانستان است. این حتی در نشست دو روز قبل شورای امنیت سازمان ملل متحد مشهود بود که اکثر کشورهای منطقه و همسایه از روسیه تا چین به تعامل با طالبان تاکید کردند.

از اختلافات درونی طالبان که رییس نهاد استخبارات جمهوریت متوفی سخن می گوید و بسیاری از حاکمان و ماموران ارشد آن جمهوری در دوران آوارگی و غربت منتظر نتیجه ی این اختلافات اند که فکر می کنند نتیجه اش جنگ داخلی طالبان و سقوط آنها و بازگشت اینها به قدرت خواهد بود، هیچ نشانه ای وجود ندارد.
اگر اختلافات درونی طالبان با اختلافات درونی تنظیم های جهادی مقایسه شود و یا موضوع اختلافات درونی آنها مورد بحث و ارزیابی قرار گیرد، این پرسش به پاسخ درست ‌‌و دقیق ضرورت دارد که چرا اختلافات نوع تنظیم های جهادی که همیشه خود را در جنگ های خونین درونی میان آنها نشان داد، میان طالبان، وجود ندارد؟

ماموران ارشد و متخصصان استخباراتی و غیر استخباراتی جمهوریت در بحث ها و تحلیل های شان به جای ارایه ی اسناد و‌شواهد و استدلال علمی و تخصصی، بیشتر فال بینی و رویا پردازی می کنند.

محمد اکرام اندیشمند