اپوزیسیون سرگردان؛ چهار سال فرصت‌سوزی
فقدان انسجام و رهبری واحد، اپوزیسیون را به گروه‌هایی پراکنده و بی‌اثر بدل کرده است. مردم به نیروهای فعال و کارآمد اپوزیسیونی نیاز دارند 
تاریخ انتشار:   ۱۱:۰۴    ۱۴۰۴/۵/۳ کد خبر: 177683 منبع: پرینت

ماه اگست، چهار سال از سقوط جمهوریت و تحویل‌دهی آن به طالبان تروریست می‌گذرد. در این مدت، طالبان با شدت تمام سرکوب کردند و هرگونه زمینه مقاومت و شورش را بر ضد نظام مستبد خود از میان برداشتند؛ به‌گونه‌ای که کوچک‌ترین تلاشی نیز مجال بروز نیافت تا به چالشی در برابر این نظام قوم‌گرا و متعصب تبدیل شود.

در این چهار سال، اپوزیسیون در تبعید که متشکل از اراکین جمهوریت مخلوع، جهادی‌های قدرتمند، تکنوکرات‌های ثروتمند و مخالفین در خط بود، جز چند کنفرانس خبری، نشر اعلامیه‌های واکنشی و تکرار شعارهای منسوخ، دستاوردی نداشت. اگر این اپوزیسیون فرصت‌های از دست رفته را مغتنم می‌شمرد و در جهت صف‌آرایی معنادار و ایجاد جبهه وسیعی از مخالفان طالبان، اقدامات راهبردی و پخته‌تری انجام می‌داد، شاید وضعیت امروز متفاوت می‌بود. اما در عوض، دیپلماسی هدایت طالبان از سوی کشورهای حامی‌شان، میدان بیشتری برای مانور یافت و به موفقیت‌هایی در عرصه تماس و به رسمیت‌شناسی این گروه تروریست دست یافت.

امروز، فقدان انسجام و رهبری واحد، اپوزیسیون را به گروه‌هایی پراکنده و بی‌اثر بدل کرده است. نبود برنامه عملی و استراتژی مشخص، مبارزه رسانه‌ای را به شعارهای تکراری و بی‌نتیجه محدود ساخته است. این اپوزیسیون نه خود توانایی صف‌آرایی معنادار را دارد و نه به دیگران فرصت بازیگری می‌دهد.

اپوزیسیونی که در قالب شوراها، احزاب، جبهات و تشکلات نظامی و سیاسی، به محلی برای وقت‌گذرانی بی‌برنامه‌ها، ستون پنجمی‌ها، افراد مفت‌خور و هویت‌فروشان بدل شده است. این تشکیلات عریض و طویل با نام‌ها و عناوین پرطمطراق، جلسات بی‌معنی و رسانه‌ای، عملاً به علت ناتوانی در بسیج نیروهای داخلی و جلب حمایت مردمی، از واقعیت‌های میدانی فاصله گرفته‌اند.

امروز بیش از صد جریان و حزب سیاسی با شعار مشارکت در قدرت، مصالحه و تفاهم بدون جنگ، در تلاش‌اند تا شاید فرصتی برای شراکت با طالبان بیابند. اما منشاء تمام این تحولات، چشم‌انتظاری برای حمایت خارجی است. وابستگی بیش از حد به حمایت خارجی، مشروعیت، مقبولیت و استقلال عمل این اپوزیسیون را زیر سوال برده است.

ناتوانی در ایجاد یک بدیل سیاسی قابل قبول، فرصت‌های طلایی برای جلب اعتماد جامعه جهانی را از دست داده است. اکنون کشورهای منطقه و فرامنطقه، در پی معامله و حفظ منافع خود با طالبان‌اند. در حالی که اپوزیسیون با شعارهای دموکراسی‌خواهانه و لیبرال، خود را گزینه مطلوب برای جامعه جهانی معرفی می‌کند، اما غافل از این است که دنیا نیروی سرکوب‌گر، یک‌دست و متکی به قدرت داخلی را ترجیح می‌دهد تا گروه‌های پراکنده و بی‌برنامه.

عدم حضور فیزیکی اپوزیسیون در داخل کشور، فاصله عمیقی میان آنان و مردم افغانستان ایجاد کرده است. چهار سال جنگ رسانه‌ای، شعارها، کنفرانس‌ها و مواضع متزلزل، سرمایه‌های اجتماعی را فرسوده و فاصله مردم و اپوزیسیون را عمیق‌تر ساخته است. این فرسایش، در نتیجه تفرقه و رقابت‌های شخصی میان رهبران اپوزیسیون، مانع شکل‌گیری جبهه واحد و قدرتمند شده است تا بتواند در عرصه رقابت منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای عرض اندام کند.

اپوزیسیون در خط، به جای تمرکز بر مسایل مهم و اولویت‌بندی نیازها، در مسیر اشتباه حرکت کرده و به صدایی بی‌ارتباط با جامعه بدل شده است. این گروه‌ها هیچ برنامه عملی برای خروج از بحران کنونی ندارند و عدم تدوین نقشه راه روشن برای انتقال قدرت، آینده‌نگری و اعتمادسازی را به شدت تضعیف کرده است.

به علت عدم پختگی سیاسی، فرصت‌های دیپلماتیک برای فشار بر طالبان نیز به دلیل پراکندگی و بی‌برنامگی از دست رفته است. اکثریت اعضای این جریان‌ها نه سیاست را بلد بودند تا بازیگری قوی کنند و نه راه مبارزه مستقیم را انتخاب کردند تا به نیرویی غیرقابل انکار تبدیل شوند.

در نتیجه، آنچه امروز در ذهنیت عامه مردم نقش بسته، ناتوانی، بی‌برنامگی، وابستگی، شعارهای میان‌تهی، بی‌توجهی به نیازهای مردم، تکرار اشتباهات گذشته، تفرقه و پراکندگی و ایجاد فضای بی‌اعتمادی است که مشخصه اصلی این اپوزیسیون در خط شده است. مردم افغانستان به نیروهای فعال و کارآمد اپوزیسیونی نیاز دارند که نسخه نجات کشور را در چنگال تروریسم ارایه دهند، نه اینکه خود به معضلی در مسیر حل بحران تبدیل شوند.

در نهایت، این اپوزیسیون نه قومی است تا صف‌ها جدا شود و نه ملی است تا مسیر آینده را برای سایر نیروهای بی‌طرف و مردم مشخص کند. این اپوزیسیون در تلاطم بی‌برنامگی و عدم شناخت خود و دشمن، سرگردان است و نمی‌داند برای چه باید اپوزیسیون باشد.

عبدالناصر نورزاد


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
اپوزیسیون سرگردان
مخالفان طالبان
نظرات بینندگان:

>>>   اگر همین حالا اپوزیسیون که عبارت ار کارمندان دولت سابق بودند،دوباره به قدرت برسند،باز همان خرک است و همان درک. باز انتقادات مردم است که این ها یک مرتبه آزمایش شده بودند،باز چرا دوباره به قدرت رسیدند؟
خصوصاً که طالبان باز در مقابل شان از عملیات انتحاری کار بگیرند.باز مردم میگویند که همان دولت طالبان خوب بود که اقلاً امنیت داشتیم.
از سال ۱۹۷۳ که کودتا داود خان صورت گرفت.مردم همیش از پادشاه گردشی یا تغیر رژیم در اول پشتیبانی کردند،اما آهسته، آهسته دولت و رژیم جدید نیز برایشان خسته کند میشود و میخواهند که رژیم تغیر کند و رژیم جدید بمیان بیاید.
خصوصاً رندانیان،شب و روز در پنج وقت نماز در رندان دعا میکنند که خدایا یک پادشاه گردشی را در افغانستان براه بیانداز که دروازه های محبس باز شود و ما آزاد شویم.
خصوصاً هزاره ها آنقدر از گفته های خود در مقابل رژیم سابق پشیمان اند که همین حالا غنی و یا کرزی دوباره رویکار بیاید،با خوشی استقبال میکنند و از گفته های خود که این وطن افغانستان نیست،اینجا خراسان است. ما نام پوهنتون را نمی خواهیم،دانشگاه را میخواهیم. لین برق از شهر کابل تیر نشود،از بامیان تیر شود.
حالا ار تمام گفته های خویش پشیمان شدند.
زیرا از زیر چکک به زیر باران شدند. حالا میگویند که همان حکومت برادران طالب، هزار بار از خود حکومت طالبان خوبنر بود، با وجود فساد شان.
اما حالا پشیمانی سودی ندارد و خود کرده را نه دردی است و نه دوا!

>>>   بدون پول خارجی هیچ اپوزیسیونی دوام ندارد هزار برنامه باشد وقتی پولی نیست چکاری میشود کرد؟طالبان هم با تفنگ از بین نمی رود باید تفکر طالبانی از بین برود در حال حاضر هم که خوب کار می کند لااقل مردم از دوره جمهوریت راحتر و رازی تر هستند اقوام ما در افغانستان میگن ما ساعت یک شب میریم بیرون و امنیت کامله در جمهوریت خودت و لباساتو باهم می‌بردند در حال حاضر مشکل فقط مکاتب دخترانه است همین و بس که این همه قابل حل است من یک شیعه هراتی هستم نه پشتو ام نه اهل سنت فقط و فقط به آرامش و آبادی افغانستان فکر می کنم بزرگترین نقطه ضعف طالبان زیر سلطه پاکستان بودنه اینو رفع کنه مشکل دیگه ای نیست

>>>   غم مخور فصل بهاران میرسد.

>>>   اپوزیسیون افغانستان نه اپوزیسیون ملت های افغانستان دیگر فایده به حال ما جز آوارگی و ذلت ندارد ۲۰سال جمهوریت و امداد همه دنیا اثبات کرد هر گونه فعالیت زیر نام افغانستان تنها مشت در هوا کوفتن است اشتیاق زمانی ایجاد می‌شود که برای قوم و ملت خود بجنگیم تاجیکستان جنوبی اوزبیکستان هزارستان و البته پشتونستان

>>>   💯👈 هر فرد، قومیت، گروه و مردمی پارسیزبان که به هویت (پشتونیزم=افغان) مسما و یا راضی باشد او و یا آنها اپوزیسیون سرگردان نه بلکه رعیت و برده دایمی مردم افغان=پشتونیزم می باشد و بس!؟؟

ایمیل:
لطفا فارسی تایپ کنید. نوشتن آدرس ایمیل الزامی نیست
میتوانید نام و محل سکونت را همراه نظرتان برای چاپ ارسال نمایید
از نشر نظرات نفاق افکنی و توهین آمیز معذوریم
مطالب خود را برای نشر به ایمیل afghanpaper@gmail.com ارسال فرمایید.
پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است