تاریخ انتشار: ۱۸:۱۶ ۱۴۰۴/۵/۱۶ | کد خبر: 177758 | منبع: |
پرینت
![]() |
هویت یک مساله گرم در تاریخ انسان است. تا بحال هیچ نظام سیاسی قادر به حل این مساله نشده است. دموکراسی های غربی بدون استفاده از ابزار خشونت تلاش میکنند تا راههای حل گذرا، در چوکات قانون، پیدا کنند. یکی از نمونه های بارز آن فرانسه و مشکل کورسیکا و جزیره کلادونی جدید در اقیانوس آرام است.
نمونه دیگر چین و ترکستان شرقی و تبت است. نظام تک حزبی و تک فکری چین تفاوت و فرق هویت را نمی پذیرد. راه حل را نابودی تدریجی و خشونت بار هویت های "اقلیت" میداند.
خواندم اما نمیدانم تا چه حد واقعیت دارد که پس از تفاهم با حزب کارگران کردستان قانون گزاران ترکیه در پی تعدیل قانون اساسی ترکیه اند تا قناعت کرد ها حاصل شود و مساله هویت کردی راه حل سیاسی پیدا کند.
اسپانیا نیز با مساله هویت مردم کتلان روبرو است. وحدت دولت شاهی متحده انگلستان در مساله هویتی اسکاتلند و ایرلند شمالی در معرض فروپاشی است. چند سال پیش جنگ چیچنیا در فدراسیون روسیه استوار به مساله هویت بود. نمونه های بیشتری میتوان، در تاریخ معاصر دنیا در ۵ قاره ارایه کرد.
بپذیریم یا چشمپوشی کنیم، هیچ انسان با بصیرت نمی تواند معضل مساله هویت در افغانستان امروز را انکار کند. قرآن خوانی، انمالمومنون اخوته و یا ان اکرمکم عندالله اتقاکم راه حل نه بل اغفال و شعار اند.
پرسش:
چطور صاحب هویت میشویم؟
به باور من ۴ نوع هویت موجود است. در کل نه تنها در افغانستان:
۱- هویت میراثی:
در فلان زمان و مکان در فلان خانواده به دنیا آمده ایم.
البته میپذیرم که در هویت میراثی نقش ژنتیک را تا بحال نتوانسته ام، تشخیص دهم. همینقدر میدانم که دانشمندان رشته ژنتیک پرسش فرهنگ در ژن را مطرح کرده اند.
۲- هویت تحمیلی:
در درازای تاریخ معاصر و روی کار آمدن اندیشه ملت-دولت قدرت ها خواسته اند که با استفاده و یا عدم استفاده از خشونت هویت یگانه را بر باشندگان قلمرو خود تحمیل کنند. نمونه های زیادی داریم: فرانسه، الجزایر، ترکیه....
در افغانستان نیز سیاست تحمیل هویت توسط دولت تطبیق شده است. اسناد دولتی کافی موجود است. روزنامه ها، مجله ها... دولتی.
تا آنجا که من آگاهی دارم این مساله تا اکنون موضوع پژوهش آکادمیک استوار به اسناد تاریخی نشده است.
بدون کمترین شک تحمیل این هویت قوم مدار و پشتون بوده است.
۳- هویت جعلی:
فرد به اساس منافع شخصی تصمیم میگیرد تا هویت خود را جعل کند. نمونه بارز آن در افغانستان " سید شدن " است. شمار سید ها در افغانستان و ایران بیشتر از شمار سید ها در کشورهای عربی است.
کسان دیگری برای رسیدن به مقام و دسترسی به امکانات هویت ممتاز در دید قدرت حاکم را بخود میدهند. این نوع هویت میتواند کوچک و استوار به گرایش سیاسی باشد.
۴- هویت انتخابی:
داشتن این هویت مستلزم مفکوره " فرد " در اندیشه و جامعه است.
فردی به اساس اندیشه، تجربه، دانش شخصی خود به خود هویت میدهد. این هویت میتواند استوار به برداشت تاریخی، فرهنگی در معنی گسترده، دینی یا فرا هر سه باشد.
در سالهای زیاد زندگی و گشت و گذار در شماری از کشور ها من هویت انسان فارسیوان را گزیده ام.
فارسیوان خلاصه به زبان نمیشود. بینشی از آفریدگار و آفرینش است. این بینش مکتوب است. در آثار حضرت سنایی، فرید عطار، عبدالله انصاری، مولانای بلخ، حکیم ناصر بلخی، حکیم خیام، حضرت جامی، خسرو دهلوی- گنجوی، بیدل.... اقبال لاهوری، فرخزاد، صادق هدایت و ده ها و صد ها حکیم و دانشمند دیگر. هویت من بغاوت در برابر بیداد است... از هر قوم و هر دین و هر جغرافیای که باشد. انسان محور هویت من است.
همایون تندر
>>> تا 50 سال قبل در همین شهر کابل با مردم که رو برو میشدی میپرسیدند افغان هستی یا فارسی وان. پشتو زبانان خود را افغان یا اوغان معرفی میکردند اما اقوام که زبان مادری شان فارسی بود خود را فارسی وان معرفی میکردند که اینها شامل تاجک ها، هزاره های بومی یا قدیمی شهر کابل، بیات ها و قزلباشان البته بعضا اینها با هم دیگر قومی خویشی از طریق ازدواج ها هم داشتند.
>>> 💯🕳 هویت من (فارسیزبان/ترکتبار) فارسیزبان است، چونکه هم پارسیگو و هم ترک تبار هستم،
حالی هویت جعلی و پوچ ما تحمیلا افغان=پشتون نابجا درج شده است
من که پشتوزبان نیستم واضح است که الحمدلله افعان نیستم
>>> هویت یعنی ملیت و بر همین اصل ما ملیت اوزبیک ملیت تاجک ملیت پشتون و ملیت های دیگر داریم