طالبان کوچیگری را به ابزاری برای تغییر ترکیب قومی و تضعیف جامعهی هزاره بدل کردهاند. طالبان؛ شریک، حامی و عامل اصلی جنایات هستند | ||||
تاریخ انتشار: ۱۷:۵۴ ۱۴۰۴/۵/۱۳ | کد خبر: 177740 | منبع: |
پرینت
![]() |
در این روزگار بد، ما به اشخاص منصفی مثل داکتر هاتف مختار بسیار نیازمندیم.
زنده باد همدلی
این نوشته ی "دکتر هاتف مختار"را بخوانید
کوچیگری؛ ابزار ظلم سیستماتیک بر مردم هزاره و تهدیدی علیه وحدت ملی افغانستان؛
در روزگاری که افغانستان بیش از هر زمان دیگر نیازمند همبستگی ملی و تلاش مشترک اقوام برای ساختن جامعهای عادلانه و باثبات است، پدیدهی دردناک کوچیگری به عنوان ابزاری برای سرکوب، کوچ اجباری و حذف مردم بومی، بهویژه جامعهی هزاره، با شدت و وسعت بیسابقهای ادامه دارد. این روند، که در سایهی حمایت، سکوت و حتی همراهی مستقیم حکومت طالبان انجام میشود، تهدیدی جدی برای حقوق بشر، عدالت اجتماعی و بنیانهای وحدت ملی افغانستان به شمار میرود.
ناهور، بهسود، کندیر، پسابند و ورس؛ قربانیان خاموش یک فاجعه ساختاریافته؛
از ولسوالی ناهور در ولایت غزنی گرفته تا بهسود در میدانوردک و از کندیر دایکندی و پسابند غور تا ورس بامیان، کوچیها با پشتیبانی آشکار طالبان، به سرزمینهایی هجوم میبرند که قرنها خانه و مزرعهی مردم بومی بودهاند.
در ولسوالی ناهور، طالبان نهتنها مانع ورود کوچیهای مسلح نشدهاند، بلکه بهصورت مستقیم از آنها حمایت کردهاند. در این منطقه، کوچیها کشتزارهای مردم را آتش زدهاند و رمههایشان را آزادانه در زمینهای زراعتی مردم رها کردهاند تا محصولات زراعتی را نابود کنند. این اقدامات به صورت هدفمند و سازمانیافته انجام شده و طالبان نهتنها هیچ اقدامی برای جلوگیری نکردهاند، بلکه با حضور نظامی در منطقه، مردم معترض را تهدید و سرکوب کردهاند. همچنین گزارشهایی از کشته و زخمیشدن مردم بیدفاع توسط طالبان در جریان مقاومتشان در برابر کوچیها منتشر شده است.
در کندیر دایکندی و پسابند غور نیز وضعیت مشابهی حاکم است. کوچیها در این مناطق با استفاده از سلاح، چراگاهها را تصرف کرده، مزارع را تخریب و مردم را تهدید به ترک اجباری خانههایشان کردهاند.
و فاجعهبارتر از همه، کوچ اجباری مردم ولسوالی ورس بامیان است که با همدستی و پشتیبانی مستقیم طالبان صورت گرفته است. در این ولسوالی، کوچیهای مسلح با حمایت نیروهای امنیتی طالبان وارد مناطق مسکونی شدهاند، زمینهای مردم را غصب کرده، احشام و داراییهایشان را ربوده، و دهها خانواده را به زور وادار به ترک خانه و زندگیشان کردهاند.
در بهسود نیز، در سالهای اخیر دهها تن از مردم غیرنظامی توسط طالبان و کوچیهای مسلح به قتل رسیدند و هنوز هم وضعیت ناامن و بحرانی بر منطقه حاکم است.
طالبان؛ شریک، حامی و عامل اصلی جنایت؛
طالبان در تمام این فجایع نهتنها نقش نظارهگر نداشتهاند، بلکه با صدور اجازهنامه، حمایت نظامی، سرکوب اعتراضات مردم، و بازداشت مدافعان محلی، عملاً در کنار کوچیها ایستادهاند. آنها در واقع کوچیگری را به ابزاری برای تغییر ترکیب قومی و تضعیف جامعهی هزاره بدل کردهاند. این اقدامات نقض صریح حقوق بشری، اصول شهروندی و عدالت قومی است و باید به عنوان جنایت سیستماتیک در سطح ملی و بینالمللی پیگیری شود.
تهدید علیه وحدت ملی و روحیه ملتسازی؛
ادامهی روند کوچیگری و ظلم علیه هزارهها، اعتماد میان اقوام، همزیستی مسالمتآمیز و مفهوم ملت واحد را بهشدت خدشهدار کرده است. وقتی هزاران خانواده از ناهور، ورس، دایکندی و بهسود فقط بهخاطر قومیتشان آواره میشوند، چگونه میتوان از وحدت ملی سخن گفت؟
این سیاست تبعیضآمیز، خطر شعلهور شدن اختلافات قومی را افزایش میدهد و جامعه را از درون تهی و متزلزل میسازد. هیچ ملتی بر پایهی ظلم و حذف اقلیتها پایدار نخواهد ماند.
ندای مسوولیتپذیری و همبستگی؛
به عنوان یک انسان مسوول و فعال اجتماعی، از تمامی مردم شریف افغانستان، بهویژه نخبگان، روشنفکران، علما، فعالان مدنی و سیاسی جامعه پشتون، با صدای بلند میخواهم که در برابر این جنایات خاموش ننشینند. امروز، مردم هزاره قربانیاند، اما اگر عدالت قربانی شود، فردا نوبت دیگران خواهد بود.
از همهی آزادگان، بهویژه جامعه عدالتخواه پشتون تقاضا دارم که در کنار مردم مظلوم هزاره از ناهور، بهسود، ورس بامیان، کندیر دایکندی و پسابند غور بایستند. دفاع از حق یک قوم، دفاع از بنیادهای انسانی و ملی است. تنها با ایستادن در برابر ظلم و تبعیض است که میتوان افغانستانی متحد، عادل و پایدار ساخت.
دکتر هاتف مختار
>>> 💦💯👈داکتر هاتف مختار مکار روی دیگر سکه افغانپشتونی است.
که نظر به زمان و وضعیت نقش بازی و حیله پشتونی اشرا به اجرا در می آورد و حیله میکند،
همانطوریکه تا یکسال پیش از پشتونکوچی و پشتونطالبان شان سخت دفاع و تعریف میکرد
همین خوشباوری و سادگی شما فارسیزبان/ترکتباران شما مردم را به محکومیت و محرومیت سوق و گرفتار کرده است و بس.
>>> 💯🕳 ابزار تیر اندازی (کوچیگری افغانپشتونی) بهدف اشغال، غضب، پخش وحشت، تصرف، ... و ناامن سازی ی که نشانه گرفته شده بسوی مردم و کل مناطق فارسیزبانان/ترکتباران همواره بکار برده شده و میشود
>>> مسله به این سادگی که شما تصور می کنید نمیباشد!
كوچي ها قرن ها میشود، که وجود دارند، شیوه زندگی کوچی ها طوری استث که آنها همیشه در حرکت اند، تابستان در مناطق سرد و زمستان در ساحات گرم بودو باش اختیار می نمایند، به دلیل اینکه زندگی آنها بر مالداری استوار است، و حیوانات به علوفه ضرورت دارند، که در فصل های مختلف سال در مناطق مختلف پیدا میشود.کوچی ها و مردمان خانه بدوش منحصر به افغانستان نمیباشد، این پدیده در پنج قاره جهان وجودارد، در آسیا در مغولستان، قزاقستان، عربستان، اردن، عراق سوريه، شمال افريقا، در امريكايي شمالي سرخپوستان به این شیوه زندگی اشتغال داشتند، در استرالیا و اروپا هم این پدیده به چشم می خورد و می خورد. در تمام نقاط دنیا محل بود وباش و چراگاه های تابستانی و زمستانی آنها مشخص بود، در افغانستان هم این نظام تا کودتای ثور ادامه داشت، بعد از آن به دليل بروز جنگ ها،ضعیف شدن حکومت ها و مسلح شدن مردم مخالفت با آمدن کوچی ها در مناطق مرکزی پدیدار شد، البته مسائل مذهبی هم درین مخالفتها رول داشت، ورنه کوچی ها زمستان هادر مناطق جنوب بودوباش میکردند، و کدام مسله و مشکل خاص بوجود نه می آمد، با وجودیکه ۷۰٪ مالداری افغانستان در اختیار کوچی ها است، و در عدم موجودیت آنها تهیه گوشت و پیداوار حیوانی در مملکت به کمبود شدید مواجه خواهد شد، ولي اين شیوه زندگی تغییر کند، زیرا مدرن سازی، مرزبندی هاو تغییرات شدید اقلیمی باعث گردیده که تغییر زندگی کوچی ها را ناگزیر می سازد.کوچی ها به مشکلات زیاد مواجه اند، اولاد آنها از درس و تعلیم دینی و عصری چندان بهره نه میبرند،سهم آنها در مسائل حیاتی کشور ناچیز است، مسله اصول صحی کمتر مدنظر گرفته می شود، تشویش دائمی از نگاه اصطکاک با مردم محلی در مناطق مرکزی وجودارد وغیره ....
تغییر شیوه زندگی کوچی ها یک امر ضروری است، ولی حل آن خیلی زمانبر و هزينه طلب است.بنان تا حل این مسله صبر و بردباری مردمان محلی نهایت ضروری است !