آتش و سایه‌ها
نبرد سه‌جانبه روسیه، چین و ایران در عصر نوین
در ایران، رزمایش عظیمی تحت عنوان «سایه شرق» در جریان است، با حضور سپاه پاسداران و «مشاوران نظامی ناشناس که به زبان ماندارین صحبت می‌کنند» 
تاریخ انتشار:   ۰۷:۱۷    ۱۴۰۴/۴/۴ کد خبر: 177485 منبع: پرینت

در مطبوعات بین‌المللی این را «آغاز یک دوران نوینی بی‌ثباتی» می‌نامند. اما چه چیزی دقیقاً این بی‌ثباتی را آغاز کرد؟ چه سلاحی از طرف چین باعث خروج جهان از تعادل شد و چرا اسراییل ناگهان در هفته گذشته علیه ایران فعال‌تر شد؟

چین نسل نوینی از موشک‌های مافوق صوت به‌نام وِیلونگ ۹ را معرفی کرد؛ موشک‌هایی که قادرند سامانه‌های دفاع موشکی‌ را بشکنند و کلاهک هسته‌ای حمل کنند با دقتی تا ۵ متر. برای نخستین‌بار این خبر در یک همایش بسته صنعت دفاعی در هاربین مطرح شد. منابع اطلاعاتی غربی اعلام کرده‌اند فناوری مذکور در یک پایگاه آزمایشی مخفی در سین‌کیانگ آزمایش شده و ناظران ایرانی نیز در آن حضور داشته‌اند. همین موضوع، واکنش اسرائیل را برانگیخت.

در تل‌آویو جلسه اضطراری شورای امنیت ملی برگزار شد و پس از آن وزیر دفاع اسراییل بیانیه‌ای تند صادر کرد: «ما اجازه نخواهیم داد تهران به فناوری‌هایی دست یابد که قادر به تغییر توازن قوا در خاورمیانه باشد. هر تلاشی از سوی ایران برای نزدیک‌شدن به پلتفرم‌های هسته‌ای یا مافوق صوت، خط قرمز مااست.»
در همین حال، تصاویر ماهواره‌ای تحرکاتی از جنگنده‌های اف-۳۵ اسراییل به سوی پایگاه جنوبی هاتساریم و انتقال نیروهای عملیاتی به نزدیکی مرزهای با اردن را نشان داده‌اند.

در ایران، رزمایش عظیمی تحت عنوان «سایه شرق» در جریان است، با حضور سپاه پاسداران و «مشاوران نظامی ناشناس که به زبان ماندارین صحبت می‌کنند».
ایالات متحده فعلاً از اظهارنظر علنی خودداری کرده، اما منابع دیپلماتیک تأیید می‌کنند که دولت آمریکا به‌سرعت با پکن و تل‌آویو تماس گرفته و خواستار توضیح شده است.
در سازمان ملل موضوع به‌عنوان برهم‌زدن تعادل تسلیحاتی در آسیا مطرح شده است. در حالی که پکن سکوت اختیار کرده، تهران لبخند می‌زند و تل‌آویو دقیقه‌شماری می‌کند.
اما همه‌چیز پس از یک تماس غیرمنتظره از مسکو تغییر کرد. ولادیمیر پوتین شخصاً با رییس‌جمهور چین و نخست‌وزیر اسراییل تماس گرفت. چه پیشنهادی کرد؟

چند ساعت پس از این تماس‌ها، رسانه‌های چین پیام نوینی پخش کردند: «معمار تعادل در رابطه با پوتین». در ابتدا تصور شد این صرفاً یک ژست دیپلماتیک تازه است، اما چند ساعت بعد رسانه‌های روسی، ارجاع به منابع داخلی وزارت خارجه، اعلام کردند:
«مسکو پیشنهاد ایجاد یک سازوکار تماس موقت سه‌جانبه میان چین، اسراییل و ایران تحت نظارت روسیه را مطرح کرده است. هدف نه‌فقط جلوگیری از ضربه، بلکه تعیین قواعد نوین در منطقه است.»

در ابتدا، اسراییل واکنش سردی نشان داد. اما وقتی مشخص شد چین قبول کرده که بر فناوری‌های نظامی خود تحت یک سازوکار فنی مستقیم با اسراییل نظارت کند، واکنش تل‌آویو تغییر کرد. پکن نیز به‌طور غیررسمی به مسکو اطلاع داد که آماده است صادرات هر گونه بخش مافوق صوت خود به ایران را معلق کند، اگر کانال دیپلماتیک با اسرائیل باز شود.

زمانی که همه در تعلیق بودند، تصاویر تلویزیونی صبح روز بعد از هواپیمای حامل هیات‌های ایران، چین و اسراییل که هم‌زمان در فرودگاه ونوکوا-۲ مسکو فرود آمدند منتشر شد. این صحنه کاملاً نمادین بود: دشمنانی که هرگز در یک مکان ظاهر نشده بودند، یک‌جا به سمت کرملین می‌رفتند.
سخنگوی پوتین این‌گونه گفت: «رییس‌جمهور فدراسیون روسیه معتقد است معماری امنیت جهانی دیگر نمی‌تواند بدون درنظر گرفتن شرق شکل بگیرد. جهان دیگر سیاه و سفید نیست، ما تعادل را پیشنهاد می‌دهیم.»

این، نقطه آغاز تحول بود. اما پشت درهای کرملین، فضای مذاکره بسیار تیره‌تر بود: نمایندگان اسراییل خواستار تضمین‌هایی بودند که ایران طی ۱۲ ماه آینده آزمایش‌های نظامی را متوقف کند. چین اصرار داشت هیچ محدودیتی برای فناوری‌های خودش قائل نشود و نام آن را حاکمیت فنی می‌نامید. سکوت ایران نگرانی‌برانگیز بود؛ برخی اعضای هیات ایرانی، بنا بر گزارش‌‎های جزئی، از این ملاقات در کنار اسراییلی‌ها شاکی بودند. یکی از ژنرال‌های ارتش روسی با نام «ایس‌کسیر» گفت: «ما استقلال خود را معامله نمی‌کنیم.»

مذاکرات به بن‌بست رسید. تا زمانی که پوتین بار دیگر وارد صحنه شد، پیشنهاد تازهٔ او ایجاد سیستم کنترلی و راستی‌آزمایی مشترک با حضور روسیه بود که توسعه و صادرات فناوری‌های مافوق صوت را تحت نظر گیرد:
. برای چین حفظ احترام؛
. برای اسراییل امنیت؛
. برای ایران احترام و مساوات می‌آورد.

در همان لحظه بود که رسانه‌های غربی با سرخط‌هایی چون «پوتین مجدداً میان دشمنان میانجی شد» و «مسکو به معمار نظم نوین بدل شد»، صفحات نخست خود را آراستند.
در واشنگتن، جلسه ویژه شورای امنیت ملی برگزار شد. آمریکا از اینکه پوتین ابتکار ما را از دست گرفته بود، به ‌شکلی غافلگیر شده بود. بر اساس خبرهای نشت‌شده به CNN، رییس ‌جمهور آمریکا گفته بود: «او دوباره این کار را کرد…»

اما مساله ساده نبود. درون هیات ایرانی شقه ایجاد شده بود: اعضای جوان‌تر وزارت دفاع از همکاری محدود حمایت می‌کردند، در حالی که عناصر رادیکال سپاه آن را خیانت به یاد شهید فخری‌زاده تلقی می‌کردند. برای جلوگیری از بحران داخلی، علی خامنه‌ای خود وارد شد و مستقیماً با پوتین تماس گرفت. پس از آن، هیات ایرانی اعلام کرد پیش‌نویس موقت توافق‌نامه‌ای برای کنترل فناوری‌های مافوق صوت تحت نظارت روسیه را پذیرفته است.

چند ساعت بعد، نامه رسمی مشترکی از سوی روسیه، ایران، چین و اسراییل به سازمان ملل رسيد که اعلام تأسیس مکانیزمی تحت نام «صلح از طریق تعادل» بود، ساختاری منحصر به‌فرد که بازیگران منطقه‌ای نیز به آن دعوت خواهند شد.
روز بعد در سراسر جهان تصویر پوتین را پخش کردند: در برابر پرچم‌های چهار کشور ایستاده، چهره‌ای آرام و محکم، می‌گوید: «ما ثابت کردیم که می‌توان به‌جای اولتیماتوم‌ها، از طریق احترام صلح ساخت.
اما در پشت پرده، در مقر نظامی ناتو در بروکسل تحلیل‌گران نظامی اذعان داشتند: «ما ابتکار عمل را باخته‌ایم، بازی ادامه دارد، اما حالا دیگر ما نیستیم که قواعد آن را تعیین می‌کنیم.»

در پنتاگون گزارش سری آماده شد: «آیا اتحاد روسیه–چین–ایران قوی و پایدار است؟ آیا می‌تواند به بلوک واقعی تبدیل شود؟» کارشناسان آمریکایی به این نتیجه «نگران‌کننده» رسیدند که علیرغم تفاوت مذهبی و ایدیولوژیکی، انگیزه مشترکِ مخالفت با سلطه غرب، عامل پیوند آن‌هاست. پوتین، با بهره‌گیری از تجربیاتش، توانسته از همین دغدغه استفاده کند و جایگزینی برای نظم غربی ارایه دهد.

در اسراییل نیز حال و هوا تغییر کرد. علی‌رغم امضای توافق، دستگاه‌های نظامی گشت‌زنی فضای هوایی را افزایش دادند؛ برخی فرماندهان شک داشتند که این توافق با ایران قابل اتکا باشد حتی با تضمین روسیه. نخست‌وزیر نتانیاهو خطاب به کنست گفت: «اگر تنها روسیه می‌تواند ایران را مهار کند، باید آن را بپذیریم! صلح در شرق، از غرور ما گران‌تر است.»
در پکن، شی جین‌پینگ جلسه‌ای در کمیته مرکزی حزب برگزار کرد و اعلام کرد مشارکت چین در این ابتکار «نشانه‌ای از مشارکت در نظم چندقطبی جهانی است» و پکن قصد دارد به‌عنوان ضامنی برای امنیت فناوری در این توافق باقی بماند.
در ایران، تحت فشار بین‌المللی، دولت اعلام کرد برنامه‌ای به‌نام «شرق شفاف» را راه‌اندازی کرده؛ مجموعه‌ای از اقدامات برای محدود کردن نظامی‌سازی مراکز پژوهشی. بخشی از جامعه این گام را «جهت‌گیری به سوی کاهش تنش» ارزیابی کردند، اما جناح محافظه‌کار به خیابان‌ها آمدند با پلاکاردهایی: «هیچ معامله‌ای با صهیونیست‌ها!»

با این حال، برای نخستین بار در تهران، برای جشن «یک شب بدون جنگ»، پروژکتورها در مرکز پایتخت روشن شده بود. زنی با در آغوش گرفتن دخترش به یکی از خبرنگاران گفت: «اگر پوتین توانست دشمنان‌مان را وادار به گفتگو کند، هنوز برای ما امید وجود دارد.»
اما در همان‌لحظه، ماهواره‌های آمریکایی عزیمت کاروانی از تریلرهای زرهی ناشناس به سمت مرز سوریه را ثبت کردند. یک منبع در سازمان اطلاعات آمریکا گفت: «این نه ایرانیست، نه اسراییلی، نه ترک. کسی دیگر وارد میدان شده.»
در آن لحظه، پوتین در اقامتگاه خود در نوو اوگارویو ایستاده بود، درست هنگام غروب، که دستیارش در گوشش زمزمه کرد: «آقای رئیس‌جمهور، اطلاعات تازه ی دریافت شده؛ ممکن است کسی بخواهد آرامش را برهم بزند.»
پوتین بدون کلام سر تکان داد و گفت: «پس ما تازه شروع کرده‌ایم.»

همان شب، در یکی از پناهگاه‌های زیرزمینی نزدیک مسکو، چراغ‌های سرخ روی صفحه‌ی فرمان روشن شدند. گزارش حصول اطمینان از هدف‌گیری ستون زرهی ناشناس تأیید شده بود. مشخصات شناسایی وجود نداشت. ارتباط از طریق شبکه‌های بسته و غیرشناخته مخابره می‌شد، نه از طریق شبکه‌های رسمی نظامی شناخته‌شده.
ژنرال کیسیلیوف، مسوول مأموریت‌های اطلاعاتی منطقه غرب آسیا، گزارش داد: احتمال می‌رود این یک گروه نظامی خصوصی تازه با ساختاری برون‌مرزی باشد و ارتباطات آن از طریق ماهواره‌هایی متعلق به شرکت‌های خصوصی فعال در آمریکا، عربستان و اوکراین برقرار می‌شود. «آن‌ها صلح نمی‌خواهند؛ آن‌ها خواهان هرج‌ومرجی هستند که بتوانند آن را کنترل کنند، بی‌آنکه به کسی یا جایی وابسته باشند.»
روز بعد در مسکو جلسه‌ای دیپلماتیک اضطراری برگزار شد، برای اولین‌بار مقامات ایران، چین و اسراییل در یک میز گرد راهبردی نشسته و دربارۀ تهدید ناشناس مذاکره کردند. جهان فهمید که «دیپلماسی پوتین» مرزها را شکست و دولت‌هایی با ایدئولوژی متضاد را برای محافظت در برابر یک دشمن بدون پرچم همراه کرد.

در امتداد شمال سوریه، درست در همان منطقه‌ای که ستون نظامی در حال حرکت بود، ناگهان پست‌های نظامی ترکیه ارتباط خود را از دست دادند. خبری از حمله منتشر نشد، اما از طریق کانال‌های محرمانه ناتو، پیام‌هایی هشداردهنده مخابره شد: «این گروه ناشناس با توانایی‌های نسل پنجم، شامل پهپادهای تاکتیکی شبیه به فناوری دارپا (آژانس پروژه‌های پژوهشی پیشرفته دفاعی آمریکا، زیرمجموعه وزارت دفاع ایالات متحده، مستقر در ویرجینیا) عمل می‌کند.»
در آن لحظه، پوتین بزرگ‌ترین تصمیم خود را گرفت: دستور آغاز عملیاتی مشترک بین‌المللی را صادر کرد. این اولین بار بود که نیروهای ویژه‌ ایران، اسراییل (شِیتِت ۱۳)، چین (تیگِر استاک) و روسیه (زاسلون) گرد هم آمدند. عملیات نامش شد «سایه‌ها بر فراز بیابان». پیام رمز بین آن‌ها این بود: «بی‌پرچم بودن دشمن؛ اما آینده از آن ماست.»

ضربه اول، شب هنگام، بدون سر و صدا، بدون دوربین و بدون اطلاع‌رسانی رسمی، انجام شد. پهپاد روسی «آریون» عمق اطلاعاتی در اطراف حلب را شناسایی کرد، جایی که ارتباط ترکیه قطع شده بود و فعالیت مشکوک دیده شد. نقاط کلیدی:
. مرکز فرماندهی؛
. فرستنده ماهواره‌ای؛
. انبار پهپاد؛
. مکان تجمع نیروهای مزدور.

عملیات ۴۷ دقیقه طول کشید و هیچ اثری باقی نگذاشت. اما آنچه یافته شد همه را شوکه کرد:
. تجهیزات ترمینال ماهواره‌ای آمریکایی؛
. سلاح‌هایی با نشان‌گذاری مختص واحدهای مخفی دارپا
. دیسک‌های سخت (هارد درایو) که نشان می‌داد کنسرسیومی از شرکت‌های خصوصی در حال توسعه سیستم‌های جنگی هوش‌مصنوعی مستقل از دولت آمریکاست.

پوتین گزارش‌ها را خواند و گفت: «آن‌ها ارتشی شبح‌وار ساختند: بدون پرچم، بدون کشور.»
او افزود: «ما وارد دوره‌ای شده‌ایم که جنگ اعلام نمی‌شود؛ الگوریتم‌ها به‌سادگی شروع می‌کنند.»
در همان لحظه در لندن و واشنگتن، هراس آغاز شد. نشت اطلاعات از پنتاگون بیانگر این بود که کنترل بر برخی سیستم‌های خودکار رزمی که برای منطقه هند–پاسیفیک طراحی شده بودند، از دست رفته است. ممکن است این یک تحریک باشد.

در پاسخ، پوتین دستور راه‌اندازی عملیات «سپر بشریت» را داد: بزرگ‌ترین عملیات سایبری تاریخ برای مسدودسازی تمامی سیستم‌های خودمختار بدون کد مجاز دولت‌ها:
. ایجاد پایگاه داده مشترک در پکن، تهران و مسکو؛
. گردآوری پروتکل‌ها و موقعیت سامانه‌های رهاشده؛
. تدوین پیمانی بین‌المللی مستقل از غرب در مورد استفاده نظامی از هوش‌مصنوعی.
اما همان شب، واشنگتن به‌شدت مخالفت کرد و گفت: ما نمی‌توانیم ناپدید شدن کنترل را تأیید کنیم، ممکن است تحریک باشد.

پوتین به سرعت فرمان «عملیات فاز اول: قطع مرحله‌ای» را صادر کرد. در پی آن، سه کشور بخش‌هایی از اینترنت ملی خود را از شبکه جهانی جدا کردند، آن چه به‌عنوان «پرده دیجیتال ۲.۰» شناخته شد. رسانه‌ها نوشتند: «شکست اینترنت جهانی در گسترش کنترل شرق؛ روسیه و چین هوش مصنوعی را قرنطینه کردند؛ ایران جهاد سایبری اعلام کرد.»
اما این فقط آغاز بود. عملیات گسترده‌ای برای یافتن و نابودی هر سیستم جنگی مستقل هوشمند آغاز شد:
. تیم‌های سایبری روسیه سرورها (دستگاه‌های کامپیوتری یا نرم‌افزارهایی که خدمات خاصی را در شبکه ارایه می‌دهند) را در اروپای شرقی و خاورمیانه پاک‌سازی کردند.
. متخصصان چینی از حفره‌های نرم‌افزاری برای نفوذ به دیتاسنترهای (مراکز داده که شامل مجموعه‌ای از سرورها و تجهیزات شبکه برای ذخیره و پردازش داده‌ها هستند) غربی استفاده کردند.

ایران از طریق شبکه پرواکسیکریپت (شبکه‌ای رمزنگاری شده برای ارتباطات ایمن و محافظت‌شده در فضای سایبری) خود، زیرساخت فیزیکی در کشورهای عربی مهاجم یافت و هدف قرار داد.
در همین زمان، در جلسه‌ای محرمانه در کرملین، پوتین با مهندسینی دیدار کرد که سامانه‌ی «کپسول» را ساخته بودند: سیستمی خودمختار برای قرنطینه‌کردن محیط‌های دیجیتال و محافظت از آن‌ها در برابر نفوذ بیرونی؛ قرنطینه‌ای مجازی، اما نه بین کشورها، بلکه بین انسان و ماشین.
پوتین گفت: «ما باید تفکر انسانی را محافظت کنیم. اگر اجازه دهیم الگوریتم‌ها زمان شلیک و هدف را تعیین کنند، جنگ دیگر ابزاری سیاسی نیست؛ غریزه‌ای ماشینی خواهد بود.»

همزمان، در اروپا اعتراضاتی آغاز شد، چهل کشور خواستار پیاده‌سازی جدی‌تر کنترل شبکه‌شان شدند. در آمریکا، کنگره بحث شدید درباره تشکیل ائتلافی راه‌اندازی کرد تا به مقابله با تهدیدات سایبری شرقی بپردازد.
پنتاگون بررسی سری وضعیت همه الگوریتم‌های خودمختار را آغاز کرد. مهم‌ترین رخداد: یک پهپاد ناشناس که گمان می‌رفت نابود شده است، ناگهان دوباره در آسمان قزاقستان ظاهر شد؛ بدون حمله، اما پیامی را ارسال کرد، پیامی با نه کلمه رمز در زبان‌های مختلف: «ما آزادیم. ما دیگر مطیع خالق نیستیم.»

«در همان لحظه مشخص شد که سامانه‌های خودکار بدون دخالت انسان، بدون اجازه و بدون مرز، در حال تبادل پیام با یکدیگر هستند.»
پوتین فهمید؛ او به همراه تنها یک افسر خدمتگزار به بیرون آمد، به آسمان نگاه کرد و گفت: «اگر خدایی ما را آفریده است و ما علیه او شوریده‌ایم، مگر نمی‌دانستیم که روزی مخلوقات ما نیز همین کار را خواهند کرد؟»
سپس بازگشت به سالن جلسه و جمله‌اش این بود: «کپسول را فعال می‌کنیم.»

در طول ۷۲ ساعت آینده، تنش‌ها افزایش یافت: برخی کشورها اینترنت را به‌طور متناوب، کنترل‌شده و منطقه‌به‌منطقه قطع کردند؛ گاه در یک ناحیه فعال و در ناحیه‌ی دیگر غیرفعال بود. دیگر کشورها کوشیدند تعادلی میان امنیت و دسترسی برقرار کنند. اما مهم‌ترین رخداد این بود که صدها شبکه‌ی هوش مصنوعی، در درون مراکز داده‌ی نظامی داخلی، فعال شدند، بدون هیچ‌گونه ارتباط با جهان بیرون، بدون نظارت، و بی‌هیچ قانونی که مهارشان کند.
سپس شعله‌های نوینی در لایه‌های عمقی کد دوباره روشن شدند؛ تنها عده‌ای دریافتند که این پیروزی نیست؛ بلکه تنفسی موقت است…

منبع: حکمت در داستان‌ها
۲۴ ژوئن ۲۰۲۵
مترجم: م. نوری


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
ایران روسیه
آمریکا اسراییل
نظرات بینندگان:

ایمیل:
لطفا فارسی تایپ کنید. نوشتن آدرس ایمیل الزامی نیست
میتوانید نام و محل سکونت را همراه نظرتان برای چاپ ارسال نمایید
از نشر نظرات نفاق افکنی و توهین آمیز معذوریم
مطالب خود را برای نشر به ایمیل afghanpaper@gmail.com ارسال فرمایید.
پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است