وقتی میخواهیم از شهادت و مظلومیت فردی صحبت کنیم ولی از قاتل و ظالم سخن به میان نیاوریم، خلاف هدفمان اقدام کردهایم | ||||
تاریخ انتشار: ۱۲:۱۶ ۱۴۰۳/۱۲/۲۳ | کد خبر: 176913 | منبع: |
پرینت
![]() |
تیتر این یادداشت به گونهای است که خواننده عزیز تصور میکند موضوع جدیدی را مطرح خواهم کرد اما چنین نیست. من از یک موضوع بدیهی، آشکار و روشن سخن خواهم گفت که اکنون به دلایل مختلفی از جمله تعامل، تاکتیک، مصلحت و یا ترس فراموش شده است.
دوباره میپرسم که استاد مزاری را چه کسی شهید کرد؟ پاسخ روشن است؛ استاد مزاری را گروه طالبان شهید کرد. شاید بگویید که ما هم میدانستیم اما نکته این است که اکنون این ماجرای بدیهی به همان دلایلی که ذکر شد، در حال فراموشی است. شاید عدم ذکر نام قاتلان استاد مزاری در داخل افغانستان توجیه داشته باشد اما کسانی که در خارج از افغانستان هستند، چرا از قاتلان استاد مزاری نام نمیبرند؟ مجالس بزرگ و چندین ساعته به مناسبت سالروز شهادت استاد مزاری در اروپا، استرالیا و سایر مناطق جهان برگزار و صدها یادداشت و پیام به همین مناسبت منتشر میشود اما کمترین اشارهای به قاتلان استاد مزاری نمیشود. جدا از تعامل، تاکتیک، مصلحت و ترس، آیا حافظه تاریخی ما دچار عارضه و مشکل شده است؟
گرامیداشت از سالروز یک شهید بدون ذکر قاتل و قاتلان او، نقض غرض است. وقتی میخواهیم از شهادت و مظلومیت فردی صحبت کنیم ولی از قاتل و ظالم سخن به میان نیاوریم، خلاف هدفمان اقدام کردهایم. بله، یک موقع، ظالم و قاتل از کِرده و عمل خود اظهار پشیمانی و توبه میکند که در این صورت، میتوان گذشت کرد اما این در حالی است که میدانیم طالبان استاد مزاری را به قتل رساندند و از این عمل خود نادم و پشیمان هم نیستند.
نکته حایز اهمیت در تیرباران استاد مزاری این است که شیوه حکمرانی طالبان و مطالعات تحلیلی تأیید میکنند که این رویداد نه تنها توسط جنگجویان طالبان بلکه به دستور شخص ملاعمر بنیانگذار طالبان به وقوع پیوست. به جز ملاعمر، هیچ فرمانده طالبان جرئت و صلاحیت تیرباران استاد مزاری و همراهان او را نداشت. این اتفاق درباره فرمانده عبدالحق هم رخ داد. عبدالحق از فرماندهان جهادی در نبرد علیه ارتش سرخ بود که پس از سقوط دولت نجیبالله، به فعالیتهای اقتصادی رو آورد و کمتر در جنگهای داخلی نقش داشت. او در زمان حاکمیت طالبان در خارج از افغانستان بهویژه در امارات متحده عربی بسر میبرد. پسازآن که آمریکا در هفتم اکتبر ۲۰۰۱ به طالبان در افغانستان حمله کرد، عبدالحق از پاکستان وارد افغانستان شد تا به ائتلاف ضد طالبان بپیوندد اما در بدو ورود به افغانستان، توسط طالبان دستگیر و تیرباران شد. اگر این رویداد رخ نمیداد، بعید بود حامد کرزی رئیسجمهور شود زیرا عبدالحق شرایط بهتری از کرزی داشت.
به هر حال، داستان تیرباران عبدالحق شبیه ماجرای تیرباران استاد مزاری است. «عبدالحی مطمئن» سخنگوی ملاعمر در کتاب «ملامحمدعمر، طالبان و افغانستان» داستان تیرباران عبدالحق را توضیح داده است. نگارنده، این بخش از کتاب عبدالحی مطمئن را ترجمه میکنم که به شرح زیر است:
"چند روز پس از حمله آمریکا به افغانستان، عبدالحق با تعدادی از طرفداران خود از پاکستان از مسیر پاراچنار وارد افغانستان شد. او نخست به مناطق «تریمنگل» و «اریوب ځاځی= زازی» و سپس به ولسوالی «ازره» ولایت لوگر آمد. مولوی «ضیاءالرحمان مدنی» والی لوگر در تاریخ ۲۴ اکتبر ۲۰۰۱، مولوی «بازمحمد» فرمانده پلیس لوگر را فراخواند و به او گفت که بالگردهای آمریکایی در منطقه ازره، نیرو پیاده کردهاند. مولوی بازمحمد بلافاصله پیش مولوی «محمد مخبت» رییس امنیت ولایت لوگر رفت و از او خواست که چند قبضه اسلحه «پیکا» در اختیار آنان قرار دهد. وقتی مخبت متوجه شد که نظامیان آمریکایی در ازره پیاده شدهاند، او هم با مولوی بازمحمد بهسوی ازره حرکت کرد. این دو تن، زمانی که با نیروهایشان به منطقه «دوبندی» لوگر رسیدند، اطلاع یافتند که نظامیان آمریکایی در ازره حضور ندارند اما فرمانده عبدالحق به ازره آمده و مردم را به قیام علیه طالبان فرامیخواند. این دو فرمانده طالبان، راهی مرکز ولسوالی ازره شدند و ظهر به مرکز ولسوالی رسیدند. آنان شب را در منزل یکی از سران قومی به اسم حاجی «زرغون» بسر رساندند. در آنجا اطلاع حاصل کردند که فرمانده عبدالحق در منزل شخصی به اسم حاجی «دوران» در قریه «خوشیژی» از توابع ولسوالی «حصارک» ننگرهار بسر میبرد. ولسوالیهای ازره و حصارک در جوار هم در لوگر و ننگرهار قرار دارند. عبدالحق یک روز قبل از آمدن این دو فرمانده طالبان به ازره، منطقه ازره را ترک نموده و به حصارک رفته بود. مولوی مخبت پس از گذراندن شب در منزل حاجی زرغون، ۲۵ اکتبر با تعدادی از نیروهایش به سمت قریه خوشیژی حرکت کرد و این روستا را شبهنگام به محاصره درآورد. همان شب، فرمانده پلیس لوگر نیز از ازره رسید و مجدداً به جمع نیروهای مولوی مخبت پیوست. در این هنگام، حلقه محاصره عبدالحق تنگتر شد. نیمههای شب، هواپیماهای آمریکایی برای نجات عبدالحق و همراهانش در محل حضور یافتند اما کاری از پیش نبردند. سرانجام عبدالحق و چند تن از یارانش از جمله «حامد»، «شاولی» و «عزتالله» بامداد ۲۶ اکتبر به چنگ طالبان افتادند. وقتی عبدالحق دستگیر شد، قصد داشت که بهوسیله اسب محل را ترک کند اما موفق نشد. فرمانده پلیس لوگر، پس از دستگیری عبدالحق، او و همراهانش را سوار خودروی نوع داتسون خود کرد و به سمت «پلعلم» مرکز ولایت لوگر حرکت کردند. مولوی مخبت با آنان نیامد. وقتی آنان به مرکز ولایت رسیدند، از وزارت داخله دستور رسید که عبدالحق را به کابل بفرستید. فرمانده پلیس لوگر و عبدالحق پس از توقف کوتاه در پلعلم، راهی کابل شدند و ظهر به جاده «شهدای صالحین» کابل رسیدند. در همین هنگام، یک خودروی نوع پیکاپ وزارت داخله، جلوی خودروی فرمانده پلیس لوگر را که در آن عبدالحق و همراهانش نیز حضور داشتند، گرفت. «ملاظاهر» یکی از مقامات وزارت داخله از پیکاپ پیاده شد و نامه ملامحمد عمر را به فرمانده پلیس لوگر نشان داد. در نامهی ملاعمر با الفاظ ساده چنین نوشتهشده بود: این وطنفروش و خائن را قبل از رسیدن به کابل، نابود کنید و شهر کابل را به خون او آلوده نکنید. پس از مطالعه این نامه، خودروی ملاظاهر و فرمانده پلیس لوگر به سمت جاده «فرقه ریشخور»، تغییر مسیر دادند. نخست عبدالحق و حامد را از موتر پیاده نموده و چشمانشان را بستند. مأمور وزارت داخله طالبان، عبدالحق و حامد را بهسوی شیله کوچکی که در کنار جاده قرار داشت، هدایت و سپس تیرباران کرد. بعداً ملاظاهر تلاش کرد که شاولی و عزتالله را نیز به قتل برساند اما فرمانده پلیس لوگر مانع شد. شاولی و عزتالله راهی زندان طالبان گردیده اما پس از سقوط لوگر، آزاد شدند."
این شرح ماجرای تیرباران فرمانده عبدالحق از کتاب عبدالحی مطمئن بود. برای استاد مرازی و همراهان او نیز همین اتفاق با اندکی تفاوت در روایتها رخ داد. البته تفاوت روایت تیرباران استاد مزاری، تأثیری در برائت عاملان قتل استاد مزاری ندارد. سخن پایانی این که استاد مزاری توسط طالبان تیرباران شد و این بخشی از تاریخ معاصر افغانستان است که نباید مسکوت گذاشته شود.
محمد مرادی
>>> مگر قتل هزاران هزار مردم بی گناه افغانستان که به دستان رهبران خونخوار کمونیست، به اصطلاح جهادی، قومی، و طالب که بعضی شان مرده و برخی دیگر زنده و فراری هستندچه؟ باید قاتلان همینطور بدون محاکمه و جزا باقی بمانند؟
>>> خداوند قاتلین ابر مرد تاریخ را نابود کند
>>> تک تک مردم ما قاتلان درذهن داره
>>> روایت قتل استاد مزاری تا هنوز از آدرس طالبان روایت نشده که مورد تایید باشد.
اما ، هزار نکته باریک تر ز مو اینجاست:
که
زمان نقد و باز بینی بر نظرات و عملکرد های رهبرانی چون مزاری و مسعود و ربانی و دوستم و دیگران یا فرا رسیده یا باید فرا برسد تا از هاله قدسیت بیرون شوند و نشان داده شود که در کدام مقاطع اگر گونه دیگر عمل میکردند سرنوشت این کشور و این مردم بهتر از دیروز و امروز میبود.
اشتباهات دیروز رهبران باعث بد بختی امروز مردمان است نه جیز دیگر و به این میگویند فلسفه تاریخ.
>>> این مختری رقص مرده و کوبیدن میخ در فرق مردم مختری بوریدن سینه زن هارا هر کس .... بزگترین غازی دنیا است.
احمد