وحدت ملی؛ نیرنگی صدساله برای سلطه‌ قومی
شعار «وحدت ملی» و تکرار عبارت های «ما همه افغانیم» دیگر در میان نسل جوان اقوام غیر افغان، با پوزش، اندازه باد الاغ ارزش ندارد 
تاریخ انتشار:   ۱۸:۰۵    ۱۴۰۴/۵/۱۳ کد خبر: 177742 منبع: پرینت

در تاریخ معاصر افغانستان، مفهوم «وحدت ملی» همواره به‌عنوان یک رمز مشروعیت‌بخش ساختار قدرت مطرح بوده است. بررسی‌های تاریخی نشان می‌دهد، آنچه تحت عنوان «وحدت ملی» تبلیغ شده، نه‌تنها مبتنی بر مشارکت همگانی نبوده؛ بلکه بیشتر بر پایه‌ی انحصار قومی و قبیله‌ای شکل گرفته و اقوام غیر افغان به‌صورت هدفمند از محوریت قدرت کنار گذاشته شده‌اند.

در طول یک قرن گذشته، ساختار قدرت در افغانستان به‌گونه‌ای طراحی شده که مظاهر حاکمیت از نام کشور و سرود ملی گرفته تا شناسنامه، واحد پول، زبان رسمی و ریاست‌جمهوری؛ همه تحت سلطه‌ی یک روایت خاص قومی قرار داشته‌اند. این روایت که در قالب «افغانیت» یا «اسلامیت» پیش کش شده، در عمل به معنای افغان‌سازی ساختارهای ملی بوده است. چنین تعریفی نه‌تنها ناعادلانه؛ بلکه تحقیرآمیز بوده است؛ تا جایی که حتی نام واحد پولی با هویت قومی خاصی گره خورده است.

شعار «وحدت ملی» بزرگترین نیرنگ، جهت اغفال اقوام غیر افغان بوده که به‌صورت سیستماتیک و هماهنگ، آنان را به حاشیه رانده و از فرآیندهای تصمیم‌گیری اصلی، محروم ساخته است. روایت رسمی وحدت ملی همواره از دو ابزار عمده برای مشروعیت‌بخشی به خود بهره برده است:
1. افغانیت: که در آن هویت ملی با هویت قومی پشتون هم‌نوا شده است؛
2. اسلامیت: که با بهره‌گیری از مفاهیم دینی، ساختار قدرت را مقدس جلوه داده و هرگونه مخالفت را به‌عنوان خروج از دین تفسیر کرده است.
با این حال، تجربه‌ی چهار سال پسین رژیم طالبان نشان می دهد که این ابزارها دیگر کارایی گذشته را از دست داده‌اند. مردم به‌خوبی دریافته‌اند که پشت نقاب دین، همان روایت انحصاری قومی افغانیت، پنهان شده است.

همین گونه؛ حوادث صد سال پسین به خوبی نشان می‌دهد که روایت‌سازان اصلی قدرت، هیچ‌گاه در عمل به دنبال ایجاد وحدت ملی نبوده‌اند؛ بلکه هدف اصلی آنان حذف و به حاشیه‌راندن دیگر اقوام بوده است. نمونه‌هایی از این واقعیت های تاریخی را زیاد داریم:
۱. حبیب‌الله خان کلکانی، تنها تاجیکی که پس از ۱۸۲ سال توانست حاکمیت تک‌قومی را زیر بکشد؛ اما سران افغان با آن روایت نهادینه شده ای قومی که افغانستان؛ یعنی سرزمین پشتون ها و دیگران مهاجر اند و کشور افغان ها به دست تاجیکان اشغال شده است، با اتحاد و همبستگی جریان‌های پشتون از جنوب و مناطق قبایلی پاکستان؛ چون مور و ملخ یورش آوردند و حکومت نوپای او را سرنگون و علی رغم تعهد و مهر به کلام الهی او را به‌طرز فجیعی به شهادت رساندند؛
۲. استاد برهان‌الدین ربانی، دومین رییس‌جمهور تاجیک‌تبار، پس از سال‌ها مبارزه، با ایتلاف نیروهای پشتون از حکمتیار تا طالبان از قدرت کنار زده شد و در نهایت توسط دو فرد پشتون= افغان به شهادت رسید؛
۳. عبدالله عبدالله، سیاستمدار نیمه‌تاجیک، با وجود پیروزی در سه دوره انتخابات ریاست‌جمهوری؛ هرگز اجازه نیافت به مقام ریاست‌جمهوری دست یابد و حذف تدریجی او به شکلی تحقیرآمیزی صورت گرفت و سر انجام در قبله ای شبکه درانی سجده، بر پای او بوسه زد و بیعت کرد.

با توجه به این تجارب تلخ تاریخی، ادعای وحدت ملی از سوی برخی چهره‌ها و سران تاجیک، بزرگ‌ترین خطای سیاسی و نوعی بردگی ذهنی و روانی و نا آگاهی این جماعت را از حوادث تاریخ به نمایش می گذارد که برای هر انسان آزاده و شرافتمند، دردناک و رنج‌آور است.
واقعیت این است که شعار «وحدت ملی» و تکرار عبارت های «ما همه افغانیم» دیگر در میان نسل جوان اقوام غیر افغان که صاحبان دانش و بصیرت اند، با پوزش، اندازه باد الاغ ارزش ندارد.

تا زمانی که اقوام غیر افغان، به‌ویژه نسل جوان شان، وارد عرصه‌ی سیاسی و نظامی نشوند و تا به ریشه‌های بحران؛ از جمله نام کشور،ساختار سیاسی، سرود ملی، پرچم، واحد پول، اصطلاحات قومی و روایت‌های حذف‌گرایانه، مورد بازنگری قرار نگیرند، این سرزمین نه‌تنها بوی آرامش و آسایش طولانی مدت را نخواهد دید؛ بلکه انسجام و هم‌زیستی مسالمت‌آمیز در این جغرافیا رویای بیش نخواهد بود.

جلالی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
وحدت ملی
نیرنگی صدساله
نظرات بینندگان:

>>>   ای برادر وحدت ملی برای که و چه ما تسخیر شده ایم حتی ذهن خود را از دست داده این تماما به اشغال در آمده ایم چند روزی است یک کاریکاتور از مولوی در حال فرار از دست پولیس در اعتراض به اخراج مهاجرین دست به دست میگردد کمی در این به اصطلاح مولوی نظر به دقت می‌کند هر چه بیشتر دقت میکنم مولوی را نمی بینم یک پیرمرد پشتون شبیه فرماندهان طالب با کلاه پشتونی و پیراهن تنبان پشتونی که یک لنگی هم به دور کلاه اش پیچیده غرض اینکه ما حتی ذهن و فرمان هم در اشغال اوغانیت رفته تا جایی که شاعر شهیر ملی قومی خود را به شکل یک پیرمرد پشتو تصور می‌کنیم و نقش می‌زنیم این ذهن باید اول آزاد شود این فکر باید اصلاح شود این مرض سندروم استوک هولم باید شفاف داده شود این مازوخیسم به اوغان جامعه تاجیک باید شفاف داده شود ما هنوز لنگ وحدت ملی با کی ها هستیم با اشغالگر و اجنبی

>>>   💯👈 لفاظی (وحدت ملی) که بیشتر توسط افغانپشتونی بکار برده و گفته می شود
نوعی کلمه دیگری است که بجای لفظ افغان=(پشتون) توسط افغانپشتونی ها به هدف فریب دادن و اغفال سازی مردم فارسیزبان/ترکتباران استعمال می شود.
یعنی (( وحدت ملی = حکومت افغانپشتونی )) = (افغان) = افغانپشتونی متحجر = ناامنی سراسری برای غیرپشتون ها !؟؟

ایمیل:
لطفا فارسی تایپ کنید. نوشتن آدرس ایمیل الزامی نیست
میتوانید نام و محل سکونت را همراه نظرتان برای چاپ ارسال نمایید
از نشر نظرات نفاق افکنی و توهین آمیز معذوریم
مطالب خود را برای نشر به ایمیل afghanpaper@gmail.com ارسال فرمایید.
پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است