در چهار سال گذشته، بازدید رهبران طالبان از جمله ملاهبتالله از دشت لیلی بخشی از روایتسازی طالبان است تا حقایق وارونه نشان داده شود | ||||
تاریخ انتشار: ۱۹:۰۲ ۱۴۰۴/۵/۱۸ | کد خبر: 177771 | منبع: |
پرینت
![]() |
روز ۱۷ اسد/ مرداد برابر با بیستوهفتمین سالروز قتلعام مردم مزارشریف توسط طالبان است. ۲۷ سال پیش در چنین روزی نیروهای طالبان وارد شهر مزارشریف شدند و سه شبانهروز هر جنبندهای را که در مقابل خود دیدند، تیرباران کردند. آنها پس از آن وارد منازل شدند و دست به نسلکُشی زدند. در آن زمان، کمتر خانهای در شهر مزارشریف و اطراف آن وجود داشت که یک نفر تا چند نفر از اعضای خود را از دست نداده باشد.
آمارها از کشتار و فاجعه سال ۱۳۷۷خورشیدی در شهر مزارشریف متفاوت است که از ۱۰ تا ۲۰ هزار نفر گفته شده است اما «احمد رشید» کارشناس مسائل گروههای تروریستی، در کتاب «طالبان و بازی بزرگ» با استناد به گزارشهای سازمان ملل و کمیته صلیب سرخ نوشته است که در این رویداد، بین پنج تا شش هزار نفر توسط طالبان کشته شدند.
عامل این فاجعه که بیشتر دامنگیری شیعیان و هزارهها شد، با پشتیبانی سازمان اطلاعات پاکستان و به دستور ملامحمدعمر و مباشرت ملاعبدالمنان نیازی والی سابق طالبان در بلخ، ملافاضل وزیر سابق دفاع طالبان و ریاض بسرا و ملک اسحاق از رهبران لشکر جهنگوی مربوط به سپاه صحابه پاکستان انجام شد. در همین رویداد، شماری از دیپلماتها و افسران ایران از جمله سردار ناصری هم در کنسولگری این کشور در مزارشریف توسط نیروهای طالبان و لشکر جهنگوی کشته شدند.
قتل عام ۱۷ اسد، فاجعهای بود که تا آن زمان از لحاظ کمی در جنگهای داخلی افغانستان سابقه نداشت و پس از آن نیز کشتاری به این پیمانه دیده نشد. اگر قانون حقوق بشری بر روابط جهان حاکم بود، رویداد ۱۷ اسد به تنهایی میتوانست رهبران طالبان را به عنوان جنایتکار جنگی پای میز محاکمه بکشاند و مجازات کند اما این اتفاق نه تنها صورت نگرفت بلکه طالبان برای کتمان نسلکشی مزارشریف، رویداد دشت لیلی را بزرگنمایی و از آن پیراهن خلیفه درست کردند.
رویداد دشت لیلی در شمال افغانستان، به زمان سقوط حاکمیت اول طالبان برمیگردد که چند تن از نظامیان طالبان در کانتینرها و یا توسط نیروهای عبدالرشید دوستم به قتل رسیدند و در دشت لیلی دفن شدند. طالبان این رویداد را به روایت تبدیل کردند و برای پنهان کردن تخطیهای حقوق بشری خود، به آن پروبال دادند. هشت سال پیش طی یادداشتی از این قلم، به قدرت نرم طالبان پرداخته شد که این گروه چگونه دست به روایتسازی و سپس جریانسازی میزند تا حقایق را وارونه نشان دهد.
در چهار سال گذشته، بازدید رهبران طالبان از جمله ملاهبتالله از دشت لیلی بخشی از روایتسازی طالبان است تا حقایق وارونه نشان داده شود. کتمان نسلکشی و کشتارها، سبوتاژ مذاکرات دوحه و روایت بیبنیاد دینی برای محرومیت شهروندان افغانستان از حقوق حقه خود از جمله حق تحصیل برای زنان، بخشی از روایتسازی طالبان برای رسیدن به اهداف این گروه است.
یاد و خاطر قربانیان فاجعه ۱۷ اسد گرامی باد.
مرادی
>>> خود را فریب میزنیم اردوی طالب همان اردوی عبدالرحمن گل محمد مومند شاهان درانی بارکزی هوتکی بوده و هستند تنها نام طالب بر آنها نبود الا تفکر کردار و منش همان طالب ما دوصد و هفتاد سال است که گرفتار طالبانیسم هستیم خود را فریب میزنیم طالب را ملای کور ساخته طالب از آغاز و زاد اوغانستان عامل ایجاد و مبقیه بقای آن تا امروز بوده عجب نیست سران پشتون جمهوریت حکومت و اردو را تسلیمی طالب کردند آن را بازگشتی به خویشتن خود میدانستند و تنها امید حفظ اوغانستان و اسارت غیر پشتون
>>> یک نویسنده ویا گزارشگر باید کوشش نماید که واقعیت را بیان دارد!
كشته شدن انسان ها بدست هر گروه و قومی که باشد، ناروا و عمل نا بخشودنی است، چه مردم هزاره باشند، که بدست طالبان کشته شده باشند، و یا طالب پشتون باشد، که بدست هزاره ها، ازبک ها ویا تاجکها کشته شده باشند.
جای تعجب اینجا است، که آقای مرادی کشته شده های هزاره به دست طالب را به ۲۰ هزار میرساند، ولی کشته شدگان پشتون هارا چند نفرقلمداد می کند، دروغ بزرگ که باعث از بین رفتن حیثیت و اعتبار گزا شگر می شود، هزاران نفر در قلعه جنگی کشته شدند، تصاویر از محابا تعداد هزاران اسیر را نشان میدهد، اینها چه شدند، همه کشته شدند، اصلن اقدامات طالبان شکل انتقام کشته شدگان انهار داشت، که بدست شما کشته شده بودند!جگرخونی اصلی شما بخاطر کشته شدن دیپلومات های ایرانی میباشد !
>>> جواب اخری عرض کنم این پشتون ها درقلعه جنگی کشته شد اگر چند نظامی بود ولی باز هم درد آور است ولی هزاره ها نظامی نبود ملکی بود چرا طالبان منفور هست چون هزاره ها ی ملکی کشتن از نظامی گله نیست دوطرفه میکشد ولی این داغ ناسور فراموش شدنی نیست افغانستان نخاهد درست هرکه امد یک ق