ملا منصور: پاکستان تحمل حکومت قوی طالبان را ندارد
همانگونه که پاکستان طالبان را ابزاری در جهت تحقق اهداف خود می‌دانست، طالبان نیز تصور شان این بوده که پاکستان را وسیله تحقق اهداف خود میسازیم 
تاریخ انتشار:   ۱۹:۲۹    ۱۴۰۴/۵/۱۸ کد خبر: 177772 منبع: پرینت

ملا لطیف منصور وزیر انرژی و آب حکومت خودخوانده طالبان گفته است که پاکستان به هیچ عنوان تحمل آن را ندارد که یک حکومت قوی مرکزی در افغانستان شکل گیرد و به پای خود بیایستد. او گفته که آنان تازه به این نتیجه رسیده‌اند.

نکته اول، دیرفهمی طالبان است. طالبان اگر این موضوع را تازه دریافته باشند، خیلی «هفته‌فهم» تشریف دارند. این موضوعی است که دستکم پنجاه سال جریان‌های مختلف سیاسی آن را بیان کرده‌اند و تازگی ندارد. من بعید می‌دانم که طالبان این را ندانند. آنان میدانند/می‌دانستند اما تجاهل می‌کنند. این تجاهل برای آن است که ترحم عمومی را انتظار دارند و می‌خواهند بگویند که وابستگی شان به پاکستان ارادی نبوده است. در حالی که چنین نبوده است. رهبران این گروه می‌دانستند چه جریان دارد. آنان میدانستند که پاکستان از آنان چه میخواهد. اما خود را خاموش گرفتند تا به قدرت برسند.

نکته دوم این است که طالبان را پاکستان ایجاد کرد. از این جهت طالبان با تمام گروه‌های سیاسی و نظامی دیگر تفاوت دارند. درست است که گروه‌های جهادی را نیز پاکستان حمایت کرد اما پاکستان آنان را ایجاد نکرده بود. یعنی رابط طالبان و پاکستان یک رابطه خالق و مخلوقی است. وابستگی طالبان به پاکستان عمیق تر از آنچیزی است که برخی از مقام‌های این گروه تصور می‌کنند. پس طالبان نباید خود را با دیگر گروه‌ها مقایسه کنند. این گروه از ابتدا توسط پاکستان ساخته شد تا بی آنکه هیچگاهی ادعای استقلالیت و خودارادیت نماید، در خدمت پاکستان باشد. به همین دلیل زورگویی و تمرد و استقلال طلبی طالبان نه تنها برای پاکستان پذیرفتنی نیست که خشم‌گین کننده است. هرکه باشد از برده خود همین انتظار را دارد که مطیع و مودب باشد. پاکستان با حمایت از طالبان برچست بدنام کننده حامی تروریزم را در مجامع بین‌المللی خورده است و امروزه وقتی نماینده این کشور در سازمان ملل از قربانی شدن پاکستان توسط تروریزم می‌گوید، همه با ناباوری می‌خندند.

نکته سوم، اما زورگویی و تمرد و استقلال طلبی طالبان است. به صورت طبیعی هر گروهی وقتی به قدرت می‌رسد، می‌خواهد که مستقل باشد و صاحب شخصیت و اتوریته و منیحث یک دولت با عزت با آن رفتار شود. اما طالبان نمی‌دانند که پیش از پیش زمانی که به دستور آی اس آی قصد ویرانی افغانستان را کردند، صلاحیت خود را برای احراز استقلال از دست دادند. این تناقض در رفتار تمامی گروه‌های سیاسی و نظامی در افغانستان دیده می‌شود. چون شرایط در داخل طوری است که همیشه باید برای براندازی نظام‌های حاکم از یک قدرت بیرونی کمک بگیری. همان قدرت بیرونی که کمک می‌کند، نظام حاکم را سرنگون کنید، از خود هدف و مطالبه‌ای دارد. اون کشور از شما می‌خواهد ابزار باشید. ابزار دعوای استقلال نمی‌کند. بلدوزو و کلنگ هیچ وقت دعوای استقلال نمی‌کنند. چون ابزار هستند.

نکته چهارم، ابزارپنداری دو طرفه است. مثلا همانگونه که پاکستان طالبان را ابزاری در جهت تحقق اهداف خود می‌دانست، طالبان نیز تصور شان این بوده که پاکستان را وسیله تحقق اهداف خود میسازیم و هر وقت نیاز ما به پاکستان مرفوع شد، آن را دور میاندازیم و احتیاجات خود را از طریق دیگری تامین می‌کنیم. به ویژه افرادی مثل کرزی و خلیلزاد(استراتیژیست های پشتونیزم نو) چند سال است بیخ گوش طالبان زمزمه دارند که از پاکستان فاصله بگیرید و به زعم اینها دولت مستقل و مقتدر«افغانی» را بسازید. اینها طالبان را به مراجع دیگر قدرت معرفی کرده و به آنان میگویند که نیاز به پاکستان ندارید. این یک بازی دوجانبه است. اما در این بازی طرف قدرتمند برنده است. آنی که شما را با هدف ابزارسازی ایجاد کرده، توان به زیر کشیدن را هم دارد. فعلا به نظر می‌رسد که طالبان در اوج این بازی قرار دارند. دیده شود که چقدر می‌توانند از زیر یوغ پاکستان بیرون شوند. من بعید می‌دانم. دستکم گرفتن پاکستان برای تمامی گروه‌ها در افغانستان زیانبار بوده است.

نکته پنجم و راه حل؛ طالبان اگر براستی میل بیرون شدن از زیر یوغ پاکستان را دارد، جایگزینی پاکستان با یک قدرت دیگر تنها و یگانه راه حل نیست. این گروه اول باید مشروعیت داخلی را حل کند. یک گروه جنگی و تروریستی نمیتواند ملت داری و دولت داری کند. با افکار قرون وسطی‌ای و با خشونت و تشدد نمی‌شود برای همیشه بر یک ملت حکم راند. باید این گروه به واقعیت های عینی جامعه تن دهد. افغانستان سرزمین مشترک چندین ملت است. تمام ملت ها(اقوام) باید در یک فرآیند باز و دموکراتیک در ساخت و ساز دولت و ملت سهم بگیرند. زیادخواهی و زورگویی و خشونت بی پایان یک گروه باید فوراً متوقف شود. طالبان حتی به نمایندگی از پشتون ها میتواند بخشی از یک روند ثبات‌سازی و استقلالیت افغانستان/خراسان باشد. اگر این گروه هم در جنگ با مردم باشد و هم در جنگ با همسایگان و بازی موشک و پشک با بادارانش راه بیاندازد، دیر یا زود به شکل خفت‌بار به زیر کشیده می شود و کشور مردم آسیب تداوم جنگ و بی ثباتی‌ای را می‌بینند که عامل آن انحصارجویی و برتری جویی و تمامیت‌خواهی و تفرعن طالبان است.
همین روش طالبان را همه رهبران سیاسی در زمانی که در قدرت بودند در پیش گرفتند و این عامل عمده بی‌ثباتی و دوام منازعه است. اشرف غنی احمدزی یک روز پیش از فرار حاضر نبود در میز مذاکره امتیازی بدهد. اما شب تصمیم گرفت که فرار کند و کشور را به فاجعه کشاند. ملا هبت نیز به چنین سرنوشتی سردچار خواهد شد اگر با عقل تصمیم نگیرد و از سر خر جهالت و تکبر پایین نشود.

نورالله ولیزاده


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
ملا منصور
پاکستان
نظرات بینندگان:

>>>   در افغانستان یک چیز را بنام دوستی و دشمنی میداند.
این بدان معنی است که هر شخص در عین زمانی که دشمن است،در شرایط خاصی دوست میشود، اما زمانی که شرایط از بین رفت،دوباره دشمن میشوند.
این موضوع در مورد کشور ها نیز صدق میکند.
طور مثال:
در جریان جنگ سرد،امریکا از اسراییل طرفداری میکرد و شوروی از مصر و فلسیطن و کشور های عربی.
چنانچه چندین کشور عربی دموکراتیک طرفدار شوروی تشکیل شدند،بشمول مصر، لیبیا، سوریه، عراق و غیره.
کشور های عربی و مسلمان مخالف امریکا بودند،زیرا امریکا از اسراییل طرفداری میکرد.
تا وقتی که در افغانستان انقلاب ثور شد و قوای شوروی به افغانستان آمد.
تمام کشور ها چه مسلمان و چه غیر مسلمان بشمول کشور های غربی و کشور های عربی و مسلمان و حتی چین کمونست که باید در پهلوی شوروی می ایستاد،در پهلوی غرب ایستاد و به مجاهدین کمک مالی و تسلیحاتی میکرد و برایشان کلاشینکوف های چینایی میداد.
تا وقتی که حادثه یازدهم سپتامبر شد و امریکا به افغانستان لشکر کشی کرد و باز اتحاد های جدید منطقوی زوی کار آمد و چین و شوروی و هند و پاکستان و کشور های عربی و مسلمان یکجا شدند،برضد امریکا.
در مورد پاکستان نیز چنین است.
از آغاز تشکیل پاکستان،دولت افغانستان در شورای امنیت با تشکیل دولت پاکستان مخالفت کرد،زیرا خط دیورند پشتون ها را به دوقسمت تقسیم کرده بود و افغانستان همیش شعار میداد که دا پشتونستان زمونژ. مونژ د دیورند کرشه په رسمیت نه پیژنو.
تا وقتی که قوای شوروی به افغانستان اًمد ث گروه های مجاهدین تشکیل شد و مجاهدین با پاکستان جور آمدند.
اما زمانی که پاکستان گروه طالبان را تشکیل کرد،مجاهدین روابط شان با پاکستان خراب شد.
طالبان نیز در جریان موجودیت قوای امریکا در افغانستان روابط شان با پاکستان خوب بود.اما حالا که دوباره در افغانستان سر قدرت هستند،خواستار جدایی پشتونستان و بلوچستان از پاکستان هستند و یکجا شدن با افغانستان و از بلوچ های ایران نیز پشتیبانی میکنند.
دولت ایران با وجودی که بخاطر نفوذ شان در افغانستان رقابت دارند،اما در عین حالا مخالف دعوی یکجا شدن بلوچ ها با افغانستان هستند.
یعنی متوجه شدید که کشور ها در عین حالی در بعضی حالات بخاطر مفاد مشترک باهم دوست هستند ،اما در بعضی جالات بخاطر منافع غیر مشترک و یا منافع رقابتی با یکدیگر،دشمن هستند.
یک قلم هندی بود.شاهرخ خان بالای برادرش قهر بود و او را لت و کوپ میکرد. یک نفر خلاص گر آمد که بین شان صلح کند. دید که نتیجه نمیدهد ،او هم شروع به لت کردن برادر شاهرخ خان کرد.
شاهرخ خان گفت که تو حق نداری،برادر مرا لت و کوپ کنی. این تنها حق خود من است. یعنی برادرش در عین حال هم دوستش و هم دشمن اش بود.
حالا روابط افغانستان و هندوستان خوب است. اگر پاکستان آماده شود که ایالت خیبر پشتونخواه را به افغانستان بدهد،طالبان همراه پاکستان یکجا بخاطر آزادی کشمیر با پاکستان یکجا جهاد میکنند.
اما حالا هندوستان یکجا با طالبان برای آزادی ایالت خیبر پشتونخواه با طالبان کمک میکند.
این ایالت خیبر پشتونخواه نیز قبلاً بنام ایالت سوبه سرحد باد میشد.
در زمان صدارت عمران خان که خودش اصل و نصب اش پشتون بود ،بخاطر مبارزه مشترک پشتون های هردو طرف طرف در مقابل قوای امریکا، نام این ایالت را بنام خیبر پشتونخواه تغیر داد و نام حزب اش نیز عدالت و انصاف بود که بخاطر ختم جنگ در مقابل پشتون های دو طرف سرحد که توسط امریکا و دولت پاکستان پیش برده میشد،تشکیل شده بود.

>>>   چه بهتر که پشتون های دو طرف دیورند یک کشور جدید به نام پشتونستان تشکیل بدهند که غایله برای تبد پایان پیدا کند.در غیر آن همین آش است و همین کاسه و هر روز پشتون ها کشته میشوند و خاک به سر و در به در.

>>>   بیچاره وزیر آب و برق که تا حال نمیداند برق ساکن چیست و ب ق پتحرک چیست و چرا آن یکی ساکن است و این یکی متحرک ، در قدوری و منیه و کنز و هدایه و شرح وقایه و فقه اکبر و ده ها کتاب دیگر میپالد و نمی یابد.

ایمیل:
لطفا فارسی تایپ کنید. نوشتن آدرس ایمیل الزامی نیست
میتوانید نام و محل سکونت را همراه نظرتان برای چاپ ارسال نمایید
از نشر نظرات نفاق افکنی و توهین آمیز معذوریم
مطالب خود را برای نشر به ایمیل afghanpaper@gmail.com ارسال فرمایید.
پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است