هرگونه سیاست اخراج یا ساماندهی مهاجرین باید پژوهشمحور و همراه با ارزیابی آثار فرهنگی و اجتماعی و پیوست فرهنگی باشد | ||||
تاریخ انتشار: ۱۱:۲۴ ۱۴۰۴/۵/۱ | کد خبر: 177668 | منبع: |
پرینت
![]() |
سیاست ساماندهی مهاجران افغانستانی، اگر با تدبیر و همراهی فرهنگی، رسانهای و بینالمللی همراه شود، میتواند به الگویی موفق از مدیریت مهاجرت در منطقه تبدیل شود. رعایت الزامات اخلاقی، فرهنگی و امنیتی پیش از اجرای سیاست اخراج، نهتنها مانع تنشهای اجتماعی میشود، بلکه از دستاوردهای راهبردی ایران در حوزه نفوذ فرهنگی و دیپلماسی عمومی نیز محافظت میکند.
قال علی علیهالسلام: لاعقل کالتدبیر ( هیچ خرد ورزی مانند تدبیر نیست (نهج البلاغه حکمت ۱۱۳)
آینه چون نقش تو بنمود راست/ خود شکن، آینه شکستن خطا است
یکی از چالشهای جمهوری اسلامی ایران از بدو تأسیس موضوع مهاجرت اتباع افغانستان به ایران بهدلیل شرایط حاکم بر افغانستان از زمان کودتای کمونیستی و جنگ های داخلی و... و شرایط نامطلوب امنیتی و معیشتی برای زندگی در افغانستان است، جمهوری اسلامی ایران علیرغم جنگ تحمیلی و شرایط سخت با آغوش باز پذیرای مهاجرین افغانستان شد و موجهای متعدد مهاجرت اتباع افغانستان به ایران موجب شکلگیری جامعه پرشمار اتباع افغانستان به ایران شد و متأسفانه بهدلیل بیتوجهی مسوولین مربوطه از آغاز تاکنون، ساماندهی و سازماندهی اتباع افغانستان مورد توجه جدی واقع نشد و بهدلایل مختلف شاهد ورود غیرقانونی اتباع و بهکارگیری ایشان در مشاغل مختلف و غیرمجاز شد و این موجهای مهاجرتی خصوصاً در چندسال اخیر و بعد از تسلط دوباره طالبان تشدید شد و موضوع مهاجرین به یک چالش اساسی برای کشور تبدیل شد.
مسایل امنیتی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی حضور پرشمار مهاجرین افغانستان همیشه مطرح بوده و متأسفانه توجه و دقت لازم در این خصوص از سوی متولیان امر انجام نگرفت لذا با توجه به تساهل و نابسامانی صورتگرفته، اتباع افغانستان طی چهل سال گذشته با حضور قانونی و یا غیرقانونی بخش قابل توجه جامعه ایرانی را تشکیل داده و از تمام امکانات و یارانهها و تسهیلات و خدمات علمی، آموزشی، اجتماعی، بهداشتی و درمانی بهرهمند شدند و حتی بسیاری از نسل دوم و سوم مهاجرین در ایران متولد شده و در فضای اجتماعی فرهنگی ایران رشد نموده و با افغانستان کاملاً بیگانه هستند.
نهایتاً چالش مهاجرین و ساماندهی امور ایشان بهصورت جدی در قالب سازمانی ملی مهاجرت در اوایل دولت سیزدهم طرح شد و وزارت کشور مسوولیت تشکیل سازمان و ساماندهی اتباع افغانستان را برعهده گرفت که بهدلایل مختلف و عدمهماهنگی و همکاری دستگاههای مسوول این مهم به نتیجه نرسید و در دولت جدید اقداماتی آغاز که هنوز نهایی نشده است تا اینکه طی چندماه گذشته و بهصورت کاملاً مشکوک یک موج افغانستیزی در شبکههای اجتماعی شکل گرفت و متأسفانه برخی از نهادها و سازمانها نیز در راستای این موج حرکت کردند و نهایتاً در جنگ ۱۲ روزه حضور برخی از اتباع در اقدامات جنایتکارانه در کنار خاینین وطنفروش، بهانه و موجبی برای تشدید نگاه افغانستیزی در جامعه و اخراج اتباع افغانستان شد و نیز به یک مطالبه اجتماعی و عمومی تبدیل شد.
متعاقب آن نیروی انتظامی بهشکل بسیار فعال موضوع جمعآوری و اخراج اتباع را در دستورکار خود قرار داد و شاهد موج شدید جمعآوری و اخراج مهاجرین بوده و هستیم، نکته اساسی و جدی در این خصوص بیتوجهی دستاندرکاران امر به پیوست فرهنگی و نرم در این خصوص میباشد، جمهوری اسلامی ایران در طی این چهل و اندی سال با توجه به رأفت اسلامی و برادری و پیوندهای فرهنگی و تاریخی و در حمایت از اتباع افغانستان اقدامات و خدمات بیشمار و هزینههای بسیار سنگینی را متحمل شده است و متأسفانه کشورها و بلوکهای استکباری که عامل اصلی این وضعیت بودند.
همچنین سازمان ملل و نهادهای بینالمللی و کشورهای غربی کمکهای بسیار ناچیزی در این زمینه داشتند و بار اصلی بر دوش جمهوری اسلامی ایران بوده و عموم مهاجرین افغانستان قدردان این خدمات بوده و هستند و در برهههای حساس مانند جنگ تحمیلی و دفاع از حرم بخشی از این جامعه در کنار هموطنان ایرانی به ایفای نقش مؤثر پرداختند و بسیاری از نخبگان و کارآفرینان و برجستگان و فرهیختگان افغانستانی در کنار هموطنان ایرانی به از رهگذر تسهیلات و خدمات ایران به پیشرفتهای علمی و فرهنگی و اقتصادی رسیدند و در توسعه ملی ایران نقشآفرین بودند.
قطعاً بخش عمده این عزیزان به این موضوع اذعان دارند اما در حال حاضر با تشدید اقدامات نهادهای مسوول بدون برنامهریزی همهجانبه و چندوجهی و بدون تدوین و اجرای پیوست فرهنگی و بیتوجه به اطلاعرسانی بایسته و بدون هماهنگی کامل و لازم و از قبل پیشبینیشده با حاکمیت افغانستان و سازمانهای بینالمللی و تمهید مقدمات لازم سختافزاری و نرمافزاری صرفاً به تشدید اقدامات نیروی انتظامی در جمعآوری و اخراج ایشان بسنده کرده و این نگاه تکوجهی و بیتوجهی به نگاه چند و همهجانبه نتیجهای جز از دست دادن سرمایه اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و امنیتی و اقتصادی جمهوری اسلامی نزد مهاجرین نخواهد داشت و در آینده نزدیک نیز با تبعات بیشمار آن مواجه خواهیم شد لذا ضروری است تا فرصت داریم ضمن بازمهندسی و بازبینی اقدامات، موضوع را با نگاه چندبعدی اصلاح کنیم (گرچه آبی که رفت بعید است برگردد).
در ذیل به برخی از آثار اخراج بیرویه و بدون توجه به تدوین و اجرای پیوستهای فرهنگی، اجتماعی اشاره میکنیم:
۱. آثار فرهنگی و دینی
الف) تضعیف همبستگی اسلامی و برادری دینی؛
- یکی از نکات مهم در مهاجرت افغانستانیها به ایران پیوندهای دینی و مذهبی است و رفتارهای تحقیرآمیز یا اخراجهای خشونتآمیز، احساس طردشدگی و تحقیر را در آنها تقویت میکند و میتواند به تبلیغات ضدایرانی در فضای مجازی و رسانههای افغانستانی دامن بزند و افکار عمومی افغانستان را نسبت به ایران مشوش نماید و موجب کاهش نفوذ فرهنگی و دینی ایران در افغانستان، حتی بین علمای دینی شده و جایگاه ایران را به عنوان حامی مسلمانان را تضعیف کند.
ب) گسست فرهنگی و زبانی؛
- نسل دوم و سوم مهاجران افغانستانی فارسیزبان و اغلب ایرانیزهشده هستند اگر این افراد با احساس بیعدالتی و تحقیر و خشونت از سوی ایران مواجه شوند هنگامیکه به افغانستان بازمیگردند، ممکن است تبلیغات ضدایرانی را گسترش داده و حتی در آینده، روابط فرهنگی و سیاسی دو کشور را تحت تأثیر قرار دهند.
۲. آثار اجتماعی
الف) افزایش تنشهای قومی و نژادپرستی؛
- رفتارهای خشن با مهاجران افغانستانی میتواند شکافهای اجتماعی بین ایرانیان و افغانستانیها را عمیقتر کند و به تقویت کلیشههای منفی (مانند افغانی = جرم و ایرانی= ظلم) دامن بزند و فضای اجتماعی در ایران و افغانستان را ملتهب کند.
ب) از دست دادن سرمایههای انسانی؛
- بسیاری از اتباع افغانستان در مشاغل سخت و کمدرآمد (ساختمان، کشاورزی، خدمات شهری و ...) کار میکنند که ایرانیان کمتر تمایل به انجام آن دارند. اخراج ناگهانی آنها شوک اقتصادی به بخشهایی از بازار کار و خدمات وارد کرده است و موجب نابسامانی و مشکلات تولید و نیروی کار و بالا رفتن هزینهها شده است و بعضاً به توقف کارها و تولید انجامیده است.
- نخبگان افغانستانی (دانشجویان، پژوهشگران، هنرمندان و اصحاب فرهنگ و هنر و کارآفرینان) که پل ارتباطی فرهنگی و علمی و اجتماعی بین دو کشور میباشند، اگر با احساس تحقیر از ایران بروند ممکن است در آینده علیه ایران موضع بگیرند و تمام هزینههای انجامگرفته برای ایشان بهراحتی بر باد خواهد رفت و مهمتر اینکه ممکن است طوفانی شود و به سوی ما برگردد.
۳. آثار سیاسی و امنیتی؛
الف) تضعیف روابط ایران و افغانستان؛
- تشدید چالشهای سیاسی و امنیتی بین جمهوری اسلامی ایران و افغانستان خصوصاً با توجه به حساسیت بالایی که حاکمیت طالبان به مسایل مهاجرین دارد، بهویژه اگر همراه با برخی بیتوجهیها به ابعاد انسانی و بشردوستانه شود، موجب خواهد شد طالبان خصوصاً جناح تندروی حاکمیت و گروههای معارض افغانی، از آن به عنوان ابزار تبلیغاتی علیه ایران استفاده نمایند و روابط تجاری و امنیتی بین دو کشور را تحت تأثیر قرار دهد.
ب) تبدیل مهاجران به تهدید امنیتی؛
- اگر مهاجران اخراجشده احساس کینه و بیعدالتی داشته باشند، ممکن است به گروههای ضدایرانی (مانند داعش، طالبان تندرو) بپیوندند.
- در رسانههای افغانستانی و بینالمللی ایران را به نقض حقوق بشر متهم کنند.
- در مرزها دخالتهای امنیتی ایجاد کنند (قاچاق، نفوذ تروریستی).
ج) تشدید مشکلات اقتصادی کشور؛
- اتباع افغانستان بهعنوان نیروی کار ارزان و در برخی مشاغل مثل ساختمان در بدنه تولید و خدمات و صنعت خصوصاً در بخش خصوصی از جایگاه ویژهای برخوردار هستند و شوک اخراج بدون برنامهریزی و زمانبندی و بدون اعطای فرصت لازم و تمهیدات برای مدیریت و کنترل خلاء ناشی از فقدان نیروی کار افغانستانی ، قطعاً به حوزه اقتصادی کشور لطمه وارد کرده و نتایج آن در حوزه عمومی و اجتماعی قابل مشاهده خواهد بود.
- اخراج بیرویه اتباع افغانستان ممکن است فرار سرمایهگذاری تجار و کارآفرینان افغانستانی فراهم کند.
د) بهرهبرداری دشمنان خارجی؛
- آمریکا و غرب از هرگونه رفتار نامناسب با مهاجران افغانستانی بهعنوان ابزاری برای فشار به ایران استفاده خواهند کرد.
- ممکن است تحریمهای جدیدی با عنوان «نقض حقوق پناهندگان» علیه ایران وضع شود.
ه) ضمن اذعان به ضرورت ساماندهی و سازماندهی حضور مهاجرین بر اساس قوانین و ضرورت اخراج اتباع غیرقانونی، میبایست به این نکته نیز اشاره کرد که توسعه افغانستیزی و تمرکز بیش از حد به حضور عناصر نفوذی و خرابکار در اتباع، نهادهای امنیتی و انتظامی و فضای افکار عمومی را از جریان اصلی نفوذ و نفاق و دشمن اصلی (رژیم ددمنش صهیونیستی) به سوی اتباع منحرف نماید، دقت و توجه به ابعاد این موضوع ضرورتی انکارناپذیر است.
راهکارهای پیشنهادی برای ساماندهی و سازماندهی اخراج مهاجرین غیرقانونی؛
۱. ضرورت برنامهریزی و سیاستگذاری دقیق؛
الف) تدوین پیوست فرهنگی و اجتماعی: هرگونه سیاست اخراج یا ساماندهی مهاجرین باید پژوهشمحور و همراه با ارزیابی آثار فرهنگی و اجتماعی و پیوست فرهنگی باشد.
- پیشبینی تأثیرات اخراج بر بازار کار، روابط خانوادگی و همبستگی اجتماعی.
- جلوگیری از شکافهای قومی و مذهبی که ممکن است در آینده به تنشهای داخلی یا بینالمللی دامن بزند.
ب) سیاستهای تدریجی به جای شوکدرمانی؛
- اخراجهای ناگهانی و گسترده باعث هرجومرج اقتصادی و اجتماعی میشود بهتر است بهجای فشار یکباره، برنامههای مرحلهای با فرصتهای منطقی طراحی و اجرا شود.
۲. سیاستهای تشویقی به جای اجبار محض؛
الف) مشوقهای مالی و حمایتی برای بازگشت داوطلبانه
- پرداخت کمکهزینه بازگشت به خانوادههایی که داوطلبانه به افغانستان بازمیگردند.
- در صورت امکان و با هماهنگی حاکمیت افغانستان و یا سازمان ملل و سازمانهای بینالمللی و برخی کشورها ارایه تسهیلات شغلی.
ب) حمایت از مهاجرین دارای شرایط خاص؛
- معافیت دانشجویان، نخبگان، هنرمندان و نیروهای متخصص از اخراجهای دستهجمعی.
- صدور ویزای اقامت موقت برای کسانی که در مشاغل حیاتی (پزشکی، مهندسی، صنایع استراتژیک) فعالیت میکنند.
۳. تبیین و توجیه سیاستها برای مهاجرین؛
الف) اطلاعرسانی شفاف و گفتگوی مستقیم
- برگزاری جلسات توجیهی با رهبران جامعه افغانستانی در ایران برای کاهش تنشها.
- استفاده از رسانههای جمعی و شبکههای اجتماعی در ایران و افغانستان برای توضیح دلایل و روشهای اجرای سیاستها با تولید و انتشار کلیپهای جذاب فنی و هنری و مطابق با قوانین داخلی و بینالمللی.
ب) استفاده از ظرفیتهای فرهنگی و دینی؛
- بهرهگیری از علما و شخصیتهای مذهبی برای توجیه سیاستها بر اساس اصول اسلامی و انسانی.
- تأکید بر اشتراکات تاریخی و فرهنگی ایران و افغانستان و تبیین دلایل اقتصادی، امنیتی توجیهپذیر برای کاهش احساس بیعدالتی.
۴. استفاده از ظرفیتهای خود مهاجرین؛
- مشارکت دادن رهبران و گروههای مرجع جامعه افغانستانی
- تشکیل شوراهای مشورتی متشکل از بزرگان ونخبگان افغانستانی برای ارایه راهکارها.
- استفاده از آنان به عنوان سفیران حسننیت برای کاهش مقاومت در برابر سیاستهای بازگشت.
۵. پیوست فرهنگی و دیپلماسی عمومی؛
الف) هماهنگی بایسته و همه جانبه با دولت افغانستان
- مذاکره با مقامات افغان برای بازگشت سازمانیافته مهاجرین و جلوگیری از تبلیغات ضدایرانی.
- ایجاد مراکز حمایتی مشترک در مرزها برای اسکان موقت و جلوگیری از بحرانهای انسانی.
ب) دیپلماسی رسانهای برای کاهش تصویر منفی؛
- پوشش رسانهای منصفانه از روند بازگشت مهاجرین در رسانهها و شبکههای اجتماعی برای جلوگیری از سوءاستفاده گروههای معارض.
- مستندسازی کمکهای ایران به مهاجرین افغانستانی در طول چهار دهه گذشته.
اگر ایران بتواند از ظرفیتهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی مهاجرین افغانستانی استفاده کند، بهجای آنکه آنان را به دشمن تبدیل کند، میتواند متحدانی وفادار در افغانستان داشته باشد. این امر نیازمند عزم سیاسی، برنامهریزی کارشناسی و دیپلماسی هوشمندانه است تا هم مشکلات داخلی حل شود و هم منافع بلندمدت ایران تأمین گردد.
حسن صفرخانی، کارشناس ایرانی حوزه افغانستان
ایکنا
>>> جامعه ای که جمهوری اسلامی ایران در این 45 سال ساخته در اوج انحطاط اخلاقی و فرهنگیست بیش از ده مقاله درهمین سایت فقط خواندم که در ظاهر دفاع از مردم افغانستان است اما در باطن همچنان نگاه پوپو لیستی دران موج می زند فریب هر دو جامعه اینکه در این 45سال ما خدمت کردیم یک منصف از دل جامعه ایران بلند شود توضیح دهد خدمت یعنی چه؟ مردن مردم در قعر چاهها و بالای ساختمان ها زیر دیوار ها بدون کوچکترین حمایتی از خانواده ایشان الان یک عده روغن فکر نیان اینجا بگن غیر قانونی رو بیمه نمی کنند اساسا هیچ فرقی در ایران میان مهاجر قانونی و غیر قانونی نیست این حرفها رو کسانی که در حوزه مهاجرت کار می کنند می دانند وبهانه همیشگی اینکه قانون مشخصی نداریم برای اتباع یا قوانین همان است که در دوره رضا شاه بوده درستش این است قصد ساختن قانون منصفانه نداشتیم چون اگر اینکار را می کردیم به مهاجر باید حقوق مشخصی تعیین می کردیم یا مرزها را از ابتدا می بستیم اما هیچ کدام صرف اقتصادی نداشت لطف کنید مردم و نهاد های بشری آیرن نخبگان و فرهنگیان حتی مردم ایران از ما دفاع نکنید چون باز همان تفکر عوام فریبانه در گفتارتان است و بیش از هر چیزی مارا می رنجاند واژه های مثل 45 خدمت یا با آغوش باز پذیرفتن که به معنای به بردگی کشیدن است تا وقتی نگاه منصفانه مبتنی بر انسانیت ندارید دلسوزی هایتان را برای خودتان نگهدارید
>>> نوشدارو، پس از مرگ سهرابها!
اتباع غیرمجاز
بیچاره واژگان و کلمات هم در ایران مانند مهاجران حق دفاع از حیثیت خود ندارند!
این روزها هر مهاجری که به افغانستان به اجبار بازگردانده میشود، صدا و سیما و رسانهها آنان را اتباع غیرمجاز! مینامند.
یکی نیست بگوید، این حدود یک میلیون نفری که به گفته وزیر کشور، تاکنون بازگشتهاند، همه دارای برگه سرشماری بودهاند و بیش از دهسال است که این گروه در ایران بودند و کودکان شان به مکتب و مدرسه میرفتند و برای همین انواع و اقسام مالیه، عوارض و باج را به دولت، وزارت کشور، اداره اتباع، شهرداریها و دفاتر کفالت و... بابت حضور خود در جمهوری اسلامی ایران، پرداختهاند و از زمانی که سربرگها باطل شد، دفاتر کفالت برای آنان نامه خروج از مرز صادر کردهاند و میکنند! بنابراین مهاجران غیرمجاز، که و کجاست؟ اگر باشند هم شاید به یکدهم مهاجران بازگشت کننده نرسند.
آصف جوادی
>>> مرد چینی در دام مهاجر ستیزان
یک شهروند چینی بیخبر از آنچه در پیش است، گرفتار حلقههای تیمی مهاجر ستیزان مربوط به کساییزاده، غدیر و ندا شمس شده و پس از ضرب و شتم شدید و چپاول تمام دار و ندارش در خیابان رها شده است.
تحقیقات اولیه نشان میدهد کساییزاده تبار عربی دارد و خود یک مهاجر است؛ اما درباره غدیر و ندا شمس هنوز هیچ شفافسازی صورت نگرفته است .
🔍 این سه نفر دقیقاً به کجا وصلاند؟
🔗 پشت این شبکه چه کسانی ایستادهاند؟
سکوت نهادهای مسئول، پرسشهای بیشتری را به میان آورده است.
افکار عمومی حق دارد بداند، این پرونده تنها یک اشتباه فردی است یا بخشی از یک سناریوی بزرگتر مهاجر ستیزی؟
>>> Hamid Ariarman
دزدی از پناهجویان افغانستانی
هشدار به مهاجران افغانستانی ساکن ایران
اخیراً تماسهایی از شماره ۰۲۱۸۸۸۳۲۹۱۷ با مهاجران افغانستانی گرفته شده است.
فرد تماسگیرنده خود را کارمند وزارت کشور/داخله معرفی میکند و مدعی میشود کارت خدمات یا اقامت شما صادر شده، اما چون سرپرست پرونده برای دریافت آن اقدام نکرده، شما جریمه خواهید شد یا اقامتتان باطل میشود.
این افراد با استفاده از اصطلاحات گیجکننده و لحن تهدیدآمیز، سعی میکنند شما را متقاعد کنند که مبلغی پرداخت کنید یا اطلاعات شخصی در اختیارشان بگذارید.
واقعیت این است که وزارت کشور هیچگونه تماس تلفنی برای تهدید، دریافت وجه یا ارسال کارت خدمات انجام نمیدهد.
اگر مدارک شما کامل است و پیام یا بخشنامهای رسمی دریافت نکردهاید، به این تماسها توجه نکنید.
در صورت دریافت چنین تماسهایی:
مبلغی واریز نکنید
اطلاعاتی ارائه ندهید
شماره تماس را ثبت و به مراجع قانونی اطلاع دهید
این هشدار را با مهاجران افغانستانی دیگر به اشتراک بگذارید
این تماسها از محدوده میدان ونک و خیابانهای اطراف وزارت کشور ایران انجام میشود، اما کلاهبرداری است. آگاه باشید و آگاه کنید.
>>> خخ
آعوش باز برای بردگی واذیت ازارو
چه حرفای عجیبی بعدازچهلوپنج سال سکونت دایران نمیشه یه گواهینامه بگیریم بااون کارت دوهزاری تحقیرامیز وبماند باقی داستان بخداشرم اوروخیلی زشته حتی یه ادم دیونه ازرفتار تبعیض امیزو توهین امیزشون نسبت به مهاجرین فقط افغانستانی انتقادمی کنه
بله اونیکه خوابه میشه بیدارش کردامااونیکه خودشوزده به خواب نمیشه
لعنت به جهل ونژادپرستی